جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
4 اسفند 1387 / 26 صفر المظفر 1430 / 22 فوريه 2009
-(5 Body) 
4 اسفند 1387 / 26 صفر المظفر 1430 / 22 فوريه 2009
Visitor 469
Category: دنياي فن آوري
1) چهارم اسفندماه سال1281 هجري شمسي: «پروفسور دكتر محمود حسابي» رياضيدان و فيزيكدان برجسته ايراني در تفرش متولد شد. پنج ساله بود كه به اتفاق خانواده به بيروت رفت و با وجود تنگدستي به تحصيل پرداخت. دكتر حسابي در نوزده سالگي ليسانس بيولوژي يا زيست شناسي و سپس مهندسي راه و ساختمان را دريافت كرد. سپس مهندسي برق را از دانشگاه برق پاريس، مهندسي زمين شناسي و معدن؛ و دكتري فيزيك را از دانشگاه سوربن پاريس اخذ كرد. پروفسور حسابي تنها شاگرد ايراني انيشتين بود و به چهار زبان زنده دنيا تسلط كامل داشت. كتابها و مقالات ارزنده اي از دكتر حسابي باقيست كه از آن ميان الكتروديناميك، تئوري بي نهايت بودن ذرّات؛ قانون دانشگاه تهران، و نامهاي ايراني را مي توان برشمرد.
2) چهارم اسفند ماه سال 1358 هجري شمسي: حضرت امام خميني (ره) در حكمي آيت الله شهيد دكتر سيد محمد حسيني بهشتي را به مقام رياست ديوان عالي كشور تعيين كردند. اين انتصاب همزمان با استقرار پايه هاي حكومت جمهوري اسلامي؛ و به منظور تحكيم و ترويج قوانين و مقررات اسلامي صورت گرفت.
3) چهارم اسفند1299 (23 فوريه 1921): احمدشاه قاجار همراه با صدور اعلاميه اي حكم رياست الوزرايي سيد ضياءالدين طباطبايي يزدي و رضاخان را صادر كرد. تيپ قزاق روز پيش از آن (سوم اسفند) تهران را متصرف شده بود و فتح الله اكبر (سپهدار رشتي) رئيس الوزراء به سفارت انگلستان كه اين دولت خود حامي كودتا بود پناه برده بود! تيپ قزاق پس از ديدار و مذاكرات ژنرال «آيرون سايد» انگليسي با رضاخان روانه تهران شده بود و نمايندگان احمد شاه را كه براي مذاكره با رضاخان و انصراف تيپ از ورود به تهران به شاه آباد آخرين محل استقرار آن رفته بودند بازداشت كرده بود. واحدهاي تيپ پس از شنيدن سخنان مهيج سيد ضياء و دريافت پولهايي را كه باخود به شاه آباد (امامزاده حسن ـ نزديك تهران وقت) برده بود وارد پايتخت شدند و شهررا كه تنها در دو نقطه مختصر مقاومتي كرده بود متصرف شدند. مقاومت از سوي پليس بود كه با تحمل چند كشته كنار رفت. احمدشاه كه با صدور فرمان نخست وزيري سيد ضياء عملا به كودتا تسليم شده بود در حكم نخست وزيري وي اعتراف به غفلت و لاقيدي كابينه هاي قبلي و عدم امنيت دركشور و بلاتكلبفي ملت كرده بود. سيدضياء طباطبايي يزدي تحصيلكرده فرانسه قبلا در تهران روزنامه منتشر مي كرد. در همين روز ژنرال رضاخان اعلاميه «حكم مي كنم» را صادر كرد كه بر ديوارهاي تهران الصاق شد و فهرستي از كساني را كه بايد دستگير شوند به قزاقها داده و شهررا جز نانوايي ها و قصابي ها به حالت تعطيل در آورده بود. سيد ضياء كه درباطن از رضاخان (ميرپنج = سرتيپ) واهمه داشت، براي نشان دادن اقتدار خود و بدون جلب رضايت قبلي رضاخان، سرهنگ كاظم خان افسر ژاندارم را فرماندار نظامي تهران كرد و از همين لحظه آتش دشمني رضا خان را نسبت به خود روشن ساخت. سيدضياء همچنين با انتصاب سرهنگ علي خان از افسران مورد اعتماد خود به فرماندهي ژاندارمري بر رنجش و دشمني رضاخان افزود. هدف سيد ضياء از اين انتصابات، علم كردن نيرويي در برابر قواي قزاق بود كه پادگان تهران (سربازان كم تجهيزات ارتش) را هم به خود ضميمه كرده بود و نيرومندتر شده بود. رضاخان با اعمال قدرت بعدا همه نيروهاي مسلح را تحت فرمان خود در آورد و سيد ضياء در نقشه اش شكست خورد.
