جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
اعتياد ، ناقوس تباهي (2)
-(0 Body) 
اعتياد ، ناقوس تباهي (2)
Visitor 461
Category: دنياي فن آوري

5) اعتياد ، اژدهاي چند سر !!

اگر زماني ، اعتياد تنها به عنوان عادتي ناپسند شمرده مي شد كه گروهي بدان مبتلا و گرفتار بوده اند ، ليكن نگاه كنوني به اين موضوع ، نگاه ديگري است . امروزه اعتياد صرفاً به معناي عادت به مصرف مواداعتيادآور شمرده نمي شود بلكه بعنوان معضلي چندوجهي شمرده مي شود كه نه تنها جسم و روان انسان معتاد را تباه مي سازد ، بلكه با برجاي گذاشتن انواع عواقب و نتايج شوم و ناهنجار اجتماعي ، اقتصادي ، سياسي ، فرهنگي ، اخلاقي ، خانوادگي و … حيات جامعه را تهديد مي نمايد .
حقيقت اينست كه اعتياد و مسايل مرتبط با آن چندان با معضلاتي چون بزهكاري و اعمال غيرقانوني ، فحشاء ، بيماريهاي نوپديد مانند ايدز و هپاتيت و STD ( بيماريهاي مقاربتي ) ، ناهنجاريهاي اخلاقي ، طلاق ، خانواده هاي پرخطري كه خود كانون نابسامانيهايي مختلفي هستند و … درهم تنيده و مرتبط اندكه نمي توان آنها را از هم تفكيك و جدا نمود و درمان هركدام از اين بيماريهاي اجتماعي به تنهايي ميسور و مقدور نمي باشد .
تازه اين بخشي از افسانه اين اژدهاي مخوف است !! بعد سياسي و ورود قدرتمندان زورگوي جهان به فرايند اعتياد و قاچاق و توليد موادمخدر و سوءاستفاده هاي خيانت بار و ضدانساني آنان از اين رهگذر ، خود داستاني جانسوز است ! وقتي مي توان با آلوده كردن انسانهاي بااراده ، مصمم و توانمند يك جامعه ، آنها را به معتاداني خموده ، بي اراده و انگل تبديل نمود و هويت ، شخصيت ، غيرت و ارزشهاي ملي را از آنان گرفت ؛ وقتي مي توان از اين طريق نظام اجتماعي ، قوام خانوادگي ، استقلال اقتصادي ، رفاه اقتصادي ، ارزشهاي اخلاقي و … جامعه را نابود نمود ؛ قطعاً استكبار جهاني و دشمنان اين ملت آرام نخواهند ماند . جوانان غافلي كه پاي در دام و زنجير اعتياد نهاده اند ، آگاهانه و يا ناآگاهانه قدم در راهي نهاده كه دشمنان كشور را در رسيدن به اهدافشان كمك مي نمايد .
آري ، معتادان ، نوكران بي جيره و مواجب استعمار سياه و مخفي اند !!

6 ) اعتياد و خطري مضاعف !

بحث موادمخدر و ويژگيهاي خاص آن در حوزه توليد ، توزيع و پخش آنها از يكطرف و وابستگي جسمي و رواني معتادان به اينگونه مواد كه آنها را ناگزير به تهيه و مصرف مواد مورد استفاده به هر طريق و روشي مي نمايد ، مجال مناسبي را براي انواع سودجويي هاي اقتصادي ايجاد نموده است ! امروزه ، علاوه بر ميلياردها ريال پولي كه از راه توليد ، فرآوري و قاچاق مواد اعتيادآور به جيب مافياي قدرتمند اين حوزه سرازير مي گردد ، امكان تقلب و اضافه نمودن انواع و اقسام ناخالصي ها و مواد افزودني خطرناك و غيرمجاز به مواد مخدر ، شديداً توجه اين افراد سودجو را به خود جلب نموده است . در اين ميان آنچه آسيب مي بيند و تباه مي گردد ، معتاداني هستند كه بخاطر اعتيادشان ناچار به مصرف موادي اند كه به بهاي گزاف از طريق مراكز و مراجع غيرقانوني تهيه مي نمايند. تهيه موادمخدر در شرايط غير بهداشتي و كاملاً آلوده از يك سو و موادي كه صرفاً جهت سودجويي و كسب درآمد بيشتر به اين مواد اضافه مي گردد از سوي ديگر ، شرايط شديداً خطرناكي را پيش آورده است . امروزه ثابت گرديده است كه بخشي از عوارض جبران ناپذير مصرف موادمخدر مربوط به ناخالصي هاي همراه مي باشد . در حالي كه استفاده و اعتياد به موادمخدر خالص و سالم هيچگونه توجيه عقلي ندارد ، استفاده از مواد مخدري كه آلوده به انواع آلودگي ها ، ميكروب ها و ناخالصي هاي غيرمجاز ، خطرناك و حتي گاه مشمئزكننده ، ديوانگي محض است .

7 ) اعتياد و گرايش جوانان

اگرچه در مباحث روان شناسي و رفتارشناسي موارد متعددي را به عنوان عامل خطر( RISK FACTOR ) و زمينه ساز و مستعدكننده جهت تمايل افراد به موادمخدر معرفي و بحث مي گردد ، ليكن نكته اساسي و علت العلل كشيده شدن فرد به سمت و سوي اعتياد ، در خود فرد نهفته است . بدين معني كه جز درموارد استثنايي و نادر ، تا زماني كه انسان خود اراده نكند و تا خود نخواهد ، گرفتار منجلاب اعتياد نخواهد شد و اجباري در كار نيست . گرفتاراني كه تقصير را به گردن اين وآن مي اندازند و از بدي شرايط اجتماعي ، اقتصادي و خانوادگي و … گلايه دارند ( البته تا حدودي نيز حق دارند ) و براي توجيه اعتياد خود زمان و زمين را مقصر مي دانند ، غافل از قصور و تقصير خودشان هستند كه اتفاقاً علت اصلي گرفتاريشان مي باشد . اگر تنها و فقط علت گرايش معتادان به مواد مخدر شرايط اجتماعي و غيره بود ، پس چگونه است كه بسياري از جوانان سالم مانده اند . در حالي كه آنها نيز با شرايط مورد نظر مواجه اند و دست و پنجه نرم مي نمايند .
علل مختلف گرايش جوانان به اعتياد را مي توان در چندگروه اصلي دسته بندي نمود :

