جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
جوانان را در يابيد!
-(4 Body) 
جوانان را در يابيد!
Visitor 512
Category: دنياي فن آوري

جواني بهار عمر و جوان بهترين و مفيدترين قشر جامعه است.جوانان قشر متحرک، فعال و پرشور و نشاط جامعه را تشکيل مي‏دهند.آن‏ها با استعدادهاي فراوان نشاط بسيار راه‏هاي سخت و ناهموارپيشرفت را مي ‏پيمايند و زمام فرداي جامعه را به دست مي‏گيرند.بدين جهت تمام نظام‏ها و حکومت‏ها روي اين قشر عظيم سرمايه گذاري ‏مي‏کنند. در اين راستا انبياء و معصومان نيز توجه ويژه‏اي به ‏جوانان داشته ‏اند. در اين نوشتار پرتوي از سخنان و سيره امام ‏صادق(عليه السلام) را در زمينه مربوط به جوانان مطرح مي نماييم.
الف- جوانان و دين شناسي
يکي از علل فاصله گرفتن جوانان از دين و مسايل مذهبي نا آگاهي ‏آن‏ها از دين است. جوانان چون بصيرت و آگاهي کافي از دين ‏ندارند، تحت تاثير تبليغات سوء دشمنان قرار مي‏گيرند. امام ‏صادق(عليه السلام) به بشير فرمود:
«لاخير في من لا يتفقه من اصحابنا يا بشير ان الرجل منکم اذا لم‏يستغن بفقهه احتاج اليهم فاذا احتاج اليهم ادخلوه في باب‏ضلالتهم و هو يعلم‏» (1) ; خيري نيست در آن گروه از اصحاب ما که ‏تفقه در دين نمي‏کنند. اي بشير! اگر يکي از شما به مسايل ديني ‏اش ‏آشنا نباشد به ديگران محتاج مي‏شود و زماني که به آن‏ها نيازمندشد آن‏ها ناخواسته او را در وادي گمراهي خود وارد مي‏سازند.
در اين زمان که همه ابزارها و راه‏هاي انحراف فکري از سوي ‏دشمنان دين مهياست از رسانه ‏هاي صوتي و تصويري گرفته تامطبوعات و کتاب‏هاي انحرافي و... جوانان با طوفاني از تهاجم ‏فرهنگي مواجه ‏اند و اگر آمادگي‏هاي لازم ديني را نداشته باشند دربرابر شبهات و القائات فکري مکاتب و فلسفه ‏هاي مختلف تسليم ‏مي‏شوند. امام صادق(عليه السلام) عنايت ويژه‏اي به بصيرت و بينش ديني‏ جوانان داشت. آن حضرت فرمود: «لواتيت‏بشاب من شباب الشيعه لايتفقه لادبته‏»; اگر به جواني از جوانان شيعه برخورد کنم که دردين تفقه نمي‏کند او را تاءديب خواهم کرد.
نيز فرمود: «العامل علي غير بصيره کالسائر علي غيرالطريق و لايزيده سرعه السير من الطريق الا بعدا» (2) کسي که بدون آگاهي ‏و بينش به دين عمل مي‏کند همانند کسي است که از بيراهه مي‏رود وتند روي او جز دوري از راه نمي‏افزايد.
نيز فرمود: «انظر لکل من لا يفيدک منفعه في دينک فلا تعتدن به ولا ترغبن في صحبته فان کل ماسوي الله تبارک و تعالي مضمحل وخيم‏عاقبته‏»; هرکسي که مفيد به حال دين تو نيست ‏به او اعتنا مکن وعلاقه‏اي به رقابت ‏با او نشان مده. هر آن‏چه غير الهي است نابودشدني است و عاقبت ناخوشايندي خواهد داشت. (3)
نيز فرمود:
«بادروا احداثکم بالحديث قبل ان يسبقکم اليهم المرجئه‏» (4) نوجوانان را با حديث و فرهنگ اهل‏بيت عليهم السلام آشنا کنيد;قبل از آن که مرجئه (5) بر شما سبقت ‏بگيرند.
فضيل بن يسار مي‏گويد: امام صادق(عليه السلام) به شيعيان فرمود:
«احذرو علي شبابکم الغلاه لا يفسدو هم فان الغلاه شر خلق يصغرون‏عظمه الله و يدعون الربوبيه لعبادالله و الله ان الغلاه (6) لشر من اليهود و النصاري والمجوس‏»;جوانانتان را از غلات ‏برحذر داريد.مبادا آن‏ها را فاسد کنند. غلات بدترين خلق خداهستند. آن‏ها عظمت ‏خدا را کوچک به حساب مي‏آورند و ربوبيت رابراي ‏بندگان نيز اعتقاد دارند. به خدا قسم! غلات از يهود، نصاري ومجوس بدترند.
امام صادق(عليه السلام) به يکي از يارانش فرمود:
«يابن جندب! بلغ معاشر شيعتنا و قل لهم: لا تذهبن بکم المذاهب،فوالله لا تنال و لا يتنا الا بالورع و الاجتهاد في الدنيا و موساه‏الاخوان في‏الله‏» (7) ; اي پسرجندب! به شيعيان ما بگو: مواظب ‏باشيد فرقه ‏ها و گروه‏ها شما را منحرف نسازند. به خدا سوگند! هيچ‏کس به جرگه ولايت ما در نمي‏آيد، مگر با رعايت پارسايي و تلاش دردنيا و همياري با برادران ديني.
ب- جوانان و آموزش
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«لست احب ان اري الشاب منکم الا غاديا في حالين: اما عالما اومتعلما» (8) ; دوست ندارم يکي از شما جوانان را ببينم; مگر دريکي از دو حال: يا دانا يا در حال يادگيري و دانش اندوزي.
ج- جوانان و ادب آموزي
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«ليس منا من لم يوقر کبيرنا و لم يرحم صغيرنا» (9) ; از مانيست کسي که به بزرگترها احترام و به کوچکترها رحم نکند.
از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است که هرگزامام حسين(عليه السلام) جلوتر ازامام حسن(عليه السلام) حرکت نمي‏کرد و اگر آن دو باهم بودند هرگز امام ‏حسين(عليه السلام) جلوتر از امام حسن(عليه السلام) سخن نمي‏گفت. (10)
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«جاء رجلان الي النبي شيخا و شابا فتکلم الشاب قبل الشيخ فقال‏النبي الکبير الکبير» (11) ; روزي دو نفر که يکي پير و ديگري ‏جوان بود به خدمت پيامبر(ص) مشرف شدند. جوان قبل از پيرمردشروع به سخن کرد. پيامبر(ص) فرمود: بزرگ. بزرگ.
د- جوانان و ازدواج
امام صادق(عليه السلام) درباره ازدواج فرمود:
«من تزوج احرز نصف دينه فليتق الله في‏النصف الاخر» (12) ; کسي‏که ازدواج کند نيمي از دين خود را به دست آورده است. پس بايددر مورد نصف ديگر از خدا بترسد. نيز فرمود:
«رکعتان يصليهماالمتزوج افضل من سبعين رکعه يصليهااعزب‏» (13) ; دو رکعت نمازي که متاءهل مي‏خواند برتر است ازهفتاد رکعت نمازي که مجرد مي‏خواند.
امام صادق(عليه السلام) فرمود: شخصي نزد پدرم آمد و از او سؤال کرد:
فلاني! زن داري يانه؟او گفت: خير. پدرم فرمود: فلاني! اگر خدادنيا و آنچه که در دنيا است ‏به من بدهد و بگويد يک شب بي‏زن ‏باش، قبول نمي‏کنم. (14) علي بن رعاب مي‏گويد: زراره به خدمت امام صادق(عليه السلام) رسيد. حضرت ازاو سؤال کرد. اي زراره! آيا ازدواج کرده‏اي؟ زراره پاسخ داد:خير. حضرت فرمود: چه عاملي موجب ترک ازدواج شما شده است؟ زراره ‏عرض کرد: من نمي‏دانم ازدواج با اين‏ها (مخالفين) خوب است ‏ياخير؟ حضرت فرمود: پس چگونه صبر مي‏کني و خود را حفظ مي‏کني بااين که جوان هستي؟ زراره عرض کرد: کنيز مي‏خرم. حضرت فرمود: چگونه نکاح با کنيزان را خوب مي‏داني؟ زراره عرض کرد: اگر مشکلي ‏با آن‏ها داشته باشم آن‏ها را مي‏فروشم. حضرت فرمود: از اين جهت ‏از تو سؤال نمي‏کنم. سؤال من اين است که چگونه آن‏ها را براي خودخوب مي‏داني با اين که آن‏ها نيز از مخالفين هستند؟ زراره فرمود: آيا امر مي‏فرماييد ازدواج کنم؟ فرمود: اين مساله به اختيارشماست. (15)
ه- جوانان و تقوا
يکي از خطراتي که جوانان را تهديد مي‏کند هوسراني و بي‏بندوباري‏است و تقوا مي‏تواند سدي در برابر هوس‏ها باشد. لذا امام صادق(ع)فرمود:
«يامعشر الاحداث! اتقواالله‏» اي گروه جوانان! از خدابترسيد. (16) نيز فرمود: «لاينبغي للمؤمن ان يجلس مجلسا يعصي‏الله فيه و لا يقدر علي تغييره‏» (17) ; سزاوار نيست‏براي مؤمن‏که در مجلسي بنشيند که در آن معصيت مي‏شود و نمي‏تواند جلوي آن‏را بگيرد.
و- جوانان و قرآن
يکي از عواملي که مي‏تواند جوانان را از انحرافات گوناگون حفظ نمايد ارتباط و انس با قرآن است. امام صادق(عليه السلام) در اين باره ‏فرمود: «من قرء القرآن و هو شاب مؤمن اختلط القرآن بلحمه ودمه‏» (18) ; جوان مومني که به قرائت قرآن بپردازد قرآن باگوشت و خونش در مي‏آميزد.
ز- جوانان و نماز
يکي از عوامل بازدارنده جوانان از هوس‏ها و آلودگي‏ها نماز است.
نماز در کلمات و سيره امام صادق(عليه السلام) جايگاه خاصي دارد. روايات ‏نقل شده از آن حضرت در باره نماز به اندازه يک کتاب قطورمي‏باشد. در اين جا فقط به يک روايت ‏بسنده مي‏کنيم. امام صادق(ع)فرمود: «اول ما يحاسب به العبد الصلاه فاءن قبلت قبل سائر علمه‏و ان ردت رد سائر علمه‏» (19) ; اولين عملي که در قيامت موردمحاسبه قرار مي‏گيرد نماز است. اگر نماز قبول شود ساير اعمال ‏قبول مي‏شود و اگر نماز رد شود ساير اعمال نيز رد خواهد شد.
ح ارتباط با جوانان
امام صادق(عليه السلام) توجه خاصي در جذب و تربيت جوانان داشتند. هشام‏ جواني بود که محضر امام صادق(عليه السلام) را درک کرد و به شکوفايي علمي ‏رسيد. مفضل ابن عمرو شماري ديگر از جوانان جزو ياران خاص آن‏حضرت بودند. عده ‏اي از اهل کوفه براي امام صادق(عليه السلام) نامه نوشتندو به آن حضرت گفتند: مفضل ابن عمر که يکي از ياران شماست ‏با افراد ناباب و کبوترباز نشست و برخاست مي‏کند و با آن‏ها ارتباط دارد. شايسته است که شما به او دستور فرماييد تا از آنان ‏کناره ‏گيري کند. حضرت نامه ‏اي براي مفضل نوشت و زراره، محمدابن ‏مسلم و ابوبصير را مامور رساندن نامه به مفضل کرد. حضرت در آن‏ نامه از مفضل خواسته بود تا اشياء و وسايل بسياري را براي آن‏حضرت تهيه نموده، به خدمتش ارسال نمايد. مفضل پس از خواندن ‏نامه، نامه رسانان را از محتواي نامه آگاه ساخت. آن‏ها گفتند:براي ما تهيه آن‏ها مقدور نيست. مفضل آن‏ها را به صبحانه دعوت‏کرد. آن‏ها مشغول خوردن صبحانه شدند. مفضل افرادي را به سراغ‏ياران جوان خود فرستاد. آن‏ها به خدمت مفضل رسيدند. مفضل نامه ‏حضرت را به آن‏ها نشان داد. طولي نکشيد که آن‏ها همه آنچه را که ‏امام خواسته بود فراهم ساخته، تقديم مفضل کردند. آن گاه مفضل ‏رو به حاملان نامه کرد و فرمود: آيا شما مي‏خواهيد من اين‏ها رااز خود دور کنم؟ (20)

پي نوشتها:
1.بحارالانوار، ج 1، ص 22; کافي، ج 1، ص‏33.
2.کافي، ج 1، ص‏43; تحف العقول، ص‏269; بحارالانوار، ج 1، ص‏206.
3.ميزان الحکمه، ج 5، ص‏306.
4.اصول کافي، ج‏6، ص‏47; وسايل الشيعه، ج 15، ص‏196; مستدرک،ج 2، ص‏353.
5.مرجئه گروه منحرفي در زمان بني ‏اميه بودند که صرف داشتن ‏اعتقاد را کافي مي‏دانستند و عمل و تکليف را جزو ايمان به حساب‏ نمي ‏آوردند. (ر.ک: عدل الهي، ص‏313; در کتاب الفرق بين الفرق‏آمده است: مرجئه مبلغاني داشتند که مردم را به عقايد مرجئه ‏دعوت مي‏کردند.
6.غلات کساني هستند که در باره حضرت علي(عليه السلام) غلو مي‏کنند و اورا رب مي‏دانند و معتقدند که مصالح جهان به دست او انجام‏مي‏گيرد. آن‏ها براي پنج نفر از ياران آن حضرت چنين ربوبيتي راقائلند. (ر.ک: مجمع البحرين، ص 328.)
7.تحف العقول، ص‏33.
8.بحارالانوار، ج 1، ص‏17.
9.همان، ج 75، ص 138.
10.مشکاه‏الانوار، ص 170.
11.همان، ص 168; ينابيع الحکمه، ج‏3، ص 230.
12.وسايل الشيعه، ج 20، ص‏17.13
13.همان.
14.اخلاق در خانه، ج 1، ص 54.
15.بحارالانوار، ج 72، ص‏166.
16. ميزان الحکمه، ج 4، ص‏273; گفتار فلسفي، (جوان)، ج 1، ص‏66.
17.وسايل الشيعه، ج 11، ص‏503.
18. کافي، ج 4، ص 414; وسايل الشيعه، ج 2، ص 140.
19. وسايل الشيعه، ج‏3، ص 22.
20.معجم رجال الحديث، ج‏19، ص 325.


 

منبع: پايگاه حوزه
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image