محصولات
دریافت کاتالوگ محصولات
پورتال ایمن
سیستم آرشیو اسناد
سیستم پشتیبانی (Ticketing)
سیستم مدیریت جلسات
سیستم مدیریت وظایف
سیستم پورتال داخلی ویژه همکاران
سیستم تولید و مدیریت وب سایت
سیستم اتوماسیون اداری
سیستم مدیریت فروشگاه
سیستم گفتگوی آنلاین (پشتیبانی)
نرم افزار های اندروید
فروشگاه
جستجوی محصولات
همه محصولات
بانک شماره موبایل
گالری تصویری فایل PSD
گالری تصویری فایل افتر افکت
سیستم پیامک
عضویت رایگان در سامانه
ورود به سامانه پیامک
ارسال به BTS ایرانسل
امکانات سامانه پیامک
وب سرویس رایگان پیامک
سرویس HTTP پیامک رایگان
افزونه ورد پرس
نرم افزار ویندوزی پیامک
خرید خط هزار و تلفن ثابت
عمومی
اخبار
تقویم تاریخ
نرم افزارهای موبایل
مقالات
معرفی سایت
درباره ما
پرسش و پاسخ
ارسال تیکت
اطلاعات تماس
درباره ما
پرسش و پاسخ
آموزش برنامه نویسی
سفارش تبلیغ اندروید
Type
All
کامپيوتر
دنياي فن آوري
جستجو در محصولات
14 اسفند 1387 / 6 ربيع الاول 1430 / 4 مارس 2009
-(0 Body)
14 اسفند 1387 / 6 ربيع الاول 1430 / 4 مارس 2009
Visitor 435
Category:
دنياي فن آوري
1) 14اسفندماه سال1235هجري شمسي:
نمايندگان ايران و انگليس درفرانسه معاهده پاريس را امضا كردند. درآن زمان انگلستان ازروابط ايران و روسيه ناخشنود بود و قصد داشت با دولت ايران روابط بهتري داشته باشد؛ ازاين رو با تحريكات خود درافغانستان كه تحت حاكميت ايران بود شورشهايي برپا كرد. چون قواي ايران درصدد دفاع برآمد، انگلستان ابتدا جزيره خارك را تصرف و سپس دربندربوشهرنيرو پياده كرد. نظاميان انگليسي به شيرازو اهوازنيزحمله كردند. بدين ترتيب وقتي كه خبرپيشروي نيروهاي انگليسي درجنوب به ناصرالدين شاه رسيد او پذيرفت كه نماينده ايران با ميانجيگري دولت فرانسه معاهده صلح پاريس را با نماينده ايران با ميانجيگري دولت فرانسه معاهده صلح پاريس را با نماينده دولت انگليس امضا كند. به موجب اين معاهده هرات و ديگر بخشهاي افغانستان ازقشون ايران خالي شد. مهمترين پيامد معاهده پاريس نفوذ دريايي انگلستان درخليج فارس و درياي عمان بود.
2) 14اسفندماه سال1345ميلادي:
دكترمحمد مصدق نخست وزيرو سياستمدارايران بدرود حيات گفت. دكترمصدق درسال1303شمسي درمقام نماينده مردم تهران به مجلس پنجم راه يافت ولي دردوره بعد ازسياست كناره گرفت. او دراين زمان مدتي درتوقيف شهرباني بود اما پس ازآزادي دردورههاي 14و 16 مجلس بارديگرنماينده مردم تهران بود و دراين دوره ازفعاليت سياسي خود براي بازپس گرفتن حقوق مردم ايران ازشركت نفت انگليس تلاش گستردهاي كرد. دكترمصدق درسال1332شمسي پس ازحوادث 30تيربه نخست وزيري انتخاب شد اما دراثناي كودتاي اِمريكايي1332دستگيرو زنداني شد. مصدق پس ازمحاكمه به سه سال زندان محكوم شد و بعد ازآن هم بحالت تبعيد درقريه احمد آباد بسربرد. دكترمصدق پس ازمرگ درمنزل خود دراحمد آباد بخاك سپرده شد.