الف : عوامل شخصي

فراموش نكنيم كه دوران جواني و نوجواني ، دوراني خاص و به تعبيري حساسترين و در عين حال بحراني ترين دوران زندگي فرد است .
1- مشكلات مرتبط با فرايند بلوغ كه از ويژگيهاي دوران نوجواني و جواني است بدليل ضعف آموزش و فرهنگ عمومي كشورمان و نيزناتواني خانواده ها در ساماندهي و هدايت رفتار نوجوانان در مواجه با اين برهه از عمر ، براي بسياري از نوجوانان جامعه كابوسي نگران كننده گرديده است. تحقيقات نشان ميدهد كه بسياري از نوجوانان ما حتي آموزش كافي و مهارت لازم جهت مواجهه يا تغييرات فيزيكي ناشي از بلوغ را ندارند . در مورد تغييرات روحي و رواني مرتبط با بلوغ شرايط بمراتب دشوارتر است . نتيجه اين كه دوران بلوغ كه در صورت مديريت رفتار صحيح و توانمندسازي جوانان از طريق آموزش و … مي تواند دوران طلايي و نقطه عطف زندگي رو به رشد فرد باشد ، به درگيريها و اغتشاشات ذهني و رفتاري خاصي تبديل مي گردد كه يكي از راههاي فرار و خلاصي از آن مي تواند اشتباهاً پناه بردن به موادمخدر باشد .
2 ـ بحران هويت از ويژگيهاي دوران جواني است . هر فردي در نتيجه تجارب ، آموزش ها و تربيت هايي كه از ابتداي زندگي تا دوران جواني كسب نموده است ، در اين مرحله به « هويت يابي » مي رسد . شخصيت افراد در اين زمان كامل مي گردد و هويت واقعي انسان كه سامانه رفتاري او ، كرامت نفس او و طرزتفكر و انديشه او را شكل و جهت مي دهد ، در دوران جواني فرم مي گيرد . ضعف وگاه قصور خانواده ها در زمينه سازي و فراهم آوردن بستر مناسب جهت اين تحول مهم ، عدم توجه به خواسته هاي جوانان در محيط خانواده ، فقدان ارتباط صحيح و عاقلانه و جهت دار و توأم با تكريم ميان فرزند و والدين ، كمبود محبت و توجه ، عدم آموزش كافي و شرايط محيطي ، سبب آن خواهد شد كه جوانان نه تنها در فرايند هويت يابي و تكميل شخصيت ناموفق باشند ، بلكه با معضلي مضاعف بنام « بحران هويت » مواجه شوند . بي توجهي به پيشينه افتخارآميز ملي ، ميهني و اسلامي كه خود نوعي « هويت جمعي » را سبب مي گردد ، ضعف اخلاق و ارزشها ، غفلت از خانواده بعنوان جزيي از هويت و وجود فرد و … به اين بحران بيشتر دامن مي زنند . پوچ انگاري و آنچه نيهيليسم شمرده مي شود از معضلات شايع دنياي امروز است ، افسردگي ، بي ارزشي ، ضعف در تصميم گيري ، اضطرابهاي فزاينده ، فقدان بصيرت و بينش صحيح نسبت به خويشتن ، بي توجهي به كرامت انساني ، منفي گرايي ، اختلالات شخصيت و … نتايج بي هويتي و بحران هويت است كه هر كدام از آنها مي توانند به تنهايي فرد را به سمت مواد مخدر سوق دهند .
3 ـ رفتارهاي دوران جواني انسان اغلب آميخته با كنجكاوي ، غرور و خودبزرگ بيني است كه هر كدام از اين ويژگيها در صورت ساماندهي صحيح مي تواند سكوي پرش فرد به سمت پيشرفت باشند . اما در بسياري از موارد، ويژگيهاي فوق الذكر نه تنها به تكامل فرد منتهي نمي گردند بلكه خود نقطه شروع انحراف ميگردند . همانگونه كه ضعف اراده و اعتماد به نفس مي تواند منجربه اعتيادگردد ، غرور بيجا و اطمينان بيش از حد و بيمورد به خويشتن ، نيز مي تواند اسباب گرفتاري گردد . بسياري از معتادان در ابتداي آلودگي ، خود را قويتر از آن مي دانسته اند كه با يكبار مصرف و يا مصرف گاهگاهي و تفنني معتاد شوند . كنجكاوي بيمورد و تجربه گرايي هدايت نشده نيز مي تواند به اين لغزش ها كمك نمايد .
4 ـ اگر چه تمام موارد ذكر شده بالا در مجال خود قابل تأمل و مهم مي باشند ، اما اگر ادعا شود كه فقدان بصيرت و آگاهي كامل و ضعف در آموزش و اطلاع رساني ، عاملي است كه در اكثر موارد گرايش جوانان به اعتياد ، حاضر و واجد تاثير است ، سخني به گزاف گفته نشده است . بايد بپذيريم كه اغلب جوانان ما از خطرات ، ويژگيها ، عوارض موادمخدر اطلاع كافي ندارند . حتي در بسياري از موارد از خصوصيات ظاهري آنها نيز آگاه نيستند و آنها را نمي شناسند . مطمئناً وقتي فرد قادر به كسب اطلاعات صحيح و علمي از طريق خانواده ، مدرسه و اجتماع نباشد ، هر چيزي را ولو كاملاً اشتباه و ناصحيح باور خواهد نمود . قاچاقچيان موادمخدر و معتادان حرفه اي نيز از اين ضعف بهره برده و با ارائه اطلاعات ناصحيح و اغواگرايانه ، آنها را به گردابي كه خود نيز در آن گرفتارند ، مي كشانند .

ب : عوامل محيطي و اجتماعي

بررسي كشورهايي كه بيشتر با اعتياد و مسائل مرتبط با آن درگيرند ، نشان مي دهد كه جوامعي كه با « فقر و اختلاف طبقاتي » ، « معضلات متعدد اقتصادي »، « وابستگي سياسي » ، « ضعف سيستم حكومتي و تصميم گيري » ، « فقدان قوانين علمي و كارگشا » ، « وفور موادمخدر و آساني دسترسي به آنها » ، « بي توجهي به هويت و ارزشهاي ملي » ، « كم توجهي به ارزشهاي اخلاقي و ديني » و . . . مواجه اند و نيز كشورها و محيطهايي كه بنا به هر دليلي در آنها « قبح اعتياد » شكسته شده و بدان بمنزله يك امر قبيح و پديده ناپسند نگريسته نمي شود يا به معتادان موادمخدر به عنوان بيمار و مددجو ، نگاه نمي شود و گاه بهره مندي آنان از امكانات و موقعيتهاي ممتاز جامعه از افرادعادي و سالم بيشتر است شرايط براي گرايش جوانان به اين سراب شوم فراهم تر است . جالب اينجاست كه در چنين جوامعي ، گاه الگوهايي به جوانان معرفي و ارائه مي گردند كه خود رسماً و علناً به معتاد و آلوده اند .آمارها نشان ميدهند كه ما بين شيوع جرائم و ناهنجاريهايي چون سرقت ، فحشاء ، خشونت ، تبعيض ، بزهكاريهاي اخلاقي و نيز ناامني هاي اقتصادي ، بيكاري ، مشاغل كاذب و. . . از يك سو و آمار معتادان جامعه از سوي ديگر رابطه اي دو سويه و متقابل برقرار است .
به موارد فوق بايد به دو عامل بسيار حساس و كليدي ديگر كه نقش به سزايي درگرايش افراد به موضوع اعتياد دارند ، توجه ويژه نمود :
1ـ نقش دوستان انسان در فرايند رشد و تكامل و چگونه زيستن او و انتخاب مسير و طريقي كه براي خود برمي گزينند غير قابل انكار است . غفلت و ناآگاهي انسان از اصول و متد علمي « دوست يابي » و ناتواني او در انتخاب دوست خوب ، ممكن است منجر به معاشرت و ارتباط با افرادي شود كه چه بسا شايستگي اطمينان و اعتماد را ندارند . همانگونه كه دوست خوب و فاضل، انسان را به كمال و تعالي رهنمون مي شود ، دوست ناباب و ناشايست او را به حضيض ذلت و خواري مي كشاند . در اين ميان نقش خانواده ها ، كليدي و تاثيرگذار است . والديني كه از ايجاد رابطه صميمانه و منطقي با فرزندان خود عاجزند و نمي توانند در نقش يك دوست واقعي و خيرخواه براي فرزندان خود ظاهر شوند ، والديني كه از شناخت و تامين نيازها و مطالبات فرزندان غافل اند ، والديني كه به شخصيت فرزندان خود بي توجه اند و از تكريم آنان و احترام به نظرات آنها فروگذار ، والديني كه زلال محبت و عاطفه را در بوستان خانه جاري نمي نمايند و فرزندان خود را از اين كيمياي گرانسنگ بي بهره مي نما يند ، والديني كه فرزندان خود را در انتخاب دوستاني صالح و شايسته راهنمايي نمي كنند و از كنترل منطقي و عاقلانه روابط فرزندان خود با اجتماع غفلت مي ورزند و . . . ناخودآگاه فرزندان عزيز خود را به دامان دوستان ناباب و در دام رفقاي بدخواه مي اندازند .
بهرحال آنچه گفتني است آنست كه با هر معتاد و آلوده اي برخوردكني و پاي درد دل او بنشيني ، اگر از هزار و يك دليل براي اعتيادش سخن بگويد ، حتماً از دست دوستان ناباب و نارفيقان ناجوانمرد نيزگلايه مي نمايد . البته نبايد فراموش كرد كه تصميم گيرنده اصلي در انتخاب دوست و رفيق ، خود شخص است و نه ديگري .
2 ـ اگر چه به غلط رسم است كه در هر موردي و در مواجهه با هر معضلي ، همه تقصيرها به گردن دشمنان خارجي و بدخواهان بين المللي انداخته مي شود و همه كاسه كوزه ها بر سرآنها شكسته مي گردد ، اما نقش عوامل خارجي را نيز نمي توان انكار نمود . عاقلانه آن است كه با پذيرش قصورها و تقصيرهاي خودمان و فاكتورها و زمينه هاي خطرساز داخلي ، در كنار آنها از توطئه و نقش علل برون مرزي و ايادي دشمنان در داخل كشور نيز غافل نباشيم . اين موضوع ، همانگونه كه قبلاً نيزاشاره رفت ، در مورد اعتياد نه تنها صادق است ، بلكه كاملاً روشن ، گويا و قابل اثبات است .
واقعيت تلخ دنياي امروز و تاريخ معاصر جهان اينست كه اعتياد و آلودگي افراد به موادمخدر ، توهم زا ، روان گردان و … لقمه چرب و نرم و وسوسه انگيزي است كه اهرمهاي قدرت و سلطه جهاني هرگز نتوانسته اند از آن چشم پوشي كنند . همانگونه كه قبلاً نيز اشاره گرديد ، ورود مراكز قدرت طلبي و دولتهاي استعمارگر و دشمنان انسانيت به عرصه هاي توليد ، توزيع ، قاچاق ، تبليغ و … موادمخدر نشان مي دهد كه اعتياد اهرم و فاكتور مؤثر و كارسازي در جهت تامين منافع شوم و اهداف سلطه طلبانه آنان است و براي رسيدن به اين هدف نيز از هيچ فرصتي چشم پوشي نمي كنند .

ج : عوامل خانوادگي

اگرچه به دفعات و به تناوب در خلال اين نوشتار به نقش خانه و خانواده در جذب افراد به گرداب اعتياد سخن رفته است اما اختصاص سر فصلي جداگانه و خاص به اين موضوع ، تاكيدي است مجدد بر اهميت و حساسيت نقش خانواده در اعتياد فرزندان .
نقش خانواده را از رويكرد و نگاهي ديگر نيز مي توان مد نظر قرار داد :

1 - خانواده هاي پرخطر :

درصد قابل توجهي از معتادان در خانواده هايي رشد و پرورش يافته اند كه ما از آنها بعنوان «خانواده هاي پرخطر» ياد مي كنيم . جمعيت بالا ، فقر ، بيكاري ، طلاق ، ناهنجاريهايي چون كودك آزاري و همسرآزاري و اختلافات زناشويي ، ابتلاء يكي از اعضاء خانواده بويژه والدين به اعتياد ، بي بندوباري اخلاقي و عدم پايبندي و تقيدخانواده به اصول ارزشي ، پايين بودن سطح سواد و معلومات و فرهنگ ، مهاجرت و. . . همگي محيطي پرخطر و آسيب پذيري را در خانواده فراهم مي سازند كه مي تواند منجر به سوق دادن فرزندان بويژه در سنين جواني به دامان اعتيادگردد .

2 - خانواده هاي عادي :

فقدان عوامل خطرساز فوق الذكر در خانواده ، به معناي مصونيت اعضاءآن از اعتياد نيست . بسياري از خانواده هاي علي الظاهر خوب و بسامان نيز در معرض خطرند . نقش كليدي پدر و مادر در ايجاد مصونيت فرزندان غيرقابل انكارست . تبعيض ميان فرزندان ، فقدان روابط صميمانه و سرشار از محبت ميان فرزندان ، بي توجهي به ويژگيهاي دوران بلوغ و جواني فرزندان ، ايجاد محدوديت براي فرزندان در داشتن روابط سالم در خارج از خانه ، عدم هدايت و كنترل فرزندان در انتخاب دوستان شايسته ، آزادي بيش ازحد فرزندان و فرزندسالاري لجام گسيخته ، محدودشدن حضور فيزيكي و عاطفي والدين درمحيط خانه بعلت مشغله زياد و تنگناهاي اقتصادي ، خواسته هاي غيرمنطقي والدين از فرزندان و. . . نيز مي تواند فرزندان را در ابتلاء به موادمخدر مستعد سازد .

8 ) اعتياد و علائم هشدار

حال كه اعتياد در كمين همه ماست و احتمال آلودگي هيچ فردي دور از ذهن نيست ، بايد هشيار باشيم و بروز هرگونه علايم هشدار را ، ولو در نزديكترين دوستان و نيز افراد خانواده خود زير نظر داشته باشيم . البته در نظر داشتن دو نكته اساسي ، ضروري است:
1 ـ قطعاً ، فضاي دوستي ها و رفاقتها و نيز محيط خانواده ها بايستي آكنده و لبريز از اعتماد و اطمينان باشد . ليكن اعتماد بيجا و اطمينان بيش از حد ، نبايد مارا غافل نمايد .
2 ـ بعلت تنوع روزافزون مواد اعتيادآور و ظهور انواع جديد و گاه ناشناخته موادمخدر ، ارائه تابلويي يكسان از تغييرات رفتاري و دگرگوني هاي ظاهري ناشي از مصرف مواد ، دشوار است . ليكن آنچه بدان اشاره خواهد شد ، علايم و تغييرات غالبي است كه در بيشتر موارد اعتياد ديده مي شود .

الف ) تغييرات رفتاري :

هركدام از تغييرات زير در رفتار و عملكرد فردي كه بنا به هر دليل در معرض ابتلاء به موادمخدر مي باشد ، حائز اهميت است :
1 ـ مراودات و معاشرتها و رفاقت هاي مشكوك با افراد ناشناخته
2 ـ شب نشيني هاي مكرر و تأخيرهاي ناموجه در مراجعت به منزل
3 ـ پنهان كاري و حركات مشكوك و همچنين دروغگويي
4 ـ عدم ثبات خلقي و تغييرات جديد و قابل توجه در اخلاق فرد
5 ـ افزايش غيرموجه هزينه هاي فرد
6 ـ گوشه گيري و انزوا ، افسردگي ، اضطراب ، تحريك پذيري ، ضعف اراده
7 ـ اختلالات خواب واستفاده بيش از حد از داروهاي خواب آور
8 ـ مصرف سيگار و مواد دخاني و يا تغيير واضح در الگوي مصرف سيگار
9 ـ كاهش محسوس فعاليتهاي فيزيكي و توان جسمي
10 ـ اجتناب از فعاليتهاي گروهي و امور اجتماعي

ب ) تغييرات ظاهري و فيزيكي :

طيف علايم جسمي مصرف موادمخدر ، بسيار گسترده و پيچيده است . البته علائم مورد اشاره ، به تنهايي و بدون دلايل و مستندات ديگر ، دال بر اعتياد فرد نيست .
1 ـ كاهش اشتها و كاهش وزن
2 ـ زردي چشم ها و رنگ پريدگي
3 ـ تنگي نفس و بوي بد دهان
4 ـ اختلال حواس پنچگانه
5 ـ خارش پوست بدن
6 ـ برافروختگي صورت و چشمها
7 ـ كوچك شدن مردمك چشمها
8 ـ يبوست
9 ـ ضعف چشمها
10 ـ اختلال تكلمي
11 ـ تغييرات دندانها و لب ها
12 ـ كاهش فشار خون
13 ـ اختلال حافظه و حواس پرتي
14 ـ آشفتگي و پريشاني ظاهري
منبع: ارسال مقاله توسط عضو محترم سايت با نام کاربري : talebpour1353
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image