جملههاي خوب براي آنها که ميخواهند زندگي بهتري داشته باشند
خيلي از ما در طول زندگيمان منتظر معجزهايم و معجزه را مثل نور بزرگي ميدانيم که بهيکباره زندگي سياه و تاريک ما را دربرميگيرد اما گاهي معجزه يک نور بسياربسيار کوچک و کم سو است که در دل نفوذ ميکند، نگاه را روشن ميکند و دنيا را روشنايي ميبخشد. اين اتفاق در کتابي به نام «شهامت تغيير کردن» وجود دارد؛ کتابي که خاطرات واقعي افرادي است که خود يا يکي از اعضاي خانوادهشان مشکل اعتياد داشتهاند. اين خانوادهها که خود از اين موضوع صدمه ديدهاند، گرد هم جمع شدهاند و با نيرو دادن به يکديگر معجزات بزرگي را وارد زندگي تاريکشان کردهاند. آنچه در پي ميآيد، گزيدهاي از جملات طلايي همين کتاب قديمي است.
1 تمام سفرهاي دور و دراز از يک قدم آغاز ميشود.
2 بايد ياد بگيريم به کساني که دوستشان داريم حق اشتباه کردن بدهيم و آنها را به رسميت بشناسيم.
3 از طنابي که فقط به کمربندمان وصل است نميتوانيم بالا برويم.
4 استراحت کن. مزرعهاي که استراحت کرده، محصولي عالي ميدهد.
5 بينش و بينايي تو فقط هنگامي واضح و روشن خواهد بود که بتواني به قلب خود بنگري.
6 گذشتهها گذشته است. ماه و سال جاري وجود ندارد. تنها چيزي که براي ما باقي است لحظه ناچيز فعلي است.
7 هنگامي که انسان فانوس خود را همراه داشته باشد لزومي ندارد از تاريکي بترسد.
8 رشد روحي و معنوي ما نامحدود است و اگر تلاش کنيم تا اين برنامه را وارد تمام مراحل زندگي روزمرهمان کنيم، پاداشي که عايدمان خواهد شد نيز بيپايان و بيشمار است.
9 نگراني هرگز نميتواند افسوس فردا را از بين ببرد بلکه از توان امروز ميکاهد و آن را تضعيف ميکند.
10 به دهانم اجازه نميدهم تا حرفي بزند که ذهنم نتواند تحملش کند.
12 از تمام روزهاي زندگي خود به گونهاي لذت ببريد که احساس خوبي نسبت به زندگي خود داشته باشيد.
13 بايد زندگي کنيم و اجازه دهيم تا زندگي، ما را از فشار انتقاد، قضاوت، سرزنش و انتقام دور کند زيرا آسيبي که به ما ميرساند بيشتر از آسيبي است که با اين سلاحها وارد ميشود. ما بايد ياد بگيريم بردباري و شکيبايي ريشه در عشق دارد.
14 اگر مردم به نيرويي قويتر و بزرگتر از خودشان ايمان بياورند هيچوقت تنها نيستند.
15 خداوندا هدايتم کن تا به اين باور برسم که جواب برخي از دعاهايم صبر و انتظار است.
16 دوست داشتن خود، آغاز يک رابطه عاشقانه طولاني و مادامالعمر است.
17 توانايي براي ساده کردن به معني حذف غيرضروريها و بيان ضروريها است.
18 بالاترين و مهمترين خوشي اين است که انسان بخواهد هماني باشد که هست.
19 ما هماني هستيم که به طور مکرر انجام ميدهيم. بنابراين برتري نميتواند يک عمل باشد بلکه يک عادت است.
20 هنگام سختي و گرفتاري، اميد داشته باش که از ابرهاي سياه، قطرات باران فرو ميريزند.
21 بايد اشتباهات ديگران را بپذيريم و درصدد تصحيح عيوب و نقصهاي خودمان باشيم.
22 همه آرزو داريم چيزهاي خوبي برايمان اتفاق افتد، نميتوانيم فقط دعا کنيم و بنشينيم و منتظر معجزه باشيم. بايد با عمل کردن از دعاهايمان حمايت کنيم.
23 جدي بودن در مراقبت از خودمان خصوصا در دورههاي استرسزا ضروري است.
24 روبات نيستيم، گاهي مريض و خسته ميشويم.
25 آخرين درسي که همه بايد ياد بگيريم، عشق بيقيد و شرط است که نه تنها شامل ديگران بلکه شامل خودمان هم ميشود.
26 فردي که هيچ اشتباهي نکند، معمولا هيچ چيزي را نميسازد.
27 زندگي يا يک ماجراجويي شجاعانه است يا هيچ.
28 کمکم اضافه کنيد و به زودي ذخيره بزرگي خواهيد داشت.
29 قبل از اشاره کردن به لکهاي، انگشتت را تميز کن.
30 هنگامي که انساني براي خودش ارزش قايل ميشود و ادعا ميکند با خداوند بزرگي که او را خلق کرده خويشاوند است، ناراحت کردن او دشوار است.
31 مسووليت اوليهاي در قبال خودم دارم؛ اين كه بهترين فردي باشم که ميتوانم.
32 بايد ياد بگيريم زندگي کنيم، به چيزي که براي زندگيمان خوب يا مفيد است توجه کنيم و بگذاريم دنيا سرش به کار خودش گرم باشد.
33 يک اينچ شادي به يک وجب غصه غلبه ميکند زيرا خنديدن ويژه انسان است.
34 ابتدا خودت را بپذير!
35 عجله و عدم بردباري تنها هدفهايمان را مغلوب ميکند.
36 اين قدر درگير زخمهاي کهنه نشو تا رشد تازه را فراموش کني.
37 نميتوانيد با خرد کردن مرمر با چکش، مجسمه درست کنيد، نميتوانيد به زور بازو ذهن يا روح آدمي را تغيير دهيد.
38 بالاترين شکل دانايي، آگاهي است.
39 هنگامي که به پيشرفت شخصيام توجه ميکنم، مشکلاتي که هيچ تسلطي بر آنها ندارم برطرف ميشوند.
40 تدريجا ياد گرفتم «کاشکي»هاي من تحقق نخواهد يافت. اما همچنين ياد گرفتم حتي اگر آنها تحقق پيدا نکنند ميتوانم شاد باشم.
41 اگر کسي بخواهد خودش را بشناسد خانه مجللي دارد که با ارزش و اعتبار روزهاي زندگياش ميتواند در آن خانه سکني گزيند.
42 نميتوانيم بگوييم که در تركيب پيچيده زندگي چه چيزي برايمان روي ميدهد. اما ميتوانيم تصميم بگيريم چه چيزي در درونمان روي ميدهد، چگونه از آن استفاده کنيم، با آن چه کار کنيم و آن و اين اصل شناخت است.
43 کشف اينکه تنها بودن چقدر ميتواند عدم تنهايي و دلتنگي باشد چه شگفتي دوستداشتني است.
44 عشق دلخوشي نيست بلکه روشنايي است.
45 در مورد فردا نگران نباشيد، فردا از خودش مراقبت خواهد کرد.
46 بسياري از ناراحتيهايمان ناشي از نگرش ما است.
47 تواضع کمک ميکند خودمان را از نقطهنظر صحيحتري ببينيم و ذهنمان را براي حقيقت باز نگه داريم.
48 کار ما در زندگي جلو افتادن از بقيه نيست بلکه جلو افتادن از خودمان است.
49 از توفان نميترسم زيرا ياد ميگيرم چطور کشتيام را حرکت دهم.
50 مساله آنچه که انسان ميتواند حقير کند يا خوار به شمار آورد يا اشتباهي در آن پيدا کند نيست بلکه مساله چيزي است که او ميتواند دوست داشته باشد، ارج نهد و قدرداني کند.
51 دنيا با مايلها سفر نميتواند کشف شود، تنها با يک سفر معنوي است که کشف ميشود.
52 ساير افراد را آنطور که هستند ميپذيرم. اکنون خشم کمتري دارم.
53 خودتان را پيدا نميکنيد تا اينکه با واقعيت مواجه شويد.
54 به درون نگاه کن! راز در درون تو است.
55 اگر مشکلاتام مرا به نيايش وادارند بنابراين يک هدف را ايجاد ميکنند.
56 تا زماني که توقف نکرديد مهم نيست چقدر آهسته پيش ميرويد.
57 هرگاه خداوند به شما موهبتي ميدهد آن را با دست تشکر بپذيريد.
58 به درونتان برويد، در بزنيد و از قلبتان بپرسيد چه ميداند.
59 بخشيدن فراموش کردن نيست، رهايي از خسارت است.
60 به جايي که در آن قرار گرفتهايد نگاه نکنيد بلکه به جايي که ميرويد نگاه کنيد.
61 اگر عصباني هستيد تا 10 بشماريد و اگر خيلي عصباني تا 100.
62 اگر دوست داشته شويد، عشق ميورزيد و دوستداشتني ميشويد.
63 روح خوب کمکم ميکند تا زماني که با کفشهاي ديگري راه نرفتم، قضاوت نکنم.
64 زماني که از آن لذت ميبريد، زمان تلف شده نيست.
65 مردم تنها هستند زيرا به جاي پل، ديوار ساختهاند.
66 اولين روزي که واقعا به خودتان خنديديد رشد ميکنيد.
67 انسانها با تغيير نگرشهاي دروني ذهنشان ميتوانند جنبههاي بيروني زندگيشان را تغيير دهند.
68 بايد زندگيهايمان را تغيير دهيم يا قلبمان تغيير کند زيرا ممکن نيست به يک روش زندگي کنيم و به صورت ديگري دعا کنيم.
69 از آهسته رشد کردن نترس، از هنوز راکد ماندن بترس.
70 خودانضباطي توجه به خود است.
71 گاهي بايد قبل از برطرف شدن نقصهاي خودمان، نقصهايمان را بپذيريم.
72 احساساتم نه خوبند و نه بد اما به خاطر اينکه مال من هستند اهميت دارند.
73 مهم اين است که دست از سوال پرسيدن برنداريم.
74 زندگي تنها از آخر درک ميشود اما بايد به جلو پيش رفت.
75 بخشي از بهبودي من، احترام به نيازهايم و حق رها کردن و آسوده شدن است.
76 جبران کردن فقط گفتن «متاسفم» نيست. جبران به اين مفهوم است که با درک جديدمان به گونهاي متفاوت پاسخ دهيم.
77 اگر کسي نمک روي تو بريزد، خسارتي نميبيني مگر اينکه خودت زخمي داشته باشي.
78 گرچه در دنيا سفر ميکنيم تا زيباييها را بيابيم اما بايد آن را با خودمان داشته باشيم وگرنه آن را هيچوقت نمييابيم.
79 هنگامي که اوضاع تاريکترين است، ميتوانم آن را با نور درک و قدرداني روشن کنم.
80 اينکه پرندههاي نگراني بالاي سرتان پرواز کنند، چيزي است که نميتوانيد تغيير دهيد اما ميتوانيد مانع شويد آنها در موهايتان لانه بسازند.
81 حتي اگر بدانم دنيا فردا چند تکه ميشود هنوز درخت سيب خودم را ميکارم.
82 اگر چه هيچکس نميتواند برگردد و از نو شروع کند اما هرکس ميتواند از حالا شروع کند و پايان تازهاي بسازد.
منبع:www.salamat.com /م