محصولات
دریافت کاتالوگ محصولات
پورتال ایمن
سیستم آرشیو اسناد
سیستم پشتیبانی (Ticketing)
سیستم مدیریت جلسات
سیستم مدیریت وظایف
سیستم پورتال داخلی ویژه همکاران
سیستم تولید و مدیریت وب سایت
سیستم اتوماسیون اداری
سیستم مدیریت فروشگاه
سیستم گفتگوی آنلاین (پشتیبانی)
نرم افزار های اندروید
فروشگاه
جستجوی محصولات
همه محصولات
بانک شماره موبایل
گالری تصویری فایل PSD
گالری تصویری فایل افتر افکت
سیستم پیامک
عضویت رایگان در سامانه
ورود به سامانه پیامک
ارسال به BTS ایرانسل
امکانات سامانه پیامک
وب سرویس رایگان پیامک
سرویس HTTP پیامک رایگان
افزونه ورد پرس
نرم افزار ویندوزی پیامک
خرید خط هزار و تلفن ثابت
عمومی
اخبار
تقویم تاریخ
نرم افزارهای موبایل
مقالات
معرفی سایت
درباره ما
پرسش و پاسخ
ارسال تیکت
اطلاعات تماس
درباره ما
پرسش و پاسخ
آموزش برنامه نویسی
سفارش تبلیغ اندروید
Type
All
کامپيوتر
دنياي فن آوري
جستجو در محصولات
17 اسفند 1387 / 9 ربيع الاول 1430 / 7 مارس 2009
-(1 Body)
17 اسفند 1387 / 9 ربيع الاول 1430 / 7 مارس 2009
Visitor 420
Category:
دنياي فن آوري
1) سالروز شهادت سردار خيبر شهيد محمد ابراهيم همت :
محد ابراهيم همت به روز 12 فروردين 1334 ه.ش در شهرضا در خانواده اي مستضعف و متدين بدنيا آمد. او در رحم مادر بود كه پدر و مادرش عازم كربلاي معلّي و زيارت قبرسالارشهيدان و ديگر شهداي آن ديار شدند و مادر با تنفس شميم روحبخش كربلا، عطر عاشورايي را به اين امانت الهي دميد. شهيد همت در جريان عمليات خيبر به برادران گفته بود: «بايد مقاومت كرده و مانع از بازپسگيري مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. يا همه اينجا شهيد ميشويم ويا جزيره مجنون را نگه ميداريم.» رزمندگان لشكر نيز با تمام توان دربرابر دشمن مردانه ايستادگي كردند. حاجي جلو رفته بود تا وضع جبهه توحيد را از نزديك بررسي كند، كه گلوله توپ در نزديكي اش اصابت ميكند و اين سردار دلاور به همراه معاونش، شهيد اكبر زجاجي، دعوت حق را لبيك گفتند و سرانجام در 17 اسفند سال 62 در عمليات خيبر به لقاء خداوند شتافتند.
2) 17اسفندماه سال1356هجري شمسي:
درپي كشتار وحشيانه مردم مسلمان و انقلابي تبريز به دست نظاميان رژيم ستمشاهي اكثردانشگاهها و مدارس متوسطه درسراسرايران براي اعتراض به اين اعمال غيرانساني به مدت يك هفته با تحريم كلاسهاي درس به حالت تعطيل واعتصاب عمومي درآمدند.
3) 17اسفندماه سال1368هجري شمسي:
استاد حسين قوامي ازاستادان پرآوازه موسيقي اصيل ايراني ديده ازجهان فروبست. او مدت 7سال رديفها و دستگاههاي موسيقي را بخوبي آموخت و درسال 1367شمسي شوراي ارزشيابي مشاغل هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نشان درجه يك هنري معادل دكتري به او اعطا كرد. استاد قوامي را پس ازفوت درامامزاده طاهركرج دركناراستاد بنان و مرتضي حنّانه به خاك سپردند.
4) 17اسفندماه سال1371هجري شمسي:
استاد احمد عبادي راوي رديف و استاد كم نظيرسه تارو هنرمند ارزشمند عرصه موسيقي اصيل ايراني درگذشت. استاد عبادي ازابتداي تأسيس راديو با اين مركزهمكاري كرد. سبك استاد عبادي تركيبي ازشيوه پدرش ميرزا عبدالله و ابداعات وخلاقيتهاي خاص خودش بود كه براثرسالها ممارست بدست آورده بود. ازوي آثاربسياري درعرصه موسيقي بجاي مانده كه براي رهروان موسيقي سنتي ايران گنجينهاي گرانبهاست. ازجلمه اين آثار«اجراي كوكهاي مختلف سه تار است» كه حاصل 80 سال تجربه استاد عبادي است.
