جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
جايگاه زن در تاريخ ايران
-(1 Body) 
جايگاه زن در تاريخ ايران
Visitor 683
Category: دنياي فن آوري
آگاهي و اطلاع از اوضاع و احوال گذشته ايران نشان از آن دارد که جامعه ما در طول تاريخ درگير هرج و مرج و هر روز بر يک نظام سياسي استوار بوده است که در احوال مردمان چه زن و چه مرد به طور يکسان اثر گذاشته است. کشمکش ها و دست به دست شدن قدرت لطمات بزرگي بر پيکره و جامعه ايران و مردم نهاد و از آنجا که بار اصلي چنين مصيبت هاي از جمله جنگ ها، خونريزي ها، کشتارها و تجاوزات بر دوش مردم بي دفاع بوده است طبيعي است که براي تحمل کردن چنين فشارهايي و تطابق دادن خود با اوضاع امري عادي و در برخي مواقع ضروري بود. در اين بين و در اثر گذشت زمان بسياري از ويژگي هاي دولتهاي متخاصم که موقتاً از سوي مردم براي تضمين حيات بدان متوسل مي شدند به امري ماندني تبديل گرديد به طوري که تنوع عناصر فرهنگي _ اجتماعي و قومي زمامداران که قدرت را در دست داشتند سبب ساز بسياري از معضلات اجتماعي جامعه ديروز و امروز ما ايرانيان شده است، هر چند بي-کفايتي و بي تدبيري برخي حکمرانان ايراني در گذشته اين مسئله را تشديد و يا خود مروج گونه هاي از اين عناصر و مقولات بودند را نيز نبايد ناديده گرفت. چنانچه گفته شد اوضاع نابسامان گذشته ايران، زندگي اجتماعي مردان و زنان را به طور يکسان تحت تأثير خود قرار داده است اما با نگاهي گذرا بر اسناد و مدارک بر جاي مانده از گذشته کمتر سخن از نقش آفريني و مبارزات زنان در عرصه تحولات تاريخي اجتماعي ايران به ميان آمده است در اين قسمت درصدد برآمديم نگاهي هر چند کوتاه به حضور اجتماعي اين قشر از جامعه در تاريخ داشته باشيم. در اواخر دوره ساساني با توجه به عظمت ظاهري، پايه هاي حکومت را عيش و عشرت شاهان و درباريان، طغيان سپاهيان، جنگ هاي بيهوده، فساد موبدان، تشتت و اختلاف عقايد و آراء و... فراگرفته بود که با ظهور اسلام در شبه جزيره عربستان و هجوم اعراب به مرزهاي ايران، اوضاع کشور را از آن که بود بدتر نمود؛ در چنين شرايطي فرار مردم وحشت زده به خصوص زنان خانواده شاهي از مقابل سيل هجوم و اعراب و ديگر دشمنان خود سبب شکل گيري افسانه هايي شد که شخصيت اصلي آنها زنان و دختران بي دفاع بودند. شخصيت هاي چون بي بي شهربانو1 يا مهربانو نوه يزد گرد که عامه معتقدات و رواياتي راجع به آنها و پناه برد نشان در دل کوه را سينه به سينه بازگو کردند و مي کنند، مکان-هاي که به نام هايي چون کوه چهل دختر شيراز، چهل دختر سرخس، برج چهل دختر سمنان، بقعه چهل دختر قزوين، منار چهل دختر اصفهان و... معروفند نيز همه و همه برگرفته از روايات و نقل قول هايي است که خصوصاً پس از حمله مغولان و نفوذ و يورش آنها به خاک و سرزمين ايران پديد آمد. بيشتر اين داستان ها و افسانه ها نشان دهنده وجود محيطي ناامن در آن روزگار خصوصاً براي زنان و دختران و در معرض خطر بودن آنها را بازگو مي کند. البته برخي مورخين و محققين وجه تسميه چهل دختران2 بر تمامي بناهاي ايران را مورد تأييد قرار نمي دهند و تعميم آن را به تمامي آثار و بناهاي تاريخي صحيح نمي دانند اما ترديدي نيست که فرار از دست دشمناني چون مغولان و افغان ها که به غارت اموال و به اسارت گرفتن کودکان و زنان و حتي فروختن برخي اسيران زن و حرکت دادن آنها به سوي سرزمين-هايشان3 مي شد خود سبب پناه بردن زنان به کوه ها، چاه ها، برج ها و مناره ها شده است. البته در اين ميان بودند زناني که دوش به دوش مردان و يا حتي در مواقعي به مراتب بالاتر از آنها به مقابله و مبارزه با دشمنان مي پرداختند.
