جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
پرسش و پاسخهايي تربيتي(2)
-(4 Body) 
پرسش و پاسخهايي تربيتي(2)
Visitor 635
Category: دنياي فن آوري

پرسش و پاسخهايي پيرامون روشهاي تربيت

1- روش را تعريف کنيد؟ لغات آن را توضيح دهيد.
روش، عبارت است از مجموعه تلاشها، فنون و وسايل و ابزاري که وصول ما را به يک هدف، ممکن و تسريع مي کند.
- کلمه تلاش است که نشان مي دهد براي وصول به هدف، بايد فعاليت و رفتاري را از خود بروز دهيم و تنها با قصد و نيت نمي توان به مقصد رسيد.
- کلمه فنون در اين تعريف حکايت از آگاهيهاي عملي و تجربي دارد.
- کلمه وسايل و ابزار در تعريف، حکايت از اشياء و وسايل مادي يا غير مادي دارد که براي وصول به مقصد، ما را ياري مي دهند.
- کلمه تسريع در تعريف، سخن از اين دارد که از بين راههاي ممکن براي رسيدن به هدف بايد آن راهي را برگزيد که بتواند زودتر و بهتر ما را به مقصد برساند.
2- ديد قرآن و اسلام درباره روش چيست؟ توضيح دهيد.
اسلام به عنوان آخرين و کاملترين اديان الهي در امر تربيت و سازندگي نسل، به اين نکته خوب واقف است که قابليتها به خودي خود رشد و پرورش نمي يابند. هيچ حرکتي را نمي توان صورت داد جز آنکه ما در آن به آگاهي و معرفت و راه و روشي نياز داريم. در تربيت، ما به دنبال روشي هستيم که ما را زودتر، بهتر و بيشتر به هدف برساند.
3- روش الگويي چگونه روشي است؟ آن را بيان کنيد.
روش الگويي از مهمترين روشهاي سازندگي در تربيت است که در اسلام راجع به آن سفارش و تأکيد بسيار شده است.
4- اثر ورزش در رفتار چيست؟
ورزش در رفع فشارهاي رواني، بهبود کار رگها و عروق، قلب و ريه، افزايش سوخت و ساز و بالا بردن روحيه شادي و نشاط به انسان کمک کند. وقتي، قلب و ريه با حداکثر ظرفيت و در هواي آزاد عمل کنند، عمل غده ها تنظيم و از فشارهاي رواني کاسته مي شود.
5- اثر مدرسه در رفتار چيست؟
پس از خانه، مدرسه از مهمترين عوامل رشد فکري، اجتماعي و عاطفي کودکان به شمار مي رود. آموزش، به طور کلي در تغيير يا ايجاد رفتار، نقش تعيين کننده دارد. در مدرسه، کودک با همسالان و ديگر شاگردان از گروههاي گوناگون جامعه و نيز با معلمان و اولياي مدرسه مواجه است و زمان نسبتاً چشم گيري را در مدرسه مي گذراند. با فراگرفتن خواندن و نوشتن و معلومات جديد، پايه رشد علمي، ادبي، هنري و فکري کودک پي ريزي مي شود.
6- تأثير وراثت و محيط در رفتار را توضيح دهيد؟
ويژگيهاي جسماني، بيشتر تحت تأثير وراثت قرار دارند، مانند رنگ پوست، گروه خوني، استعداد بلندي يا کوتاهي قد و مانند آنها. چنانکه اگر پدر و مادري هر دو بلند قد باشند کودکان آنها استعداد بلندي قد دارند. نکته مهم اين است که رفتار، به طور کلي ارثي نيست. آنچه از راه ارث به ما مي رسد، ساختمان بدني و قابليت آنها براي واکنش نشان دادن در محيطهاي گوناگون است. زماني که رفتار، از ساختمان و نيروهاي بدني مايه مي گيرد، از وراثت پيروي مي کند وگرنه تابع يادگيري است. رفتار به طور مستقيم از راه ارث انتقال نمي يابد بلکه در مسير تکامل فرد، ادراک و آموخته مي شود. آنچه هر کودکي به ارث مي برد ژنهايي هستند که در ساختمان، رشد و شکل دهي اعضاي بدن و طرز کار آنها مؤثرند. اساس آن هدايت و جهت دهي افراد به سوي مقصدي معين، آموزش راه و رسم حيات، اصلاح اخلاق و رفتار است.
اساس اين روش، استفاده از توان مشاهده افراد و ايجاد انگيزه و علاقه در فرد براي همانند شدن است. اين همانند سازي در برگيرنده همه حرکات، افعال و مواضع آدمي است.
7- الگوها از نظر اسلام چه کساني هستند؟ معرفي کنيد.
1- انبياي الهي که بندگان پاک و صالح خدا بودند.
2- عترت رسول الله که نمونه و سمبل آن حضرت علي (عليه السلام) و فاطمه (س) و حسن (عليه السلام) و حسين (عليه السلام) هستند.
3- بندگان صالح خدا از پدران و مادران شايسته و در خط عبادت خداوند از علما و فقهاي شايسته و با تقوا که نگهبان دين، نگهدار خود در برابر گناهان و آلودگيها، مخالفان هواي نفس و مطيع اوامر پروردگار باشند و هر انسان شايسته اي که بنده صالح خداوند و به دور از گناهان و انحرافات باشند اينان الگوهاي نسل هستند و ما بايد از راه و روش آنها تبعيت کنيم.
8- وعظ و موعظه را در چه مواردي به کار مي برند؟ چهار مورد را شرح دهيد.
- براي قيام و حرکت: به اين معني که از خواب غفلت بيدار شويم، تنبلي و تن پروري را به کناري نهيم، از جاي خود بجنبيم و براي حال و آينده خود حرکتي را آغاز کنيم.
- براي اداي امانت: مي دانيم که در بينش اسلامي همه آنچه را که داريم امانتهايي از خداوند در دست ماست. جان ما، مال ما، وجود ما، قدرت و تواناييهاي ما و ... همه سرمايه هاي خدادادي و به عنوان امانت او در درست ما هستند و ما بايد پاسدار اين امانتها و به کار گيرنده آنها در راهي باشيم که صاحب آن امانت از ما خواسته است.
- ترک گناه و حرام: گاهي موعظه براي آن است که آدمي را از فعل حرام و از گناهي باز داريم. اگر فردي را در خط گناه مي بينيم بايد او را موعظه کنيم تا دست از آن بردارد و خود را جهنمي نسازد.
- ترک زورگويي و ستم: که آن نيز يک گناه و عمل حرام است و حرمت آن زماني بيشتر است که آن زورگويي و ستم به اهل خانه، خويشان و نزديکان و کلاً به مؤمنان باشد.
9- چه کسي واعظ باشد بهتر است؟
بهتر است خود انسان براي خود واعظ باشد. با استفاده از وقايع و جريانات، با عبرت آموزيها، با استفاده از قرآن و از کلام حضرت معصومين مي توانيم خود را موعظه کنيم و اگر خواستيم براي ديگران واعظ باشيم لازم است که خود را به ابزار علم، ايمان، تقوا، عمل اسلامي و خيرخواهي و اخلاص و صفا و دوستداري مردم مجهز کنيم.
10- تشويق داري چه مفهومي دارد؟ شرح دهيد.
تشويق به معني به شوق افکندن فرد براي انجام دادن يک رفتار و يا بيان يک سخن است. اساس مسأله اين است که سعي داريم با زنده کردن آرزو و رغبتي، با ايجاد روح اميد در افرادي براي وصول به يک نعمت، لذت يا خيرخواهي، آنان را به کاري واداريم که به خير و صلاح آنها در مورد خواست و نظر ماست.
11- فوايد تشويق در تربيت چيست؟
در تعليم و تربيت، نقش و اثر تشويق، به مراتب مهمتر از نقش تنبيه است. کودک و حتي فرد بزرگسال در سايه تشويق، بهتر به پيش مي رود تا در سايه ملامت، توبيخ، کتک زدن و ...
در فوايد آن گفته اند: تشويق، استعدادهاي دروني را بيدار مي سازد؛ سببي براي اعتماد به نفس است؛ عامل خوش بيني به زندگي و کار و تحصيل است؛ باعث تکرار و تداوم عمل است؛ سبب نشاط و شادابي عمل است؛ عامل احساس توانمندي در کار و تلاش است.
12- تشويق، به چه صورتهايي است؟ چهار مورد را بيان کنيد.
تشويق کلامي، مثل مرحبا و آفرين گفتن؛
به صورت جايزه دادن؛
به صورت نزديک کردن به خود، فرد را در نزد خود نشاندن، به احترامش از جاي برخاستن؛
به صورت دادن مقام و رتبت به فرد، مثلاً در مدرسه او را مسؤول کلاس کردن؛
13- تشويق، بايد بر اساس چه شرايطي باشد؟ چهار مورد را شرح دهيد.
تشويق بايد به تناسب جنس باشد.
تشوق بايد به تناسب حالات و نيازمنديها باشد.
تشويق بايد به تناسب ميزان کار و فعاليت و به تناسب استحقاق باشد.
تشويق بايد در حد و مرزي باشد که بعداً اگر کار بهتري انجام داد بتوانيم بر مقدار و ميزان آن بيفزاييم.
14- براي تشويق، چه ضوابطي را بايد در نظر داشت؟
علت تشويق براي او روشن باشد، به موقع و به هنگام، صورت گيرد، از سوي کسي عرضه شود که مورد علاقه و احترام اوست، گاهي در حضور جمع باشد تا در او اثر بيشتري داشته باشد، تشويق گاه به گاه باشد نه هميشه و پي در پي که در آن صورت اثر تشويق از ميان مي رود، تشويق براي کارهاي عالي و ممتاز باشد، از تأييد دروني برخوردار باشد، فرد معني و مفهوم و لذت آن را لمس کند، اعمال تشويق همراه با ابزار بيان و احساس باشد.
15- در تشويق، از چه اموري بايد پرهيز کرد؟ بيان کنيد.
تشويق ما نبايد فرد را به غرور و خودبيني بکشاند و يا تشويق يکي مايه تحقير ديگري نشود. تشويق براي زيبايي صورت که امري خدادادي است روا نيست. تشويق را براي کارهايي بايد انجام داد که او در آن تلاش و فعاليتي کرده و چيزي را کسب نموده است.
تشويق شما به اندازه اي نباشد که او احساس کند ديگر مسؤوليتي ندارد و يا به خود رها شده است. تشويق شما به اندازه اي نباشد که او احساس کند ديگر مسئووليتي ندارد و يا به خود رها شده است.
16- چرا بايد براي انسانها تنبيه باشد؟ شرح دهيد.
فطرت انسان پاک داراي رنگ و هواي الهي است. ولي در او تمايل به شر و خواسته هايي است که اگر نتواند بدانها دست يابد ممکن است از غير طريق مشروع وارد آن شده و تن به گناه و فساد دهد. شک نيست که هدايتها و ارشادات والدين و خيرخواهيها و نصايح معلمان و مربيان عامل خوبي براي سالم داري او و نيز در مواردي کنترل و مراقبت از او است و اگر اين نصايح کارساز نبود ناگريز بايد از روش تنبيه استفاده کرد.
17- مراحل تنبيه کدامند؟ شرح دهيد.
مرحله آگاه کردن: کودک بداند و دريابد چه کارهايي خوب يا بد است.
مرحله تذکر: اگر فردي آگاهانه خطايي و گناهي مرتکب شد سعي بر اين است از راه تذکر و يادآوري او را آگاه کرد.
مرحله اخطار: اگر تذکرات، چند بار اتفاق افتاده و مؤثر واقع نشوند، سعي شود به او اخطار کنند و به او بفهمانند.
مرحله تحکم: غرض اين است که فردي را به جبر، از عملي باز داريم و يا او را به عملي وادار کنيم.
مرحله توبيخ: در برخي از موارد با ذکر کلمات درشت و اهانت آميز ممکن است و او را به کاري وادار کرده و يا از کاري باز داريم.
مرحله ملامت: غرض، سرزنش است و اين به هنگامي است که مراحل قبلي در او مؤثر نباشد.
مرحله قهر: بريدن پيوند عاطفي از يک فرد را قهر گويند.
مرحله تهديد: در اينجا به تناسب سن و ظرفيت روحي کودک، او را تهديد خواهيم کرد.
مرحله زدن: در آخرين مرحله، از زدن استفاده مي کنيم. اما زدن، شرايطي دارد و هر کسي حق ندارد کودک را بزند.
18- محبت به چه معناست؟
عبارت است از اين که رحمت خود را بر فردي گسترده کنيم و به سوي او بکشانيم. همه انسانها در هر وضع و شرايطي که باشند دوست دارند محبوب و مورد علاقه ديگران باشند. رابطه اي عميق از انس و صفا بين او و ديگري برقرار باشد و در سايه آن احساس آرامش و لذت نمايند.
19- بين محبت و تبعيت چه رابطه اي است؟
يعني هر انساني در خط پيروي از راه و روش کسي است که محبوب اوست. دوستداري خدا سبب پيروي و دنباله گيري راه و دستور او مي شود.
20- بين محبت و هدايت چه رابطه اي است؟
يعني دوستي هرکسي سبب مي شود که آدمي راه و روش او را پيدا کرده و خود را در حفظ هدايت او قرار دهد.
21- بين محبت و اصلاح چه رابطه اي است؟
محبت به فردي سبب مي شود که او تذکرات محبوب را در اصلاح عيوب خود بپذيرد و خود را در همان خط و طريقي قرار دهد که او مي خواهد.

پرسش و پاسخهايي پيرامون ويژگيهاي نظام تعليم و تربيت

1- نظم و نظام را تعريف کنيد.
چند مداد کودک و بزرگ را به تربيت قد در کنار يکديگر چيده ايد. شما در واقع آنها را نظم داده ايد. در خانه خود هر چيز را در جاي خود قرار مي دهيد. مثلاً جاي کفش، لباس، کتاب و ... معين است. در اين صورت شما در زندگي خود نظم را رعايت کرده ايد. نظام شامل مجموعه اي متناسب و مرکب از نظمها و قاعده هاست.
2- اسلام داراي چه نظاماتي است؟ بيان کنيد.
اسلام داراي نظام سياسي است و در سايه آن روابط متقابل مردم را با دولت تعيين مي کند. داراي نظام اقتصادي است و در آن، روابط کار و توليد و ضوابط مالکيت و مصرف را معين مي کند. داراي نظام اجتماعي است و در آن، براي خانواده، اخلاق، قضاوت، حقوق، ضابطه و نظمي را اعلام کرده و داري نظام تربيتي است و در آن، براي شکوفايي استعدادها، رشد و تعالي بشر، ساختن و به عمل آوردن افراد، قواعد و دستوراتي را معين فرموده است.
3- منبع قواعد و نظامات اسلامي چيست؟
منبع اين قواعد و نظامات قرآن است که پديد آمده از جانب خدا و از طريق وحي است. راه و روش آن برگرفته از سنت رسول الله و ائمه معصومين (عليه السلام) است و در راه اجرا و عمل از ره آورد و عقل و تجارب صاحبنظران و يافته هاي روز نيز بهره مي گيرد.
4- نظام تربيتي اسلام الهي است يعني چه؟
نظام تربيتي اسلام داراي جنبه الهي است. يعني رنگ و هواي خدايي دارد و از جانب آفريدگار بشر، براي او معين شده، همان آفريدگاري که داناي اسرار و تواناست و آفرينش و کارگرداني آن را بر عهده دارد. بر اين اساس، اين نظام با نظامات بشر ساخته و نظامات پديد آمده از سوي فلاسفه و دانشمندان و هم با نظاماتي که قائل به خالق و آفريدگاري براي جهان نيستند، کاملاً متفاوت است. نظامات تربيتي ديگري ممکن است وجود داشته باشند که آنها نيز الهي به حساب آيند مثل نظام تربيتي يهود، يا نظام تربيتي مسحيت.
ولي نظام اسلام با آنها نيز متفاوت است، زيرا اولاً دست تحريف و جابه جايي و تغيير در قرآن ما دخالت نداشته و احکام را وارونه نکرده است و ثانياً اسلام دين کاملي است و پس از يهود و مسيحيت پديد آمده و خداوند به علت رشد و تکامل انديشه ها و لياقت انسان به حفظ و نگهداري ميراث ديني و فرهنگي آن را دين خاتم قرار داده و تا روز قيامت بايد قادر به اداره بشر و تأمين سعادت او باشد.
