جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
بسررشته امور زندگي خود را در دست بگيريد
-(3 Body) 
بسررشته امور زندگي خود را در دست بگيريد
Visitor 456
Category: دنياي فن آوري
تنها محدوديت تحقق بخشيدن فردا، ترديدهاي امروز ماست. بياييد با ايمان راسخ به جلو حرکت کنيم.
-فرانکلين ديلائو روزولت

واقعيت بزرگ

«مي توانيد آنچه را که نياز داريد، بياموزيد.مي توانيد به همه هدفهايتان جامه عمل بپوشانيد.»اين اصل راهي در اختيار شما مي گذارد تا کنترل کامل آينده خود را در اختيار بگيريد. وقتي جوان بودم و تلاش مي کردم، وقتي شکست مي خوردم و ناراحت مي شدم، اين اصل زندگي مرا متحول ساخت.
به عنوان يک قاعده کلي، کسي باهوش تر از شما نيست، کسي بهتر از شما وجود ندارد. صرف اينکه کسي موفق تر و بهتر از شما کار مي کند، بدين معنا نيست که او از شما بهتر است. تنها معنايش اين است که آموخته در زمينه خاصي قبل از شما راه موفقيت را شناسايي کند. و هر کاري که ديگران کرده اند شما هم به احتمال زياد مي توانيد انجام بدهيد. محدوديتها اندک اند.
اين قاعده راحتي نيست، اما شخصاً ساده است. شما هم مي توانيد براي رسيدن به هدفهايتان آنچه را که لازم داريد، بياموزيد.

آنچه را که نياز داريد، بياموزيد

هر بار به زمينه کاري جديدي وارد شدم، درباره آن رشته کاري آنچه را که مي توانستم، آموختم. و بعداً آموخته هايم را در اسرع وقت به کار گرفتم. ابتدا، به سروقت کتابهاي کتابخانه محلي رفتم. بعد کتابهاي مورد نيازم را خريداري کردم و براي خود کتابخانه شخصي درست کردم. به هر نواري که به دردم مي خورد گوش دادم. در هر همايشي که لازم بود شرکت کردم.
وقتي 31 ساله بودم، خود را براي ورود به دانشگاه و درس خواندن آماده کردم.هزاران ساعت درس خواندم و مطالعه کردم تا در زمينه بازرگاني مدرک گرفتم. نظريه هاي اقتصادي خرد و کلان را آموختم، آمار و احتمالات را ياد گرفتم، بر علوم مديريت و حسابداري آگاهي پيدا کردم. بازاريابي را مطالعه کردم، با برنامه ريزي استراتژيک آشنا شدم. متعهد شدم که چيز ياد بگيرم.

راز بزرگ

فکر کردم که دير به مهماني آمده ام، فکر کردم همه مي دانند که يادگيري کليد موفقيت در آينده است.وقتي به اطرافم نگاه کردم، ديدم تنها معدودي کار مرا مي کنند. اغلب اشخاص با نوميدي کارشان را دنبال مي کردند. کارهايي را که دوست نداشتند، انجام مي دادند، حقوقي به مراتب کمتر از آنچه استحقاق داشتند دريافت مي نمودند.
توانستم به آنها راه را نشان بدهم. به هر کسي که گوش شنوا داشت، آموختم که براي رسيدن به هدفهايشان آنچه را که لازم دارند، مي توانند بياموزند. محدوديتي در کار نبود، اما به نظر مي رسيد که تنها معدودي گوش شنوا دارند.

دليل براي همه چيز

ما در جهان نظم داري زندگي مي کنيم. هر اتفاقي به دليلي مي افتد.وقتي ديدم اطرافيانم علاقه اي براي تغييردادن زندگي خود ندارند، سعي کردم دلايل اين رفتار آنها را پيدا کنم. و آنها را پيدا کردم.
روانشناسان و پژوهشگران سالها درباره روانشناسي موفقيت و شکست بررسي کرده اند.همه آنها به اين نتيجه رسيدند که دو مانع مهم ذهني وجود دارد که دستيابي به موفقيت را از بين مي برد. اولي، آن چيزي است که دکتر مارتين سليگمن، استاد دانشگاه پيسيلوانيا، در کتاب خوش بيني فرا گرفته شده، آن را «درماندگي آموخته شده» نام داده است. با توجه به بررسيهاي او، 80 درصد مردم با اين مشکل رو به رو هستند.براي جمع کثيري از مردم اين بزرگ ترين مانع آنها براي دستيابي به موفقيت است.