5) 17 اسفند 1381:
ثبت مجموعه فرهنگي – تفريحي رامسر (مازندران) از دوره پهلوي به شماره 7856 ، آسياب تاريخي فين كاشان از دوره اسلامي به شماره 7667 ، سيل بند فين كاشان از دوره صفوي به شماره 7666 در فهرست آثار ملي ايران.
6) 17 اسفند 1285 :
شورش اصفهاني ها برضد ظل السلطان مسعود ميرزا ظل السلطان در اين روز دراسفند ماه 1285 مردم اصفهان كه از دير زمان بر ضد ظل السلطان والي اين خطه شورش كرده بودند در تلگرافخانه شهر متحصن شدند و اعلام كردند كه تا محمد علي شاه قاجار پاسخ تلگرام آنان را ندهد و ظل سلطان ( مسعود ميرزا ) را عزل نكند تلگرافخانه را ترك نخواهند كرد. اصفهاني ها ظل سلطان را متهم به ظلم و تعدي و رفتار استبدادي كرده بودند. شورش اصفهاني ها از 16 اسفند ماه شدت يافته بود. محمد علي شاه كه سرگرم تعيين وليعهد و بر گزاري مراسم مربوط بود دادن پاسخ به تلگرام اصفهاني ها را به تاخير انداخته بود . اين تعلل باعث شد گروهي از اصفهاني ها كه به ستوه آمده بودند در كنسولگري انگلستان در آن شهر متحصن شوند . در آن زمان تحصن در سفارتخانه انگلستان در تهران و كنسولگري هاي اين كشور در شهرها تشويق مي شد تا وسيله مداخله هرچه بيشتر انگليسي ها فراهم شود ، مقامات بالاي كشور بيشتر بترسند . از زمان امضاي قرارداد سال 1907 سن پترز بورگ ( تقسيم ايران به مناطق نفوذ ميان روسيه و انگلستان) كار تحصن تشويق بيشتري مي شد و مردم بي خبر ازسياست ، فريب مي خوردند كه اقدام آنان مغاير منافع وطن بود. سرانجام 25 اسفندماه محمد علي شاه ظل سلطان را از حكومت اصفهان برداشت و بعدا اورا حاكم فارس كرد و شورش اصفهاني ها پايان يافت.
7) 9ربيع الاول 260هجري قمري:
دوران امامت باعظمت حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه) آغاز شد . حضرت مهدي (عج) در سال 255هجري قمريدر شهر سامرا ولادت يافتند و در 5 سالگي پدرشان را از دست دادند . بدين ترتيب با شهادت امام حسن عسگري رسالت خطير امامت حضرت مهدي (عج) دوازدهمين و آخرين ستاره آسمان ولايت و امامت آغاز شد . به علت اوضاع نابسامان آن دوران ايشان تاسال 329هجري قمري از طريق 4 تن از نواب خاص خويش با امت اسلامي ارتباط يرقرارمي كردند. اين دوره در تاريخ اسلام به غيبت صغري شهرت دارد .پس از وفات آخرين فرد از نواب اربعه دوران غيبت كبري آغاز شد وتا ظهور حضرت مهدي (عج) اين منجي عالم بشريت ادامه خواهد داشت .
8) 9ربيع الاول سال575هجري قمري:
« ابن خير» محدث، صاحب فهرستي مشهور در قرطبه در گذشت. او از مردم اشبيليه آندلس بود وبا تحمل رنج سفرهاي متعدداز دانش علماو بزرگان سرزمينهاي مختلف بهره برد و سر انجام به گستردگي دانش وصف شد. اثار ابن خير حاشيه برصحيح مسلم را مي توان نام برد اما عمده شهرت او به واسطه كتاب فهرسة است . اين كتاب حاوي اطلاعات ارزشمندي در باب آموزشهاي علمي رايج در اسپانياي اسلامي در قرن 6هجري قمري،مراجع تدريس آن دوران و مكانهاي آموزشي است.
9) 9ربيع الاول سال913هجري قمري:
« ملاّ عبدعلي بيرجندي» رياضيدان ومنجم بزر اوخر قرن نهم هجي قمري شرح بر كتاب تذكره النصريه در هيئت را به پايان رساند . بيرجندي در خدمت چند تن از علماي قرن 9 دانش هاي عقلي و نقلي را در هرات آموخت وسپس بر كتابهاي مشهور شرح نوشت. وي علاوه براين شرح ها ، خود تاليفاتي دارد كه از ارزش بسيار برخودار است . اما شرح بير جندي بر كتاب تذكره النصريه اثر خواجه نصير الدين طوسي ارزش ويژه اي دارد زيرا بسياري از پيچيدگي هاي اين كتاب را شرح داده و مطالب رابراي خواننده كتاب ساده روان كرده است.
10) آغاز ساختمان مسجد "گوهرشاد" در مشهد به دستور گوهرشاد خاتون (841 ق) :
مسجد گوهرشاد در صحن جنوبي مرقد مطهر حضرت امام رضا(عليه السلام) واقع شده است. باني آن، گوهرشاد بيگُم، همسر سلطان شاهرخ ميرزا و جانشين امير تيمور گوركاني، يكي از زنان نيكوكار و نامدار بوده است. اين مسجد يكي از بناهاي بسيار عالي است كه كاشيهاي مُعَرَّق و غيرمُعرّق آن، با چينيهاي بسيار ممتاز برابري ميكند. اين مسجد در ابتدا چهار در داشت و داراي چندين ايوان بود از جمله: ايوان مَقصوره با گنبدي بسيار عالي و دو گلدستهي بلند كاشي كه ارتفاع آن 27 متر و گنبدي با حدود 50 متر ارتفاع. همچنين ايوان دارُ السَّعاده كه سمت مرقد مطهر واقع شده و نيز ايوان غربي، جزئي از ساختمان مسجد گوهرشاد مشهد ميباشند.
11) واگذاري امتياز احداث راه آهن جلفا - تبريز به روسيه (1331 ق)
12) 7مارس سال1936ميلادي:
نيروهاي مسلح آلمان نازي وارد منطقه خلع سلاح شده رناني شدند و بدين ترتيب اولين تجاوز نظامي نيروهاي نازي درقرن20ميلادي روي داد. سپاهيان آلماني به فرمان آدلف هيتلرمقررات ورساي و معاهده لوكارنو را زيرپا گذاشتند و به اين منطقه وارد شدند. برطبق معاهدات ورساي و لوكارنو منطقه رناني كه مورد اختلاف آلمان و فرانسه بود بي طرف اعلام شده بود اما نيروهاي آلماني اين منطقه را كه عرض آن 50 كيلومتر بود دراين روزاشغال كردند.
13) 7مارس سال1957ميلادي:
كانال سوئز معتبرترين و مهمترين معبردريايي شرق قارّه اِفريقا ازمبارزههاي طولاني و پيگيرملت مسلمان مصربارديگرافتتاح شد. درپي ملي شدن كانال سوئزدرسال1956ميلادي به فرمان جمال عبدالناّصر رژيم اشغالگر قدس و قواي انگليس و فرانسه به خاك مصردرشبه جزيره سينا حمله كرد تا خليج عقبه را برروي كشتي هاي رژيم صهيونيستي بازكنند. درپي اين جنگها شبه جزيره سينا به تصرف آنها درآمد ولي با تهديد شوروي سابق و فشارسازمان ملل متحد قواي اشغالگر قدس ازشبه جزيره سينا خارج شدند. ازاين پس كانال سوئز كه درياي مديترانه را به درياي سرخ و درنتيجه اقيانوس هند متصل ميكند بطوركامل دراختياردولت مصركه درجنگ پيروزشده بود، قرارگرفت.
14) 7مارس سال1975ميلادي:
علامه فيلسوف احمد محمد حيدر، اديب و مفسرسوري بدرود حيات گفت. او دردامان خانوادها ي با تقوا پرورش يافت و ابتدا ادبيات عرب و تاريخ را فراگرفت و به مدد حافظه قوي خود نهج البلاغه را ازحفظ كرد. علامه احمد حيدر علاوه برديوان اشعارتأليفاتي چون«النَّغَمُ القُدسي، التَّكوينُ و التَّجَّلي و كِتابُ الخَيرات» دارد كه دربيان فضايل اميرالمؤمنين و ائمّه اطهار(ع) است.