5- نظام تربيتي اسلام توحيدي است يعني چه؟
به اين معني که براي خلق و امر، يا آفرينش و کارگرداني، يک خدا قائليم و خط ثثليت (سه خدايي) يا ثنويت (دوگانه پرستي) در انديشه هاي تربيتي اسلام مردود است.
6- نظام تربيتي اسلام، اسلامي است يعني چه؟
ما به دنبال آن خدا و الهي هستيم که اسلام، معرف آن است و صفاتي که براي خدا قائليم بر اساس وصفي است که قرآن و نسبت از آن سخن گفته اند. خداي ما واحد، عليم و خبير، سميع و بصير، قادر و مريد و مدرک وحي و صمد و سرمد است.
7- نظام تربيتي اسلام، فطري است يعني چه؟
يعني الله و معبودي که براي ما تربيتي معين کرده، همان الله و خالقي است که ما را آفريده و فطرت ما را پديد آورده است. فطرت نيرويي در عمق وجود ماست که پيچيده و مرموز است و ما را به سوي حقيقت دوستي، عدالت خواهي، زيبايي، آزادي طلبي و ... سوق مي دهد.
8- نظام تربيتي اسلام، معنوي است يعني چه؟
يعني نظام الهي تربيت در اسلام تنها به ماديات عنايت ندارد که معنويت نيز رکني از ارکان حيات انساني است. در همه امور، در همه رفتار و گفتار و کردار بايد خدا مورد نظر باشد. در همه اعمال که در اسلام رنگ و هواي عبادت دارد بايد مقصد رضاي خداوند باشد.
9- نظام تربيتي اسلام جاودانه است يعني چه؟
بالاخره نظام الهي، نظامي جاودانه است، زيرا از سوي خداوند بر پيامبر ما نازل شده که او خاتم پيامبران است. به فرموده قرآن و به اعتقاد همه مسلمين پس از او پيامبري نخواهد آمد. پس از او پيامبري نخواهد آمد. پس حکم اسلام، دستورات قرآن، جهت دهيهاي سنت اسلامي براي هميشه تا قيام قيامت براي بشريت جاري خواهد بود.
10- دين را تعريف کنيد.
مجموعه قواعد و مقررات، تعاليم و احکامي است که از جانب خدا براي هدايت بشر به زندگي سعادتمندانه فرستاده شده است.
11- خداوند چند گونه هدايت قرار داده است؟ شرح دهيد.
يکي راهنمايي ذاتي و سرشتي که خاص انسان نيست، گياه و حيوان و حتي ذرات عالم وجود نيز از آن بهره مند هستند. اينکه انسان، حيوان و گياه رشد مي کنند، خود نمونه اي از هدايت ذاتي و تکويني است.
ديگر، هدايت تشريعي است که آن مخصوص انسان است و اساس آن دين است که خداوند براي راهنمايي بشر به خوب زيستن و نيکو اداي وظيفه کردن، پيامبراني را براي افراد عاقل اعزام داشته تا راه و روش زندگي را به او بياموزد.
12- هاديان در نظام تربيتي اسلامي چه کساني هستند؟ بيان کنيد.
خداوند که خالق و آفريدگار بشر است، هادي و راهنماي او به زندگي سعادتمندانه و خط صواب است.
پيامبران الهي نيز براي هدايت بشر آمده اند. معلماني بي مزد و بي منت که دستور کار و هدايت خود را از خدا گرفته و آن را به امت خويش ابلاغ نموده اند.
قرآني که امروز در دست ماست، از جانب خدا و براي هدايت مردم نازل شده است. در نظام تربيتي اسلام معلمان و مربيان، پدران و مادران و واعظان و دانايان، دعوت کنندگان به معروف و نهي کنندگان از منکر، در واقع هاديان و راهنمايان افرادند. فطرت بشر، هادي او به سوي خير، صداقت، پاکي، عدالت و تقوا است.
13- نظام تربيتي اسلام پوياست، يعني چه؟
پويا به مفهوم رفتن، حرکت کردن، دويدن و شتاب کردن است و نيز حرکت توأم با چالاکي است و وقتي صفت پويا را درباره کسي به کار مي بريم غرض آن است که او ايستا و متوقف نيست، پيوسته در حرکت و تلاش براي يافتن به دست آوردن و راه و رسم جديد را شناختن است.
14- امام علي (عليه السلام) فرموده: "به گوينده ننگريد بلکه به گفتار بنگريد" يعني چه؟
اين سخن خود حکايت از پويايي دارد. مي خواهد بگويد درباره سخن بينديشد و جوانب و ابعاد آن را خوب در نظر آوريد.
15- حکمت يعني چه؟
حکمت شامل دانش استوار، فهم و سخن محکم است. در بينش اسلامي گمشده مؤمن است و هرکس که آن را يافت مالک و صاحب آن مي گردد و بر اين اساس، بايد به جستجوي حکمت رفت و آمد آن را به دست آورد.
16- عقل در اسلام داراي چه ارزش و بهايي است؟
عقل از نظر اسلام، پايه و مايه پذيرشها، طردها، راهنماي آدمي به سوي سعادت و وادارنده آدمي به طي طريق در راهي است که فرجام آن خير و نجات است. اين عقل ماست که ما را وا ميدارد بپذيريم و باور کنيم که جهان را صانعي است که همان خداي بزرگ است.
17- کار عقل در زمينه کليات و جزئيات امور چيست؟ بيان کنيد.
کار عقل ادراک کليات است و در درک مسايل جزئي و جنبي هميشه نمي تواند رأي و نظر بدهد. مثلاً عقل حکم مي کند که بايد جهان را آفريدگاري باشد، انسان بايد خالقي داشته باشد، انسان در اين جهان، بدون تکليف و مسؤوليت نيست. اگر مسؤوليتي و تکليفي باشد حساب و کتابي لازم است.
18- اسلام يک آيين انقلابي است، يعني چه؟
اسلام يک مذهب و يک آيين انقلابي است و به گفته يکي از بزرگان جهان اسلام محال است اسلام وارد ذهن و انديشه اي شود و در آن دگرگوني انقلاب پديد نياورد و شما نمونه ها و موارد آن را در صدر اسلام و در زمان شخص پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و پس از او در عصر خلفا و امامان معصوم مي بينيد.
19- اسلام در زندگي اجتماعي مردم چه تحول بنيادي پديد آورد؟ بيان کنيد.
نظام تربيتي اسلام، در اين عرصه نيز تحولي بنيادي پديد آورد. خانواده را مقدس معرفي کرد و براي تشکيل آن سفارش و توصيه بسيار کرد. زن و شوهر را در دست يکديگر چون امانت خدايي معرفي کرد و با همين نيت و انديشه دستشان را در دست يکديگر قرار داد.
20- نظام تربيتي اسلام در عرصه اقتصادي چه تحولي پديد آورد؟ بيان کنيد.
نظام تربيتي اسلام در جنبه هاي اقتصادي نيز انقلاب و تحول بنيادي پديد آورد. کار و توليد مشروع را امري مقدس و وظيفه اي همگاني معرفي کرد، مالکيت درآمد را محترم و مقدس شمرد و مردم را بر مال خود مسلط دانست. مصرف را تحت ضابطه قرار داد آنچنان که مصرفها در عين مشروعيت منبع، از اسراف و زياده روي دور و برکنار باشد، در آن تبذير به معني ريخت و پاش نباشد.
21- نظام تربيتي اسلام تزکيه را بر تعليم مقدم کرد، يعني چه؟
يعني شرف را بر کسب مدرک و عنوان تحصيلي تقدم دارد. اگر امر زندگي و تحصيل انسان بين دو مسأله داير باشد، با مدرسه رفتن و کسب معلومات ولي به بهاي از دست دادن شرافت وعفت و تقوا و يا سالم ماندن شرافت و عفت و تقواي آدمي ولي به بهاي عدم کسب علم و مدرک تحصيلي. نظام تربيتي اسلام افراد را چنان تربيت مي کند که براي شرف و تقواي خود بهاي برتري قائل باشند و در سطوح بالاي علم و تحصيل، نخست خود را از آلودگيها و مفاسد برهانند و خويش را تزکيه کنند و آنگاه به کسب علم بپردازند که علم هميشه چون اسلحه و چراغ است و چون به دست نااهل افتد خطرآفرين خواهد شد.

پرسش و پاسخهايي پيرامون همگاني بودن تعليم و تربيت

1- نظام تربيتي اسلام داراي جنبه همگاني است يعني چه؟
تعاليم و احکام نظام تربيتي اسلام براي همه انسانهايي است که در کران تا کران جهان زندگي مي کنند و براي همه افراد تا روز انقراض نسل بشر است. ديني است خاتم، که پس از آن آيين ديگري از سوي پروردگار براي انسانها نمي آيد. اين تعاليم و دستور العملها هم داراي جامعيت و کمالند و هم داراي جنبه ظرافت، رشد و زايندگي. براي همه جنبه ها و ابعاد زندگي آدمي برنامه و دستور العمل دارند و هم براي امور انسان در زندگي، شامل جنبه هاي مربوط به حکومت و اقتصاد، اجتماع و فرهنگ، قضاوت و اخلاق.
2- برنامه تربيتي اسلام چه ساعاتي از عمر ما را شامل مي شود؟ شرح دهيد.
صبحگاهان از همان لحظه اول که از خواب بيدار مي شويم و هوشيار مي گرديم براي ما راهنمايي و برنامه دارد، تا زمان صبحانه خوردن ما، لباس پوشيدن ما، از خانه خارج شدن ما، به سر کار رفتن ما، نحوه کار و توليد ما، معاشرت و برخورد ما با مردم، بازگشت به خانه، معاشرت ما با اهل خانه، عبادت ما، خواب و استراحت ما، مصرف ما، ذخيره ما، ذکر و زمزمه هاي ما، کيفيت خفتن ما و ...
3- خداي اسلام و رابطه او را با انسان معرفي کنيد.
خداي اسلام هيچگاه دور از دسترس نيست و دمي هم از ما غافل نيست. هر آنگاه او را بخوانيم سخن ما را مي شنود و هر عملي که انجام دهيم ما را مي بيند و اين مسأله اي نيست که خاص فردي و يا جمعي معين باشد. همگان در چنين وضع و شرايطي هستند.
4- کليات تعاليم اسلامي شامل همه افراد است يعني چه؟
هر فردي از افراد بشر، در هر نقطه و منطقه اي که زندگي کند، در هر وضع و موقعيتي که باشد، در هر سني که زندگي را در آن بگذراند، مي تواند تحت پوشش نظام تربيتي اسلام قرار گيرد. درست است که تعداد افراد در جامعه بسيارند و هر فردي براي خود دنياي ويژه است ولي در پيشگاه خداوند براي هر انساني دفتري جداگانه و پرونده اي خاص است و آدمي در عين بهره گيري از کليات مربوط به نظام تربيتي اسلام، از جنبه هاي مربوط به شرايط اختصاصي بهره مي گيرد.
5- مراحل تربيت در اسلام شامل چه قسمتهايي است؟ بيان کنيد.
شامل سه مرحله عمده است:
1- هفت سال اول عمر را دوره سيادت (آقايي) يا دوران حريت (آزادي) نامگذاري کرده اند.
2- هفت سال دوم را دوره عبوديت نام گذارده اند.
3- هفت سال سوم، دوران وزارت نام دارد. غرض آن است که آدمي در آن سن و سال بايد ملازم و همراه باشد.
6- در هفت سال اول عمر چه اصولي بايد مورد نظر باشند؟ پنج مورد را بيان کنيد.
- اصل مراقبت و پاسداري از کودک، بدان خاطر که او به رعايت مصالح خويش آگاه نيست.
- اصل توسعه خودشناسي و آگاهي افراد از ابعاد وجودي و به کارگيري مناسب اعضا و حواس.
- اصل توسعه جهان شناسي و آشنايي او با پديده هاي جمادي، گياهي، جانوري، مايعات.
- اصل خداشناسي و توجه دادن او به خالقيت و رازقيت و شاهد بودن خداوند در امور.
- اصل آشنايي با مسؤوليت در برابر والدين، مردم، پديده ها و در نهايت پروردگار.
7- براي هفت سال اول عمر، چه برنامه هايي مورد نظر است؟ پنج مورد را بيان کنيد.
برنامه هاي بهداشتي: شامل نظافت، ششتشوي دست و صورت و ...؛ برنامه هاي معاشرتي: شامل طرز برخورد با پدر، مادر، اعضاي خانواده ...؛ برنامه هاي ايمني: مثل عدم خطر آفريني با چاقو، کبريت؛ برنامه هاي مربوط به ايمني در خيابان؛ برنامه هاي ديني
8- اساس تربيت در 7 سال دوم عمر کدام است؟ پنج مورد را بيان کنيد.
- رشد و پرورش تن، توسعه مهارتهاي بدني، آموزش شيوه هاي حفظ سلامت، ايجاد عادات بهداشتي؛
- رشد و پرورش ذهن، پرورش تفکر و توسعه، گسترش استدلال، پرورش حافظه و بازشناسي و تشخيص؛
- رشد و پرورش عاطفه، اصلاح ترسهاي موهوم، تعديل خشم، جهت داري عواطف، علاقه مندي به يادگيري؛
- رشد و پرورش روان، توسعه وجدان، ميل به حقيقت جويي، به کارگيري از آزاديهاي مشروع و مشروط؛
- اصلاح و توسعه رفتار تکلمي، تقويت زبان و ادبيات، آموزش خواندن و نوشتن، توسعه توان تفهيم و تفاهم؛
9- اساس تربيت در 7 سال سوم عمر را شرح دهيد؟ (5 مورد)
- زمينه سازي و هشداردهي براي داشتن تعادل رواني، تعديل تمايلات، ارضاي متعادل هوسها؛
- آشنا کردن به اسرار طبيعت و کشف روابط انسان با طبيعت و کيفيت بهره گيري و استخدام آنها؛
- توجه دادن به اخلاق و پاکي و فضيلت و زمينه سازي براي انطباق با ارزشها و داشتن رفتاري اخلاقي؛
- توجه دادن به ارزشهاي ديني و ايجاد فهم و عادت به رعايت تعاليم و موازين آن و پاي بندي به مذهب؛
- آموزش مفاهيم روابط و ارتباطات بين المللي و اهميت آن و علاقه مندي به استقلال و عدم وابستگي؛
10- آيا تربيت در ديگر مراحل عمر هم وجود دارد؟
تربيت همگاني در اسلام، ديگر مراحل عمر را نيز در بر مي گيرد. آدمي پس از گذر از دوران کودکي و نوجواني، به مرحله جواني و سپس به مراحل ميانسالي، بزرگسالي و پيري و سالمندي مي رسد و چنان نيست که در آن مراحل، از تربيت بي نياز باشد. اصولاً يکي از مرزهاي بعثت انبيا براي همه افراد در سنين مختلف اين است که انسانها در هر سن و سالي و در هر مرحله اي از عمر که باشند باز هم نياز به تربيت مداوم و پي در پي دارند.
11- اصل بازسازي و سازندگي را شرح دهيد؟
اصل بازسازي و دوباره سازي شخصيت، به اين معني که اگر در مسير زندگي از خط صواب، دور منحرف شده دوباره از راه استغفار و توبه و ششتشوي گناهان خويش، را در خط صواب، قرار دهد. اگر نارسايي و نقصي در کار و برنامه زندگي اوست آن را اصلاح و ترميم کند.
12- معلم از نظر اسلام داراي چه وظايفي است؟
- تعليم که در آن آموزشهاي گوناگون از قرآن، از دانشها، از تاريخ و کلاً دستورالعمل زندگي صورت مي گيرد.
- تزکيه به معني پيراستن آدمي از عوامل فساد و انحراف و آراستن او به فضايل و پاکيها.
- رهايي از همه عوامل و شرايط که آدمي را در بند مي کنند و سد راه رشد و پيشرفت او هستند.
- امامت به معني رهبري و الگويي که افراد از راه و رسم و عمل والدين و مربيان درس مي گيرند.
- رسالت و در آن انجام وظيفه دعوت به پاکيها، ابلاغ حق و قيام آموزي در انجام وظايف.
- مراقبت و نظارت و نصيحت و وعظ و امر به معروف و نهي از منکر.
- حرکت بخشي به سوي مقصد و هدف الهي و عبوديت که رمز آفرينش است.
منبع:www2.irib.ir
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image