احساس گيرافتادگي

در نتيجه تجارب دوران کودکي، بخصوص در اثر انتقادهاي مخرب و تجربه هاي شکست و ناکامي اوليه، اشخاص به موقعيتي مي رسند که فکر مي کنند نمي توانند در زندگي خود تغيير به وجود آورند، و يا در زمينه هاي ديگري دست به کار شوند. جمع کثيري از مردم احساس مي کنند که اتفاقات بر سر آنها خراب مي شود. احساس مي کنند براي تأثيرگذاري در بهتر کردن زندگي شان کاري از آنها ساخته نيست. ناتواني فراگرفته شده ناشي از صرف فعل «نتوانستن» است.
اشخاص احساس مي کنند نمي توانند از وزن بدن خود بکاهند، نمي توانند شغل بهتري پيدا کنند، نمي توانند روابطشان را تغيير دهند يا آنها را بهتر بکنند،
نمي توانند بر درآمدهاي خود بيفزايند، نمي توانند دانش و مهارت بيشتري پيدا کنند، نمي توانند بسياري از کارهاي مورد علاقه شان را انجام بدهند. در گذشته بارها ناکام شده اند و در نتيجه باور کرده اند نمي توانند زندگي شان را به شکلي که مي خواهند تغيير بدهند. زندگي اينها اين گونه است که صبح از خواب بيدار بشوند، به سر کارشان بروند، با همکارانشان حرف بزنند، دوباره به خانه برگردند، شامشان را بخورند، چهار يا پنج ساعت تلويزيون تماشا کنند و دوباره به رختخواب بروند.

دام راحتي خيال

شرايط ذهني ديگري که اشخاص را به عقب نگه مي دارد قرار گرفتن در حيطه راحت يا راحتي خيال است. انسانها مخلوق عادت هستند.فعاليتي را شروع مي کنند و بعد نمي خواهند تغييري در آن به وجود آورند. ديري نمي گذرد که اينها از تغيير مي ترسند. گير مي کنند و هر چه بيشتر در اين حالت باقي بمانند، دشوارتر مي تواند زندگي شان را تغيير بدهند.
ناتواني فراگرفته شده، به همراه راحتي خيال، اشخاصي را تحويل جامعه مي دهند که ضعيف و درمانده هستند. اينها نمي توانند در زندگي خود تغيير معني داري به وجود آورند. شخص در اين زمان مترصد امنيت است و دنبال فرصت مناسب نمي گردد. او خود را قرباني حوادث ارزيابي مي کند.

محدوديت واقعي در کار نيست

اما واقعيت اين است که براي کاري که مي توانيد انجام دهيد محدوديتي در کار نيست. در محدوده عقل و منطق، هر کاري را که ديگران انجام داده اند، شما هم مي توانيد انجام بدهيد. اين حقيقت که مي توانيد هدف روشني براي خود در نظر بگيريد بدين معناست که به احتمال زياد از توانمندي فراواني براي دستيابي به آن برخورداريد. طبيعت به شما، بدون اينکه استعداد انجام دادن کاري را بدهد،
اشتياق سوزان براي رسيدن به خواسته هايتان نمي دهد.
اگر به زندگي خود فکر کنيد، به ياد مي آوريد آنچه را که به واقع مي خواستيد و براي به دست آوردنش تلاش کرديد، به آن دست يافتيد.