3) 14اسفندماه سال1357هجري شمسي:
فرمان حضرت امام (ره) مبني برتشكيل كميته امداد صادرشد. اين نهاد براي ايجاد رفاه و برقراري تسهيلاتي درامركمك رساني به محرومان و مستضعفان جامعه دايرشد. گفتني است كه اين نهاد انقلابي اكنون بنام كميته امداد امام خميني مشغول فعاليت است.
4) 14اسفندماه سال1369هجري شمسي:
دكترعلي شفايي استاد فلسفه در59 سالگي درگذشت. ايشان علاوه برسالها تدريس دردانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه فردوسي مشهد سه سال نيزرياست اين دانشكده را به عهده داشت. ازآثاردكترعلي شفايي «علم و فلسفه» را ميتوان نام برد كه شامل تحقيقات گسترده ايشان درزمينه فلسفه ملاصدرا است.
5) روز احسان و نيکوکاري :
در 14 اسفندماه 1357 هجري شمسي فرمان امام خميني (ره) مبني بر تشكيل كميته امداد صادر شد. اين نهاد براي ايجاد رفاه و برقراري تسهيلاتي در امر كمك رساني به محرومان جامعه داير شد. گفتني است اين نهاد انقلابي اكنون بنام كميته امداد امام خميني مشغول فعاليت است.سابقه كميته امداد امام خميني (ره) به سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي ايران ـ حدوداً سالهاي 1342- 1343 باز مي گردد كه تعدادي از انقلابيون كه در زمره ياران امام (ره) بودند، ماموريت يافتند كه به خانواده هاي زندانيان، نيازمندان و مبارزين رسيدگي كنند. امدادگري بويژه در دوران اوج گيري انقلاب در طي سالهاي 57 – 56 كه اعتصاب و تحصن همه جا را فرا گرفت به منظور حمايت از اعتصاب كنندگان و زندانيان ادامه يافت.
6) 6ربيع الاول سال604هجري قمري:
« مولانا جلال الدين محمد مولوي» عارف، متفكرو شاعرپرآوازه ايراني متولد شد. او ازاهالي بلخ بود اما همراه پدربه قونيه رفت و ساليان متمادي دراين شهرزندگي كرد. مولانا درحلب و دمشق مسند وعظ و خطابه داشت. درقونيه تدريس مي كرد و دراين ايام بعد ازآشنايي با شمس تبريزي روحش پريشان و آشفته شد و تدريس را رهاكرد. مردم قونيه و شاگردان مولانا شمس را ازقونيه بيرون راندند اما بارديگر برپريشاني مولانا افزوده شد. سرانجام شمس به قونيه بازگشت اما درسال645هجري قمري ناپديد شد و تا ابد داغ هجراو بردل محزون مولانا نشست. ازآن پس مولوي به تهذيب نفس پرداخت و سرودن مثنوي را آغازكرد. ازديگرآثاراين شاعرپرآوازه «فيه مافيه، كليات شمس و مجالس سَبعِه» را مي توان نام برد.
7) 6ربيع الاول سال663هجري قمري:
« اَبهري سَمَرقندي» دانشمند بزرگ و رياضيدان مشهورايراني درگذشت. ابهري صاحب چندين اثرمهم است كه ازميان آنها« ايساغوجي» و« هِدايةُ الحِكمه» معروفترين كتابهاي او بشمارمي روند. براين دو اثر شرحهاي فراوان نوشته شده است اما شرح« شمسُ الدين احمد فناري» بر«ايساغوجي» و شرح« ميرحسين ميبدي» بر«هداية الحكمه» ازديگرشرحهاي ارزشمندتراست. ابهري سمرقندي سه رساله درهيئت و نجوم نيزازخود به يادگارگذاشته است.
8) مرگ "ارغون خان" ايلخان مغول پس از هفت سال حكومت در آذربايجان(690 ق):
پس از مرگ تگودار احمد، ارغون خان پسر اباقاخانِ مغول در هشترود آذربايجان به پادشاهي رسيد و پسر خود غازان را به فرمانروايى خراسان منصوب كرد. او در ابتدا، خواجه شمسالدين جويني را به علل دشمنيهاي سابق، بخشيد ولي پس از مدتي به دليل بدگويىهاي اطرافيان دستور قتل او را صادر نمود. پس از چندي ارغون خان، سعدالدولهي يهودي را كه پزشك دربار او بود به وزارت برگزيد و ديري نپاييد كه سعدالدوله، تمام مشاغل حساس را به خويشان يهودي خود سپرد. اين روند باعث نارضايتي مغولان شدند و از او بدگويي كردند. از اين جهت، هنگامي كه ارغون خان در بستر مرگ بود، دشمنان او بر سَرِ سعدالدوله و اطرافيان او ريخته و همهي آنها را از دَمِ تيغ گذراندند. شش روز پس از اين واقعه، ارغون خان مغول در ششم ربيعالاول سال 690 ق درگذشت.
9) ورود امين السلطان صدر اعظم محمد علي شاه قاجار به ايران(1325 ق):
با عزل مشيرالدوله از صدارت، محمدعلي شاه قاجار، امين السلطان را از فرنگ دعوت كرد و او را به مقام صدارت منصوب نمود. امين السلطان در قدم اول در صدد برآمد تا با همكاري نمايندگان معتدل مجلس، از روسيه قرض جديدي بگيرد. ليكن وُكَلاي تندرو مخصوصاً نمايندگان آذربايجان نه تنها مانع انجام طرح او شدند بلكه به مخالفت با او پرداختند. به دنبال اين اختلافات، طولي نكشيد كه امينالسلطان در رجب سال 1325 به دست يكي از فداييان مشروطه خواه به قتل رسيد.
10) چهارم مارس سال1848ميلادي:
قيامهاي آزاديخواهان مجاربرضدّ دولت اتريش آغازشد. سياست ارتجاعي و استبدادي قرنيخ موجب بروزانقلابهاي سال1848ميلادي دراكثرنقاط غيرآلماني امپراتوري اتريش ازجمله مجارستان شده بود. درآوريل 1849ميلادي فعاليت انقلابيون مجاربه اوج خود رسيد و با وجود تهديد دولت مركزي به حمله نظامي، آنان همچنان فعاليت خود را ادامه دادند. سرانجام اتريش با كمك روسيه انقلاب را سركوب كرد و انقلابيون به اهداف خود دست نيافتند.
11) تولد "ويليام تامسون" معروف به "لُرد كلوين" فيزيكدان انگليسي (1824م):
ويليام تامسون ملقَّب به لُرد كِلوين، رياضيدان و فيزيكدان انگليسي، در چهارم مارس 1824م در شهر بلفاست در ايرلند به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود راهي پاريس شد و زير نظر يكي از فيزيكدانان عصر، به كار در آزمايشگاه پرداخت. ويليام تامسون در سالهاي بعد تحقيقات وسيعي درباره حرارت و برق در علم فيزيك انجام داد و در تكنولوژي انتقال پيام از زير دريا ابداعاتي به عمل آورد كه در نهايت موفق به اختراع تلگراف زيردريايى شد. تامسون در تحقيقات خود، نظريههاي دانشمندان معاصر خويش در مورد حرارت را جمعآوري و تنظيم كرد. اين فيزيكدان بزرگ، بعدها به سبب خدمات فراواني كه به دنياي علم و دانش كرد به درجات بالا و القاب سِر و لُرد كِلوين نائل آمد و در سال 1890م رئيس انجمن سلطنتي انگليس شد. همچنين درجهبندي معروف كلوين براي سنجش دما به نام او نامگذاري شده است. لُرد كلوين سرانجام در بيست و هفتم اكتبر 1907م در هشتاد و سه سالگي درگذشت.
12) امضاء قرارداد ننگين خروج ايران از هرات در زمان ناصرالدين شاه قاجار (1857م):
هنگامي كه انگلستان در سال 1856م درگير جنگ كريمه در اروپا بود، ناصرالدين شاه قاجار، به تحريك و تشويق روسها كه در جنگ كريمه با انگليسيها درگير شده بودند به هرات لشكركشي كرد و با استفاده از گرفتاري انگليس اين شهر را در اول نوامبر 1856م به تصرف خود در آورد. دولت انگليس در همان روز كه هرات به تصرف نيروهاي ايران درآمد، به ايران اعلان جنگ داد. بلافاصله هشت كشتي جنگي انگليس با تعدادي كشتيهاي بخاري و بادي به حركت در آمده و در چهارم دسامبر همان سال، بنادر و جزاير ايران را در خليج فارس مورد حمله قرار دادند. در نتيجه تا پايان سال، جزيره خارك و بندر بوشهر به تصرف نيروهاي انگليسي در آمد و در ژانويه سال 1857م، سربازان انگليسي و هندي با پيشروي در داخل خاك ايران، تا ناحيه كرمان پيش رفتند. در همين احوال، قواي انگليس در حوالي خرمشهر پياده شدند و كشتيهاي جنگي آنان، اهواز را به تصرف خود در آوردند. ناصرالدين شاه كه از عاقبت كار بيمناك شده بود، با اعزام نمايندهاي به پاريس، خواستار ميانجيگري فرانسه در اين زمينه گرديد. در نتيجه قراردادي در چهارم مارس 1857م منعقد شد كه به موجب آن، دولت ايران تعهد داد كه در برابر خروج نيروهاي انگليس، از ايران، بيدرنگ هرات را تخليه و از هرگونه ادعاي حاكميت و سلطنت بر افغانستان صرف نظر نمايد و ثانياً بندرعباس و چابهار را در ازاء مبلغ ناچيزي اجاره، به واليِ مسقَط در كشور عُمان واگذار كند. بند دوم، موضوعي بود كه به هيچ وجه ارتباطي به اختلافات ايران و انگليس نداشت. با اين حال دولت هراسان ايران، بلافاصله اين قرارداد ننگين را پذيرفت و ناصرالدين شاه بدون اخذ هيچ نتيجهاي، با سرافكندگي، دستور عقبنشيني نيروهاي ايران از افغانستان را صادر كرد. از اين زمان بود كه افغانستان به كلي از ايران، جدا شد و افغانستان تحت الحمايه انگلستان قرار گرفت.
13) انحلال جبهه نجات اسلامي توسط دولت الجزاير (1992م):
پس از آنكه انتخابات پارلماني الجزاير در دسامبر 1991م با روي كار آمدن مجدد شاذلي بن جديد و پيروزي گروههاي اسلامي پايان يافت، 188 كرسي از 430 كرسي پارلمان، توسط اسلام گرايان به ويژه جبهه نجات اسلامي اشغال شد. شاذلي بن جديد كه از پيروزي بنيادگرايان اسلامي احساس خطر ميكرد و از سوي نظاميان و گروههاي مخالف اسلامگرايان نيز به شدت تحت فشار بود، از مقام خود استعفا داد و جاي خود را به يك شوراي چهار نفره مركب از سه تن از افسران عاليرتبه ارتش و نخست وزير واگذار كرد. شوراي مزبور نيز در چهارم مارس 1992م، تشكيلات بنيادگرايان اسلامي را منحل كرد و آراء حدود چهارصد شهر و آبادي را كه اسلام گرايان در آنها به پيروزي رسيده بودند، باطل نمود. اين مساله، دامنه اختلافات بين دولت و اسلام گرايان را هر چه بيشتر گسترش داد و زد و خوردهاي خياباني را شدت بخشيد. اوج اين اختلافات، به قتل محمد بوضياف، سرپرست شوراي دولتي انجاميد و با انتصاب علي كافي به جاي او، شدت مخالفت عليه اسلام گرايان افزوده شد. اين اغتشاشات در طول سال 1993م نيز جريان داشت و نبردهاي خونين بين بنيادگرايان اسلامي و نيرهاي دولتي همچنان ادامه يافت. اين ناآراميها، كم و بيش تا پايان دهه 1990م ادامه يافت و از آن پس، آرامش بر الجزاير حاكم شد.
14) اعتصاب دو ماهه كارگران معادن زغال سنگ آمريكا:
چهارم مارس سال 1950 كارگران اعتصابي زغال سنگ آمريكا پس از دو ماه به اعتصاب خود كه در فصل سرما صورت گرفته بود پايان دادند. در طول اعتصاب ، مداخله ارتش و تهديدهاي ديگر نتوانست اين كارگران و اتحاديه هاي آنان را كه خواهان دستمزد بالاتر و مزاياي رفاهي بيشتر بودند وادار به شكستن اعتصاب كند. اين اعتصاب به صنايع آمريكا زيان فراوان وارد ساخت. اين كارگران پس از موافقت با قسمتي از درخواستهايشان از پنجم مارس 1950 به معادن باز گشتند .
/خ
Add Comments
Name:
Email:
*
User Comments:
SecurityCode: