جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
والدين و پرخاشگري کودکان
-(5 Body) 
والدين و پرخاشگري کودکان
Visitor 409
Category: دنياي فن آوري
در ارتباط با ريشه و منشأ پرخاشگري از سه نظريه بايد سخن راند که هر کدام داراي طرفداراني مي‏باشد:

1ـ منشأ غريزي پرخاشگري:

گروه بسياري از روانشناسان معتقدند که پرخاشگري اساسي زيستي دارد و طفل به همراه تولد خود اين حالت را دارا و آماده پرخاشگري مي‏باشد. برخي از تحقيقات نشان مي‏دهند وقتي در هيپوتالاموس مغز تحريکي پدپد مي‏آيد، موجب پيدايش حالت پرخاشگري مي‏شود.

2ـ منشأ اجتماعي:

گروهي ديگر از روانشناسان پرخاشگري را ناشي از آموخته‏هاي اجتماعي و مکتسبات آن مي‏دانند. عدم رضايت فرد از محيط و اطرافيان، ناراحتي و عقده‏هايي که فرد از پدر و مادر و مدير و معلم و مدرسه دارد سبب پيدايش اين حالت در فرد مي‏شود. اين گروه معتقدند واکنش انسان نسبت به محيط و عکس‏العملي که او نشان مي‏دهد به تدريج گسترده‏تر مي‏شود و به صورت پرخاشگري خود را نشان مي‏دهد. کودک از راه تقليد و يادگيري نيز پرخاشگري را مي‏آموزد. قرار گرفتن در برابر
يک الگوي پرخاشگري سبب ظهور اين حالت در کودک مي‏شود. کودکان اغلب از اولياي خود که در موقع خشم آنها را سيلي مي‏زنند تقليد مي‏کنند. ضمنا در برنامه‏هاي تلويزيوني و در سينما نمونه‏هايي از پرخاشگري براي تقليد کودکان وجود دارد. گاهي کودکان پس از مشاهده اين نوع فيلمها يا برنامه‏ها اين اعمال را بي‏درنگ در رفتار با همگنان خود تقليد مي‏کنند.

3ـ منشأ غريزي اجتماعي:

گروهي ديگر معتقدند اصل پرخاشگري در افراد غريزي است و کم و بيش در همه افراد به صورت آشکار و نهان وجود دارد اما به تدريج و در اکثر اکتسابات دامنه آن گسترده‏تر مي‏شود. هر فرد معمولاً پرخاشگري را به صورتي که آموخته است به مرحله اجرا و عمل مي‏گذارد ضمن اينکه شرايط متعدد ناکامي و يا محروميت، همچنين بدآموزيها و موضع‏گيريهاي والدين و مربيان مقابل هم در آن مؤثر مي‏باشد.
رفتار پرخاشگرانه که از انگيزه پرخاشگري سرچشمه مي‏گيرد واکنشي است انفجاري و آتشين نسبت به محروميت و ناکامي. گاهي پرخاشگري نتيجه عدم توانايي کودک در کنترل خود است که به شکلهاي مختلف ظاهر مي‏شود. ممکن است بدني باشد (زدن، لگدپراندن، گازگرفتن)، يا لفظي (فرياد، زدن، رنجاندن) يا به صورت تجاوز به حقوق ديگري (مانند چيزي را به زور گرفتن) يا وسيله‏اي (مانند گرفتن اسباب‏بازي از کودک ديگر) و يا خصمانه باشد که مقصود از آن آسيب رساندن به ديگري است. کودکان در 12 ماهگي و وقتي با هم هستند شروع به ابراز رفتار پرخاشگرانه وسيله‏اي مي‏کنند. رفتار پرخاشگرانه آنان غالبا به خاطر اسباب‏بازي و متعلقات ديگر است و در ارتباط با همسالان خود ابراز مي‏شود. کودکان سه‏ساله بيش از همه دعوا به پا مي‏کنند اما همچنان که به سالهاي پيش از مدرسه و مدرسه نزديک مي‏شوند کمتر دست به اعمال پرخاشگري مي‏زنند و در نوع پرخاشگري آنان هم تغييراتي ايجاد مي‏شود که بستگي به سن، شخصيت، نيرومندي جسماني و عوامل ديگر دارد. همچنين موقعيت اجتماعي در تنوع تظاهرات پرخاشگرانه مؤثر است. کودکي از خانواده پايين اجتماعي، در هنگام پرخاشگري با پدرش نزاع مي‏کند.
بعضي از مطالعات نشان مي‏دهند که ثبات پرخاشگري دخترها در طول زمان کمتر از پسرهاست. البته کودکان به هنگامي که با وقايع تنش‏زايي همچون جدايي پدر و مادر، يا به دنيا آمدن کودکي جديد روبه‏رو مي‏شوند بيشتر پرخاشگر مي‏شوند. در اکثر جوامع پسرها بيش از دخترها تشويق به ابراز خشونت و پرخاشگري مي‏شوند. پسرها بيش از دخترها پرخاشگري بدني و لفظي دارند. به طوري که دعوا به راه مي‏اندازند، انتقام‏گيري مي‏کنند و در دعواهايشان از نيروي بدني استفاده مي‏کنند. بر اساس مطالعات مشاهده‏اي در مورد کودکان ميان سنين 1 تا 3 سالگي تفاوتهاي جنسيتي به لحاظ تعدد پرخاشگري بعد از 18 ماهگي ظاهر مي‏شود و قبل از آن اثري از آن نيست. پسرها به خصوص هنگامي که به آنها حمله مي‏شود يا کسي مانع کارهايشان مي‏شود تلافي مي‏کنند. در يک مطالعه در مورد کودکان پيش از مدرسه، پسرها فقط اندکي بيش از دختران مورد حمله قرار گرفتند ولي دو برابر دخترها تلافي کردند. خانواده در اين امر نقش اساسي دارد به ويژه از آن جهت که طفل دوران شکل‏گيري شخصيت خود را در خانه مي‏گذارند، از پدر و مادر درس و الگو مي‏گيرد،
راه و رسم زندگي و نحوه موضع‏گيري در برابر مسايل را از آنان مي‏آموزد و به طور کلي بر اساس مهر و قهر والدين خود روش زندگي را انتخاب مي‏کنند.
از طرفي ديگر عدم توازن در مقابله با رفتار کودک از طرف والدين، مانند نوازش فرزند پس از تنبيه وي، در او حالت تضاد به وجود مي‏آورد و کودک را پرخاشگر مي‏سازد. اين حالت معمولاً به کودک زياني نمي‏رساند اما اگر ادامه يابد باعث عدم رشد اجتماعي و وجدان اخلاقي مي‏شود و در نتيجه در مراحل بعدي زندگي ممکن است به اختلالات شخصيتي منجر شود.
در حقيقت خانواده نظامي است که اعضاي آن با هم کنش متقابل دارند و به رفتار يکديگر واکنش نشان مي‏دهند. در خانواده‏هايي که فرزندان به شدت پرخاشگرند کنشهاي متقابل، غالبا وضعيتي ايجاد مي‏کنند که الگوي رفتار پرخاشگرانه را در خانواده افزايش مي‏دهد. وقتي که واکنش خشونت‏آميزي بروز مي‏کند، ساير اعضاي خانواده کاري مي‏کنند که باعث دامن زدن به رفتار پرخاشگرانه مي‏شود. براي مثال برادري بر سر خواهرش فرياد مي‏زند، خواهر هم بر سر او فرياد مي‏کشد و ناسزا مي‏گويد. در اين موقع برادرش او را کتک مي‏زند و اين ماجرا ادامه مي‏يابد. بين والدين کودک هم ممکن است چنين مسأله‏اي پيش بيايد. کودک حالت اعتراض به خود مي‏گيرد و والدين هم تنبيه و تهديد خود را بيشتر مي‏کنند. گاهي کودک به واسطه ترس شديد از خشم والدين، در خانه رفتار خصمانه نشان نداده اما در بازي با دوستانش پرخاشگرانه رفتار مي‏نمايد و اقدام به کتک زدن دوستانش مي‏کند. بنابراين مادامي که رفتار والدين اصلاح نشود و نابسامانيها در خانواده تحت کنترل و ضابطه‏اي نباشد اميد سازندگي و اصلاح در کودکان وجود نخواهد داشت. والديني که از داشتن فرزنداني پرخاشگر و نابسامان ناراحتند ضروري است نخست خود را اصلاح ساخته، سپس از بروز عوامل و انگيزه‏هاي مربوط به نابساماني و پرخاشگري در کودکان جلوگيري کنند.
تحقيقات نشان مي‏دهند پرخاشگري در خانواده‏هايي که سخت‏گيرترند و تنبيه بدني را در تربيت فرزند ضروري مي‏دانند بيشتر ديده مي‏شود و معمولاً در زمان خستگي دانش‏آموز و کودک يا قبل از خوردن و خوابيدن شديدتر مي‏گردد. رفتارهاي قهرآميز و پرخاشگرانه والدين در خانه و يا معلم و مدير، در کلاس درس و مدرسه و يا پرخاشگري از طريق تلويزيون يا رسانه‏هاي گروهي همه و همه مدلهاي خوبي براي کودکان هستند.
بهترين روش براي ممانعت از بروز رفتار پرخاشگرانه اين است که والدين چنين رفتاري را تشويق ننمايند و با ملايمت کودک را وادار کنند تا رفتار ديگري را پيشه خود سازند. والدين نبايد کودک را هنگام رفتار پرخاشگرانه تنبيه بدني نمايند چرا که تنبيه بدني خود يک رفتار پرخاشگرانه است. والدين مهربان که در برابر فرزند خودشان رفتاري متعادل پيش مي‏گيرند به ندرت اطفالي پرخاشگر را پرورش مي‏دهند. والدين عصبي و پرخاشگر و يا آنان که براي ممانعت از ظهور پرخاشگري به تنبيه بدني متوسل مي‏شوند مي‏توانند اطمينان داشته باشند که فرزنداني عصبي و پرخاشگر پرورش خواهند داد. به کارگيري و اجراي شيوه‏هاي پيشگيري به منظور عدم ابتلاي کودکان به رفتار پرخاشگرانه به مراتب موفق‏تر از شيوه‏هاي درمان پرخاشگري بوده است.

منابع:

1ـ نوابي‏نژاد، شکوه؛ رفتارهاي بهنجار و نابهنجار، انتشارات انجمن اوليا و مربيان.
2ـ پارسا، محمد؛ روانشناسي رشد کودک و نوجوان، انتشارات بعثت.
3ـ قائمي، علي؛ خانواده و دشواريهاي رفتاري کودکان، انتشارات انجمن اوليا و مربيان.

منبع: پيام زن
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image