4) 26صفرسال521هجري قمري: «ابونصركاشي» ملقب به« مُختَص الملك» ازوزيران شيعه مذهب سلطان سنجرسلجوقي درگذشت. او درايام حكومت سلطان محمد رياست ديوان انشا را به عهده داشت اما به واسطه توطئه اي كه برضدّ وي طرح ريزي شد او را به اتهامات واهي ازكاربركناركردند. اندكي بعد پس ازآشكارشدن توطئه ابونصراززندان آزاد شد و به رياست ديوان استيفا منصوب شد و تاسال511هجري قمري دراين مقام باقي ماند. درهمين ايام با دسيسه هاي اهل ديوان مجدداً ازكاربركنارشد و تاسال518هجري قمري كه سلطان سنجروي را به وزارت دربارخود فراخواند. منصب ديواني نداشت. وزارت ابونصرسه سال بطول انجاميد. او ازرجال ديندارو بخشنده دستگاه سلجوقيان بود و شاعراني چون ناصحُ الدّين اَرَّجاني و اميرمعزّي دراشعارخود وي را مدح گفته اند.
5) 26صفرسال529هجري قمري: « ابوعبدالله محمدبن ابراهيم» مشهوربه« ابن حاجّ»، قاضي، محدث و فقيه و نامدارقرن ششم هجري قمري به هنگام اداي فريضه نمازدرمسجد قُرطُبه بدست كفاركشته شد. او ضمن فراگيري فقه و ادبيات نزد استادان ممتازعصرخود ازبسياري ازمحدثان حديث شنيد؛ پس ازآن به تدريس و پرورش شاگردان بسيارمشغول شد. ازابن حاجّ چند اثربجاي مانده كه «نَوازلُ الاحكام» ازمهمترين آنهاست.
6) درگذشت "ثابت بن قره حراني" رياضي‏دان، طبيب و فيلسوف عراقي (288 ق): ثابت بن قره حراني رياضي‏دان و منجم عراقي در سال 211 ق متولد شد. او از دانشمندان بزرگ زمان خود به شمار مي‏رفت و در ترجمه‏ي متون علمي از زبان‏هاي سرياني و يوناني به عربي مهارت زيادي داشت. بسياري از آثار يونانيان توسط ثابت و يا تحت سرپرستي او به زبان عربي برگردانده شده است و او از اين نظر سهم مهمي در پيشرفت علوم دارد. برخي از مورخان، تعداد آثار ترجمه شده توسط اين دانشمند را متجاوز از 130 كتاب و رساله ذكر كرده‏اند. ثابت بن قره، علاوه بر ترجمه‏ي بسياري از كتب، تاليفات ارزنده‏اي نيز از خود به يادگار گذاشته است كه از آن ميان، كتاب مسايل الهندسه و اعداد قابل ذكر مي‏باشد. وفات ثابت در 77 سالگي روي داد.
7) حمله‏ي "سلطان مراد عثماني" به ايران (986 ق): در سال 986 ق، سلطان مراد عثماني لشكري متجاوز از صد هزار تن، از جمله نيروي بزرگي از تاتارهاي كِريمه را براي تسخير آذربايجان فرستاد. با اين اقدام، دوره‏ي طولاني صلح ايران و عثماني به پايان رسيد. در اين جنگ نيروهاي صفويه متحمل شكست‏هاي پي در پي شدندو بخش‏هاي بزرگي از گرجستان به اشغال عثماني درآمد.
8) 22 فوريه سال 1873 ميلادي: علامه اقبال لاهوري شاعر پارسي گوي و متفكر پاكستاني بدرود حيات گفت. اين شاعر مسلمان با شعرش پرچم رهبري و تربيت ملتش را بدوش كشيد. و مسلمانان رنج كشيده هند را بيدار كرد. او از اصلاح طلبان بزرگ و از بانيان كشور پاكستان بود. عمق انديشه هاي اقبال بسيار و قدرتش براي بيان افكار عميقش سزاوار تحسين است. آثار وي در مجموعه هاي متعدد بطور مكرر و به زبانهاي مختلف به چاپ رسيده است. جاويد نامه كه محصول خاموشي و سركوبي ملت مسلمان هند و مجموعه اي از اوضاع سياسي و تاريخي فلسفي، اجتماعي و مذهبي است مشهورترين اثر اقبال است اما مهمترين اثر اقبال «احياي فكر ديني اسلام» نام دارد.
9) تولد "ميشل مونتيني" اديب و فيلسوف فرانسوي (1533م) (ر.ك: 8 نوامبر)
10) تولد "آرتور شوپنهاور" فيلسوف معروف و بدبين آلماني (1788م): آرتور شوپِنْهاوِر فيلسوف معروف آلماني در 22 فوريه 1788م در دانتزيك آلمان به دنيا آمد. او به خاطر مرگ زودهنگام پدر و بي‏توجهي مادر، داراي طبيعتي ناآرام، متزلزل و پر از سوءظن و عصباني بود. شوپنهاور در جواني با عقايد بودا آشنايى يافت و پس از تحقيق و تفكر زياد، به آيين بودايى اعتقاد كامل پيدا كرد. وي از آن پس مدتي به تدريس روي آورد اما چون كارش نگرفت آن را رها كرد و در سال 1819م كتاب معروف خود به نام جهان به صورت اراده و انديشه را، منتشر نمود. چون كتابش نيز مورد توجه مردم واقع نشد به سختي از مردم رنجيده خاطر شد و نسبت به اجتماع، بدبين گشت. از اين رو، سي سال آخر عمر را به تنهايى در گوشه‏اي به سر برد و به تفكر پرداخت. شوپنهاور از گوشه انزواي خود، جهان را نظاره مي‏كرد و نژاد بشر را توده‏اي از حيوانات نامطلوب مي‏ديد كه محكوم به زندگي پُرستيز و پررنج و بي‏اميد هستند. او معتقد بود كه حقيقت جهان، خواست و اراده است و شخص، آن گاه به وجود خود پي مي‏برد كه اراده بر انجام كاري كند. اصلْ در انسانْ اراده است و همه نيروها، انواعي از اراده هستند. او مي‏گفت: بياييد در اين باب نينديشيم كه چه داريم، بلكه بدان بينديشيم كه چه هستيم. بياييد به جاي آنكه صندوق‏هاي خود را پر كنيم، فكر خويش را پرورش دهيم. از اين بالاتر، بياييد اراده خود را براي غلبه و پيروزي بر ديگران فرو گذاريم. پيروزي را در درون خود بجوييم. چنين اراده‏اي به ما آرامشي مي‏دهد كه بالاتر از حد تصور است. آرامش كامل روح است. آن‏گاه فقط دانش و معرفت براي ما باقي مي‏ماند و اراده زايل مي‏شود. از سوي ديگر به عقيده شوپنهاور، اصل در زندگاني، رنج و گزند است و لذت و خوشي، همانا دفع اَلَم است. هر چه موجود جاندار در مرتبه حيات برتر باشد رنجش بيشتر مي‏باشد، چون بيشتر حس مي‏كند و آزار گذشته را بيشتر به ياد مي‏آورد و رنج آينده را بهتر پيش‏بيني مي‏كند. شوپنهاور اعلام مي‏دارد كه جنگ، اصل همه شرها در زندگي دردآلود ماست و در دنياي ديگر، درد و رنجي بزرگ‏تر از آن چه در اين دنيا هست وجود ندارد. پس چاره نجات از اين دوزخ جهاني اين است كه از جنگ و جدال باز ايستيم و زندگي خود را با انديشه‏هاي فلسفي مورد تأمل قرار دهيم، چرا كه چاره ما در ثروت نيست بلكه در حكمت است. شوپنهاور به عنوان فيلسوفي بدبين، زندگي را سراسر رنج و عذاب مي‏داند و آن را به مرگي تشبيه مي‏كند كه دم‏به‏دم به تاخير مي‏افتد، سرانجام در حالي اجل مي‏رسد كه آدمي سودي از حيات خويش نبرده است. مذهب شوپنهاور، اصالت تصور و وحدت وجود بود و عقيده داشت كه جهان و هرچه در او هست، عوارض و حوادث و نمايش است و آن چه ما درك مي‏كنيم، مصنوع ذهن خودمان است. شوپنهاور نه به روح معتقد است نه به ماده، بلكه به جهان موجود علاقه دارد. وي علاوه بر آن كه، فلسفه را امري ضروري مي‏دانست، عقيده داشت كه فلسفه نبايد با جملات پيچيده آميخته گردد. انديشه‏ها و آثار شوپنهاور تا سال‏هاي متعدد، خواننده‏اي نداشت تا اين‏كه در اواخر عمر، اقبال مردم به وي افزايش يافت. آرتور شوپنهاور در تمام عمر، تنها زيست و در خانه‏اش را به روي همه بست. حوصله تحمل سروصدا را نداشت و بيشتر عمرش را در سكوت انديشه‏هايش گذراند تا اين كه سرانجام در 23 سپتامبر 1860م در 72 سالگي درگذشت.
11) تولد "ژان بِدِل بوكاسا" ديكتاتور خون‏آشام افريقاي مركزي (1921م) (ر.ك: 20 سپتامبر)
12) درگذشت "احمدآزاد" عالم و خطيب هندي (1958م): ابوالكلام احمد آزاد عالم و خطيب هندي در سال 1888م به دنيا آمد. ابوالكلام آزاد، فعاليت‏هاي سياسي خود را براي بيداري مسلمانان هند و مبارزه عليه استعمار انگليس، از هفده سالگي آغاز كرد و به خاطر چاپ نشريات و ايراد سخنراني‏هاي افشاگرانه بارها به زندان افتاد. وي دوشادوشِ مهاتما گاندي براي استقلال هند مبارزه كرد. آزاد پس از استقلال هند، نماينده مجلس و وزير آموزش و پرورش شد. ابوالكلام احمد آزاد عالم و خطيب هندي، سخنراني زبردست بود و با غرب‏گرايى برخي از روشن‏فكرانِ مسلمانِ معاصر خود مخالفت مي‏كرد. وي در عين حال به پيروي از سيد جمال الدين اسدآبادي، خواستار اجتهاد در اسلام و احياي آن بر مبناي قوانين و اصولِ دين بود. ترجمان القرآن، اتحاد اسلامي، جنگ از نظر اسلام و شهيد اعظم درباره امام حسين(ع) از جمله آثاراوست. اين عالم، خطيب و سياست‏مدار هندي سرانجام در 22 فوريه 1958م در هفتاد سالگي درگذشت.
13) امضاي توافقنامه همكاري هسته‏اي از سوي امريكا و رژيم صهيونيستي (2000م)
14) قرارداد تركمن چاي و روزي كه: ايران بخش ديگري از خاك اصلي خود را از دست داد پس از چند روز مذاكره، با ميانجگيري انگلستان! ــ رقيب استعماري روسيه در فلات ايران ــ 22 فوريه 1828 در روستاي تركمن چاي قرارداد ترك مخاصمه ايران و روسيه به امضاء رسيد كه بر پايه آن، وطن ما قسمتهاي ديگري از قلمرو خود (بخشهاي اصلي) را از دست داد و رود ارس مرز ايران و روسيه تعيين شد. طبق اين قرارداد كه مورخان ايراني بر آن صفت «ننگين» را اضافه كرده اند، نخجوان و ايروان را هم از ايران جدا كردند. ارتش ايران با همه ضعف آموزش و تجهيزات از ايروان جانانه دفاع كرده بود. از زمان تاسيس كشور ايران تا آن روز، قفقاز جنوبي (اران) گوشه اي از خاك اصلي ايران بود. جنگ دوم ايران و روسيه از سال 1825 آغاز شده و سه سال طول كشيده بود. نخستين جنگ ايران و روسيه با قرار گلستان در 1813 پايان يافته بود. اين دو جنگ ضعف نظامي ــ اداري، نا آگاهي رجال وقت و مديران كشور از ديپلماسي اروپايي، بي خبري از تحولات جهان و رويدادهاي روز و ناتوان بودن از تحليل آنها و نيز ضعف روانشناسي، بي خيالي و خودخواهي و داشتن مشغله وقتگير و فرصت سوز از جمله بسر بردن در حرمسراها و دشمني كردن و رقابت شخصي با يكديگر را آشگار ساخت و تهران را به ميدان رقابت اروپائيان مبدل كرد. همه تلاش انگلستان اين بود كه روسها در ايران نفودي بيش از خودشان به دست نياورند و افغانستان، حائل ميان متصرفات دو قدرت (انگلستان و روسيه) باشد. قراردادهاي گلستان و تركمن چاي و قرارداد تخليه هرات نتيجه سوء حكومت 131 ساله قاجارها بر ايران بشمار مي رود. هراتي ها و تاجيكها پس از سقوط دولت ساسانيان به خود عنوان پارسي بان (پارسي وان) داده و به پاسداري از زبان فارسي و فرهنگ و تمدن ايراني پرداخته بودند. دهم فوريه 2008 بي بي سي از خود هارون نجفي زاده از مزار شريف گزارشي مفصل تحت عنوان «مجازات براي بكارگيري زبان فارسي (در افغانستان)» منتشر كرده بود كه نشان مي داد مقامات دولت كابل چند خبرنويس و مسئول خبر در منطقه بلخ كه واژه هاي پارسي دانشگاه، دانشكده و دانشجو را بكار برده بودند توبيخ كرده اند كه عملي تاسف آور است. رويدادها و تحولات قرن 20 به ويژه انحلال امپراتوري روسيه (يك طرف قرارداد) و بعدا اتحاد شوروي و نيز فتنه طالبان و جنگ داخلي افغانها فرصت هاي مغتنم و متعدد به دست تهران داد تا قراردادهاي گلستان، تركمن چاي، هرات و ... را كه طبق عرف تاريخ، تحميلات نظامي بشمار مي روند و قابل اعراض و اعتراض هستند ـ دست كم روي كاغذ ـ ابطال و كان لم يكن اعلام كند كه چنين نشد و اوايل انقلاب و آن هم به دلايلي تنها قرارداد سال 1921 ايران و روسيه شوروي به طور يكجانبه لغو شد!.
15) 1825 روسيه و انگلستان مرز الاسكا و كانادا را تعيين كردند. در آن زمان آلاسكا متعلق به روسيه بود كه بعدا آن را به دولت واشنگتن فروخت.
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image