بنشين، پاشوهاي والدين، وقتي که کوچک بوديم و سر ظهر، هوس بازي و ورزش و فعاليت به سرمان مي زد، حالا دارد نتيجه مي دهد!
قامت هاي خميده و کج، بدن هاي حساس و خسته و استخوان هايي که بلد نيستند وزن بدن را تنظيم کنند، نتيجه همين سخت گيري هاي آپارتمان نشيني و زنگ هاي فوق برنامه مدارس است که همه مقدم بر دو دور چرخيدن دور حياط محسوب مي شدند. اين ها متهمان رديف اول نسل بدخلق و بدفرم امروزند! مي گويند عقل سالم در بدن سالم است.
شما اما اين جمله را به "روان سالم" تعميم دهيد تا مطابق تحقيقات علمي روز جلو رفته باشيد. اين روزها ارتباط مستقيم ذهن و جسم واقعيت انکار ناپذيري است که روان شناسان و پزشکان، هر دو بر آن تاکيد دارند. با اين حال، بدن هاي کم طاقت و رنجور نيمي از دنياي امروز، چشم انداز بدي را براي ساله هاي آينده ترسيم مي کند. خميدگي و خمودگي «فقر حرکتي» زنان و دختران همزاد تاريخي آن ها است! معضلي که در تمام مراحل رشدي دختران، از کودکي گرفته تا بلوغ و ميانسالي پا به پاي آن ها رشد مي کند و مشکل مي تراشد و حالا، رفته رفته دارد تبديل مي شود به بحران سلامتي زنان در دنيا. فقر حرکتي با بالا رفتن سن، چاقي، يائسگي تشديد مي شود و روي عملکرد کليه، قلب و دستگاه گوارش اثر مي گذارد و زمينه مشکلاتي از قبيل پوکي استخوان را فراهم مي آورد. افرادي که فقر حرکتي دارند، دچار چاقي مي شوند. اما اين فقط ليست صدماتي است که فقر حرکتي به بدن وارد مي کند. اثرات رواني منفي، نتايج ثانويه فقر حرکتي هستند. کم تحرکي و چاقي، صرف نظر از مشکلات جسماني که براي زنان به وجود مي آورد، روي اعتماد به نفس آن ها هم اثر مي گذارد و سلامت روان اين افراد را به خطر مي اندازد. دکتر الهام رياضي، فيزيوتراپيست در اين باره مي گويد: "آپارتمان نشيني، از سال هاي اوليه زندگي، فضاي حرکتي کودکان را محدود مي کند. محدوديت امکانات ورزشي در مدارس و دانشگاه ها هم اين معضل را دامنه دار مي کند. به طوري که يک خانم جوان بسياري از توانمندي هاي حرکتي سن خود را ندارد و اين صرف نظر از نقص هاي فيزيکي او است.
" دکتر رياضي ادامه مي دهد: "مشاغل کم تحرک و پشت ميزي هم در دنياي امروز به خودي خود فقر حرکتي به وجود مي آورند و از نتايج ديگر آن، چاقي، به خصوص چاقي شکمي است که موجب مي شود خانم ها از اندام خود ناراضي باشند و اين روي اعتماد به نفس آن ها اثر مي گذارد. علاوه بر اين، چاقي شکمي از چاقي کلي خطرناک تر است و بيشتر موجب ناراحتي هاي قلبي مي شود. حالا شما تصور کنيد که همين مسئله، زمينه ساز رژيم هاي لاغري غير اصولي هم مي تواند باشد. بنابراين يک سيکل معيوب شکل مي گيرد که فرد دائما در معرض آسيب هاي روحي و جسمي است." سيد غلامرضا کمانه مديرکل تربيتبدني وزارت آموزش و پرورش هم در اين باره مي گويد: "بررسي ناهنجاري قامتي دانشآموزان يکي از مهمترين برنامههايي است که در مراکز سلامت ما انجام ميشود. آخرين بررسي هاي انجام شده نشان مي دهد که 10 درصد از دانشآموزان کشور ناهنجاري قامتي دارند که شايعترين اين ناهنجاريها «پشت گرد» است." او مي افزايد: "ناهنجاريهاي قامتي از قبيل «سر به جلو»، «شانه نامتقارن»، «پشت کج»، «پشت گرد»، «پشت گود»، «پشت صاف»، «زانوي ضربدري»، «زانوي پرانتزي»، «کف پاي صاف» و «شصت کج» هم در دانش آموزان ديده شده اند با اين حال، شايعترين نوع ناهنجاري در دانشآموزان، ناهنجاري «پشت گرد» است. وقتي دانشآموز يکجا نشسته است، شانههايش داخل ميرود و پشتش، گرد ميشود که بايد در اين مرحله دانشآموز درمان شود." مديرکل تربيتبدني وزارت آموزش و پرورش، بد ورزش کردن را از موارد ابتلا به ناهنجاري قامتي ذکر کرده و مي گويد: "در بررسيها مشخص شده است که ابتلا به ناهنجاريهاي قامتي در دانشآموزان دختر، 2 برابر پسران است و علت اين امر، عدم فعاليتبدني مناسب براي دختران دانشآموز و کمبود سالنهاي ورزشي سرپوشيده است." او ادامه مي دهد: "اخيرا دبيران تربيتبدني آموزش ديده اند و به محض آنکه با موارد ناهنجاري قامتي مواجه شوند، دانشآموزان را به مراکز تخصصي ارجاع ميدهند.
" ورزش درماني طراوت و شادابي، اعتماد به نفس، احساس قدرت و تقويت اراده، تقويت تمرکز فکر و افزايش دقت عمل، افزايش قدرت خلاقيت همه از اثرات رواني مهم ترين زنگ تحصيلي دانش آموزان هستند که هيچ گاه به عنوان يک واحد درسي، جدي گرفته نمي شود. اين در حالي است که روان شناسان معتقدند انجام حرکات ورزشي ميتواند پس از دارو درماني و روان درماني، سومين راه درمان افسردگي به شمار آيد. به اعتقاد روان شناسان، موثرترين و بهترين روش درمان افسردگي همراه کردن روان درماني با ورزش است و بنابراين متخصصان، ورزش را به عنوان بخشي از برنامه درمان افسردگي به بيماران توصيه ميکنند. دکتر طاها، روانشناس عمومي در اين باره مي گويد: "بازي هاي ورزش و گروهي، در رشد و شکوفايي خلاقيت، توانايي مديريت در گروه و ايفاي نقش موثر است. شادابي خاصل از ورزش هم خود عامل مهمي است که توانايي مديريت مشکلات، تحمل، قدرت مواجهه با مسايل و حل مسئله را در فرد تقويت مي کند." دکتر پروانه عارضي، کارشناس امور تربيت بدني و عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد زاهدان در ارتباط با فقر حرکتي زنان و مشکلات ناشي از آن در زنان مي گويد:
«فقر حرکتي با بر هم زدن تعادل بيومکانيکي بدن و کاهش بازدهي مفيد دستگاه اهرمي بدن، سلامت زنان را تهديد مي کند. تا جايي که در برخي موارد، فقر حرکتي در دختران و زنان جوان باعث بروز اختلالات قلبي- عروقي و کاهش حجم تنفسي مي شود، اختلالاتي در عملکرد اندام هاي داخلي ايجاد مي کند و ناراحتي هاي کليوي را به وجود مي آورد.» او اثر فقر حرکتي بر دختران و زنان جوان را حادتر مي داند و مي گويد: «فقر حرکتي اختلالاتي در عملکرد اندام هاي داخلي ايجاد مي کند و ناراحتي هاي کليوي، کاهش آمادگي هاي حرکتي و رواني در يادگيري و انجام مهارت ها (از امور ساده گرفته تا مهارت هاي پيچيده ورزشي و شغلي) و بازدهي نامطلوب در انجام وظايف اجتماعي و امور روزانه را در پي دارد و نيز موجب دردهاي عضلاني و مفصلي در آنان مي شود.» بلوغ زودرس بلوغ زودرس، مهمان ناخوانده چاقي و کم تحرکي زنان است. اتفاقي که به گفته روان شناسان اگرچه در پسران پيامدهايي چون افزايش عزت نفس، محبوبيت در گروه همسالان، اعتبار اجتماعي و حس رهبري در گروه دوستان را در پي دارد، با اين حال همين مسئله در دختران، مي تواند زمينه ساز مشکلات رواني و اجتماعي باشد.
دکتر طاها در اين باره مي گويد: "بلوغ زودرس دختران، مسئوليت هاي اجتماعي تازه اي را به آن ها محول مي کند که مغاير با رشد اجتماعي، تجربيات و آمادگي هاي ذهني آن ها است. توقع از آن ها معمولا بيشتر مي شود، از کسي که تا آن زمان کودک بوده، والدين و جامعه انتظارات بزرگسالانه دارند و همين امر، مي تواند باعث سرخوردگي، سر در گمي و افسردگي دختران زود بالغ شود." او ادامه مي دهد: "از سوي ديگر، تغييرات فيزيولوژيکي حين بلوغ، اندام و چهره تازه اي به دختر نوبالغ مي ده که تفاوت عمده اي با همسالان او دارد. همين، باعث کاهش اعتماد به نفس، کناره گيري از جمع دوستان و بازي ها و فعاليت هاي آنان و باز هم افسردگي مي شود." به گفته دکتر طاها، اگرچه يکي از نتايج فيزيولوژيکي فقر حرکتي، مستقيما بلوغ زودرس است، اما تبعات رواني اين بلوغ زودرس، نتيجه غير مستقيم همان فقر حرکتي محسوب مي شود. به طور کلي، هنگامي که بلوغ در سنين پائين شروع شود، رشد قدي کودکان بيشتر مي شود و به نسبت کودکان هم سن خود قدبلندتري خواهند داشت ولي پس از 3-2 سال که بلوغ کامل شد، رشد قدي متوقف شده و در نهايت بزرگسالان کوتاه قدي خواهند شد و اين از نظر رواني نو بالغ را دچار مشکلات زيادي مي کند. چرا که در مقايسه با ساير همسالان خود، به نوعي اضطراب شديد در مورد اندام خود دچار مي شوند."