بخش عمده سلامت از جان و روان ما سرچشمه ميگيرد واين جسم، آسودگي و آرامش خود را زماني مييابد كه انديشهاي آرام و ذهني دور از اضطراب داشته باشد و دچار دغدغه سود و زيان و ارزشهاي اعتباري خود ساخته جامعه نباشد.آمارها از افسردگي بيش از حد مردم ميگويند. چرا افسردهايم؟ چرا مضطربيم؟ چگونه زندگي ميكنيم كه آنقدر در فشاريم؟ با چه كسي و با چه چيز خود را مقايسه ميكنيم؟ آيا هيچ فكر كردهايد كه زيركي، مرد رندي، فرصت طلبي، نان به نرخ روز خوردن و اينگونه زيركيها است كه دراين آشوبيكه به اسم زندگي روزهاي ما را پر ميكند و ما را از خودمان غافل ميكند نميگذارند ما نيكبختي را حس كنيم؟ نميگذارند كه ما آسوده باشيم، آرامش داشته باشيم و نكته مهماينكه هميشه فكر ميكنيم اين ديگراناند كه راه را به آسايش و راحت ما ميبندند. در تقابل بودن، مقايسه كردن و سبقت گرفتن است كه راه ما را به آرامش ميبندد. در جايي كه انسان در برابر و تقابل با انسان ديگر نيست، جاهطلبي، زد و بند و تن به خفت و حقارت دادن هم نيست...
دانكه آنكو نيكبخت و محرم است
زيركي ز ابليس و عشق از آدم است