در فارسنامه ناصري چنين آمده است: که در نبرد کريم خان زند با آزادخان افغان زنان زنديه مردانگي نموده عيال و مادر وکيل و شيخ علي خان و محمدخان و جماعتي از زنديه را که به اسارت علم خان افغان در آمده بودند را با سوهان قفل زنجير آنها را سايدند و آنها را نجات دادند و طپانچه و شمشيرهايي به آنها رساندند و آنها نيز به خيمه علم خان رفتند و او را کشتند و جنگ را به نفع خود به پايان رساندند.4 و بودند زناني فرماندار که از قدرت سياسي زيادي برخوردار بودند؛ ترکان خاتون زوجه تکش خوارزمشاه و مادر محمد خوارزمشاه يکي از زنان مقتدر، با نفوذ و مصمم که در آن روزگار نقش بسيار مهمي در امور سياسي خوارزم ايفا کرد. هر چند جويني در نوشته هايش از او به عنوان زني ظالم، جاه طلب، آشوبگر ياد مي کند، اما برخي از جمله کارهاي او، قطع و وصل قضايا بر طبق قانون و عدل، داد مظلوم از ظالم گرفتن و... را بازگو کرده اند.5 دشمنان ما در آن زمان فقط دشمن خارجي که مرزها را مورد تعرض قرار دهند نبودند، برخي از مدارک گوياي اين مسئله است که نواميس مردم از دست اقوام، راهزنان و طراران خودي مورد اذيت و آزار قرار مي گرفتند و دوشيزه طغان6 بود از جمله زناني که در مقابل اين دست افراد، ايستادگي و مقابله مي کردند. اين دختر دلاور و بي باک که با زين و برگ سوار و يک تنه به دستجات دزدان مسلح حمله و بر آنها غلبه مي کرد او چنان زهر چشمي از حراميان مي گرفت که هر کجا سرو گردن ماديان او و نيزه بلند و براقش نمودار مي شد کسي ياراي مقاومت و پايداري با او نداشت.7
آنچه تا بدين جا بيان شد مرتبه و حضور زنان از ورود اسلام به ايران و حکومت خوارزمشاهيان، حمله مغولان و افغانها و منازعات عشيره اي و قبايل ترک و لر در دوره زنديه بود. اکنون به زماني رسيده ايم که قاجارها سرکار آمده و قدرت و حکومت بر ايران را در حيطه اختيار خود در آورده اند. در اين دوره زنان نسبت به گذشته، نه به صورت انفرادي بلکه گروهي نقش هاي را در سير تحولات سياسي _ اجتماعي به يادگار گذاشتند. در اين دوره خصوصاً در دو مقطع جنبش تنباکو و جنبش مشروطيت نمايانگر حضور قشر زن در برهه هاي مهم و تاريخ ساز از اين دو حادثه مهم تاريخي است. هر چند که به ظاهر نتايج مثبتي مستقيماً نصيب زنان نشد اما نمونه هايي گويا به عنوان شواهد و شاخص هايي براي حضور زنان در تحولات سياسي _ اجتماعي محسوب مي شود.8 آنها رفته رفته به فعاليت هاي خود بُعد وسيع تري بخشيدند و با شرکت در يک سري اعتراضات، تشکيل مجامع و محافل زنانه، تأسيس مدارس دخترانه، داير کردن کلاس يادگيري سواد براي بزرگسالان، تأسيس روزنامه و... در صدد برآمدند نقش و جايگاه خود را در ايجاد تحولات اجتماعي به اثبات رسانند.
به نقل از بروگشن حضور زنان به شکل وسيع تر در محافل اجتماعي و حتي در اعتراض ها نمود پيدا کرده بود يکي از راه هاي اعتراض زنان به گراني و کمبود نان اين بود که بر سر و روي خود گِل ماليده بودند و روبنده هاي خود را بالا زدند9
جمعيت نسوان وطن خواه نيز نمونه ديگر از اين تشکل ها بود. فعاليت هاي اجتماعي زنان براي انتشار مجله نسوان، داير کردن کلاس هاي جهت سوادآموزي، همچنين برپايي اولين نمايش (با توجه به محدوديت به سينما رفتن و برپايي نمايش براي زنان) توسط اعضاي اين انجمن نمونه اي از فعاليت هاي اين گروه بود که در برخي موارد مشکلات و درد سرهاي نيز براي اعضاي آنها به همراه داشت. بنا به روايتي از بدرالملوک بامداد: در نخستين روز برگزاري نمايش که اولين جلسه آن در خانه يکي از زنان جمعيت نسوان به نام نورالهدي با نور چراغ نفتي و زنبوري داير-گشت، قريب سيصد زن البته با چادر و پيچه حضور داشتند بازيگران نمايش نيز تماماً زن بودند اما پس از پرده اول نمايش، با وجود کسب اجازه محرمانه، توسط اداره نظميه نمايش بهم خورد. در آن شب بسياري از زنان از طريق پشت بام فرار کردند اما تا مدتها اوباش و بچه هاي ولگرد، بانيان جلسه را آزار و اذيت مي کردند و به کساني که از خانه خارج مي شدند سنگ و چوب پرتاب مي کردند.10
زنان ايراني در عصر پهلوي بيشتر حالت شي بودن و در حاشيه ماندن را حفظ کردند منتها اين بار در قالبي جديد. در اين دوره با الحاق آزادي به زنان و کشف حجاب، زرورقي و هويت جديد براي زنان پديد آورد که دست و پاي زنان را محدود به قيود جديد نمود. قيودي که زن را به عروسکي در دست مردان خيمه شب باز در آورد. با اين وجود، طي دوران پهلوي زنان ايراني پا به پاي زنان در سراسر جهان در عرصه-هاي مختلف فعال شدند. حق انتخاب شدن، حق انتخاب کردن، مشارکت در عرصه هاي مختلف اجتماعي و تحصيل کردن از حقوقي بود که طي اين دوران زنان کسب کردند؛ در عين حال که پي گيري تبليغات رژيم بر شيء بودن زن مهر تأييد مي زد؛ با اين وجود طيف غالب زنان از حقوقي که بدست آورده بودند سعي کردند به نحو احسن استفاده کنند. به هر تقدير اگر چه در عصر پهلوي زن داراي حقوقي شد که پيش از آن بي بهره بود ولي متأسفانه در بعد ارزشي قضيه شأن و منزلت زن به گونه اي آسيب ديد و آنچنان آثار تخريب منفي اي در شخصيت آنها ايجاد کرد که اين بينش در قشر زيادي از جامعه همچنان به چشم مي خورد.11 به تعبير امام خميني (ره) در زمان اين پدر و پسر به بانوان بيشتر ظلم شد تا به ساير اقشار.
ملاحظه مي شود با تمامي ظلم ها و تعرض هاي دشمنان در خصوص زنان و مبارزات و نقش هاي موثري که در زمينه دستاوردهاي تاريخي داشته اند (که در اين قسمت به گوشه اي از آن اشاره شد) اما نامي به درستي و در شأن آنها در تاريخ ذکر نشده است. شايد بتوان گفت اين عبارت که «تاريخ را مردان ساخته اند»12 درست و بجا بوده است، زيرا لحظه اي که زن ها در کار تدوين جهان شروع به سهيم شدن مي کنند، اين دنيا هنوز هم دنيايي است که به مردان تعلق دارد، زيرا زمان حال، گذشته را در بر مي گيرد و در گذشته نيز تمامي تاريخ را مردان ساخته اند.

پي نويس ها

1- بقعه بي بي شهربانو برفراز صخره اي در ورامين آباد ري ساخته شده است که منصوب به بي بي شهربانو (دختر يزدگرد ساساني همسر امام حسين (ع) است).
2- چهل دختران معمولاً از ابينه آرامگاهي است و روايات عاميانه اي در باب وجه تسميه آنها نقل شده است از جمله فرار چهل دختران از دست کفار و غايب شدن آنها در کوه ها، اما در بعضي از شهرهاي ايران بناهاي به نام چهل دختران وجود دارد که نظريه و روايات وجه تسميه آن رد مي کند مانند چهل دختران شيراز و کاشان (هخدا: 838)
3- ويليام فلور؛ اختلاف تجاري ايران و هلند؛ ترجمه: ابوالقاسم سري، انتشارات توس، تهران، 1361، ص 7.
4- ميرزا حسن فساني؛ فارسنامه ناصري، تصحيح منصور رستگار فساني، انتشارات امير کبير، تهران، 1367، ص 594 و 593.
5- آن لمبتن؛ تداوم و تحول در تاريخ ميانه ي ايران؛ ترجمه يعقوب آژند، نشر ني، تهران، 1372، ص 301 و 300.
6- دوشيزه اي که در دوره کريم خان زند زيسته و از خود رشادت هاي به نمايش گذاشته است.
7- سيد محمدعلي کشاورز صدر؛ عقاب کمازان يا کريم خان زند؛ نشر مولف، بي تا، 1369، ص 81.
8- جميله کديور؛ زن؛ انتشارات اطلاعات، تهران، 1375، ص 145.
9- هينريش بروگشن؛ سفري به دربار سلطان صاحبقران؛ ترجمه مهندس کردبچه، انتشارات اطلاعات تهران، 1367، ص 601.
10- بدرالملوک بامداد؛ زن ايراني از انقلاب مشروطيت تا انقلاب سفيد؛ نشر ابن سينا، تهران، بي تا، ص 57 و 56.
11- کديور، ص 153 تا 149.
12- سيمون دوبو وار؛ جنس دوم؛ ترجمه قاسم صنعوي، توس، تهران، 1382، ص 25

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image