بزرگ ترين دشمنان ما

دو عامل مهمي که به احساس يأس و درماندگي منتهي مي شوند و مترصد آرامش خيال مي گردند، ترس و جهل اند. ترس بزرگ ترين دشمن شماست و هميشه هم بوده است. هراس و ترديد به خود مانع از آن مي شوند که به رؤياهاي بزرگ بينديشيد و به هدفهاي بزرگ دست پيدا کنيد.
به نظر مي رسد هر چه درباره موضوعي کمتر بدانيد، هراس بيشتري پيدا مي کنيد که در آن زمينه کاري صورت دهيد.جهل و ناداني مانع از آن مي شوند تا کاري را بهتر از آنچه امروز انجام مي دهيد انجام بدهيد. ترس و جهل يکديگر را تقويت مي کنند. اينها تأثير متقابلشان سبب مي شود که با فلج ذهني رو به رو گرديد.
اما به کشف حيرت انگيزي توجه کنيد. کسب علم و اطلاع درباره هر موضوعي بر اعتماد به نفس شما مي افزايد و از هراس شما در آن زمينه مي کاهد.وقتي دانش يا مهارت شما افزايش پيدا مي کند، به موقعيتي مي رسيد که دست به کار شويد و تغيير لازم را در خود ايجاد کنيد.نداشتن علم و اطلاع مانع از آن مي شود که براي تغييردادن شرايط کاري صورت دهيد.

هراسهايتان را خنثي کنيد

پادزهر هراس و جهل، آرزو و دانش است. تنها محدوديتي که با آن رو به رو هستيد، شدت ميل و آرزوي شماست. اگر به واقع خواهان چيزي باشيد، محدوديتي براي آنچه مي توانيد به دست آوريد وجود نخواهد داشت. و هر چه بيشتر درباره اين موضوع بدانيد، ميل شما براي انجام دادن کاري در آن زمينه
بيشتر مي شود. وقتي علم و اطلاعتان افزايش پيدا مي کند، اعتماد به نفس بيشتري به دست مي آوريد که مي توانيد آن کار را انجام بدهيد.
وقتي بر ميزان ميل و آرزوي خود مي افزاييد و علم و اطلاعتان را بيشتر مي کنيد، اثرات خود محدود کننده هراس و جهل را خنثي مي کنيد.
همراه با ميل و آرزو و دانش سرانجام جاي ترس و جهل را با شجاعت و اعتماد به نفس تغيير مي دهيد. هر چه درباره چيزي که برايتان مهم است بيشتر بياموزيد، شجاع بيشتري براي دستيابي به آن پيدا مي کنيد و با اطمينان بيشتري براي دستيابي به هدفتان حرکت مي کنيد.

شما مسئول هستيد

عمده ترين راه گشاي زندگي من زماني به دست آمد که دانستم مي توانم آنچه را که براي رسيدن به هدفم لازم دارم، بياموزم. دومين راه گشاي زندگي من زماني حاصل شد که دانستم در قبال خودم و آنچه برايم اتفاق مي افتد مسئول هستم. دانستم قرار نيست کسي براي من کاري بکند. اگر چيزي را مي خواهم، خود من مسئول هستم که براي تحقق آن خواسته تلاش کنم.

همه چيز به ذهن شما بستگي دارد

راه گشاي سوم زماني وارد عمل شد که دانستم زمينه ساز همه چيز ذهن است. هر کاري را که بکنيد، با انديشه اي آغاز مي شود. اگر مي خواهيد چيزي را در بيرون از خود تغيير بدهيد، ابتدا بايد انديشه درون خود را تغيير بدهيد. براي تغييردادن زندگي خود ابتدا بايد فکرتان را تغيير بدهيد.
شما با جرياني پيوسته از انديشه، احساس و تصاويري که از ذهنتان مي گذرد دنيايتان را خلق مي کنيد.شما با فکر و انديشه فعلي خود مي توانيد آينده خود را رقم بزنيد.

قانون باور

به خاطر داشته باشيد، آنچه را که با احساستان باور کنيد، تحقق پيدا مي کند. هر چه شدت باورتان بيشتر باشد، احساس بيشتري انباشت مي کنيد و اين تأثير بيشتري بر رفتار شما باقي مي گذارد.
اگر قطعاً بر اين باور باشيد که براي موفقيت خلق شده ايد و در هر شرايط به اين باور بچسبيد، هيچ عاملي نمي تواند مانع از آن شود که به موفقيت مورد نظرتان دست پيدا نکنيد.
اگر قطعاً معتقد باشيد که انسان خوبي هستيد و از توانمنديهاي سطح بالا بهره داريد، اين باور شما به تحقق مي پيوندد.
مي توانيد با نگاه کردن به کاري که انجام مي دهيد به باورهاي خود پي ببريد. رفتار بيروني شما نماد باورهاي دروني شماست.
يکي از بهترين راههاي پي بردن به باورهاي راستين خود اين است که ببينيد وقتي عصباني، ناراحت و يا تحت فشار هستيد، چگونه رفتار مي کنيد.

قانون انتظارات

قانون انتظارات مي گويد آنچه را که با اطمينان انتظار داشته باشيد، تحقق پيدا مي کند. انتظارات شما نگرشهاي شما را مشخص مي سازد و سبب مي شود که ديگران با شما به گونه اي رفتار کنند تا آنچه را در ذهن مي پرورانيد تحقق بخشيد. اگر انتظار داشته باشيد که موفق شويد، سرانجام به موفقيت خواهيد رسيد. اگر انتظار داشته باشيد که مشهور و سعادتمند شويد، مشهور و سعادتمند مي شويد. اگر انتظار داشته باشيد سالم و موفق شويد، سالم و موفق خواهيد شد. هميشه مثبت بينديشيد و مثبت حرف بزنيد. همه روزه صبح خود را با اين عبارت شروع کنيد: «معتقدم امروز اتفاق بسيار جالبي خواهد افتاد.»و بعد در تمام مدت روز بهترينها را انتظار داشته باشيد. اين را هم بدانيد هر اتفاقي، خوب يا بد، که برايتان بيفتد جنبه هاي مثبتي با خود دارد. وقتي با اين نگرش با زندگي
برخورد مي کنيد، از ثمرات و اثرات آن شگفت زده مي شويد.

انتظار مثبت

اشخاص موفق از خود انتظار مثبت دارند. انتظار دارند که پيشاپيش موفق شوند و بيشترمواقع اين اتفاق مي افتد. انتظار دارند که فروش بيشتري بکنند، انتظار دارند از هر تجربه درس ارزشمندي بياموزند. انتظار دارند که سرانجام به هدفهايشان دست پيدا کنند.
بهترين راه براي پيش بيني آينده، خلق کردن آن است. هر طور که به آينده نگاه کنيد، همان اتفاق مي افتد. اگر فرض را بر اين بگذاريد که از هر تجربه و حادثه اي در آينده بهره خواهيد گرفت، اين اتفاق برايتان مي افتد. اين گونه شادتر و خوش بين تر مي شويد.

قانون جذابيت

قانون جذابيت به اعتماد بسياري از مردم مهم ترين قانون است که موفقيت و شکست را رقم مي زند. اين قانون مي گويد شما يک آهن رباي زنده هستيد و اشخاص و شرايطي را به زندگي خود جلب مي کنيد که با افکار غالب شما هماهنگي داشته باشد.
براساس اين قانون، هر چه درباره چيزي که مي خواهيد بيشتر فکر کنيد، با احتمال بيشتري به آن دست پيدا مي کنيد. هر چه مطمئن تر شويد که به هدف خود در زندگي دست خواهيد يافت، اين اتفاق با احتمال بيشتري روي خواهد داد شما در حکم آهن ربايي هستيد که آنچه را بخواهيد، به خود جلب مي کنيد.

قانون همخواني و مطابقت

اين قانون مي گويد دنياي بيرون شما نمودي از دنياي درون شماست. به
آنچه در پيرامون خود نگاه کنيد، در واقع چيزي از آن در درونتان وجود دارد. دنياي بيروني ثروت، کار، روابط و سلامتي، تصاوير دورني شما را منعکس مي کنند. چيزي نمي تواند به طور دائم در زندگي شما باقي بماند، مگر آنکه در درون خود آن را بخواهيد.
براي داشتن روابط خوشايند تر، بايد به ديگران بيشتر محبت بکنيد. تنها در انديشه هم کافي نيست، بايد از صميم قلب ديگران را دوست بداريد. وقتي از درون انسان مهربان تري شويد، دنياي روابط شما تغيير خواهد کرد و گاه اين تغيير بلافاصله اتفاق مي افتد. براي اينکه در دنياي بيرون به لحاظ مالي موفق تر شويد، بايد در درون خود موفق تر گرديد. براي اينکه به سلامتي بيشتري برسيد، بايد در ذهن خودتان را موفق ببينيد.
دکتر ويليام جيمز، استاد دانشگاه هاروارد، در سال 1905، گفت: «بزرگ ترين انقلاب نسل من کشف اين نکته است که اشخاص با تغيير دادن نگرش ذهني خود، مي تواند جنبه هاي بيروني ذهن خود را تغيير بدهند.»

سررشته امور زندگي خود را در دست بگيريد

تنها يک چيز است که بر آن کنترل کامل داريد و آن محتواي ذهن شماست. تنها شما هستيد که مي توانيد تصميم بگيريد که به چه موضوعي مي خواهيد فکر کنيد. اين قدرت، اين کنترل، تنها چيزي است که براي خلق يک زندگي عالي براي خودتان به آن احتياج داريد.
قوانين باور، انتظارات، جذابيت و همخواني اگر به درست و آگاهانه به کار گرفته شوند، زندگي شما را متحول مي سازند.وقتي انديشه خود را درباره هدفهايتان تغيير بدهيد، باورها و اقداماتتان تغيير خواهند کرد. متوجه خواهيد شد براي تحقق بخشيدن به خواسته هاي خود کارهاي بيشتري را که به آن احتياج داريد، انجام مي دهيد.
شما پيوسته اميدوار مي شويد که اتفاقات خوشايندي برايتان بيفتد، و اين
اتفاق هم مي افتد. شما اشخاص و موقعيتهاي عالي را به خود جلب مي کنيد.دنياي بيرون شما با دنياي درونتان همخواني و مطابقت پيدا مي کند.
انسانهاي موفق از نگرش ذهني مثبت برخوردارند. انسانهاي موفق و ثروتمند ذهنيت موفق و ثروتمند دارند.اشخاص مهربان، صبور و آرام که با دوستان، آشنايان و افراد خانواده خود رابطه خوبي دارند، در انديشه و ذهن خود مهربان و پر محبت هستند. وقتي همان ذهنيت اشخاص موفق را در خود ايجاد کنيد، به زودي به نتايج و تجربه هاي آنها دست پيدا مي کنيد.

از همان جايي که هستيد شروع کنيد

ممکن است فکر کنيد که از تحصيلات، فرصتهاي مناسب و يا منابعي که ساير موفقها از آن برخوردارند بهره اي نداريد. نگران نباشيد. واقعيت اين است که اغلب مردم با امتيازات محدودي شروع مي کنند. حکايت موفق ترين انسانها، حکايت کساني است که با هيچ شروع کردند و به نتايج ارزشمند رسيدند.
من قبلاً به حال خودم تأسف مي خوردم براي اينکه در حالي به دوران بيست سالگي پا گذاشتم که بي پول بودم و تحصيلات خوب هم نداشتم، بعد دانستم که اغلب مردم بدون پول شروع مي کنند.بيشترين مطالبي که در دانشگاهها درس مي دهند، به درد همان دانشگاهاي مي خورد. وقتي از دانشگاه بيرون مي آييد، ديگر آنها به دردتان نمي خورند.
بعد از آن جهت به حال خود تأسف خوردم که ديدم از استعداد طبيعي که از آن بهره بگيرم نصيبي ندارم. نمي توانستم شغل خوبي پيدا کنم. بعد فهميدم اغلب مردم در اين زمينه هم حال و روز مرا دارند. دانستم اغلب مردم بارها و بارها تلاش مي کنند و شکست مي خورند تا سرانجام به موفقيت مي رسند.
واقعيت اين است که براي رسيدن به آنچه مي خواهيد، بايد تلاش کنيد و بدانيد که سرانجام به خواسته خود مي رسيد. همه در همين شرايط هستند.

دنياي شگفت انگيزي داريم

امروزه در دنياي شگفت انگيزي زندگي مي کنيم. احتمالاً اين بهترين دوران زندگي بشر است. در مقايسه با هر زماني، فرصتهاي مناسب بيشتري در اختيار داريد. هيچ محدوديتي براي رسيدن به خواسته هايتان وجود ندارد. تنها محدوديت آن محدوديتي است که خودتان براي خودتان در نظر مي گيريد.
احساس درماندگي فراگرفته شده و توجه به خيال راحت دو مانع مهمي هستند که نمي گذارند فکرتان را تغيير بدهيد.مانع از آن مي شوند که در رؤياهاي بزرگ فرو برويد و هدفهاي عالي براي خود در نظر بگيريد.
راه غلبه بر هراس و جهل، ميل و آرزو و دانش است. دو کيفيت مهمي که از داشتن آرزو و دانش نشئت مي گيرند شجاعت و اعتماد به نفس هستند که براي تحقق بخشيدن به هر خواسته اي به آن نياز داريد.
با تبديل کردن رؤياها به هدفها، به آنها تحقق مي بخشيد.آنچه را که به واقع مي خواهيد، مکتوب مي کنيد، زماني براي تحقق آن در نظر مي گيريد و درباره تلاشي که براي تحقق هدفتان لازم داريد تصميم مي گيريد. هدف و برنامه دستيابي به اين هدف را مکتوب کنيد و بعد همه روزه براي رسيدن به آن کاري صورت دهيد. پيشاپيش مصمم شويد که در هيچ شرايطي دست از تلاش برنخواهيد داشت و هرگز تسليم نخواهيد شد.

پيشرفت کنيد، بهانه سازي نکنيد

مارک تواين زماني نوشت:«براي شکست يک هزار بهانه مي آورند، اما هرگز يک دليل خوب ارئه نمي دهند.»
وقتي بهانه آوردن را متوقف کردم، شروع به پيشرفت کردم. وقتي ديگران را سرزنش نکردم و به حال خود تأسف نخوردم، به فکرم رسيد اقداماتي مي توانم انجام دهم که به موقعيت بهتري برسم. وقتي شروع به هدف گذاري کردم و براي تحقق آنها تلاش نمودم، احساس کردم سررشته امور زندگي ام را در دست
گرفته ام. وقتي آنچه را که بايد ياد مي گرفتم شروع به يادگيري کردم، در ساير زمينه هاي زندگي ام موفق تر شدم.و وقتي دستيابي به هدفهايم شروع شد، طرز فکرم به کلي تغيير کرد.

تغيير دادن زندگي

موفقيت موضوعي مربوط به درون است. موفقيت حالتي از ذهن است. در درون شما شروع مي شود و به زودي در دنياي بيرون شما منعکس مي گردد. وقتي فکرتان را تغيير مي دهيد و بهتر مي کنيد، به انسان بهتري تبديل مي گرديد. با داشتن رؤياهاي بزرگ، با در نظر گرفتن آينده اي جالب، تبديل به يک رهبر مي شويد. با مکتوب کردن هدفها و برنامه ريزي براي تحقق آنها، سررشته امور زندگي تان را در دست مي گيريد.

تمرينات عملي

01 از امروز تصميم بگيريد و مصمم شويد که 100 درصد مسئوليت در قبال زندگي خود را به دست بگيريد.به جاي بهانه آوردن، تصميم بگيريد که پيشرفت کنيد.
02 يک مورد را که در آن از واژه «نمي توانم»استفاده مي کنيد، شناسايي نماييد. حالا به اين موضوع توجه کنيد که تنها محدوديت موجود چيزي است که در ذهن شما وجود دارد.
03 در کدام بخش يا بخشهايي از زندگي به قدري موفق شده ايد که حاضر نيستيد از اين خيال راحت بيرون بياييد.
04 زمينه اي را شناسايي کنيد که هراس و ترديد مانع از آن مي شوند که نتوانيد به خواسته خود برسيد. تصور کنيد که در اين زمينه خاص موفقيت شما تضمين شده است. حالا چه کاري را به شکل متفاوت انجام مي دهيد؟
05 از کدام بهانه براي توجيه تصميم گيري نکردن و يا دست به کار نشدن براي رسيدن به هدفهايتان استفاده مي کنيد؟ اگر بهانه هايتان درست نبودند، چه اتفاقي مي افتاد؟
06 ميل و آرزو و دانش پادزهر هراس و ترديد هستند. چه مي توانيد بکنيد تا بلافاصله بر ميزان دانش خود بيفزاييد تا کاري را که لازم است، انجام بدهيد؟
07 زمينه مهم و کليدي زندگي خود را که با انديشه خود خلق کرده ايد شناسايي کنيد. چگونه مي توانيد با تغيير دادن انديشه خود در اين زمينه موفق تر گرديد؟
منبع:کتاب فکرتان را عوض کنيد تا زندگيتان تغيير کند
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image