جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
دوران نامزدي (قسمت اول)
-(8 Body) 
دوران نامزدي (قسمت اول)
Visitor 1167
Category: دنياي فن آوري
يکي از اموري که دز زندگي مشترک نقش حساسي دارد، «دوران نامزدي» است.
اگر با اين دوران، با ظرافت و ماهرانه برخورد شود و به وظايف مخصوص آن عمل شود، مي ت.اد در بالندگي و پرباري و استحکام دوران بعدي، تأثير عميقي داشته باشد.
سخن عاميانه اي بين مردم هست که مي گويد: «يک روز دوران نامزدي، بهتر از يکسال دوران بعد از عروسي است!». اي سخن، هرچندمبالغه آميز است، اما حقيقت مهمي را بيان مي کند و واقعا دوران نامزدي از جهت هايي مهمتر و شيرين تر و پربار تر و لذت بخش تر و سازنده تر از دوران پس از عروسي است و مي توان در اين دوران، شالوده و پايه هاي زندگي آينده را بنا نهاد.
منظور ما از «دوران نامزدي»، فاصله بين عقدو عروسي است. يعني عقد صورت گرفته باشد. و يا اگر براي عقد دائم آمادگي ندارند و مي خواهند در فرصتي و مناسبي خاص و با برپايي جشن، عقد کنند، مي توانند عقد موقت بخوانند تا زمان عقد دائم فرا رسد. عقد موقت، قانون و شرايط مخصوصي دارد که بايد رعايت شود و يکي از شرايط آن اين است که: حتما بايد با اجازه پدر دختر باشد (همانند عقد دائم).
پس توجه داشته باشيد که در اينجا سخني درباره «نامزدي بدون عقد» مطرح نمي کنيم.

ضرورت دوران نامزدي

از چند جهت لازم است که بين عقد و عروسي فاصله اي باشد:
1- دختري که چندين سال در يک خانواده زندگي کده و با افراد خانواده -خصوص پدر و مادر- انس شديدي دارد و جدايي از آنان برايش سخت است، صلاح نيست که ناگهان او را از خانواده اش جدا کنند؛ زيرا از نظر عاطفي به او لطمه وارد مي شود. بلکه لازم است براي اين جدايي، بتدريج در او آمادگي ايجاد شود.
2- دختر و پسري که تاکنون مسؤوليت زندگي شان به عهده ي پدر و مادر بوده است، آمادگي آن را ندارند که يک مرتبه کل مسؤوليت زندگي را به دوش بگيرند.بلکه فرصتي لازم دارند که خود را براي پذيرش بار مسؤوليت زندگي مشترک آماده کنند.
شيوه ي زندگي پرندگان، در اين باره، بسيار زيبا و با حکمت است: مادر، جوجه هايش را دتها براي پرواز و استقلال، تمرين مي دهد و آنها را براي اداره ي زندگي خود آماده مي کند و تا اين آمادگي به وجود نيايد، آنها را از خود دور نمي کند!
3- دختر و پسري که تا چندي قبل با هم بيگانه بوده اند، برايشان سخت است که يک مرتبه و بدون مقدمه، در کنار هم قرار گيرند و با هم زندگي مستقلي را شروع کنند. لازم است مدتي بگذرد تا با هم انس بگيرند و آماده ي زندگي با هم شوند .
4- ممکن است دختر و پسر، بنا به دلايلي- مانند آنچه در فصل چهارم در اداه تصيلات و سربازي بيان شد- آمادگي زندگي مشترک و مستقل را نداشته باشند، اما آمادگي نامزدي را داشته باشند. پس، نامزد مي شوند تا هنگامي که آن موانع بر طر ف شد، عروسي کنند.
5- والدين دختر و پسر نيز براي عروسي عزيزانشان، احتياج به آمادگي دارند. دوران نامزدي، فرصت لازم را براي اين آمادگي، در اختيارشان مي گذارد.
و...

فايده هاي دوران نامزدي و وظايف دختر و پسر در اين دوران

علاوه بر ضرورتها و فايده هايي که در بحث «ضرورت دوران نامزدي» در بالا بيان شد، و علاوه بر فايده هايي که براي ازدواج در فصل هاي قبل گذشت، «دوران نامزدي» فايده هاي مستقلي نيز در بر دارد و دختر و پسر نيز وظايفي را در اين دوران به عهده دارند، که بعضي از آنها را بيان مي کنيم:

1- افزايش شناخت نسبت به يکديگر، براي تفاهم بيشتر.

هرچند که دختر و پسر، در محل گزينش، بايد شناخت کافي نسبت به هم پيدا کرده باشند(که در فصل ششم بيان شد) اما علاوه بر آن شناخت بايد در دوران نامزدي، آشنايي ملموس تر و محسوس تر و بيشتري از يکديگر پيدا کنند و با روحيات و اخلاق و ديدگاههاي هم بيشتر آشنا شوند. در حقيقت، اين آشنايي و شناخت در دوران نامزدي، تکميل کننده ي شناخت مرحله ي گزينش است. آنگاه در پرتو اين آشنايي نزديک و کامل، خود را براي تفاهم و سازگاري در زندگي مشترک، آماده مي کنند. آن شناخت، براي «انتخاب» بود و اين شناخت، براي «تفاهم و سازگاري».

2- اصلاح و تربيت

اگر کسي صفت و خصوصيتي را در نامزدش مشاهده کند که مورد پسندش نباشد و بخواهد آن را برطرف و اصلاح کند و يا صفت و حالتي را در او ايجاد کند، بهترين دوران براي اين «اصلاح تغيير و تربيت»، دوران نامزدي است. چون هنوز روابطشان عادي نشده و نسبت به هم احترام و محبت خاصي قائلند، در نتيجه: پذيرششان از همديگر بيشتر است و زمينه ي تحول و تغيير و اصلاح، مساعدتر.

3- افزايش محبت

بنا بر آنچه در بحث«عشق؛ محور زندگي» بيان شد: «يکي از شرطهاي اصلي سعادت در زندگي زناشويي، «محبت» است و زمينه آن بايد قبل از عقد فراهم شده باشد.» اما دوران نامزدي بهترين فرصت است براي افزايش و تحکيم محبت رفتار و گرفتار و تمام اعمال نامزدها، در افزايش محبت و يا کاهش آن، مؤثر است.
بنابراين، دختر و پسر بايد کاملا مواظب اعمال خود باشند و از هر عمل پسنديده اي که باعث افزايش محبت مي شود، کوتاهي نکنند و از کارهايي که موجب دلسردي و کاهش محبت مي شود اجتنبا کنند.

4- ايجاد اميد نسبت به زندگي آينده

«اميد» نيز نقش مهمي در سعادت زندگي مشترک دارد نامزدها بايد از ايجاد و تقويت اميد در دلهاي يکديگر کوتاهي نکنند؛ با سخنان پر اميد و رفتار متين و مطمئن.

5- پايه ريزي استقلال زندگي آينده

دختر و پسر – معمولا- قبل از ازدواج، وابسته به زندگي پدر و مادر هستند؛ که بايد اين «وابستگي» تبديل به «استقلال» گردد. دوران نامزدي، فرصت مناسبي براي پي ريزي اين استقلال است.
نامزدها بايد براي آينده، طرح و برنامه بريزند، اهداف و دورنماها و افق هاي زندگي آينده را ترسيم نمايند و راههاي وصول به آنها را بررسي کنند.

6- بها دادن به احساسات و عواطف همديگر

نامزدها بايد مواظب عواطف و احساسات يکديگر باشند وبه آنها بها و جواب مواظب دهند بعضي از نامزدا، به عواطف و احساساست لطيف نامزدشان، بهاي لازم را نمي دهند و به او «بي اعتنايي» مي کنند و خيال مي کنند اين کارشان باعث عزيزتر شدنشان مي شود! و حال آنکه کاملا برعکس است و چنين رفتاري باعث جريحه دار شد ن عواطف نامزدنشان مي شود و درنتيجه کينه او را به دل مي گيرد و ممکن است لطمه هاي سنگيني به زندگي شان بزند.
خاطرات دوران نامزدي – معمولا- در آخر عمر در ذهن مي ماند و در زندگي آينده تأثير دارد (چه خاطرات شيرين و چه تلخ).
بنابراين، رفتار نامزدها بايد کاملا حساب شده باشد و از اعمالي که به غرور و شخصيت يکديگر لطمه مي زند، اجتناب گردد. بي اعتنايي و سرسنگيني و تکبر در مقابل نامزد، لطمه هاي سنگيني به عواطف و شخصيت او مي زند.
دختر بايد سر و سنگين و متکبر باشد، اما در مقابل نامحرمان، نه در برخورد با نامزد شرعي¬اش!
متأسفانه فراوان مشاهده مي شود که جوانان از بي اعتنايي و سرسنگيني نامزدشان گله و درد و دل دارند و –مثلا- مي گويند: «هديه اي براي نامزدم گرفتم و با هزار اميد و آرزو به ديدارش رفتم، اما او بي اعتنايي و بي احترامي کرد و من را تحويل نگرفت و با دلي شکسته و پرخون از منزلشان بيرون امدم...»
دختران متدين و با عفت بدانند که اين کارها، لازمه ي تدين و عفت نيست، بکله حرام است.
معنا ندارد که دختر، در مقابل نامزدش که به او محرم است و در حقيقت شوهر اوست خود را مخفي کند و به او بي اعتنايي نمايد! بله ، اين را قبول داريم: دختران عفيف و با حيا در اوائل دوران نامزدي حجالت مي کشند و نمي توانند با نامزدشان رفتاري خيلي صميمي و محبت آميز داشته باشند؛ پسران هم بايد رعايت حالت آنان را بکنند؛ اما اين حالت و خجالت بايد به زودي بر طرف گردد و رابطه شان صميمي وپر محبت و عاشقانه شود و در حين حال، همراه با احترام متقابل باشد.

7- هديه دادن

«هديه» در جلب دلها و افزايش محبتها، نقش عجيبي دارد. بر نامزدها لازم است که از اين نکته ي زيبا و مهم غفلت نکنند.
لازم نيست که هديه، گران قيمت باشد، بلکه لازم است زيبا و مورد علاقه ي طرف باشد و مهمتر آنکه: «ظريفانه داده شود!». هديه دادن، ظرافت و سليقه ي خاصي را مي طلبد!
اي هم فراموش نشود که: هديه دادن بايد از دو طرف باشد، نه اينکه فقط پسر به دختر هديه بدهد. البته پسر بايد بيشتر بدهد!

8- نامه نگاريهاي محبت آميز

نوشتن نامه هاي عاشقانه و پر محبت و باصفا، تأثير نيکويي در افزايش محبت و استحکام رابطه بين نامزدها دارد. حتي اگر دو نامزد به هم نزديک باشند و هميشه يکديگر را ببينند، باز هم نوشتن نامه تأثير خود را دارد. اينان نامه ها را بنويسند و پس از ملاقات و هنگام جداشدن از هم، نامه ها را به يکديگر بدهند. البته اگر مسافرتي پيش آمد و از هم دور شدند، نامه ها بايد بيشتر و مفصل تر شود.
همسراني را مي شناسيم که پس از گذشت سالها از زمان ازدواجشان، هنوز نامه هاي نامزدي را نگه داشته و مطالعه مي کنند و برايشان خاطره انگيز و لذت بخش است!

9- ملاقات هاي صميمانه

دو نامزد بايد در اين دوران شيرين و به ياد ماندني، ديدارهاي دوستانه و عاشقانه داشته باشند، اين ملاقاتها اميد و شور و علاقه را در هر دو تقويت مي کند اين کارها نه تنها خلاف عفت نيست بلکه باعث تقويت عفت در هر دو مي شود. در اين ملاقات ها، بايکديگر صحبتهاي محبت آميز داشته باشند و به همديگر عشق و علاقه و محبت نشان دهند و درباره ي زندگي آينده شان گفتگو کنند و بهم دلگرمي و اميد دهند و با هم به گردش و تفريح و مسافرت بروند. (مسافرت در اين دوران، جايگاه و نقش بسزايي دارد.)

10- مسافرت هاي کوتاه

دختر و پسر که در اين دوران ارزنده و فرصتهاي گرانبهاي فاصله ي ميان عقد و عروسي ، در صدد افزايش شناخا سبا به يکديگرند تا زمان تفاهم و هماهنگي بيشتري را براي زندگي آينده فراهم سازند، مي توانند از«مسافرت» براي رسيدن به اين هدف استفاده ببرند.
مسافرت، حتي اگر کوتاه هم باشد زمينه ي مناسبي است که در آن جنبه هاي مثبت و منفي اخلاق انسان به طور ناخداگاه بروز کند و درنتيجه:زمينه ي خوب است براي شناخت بيشتر. و يکي از دلايل اهميت مسافرت در اين دوران اين است که هنوز زندگي رسمي شروع نشده است و هر دو طرف، آمادگي و انعطاف زيادي دارند تا در مقابل انتقاد و پيشنهاد سازنده ي هسر خود، به اصلاح خويشتن بپردازند.
سفرهاي اين دوران، علاوه بر اينکه در شناخت دختر و پسر نسبت به روحيات و اخلاق يکديگر بسيار مفيد و مؤثر است، بسيار هم زيبا، دلپذير و به ياد ماندي است.
البته واضح است که اين مسافرتها، با اجازه ي دختر انجام مي گيرد.

11- شرکت مشترک در محفلهاي معنوي

از برنامه هاي سازنده ي اين دوران، که در رشد روحي و اخلاقي و افزايش انس و تفاه بين همسران مؤثر است و بر شکوه اين دوران شکوهمند مي افزايد، شرکت مشترک در محافل و مجالس ديدني، علمي و اخلاقي است.

12- فراگيري علوم و فنون اداره ي زندگي و همسر داري و مطالعه ي کتابهايي در اين باره

همسر داري و نامزد داري و اداره ي زندگي و پرورش فرزند، نياز به تعليم و تعلم درد (مانند هرکار مهم ديگر.) و اين تعليم و تعلم بايد قبل از ازدواج شروع شود و تا آخر عمر استمرار يابد.
لازم است پدران و مادران، فرزندانشان را از دوران کودکي با امور و مسئوليتهاي زندگي، آشنا کنند و در آن آمادگي هاي لازمبراي آينده بوجود آورند.
بعضي از والدين بعنوان «محبت به فرزند»، فرزندانشان را از کار کردن در خانه و آشنايي با اموري که در زندگي آينده به آن احتياج دارند باز مي دارند. در صورتي که اين عمل والدين، نه تنها محبت و خدمت به فرزندان نيست، بلکه خسارتهاي بزرگي به آنان وارد مي کنند؛ زيرا اگر در دوران کودکي و نوجواني، که سرشت فرزند آمادگي هر نوع تعليم و تربيت و شکل گيري را دارد، با مسائلي که در زندگي آينده نيازمندند آشنا نشوند و آمادگي هاي لازم در آنان بوجود نيايد وقتي وارد زندگي اجتماعي شدند و مسئوليت اداره زندگي بر دوششان آمد، خود را مي بازند. هنگاميکه درست والدين از سر آنان برداشته شد و با حقايق زندگي و سختيها و مسئوليتها مواجه شدند دچار هراس و افسردگي و نااميدي مي شوند و احساس خود کم بيني و حقارت خواهند کرد.
بسياري از جوانان، درباره ي مسائل گوناگون، معلومات فراواني دارند؛ اما درباره ي همسرداري و اداره¬ زندگي آينده شان، هيچ نمي دانند و يا بسيار کم مي دانند.
خوشبختانه، امروز مشاهده مي شود که : جوانان، براي فراگيري و تعليم و تعلم علوم و فنون و هنرهاي گوناگون –اعم از درسي و غير درسي – اهتمام و علاقه و جوش و خروش تحسين برانگيزي نشان مي دهند؛ بطوريکه به انسان، آينده پربارتر و بهتري را نويد مي دهد.
کلاسهاو آموزشگاههاي گوناگوني نيز در همه ي سطوح، برقرار است و کتابها و اساتيد فراواني نيز براي همه ي اين موارد، مهيا هستند؛ اما – متاسفانه- اهتمام و علاقه ي قابل توجهي در زمينه ي علوم و فنون و هنرهايي مانند: همسرداري (چه شوهر داري و چه زن داري، نامزد داري، خانه داري، اداره ي زندگي، تربيت فرزند، سازگاري و تفاهم بين زن و شوهر، و خلاصه: «ايجاد و اداره ي گلستان» - که هسته ي اصلي تشکيل دهنده ي جامعه است- مشاهده نمي شود. و اين بي توجهي و سهل انگاري، لطمه هاي سهمگيني بر پيکر جامعه مي زند، که جبران و علاج آن –در بسياري از موارد- غيير ممکن است.
در جامعه ي ما (و بسياري از جولمع ديگر) کم نيستند جواناني که: مدارک تحصيلي، گواهينامه هاي فني وهنري و پايان نامه هاي علمي و پژوهشي گوناگوني ب دست مي آورند؛ اما وقتي نوبت به تشکيل زندگي زناشويي مي رسد، حيران و سرگردانند و الفباي علوم و هنرهاي پايه اي و زيربنايي زندگي براي «بنا نهادن پايه هاي کانون زندگي و غرس نهال حيات و باغباني گلستان زندگي» را نمي دانند! و کمتر ياور و راهنمايي پيدا مي شود که دست آنها را بگيرد و از ميان اين گرداب و مهيب، نجاتشان دهد و به ساحل امنشان برساند! ...
آنگاه اين جوانان نا آشنا به شيوه و اسرار انتخاب همسر و هسرداري و اداره ي زندگي، چون در خود احساس نياز شديدي به وجود همس مي کنند و مي بينند: «بلاخره بايد ازدواج کنند و تشکيل خانواده بدهند»، بناچار «دل به دريا مي زنند» و طبق اصطلاح: «هررچه و هرجور شد، شد» اقدام به ازدواج مي کنند... آنگاه نتيجه اين کار، همين مي شود که شده!: خانواده هاي آشوبزده، اختلافات و نزاع هاي زجرکش کننده، فحش گوئيهاي رسوا کننده، کتک کاريهاي آبرو برنده، اعصابهاي فرسوده، روانهاي افسرده، دلهاي پژمرده، دستگاه گوارشهاي عليل و مجروح شده، فسادهاي ويران کننده، استعدادهاي به هدر رفته، آرزوهاي بربادد رفته، اميدهاي به يأس مبدل شده، خواسته هاي سرکوب شده، اهداف ناتمام مانده، تلاشهاي شکست خورده، عقده هاي تلنبار شده رنج دهنده و محروميتهاي حسرتبار، احساسات و عواطف جريحه دار شده، قلبهاي منجمد شده و...
و ثمره هاي بعدي اين «خارستان گلستان نما»: بچه هاي بي ادب، بي تربيت، بد تربيت، عقده اي، بي استعداد، رنجور، ضعيف ، نجف، عقب مانده، ناهنجار و شرور....
خداوندا! مگر دست تواناي تو از آستين غيب، به درآيد و ما سرگشتگان وادي حيرت و ضلالت را هدايت فرمايد.
پس بردختر و پسر لازم است، قبل از ازدواج، خود را به دانشها و فنونئ و آمادگيهاي لازم براي اداره ي زندگي آينده، مجهز کنند و در کانونها و کلاسهاي اين امور (اگر وجود داشته باشد!) شرکت کنند و کتابهايي را در اين موضوع، مطالعه نمايند.
دوران نامزدي و فاصله ي بين عقد و عروسي، فرصت بسيار مناسب است براي اين هدف و تکميل آمادگيها.
اکنون چند کتاب را در اين موضوع معرفي مي کيم.(1)
1- آئين همسر داري، نوشته ي : آيت الله ابراهيم اميني.
اين کتاب، از بهترين کتابهايي است که در اين موضوع وشته شده است و داراي دو بخشش مي باشد، يک بخش درباره ي «زن داري» و بخش ديگر درباره ي «شوهر داري». هر کدام از دختر و پسر و زن و شوهر، آن بخش مخصوص خود را بخوانند و وظايف خود را بداند و عمل کند. البته اشکالي ندارد (بلکه مفيد هم هست) که هر کدام از آنان، هر دو بخش را بخوانند، اما نه اينکه دختر و زن، بخش مخصوص مرد را بخواند و پسر و مرد، بخش مخصوص زن را، تا بفهمند چه حقوقي به گردن ديگري دارند!...، بلکه هر کسي بايد وظيفه ي خود را انجام دهد.
2-بهشت خانوده(دردوجلد)،نوشته ي:مرحوم دکتر سيد جواد مصطفوي
3-ازدواج،مکتب انسان سازي،نوشته ي:شهيد دکتر پاکنژاد،اين کتاب،سه جلد است ديک مجلد،که جلد دوم آن مربوط به مسائل دوران نامزدي و حجله است.(چند کتاب مفيد از ايشان درباره ي ازدواج و همسرداري و مسائل مربوط به زندگي خانوادگي وجود دارد)
4-کتابهاي دکتر علي قائمي (چندکتاب خوب از ايشان درباره ي مسائل و مراحل مختلف زندگي خانوادگي وجود دارد)
5-راهنماي زندگي براي زوجهاي جوان،نوشته ي:سيد هادي مدرسي (چندجلدکتاب خوب ومفيد در اين موضوع از ايشان وجود دارد که اصل آنها به زبان عربي است و ترجمه هاي مختلفي شده،با نامهاي مختلف. اسم نويسنده و موضوع مورد نظررا که بدانيد،يافتن کتابها آسان است)
6-اخلاق در خانواده،نوشته ي: استاد سيد علي اکبرحسيني(مجري برنامه ي تلويزيوني اخلاق در خانواده)
7-کتابهاي «انجمن اولياء و مربيان»در موضوع خانواده و ازدواج.
8-پاسخ به مسائل جنسي و زناشوئي،نوشته ي:دکتر هانا استون ودکتر ابراهام استون(اين کتاب،اطلاعات و معلومات مفيد ولازمي را در اختيار دختر و پسر قرار مي دهد،البته چون نويسندگان اين کتاب غير مسلمانند،ممکن است اشکالاتي داشته باشد.)
يکي از برنامه هاي جالب و مفيدي که مي توان در اين زمينه داشت اين است که:عروس خانم وآقا داماد،کتابي را به عنوان«محور مطالعه»قرار دهند و در اين دوران شيرين به مطالعه ي آن بپرازند.
مقاله اي ارزنده در اين باره در اينجا مناسب است مقاله يا ارنزد اي را تحت عنوان دوران نامزدي؛ حل مشکل جوئانان» بقلم آقاي محمد آل اسحاق، که توسط کانون تحقيقات اسلامي حوزه ي علميه قم منتشر شده است، با حذف بخشهاي کوتاهي از آن، بياوريم:
«... پيشنهاد ما اين است که سنت نامزدي را در فرهنگ جامعه زنده کنيم و ارزشهاي انقلابي و علمي آنرا با وسائل تبليغاتي مدرن تشريح کنيم تا به حد شعور اجتماعي و يک سنت برسد... همان روشي ک در خانواده هاي اصيل قمي و در بعضي از نواحي مشهد و شال رايج است، گسترش پيدا کند...
اگر هر جوان حق دارد از بوستان زندگي يک گل بچيند، اجازه دهيد تا غنچه است و پرپر نشده انتخاب کند. اگر انسان با نان و پنير حلال سيرشود، شرافت انساني او را از تجاوز به سفره ديگران باز مي دارد.
اگر براي جوا خود يک باغ انگور بخريم و کليدش در اختيار او باشد، او هرگز براي دزدي از ديوار باغ ديگران بالا نخواهد رفت، تحمل عطش تا کي؟
پيشنهاد اين است که عقد شرعي، جاري شود (با تشريفات ساده و غيررسمي) و دو همسر به جز عروسي از روابط عاشقانه استفاده کنند و نيازهاي طبيعي خود را از راه مشروع ارضاء نمايند و هر وقت درسشان تمام شد و صاحب کار و درآمد شدند، با تشريفات رسمي جشن عروسي برپا کنند.
اگر پرسيده شود: با چه اطمينان عروسي نخواهد کرد؟
پاسخ مي دهيم: اگر عروسي بکنند از جهيزيه خبري نيست و تجربه نشان داده هر دو همسر از سرمايه اصلي پاسداري مي کنند.
اما در پاسخ به اين سؤال که ممکن است از هم سير شده جدا شوند و نامزدي را به هم بزنند در اين صورت چه بايد کرد؟
جواب اين است که اولا دوران نامزدي مناسب ترين دوره اي است که در پناه عشق سوزان، دختر و پسر خود را براي زندگي مشترک هماهنگ مي کنند و در پناه عشق، تضادها به نور و زيبائي و محبت تبديل مي شود. و بر فرض بسيار بعيد اگر توافق نشد، چه بهتر بيش از بچه دار شدن از هم جدا شوند تا هم سرمايه هدر نرفته و هم سرنوشت يک کودک به خطر نيفتاده است، وانگهي در ازدواج هاي معمولي و هم چند درصد به طلاق و جدايي منتهي مي شود، پس بايد مردم اصلا ازدواج نکند؟!

ارزشهاي دوره ي نامزدي:

1- از ديد روانکاوي، محروميتهاي غريزي موجب عقدهي رواني (کمپلکس) مي شود و تعادل روحي انسان را بهم مي زند و محروميت جنسي يکي از عميقترين آنهاست که به عقيده ي بعضي از روانکاوهاي افراطي، ريشه ي همه انحرافات اخلاقي و جرائم اجتماعي، عقده محروميت جنسي است.

باز تاب عقده ي محروميت جنسي:

پس از اينکه دوره ي محروميت سپري شد، انسان گرفتار بازتاب آن مي شود که به صورت شور چشمي و تعدد ازدواج، بي اعتمادي خانم ها را نسبت به شوهران سبب مي شود و زمينه تضادهاي خانوادگي مي گردد و علاج منحصر آن پيشگيري و ارضاء به موقع نياز جنسي است.
با اين توضيحات براي مبارزه با فساد اخلاقي و جرائم اجتماعي آيا سرمايه گذاري در نيروهاي انتظامي و قضائي و مبارزه به وسيله ي کميته ها و عمل جراحي مناسب است يا ترويج نامزدي و ارضاء مشروع و به موقع نياز جنسي؟ پس اگر بگوييم نامزدي ضامن تعادل روحي نسل جوا و عامل پيشگيري از انحرافات اخلاقي و جرائم اجتماعي است، خلاف نگفته ايم.
2- غريزه مهر طلبي که در دوران کودکي در آغوش مادر و بوسيله بوسه هاي او ارضاء مي شود، در سن نوجواني برجسته تر و فشارش بر روان نسل جوان بيشتر مي گردد.
دختر و پسر جوان، گم شد اي دارند و تا پيدا نکنند احساس تنهائي و غربت مي نمايد، آنان دنبال دلي مي گردند که سرشار از عشق و محبت باشد، بهتر است بگوئيم دنبال يک پناهگاه روحي مي گردند تا در کنارش باشد بهتر است بگوئيم دنبال يک پناهگاه روحي مي گردند تا در کنارش احساس آرامش نمايند و خود را براي حل معادلات زندگي و مبارزه با عوامل مرگ آماده کنند، فشار اين نياز کمتر از نياز جنسي نيست، طرح نامزدي اين نياز را به بهترين شکل اشباع و آرامش روحي نسل جوان را تأمين مي کند.
3- خانواده، کانون برخورد دو انسان با دو ارگانيسم متفاوت و دو فرهنگ و با دو ديد از زندگي است و اغلب مردم ازدواج مي کنند تا به آرزوهاي واپس زده خود برسند( آرزوهائي که بوسيله پدر و مادر نرسيده اند.)
طبيعي است چنين محيطي کانون تضادها است و ريشه ي اغلب جدائيها و طلاقها همين تضادها است.
دوره ي نامزدي، مناسبترين دوره است براي حل اين تضادها، زيرا در پناه عشق سوزن، تضادها خودبخود به سازگاري تبديل مي شود و زمينه براي يک زندگي شيرين (حيات طيبه) و پايدار فراهم مي شود.
اگر اثر منفي تضاد خانوادگي را روي بچه ها حساب کنيم، انصاف خواهيم داد دوره ي نامزدي عامل خوشبختي است.
4- شرافت ذاتي و شخصيت انساني، عاملي است که انسان را از ارتکاب به کارهاي ناشايست باز مي دارد. اين فشار نيازهاي طبيعي ارضاء نشده است که انسان توان تحل آنها را ندارد و شرافت انساني را زير پا مي گذارد، اگر نيزهاي طبيعي نسل جوان و مشکلات آنان مورد توجه قرار بگيرد و به موقع و به صورت مشروع ارضاء شود، زمينه اکثر انحرافات اخلاقي و جرائم اجتماعي از بين مي رود و تبليغات مبتذل غرب، بي خاصيت مي شود.
5- افکار پريشان، خطري است که مغز جوانان را تهديد مي کند، اگر انقلاب اسلامي نياز به مغزهي فعال و مخترع و با نشاط دارد، بايد از گرفتار شد جوان به افکار عشقي جلوگيري نمايد.
شما خود را يک لحظه جاي جوانان با تقوا و انقلابي بگذاريد، چند سال مي توان عطش را تحمل کرد و يا در مقابل عوامل محرک بي اعتنا بود؟ جوانهاي لاابالي از راه نامشروع خود را ارضاء مي کنند اما کسيکه نمي خواهد گناه کد آيا افکار گمراه کننده او را تنها خواهد گذاشت؟
تجربه روان شناسي ثابت نموده يک ساعت افکار پريشان (مخصوصا افکار عشقي) مي تواند تام نيروي مغز را خالي کند، در نتيجه، تمرکز فکر و قدرت و دقت و نشاط و توان ابتکار و اختارع و خلاقيت نابود خواهد شد.
اگر نامزدي علاج همه اين دردها باشد آيا پدر و مادرها آنرا محکوم خواهند کرد؟
اگر بهترين راه مبارزه با فرهنگ مبتدپذل غرب و ماهواره، طرح نامزدي باشد آيا مسؤولين متعهد ما نسبت به آن بي اعتنا ئي خواهند کرد؟
مهم اين است که تنها شعار، کافي نيست، بايد تمام وسائل تبليغات مدرن، هماهنگي نمايند، چه مي شود تلويزيون زندگي دو نامزد را هنگام برخورد اوليه و هنگام انتخاب و هنگام گردش نشان دهد؟
چه مي شود مجلس عقد نامزدي (بصورت ساده) نشان داده شود، ساعتي که پدر و مادر دختر و پسر، دست آنها را به هم داده و روحاني براي خوشبختي آنها دعا مي کند؟»(2)

پي نوشت:

1- بديهي است که معرفي اين کتابها، به معناي تأييد همه ي مطالب آنها نيست.
2- روزنامه رسالت، شماره ي 2102، تاريخ 1/ارديبهشت 1372، ص4.

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image