مساعدت با دانش آموزان
کمک به دانش آموزان داراي بيماري رواني ، مي تواند به سادگي اجازه دادن به آنها در انتخاب صندلي شان ، ريختن آب در ليوان آنها ، در هنگام ضرورت دادن استراحت به آنها و کپي کردن جزوه دوستش باشد.
" راهنماي دانش آموزان " اغلب پيشنهاد مي کند که :
• در صورتيکه بيان کلامي براي دانش آموز فشار آور مي باشد تقاضا جهت نوشتن يا ضبط کردن تکاليف درسي .
• مذاکره با دانش آموزجهت دادن وقت اضافي به او براي تکميل تکاليف خانگي و امتحانات .
• گرفتن امتحانات در طي 2 يا 3 جلسه .
• درخواست امتحانات انشايي از دانش آموز در صورتيکه امتحانات چند گزينه اي براي دانش آموز فشار آور است .
• گرفتن امتحان در موقعيتي آرام .
Canadian Mental Health Association (CMHA)-1
کاهش مواد درسي اين دانش آموزان خواه يک سال يا بيشتر از زمان معمولي طول بکشد ، اغلب مي تواند آنها را قادر به اتمام تحصيلات دبيرستاني کند.
معلمين و خانواده ها مي بايست با اهميت دادن به نوجوانان براي نشان دادن اهميت خود، آنها را در بحث هايشان شريک کنند. خود فاش سازي ، يا " گفتن چيزي " يک مشکل واقعاٌ مهم است . دانش آموزان نياز دارند که تصميم هايشان را با يا بدون گفتن چيزي در مورد بيماري شان ، بگيرند . بطوريکه دکتر کاچر(1)مي گويد : " براي نوجوانان عيب و عار موضوع بسيار مهمي است " کاترين ويلينسکي موافق است که همچنانکه صحبت عيب و عار به ميان مي آيد " بيان مشکل براي دانش آموز غير قابل قبول بنظر مي رسد."
آموزش مربيان
متخصصين بهداشت روان ، به مدرسه بعنوان خط مقدم جهت شناسايي مشکلات و بيماريهاي بهداشت روان توجه مي کنند. دکتر کاچر مي گويد: " واقعيت اين است که مربيان مدرسه با اين مشکلات روزمره بصورت رودررويي مواجه مي شوند " . " مدرسه ،تنوع وسيعي ازرفتارهاي اجتماعي را در برمي گيرد که يکي از آنها آموزش است ."
مرکز سلامت و مراقبت از سلامت در مدارس ، با توصيف محيط مدرسه بعنوان محيطي که " براي يادگيري و رشد ساخته شده است ، محيط طبيعي جهت پيشگيري و مداخله ، متصل به منابع اجتماعي ، آشنا و دسترسي پذير براي دانش آموزان و والدين ، و طراحي شده براي ارتقاء ارتباط خانه و مدرسه " موافق است.
برنامه ها و طرح هايي جهت آموزش معلمين و مربيان در مورد بيماري ذهني و نوجواني توسعه مي يابند. مرکز اعتياد و سلامت رواني در تورنتو يک برنامه ضد عيب و عاري را به نام برنامه " گفتگو در مورد بيماري رواني " براي مدارس راهنمايي ايجاد کرده است .
بخش زندگي من سرد و بي روح است که درمورد آن صحبت کنم ! روشهايي جهت ايجاد آگاهي ، اتصال به اطلاعات بهداشت روان و آزمونها را در برمي گيرد.
دکتر کاچر مي گويد:" از مربيان مدرسه انتظار نمي رود که بعنوان مشاور و تشخيص دهنده عمل کنند. اما از آنها انتظار مي رود به شناسايي موردها و مساعدت با دانش آموزان کمک کنند."
رشد آگاهي در مورد عمق مشکل ، برنامه هايي را باهدف تغيير شکل دبيرستانهاي کانادا به محيطي که دانش آموزان داراي بيماري رواني بزودي شناسايي و حمايت شوند ، بوجود آورده است . دکتر کاچر" از ديدگاهي آموزشي و رفتارسالم ، و بيشتر از ديدگاه سلامت عمومي " مي گويد که اين گونه برنامه ها تأثير بسيار زيادي دارند.