جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
دنياي جوان هيجان انگيز است و خطرآفرين
-(1 Body) 
دنياي جوان هيجان انگيز است و خطرآفرين
Visitor 395
Category: دنياي فن آوري
نكته ها:
1 -غمگين بودن، احساس بيماري يا فقدان اعتماد به نفس باعث مي شود جوانان احساس آسيب پذيري داشته باشند اما به جاي اينكه تشويش خود را ظاهر كنند رفتار عبوسانه اي از خود بروز مي دهند.
2 -والدين اغلب فكر مي كنند هر گونه كنترل يا تاثيري را بر فرزند خود از دست داده اند. جوانان مي خواهند پدر و مادرشان مقررات و محدوديت هاي يكسان و يكنواختي داشته باشند اما در عين حال به شدت از محدود شدن آزادي و تصميم گيري براي خودشان مي رنجند.دوره جواني ممكن است دوره هجمه هاي عاطفي از هر نظر باشد. ممكن است شكاف عميقي بين جوانان و والدين شان در اين دوران شكل بگيرد. چرا جواني اين همه سختي دارد چون اين سن زمان رشد سريع جسمي و تغييرات عاطفي عميق است. اين تحولات هيجان بر انگيز هستند اما از طرف ديگر هم براي جوان و هم براي والدينش گمراه كننده و دردسرساز است. اين مقاله بيشتر براي والديني كه فرزند جوان دارند نوشته شده اما شايد براي پدربزرگ ها و مادربزرگ ها هم كارساز باشد. شايد خود جوانان هم از آن چيزهايي ياد بگيرند. اين مقاله اطلاعاتي راجع به فرآيند جواني، آشوبي كه ممكن است به پا كند، بعضي مشكلاتي كه به وجود مي آيد و راه هايي براي مديريت آنها به دست مي دهد.

تغييرات جسمي

فرآيند تغييرات سريع جسمي در جوانان بلوغ ناميده مي شوند. اين تغييرات براي دختران از حدود 11سالگي و براي پسران حدود 13 سالگي به تدريج آغاز مي شود. سن شروع بلوغ به علت تغذيه بهتر در بسياري كشورها كاهش يافته است. بنابراين ممكن است بلوغ فرزندان اين دوره از پدر و مادرشان زودتر اتفاق بيفتد. تغييرات هورموني كه باعث بلوغ مي شوند در واقع از چند سال پيشتر آغاز مي شوند و ممكن است دوره هاي دمدمي مزاجي و بي حوصلگي ايجاد كنند. اين تغييرات در دختران زودتر شروع مي شود و در سه چهار سال اول سريع تر است. بعد از آن پسرها اين عقب افتادن را جبران مي كنند. اين تغييرات براي دخترها شامل قاعدگي و رشد موهاي بدن و براي پسرها كلفت شدن صدا، رشد موي بدن و درآوردن ريش و سبيل براي هر دو رشد سريع جسمي است. آنها در سن 17سالگي زنان و مردان جواني هستند كه هيكل شان از پدر و مادرشان بزرگ تر است و خودشان مي توانند بچه دار شوند. اما با اين حال هنوز به مراقبت والدين نياز دارند. تعجبي نيست كه با رشدي چنين سريع بعضي جوانان به ظاهرشان بيش از حد توجه نشان مي دهند. ممكن است به تاييد بسيار نياز داشته باشند به خصوص اگر رشد و بلوغ آنها به سرعت دوستانشان اتفاق نيفتد. ممكن است اگر جوان و والدينش به ياد داشته باشند اين تغييرات در سنين مختلفي روي مي دهد كمتر نگران بشوند. به هر حال رشد، انرژي زيادي مي برد و شايد به همين دليل باشد كه به نظر مي رسد جوانان زياد مي خوابند. دير از خواب بيدار شدن ممكن است آزاردهنده باشد اما براي او خوب است. آن را به حساب تنبلي نگذاريد.

تغييرات رواني

جوانان در اين سن، همين طور كه قد مي كشند و تغييرات جسمي دارند، جور ديگري هم فكر و احساس مي كنند. روابط صميمانه اي خارج از خانواده با دوستان هم سن و سال خود ايجاد مي كنند. روابط شان داخل خانه هم تغيير مي كند. والدين در اين دوران نسبت به زندگي و روابط خارج از خانه از چشم جوانان مي افتند. در اين هنگام همين طور كه جوانان اظهار نظر خاص خودشان را پيدا مي كنند كه غالبا با والدين هماهنگ نيست براي نخستين بار اختلاف نظرها هم بالا مي گيرد. همان طور كه همه مي دانند جوانان مدت فراواني را با هم يا پاي تلفن مي گذرانند. ممكن است اين رفتارها براي والدين خوشايند نباشد اما اين شيوه در روند استقلال آنها بسيار موثر است. اين دوستي ها بخشي از يادگيري چگونگي ارتباط برقرار كردن با سايرين و دستيابي به حس هويتي متمايز از خانواده است. نوع لباس پوشيدن و ظاهر آنها روشي براي بيان همبستگي با دوستان است اگرچه جوانان هنوز هم ارزش هايشان را از خانواده مي گيرند. والديني كه فرزندشان به سن جواني مي رسد احساس كنار گذاشته شدن مي كنند و به جهاتي هم همين طور اما معمولا براي جوانان لازم است كه هويت خودشان را رشد بدهند. حتي اگر مدام بگو مگو و مشاجره داشته باشيد بدانيد فرزند جوانتان بسيار به شما فكر مي كند. اين كشمكش ها و برخوردها معمولا به خاطر شخصيت شما نيست بلكه فقط به اين علت است كه شما پدر يا مادر او هستيد و اگر او مي خواهد به زندگي خودش بپردازد بايد از شما مستقل شود. جوانان هر چه مستقل تر مي شوند بيشتر چيزهاي جديد را امتحان مي كنند اما معمولا تشخيص مي دهند كه تجربه شان كم است و وقتي كاري سخت باشد پا پس مي كشند. اين موضوع تغييرات سريعي در اعتماد به نفس و رفتار آنها به وجود مي آورد چون يك لحظه احساس مي كنند آدم بزرگ هستند و يك لحظه بعد احساس كوچكي و بي تجربگي مي كنند. غمگين بودن، احساس بيماري يا فقدان اعتماد به نفس باعث مي شود جوانان احساس آسيب پذيري داشته باشند اما به جاي اينكه تشويش خود را ظاهر كنند رفتار عبوسانه اي از خود بروز مي دهند. والدين بايد كاملا خود را با همه اين رفتارها هماهنگ كنند كه البته تحت چنين فشاري ممكن است خودشان هم احساس فرسودگي بكنند. جواني هنگامي است كه آدم براي نخستين بار با سخت كوشي به دنبال شناخت دنيا و يافتن جايگاه خود در آن مي رود. اين كار با تجربه هاي جديد ممكن مي شود كه بعضي از آنها ممكن است خطرآفرين يا خطرناك باشد. جوانان به دنبال هيجاناتي هستند كه درك آنها براي آدم بزرگ ها سخت است. ممكن است اين فعاليت هاي هيجان انگيز خطرناك هم باشند. خوشبختانه بيشتر جوان ها هيجان را در ورزش و موسيقي و ساير فعاليت هاي پرانرژي اما كم خطر پيدا مي كنند. سيگار، موادمخدر يا الكل را معمولا جوانان با گروه دوستان تجربه مي كنند. اگر جواني چنين كارهايي را به تنهايي انجام بدهد خطر بيشتري او را تهديد مي كند. هشدار از طرف بزرگ ترهاي جوان معمولا موثرتر از پدر و مادر است.

مشكلات عاطفي

پرخوري، خواب بيش از حد و رسيدگي بيش از حد به وضع ظاهر ممكن است نشانه هاي درگيري هاي عاطفي باشند. اضطراب هم ممكن است فوبيا و حمله هاي ترس ايجاد كند. تحقيقات اخير نشان مي دهد درگيري هاي عاطفي را معمولا حتي خانواده و دوستان هم تشخيص نمي دهند.تقريبا از هر 10 جوان، چهار نفر آن چنان دچار افسردگي مي شوند كه مي خواهد از همه چيز و همه كس كناره گيري كنند. تقريبا از هر پنج جوان يكي فكر مي كند زندگي ارزش زندگي كردن ندارد. به رغم چنين احساس قدرتمندي، ممكن است افسردگي او را ديگران احساس نكنند.

مشكلات رفتاري

جوانان و والدين شان مدام از رفتار همديگر ايراد مي گيرند. والدين اغلب فكر مي كنند هر گونه كنترل يا تاثيري را بر فرزند خود از دست داده اند. جوانان مي خواهند پدر و مادرشان مقررات و محدوديت هاي يكسان و يكنواختي داشته باشند اما در عين حال به شدت از محدود شدن آزادي و تصميم گيري براي خودشان مي رنجند. اما آيا اگر اختلاف نظرها معمولي باشد باز هم جاي نگراني هست تجربه نشان داده اگر پدر و مادرها ندانند فرزندشان كجاها مي رود خطر بيشتري آنها را تهديد مي كند. پس والدين هوشيار بايد بدانند فرزند جوانشان كجا مي رود و مي خواهد چه كار بكند.

مشكلات تحصيلي

ترك تحصيل در جوانان ممكن است به علت مشكل جدايي از والدين، زندگي خانوادگي آشفته جدايي يا مرگ زودهنگام يكي از والدين يا الگوي جاافتاده در خانواده اتفاق بيفتد. بعضي ها هم آنقدر كمال طلب هستند كه از اينكه عملكرد شايسته اي ندارند سرخورده مي شوند. بعضي ها هم مدرسه گريز هستند. اينها معمولا در خانه غمگين و در مدرسه ناموفق هستند و ترجيح مي دهند روزهايشان را با كساني بگذرانند كه احساسي شبيه به آنها دارند.مشكلات عاطفي معمولا روي عملكرد درسي تاثير مي گذارد. نگراني براي كسي يا اينكه در خانه چه مي گذرد تمركز روي درس ها را مشكل مي كند. معمولا والدين و آموزگاران به جوانان فشار مي آورند كه درس هايشان را خوب بخوانند و امتحانات را با موفقيت بگذرانند اما جوانان معمولا خودشان به اين فكرها هستند و خودشان تلاش مي كنند. غرزدن هاي بيش از حد ممكن است نتيجه معكوس داشته باشد. امتحان مهم است اما نبايد اجازه داد زندگي را تحت كنترل بگيرد يا باعث ناراحتي شود. زورگويي به جوان ها هم همين نتيجه را دارد. از هر 10 دبيرستاني، يكي مورد زورگويي قرار مي گيرد و از هر 20 نفر يكي در هفته مورد زورگويي قرار مي گيرد. جوانان كوتاه قد بيشتر در معرض زورگويي هستند. اگر نگران اين موضوع هستيد با مسئولان دبيرستان صحبت كنيد.

مشكلات با قانون

معمولا جوانان قانون شكني نمي كنند و اگر هم بكنند پسرها اين كار را مي كنند آن هم فقط يك بار. اما اگر والدين مشكل قانون شكني را موردي مهم و خاص تلقي نكنند تعداد تخلف هاي جوان بيشتر و بيشتر مي شود. نارضايتي يا اضطراب هم به رفتارهايي منجر مي شود كه سروكار جوان را به پليس مي اندازد. اگر جواني مدام دچار چنين مشكلاتي مي شود بايد درباره احساساتش هنگام قانون شكني از او سئوال كنيد.

مشكل تغذيه

وزن براي جوانان موضوع مهمي است. اگر جواني چاق باشد و براي همين او را مسخره كنند يا مدام سرزنش بشود بيشتر از خودش بدش مي آيد و افسرده مي شود كه خود منجر به كم تحركي و بيشتر غذا خوردن مي شود كه بدتر از مشكل چاقي است. رژيم گرفتن هم معمولا اوضاع را خراب تر مي كند. مهم ترين مسئله اين است كه جوان تاييد بگيرد تا از خودش راضي باشد حالا چه چاق باشد چه لاغر. خيلي از جوانان رژيم مي گيرند و خوشبختانه تعداد كمي از آنها دچار اختلال تغذيه جدي مي شوند تنها يكي از هر يكصد جوان، بي اشتهايي مرضي مي گيرد و يكي از هر 50 جوان، پرخوري مرضي. به هر حال اين بيماري ها در جواناني كه رژيم هاي سخت مي گيرند، خيلي كم به خودشان فكر مي كنند، تحت فشار رواني هستند يا از بچگي چاق بوده اند، شايع تر است.

مواد مخدر، روان گردان ها و الكل

بعضي جوانان به سراغ تجربه مواد مخدر يا الكل مي روند اما استفاده منظم از اينها در اين سنين كمتر اتفاق مي افتد. مصرف حشيش براي جوانان، مشكلات ذهني به وجود مي آورد و خطر ابتلا به شيزوفرني را دوبرابر مي كند. الكل مهم ترين ماده اي است كه براي جوانان مشكل ساز مي شود. اگر والدين متوجه تغيير ناگهاني يا شديد در رفتار فرزند جوانشان بشوند حتما بايد احتمال مصرف مواد مخدر يا الكل را در نظر بگيرند. پس پدر و مادرها بايد در اين زمينه ها اطلاعات كافي داشته باشند. اما اگر پدر يا مادري زماني اين مواد را مصرف مي كرده بايد چه جوابي به فرزند جوانش بدهد صادق باشيد و خطرات اين مواد را شرح بدهيد و نيز تاكيد كنيد مواد شيميايي كه اين روزها توليد مي شوند اثري به مراتب مخرب تر بر جسم و ذهن مصرف كنندگان مي گذارند.

سوءرفتار

بدرفتاري جسمي، عاطفي يا جنسي ممكن است براي نوجوانان و جوانان رخ بدهد كه خود ممكن است منجر به يكي از مشكلات پيش گفته بشود. اگر چنين مشكلي در خانواده اي وجود داشته باشد حتما نياز به مشاوره تخصصي است.

بيماري هاي ذهني

كمتر اتفاق مي افتد كه تغييرات رفتاري يا حالات روحي سرآغاز اختلالات جدي روانپزشكي باشد. با اينكه رايج نيست اما جنون و شيزوفرني ممكن است نخستين بار در سال هاي اوليه جواني خود را نشان بدهد. انزواي بيش از حد ممكن است نشانه شيزوفرني باشد البته معمولا براي چنين رفتاري در اين سنين توضيحات ديگري هم هست. والديني كه نگران چنين احتمالاتي هستند بايد با پزشك مشورت كنند.

شوك والدين

وقتي والدين تازه با رفتار هاي خاص دوران جواني برخورد مي كنند، وقتي بگو مگوها آغاز مي شود و جوان بيشتر زمان خود را بيرون از خانه و با دوستان و هم سن و سال هايش مي گذراند، پدر و مادرها براي نخستين بار احساس مي كنند مهم ترين فرد زندگي فرزندشان نيستند. اين حس ناخوشايند گذرا است ولي مدتي مي گذرد تا والدين به شرايط جديد خو بگيرند. اما خبر خوب اينكه تحقيقات جديد نشان داده اغلب جوانان، به رغم رفتار هايشان، والدين خود را دوست دارند و فكر مي كنند روابطشان با آنها به مرور بهتر خواهد شد.

توصيه هاي مهم

حسود نباشيد
ممكن است اوقات خوش و فرصت هايي كه جوانان دارند باعث شود پدر و مادرها احساس پيري بكنند. قدرت جسمي آنها درست وقتي زياد شده كه قدرت شما در حال كاهش است. ممكن است سوخت پنهان تمامي مشاجره ها و مشكلات شما حسادت باشد.
خانه را امن كنيد
جوانان به دنبال كشف زندگي هستند اما نياز به پايگاهي دارند كه برگردند. خانه بايد جاي امني باشد كه جوان دوست داشته باشد به آنجا برگردد، جايي كه از او حمايت مي شود، از او مراقبت مي شود و او را مهم مي شمارند.
حمايت دوجانبه
پدر و مادر بايد پيش از هر چيز بين خودشان درباره ارزش ها و مقررات اوليه به تفاهم برسند و بعد در اجراي آنها يكديگر را پشتيباني كنند. جوان معمولا از پدر و مادري كه مدام با هم درگير مي شوند و همديگر را تخريب مي كنند حساب نمي برد. دام متداولي كه پدر و مادرها گرفتار آن مي شوند همدست شدن با فرزندشان عليه ديگري است. اين كار معمولا منجر به مشكلات دائم مي شود.
مهارت گوش دادن
بزرگسالان بايد چشمه پند و اندرز، همدلي و امنيت باشند. جوان بايد مطمئن بشود پدر يا مادرش يك دفعه براي قضاوت، انتقاد يا يك نصيحت ساده از كوره در نمي رود. گوش دادن نخستين مهارت لازم است.
مقررات
جوان هر قدر هم كه رشد سريعي داشته باشد پدر و مادر بايد حامي او باشند و به همين علت بايد تصميم بگيرند كه قوانين اوليه چه باشند. درست است كه ممكن است جوان با وضع اين قوانين مخالفت كند اما اينها براي امنيت او لازم هستند. قوانين بايد واضح باشند و به همه افراد خانواده تفهيم شوند البته جايي كه امكانش هست بايد با خود جوان هم توافق كرد. قوانين بايد منطقي و محكم باشند اما آن قدر سختگيرانه نباشند كه جوان از آن زده بشود. نبايد براي همه چيز قانون وضع كنيد. بعضي موارد قابل مذاكره هستند و بعضي ديگر را بايد به خود جوان واگذار كرد. تحريم هايي مثل منع خروج از خانه فقط وقتي كارساز است كه از قبل به آن فكر شده باشد. اگر نمي خواهيد چنين كاري بكنيد حرفي از آن به ميان نياوريد. برعكس پاداش براي رفتارهاي خوب در اين بين هم اهميت دارد.
مديريت اختلاف نظرها
جوانان خانواده بايد در وضع قوانين خانه مشاركت كنند. آنها هم مثل هركس ديگر اگر دليل منطقي ببينند و كارساز بودن آن را لمس كنند، بيشتر به قانون پناه مي برند. اگر جواني نسبت به قوانيني كه در خانه براي او اعمال مي شود اعتراض داشته باشد حتما بعضي قوانيني كه براي خواهر و برادر كوچكش وضع شده، به نظرش مفيد مي آيد. اگر جوان در قوانين خانه مشاركت نمي كند حتما با وضع آن از طرف شما مشكل دارد و بهتر است او را هم در اين كار شريك كنيد. والدين بايد موضع گيري خود را انتخاب كنند. خيلي كارهايي كه جوانان انجام مي دهند ناراحت كننده است همان طور كه احتمالا كارهاي والدين آنها را ناراحت مي كند اما همه اين كارها ارزش جار و جنجال ندارند. معمولا صرف وقت براي تحسين تصميم گيري ها يا رفتارهاي شايسته و بجا بهتر است. بدترين عادت ها هم وقتي والدين به آنها عكس العمل نشان ندهند خود به خود از بين مي روند.
تنبيه بدني را فراموش كنيد
با اينكه ثابت شده تنبيه بدني كمكي نمي كند هنوز بسياري از مردم گاه گاهي بچه ها را كتك مي زنند. اگر چنين كاري را با جوانان هم انجام بدهيد به او ياد مي دهيد خشونت روش پذيرفته شده اي براي حل مشكلات است و او حتما وقتي بزرگتر هم شد اين روش را به كار مي برد. از طرفي جوان قدرت بدني بالايي دارد و تنبيه بدني در اين سن به چرخه دعوا و مرافعه تبديل مي شود، شما او را مي زنيد، او شما را مي زند و همچنان ادامه مي يابد.
الگو باشيد
درست است كه جوان در اين سن مستقل تر شده است اما هنوز خيلي چيزها را درباره رفتارهايش از پدر و مادر ياد مي گيرد. اگر مي خواهيد دروغ نگويد خودتان دروغ نگوييد، اگر مي خواهيد سيگار نكشد خودتان سيگار نكشيد. اگر مي خواهيد مهربان و بخشنده باشد خودتان اين طور باشيد. «آن كاري را كه مي گويم بكن نه آن كاري را كه مي كنم.» هيچ اثري ندارد.
سپاسگزاري
اگر فرزند جوان شما آن قدر كه انتظار داريد سپاسگزار نيست نگران نباشيد. خيلي خوب بود اگر اين طور بود اما احتمالا تا وقتي كه خودش بچه دار نشود نمي فهمد كار شما چقدر سخت و دشوار بوده است.
كمك بگيريد
گاهي اوقات تمام اين توصيه ها هم كاري از پيش نمي برند و شما و فرزند جوانتان با هم نمي سازيد. گاهي نگراني ها درباره تغييرات جسمي دوره جواني، اينكه زود اتفاق افتاده اند يا دير شده اند، يا روابط او با دوستانش تمامي ندارند. در اين جور موارد با پزشك مشورت كنيد. اگر در خانواده اي جو خشونت حاكم است، والدين همديگر را كتك مي زنند، بچه ها همديگر را كتك مي زنند، بچه ها والدين را مي زنند يا والدين بچه ها را مي زنند حتما از مشاور خبره كمك بخواهيد. هنگامي كه در تحصيل مشكلي رخ مي دهد مسلما معلم ها منبع اطلاعاتي خوبي هستند. معلم شايد مشاوره تحصيلي را پيشنهاد كند. روانشناس تشخيص مي دهد آيا مشكل خاصي در يادگيري وجود دارد يا نه. در موارد درگيري هاي ذهني هم مشاور كمك خوبي است.
جواناني كه بيش از چند ماه در معرض آشفتگي و اضطراب قرار مي گيرند يا افسردگي، اختلال تغذيه يا مشكلات رفتاري دارند نيز معمولا به كمك حرفه اي نياز دارند.
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image