جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
پرسش و پاسخهايي تربيتي(1)
-(2 Body) 
پرسش و پاسخهايي تربيتي(1)
Visitor 444
Category: دنياي فن آوري

پرسش و پاسخهايي پيرامون تربيت و اهميت آن

1- چرا در تعريف تربيت، اختلاف رأي و نظر است؟ شرح دهيد.
اولاً: طرز فکرها و ديدگاه هاي همه دانشمندان در مورد تربيت و شعاع نفوذش يکسان نيست.
ثانياً: در مورد انسان و منشأ و صفاتش بين دانشمندان اختلاف نظر هست.
ثالثاً: در مورد هدف، محتوا، مراحل و روشهاي تربيت در بين علما هماهنگي نيست.
رابعاً: زمينه فعاليت مربيان در عرصه هاي مختلف اخلاق، روانشناسي، جامعه شناسي، فلسفه و ... فرق دارد.
2- دو تعريف از تربيت، از نظر علماي غرب بيان کنيد؟
- تربيت، عمل سازگاري و يا آماده سازي فرد است براي زندگي موفق در محيط.
- تربيت عملي است آگاهانه از سوي فردي بالغ درباره گروهي به منظور ايجاد تحول در آنها.
3- دو تعريف از تربيت از نظر علماي اسلام بيان کنيد؟
- تربيت تلاشي است در جهت به فعليت رساندن قوا و استعدادهاي بالقوه انسان.
- تربيت کشف، پرورش و هدايت استعدادها و تواناييهاي انسان و ايجاد هماهنگي لازم براي وصول به سر حد کمال مقدر است.
4- از تعاريف تربيت، چهار نتيجه را بيان کنيد؟
- تربيت، نوعي کوشش و تلاش آگاهانه است و مربي مي داند که در رابطه با فرد مورد نظر چه مي کند.
- در تربيت، مسأله اداره و کارگرداني مطرح است، يعني مربي، فرد مورد نظر را زير نظر و تحت مراقبت دارد.
- در آن، مسأله کمک رساني و هدايت و جهت دهي مطرح است.
- تربيت داراي محتوا و برنامه اي است که در طول مدت تربيت درباره افراد اعمال مي شود.
5- آيا تربيت علم است؟ شرح دهيد.
بله، زيرا علم، روش شناخت حقايق است؛ دانستنيهاي قابل اثبات است؛ معرفتي منظم و يا تراکم سيستماتيک اطلاعات است؛ گنجينه اي است از شناخت منظم پديده ها و بيان روابط علت و معلولي واقعيتهاست که معمولاً از طريق مطالعه مدارک، تجربه و تحقيق، تعميق و استدلال، به دست مي آيد. تربيت علم است، علمي رفتاري، کاربردي، که در حد و مرز خود شبيه کار مهندسي است و يا همانند کار پزشکي است. در آن، مسأله تشخيص، هدايت و ارائه راهکارها براي اصلاح يا پيشگيري، مطرح است.
6- خصايص علم که تربيت، واجد آنهاست کدامند؟ چهار مورد را شرح دهيد.
- بايد داراي موضوع باشند، يعني مشکل و مسأله اي که درباره آن بحث کنند، داراي هدف، روش کاربرد و استمرار و ... باشند و تربيت همه اين خصايص را داراست.
- موضوع تربيت انسان است با همه ابعاد وجودي او.
- هدف آن سعادتمندي انسان و رساندن او به کمال مقدر خويش است.
- محتواي آن شامل مجموعه آگاهيها، فنون و مهارتهاست.
7- تربيت را مامايي استعدادها مطرح کرده اند، يعني چه؟
تربيت علم است، شاخه اي از علوم انساني و داراي همان شرايط و خصايص؛ و ماهيت آن را مامايي استعدادها مطرح کرده اند زيرا در آن مراقبت و حمايت براي شکوفايي، زايندگي و رشد، مطرح است.
8- ماهيت تربيت چيست؟ شرح دهيد.
- فن است، زيرا که در آن آگاهيهاي عملي و توان اجرا و پياده کردن آن مطرح است.
- هنر است زيرا که در آن ريزه کاريهايي در ايجاد تغيير و تحول وجود دارد.
- ارزش است و همه گاه تربيت شدگان در جامعه از حرمت برخوردارند.
- خدمت است به فرد و براي جامعه زيرا که در سايه تربيت، آدمي به مرحله انسانيت و کمال مي رسد.
9- ضرورت و اهميت تربيت را بيان کنيد؟
تربيت آدمي امري مهم و حياتي، عامل شکل دهي به زندگي انسان و کاري نسبتاً عظيم و دشوار است. در سرنوشت سازي براي فرد و جامعه، هيچ عاملي به اندازه تربيت مؤثر نيست. در سايه تربيت، ايجاد خصال اخلاقي و تربيت نيروي انساني و ترفيع کيفيت حيات، امکان پذير مي شود. آدمي براي زنده ماندن در اين سياره، سازگاري با محيط طبيعي و اجتماعي، بهره گيري از مواهب اين سرا و دستيابي به کمال مقدر، نيازمند به تربيت است.
10- تربيت از لحاظ فردي چه اهميتي دارد؟ شرح دهيد.
کودک به دنيا مي آيد در حاليکه نسبت به پديده هاي اين سرا و نظامات حاکم بر اين جهان کاملاً بيگانه و از جريانات آن بي اطلاع است. زندگي او در خور و خواب و دفع، خلاصه مي شود. اما بايد مرد يا زن زندگي شود. از او عضوي مفيد براي جامعه به عمل آيد، در حيات اجتماعي و سياسي مشارکت کند، قادر به کار و توليد و رشد شود، با حقوق خود و ديگران آشنايي پيدا کند، ادب و اخلاق ياد بگيرد، سياست بفهمد، در تشکيل حکومت داراي سهم و نصيبي باشد، ازدواج و زاد و ولد کند، به سازندگي و جهت دهي نسل بپردازد، با خدا و مردم و طبيعت معقول و استوار برقرار کند و ... و وصول به اين مقاصد نيازمند تربيت است.
11- تربيت از لحاظ اجتماعي داراي چه اهميتي است؟
تربيت، عامل اجتماعي شدن افراد و يافتن انس و عادت به زندگي در بين جمع و قبول ضوابط و معيارهاي اجتماعي است. رکن اساسي هر تلاش اجتماعي و صعود و سقوط هر ملتي در سايه تربيت، قابل تببين است. عامل تربيت از نظر اجتماعي به قدري اهميت دارد که آدمي را از افتخار به حسب و نسب بي نياز مي کند. حسب فروتر را پوشانده و احياناً ننگ و رسوايي آن را از بين مي برد. تربيت آدمي را به تشکيل خانواده و تداوم و بقاي آن و برقراري روابط اعضا براساس انس و صميميت و صفا و تعاون و تکامل فرا مي خواند. تربيت عامل کاهش جرم و مفاسد در جامعه است.
12- ضرورت تربيت از لحاظ اقتصادي را شرح دهيد؟
تربيت از نظر اقتصادي، نيز امري مهم و ضروري است. سرمايه گذاري در آن، سود آورترين سرمايه گذاريها به حساب مي آيد و عدم سرمايه گذاري در آن، بالاترين خسارتها را به دنبال دارد. تربيت از شاخصهاي توسعه اقتصادي است و زمينه را براي فرصتهاي آموزشي مناسب فراهم مي سازد. تربيت مي تواند عامل تهيه کار و توليد بهتر و بيشتر باشد نيروي انساني کار آمد بپروراند، سطح اشتغال را بالا برد و به نوعي کارايي ملي منجر شود.
13- تربيت از لحاظ سياسي واجد چه ضرورت و اهميتي است؟ بيان کنيد.
تربيت از لحاظ سياسي، مي تواند در افراد، چنان نفوذ کند که توانايي تشکيل حکومت صالح را داشته باشند و در سايه آن حکومت جامعه اي متحد، مقاوم، رشيد با ملتي دانا و فهميده تشکيل دهند. پايه هاي نظامي سياسي را بر عدل و برابري استوار کرده و روابط دولت و ملت را انساني و اخلاقي سازند. تربيت مي تواند آزاديها را مشروط و مقيد ساخته و آزادي هرکس را در شيار قانون و در کنار مرز آزادي ديگران قرار دهد. تربيت، مي تواند جنگ و صلح انديشيده به وجود آورد، آنچنان که در جنگ و جهادشان نيز اخلاق، حکومت کند. تربيت مي تواند امور اجرايي کشور را سامان دهد، کارکنان و کارمندان را متعهد و وظيفه شناس بار آورد.
14- تربيت از لحاظ فرهنگي داراي چه اهميتي است؟ شرح دهيد.
تربيت، عامل سرايت يا انتقال فرهنگي است و غرض ما از فرهنگ مجموعه علوم و افکار، فلسفه ها، ادبيات، آداب و رسوم، شعائر و مناسک هنر، ارزشها و ابداعات و اختراعات جامعه است. تربيت مي تواند افراد جامعه اي را به فرهنگ خود و ديگران آشنا سازد و آنها را وادار به نقد و ارزيابي آن کرده و آنگاه به پذيرش فرهنگ، پربار کردن آن و توسعه و گسترش آن وادار و يا او را در برابر فرهنگهاي الحادي و شرک مقاوم ساخته و به دفاع از فرهنگ خويش وا دارد. تربيت مي تواند ادبيات جامعه را نقد و اصلاح کرده و آن را محملي براي رشد شرافتها، بيان مقاصد، تفهيم و تفاهم، تلطيف سخن قرار داده و کنايات، استعارات و ضرب المثلها را در جهت اعتلاي بشر قرار دهد.
15- ضرورت تربيت از لحاظ معنوي را بيان کنيد؟
تربيت، عامل فهم و تنظيم رابطه انسان با خداست و راه و رسم اين ارتباط را به آدمي مي آموزد. مي دانيم رابطه خدا و انسان از دو ديد و از دو چهره قابل بررسي است. يکي رابطه خدا با انسان و ديگر رابطه انسان با خدا. تربيت، ما را با خدايمان آشنا کرده و پايبند فرمانها و تعاليم الهي مي سازد. ارزش توکل و توسل به او را نشان داده و ما را به کيفيت عبادت و ارتباط با پروردگار و دعا و مناجات و استمرار و استعانت از او آگاه مي سازد. تربيت، مي تواند عامل وصول انسان به مقام عبد و عبوديت باشد و تجربه هاي روز از خانواده ها و مردم و مبلغان آن را اثبات مي کند.
16- عوارض فقدان تربيت چيست؟ شرح دهيد.
عدم تربيت و يا سوء تربيت موجد عوارض فردي و اجتماعي بسياري است از جمله: در جنبه فردي فقدان يا سوء تربيت سبب خمودي و واماندگي، خامي و خشني، سرکشي و جهل و بي خبري و در نهايت در حالت حيواني زيستن است.
در جنبه اجتماعي، سوء تربيت و يا فقدان آن سبب جرم زايي، انحراف، فساد آفريني، نابساماني در روابط اجتماعي بي توجهي به مسؤوليت و اخلاق و انسانيت است.
در جنبه اقتصادي عدم تربيت، سبب بيکاري، عدم اتقان در کار، سوء مصرف و ديگر نابساماني اقتصادي مي شود.
در جنبه سياسي عدم تربيت، سبب بي توجهي به نظام، عدم حکومت صالح، بي بند و باري در استفاده از آزادي، عدم پاي بندي به مليت و ... خواهد شد.
17- فطرت چيست؟ شرح دهيد.
خدا انسان را آفريد و او را در مسير و در خط هدايت قرار داد. براي وصول او به مراتب رشد و کمال، زمينه ها، امکانات و تجهيزاتي در اختيار او نهاد که بخشي از آنها ظاهري و قابل رؤيت هستند، مثل چشم، گوش و بخشي از آنها باطني و مربوط به جنبه هاي دروني انسان است مثل غريزه، وجدان، فطرت. (فطرت به معني شکافتن، ابداع آفرينش ابتدايي و بدون سابقه است. آن را نيرويي مي شناسند که مرموز و پيچيده واسرار آن ناشناخته است و اين نيرو سبب مي شود که فعاليت انسان به سويي خاص جهت پيدا کند.)
18- غريزه و فطرت چه تفاوتهايي با هم دارند؟
غريزه، داراي جنبه مادي است و نيروي آن آدمي را به سوي غذا، آب، انتخاب همسر و ... جهت مي دهد. در حاليکه فطرت داراي جنبه غير مادي است و آدمي را به سوي امور غير مادي مي کشاند؛ مثل صداقت، امانت دوستي، خير خواهي و ...
19- آنها که فطرت آدمي را بي تفاوت مي دانند چه نظري دارند؟
آنها معتقدند که فطرت آدمي رنگ ويژه اي ندارد، نه خوب است، نه بد، بعدها در سايه تربيت خوب مي شود يا بد. برخي از اينان چون "جان لاک" ذهن و روان آدمي را چون لوحي سفيد و نانوشته مي خوانند. عالِم ديگري مي گويد: "طبيعت انسان ظرفي خاکي، بي شکل و بي رنگ است. هرچه از محيط بگيرد، به همان رنگ در مي آيد."
20- نظر اسلام را در مورد فطرت بيان کنيد؟
اسلام، در مورد دنياي فطرت آدمي چنين مي گويد: "فطرت و طبيعت آدمي پاک و خوب است و به سوي خير و صلاح گرايش دارد. او از سر ميل و اخلاص، خدا را مي پذيرد و او را آفريدگار آسمانها و زمين مي شناسد و اين است که نهاد آدمي به سوي خير و فضيلت گرايش دارد. به گفته خواجه نصير الدين طوسي، آدمي را نمي توان به صورت خوب يا بد خواند. زيرا که او موجودي در حال "شدن" است. البته در اثر تربيت فاسد و غلط مي توان او را به سوي شر، جهت داد و بر اثر تربيت خوب به سوي خير. در هر دو صورت، نهاد او بر اساس پاکي و خير است و مي تواند به سوي آرمانهاي خداپسندانه بشتابد. از سوي ديگر امکان شرور شدن در آدمي وجود دارد ولي انسان در سايه خواستن، آگاهي و ايمان مي تواند بر آن غالب شود. آدمي هم مي تواند فرشته باشد و هم حيوان و اين امر بستگي به تربيت و ايمان و آگاهي او دارد.
21- در مورد تربيت پذيري انسان، کلاً چند نظر وجود دارد؟ به اختصار بيان کنيد.
گروهي معتقدند، انسان، صد در صد قابل تربيت است و مربي به هر صورتي که بخواهد مي تواند در او تغيير ايجاد کند واو را چون مومي به دست بگيرد و به هر شکلي که بخواهد، درآورد. ولي ما، در عمل مي بينيم کودکان چنان نيستند که هرچه را بخواهيم بتوانيم درباره آنها اعمال کنيم. عده اي از علما معتقدند که انسان غير قابل تربيت است زيرا او هم اسير وراثت و هم اسير غرايز است و اين شرايط و عوامل نمي گذارند که او از ديگران نفوذ بپذيرد. به نظر طرفداران عامل محيط و جغرافيا و فرهنگ، شرايط چنان آدمي را تحت تأثير قرار مي دهد که او قادر به تغيير وضع و سرشت نيست.
22- تربيت پذيري انسان از نظر اسلام به چه اموري مشروط و محدود است؟ شرح دهيد.
- هوش و دانايي خام آدمي، هرچه آدمي باهوش تر باشد، امکان تربيت او بيشتر است.
- سن، به اين معني که هرچه آدمي در سن پايين تري باشد امکان تربيت او زيادتر است.
- استعداد و تواناييهاي ذاتي و بالقوه. شما مي دانيد در برخي استعداد ادبي بيشتر است و در عده اي استعداد رياضي.
- رغبت و تمايل آدمي هم در تربيت پذيري او نقش دارد. انساني چيزي را که بخواهد، در آن زمينه موفق است.
- آمادگي و تجهيزات او، به اين معني که انساني اگر بخواهد ببيند و ياد بگيريد، به چشم نيازمند است و آن کس که بخواهد ماشين نويسي کند دست و انگشتان را لازم دارد.
- معلم و آموزگار خوب نيز در تربيت آدمي و يا جهت دادن او به سوي تربيت نقش اساسي دارد، گاهي آموزگار خوب محرک آدمي به کار و تربيت است و زماني مانع او در اين امر.
23- جمع بندي ديد اسلام در تربيت پذيري چيست؟ چهار مورد را بيان کنيد.
- امکان تربيت در دوران کودکي بيشتر از ديگر دوره هاي زندگي است.
- در تربيت پذيري و يادگيري، ظرفيت انسان از همه پذيده ها بيشتر است.
- برخي از ويژگيها در محدوده کار تربيت نيست مثل تغيير رنگ پوست و شرايط ارثي و مادر زادي.
- اگر تربيت با شرايط فطرت منطبق باشد، نتيجه و محصول آن زيادتر است.

پرسش و پاسخهايي پيرامون عوامل مؤثر در تربيت

1- وراثت را تعريف کنيد؟
عبارت است از انتقال يا سرايت پاره اي از صفات و خصايص والدين و اجداد به کودک، از طريق نطفه که بعدها همين نطفه به انساني تبديل مي شود و بر اين اساس، کودکي که به دنيا مي آيد، داراي صفات و خصايصي از پدر و مادر و اجداد پدري و نيز ويژگيهايي از مادر و اجداد مادري است و اين گونه صفات را صفات ارثي مي خوانند.
2- صفاتي که از طريق وراثت به فرزندان منتقل مي شود را نام ببريد؟
1- صفات مربوط به نوع؛
2- صفات مربوط به جنبه هاي فيزيولوژيک يا جنبه هاي وظايف …؛
3- صفات مرضي؛
4- صفات مربوط به جنبه هاي هوشي و رواني؛
3- صفات نوعي را که از طريق وراثت منتقل مي شوند، شرح دهيد؟
مثلاً از حيواني چون آهو، آهويي به دنيا مي آيد که از نظر شکل و صورت و قيافه با ديگر آهوان متفاوت است. از نسل انسان نيز آدمي به وجود مي آيد که از نظر شکل و صورت و قيافه با گوسفند و شتر و کلاغ متفاوت است. هر پديده اي در حين ولادت و رشد، داراي صفات نوعي خويش است و انتقال اين صفات از طريق وارثت است.
4- صفات فيزيولوژيک که از طريق وراثت منتقل مي شوند کدامند؟ بيان کنيد.
اين گونه صفات نيز از طريق وراثت به نسل بعد سرايت مي کند. مثل وضع گردش خون افراد انساني که با سيستم گردش خون کبوتر متفاوت است. فشار خون، طرز کار قلب، طرز کار غده ها، معده و روده، طول عمر، رنگ پوست، ضربان قلب، درجه حرارت بدن، وضع بلوغ انسان و حيوان با ديگران فرق دارد.
5- چه صفات مرضي از طريق وراثت منتقل مي شوند؟ شرح دهيد.
پاره اي از بيماريها هستند که از راه نطفه و از طريق وراثت به نسل بعد سرايت مي کند. مثل مرض قند، بيماري سفليس، بيماريهاي قلبي، شب ادراري و... .
6- صفات مربوط به جنبه هاي رواني و هوشي را که از طريق وراثت منتقل مي شوند معرفي کنيد؟
تحقيقات علمي نشان داده اند پاره اي از اين صفات نيز از طريق وراثت و از کانال نطفه منتقل مي شوند. به عنوان مثال فرزنداني که به دنيا مي آيند، از نظر هوشي تقريباً معدلي از هوش پدر و مادر را دارند. معمولاً از پدران و مادران باهوش، فرزنداني باهوش و از پدران و مادران کم هوش غالباً فرزندان کم هوش به دنيا مي آيند و کسي را که به عليت پدر و مادر سياه پوست، با رنگ پوست خاصي به دنيا آمده نمي توان سفيد پوست کرد.
7- غرض از محيط، در تربيت چيست؟ توضيح دهيد.
غرض از محيط، عوامل و شرايطي است که آدمي را در خود غوطه ور ساخته و يا به گونه اي او را تحت تأثير قرار مي دهد. مثلاً محيط رحم مادر يک محيط است، زيرا طفل را در خود شناور کرده و هوا هم يک محيط است، زيرا ما را در خود غرفه ساخته است.
8- محيط رحم چه تأثيري در جنين مي گذارد؟ شرح دهيد.
به حجم رحم و شرايط لگن که محيط رشد و پرورش جنين است و کمي با زيادي آن حجم، در جنين مؤثر است.
- فشار رحم از نظر هورمونها و مواد شيميايي توليد شده به علت حاملگي و امتزاج خونها؛
-غذاي مادر در دوران حمل از نظر سلامت يا مسوميت، حجم غذا که براي زنان باردار بايد کم حجم و از نظر قدرت بايد نيروزا باشد مثل گوشت، خرما، کره ...؛
- بيماري مادر در دوران حمل که اثراتي بر روي جنين دارد مثل تبهاي شديد؛
- دواي مادر در دوران حمل به ويژه داروهاي مسکن که اثري منفي و مسموم کننده بر جنين مي گذارند.
9- چه عواملي و شرايطي از خانواده در کودک مؤثرند؟ شرح دهيد.
- وضع اخلاقي و انظباطي والدين در کودک مؤثر است. پدر و مادري که درباره فرزندان انظباطي انديشيده و رفتاري بر اساس ضوابط و اخلاق اسلامي پياده مي کنند، در فرزندان خود تأثيري خاص دارند.
- شرايط فکري و فرهنگي والدين نيز در تربيت نسل جداً مؤثر است.
- شرايط اجتماعي خانواده هم در تربيت فرزندان مؤثر است.
10- به نظر شما نقش پدر در تربيت کودک بيشتر مؤثر است يا نقش مادر؟ چرا؟
نقش مادر به مراتب مهمتر و مؤثرتر از نقش پدر است؛ زيرا:
-طفل تا مدت 9 ماه در رحم مادر بوده و با او رابطه خوبي داشته است.
-کودک تا دو سال در دامان مادر بوده و از شير او نوشيده است.
-در شبانه روز بيشترين مدت ارتباط را مادر با فرزندان خود دارد نه پدر.
-کودک از نظر انس و معاشرت با مادر مأنوس تر است تا با پدر.
11- اعضاي خانواده چه کساني هستند؟
اعضاي خانواده شامل هر کسي است که در خانواده با کودک، زندگي مي کند ولي پدر يا مادر او نيست و شامل: برادران و خواهران – پدر بزرگ و مادر بزرگ – ديگر افراد خانواده – خويشان و بستگان.
12- خويشان و بستگان چه نقش و تأثيري در کودک مي گذارند؟ بيان کنيد.
غرض از خويشان و بستگان، آنهايي هستند که در خانه کودک با او نيستند، بلکه در خانه خود زندگي مي کنند، ولي با خانواده کودک آمد و شد و با طفل ارتباط دارند. مثل خاله، عمه، دائي و فرزندان آنها. تجارت علمي نشان مي دهند که نقش اين گروه در موادي وسيعتر و مؤثرتر از نقش پدر و مادر است. چه بسيارند کودکاني که پدر و مادر آنها افرادي درست و صالح بوده اند ولي کودکان به علت ارتباط دائم و وابستگي با خويشان و بستگان فاسد خود سر از انحراف در آورده و راه و رسم آنها را پذيرا شده اند.
13- گروه معاشران چه نقش و تأثيري در کودک مي گذارند؟ بيان کنيد.
از عوامل محيطي مؤثر در تربيت، گروه معاشران هستند يا گروه همسالان، يعني افرادي قرين، نظير و همتا در آنها هستند که با هم دوستي، معاشرت و بازي دارند و همراز و همدم يکديگر به حساب آمده و جرگه اجتماعي را تشکيل مي دهند. گروه معاشران، نقش فوق العاده و سرنوشت سازي در زندگي يکديگر دارند. گروه معاشران در سه مورد، نقش و اثري بيش از پدر و مادر دارند:
الف) زماني که خانواده از منطقه اي به منطقه ديگر کوچ کرده اند. در آن صورت فرزندان در محيط جديد پذيراي فرهنگ جديدند.
ب) در موردي که فرزندان در مرز سني بلوغ قرار گرفته اند و در آن هنگام، براي بيان رازها در مرزهاي مربوط به آن بيش از آنکه به والدين و مربيان روي آورند به سوي دوستان روي مي آورند.
ج) زماني که وضع و محيط خانه آشقته و نابسامان باشد و پدر و مادر کودک با هم درگيري و اختلاف داشته باشند. در آن صورت کودکان به سوي دوستان بيشتر روي مي آورند و با آنها بيشتر درد دل و معاشرت دارند.
13- چه چيز معلم در شاگردان مؤثر است؟ توضيح دهيد.
- سر و وضع ظاهر و آراستگيها و نظافت و آرايش معلم و رسيدگيهاي عادي و افراطي خود؛
- نظم اداري و وقت شناسي و پاي بندي معلم و مربي به رعايت ضوابط و مقررات مدرسه و جامعه؛
- الگوي عملي بودن او يعني آنچه را که او به شاگردان مي آموزد و دستور اجراي آن را مي دهد، خود نمونه و سمبل باشد.
- اخلاق و معاشرت و پايبندي معلم به آداب و سنن، خيرخواهي و انس و صفا و صميمت او؛
- همدلي و همرازي معلم در جهت خيرخواهيها و حل مشکلات شاگردان و احياناً ديگر افراد جامعه؛
14- مردم جامعه چه کساني هستند و چه تأثيري در کودک دارند؟ شرح دهيد.
کساني هستند که در سازندگي و يا ويراني بناي اخلاق کودکان و نوجوانان مؤثر هستند. ما موجودي اجتماعي هستيم و در جامعه با مردم زندگي مي کنيم، از آنان تأثير مي گيريم و در مواردي در آنان تأثير مي گذاريم. جامعه شامل گروهي از زن و مرد و پير و جوان است که داراي وحدت در فکر و خط و رويه اي روشن است.
15- مسؤولان اجرايي چه کساني هستند و چه تأثيري در کودک دارند؟
غرض از آنها کساني هستند که در مقامات اجرايي جامعه نقشي اساسي دارند، مثل وزرا، رؤساي ادارات، بخشداران، پليس و مأموران انتظامي و هر کسي که در پست فرماندهي و رهبري کشور يا يک منطقه است. نقش و تأثير آنها در اصلاح يا فساد يک کشور، اندک نيست. اگر رهبران جامعه افرادي پاک و سالم و در خط صواب باشند، مردم نيز کم يا بيش همان راه و روش اصيل شناخته شده مملکت و شيوه پايبندي به ضوابط قانوني را در پيش مي گيرند و برعکس اگر اينان در خط فساد و آلودگي و گناه و يا در خط طاغوت باشند مردم نيز همان راه و خط را در پيش خواهند گرفت.
16- شيطان کيست؟ و چه تأثيري در صلاح و فساد ما دارد؟
بر اساس بيان قرآن، شيطان آفريده اي از خدا و خلقتي از خلقتهاي اوست و از گروه جنيان است. او خواستار آن شد تا قيامت زنده بماند و به عزت خدا سوگند ياد کرد که نسل آدم را گمراه سازد و راه رشد را بر او ببندد.
17- فرشتگان که هستند؟
خدا آفريده هاي ديگري نيز دارد که از جمله آنها فرشتگانند که مأموران الهي در کارگرداني نظام و برخي در رابطه با انسانند. برخي فرشته وحي اند که پيام را از جانب خدا براي پيامبران مي آورند. برخي مراقب و همراه آدمي و حسابرس و ثبت کننده اعمالند. برخي مأمور باد و بارانند و عده اي مأمور ستاندن جان انسان در حين مرگ.
18- در جهان چه نظاماتي حکومت دارند؟ پنج مورد را بيان کنيد.
- نظام عمل و عکس العمل؛ اگر ستم کني ستم خواهي ديد، اگر سيلي بزني سيلي خواهي خورد.
- نظام اميد؛ که پايان شب سيه سفيد است، پس از هر دشواري، آساني خواهد آمد.
- نظام اسراف و فقر؛ فرجام اسراف و زياده روي فقر و محروميت است.
- نظام عزت و ذلت؛ يعني هرکس زمينه را براي عزت و آبرومندي خود فراهم سازد، عزيز خواهد شد و هرکس زمينه را براي ذلت و بد بختي خود فراهم سازد، ذليل خواهد شد.
- نظام مرگ و حساب؛ آدمي اگر هزاران سال هم زنده بماند سرانجام بايد بميرد و پس از مرگ از او مي پرسند که چه کردي؟ و او بايد حساب اعمالش را ذره ذره پس دهد.
19- خود انسان در خودش چه نقش و تأثيري دارد؟ بيان کنيد.
آدمي، خود تحت تأثير خواسته ها، تصميمها و باورهاي خويش است. خود مي تواند در سرنوشت سازي خويش مؤثر باشد. براي خود عزت و شوکت و سربلندي پديد آورد و يا سببي براي بدبختي، سقوط و تيره روزي خود باشد. نبايد نقش ِ خواست و اراده آدمي را در سازندگي يا ويراني خويش ناديده گرفت. آنجا که بتواند خواسته خود را بر اساس فرمان خدا تطابق دهد و آنجا که انسان از روي درک و فهم و حساب چيزي را بخواهد و بالاخره آنجا که اين خواست را با نيروي ايمان همراه کند، همه چيز در خط درست و صواب به پيش خواهد رفت.
20- غرض از شرايط شخصي در تربيت چيست؟ شرح دهيد.
يعني شرايطي که به خود ما و وضعيت ما مربوط مي شوند و از آن جمله اند شرايط جسمي و بدني ما، از نظر پيشرسي ولادت که خود سبب آمادگي براي آسيب پذيريها و داشتن حالات بيمار گونه و در نتيجه بدبيني نسبت به خود و زندگي، نق زدنها و ترشروييهاي مداوم است، سلامت و بيماري کودک که برخي از آنها مزمن و گرفتار کننده اند و طفل را نيازمند به پرستار مي سازند.
21- غرض از شرايط مربوط به جامعه در تربيت چيست؟
ازعوامل و شرايط مؤثر در تربيت و رفتار ما، شرايط مربوط به جامعه و امور اجتماعي است که آدمي از تأثيرات و نفوذ آنها دور و بر کنار نيست. اين شرايط مي تواند عامل سلامت يا بيماري فرد، سازنده خلق و خوي آدمي و يا عامل اسارت و پاي بندي او باشند. از نظر اسلامي جامعه داراي نقش مثبت يا منفي و گاهي عامل کفر افراد است. امور جامعه به چهار صورت است:
1- شرايط فرهنگي جامعه؛ 2- شرايط اجتماعي جامعه؛3- شرايط سياسي جامعه؛4- شرايط اقتصادي جامعه 22- نقش و تأثير فقر و غنا در تربيت افراد کدام است؟ بيان کنيد.
عامل فقر براي آنها که تمرين و تحمل آن را ندارند، سبب شکست روحيه و گاهي سبب کفر است. گاهي فقر و نداري سبب مي شود که آدمي در شهر و کشور خود غريب باشد. فقر، ممکن است انسان تيزهوش را از بيان رأي و نظرات خود باز دارد مگر آنکه اين فرد، طوري تربيت شود که داراي عزت نفس باشد. عامل غنا نيز موجب برازندگي است به شرط آنکه آدمي ظرفيت آن را داشته باشد وگرنه گاهي غنا سبب غرور است و يا سبب فخرفروشي، خودخواهي و خود پرستي.

پرسش و پاسخهايي پيرامون اهداف تربيت

1- معني و مفهوم هدف را بيان کنيد؟
هدف، مطلوب و خواستي است که آدمي دارد؛ نقطه نهايتي است که تلاش و سرمايه گذاري آدمي متوجه آن است و يا هدف آن غايت و نهايتي است که آدمي آن را در تصور دارد و در حرکت خويش آن را در برابر ديدگانش قرار مي دهد و رفتار و عملش را براي رسيدن به آن، منظم مي نمايد.
2- بين هدف و استراتژي، هدف و طرح چه فرقي است؟ شرح دهيد.
استراتژي، عبارت است از مسير جهت داري که طريق رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده را مشخص مي کند و در واقع به ما نشان مي دهد که براي رسيدن به هدف بايد چه شيوه و چه راه و رسمي را در نظر بگيريم، براي رسيدن به هدف تند باشيم يا کند، آشکار حرکت کنيم يا پنهان. بين هدف و طرح نيز فرق است. طرح، مجموعه فعاليتهايي است که به وسيله آن در يک دوره زمان معين و معلوم به يک يا چند هدف معين دسترسي پيدامي کنيم.
3- چه ضرورتهايي براي وجود هدف در تربيت است؟ شرح دهيد.
1- آفرينش هدفدار است، آسمان و زمين و آنچه که در بين آنهاست به فرموده قرآن بر اساس هدفي خلق شده اند. آفرينش انسان نيز هدفدار است و تربيت او که امري سرنوشت ساز است نمي تواند بدون هدف باشد.
2- وجود هدف براي دستگاه آموزش و پرورش کشور ضروري است تا والدين و مربيان در تربيت نسل بدانند چه بايد بکنند و دست کودک را در دست گرفته و او را به کجا برسانند.
3- وجود هدف در تربيت سبب مي شود که مربي وادار به تهيه نقشه و برنامه کار باشد، وسايل و ابزار آن را براي رسيدن به مقصود از پيش تهيه کند و وقت و زمان خود را براي حرکت و تلاش تنظيم کند.
4- وجود هدف در تربيت، جهت کار را براي کارکنان تربيت اعم از والدين، معلمان و مربيان ومسؤولان تربيت معين مي کند، همه آنها به تبعيت از خط واحدي به کار تربيت نسل مي پردازند.
5- وجود هدف موجوديت و ارزش يک نظام را نشان مي دهد.
6- وجود هدف در واقع تعيين کننده سرنوشت حيات و تربيت ماست
4- هدف کلي چيست؟ آن را شرح دهيد.
هدف کلي شامل آن هدفي است که همه نظامات تربيتي و جوامع مختلف از آن ياد مي کنند و آن سعادت است. اما اينکه سعادت چيست پاسخها متفاوت است. برخي، سعادت را در رشد اقتصادي و تأمين شکم و رفاه زندگي مي دانند و گروهي آن را در دستيابي به لذات غريزي مي شناسند. بعضي سعادت را در رسيدن به قدرت و رهايي از احساس ضعف و اسلام، سعادت را در کمال و رشد همه جانبه انسان در جهت لياقت يابي براي رسيدن به مرحله قرب خداوند و عبوديت او مي شناسد.
5- هدف غايي چيست؟ آن را بيان کنيد.
عبارت است از آخرين نقطه، حالت يا موقعيتي که مي خواهيم بدان برسيم و آن در واقع آخر خط و منتهاي نقطه سير ماست که به واقع اوج کمال است. غايت تربيت اتصاف به اسماي حسناي خداوند و صفات ربوبي است. هدف غايي انسان در تربيت، رساندن آدمي به معراج است، کشاندن او به مرحله وحي است که عبوديت نام دارد.
6- هدف واسطه اي چيست؟ آن را شرح دهيد.
شامل هدفهايي است که از آن به عنوان سکوي پرش استفاده شده و در سايه آن، مرحله به مرحله به پيش مي رويم تا به هدف غايي و نهايي برسيم.
7- هدف رفتاري چيست؟
هدفهاي رفتاري شامل آن انتظارات و توقعاتي است که آدمي پس از فراگيري مطلبي و مسأله اي بايد از خود بروز دهد.
8- اهداف در رابطه زناشويي کدامند؟ شرح دهيد.
اين اهداف که گاهي در تربيت از آن به عنوان اهداف تفصيلي ياد مي شود، شامل هدفها و مقاصدي هستند که مربي براي ساختن و به عمل آوردن شاگردان و آماده کرن آنها براي ورود به دنياي زندگي به آنها توجه مي کند. واقعيت اين است که آدمي در عرصه حيات از يک سو بايد متوجه خود و ابعاد وجودي خود باشد و رابطه انديشيده اي را درباره خود تنظيم کند و از سوي ديگر او ناگريز به داشتن رابطه با جامعه و مردم است و قطعاً براي داشتن يک ارتباط سالم و معقول با جامعه بايد آمادگي پيدا کند. اين اهداف بهشش دسته تقسيم مي شوند:
1- اهداف شخصي؛ 2- اهداف اجتماعي؛3- اهداف فرهنگي؛4- اهداف سياسي؛5- اهداف اقتصادي و6- اهداف معنوي
9- اهداف شخصي چيست؟
غرض از آن، اهدافي است که به شخصيت فردي انسان و ابعاد وجودي او مربوط مي شوند و اين امر در عين اينکه بي ارتباط با جمع و جامعه نيست، داراي جنبه فردي است.
10- هدفهاي زيستي کدامند؟ چهار نمونه از آن را توضيح دهيد؟
والدين و مربيان، بايد فرد را در موارد زير راهنما و رهبر باشند:
1- شناخت بدن و ابعاد وجودي و وظايف اعضا و رمز و راز آفرينش آنها؛ 2- رشد و تقويت بدن که اسلام خواستار نيرومندي و توانايي مؤمن است؛3- تأمين سلامت بدن و حفظ و صيانت آن از خطرات و عوارض گوناگون؛4- بهداشت بدن و ايجاد عادات بهداشتي و ايمني در زندگي شخصي
11- هدفها در مورد پرورش ذهن کدامند؟ چهار نمونه آن شرح دهيد.
1- پرورش هوش و سعي در رشد و تقويت آن و پرهيز از سقوط و افت آن؛ 2- پرورش کنجکاوي و جهت دهي آن به سوي مقاصد مفيد و ارزنده؛3- تربيت چراجويي و استدلال براي کشف معماها و حل مسائل و دشواريها؛4- رشد و پرورش و تقويت فکر براي حل مسائل و رفع دشواريها و موانع آن
12- هدف در رابطه با عواطف آدمي کدامند؟ دو مورد را شرح دهيد.
- هدف داشتن ترس معقول است نه موهوم. او بايد بترسد ولي از آنچه که به واقع بايد ترسيد. مثلاً ترس از مرگ، ترسي معقول است ولي ترس از سايه و تاريکي ترسي موهوم است.
- هدف کنترل عواطف و ابراز آنها به صورت مطلوب و شرعي، شادابي و نشاط در کار و انجام وظيفه است. ابراز محبت در جاي خود، اعلام تعجب و شگفتي در برابر آيات خدا براي درس آموزي از آثار صنع خدا و سر در آوردن از حقايق آفرينش و کُنه اسرار خلقت.
13- اهداف اجتماعي را توضيح دهيد؟
اهداف اجتماعي شامل مقاصد و اهدافي است که در آن روابط جمعي و انساني و ارتباط آدمي با گروه، مطرح باشد. 14- اهداف تربيت را در جنبه حقوق بيان کنيد؟
انسانها در روابط خود با ديگران، داراي نوعي رابطه بده و بستان هستند. هر انساني در جامعه طلبهايي از ديگران دارد که آنان بايد آنها را مراعات کنند و خود در قبال آنان بدهيهايي دارد که بايد در اداي آنها بکوشد. دامنه اين حقوق از نظر اسلام وسيع و شامل حقوق خانواده از زن و شوهر و فرزندان و والدين، حقوق متقابل معلم و شاگرد، حقوق مردم جامعه، حقوق کارگر و کار فرما و ... است. هدف تربيت در اين جنبه، اولاً آشنايي با حقوق است، ثانياً اداي حقو ق و ثالثاً پاسداري و دفاع از حقوق است. والدين و مربيان بايد کودکان را به گونه اي تربيت کنند که آنان به حقوق ديگران احترام گذاشته و آن را رعايت کنند.
15- هدف علمي و تحقيقي چيست؟ شرح دهيد.
پرورش روحيه تعليم و تعلم در افراد آنچنان که هميشه در پي کسب علم و افزايش دانش خويش بوده و سعي کند ديگران را نيز به اين کار وادارند. روح بررسي و کنجکاوي افراد، زنده نگهداشته و سعي در کشف و ابداع و اختراع داشته باشند. کنجکاوي فرد نسبت به محيط طبيعي و اجتماعي توسعه يافته و بتواند اطلاعات و مهارت سودمندي را براي زندگي به دست آورد. علاقه مندي به خواندن، مطالعه کردن و فهميدن و افزايش آگاهي را در او پرورانده و او را به شکار و کسب اطلاعات تازه وادارد.
16- هدف در زبان و ادبيات چيست؟ توضيح دهيد.
هدف اين است که نسل جديد، قادر به درک و دريافت نثر، نظم، متون و اشعار زبان فارسي باشد، از استعارات و کنايات، از ضرب المثلهاي آن سر در آورد و در عرصه کاربرد زبان قادر به استفاده به جا و مناسب از آن باشد. همچنين هدف اين است که او بتواند افکار و نظرات خود را به زبان فارسي به گونه اي آسان و سليس و روان، به نگارش درآورد و در نهايت، از ادب فارسي به عنوان مظهر وحدت ملي و در نقشه اي فراتر از وحدت انديشه اي فارسي زبانهاي جهان که در جاي اين قاره بزرگ زندگي مي کنند، استفاده بَرَد و مي دانيم که جامعه شناسان، زبان واحد را، عامل وحدت به حساب مي آورند.
17- هدف هنري چيست؟
شناخت زيباييهاي جهان آفرينش و مخصوصاً شگفتيهاي آن به عنوان مظاهر جمال الهي از اهداف تربيتي اسلام و استفاده از آنها براي هدايت و تلطيف ذوقها و استعدادها و زيبا کردن زندگي، هدفي ديگر است.
هدف شناخت هنر از ديدگاه اسلام و استفاده از آن، براي زيبا سازي مناسبات زندگي انساني و حفظ صفاي باطن و جلاي روان است و هنر اسلامي چنين مقصد و رسالتي دارد.
18- هدف در جهان شناسي چيست؟ بيان کنيد.
از اهداف مهم تربيت، ايجاد جهان بيني در افراد و بيرون آوردن فرد از مرحله جهان احساسي و کشاندن او به عرصه جهان شناسي است. در جهان احساسي، افراد نسبت به پديده هاي جهان، رابطه و برخوردي سرسري و سطحي دارند که نمونه آن در عالم حيوانات هم به چشم مي خورد. در جهان شناسي سعي به درک روابط علت و معلولي، کشف جهان، شناخت رمز و راز پديده ها و طرز کار آفرينش است و چنين شناختي است که آدمي را به جهان بيني مي کشاند، يعني داشتن ديدي کلي نسبت به جهان.
19- هدف در کسب آگاهي سياسي ما چيست؟ بيان کنيد.
هدف ارتقاي بينش سياسي افراد در عرصه حکومت و نوع آن، آگاهي از کيفيت و اهميت قانون و مشروعيت آن و تابعيت با متبوعيت انسان در کشور، توجه دادن به حکوت صالح، اجراي قوانين حق و عدل، آگاهي از جريانات حاکم بر کشور، وضعيت و موقعيت کشور و جنبه هاي سوق الجيشي آن است. اين مهم است که افراد يک کشور از شرايط سياسي آن، از وقايع و اتفاقاتي که در جامعه وجود دارد، از سيستم حکومت و از مشروعيت آن سر در آورند و بدانند در چه جامعه اي زندگي مي کنند و چه خطوطي در آن حاکم است.
20- هدف در جنبه قانون و استقلال چيست؟ شرح دهيد.
هدف پرورش روحيه قانون پذيري و احترام به قانون حق و مشروع و التزام به رعايت آن است. هدف گسترش روحيه ضابطه داري و نظم و رعايت انظباط در عرصه سياسي است.
21- ما در پاسداري از مرزها چه اهدافي داريم؟ بيان کنيد.
هدف پرورش روح سلحشوري و سربازي در نسل به منظور حفظ و صيانت از سرزمين و مرزهاي اسلامي است و در اين عرصه تقويت بنيه دفاعي کشور، ايجاد آمادگي دفاع نظامي در افراد و تهيه قواي لازم بر اساس ضرورتهاي روز و حتي به نمايش گذاشتن آن به خاطر ايجاد رعب در ديدگان دشمن و واهمه داري آنان از انديشه حمله و دستبرد به جامعه اسلامي و منابع و منافع آن است. همچنين هدف رشد و تقويت روحيه جهاد و ايثار و شهادت، توسعه انديشه فداکاري و روحيه شجاعت و شهامت در افراد و مبارزه بي امان عليه خصم و رغبت به اعتلاي نام خدا و حفظ ارزشها و قداستها، تحت هدايت و رهبري ولي امر مسلمين است.
22- هدف از کار و توليد را بيان کنيد؟
هدف، توجه دادن به کار و قداست آن است. شناخت نوع کارهاي لازم در جامعه، پذيرش نوعي از آن و تن دادن به آن و تلاش در جهت کسب معاش حلال است. اصل، بر اين است که آدمي تن به کار و تلاشي دهد که در سايه آن بتواند استقلال اقتصادي خود را حفظ کرده و سربار ديگران نشود. هدف، تن دادن به کاري مفيد و مشروع، بهره مندي از مواهب و درآمد آن و سعي در کسب مهارت و ورزيدگي لازم براي آن کار است.
همچنين هدف اين است که هرکس به تناسب توان و استعداد خود به پيش رود و با داشتن رغبتهاي لازم، فنون و مهارتهاي مربوط به آن شکل را به دست آورد.
23- هدف در آگاهي ديني چيست؟
- آگاهي و معرفت نسبت به اصول ديني و اعتقادي شامل آگاهي نسبت به:
- خدا و صفات جلال و جمال او، خلق و قدرت او، مديريت و کارگرداني او، دانايي و شنوايي او، اراده او، توحيد در خلق و امر، مشيت خدا، تضاد و قدر او و ...؛
- عدل خدا، و قسط او و آگاهي از جبر و اختيار، آزادي انسان در تصميم گيري و عمل؛
- نبوت و ارسال رسل، عصمت آنها، رسالت آنها، صفات و عمل آنها، نبوت عامه و خاصه؛
- امامت و رهبري، مسأله جانشيني و وصايت، امامت عامه و خاصه ولايت در عصر حضور و غيبت؛
- معاد و رستاخيز، دنياي برزخ، مسأله حشرو نشر، مسأله حساب و ميزان، بهشت و دوزخ؛
24- براي اهداف، چه شرايط و خصايصي است؟ بيان کنيد.
- شرايط مذهبي جامعه به ويژه از آن جهت که در يک جامعه مذهبي، دين نقشي مهم و اساسي در سرنوشت سازي در زندگي مردم دارد.
- شرايط سياسي جامعه از نظر نوع حکومت و کيفيت کارگرداني که معمولاً اگر جامعه اي ديني باشد، اين امر در تربيت جامعه هم نقش دارد.
- شرايط اقتصادي جامعه که فقر و غنا، خط فکري مردم در مصرف، داراي نقشي مهم در اجراي اهداف و به کار گيري راه و روشهاي اخلاقي و تربيتي است.
- شرايط فرهنگي جامعه و طرز فکر افراد و آداب و سنن و ارزشها، به ويژه از آن بابت که دريابيم آن فرهنگ داراي چه نقاط اشتراکي با مذهب است و تا چه حد خالص و ناخالص است.
25- نوع هدفها کدامند؟ بيان کنيد.
- مسلم و قطعي و تغيير ناپذير باشند، مثل هدفهاي مربوط به حلال و حرام که تا قيامت ثابتند.
- تغيير پذير و قابل دگرگوني باشند.
- عمومي باشند، يعني اهداف براي همه افراد جامعه باشد.
- فردي باشند، مثل اهداف در رابطه با رشد و تقويت جسم و ذهن و روان و عاطفه؛
- جمعي باشند، يعني در رابطه با روابط و ارتباطات اجتماعي باشد.
- در سطح ملي باشند، يعني براي همه افراد کشور بهتر شود.
26- منابع اهداف در اسلام کدامند؟ بيان کنيد.
- قرآن، يعني همين کتاب آسماني که در دست ماست و خداوند آن را به عنوان دستورالعمل زندگي ما، توسط پيامبر خود، نازل کرده است.
- سنت، که عبارت است از قول، فعل و تقرير پيامبر و حضرات معصومين (عليه السلام) که براي ما در عرصه زندگي ديني سند است.
- اجماع، که عبارت است از رأي و نظر و نيز عمل آگاهانه به مسائل اسلام و پاکان و نيکان اسلامي در طول تاريخ حيات اسلام.
- عقل و خرد عالمان و صاحبنظران بر مبناي درک و برداشت از حقايق دين و زندگي، با شرط عدم اصطکاک و مخالفت آن با قرآن و سنت.
- فطرت، که داراي زمينه اي دروني در همه انسانهاست و در همه نقاط جهان براي همه افراد واحد است و مبناي فطري بر صداقت، حقيقت جويي، رشد و تعالي آدمي است.
- تاريخ و دستاوردهاي تاريخي که حاصل بررسيهاي محققان است و رمز رشدها و انحطاط ملتها در آن معين و براي مردم امروز، درس است.
- تجارب روزمره عالمان، مديران و صاحبنظران کشور که در خط صداقت و پاکي و انس و خيرخواهي براي ملت و کشورند.
منبع: www2.irib.ir
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image