15) درگذشت قدّيس "توماس آكويْناس" فيلسوف بزرگ ايتاليايي (1274م):
قدّيس توماس آكويْناس، معروف به حكيم آسماني و يكي از بزرگترين قدّيسان كاتوليك، در سال 1226م در نزديكي شهر ناپْلْ ايتاليا در خانوادهاي از طبقه ممتاز به دنيا آمد. وي در ابتدا در صومعه به فراگيري علوم مذهبي پرداخت و سپس در دانشگاه شهر ناپل به تحصيل فلسفه مشغول شد. آكويناس در دوران تحصيلْ غالباً خاموش و متفكر بود و پس از اتمام تحصيلات به مطالعه آثار فلسفي روي آورد، تا اينكه به نشر افكار خود مشغول گرديد. توماس آكويناس معتقد بود كه الهيات و علوم، تناقضي با يكديگر ندارند زيرا سر و كار هر دو با حقيقت است و حقيقت هم قابل تجزيه نيست. وي بر اساس همين تفكر، به نوشتن شرح و تفسيرهايى بر آثار ارسطو پرداخت و كوشيد تا ميان فلسفه مابعدالطّبيعه ارسطويى با عقايد مسيحي و اخلاق يهوديت تلفيقي به وجود آوَرَد. اين عمل، يكي از بزرگترين كارهايى است كه در فلسفه صورت گرفته است و برجستهترين مرحله فلسفه مدرسي و نظرات مطرح شده در مدارس قرون وسطي به شمار ميرود. در فلسفه مَدْرسي، كه نظام فلسفي قدماي كليسا بود، ايمان بر عقل ترجيح داده ميشد و عقل، متكي بر ايمان قلمداد ميگرديد. آكويناس همچنين از آراء ابن رشد، فيلسوف مسلمان اندلسي، استفاده بسيار كرد و نظرات علمي خود را نيز بر آن افزود. او از اين مسير، تركيبي به وجود آورد كه نزديك به چهارصد سال، فلسفه رسمي حوزههاي علمي و مذهبي اروپا بود و هنوز هم در ميان دانشپژوهاني كه مقيد به اصول ديانت كاتوليك هستند، محترم و معتبر است. آكويناس مانند نويسندگان انجيل معتقد بود كه بزرگترين خير و سعادت براي بشر، سير به سوي كمال الهي است. وي همچنين همانند ارسطو بر اين عقيده بود كه در درون هر كس، صورتي يا نيرويى وجود دارد كه قادر است او را به فرشتهاي تبديل كند. اكويناس علي رغم دارا بودن خانوادهاي ثروتمند و بانفوذ، از جامعه فاصله گرفت و نظام انديشهاي خود را برپا كرد. برخي از عقايد او عبارت از اين است كه ميگفت: اگر شما به خوبي و نيكي خداوند ايمان داشته باشيد ميتوانيد براي عالَمي كه اجزاي آن با هماهنگي در كارند و حقيقت اعلاي آن، رستگاري روح جاويدان آدمي است، يك فلسفه عقلاني طرح كنيد. او ميگفت: در حقيقت، ما به اين جهان آمدهايم تا از راه استيلا بر بديها به نيكيها دست يابيم. زيرا بدي، تلاش براي جدا ساختن انسان از انسان، و انسان از خداست، اما نيكي، حاصل وحدت مجدد ميان خدا و انسان است. در اين ميان نيروي محركي كه ما را ياري ميرساند، عشق الهي به مخلوقات خود ميباشد. وي معتقد بود كه در خداوند، مادهْ به معني جنبه نقص وجود ندارد و تنها صورت يا كمال راه دارد. كليسا تا مدتها از پذيرفتن آراء آكويناس خودداري ميكرد، ولي سرانجام فلسفه او را كه توميسم نام داشت پذيرفت. بزرگترين خدمت توماس اكويناس به پيشرفت علوم، توجه فوق العاده وي به مذهب اصالت عقل است. او ميگفت دليل و منطقْ عاليترين وسيله در راه بسط مرزهاي دانش بشري است. همين طرز تفكر بود كه موجب شد علم و دانش كه مدت مديدي در اروپا از اعتبار افتاده بود و ميراث كفر و بتپرستي تلقي ميشد بار ديگر مورد توجه قرار گيرد و ارزش يابد. آكويناس، زندگي و حيات پس از مرگ را لازم ميدانست و آن را ادامه حيات انسان ميشمرد. توماس آكويناس سرانجام در هفتم مارس 1274م در 48 سالگي درگذشت. با اين حال، وي از كوتاهي كتاب زندگي خود در اين جهان متاسف نبود و ميگفت: اگر خداوند مرا در سني كمتر از ديگران، داناييِ بيشتر عطا كرده است، براي آن است كه ميخواسته است، زودتر مرا به سوي جلال و عظمت خود باز خوانَد.
16) آغاز استعمار "مراكش" توسط استعمارگران فرانسوي (1912م):
كشور افريقايى مراكش از نيمه دوم قرن 19م به طور پراكنده مورد تجاوز دول اروپايى قرار ميگرفت و به ويژه اسپانيا توانست به امتيازاتي در اين منطقه دست يابد. با آغاز قرن بيستم دولتهاي انگلستان، فرانسه، آلمان و اسپانيا به صورت رسميتر و آشكاري وارد صحنه جغرافيايى اين كشور شدند. اين امر در حالي صورت ميگرفت كه بر سر تسلط كامل بر كشور مراكش ميان دول اروپايى اختلافاتي برپا شده بود. در نهايت در 7 مارس 1912م ميان سلطان وقت مراكش و دولت فرانسه توافقنامهاي امضا شد كه به موجب آن، تحت الحمايگي مراكش توسط فرانسه رسميت مييافت و فرانسه نيز متعهد ميشد منافع اسپانيا در اين منطقه را تامين نمايد و متصرفات اسپانيا در مراكش را محترم بشمارد. در اين ميان، با وجود اينكه دولتهاي سرسپرده استعمار، در مراكش به حكومت رسيدند، اما مبارزات مردم و از جمله قيام عبدالكريم ريفي و حوادث پس از جنگ جهاني دوم باعث شد تا كشور مراكش (مغرب) پس از حدود نيم قرن از سلطه فرانسه آزاد شده و در سال 1956م اعلام استقلال نمايد.(ر.ك: 2 مارس)
17) آنتونينوس پيوس Antoninus Pius امپراتور روم، از سال 138 تا 161 ميلادي، هفتم مارس سال 161 در گذشت.
وي امپراتوري صلح طلب و مخالف جنگ غير ضروري بود و سناي روم را مجبور كرده بود كه «جنگ غير ضروري» را تعريف كند و اين تعريف را به تصويب برساند و قانون كند. به همين سبب در دوران حكومت او ميان روم و ايران جنگ بزرگي روي نداد و دو كشور اختلافات خود مخصوصا بر سر ارمنستان را از راه مذاكره حل كردند و بلاش سوم شاه وقت ايران از اين فرصت استفاده كرده و دست به عمران و آباداني زده بود. تنها خشونت دوران امپراتوري «پيوس» شورش طايفه انگليسي «بريگانتس» در منطقه يوركشاير بود.از كارهاي جالب پيوس تعيين دو جانشين براي خود بود و وصيت كرده بود كه هر دو با هم امپراتور باشند تا قدرت مردم آزاري به دست نياورند و هر كدام كه بد شود مردم به ديگري متوجه شوند. پيوس مراسم نهصدمين سالگرد تاسيس شهر «رم» در 21 آوريل سال 147 ميلادي را با شكوه هر چه تمامتر برپا ذاشت. توجه پيوس عمدتا به ايجاد ساختمانهاي تازه و عمران و اصلاح امور اداري بود. پس از مرگ پيوس سناي روم يكي از دو نفري كه او معرفي كرده بود ــ ماركوس اورليوس ــ را امپراتور و «لوسيوس وروس» نفر ديگر را «نايب امپراتور» و به اصطلاح «كمك امپراتور» تعيين كرد.
18) ماركوس اورليوس هفتم مارس سال 161 ميلادي امپراتور روم شد.
همان روز «آنتونيوس پيوس» امپراتور قبلي روم درگذشته بود. چند ماه پس از آغاز امپراتوري ماركوس، بلاش سوم شاه ايران از دودمان اشكانيان درصدد اخراج روميان از شرق مديترانه برآمد، نيروهاي رومي را در غرب فرات شكست داده و از سوريه بيرون رانده و حكمران ارمنستان را كه به طور پنهاني با روميان دوستي مي كرد بركنار و «تيگران» را برجايش نشانيده بود. براي جلوگيري از پيشروي ايرانيان در غرب، ماركوس «لوسيوس وروس» نايب امپراتوري (شريك خود در سلطنت) را ماموريت شرق داد ولي توصيه كرد كه بكوشد مسئله را با ايران از طريق مذاكره حل كند تا جنگ. وروس با سپاهي كامل و چند ژنرال ازجمله ژنرال «گايوس كاسيوس» عازم شرق شد، ولي بلاش سوم حاضر به مذاكره او نشد. وروس كه چنين ديد تصميم به جنگ گرفت. بلاش تاكتيك نظامي اشكانيان را بكاربرد و نيروهايش را به آن سوي فرات بازگردانيد تا در محل مناسبي وارد جنگ شود. وروس به ماركوس اطلاع داد كه ارتش ايران سوريه را ترك كرده و به آن سوي فرات بازگشته و به بازگشت به پايتخت (تيسفون) در كنار دجله ادامه مي دهد. در اين هنگام ميان نيروهاي رومي بيماري مرموزي بروز كرد كه «ديوكاسيوس» مورّخ رومي آن را طاعون گزارش كرده و برخي ديگر نوعي آبله و يا سرخك (بيماري عفوني واگيردار) نوشته اند. وروس ژنرال كاسيوس را در سوريه گذارد و با بخشي از يگانها به رم بازگشت و آن بيماري را هم با خود به آنجا برد. بيماري منتقل شده از شرق سالها بلاي جاي اروپاييان بود. ديوكاسيوس جمع تلفات اروپا از اين بيماري را پنج ميليون تن ذكر كرده است. اين بيماري تا سال 180 ميلادي در اروپا باقي بود و در اين سال ماركوس اورليوس هم به آن مبتلا شد و درگذشت. گزارش شده است كه اين بيماري «وروس» را هم از پاي درآورده بود. اورليوس كه در همه گيري دوم به اين بيماري دچار شده بود قبلا با كودتاي ژنرال كاسيوس در سوريه، شورش ژرمن ها در اروپاي مركزي و ايلريايي ها در بالكان رو به رو شده بود زيرا كه تلفات ناشي از طاعون، نيروهاي مسلح روم در اروپا را به يك سوم تقليل داده بود. ديوكاسيوس نوشته است كه بيماري 15 سال (از سال 165 تا 180 ميلادي) ادامه داشت و هر روز تنها دو هزار نفر را در شهر رم مي كشت و «وروس» 11 سال پيش از ماركوس از اين بيماري درگذشته بود.«ماركوس اورليوس» درعين حال يك فيلسوف رواقيStoic Philosopher و يك نويسنده بود و يكي از تاليفاتش كه به زبان انگليسي ترجمه شده و تا به امروز در دسترس و مورد استفاده است «مديتيشنز Meditations» عنوان دارد.
19) نخستين عكاس جهان متولد شد :
ژوزف نايپس Joseph niepce نخستين عكاس جهان هفتم مارس 1765 در فرانسه به دنيا آمد. وي براي اين منظور جعبه اي را ساخته بود كه يك روزنه براي ورود نور در آن تعبيه شده بود . روزنه دريچه متحرك داشت . ژوزف در ضلع ديگر جعبه، مقابل اين دريچه به فاصله معين يك قطعه فلز بشقاب مانند قرار مي داد كه رويش لعابي را ماده شيميايي « بيتومن » پوشانده بود. اين ماده كه نسبت به نور حساس بود ، متناسب با نور وارده از روزنه، فلز را سياه مي كرد كه پس از شستن فلز اثر نور به صورت سياهي در آن باقي ماند كه هماتا عكس اشياء بود. ژوزف نخستين عكس را در سال 1827 ميلادي از پشت پنجره اطاق خود درپاريس كه در طبقه دوم ساختمان قرار داشت برداشت كه در كتابهاي « تاريخچه عكاسي » عنوان آن را « منظره اي از پنجره » اند. اين ، نخستين عكس ثابت و بادوامي است كه در جهان برداشته شده است . ژوزف براي برداشتن اين عكس هشت ساعت وقت صرف كرد. پس از او ، لوئي داگر فرانسوي و تالبوت انگليسي به تكميل فن عكاسي همت گماشتند.
/خ
Add Comments
Name:
Email:
*
User Comments:
SecurityCode: