ويژگى هاى تربيت جنسى در اسلام
كند وكاو در ويژگىهاى تربيت جنسى در اسلام، جزيى از كل نظام تربيتى اسلام است. على الاصول آنچه درباره نظام تربيتى اسلام صدق مىكند، درباره تربيت جنسى نيز صادق است. با وجود اين، تربيت جنسى ويژگىهايى دارد:
1 ـ تربيت جنسى در اسلام ربّانى است؛ يعنى اين جنبه از تربيت اسلامى نيز آبشخور الهى دارد و مربى و متربى در پرداختن به آن، مكلف و مأجورند. در اين فرآيند تربيتى، مربى مسلمان پيوسته در تلاش است تا رفتار جنسى را نيز رنگ عبادى دهد و خشنودى خداوند را نيز بجويد.
2 ـ تربيت جنسى در اسلام، انسانى است؛ چرا كه در اين نظام تربيتى همواره بر كرامت و حرمت و قداست انسان تأكيد مىشود. بنابراين افراد اجازه ندارند از سر شهوت، كرامت خود را زير پا گذارندو انسانيت خويش را با خواستها و تمايلات فرومايه آلوده سازند.
3 ـ تربيت جنسى از نگاه اسلام استمرار دارد و تاپايان عمر به درازا مىكشد؛ آنچه را خانواده و مدرسه مىسازند، رسانههاى گروهى بايد تقويت كنند و در ساير مراكز آموزشى استمرار يابد. استمرار در تربيت جنسى، شرط پيروزى است و بى آن تربيت كامل محقق نمىشود.
4 ـ واقعگرايى، ويژگى ديگر تربيت جنسى در اسلام است؛ اسلام در تربيت جنسى، به حقايق و گرايشهاى سرشتى انسان به امور جنسى توجه مىكند و نسبت به اين ميل انسانى رويكرد منفى ندارد وبا پندارهاى واهى، اين حقيقت ذاتى آدمى را سرپوش نمىنهد و دگرگون جلوه نمىدهد و خواستار سركوب آن نيست.
5 ـ آموزش گام به گام در تربيت جنسى، اصل ديگرى است كه نظام تربيتى اسلام به آن توجه كرده است. رعايت اصل تدريج، لازمه طبيعى تربيت جنسى و همگامى با مراحل رشد متربى است.
اصل تدريج در تربيت جنسى مبتنى بر نكات زير است:
الف) رعايت مراحل رشد جسمى و عقلى كودك و توجه به سطح ادراك او؛
ب) در نظر گرفتن جنسيّت. رشد جنسى دختر با پسر فرق مىكند و بنابراين لازم است، مربى مسايل جنسى را زودتر به دختر بياموزد؛ حال آن كه براى آموزش مسايل جنسى به پسر، فرصت بيشترى در اختيار دارد. دختر زودتر از پسر بالغ مىشود. كيفيت و كميت آموزش جنسى تابع رشد عقلى است كه در دختران و پسران وجود دارد.
مراحل رشد جنسى
اسلام تربيت جنسى را به سه دوره تقسيم كرده است كه به بيان دو دوره آن مىپردازيم.
1- دوره اول كودكى كه نزديك به هفت سال است. در اين دوره، كودك، بيشتر به بازى مىپردازد. در اين دوره كودك از نظر اسلام رفتار و احساس جنسى ندارد. البته از سن چهار سالگى احتمال دارد برخى از نمونههاى رفتار جنسى، از سر تقليد از حركات و رفتار ديگران در كودك ديده شود، اما مسلم است كه اين كارها، ماهيت واقعى جنسى ندارد.
2- دوره پايانى كودكى كه هفت و گاه هشت سال به درازا مىكشد و به بلوغ و نوجوانى مىانجامد. اين مرحله پيش درآمد بلوغ است و كودك مىرود تا براى پذيرش تكاليف و هنجارهاى شرعى دوران بلوغ آمادگى پيدا كند.
در اسلام بر اهميت تربيتى اين دوره تأكيد بسيار شده است، زيرا اين دوره، آينده اخلاقى كودك را پىريزى مىكند و اساس شكلگيرى زير ساختهاى شخصيتى كودك را تشكيل مىدهد. دلايل اهميت اين دوره از اين قرار است:
الف) كودك به رشد عقلى مىرسد؛ ب) جنبههاى بدنى، عاطفى، اجتماعى، اخلاقى و دينى وى رشد مىكند و كودك را براى پذيرش آموزشهاى شرعى آماده مىسازد؛
ج) اين مرحله مناسبترين مرحله براى آموزش جنسى است. در اين دوره بايد:
1 ـ به فراگيرى رفتار و آداب اسلامى اعم از جنسى و غير جنسى بپردازد؛
2 - براى وا داشتن كودك به آموزش و پذيرش آداب و اخلاق اسلامى، بيشتر بايد از تقويت و پاداش استفاده كرد.
تربيت اسلامى و اصلاح رفتار جنسى
نظام تربيتى اسلام، برنامههاى دقيقى براى مهار ميل جنسى دارد. از آنجا كه اين ميل فطرى در شخصيت عبادى انسان اثر بسزايى دارد، اسلام بر مهار آن پافشارى مىكند و موجبات پاكدامنى و عفت آدمى را فراهم مىآورد.
اسلام، اصلاح رفتار جنسى را براى افراد بالغ مهمتر مىشمارد؛ چرا كه افراد بالغ در خانواده، سرمشق رفتار جنسى كودكانند و بر رفتار و شخصيت جنسى فرزندان تأثير مىگذارند.
اصلاح رفتار جنسى، مجموعهاى از برنامهها و تدابير و قواعد پيش گيرنده و يا درمان كننده در زمينه مسايل جنسى است كه براى اصلاح و تغيير رفتار جنسى به كار مىرود.
اصلاح رفتار جنسى به منزله عمل عبادى
مربيان با فعاليتهاى مربوط به تربيت جنسى، شخصيت مسلمان را پاس مىدارند و او را به تعادل روانى ـ رفتارى مىرسانند و با حلال و حرام امور جنسى آشنا مىكنند. بنابراين، اين كار عملى عبادى به شمار مىآيد. پس اگر مربيان مسلمان به اين امر نپردازند، گناهكارند و بايد در برابر خداوند بزرگ پاسخگو باشند و در صورت اهتمام به آن، پاداش مىگيرند. اصلاح رفتار جنسى به وسيله مربيان به چند دليل ضرورى است:
الف) ناآگاهى پدران و مادران و مربيان مسلمان از قواعد اسلامى تربيت جنسى؛
ب) كجرفتارىهاى جنسى در كودكان و نوجوانان، كه پدران و يا مادران فردايند و ممكن است از راه ناهنجارىهاى رفتار جنسى آنان نسل آينده نيز تباه شود؛
ج) رشد و پرورش پاكدامنى و ايجاد ملكات اخلاقى.
اسلام براى تحقق تربيت درست جنسى در كودكان و نوجوانان، به دو طريق به والدين كمك مىكند:
الف) دگرگونى و بهبودى نگرش بزرگسالان به رفتار جنسى؛
ب) رنگ معنوى و عبادى بخشيدن به رفتار جنسى در نگاه بزرگسالان.
برنامههاى اصلاح رفتار جنسى
براى اصلاح رفتار جنسى افراد، مىتوان از دو روش استفاده كرد:
1) اصلاح وراثتى
2) اصلاح محيطى
روش نخست
اصلاح وراثتى به طُرق ذيل قابل اجراست:
1 ـ گزينش همسر خوب. فراخوانى اسلام به اين كار، از آن روست كه ازدواج در تشكيل خانواده، و تعيين ويژگىهاى شخصيتى افراد بسيار دخيل است؛ چرا كه حالات مزاجى و عقلى و جسمى پدر و مادر در فرزندشان مؤثر مىافتد. بنابراين اسلام از ازدواجهاى بىتأمل و شتابزده برحذر مىدارد و از دختر و پسر مىخواهد پيش از گزينش كسى براى ازدواج، درباره او خوب كندوكاو كنند تا بعد پشيمان نشوند.
2 - شروط و آداب همبسترى. اسلام براى پاكى روحى و عقلى و جسمى پدر و مادر در موقع انعقاد نطفه، دستورها و هنجارهايى دارد كه رعايت آنها سلامت فرزند را تأمين مىكند.
3 - شير دادن. چنان كه گذشت، شير نقش برجستهاى در رشد شيرخوار دارد و اين تأثير گذارى از دو طريق است:
الف) ويژگى هاى شخصيتى شير دهنده؛
ب) خوراك شير دهنده.
روش دوم
روش دوم، معطوف به اصلاح محيط است كه پيش از اشاره به آن، پارهاى از ملاحظات در خور توجه است:
الف) اين قواعد، براى دوره كودكى دوم و بلوغ و نوجوانى است و مبيّن اهميت تربيت جنسى در اسلام است؛
ب) اين قواعد، هم، جنبه پيشگيرانه دارد و هم جنبه درمانى؛ بنابراين مربى مسلمان مىتواند از اين قواعد براى تربيت در كودكىِ دوم بهره گيرد و مانع گرفتارى كودك به نابهنجارى جنسى شود و نيز مىتواند پس از بلوغ و نوجوانى، براى درمان نابهنجارى رفتار جنسى نوجوان از آنها سود ببرد.
ج) اين قواعد، تنها در صورتى براى خانواده و جامعه داراى اثر مثبت است كه همگى براى اجراى آنها در زندگى بكوشند؛ اما اگر پارهاى از نهادهاى اجتماعى از اين كار سر باز زنند، رسيدن به هدف دشوار مىشود. با اين حال، اهميت ندادن برخى از نهادها به اين مهم، عذرى براى سرباز زدن ديگران از انجام دادن آنها نمىشود.
د) لازمه اجراى اين قواعد، رعايت اصل تفاوتهاى فردى در فرايند تربيت است؛ به ويژه تفاوتهاى ميان دختران و پسران.
قواعد عملى كه براى اصلاح رفتار جنسى از راه اصلاح محيط بايد اعمال شود، بيشتر پيشگيرانه است. اين قواعد عبارتند از:
1 ـ آموزش هنجارى شرعى به كودك مميز؛
2 ـ اجازه گرفتن براى وارد شدن به محل استراحت پدر ومادر؛
3 ـ رعايت اصول پوشش از سوى پدر و مادر و فرزند؛
4 ـ پوشيده داشتن رفتار جنسى، به ويژه عمل زناشويى از كودك؛
5 ـ جدا كردن بستر و اتاق خواب فرزندان؛
6 ـ تأمين خانه مناسب براى زندگى؛
7 ـ دور نگه داشتن كودك از هر گونه عامل برانگيزنده جنسى، مثل نشاندن دختر بچه روى زانوى بيگانه، خوددارى پدر و مادر از معاشقه در حضور كودك، پرهيز افراد بالغ از بوسيدن كودكان جنس مخالف و مميز، نخوابيدن كودكان در زير رو انداز واحد، پرهيز از آراستن پسر به لباس زنان؛
8 ـ توجه كافى به پديده بلوغ زودرس؛
9 ـ راهنمايى كودك مميز براى بهره ورى درست از وقت خود، كه از چند نظر اهميت دارد:
الف) دور داشتن كودك از پرداختن به امورى كه برانگيزنده گرايش جنسى است؛
ب) فراهم آوردن پرورش جسمى كودك و كسب مهارتهاى حركتى چون شنا و...؛
ج) مطالعه مستمر و هدف دار براى پرورش فرهنگى و قدرت تفكر كودك؛
د) پرداختن به فعاليتهاى تفريحى؛
ه) پرورش روحيه دوستى ميان كودكان و پرورش روحيات اجتماعى آنها؛
و) آموزش كودك براى بهره ورى بهينه از وقت و شكوفايى استعدادهاى كودك؛
10 ـ آشنا كردن كودك با امور حرام و حلال در زمينه مسايل جنسى؛
11 ـ ازدواج در اولين فرصت ممكن.
اصول تربيت جنسى افراد بالغ
نظام تربيتى اسلام دختر و پسر بالغ را به خود وا نمىگذارد و آنها را در انجام وظايف خود، به ويژه در حوزه مسايل جنسى راهنمايى مىكند.
اگر پدر و مادر و مربيان، افراد را براى ورود به دوره بلوغ آماده كرده باشند، فرد بالغ با تكاليف، مشكلات، شادىهاى و خوشىهاى بلوغ به شايستگى برخورد مىكند، اما، چنانچه براى اين مرحله درست پرورش نيافته باشد، دچار مشكلات روحى مىشود و در انجام وظايف خود ناتوانى نشان مىدهد و اگر مربيان نتوانند هر چه زودتر به او كمك كنند، گرفتار مشكلات فراوانى خواهد شد.
بهداشت روانى و چيرگى بر غريزه جنسى
پيدايش نيروى جنسى در انسان، تحولى حياتى است كه فرد را براى پذيرش مسئوليتهاى تازه مهيا مىكند. اسلام اين توانايى را ارج مىنهد و براى بهرهگيرى درست و بهينه از آن، هنجارهايى عرضه مىكند تا گذشته از به كارگيرى اين نيرو، از بهداشت روانى فرد هم محافظت شود. پاسخگويى درست به اين نياز، خواست اسلام است. هرگاه مسلمانى با عنايت به خواست اسلام، در پى پاسخ به ميل جنسى خود برآيد، آرامش مىيابد و بهداشت روانى او تأمين مىشود. از نگاه اسلام، بهترين راهكار ازدواج است؛ زيرا ازدواج، فرد را بر نيروى جنسى خود مسلط مىكند.
از اين گذشته، از راه ازدواج است كه نيروى جنسى پايهاى براى پاسخگويى به بسيارى از ديگر گرايشات سرشتى آدمى مىشود. خواستهايى چون اراده، خانواده، داشتن فرزند، عشق ورزيدن به ديگران و احساس محبوبيت. براى آن كه ازدواج، به راستى بهداشت روانى زن و شوهر را حفظ كند، بايد ويژگىهايى داشته باشد كه از مهمترين آنها، آگاهى زن و شوهر از قواعد روابط صحيح است. زن وشوهر بايد روانشناسى يكديگر را بدانند و خانواده را بر اساس اخلاق و تربيت اسلامى بنا نهند و با وظايف خود در برابر يكديگر آشنا و در انجام آنها كوشا باشند.
اما گاه، ازدواج ميسر نمىشود. اسلام در اين گونه موارد، پاكدامنى و خويشتن دارى را لازم مىداند و دستور مىدهد پاسخ به غريزهى جنسى را به آينده واگذاريم. اسلام براى حفظ عفت و پاكدامنى افراد، از مربيان مىخواهد در تربيت افراد از آغاز كودكى بكوشند، تا روح كودك با پاكدامنى خو بگيرد و در برابر نيروى جنسى خوار نشود. پس از بلوغ، تقوا و پرهيزگارى و اطاعت از خداوند و نيز استفاده از عوامل كاهش دهنده فشار جنسى است كه ياور مسلمان در بهداشت جنسى و روانى و نيز گريز از گناه است.
اهميت آموزش و آگاهىهاى جنسى براى نوجوانان
با آنكه ازدواج براى كاهش تنشهاى روانى مفيد است، اما عدهاى از همسران به وظايف خود عمل نمىكنند. بنابراين سازگارى و توافق كافى ميان آنها پديد نمىآيد و از پاسخگويى درست به ميل جنسى يكديگر ناتوانند واين خود آغاز مشكل است. اسلام براى پيشگيرى از پيدايش اين ناگوارىها در زندگى زناشويى، آگاهىهاى جنسى را براى نوجوانان ضرورى مىداند. مربيان و پدران و مادران مسلمان، بايد به آموزش درست و بهنگام مسايل و آداب و اخلاق جنسى به نوجوانان بپردازند.
آداب روابط جنسى
آداب و قواعدى در شرع مقدس براى تحكيم خانواده و حسن روابط زن و شوهر وضع شده است. پيش از شرح اين آداب و اصول، چند نكته را گوشزد مىنماييم:
1 ـ سلامت و انسجام نظام خانواده، در گرو روابط جنسى شايسته ميان زن و شوهر و نيز حقوق ديگرى است كه رعايت آنها به تحكيم روابط ميان زن و شوهر كمك بسيار مىكند. اسلام اين حقوق را به رسميت شناخته و براى آنها هنجارهايى وضع كرده است.
2 ـ اسلام تنها به روابط ميان زن و شوهر در خانه نپرداخته است، بلكه براى روابط زن و مرد در محيطهاى گوناگون اجتماعى، هنجارهايى دارد كه لازم است دقيقا رعايت شود تا از اين راه، هم خانواده سالم بماند و هم جامعه در امان باشد.
آداب و اصول زناشويى در اسلام بسيار است كه تنها به برخى از آنها اشاره مىكنيم: - پاسخ به خواهش جنسى همسر كه مرد و زن جز با عذر شرعى حق ندارند از آن سرباز زنند.
- آمادگى عاطفى و روحى زن و مرد براى مقاربت؛ اين امر براى زنان بسيار مهمتر از مردان است و ديرتر دست مىدهد. مرد بايد به وظايف خود براى برانگيختن جنسى همسرش اقدام كند و او را نيز همانند خودش به حالت ارگاسم برساند.
- گشنى بايد به دور از چشم ديگران باشد تا بازتاب منفى نداشته باشد.
- از نظر اسلام، زن و شوهر لازم است به گشنى تنها به ديد رفتار جنسى ننگرند و به آن رنگ معنوى دهند؛ يعنى با نام خدا شروع كنند. با وضو باشند؛ دعاهاى مأثور بخوانند؛
- زن و مرد بايد از خشونت در گشنى بپرهيزند؛ عشق ورزى داشته باشند
- زن و مرد بايد براى حفظ نيروى جنسى، از تغذيه مناسب غافل نمانند.
جنبههاى روحى روابط جنسى در اسلام
تعاليم اسلام، سراسر زندگى فردى و اجتماعى را دربر مىگيرد و در انديشه پى نهادن جامعهاى برتر و نمونه است؛ بنابراين هم چنان كه به مسايل خانواده و روابط زن و شوهر توجه دارد، به آنچه در بيرون از خانواده مىگذرد نيز مىپردازد. نظام تربيتى اسلام، براى دورى افراد از محركهاى خارج از دايره ازدواج و زناشويى، بر سه نكته تأكيد مىكند:
1 - پاكيزگى روحى، از راه پرورش عنصر تقوا؛
2 - از ميان برداشتن محركهاى جنسى اجتماعى؛
3 - فراهم كردن امكان پاسخ گويى مشروع به ميل جنسى؛
اسلام براى تنظيم روابط زن و مرد به مفهوم عام آن، ضوابط فردى و اجتماعى پيشگيرانه و درمانى وضع كرده است تا رفتار فردى و اجتماعى را در جامعه سامان دهد.
جنبههاى روان شناختى
1 - احساس استقلال و خودباورى و رشد اعتماد به نفس و رهايى از پيروى از ديگران و ايجاد شخصيت فرهنگى در زن و مرد مسلمان؛
2 - افزايش مصونيت از لغزش فرد مسلمان؛ اين امر، زمينه ساز حفظ استقلال شخصيت فرد است؛
3 - هر فرد مسلمان در حالى كه با رعايت ضوابط اخلاق جنسى به خود ارزشمندى مىرسد و لذت روحى مىبرد، از فشار تمايل به خود نمايى و جلب توجه ديگران آزاد مىشود؛
4 - اجر و پاداش الهى دريافت مىكند؛
5 - رعايت اين قواعد در فرد مسلمان موجب پرهيز از رفتارهاى جنسى نابهنجار مىشود.
پيامدهاى عدم رعايت هنجارهاى اخلاقى ـ جنسى:
1 - فردى كه اين ضوابط را گردن ننهد، در روابط جنسى برخلاف نظام ارزشى خود، يعنى ضوابط و شئون اسلامى عمل مىكند و احساس مسئوليت در برابر خداوند در او مىميرد و چنان رفتار مىكند كه گويى خداوند ناظر بر بندگانش نيست؛
2 - به بيمارىهايى چون تعارضات و تنشهاى روانى گرفتار مىشود.
راههاى غلبه بر ناهنجارىهاى اخلاقى و جنسى
رعايت موارد زير مىتواند فرد را از عواقب مشكلات روحى برهاند:
- كراهت نشستن در جايگاهى كه زنى تازه آنجا را ترك گفته است؛
- ممنوع بودن شوخى و مزاح از سر شهوت با جنس مخالف؛
- عدم گفت وگو با انگيزه جنسى با جنس مخالف ؛
- حرمت چشم چرانى و نظر بازى؛
- حرام بودن مصافحه با نامحرم؛
- كراهت خلوت گزينى با جنس مخالف؛
- لزوم رعايت حجاب و پرهيز از برهنگى و حرمت آراستن خويش براى نامحرمان.
دوره بلوغ و نوجوانى
دگرگونىهاى دوران بلوغ، نوجوانان را با مشكلات و دشوارىهاى زيادى روبهرو مىكند. اين مشكلات، در جوامع معاصر بيش از گذشته است و ممكن است سلامت و بهداشت روحى نوجوان را تحت تأثير قرار دهد. اين حالت را بحران نوجوانى ناميدهاند.
روانشناسان براى بررسى اين حالت در نوجوانان، تلاشها كردهاند و تفسيرها و تحليلهاى گوناگونى از آن عرضه داشتهاند. برخى گفتهاند اين حالت باز خورد طبيعى تحولات بيولوژيكى است كه در نوجوانى رخ مىدهد. «استانلى هال» نخستين كسى است كه چنين تفسيرى از بحران نوجوانى عرضه كرد. او نوجوانى و جوانى را مرحله دشوار عبور از وضع آغازين و پا گذاشتن به وضع پيشرفته مىداند.
از نظر «فرويد»، نوجوانى دوران نضج جنسى و برهه تحمل دشوارىهاى زندگى جنسى است. بدنبال او «اريك فروم» و «اريكسون» و... هر يك از بحران نوجوانى تفسير و تحليلى عرضه كردهاند كه از مطالعه مجموع آنها به دست مىآيد كه روان شناسان و روانكاوان به تلازم ميان بحران و نوجوانى، نگرش همسان ندارند.
نوجوانان در جامعه اسلامى
با بررسى رفتار نوجوانان در محيطهاى اسلامى، مىتوان آنها را به دو گروه اصلى تقسيم كرد:
الف) نوجوانانى كه تقريبا رفتار بهنجار و سازگار با اخلاق اسلامى دارند؛
ب) كسانى كه رفتار نابهنجار و مشكلات جنسى و شخصيتى دارند.
تفاوت نوجوانان در ميزان و نوع مشكلات با يكديگر، تا حدود زيادى به فرهنگ و نظام ارزشى حاكم بر جامعه باز مىگردد. هر چه اين فرهنگ و ارزشها كمتر مورد پذيرش قرار گيرند، رفتار نوجوان بيشتر دچار آشفتگى و نابهنجارى خواهد شد.
در فرهنگ اصيل اسلامى و بر اساس آموزشهاى اسلام، نوجوان در برابر نيازهاى جنسى خود دو راه در پيش دارد: يكى ازدواج و در غير اين صورت، پرهيزگارى و به تأخير انداختن پاسخگويى به نياز جنسى تا وقت مقتضى و تلاش براى آرام كردن و كاهش دادن ميل جنسى از راه عبادت و فعاليتهاى اجتماعى و تفريحى.
چند نكته براى رويارويى با بحران نوجوان
نخست، دو نكته را يادآور مىشويم:
1 ـ نوجوانى مرحله پويايى و نيكى و از بهترين برهههاى زندگى است كه مىتوان از آن براى پرورش نسلى شايسته بهره گرفت. بر اين اساس، نوجوان، سركش و ويرانگر و هرزه و چالش آفرين نيست، بلكه نيازمند احترام و پذيرش و فرصت است. مربى بايد تنها مراقب و يار نوجوان باشد. نوجوان بايد آزادى ابداع داشته باشد و روحيه نقد در او رشد كند و در امور و مسايل ديدگاه مستقل داشته باشد، از تقليد گمراه كننده بپرهيزد و از تجربههاى خطرناك اجتناب ورزد. نوجوان نيازمند دين و الگوهاى دينى است.
2 ـ متون دينى، ديدگاه خوشبينانه روان شناسان به نوجوان را تأييد مىكنند و نوجوانى را دوران قدرت و استعداد و توانايى مىدانند. بنابراين از نگاه اسلام، نوجوانى سراسر خير است و مىتوان از آن براى پرورش انسانى ديندار و سالم بهره گرفت؛ زيرا روح نوجوان آماده پذيرش ارزشها و آرمانهاى برتر است. نوجوانى مرحله رشد عواطف دينى است. بايد با پرورش پاكدامنى و فضايل و دانش در نوجوان، نيروى جنسى را در او مهار كرد و به هيچ روى اجازه نداد نوجوان دچار انحرافات جنسى شود.
راهنمايىها بايد دو جنبه داشته باشد:
الف) جنبه پيشگيرانه كه از كودكى آغاز مىشود. اسلام دستور مىدهد از سه سالگى پارهاى از مفاهيم اعتقادى را به كودك القا كنيم و رفته رفته او را به كارها و خدمات نيك عادت دهيم تا در نوجوانى گرفتار دشوارى و بحران نشود.
ب) جنبه درمانى؛ مربى بايد بكوشد نوجوانانى را كه دچار بحران شدهاند، به حال عادى بازگرداند و رفتار و منش او را تعديل كند.
براى تحقق رشد متعادل شخصيت نوجوانان بايد به امور زير توجه كرد:
1 ـ نوجوانى، دوره مناسبى براى آغاز رشد و تكليف است و تنها برهه بلوغ جنسى به شمار نيست. از نگاه اسلام، نوجوانى مرحله پيدايش عواطف دينى و رشد جسمى و عقلانى است؛ بنابراين بايد با برنامهريزى شايسته و بهنگام نوجوان را يارى كرد.
2 ـ اسلام نوجوانى را دوره ملازمت و همراهى والدين و مربيان با نوجوان مىداند. اين همراهى به معناى مراقبت نوجوان براى سازگارى او با هنجارهاى اسلامى است. اين مصاحبت و همراهى، لازمه ناآزمودگى دوره نوجوانى است و بدون آن، نوجوان به رشد كافى و همه جانبه دست نمىيابد.
3 ـ نوجوان مسئول رفتار خويش است، چون آزادى و اختيار دارد. او بايد هويت خويش را بازيابد، لغزشهاى خود را جبران كند و مسير زندگى خويش را بيابد.
اسلام نوجوان را به جهاد با نفس فرا مىخواند واين كار، هم جنبه پيشگيرانه دارد و هم جنبه درمانى. جهاد با نفس، اراده نوجوان را آبديده مىكند و او را در برابر يورش شهوتها پايدار مىسازد و روند زندگى فرد را سامان مىبخشد.
4 ـ توصيههاى تربيتى اسلام، از پيدايش بحران در شخصيت نوجوان پيشگيرى مىكند. اين توصيهها و برنامهها، از آغاز چهار سالگى شروع مىشود و در آستانه بلوغ بيشتر مىشود.
آموزشهاى اسلام بر ميزان رشد عقلى فرد استوار است. تربيت جنسى فرد، عمدتا از كودكىِ دوم آغاز مىشود. در واقع، تربيت جنسى آموزش مقدماتى كودك است براى پذيرش مسئوليتهاى آينده او در حوزه رفتارهاى جنسى. اين آموزشها، بايد در نوجوانى و جوانى هم پى گرفته شود.
خودشناسى و خودسازى نوجوان، لازمه تعديل رفتار اوست. از اين گذشته، خودشناسى، مبنايى است كه فرايند جهاد بانفس بر آن استوار است. نوجوان براى آشنايى با ويژگىهاى عمومى رشد خود، بايد خودشناس باشد تا نهايتا خداشناس شود.
فهرست منابع
1 ـ القرآن الكريم
2 ـ الامام على، نهج البلاغه، تصنيف لبيب بيضون، منشورات دار أسامة كرم دمشق،دارالقلم بيروت.
3 ـ البار، محمد على، خلق الانسان بين الطب و القرآن، الدار السعودية للنشر والتوزيع،جده الطبعة الثالثه، 1981 م.
4 ـ البهى، سيد فؤاد، اُسس النفسية للنمو من الطفولة الى الشيخوخة، دارالفكر العربى،الطعة الثالثة، 1974 م.
5 ـ الحرّانى، الحسن بن على بن الحسن، تحف العقول عن آل الرسول، منشوراتمؤسسه الاعلمى للمطبوعات، بيروت، الطبعة الخامسة، 1394 ه ـ 1974 م.
6 ـ الخوئى، السيد أبو القاسم، منهاج الصالحين، ج1 و2، دارالزهراء للطباعة والنشروالتوزيع، الطبعة الخامسة عشر 1401 ه ـ 1981 م.
7 ـ السترى، شيخ عبدالله، معتمد السائل، ج2.
8 ـ السنورسى، شوقى، صارح طفلك عن الجنس، منشورات جمعية دراسات الطفولةبامريكا، رياض، مؤسسه المعارف للطباعة والنشر، بيروت، الطبعة الاولى، 1965.
9 - الشهرستانى، عبدالرزاق، اُسس الصحّة و الحياة، مطبعة الآداب، النجف الاشرف،العراق، الطبعة الاولى 1971 م.
10 ـ الشيخ الصدوق، من لا يحضره الفقيه، دارالكتب الاسلامية، طهران، الطبعةالخامسة، 1390 ه .
11 ـ الشيخ الطوسى، الاستبصار، ج3.
12 ـ الشرابى، هشام، مقدمات لدراسة المجتمع العربى، الدار المتحدة للنشر، بيروت،الطبعة الاولى، 1975 م.
13 ـ الطوسى، الحسن بن الفضل، مكارم الاخلاق، منشورات مؤسسه الاعلمىللمطبوعات، بيروت، الطبعة السادسة 1392 ه ـ 1982م.
14 ـ عبدالله ناصح علوان، تربية الاولاد فى الاسلام، ج2، دارالسلام للطباعة والنشروالتوزيع، الطبعة السابعة 1974 م.
15 ـ عبدالرؤوف عبدالغفور، دراسات فى علم النفس الاسلامى، مكتب الاعلامالاسلامى، قم، الطبعة الاولى، 1404 ه .
16 ـ علم الدين، محمد، التربية الجنسية بين الواقع و علم النفس والدين، الهيئة المصريةالعامة للتأليف والنشر، القاهرة، 1970 م.
17 ـ العاملى، السيد محسن، وسائل الشيعة فى تحصيل الشريعة، ج4.
18 ـ عطوى، محسن محمد، الجنس فى التصور الاسلامى، دارالتعاريف للمطبوعات،بيروت 1402 ه .
19 ـ الغزالى،محمد، احياء علوم الدين، ج2، دار احياء الكتب العربية، القاهرة الطبعة.
20 - الغوضى، عبدالعزيز، اُسس الصحة النفسيه، مكتبة النهضة المصرية، القاهرة،الطبعة الخامسة، 1975 م.
21 ـ عبدالواحد، مصطفى، الاسلام والمشكلة الجنسية.
22 - فردريك كهن، حياتنا الجنسية، منشورات المكتب التجارى للطباعة والتوزيعوالنشر، بيروت، الطبعة الحادى عشر 1966 م.
23 ـ فتحى يكن، الاسلام والجنس، مؤسسه الرسالة، بيروت، الطبعة الثانية 1975 م.
24 ـ فلسفى، محمد تقى، الطفل بين الوراثة والتربية، دارالتربية، بغداد، الطبعة الثانية1389 ه ـ 1969م.
25 ـ القرشى، محمد باقر، النظام التربوى فى الاسلام.
26 ـ قطب، محمد، نهج التربية الاسلامية، ج2.
27 ـ محمدى رى شهرى، محمد، ميزان الحكمة، الدار الاسلامية، بيروت.
28 ـ المجلسى، محمد باقر، بحار الانوار.
29 ـ محجوب، عباس، مشكلات الشباب، والحلول المطروحة والحل الاسلامى، كتابالامة، قطر، الطبعة الاولى، 1406 ه ـ 1986 م.
30 ـ المدرسى، هادى، كيف تسعد الحياة الزوجية، دارالزهراء، بيروت.
31 ـ العلاقات الزوجية، دار الزهراء، بيروت، الطبعة الاولى.
32 ـ مغنية، محمد جواد، الفقه على المذاهب الخمسة، دارالعلم للملايين، بيروت،الطبعةالاولى، 1960 م.
33 ـ المقدسى، ابن قدامة، مختصر منهاج القاصدين، مكتبة دارالبيان، توزيع مؤسسهعلومالدين للطباعة والنشر، دمشق، بيروت، 1398 ه ـ 1978م.
34 ـ وحيه، زين العابدين، الاسلام والتربية الجنسية، مكتبة المنار الاسلامية، الكويتالطبعة الثانية 1979 م.
35 ـ الوائلى، أحمد، من فقه الجنس فى قنواته المذهبية، مؤسسه أهل البيت، بيروت،طبعة 1406 ه ـ 1986 م.
36 ـ الهاشمى، السيد كامل، المعصية و آثارها فى الحياة الانسانية، الدار العالمية للطباعةوالنشر والتوزيع، بيروت، الطبعة الاولى، 1407 ه ـ 1987 م.منبع: فصلنامه تخصصي تربيت اسلامي