محصولات
دریافت کاتالوگ محصولات
پورتال ایمن
سیستم آرشیو اسناد
سیستم پشتیبانی (Ticketing)
سیستم مدیریت جلسات
سیستم مدیریت وظایف
سیستم پورتال داخلی ویژه همکاران
سیستم تولید و مدیریت وب سایت
سیستم اتوماسیون اداری
سیستم مدیریت فروشگاه
سیستم گفتگوی آنلاین (پشتیبانی)
نرم افزار های اندروید
فروشگاه
جستجوی محصولات
همه محصولات
بانک شماره موبایل
گالری تصویری فایل PSD
گالری تصویری فایل افتر افکت
سیستم پیامک
عضویت رایگان در سامانه
ورود به سامانه پیامک
ارسال به BTS ایرانسل
امکانات سامانه پیامک
وب سرویس رایگان پیامک
سرویس HTTP پیامک رایگان
افزونه ورد پرس
نرم افزار ویندوزی پیامک
خرید خط هزار و تلفن ثابت
عمومی
اخبار
تقویم تاریخ
نرم افزارهای موبایل
مقالات
معرفی سایت
درباره ما
پرسش و پاسخ
ارسال تیکت
اطلاعات تماس
درباره ما
پرسش و پاسخ
آموزش برنامه نویسی
سفارش تبلیغ اندروید
Type
All
کامپيوتر
دنياي فن آوري
جستجو در محصولات
6 اسفند 1388 / 28 ربيع الاول 1430 / 26 مارس 2009
-(0 Body)
6 اسفند 1388 / 28 ربيع الاول 1430 / 26 مارس 2009
Visitor 447
Category:
دنياي فن آوري
1) 6 فروردين ماه سال1358 هجري شمسي:
ميليونها تن ازمردم مسلمان و انقلابي ايران به پيمان صلح ميان مصرو رژيم اشغالگر قدس يعني پيمان كَمپ ديويد اعتراض كردند. اين پيمان ، صلحي آمريكايي دربرداشت و بيشتر كشورهاي اسلامي با امضاي پيمان كمپ ديويد بدست رييس جمهوروقت مصربه شدت مخالفت كردند.
2) قطع رابطه دولت ايران با امپراتوري ژاپن در جريان جنگ جهاني دوم (1321 ش)
3) درگذشت "اسماعيل اديب خوانساري" خواننده و نوازنده معاصر (1361 ش):
اسماعيل اديب خوانساري در سال 1280 ش در خوانسار به دنيا آمد. پس از فراگيري تحصيلات ابتدايي، از آنجا كه صوت خوشي داشت به توصيه پدر، اكثراً مؤذني مسجد شهر را به عهده ميگرفت. از اين سالها به بعد به شعر و موسيقي علاقهمند گرديد و به مطالعه آثار شعراي فارسي زبان پرداخت. سپس به اصفهان رفت و با مباني موسيقي آشنا گرديد. بعدها، ني، سه تار و پيانو را آموخت و با تأسيس راديو، خواننده ثابت آن شد. اديب خوانساري از 1319 هرهفته در راديو حاضر ميشد و اجراي برنامه ميكرد. او "جامعه باربُد" را نيز با هدف داشتن مكاني براي اجراي نمايشنامه و كنسرت بنيان گذاشت. اسماعيل اديب خوانساري در 81 سالگي در تهران بدرود حيات گفت و در بهشت زهرا مدفون گرديد.
4) 6 فروردين ماه سال1367هجري شمسي:
نيروي سپاه زميني پاسداران انقلاب اسلامي عمليات بيت المقدس را بارمزيا اباعبدالله (عليه السلام) دربنديجان استان سليمانيه آغازكرد. عمليات بيت المقدس 4 در تاريخ ششم فروردين 1367 با رمز مبارك يا اباعبداللَّه الحسين(ع) به منظور پاسخگويي به تجاوز و شرارتهاي خصم جنايتكار در حمله به مناطق مسكوني و نيز به دادخواهي شهداي مظلوم شهرها و روستاهاي كُردنشينِ عراق از جمله حلبچه و با هدف آزادسازي بخشي از ارتفاعات سليمانيه عراق در منطقه عملياتي دربنديخان انجام گرفت. در اين عمليات، رزمندگان اسلام، متشكل از نيروهاي زميني و دريايي سپاه پاسداران، با بهرهگيري از آتش پر حجم توپخانه و با حمايت نيروي هوايي و هوا نيروز ارتش جمهوري اسلامي، نيروهاي مهندسي - رزمي جهاد و سپاه، حركت خود را به سوي دشمن آغاز كردند و با يورش خود، شكست را به دشمن بعثي تحميل نمودند. نتايج عمليات بيتالمقدس 4: آزاديسازي ارتفاعات مهم شاخ شميران، شاخ سورسر، پشت قلعه و نيز چندين روستا. تجهيزات: تانك و نفربر، 20 دستگاه انهدامي، 15 دستگاه اغتنامي؛ خودرو سبك و سنگين، 50 دستگاه انهدامي و تعداد زيادي اغتنامي؛ انهدام دو تيپ، دو گردان تانك و يك گردان توپخانه دشمن، 1500 نفر كشته و زخمي و 400 نفر اسير.
5) 6 فروردين 1331 : درگذشت قاسم غني در امريکا، مؤلف و مترجم دکتر قاسم غني (1316 ه ق-1331 ه ش):
پزشک و اديب و نويسنده ايراني بود.او در سبزوار بدنيا آمد و در بيروت و فرانسه تحصيل کرد. چندبار نماينده مجلس شوراي ملي شد و دو بار وزير شد (بهداري و فرهنگ) در 1314 استاد دانشکده پزشکي دانشگاه تهران شد. زبانهاي فرانسه، انگليسي و عربي را ميدانست.با محمد قزويني در تصحصح ديوان حافظ و با محمدعلي فروغي در تصحيح رباعيات خيام همکاري کرد.دکتر غني با بسياري از مشاهير ايراني و بينالمللي (از جمله آلبرت اينشتين) دوست يا آشنا بود . در 1327 از سوي دربار براي ترتيبات طلاق محمدرضاشاه و فوزيه به مصر سفر کرد. او در سال 1945 از اعضاي هيئت نمايندگي ايران در کنفرانس سان فرانسيسکو بود که سازمان ملل متحد را پايه گذاشت. مجموعه يادداشتهاي او در سيزده جلد به کوشش پسرش سيروس غني منتشر شده است. در 1331 در سان فرانسيسکو درگذشت و در نزديکي همان شهر مدفون است.
6) 6 فروردين عزل قائم مقام رهبري بدستور حضرات امام خميني (ره):
در 8 فروردين سال 1368 خبر پذيرش استعفاء آقاي منتظري از قائم مقامي رهبري توسط حضرت امام(ره) همه را متعجب ساخت. مدتي بعد خبر آمد كه استعفاء ايشان بعد از صدور نامه اي از حضرت امام در تاريخ 6/1/86 بوده كه در آن نامه حضرت امام با گلايه هاي تند از عملكرد آقاي منتظري ايشان را از قائم مقامي عزل كرده بودند. اين نامه كه قرار بود از صداوسيما خوانده شود بدلايلي از جمله خواست برخي از مسئولين بلندمرتبه نظام محرمانه باقي ماند و سالهاي بعد بصورت علني منتشر گرديد.
7) شكست ايرانيان از مسلمانان و انقراض سلسلهي ساسانيان در زمان خليفه سوم (31 ق):
يزدگرد سوم پادشاه ساساني در سال 31 هجري قمري به مرو آمد تا در آنجا به جمع سپاه مشغول شود و از خاقان ترك و امراي كاشغر و بلاد ديگر حدود چين شرقي كمك بگيرد. اما ماهويه، مرزبان شهر مرو كه به تفريط در اموال ديوان متهم شده بود، چند نفر را به مقرّ يزدگرد فرستاد. يزدگرد سوم، آخرين پادشاه ساساني توسط اين افراد كشته شد و سلسلهي ساساني انقراض يافت. در اين زمان بود كه سپاهيان اسلام براي نشر اين آيين الهي به ايران وارد شده و دستگاه شاهنشاهي ساساني را درهم كوبيدند. عدم ثبات اوضاع داخلي ايران، تعصُّب شديد موبدان، بيعدالتي و ظلم بيحدّ بزرگان و دولتيان بر مردم، شيوع بيماريهاي خانمان برانداز مثل وبا و طاعون، اختلاف شديد طبقاتي و مسايل ديگري از اين قبيل و نيز ويژگيهاي ممتاز اسلام، سقوط پادشاهي ساسانيان را سرعت بخشيد.
8) درگذشت "عامري" حكيم و دانشمند (381 ق)
9) تصرف شهر بغداد توسط شاه عباس صفوي و شكست امپراتوري عثماني(1033 ق)
آخرين جنگهاي شاه عباس صفوي با عثماني بين سالهاي 1032 و 1034 ق بر سر تسخير بغداد روي داد.
در اين جنگها بغداد نيز به تصرف ايران درآمد و شاه عباس به زيارت عتبات عاليات رفت و به تعمير و بازسازي قبور مطهر ائمه در عراق پرداخت.
11) درگذشت "لودويك بتهوون" موسيقيدان شهير آلماني (1827م):
لودويك وان بتهوون آهنگساز و موسيقيدان مشهور آلماني در 16 دسامبر 1770م در شهر بُن در آلمان متولد شد. دوران كودكي و نوجواني او با مشكلات بسياري سپري گرديد. با اين حال توانست از محضر موسيقيدانان بزرگ عصر خود، چون موزارت و هايدن بهره بَرَد. اگر فرانس هايدن، پدر سمفوني است، بتهوون در تاريخ موسيقي به نام پادشاه سمفوني معروف است. همچنين در برابر 104 سمفوني هايدن و پنجاه سمفوني موزارت، بتهوون 9 سمفوني تصنيف كرد ولي همين 9 سمفوني او از تمام آثار سمفونيك هايدن و موزارت، ارزش بيشتري دارند. بتهوون از ضعف شنوايى رنج ميبرد و از 49 سالگي به كلي ناشنوا و از شنيدن آثار خود، محروم شد. او 9 سمفوني تصنيف كرد كه همگي آنها از معروفترين سمفونيهاي كلاسيك جهان است اما سمفوني پنجم بتهوون به دليل روح حماسي آن، جايگاه ويژهاي در ميان آثارش دارد. لودويك بتهوون سرانجام در 26 مارس 1827م در 57 سالگي درگذشت. بتهوون در ابتدا بيشتر به سنتهاي كلاسيك و قديمي پايبند بود، بااين حال علي رغم كم شدن قوه شنوايي، به ساخت آثار خود ادامه داد. وي در زماني كه شنوايياش رابه طور كامل از دست داد، توانست برجستهترين آثار خود را تصنيف نمايد.
12) مرگ "آلساندرو مانتسوني" شاعر و نويسنده ايتاليايي (1873م):
آلسانْدرو مانْتْسوني، شاعر و نويسنده شهير ايتاليايى در هفدهم دسامبر 1785م در ميلان ايتاليا به دنيا آمد. وي تحصيلات خود را نزد پدران روحاني انجام داد اما به زودي آن را رها كرد و به سرودن شعر پرداخت. با اين حال در جواني به ايمان دوره كودكي بازگشت و آثارش از اين تغيير و تحول عميقْ نشانههاي بسيار يافت. اين تحول در درون او چنان عميق گشت كه همه وجودش را فرا گرفت و به او زندگي كاملي را القا كرد. مانتسوني در 27 سالگي سرودههاي مقدس را سرود كه شهرت بسيار يافت. وي در سال 1819م كتاب ملاحظاتي درباره اخلاق كاتوليكي را منتشر نمود و سپس با پشتكار فراوان به مطالعه متون مذهبي و آثار نويسندگان بزرگ علوم الهي قرن هفدهم و هجدهم پرداخت. مانتسوني نمايشنامههايى نيز انتشار داد و تراژديهاي او با به دست آوردن شهرت فراوان، نبوغ نويسنده را در خلق آثار نمايشي به اثبات رساند. تراژديهاي مانتسوني، بيشتر از شعر تغزلي سرچشمه دارد تا هنر نمايشي و زيبايى آن را بيشتر ميتوان در خواندن دريافت تا در نمايش. مانتسوني در سالهاي دهه 1820م رمان نامزدها را انتشار داد كه اين اثر، موفقيت فراواني به دست آورد و مقامي ارجمند و والا در ادبيات ايتاليا يافت. اين رمان به همه زبانهاي اروپايى ترجمه شد و مدت هشتاد سال همچنانْ به صورت شاهكار باقي ماند. يكي ديگر از آثار مهم مانتسوني، نامهها است كه شامل آثار وسيعي است كه هفتاد سال زندگي مانتسوني را در برميگيرد و حاوي مطالبي بسيار سودمند درباره زندگي خصوصي و زندگي معنوي و انديشههاي اوست. قدرت مانتسوني در متشكل ساختن ادراك و شعور ملي بسيار عظيم بود. وي قصد داشت كه به هر حركتي، چه در زندگي سياسي و چه در زندگي اجتماعي معني كاملي بخشد. آلساندرو مانتسوني سرانجام در بيست و ششم مارس 1873م در هشتاد و هشت سالگي درگذشت. به مناسبت مرگ او، در ايتاليا عزاي ملي اعلام شد كه رهبري آن با خانواده سلطنتي بود و در نمايندگان حدود صد شهر در مراسم تشييع جنازه او شركت كردند.
13) تولد "ويليامز" نمايشنامهنويس و شاعر معروف امريكايي (1911م):
تنسي ويليامْزْ نمايشنامهنويس بزرگ امريكايى در 26 مارس سال 1911م در ايالت ميسيسيپي امريكا به دنيا آمد. وي از دوران كودكي به ادبيات علاقهمند بود و اين علاقه به همراه پشتكار، از او نويسندهاي بزرگ ساخت. ويليامز در سالهاي بعدي عمر خود، در شمار پركارترين و برجستهترين نمايشنامهنويسان امريكا قرار گرفت و شهرتي فراوان كسب كرد. نمايشنامههاي ويليامز، با واقعبيني بسيار، زندگي مردم محروم و پرعطوفت را وصف ميكند و از زبان قهرمانان خود، سخناني قوي و صريح و گاه شاعرانه بيان ميكند. قدرت ويليامز در آفرينش شخصيتهاي نهفته است. آنها در وضعي بحراني و دشوار گرفتارند و ميكوشند گذشته خود را جبران كنند، يا برآنند تا آيندهاي بهتر از ورطه مبتذل و مادّي كنوني براي خود دست و پا نمايند. قهرمانان آثار تنسي ويليامْزْ غالباً پس از يك شكست جسمي يا اخلاقي از شخصي تبهكار يا سنگدل، به تدريج از خيالات واهي خود دست ميشويند. همچنين اشخاص نمايشنامههاي او، ميان رؤيا و واقعيت، دست و پا ميزنند. دنياي تنسي ويليامز، گاهي خشونت بار و تيره است، چنانكه هيچگونه اميدي را منعكس نميكند و همهكس، مورد تهديد پول، شهوت و احتياجات پست قرار دارد. ويليامز را بيشتر به عنوان درام نويس شاعر ميشناسند كه درون مايه نمايشي آثارش را در كند و كاو حالات بيمارگونه شخصيتها قرار داده است. ويليامز با مهارت بيمانندي، حالات، سرشتها و انديشههاي خود را از زبان توده مردم و قهرمانانِ نمايشنامههايش بيان ميكرد. آثار او عمدتاً مبتني بر شرح حال مردم ساده، رنج ديده و ناكام امريكاست. همچنين روانشناسي و روانكاوي قرن بيستم در نوشتههاي او اثر فروان دارد. نوشتههاي ويليامز، بيشتر، نمايشنامه است كه از جمله آثار او، ميتوان به باغوحش شيشهاي، پرنده شيرين جواني و تابستان گرم و طولاني اشاره كرد. غالب نمايشنامههاي تنسي ويليامز با پيروزي بسيار همراه بوده، و علاوه بر ترجمه به بيشتر زبانها، به روي صحنه آمده و از آنها فيلم ساخته شده است. تنسي ويليامز، سرانجام در سال 1983م در هفتاد و نه سالگي درگذشت.
14) درگذشت "پيركوبِرتُن" مؤسس دوره جديد بازيهاي المپيك (1937م):
پيردو فِرِدي بارون كوبرتُن بنيانگذار مرحله جديد بازيهاي المپيك، در اولين روز سال 1863م متولد شد و در خانوادهاي اشرافي رشد و نمو كرد.وي سپس در ارتش مشغول خدمت گرديد و پس از آن به تعليم و تربيت روي آورد. وي در همين راستا، بازيهاي المپيك را احيا نمود. اين بازيها كه سابقه آن به 770 سال قبل از ميلاد مسيح(ع) ميرسيد در سال 394م به دستور امپراتور روم تعطيل گرديد، با اين حال، در همان زمان به عنوان معروفترين و محبوبترين مسابقات بينالمللي در يونان و روم باستان جريان داشت. بارون كوبرتن در جريان يك سخنراني در آمفيتئاتر دانشگاه سوربُن فرانسه به تاريخ 26 نوامبر 1892م پيشنهاد نمود كه ورزش را بايد بينالمللي كرد و بازيهاي ورزشي المپيك را از نو آغاز نمود. چهار سال بعد اين مسابقات در موطن اصلي آن، يونان آغاز گرديد. در اولين دوره اين مسابقات 285 ورزشكار از 13 مليت شركت داشتند. اين مسابقات در طول قرن بيستم به جز سالهايى كه با جنگهاي فراگير اول و دوم جهاني، هم زمان بود برگزار شده است. پيركوبرتن شخصيت برجسته ورزشي در جهان معاصر و احياگر بازيهاي المپيك سرانجام پس از هفتاد و چهار سال زندگي به تاريخ 26 مارس 1937 درگذشت. وي در زمان حيات خود شاهد برگزاري 10 دوره از بازيهاي المپيك بود.
15) انعقاد پيمان دفاعي و سياسي "بروكسل" ميان دول اروپايي (1948م):
پيمان بروكسل نخستين پيمان دفاعي و سياسي است كه پس از جنگ جهاني دوم و شكست آلمان ميان دولتهاي اروپايى منعقد شد. اين پيمان كه پس از 50 سال هنوز به قوّت خود باقي است، در 26 مارس 1948م توسط بلژيك، فرانسه، هلند، انگليس و لوكزامبورگ امضا شد و كشورهاي مذكور متعهد شدند در صورتي كه يكي از اعضا مورد حمله قرار گيرد، ساير كشورهاي عضو به كمك او بشتابند. پس از امضاي پيمان بروكسل، امريكا و برخي ديگر از كشورهاي غربي به اين پيمان پيوستند. پيمان مذكور مقدمهاي شد بر شكلگيري پيمان آتلانتيك شمالي، ناتو كه در 4 آوريل 1949 به امضا رسيد. (ر.ك: 4 آوريل)
16) آغاز قيام ميهن پرستان "كنيا" بر ضد استعمار انگلستان (1952م):
كنيا در سالهاي بين دو جنگ جهاني، با اغتشاشات و نابسامانيهاي بسيار مواجه بود. اما بعد از جنگ جهاني دوم، مردم اين سرزمين درصدد رهايى از سلطه بيگانگان برآمدند و نهضت استقلالطلبي خود را آغاز كردند. محدوديتها و قوانين وضع شده از سوي استعمارگران در نقاط مختلف كنيا موجب به وجود آمدن گروه مائو - مائو گرديد كه مبارزان مسلح بسياري عضو آن بودند و توانست عده زيادي از انگليسيها را از بين ببرد. اين مبارزات كه از بيست و ششم مارس 1952م آغاز شده بود، سرانجام با ادامه پيگير آن، به استقلال كنيا منجر گرديد. (ر.ك: 12 دسامبر)
17) تظاهرات هزاران امريكايي در نيويورك عليه جنگ ويتنام (1966م)
18) روز ملي و استقلال "بنگلادش" از پاكستان (1971م):
كشور بنگلادش در جنوب شرقي آسيا و سواحل شمالي خليج بنگال واقع شده است. بيشتر خطوط مرزي بنگلادش با هند مشترك بوده و قسمت كوتاهي در جنوب شرقي با ميانمار (برمه) همسايه است. اين كشور داراي 147/570 كيلومتر مربع مساحت و حكومت آن جمهوري است. بيش از 88% مردم آن مسلمان بوده و كمتر از 11% هندو 1% بودايى و مسيحي ميباشند. جمعيت بنگلادش بيش از 129 ميليون نفر ميباشد و پيش بيني ميشود كه جمعيت آن تا سال 2025م بيش از 178 ميليون نفر گردد. ضمن اينكه 41 سال طول خواهد كشيد تا جمعيت آن دو برابر شود. پايتخت كشور بنگلادش، داكا و واحد پول آن تاكا ميباشد. مردم بنگلادش مليت بنگالي داشته و به زبان بنگالي، اردو و انگليسي صحبت ميكنند. دين رسمي مردم بنگلادش اسلام ميباشد. بنگلادش، برخلاف موقعيت خوب جغرافيايى و شرايط اقليميِ مناسب براي كشاورزي، از نظر اقتصادي، كشور فقيري به شمار ميآيد. در قرن شانزدهم ميلادي بنگال بخشي از امپراتوري مغول در هند بود. اما از نيمه قرن هجدهم تحت تسلط انگلستان قرار گرفت. اين وضعيت تا سال 1947 كه شبه قاره هند به دو كشور پاكستان و هندوستان تقسيم شد، ادامه داشت. بنگلادش پس از جدايى از هندوستان، خواهان استقلال از پاكستان شد. در ابتدا، پاكستان شرقي و غربي به عنوان يك كشور واحد در سال 1947م از هند استقلال يافتند. اما بنگاليهاي ساكن پاكستان شرقي كه نزديك به 98 درصد جمعيت اين سرزمين را تشكيل ميدهند، از تبعيضهاي دولت مستقر در پاكستان غربي به شدت ناراضي بودند. آنها ابتدا خواستار خودمختاري بوده ولي سپس خواهان استقلال گرديدند. سرانجام با مبارزه مسلحانه و دخالت ارتش هند، بنگلادش از پاكستان جدا شد و سرانجام استقلال بنگلادش روز 26 مارس 1971م توسط شيخ مجيبالرحمن مبارز استقلالطلب بنگلادشي اعلام گرديد و او به رياست جمهوري اين كشور دست يافت. حكومت اين كشور جمهوري چند حزبي با يك مجلس قانونگزاري است.
19) انعقاد قرارداد ننگين "كمپ ديويد" بين دولت مصر و رژيم اشغالگر قدس (1979م):
منطقه كاستاريكا در نيمه هزاره دوم ميلادي، محل سكونت قبائل كوچك بود. در 29 مارس 1500 كريستف كلمب در جريان سفرهاي خود، به اين منطقه رسيد اما حضور اروپائيان و سكونت آنها، 60 سال بعد عملي گرديد. آنها اين منطقه را به علت منابع طبيعي فراوان در آن، كاستاريكا ناميدند كه به معناي ساحل ثروتمند ميباشد. كاستاريكا از سال 1564 به صورت رسمي در سيطره اسپانيا قرار گرفت كه تا سال 1821 به طول انجاميد. پس از آن، ضمن اعلام استقلال خود، به امپراتوري مكزيك پيوست و با فروپاشي فدراسيون مكزيك، كاستاريكا نيز به استقلال كامل نائل آمد. كاستاريكا با 51/100 كيلومتر مربع وسعت در قاره امريكاي مركزي، در غرب درياي كارائيب و شرق اقيانوس آرام و در همسايگي كشورهاي پاناما و نيكاراگوئه واقع شده است. جمعيت آن بيش از 4 ميليون نفر بوده و اسپانيوليها، دورگهها و سرخپوستان، مهمترين گروه نژادي آن ميباشند و پيشبيني شده است جمعيت آن تا سال 2025 به حدود 6 ميليون نفر بالغ گردد. مذهب اكثر مردم، كاتوليك، زبان رسمي، اسپانيولي و پايتخت آن، شهر سان خوزه ميباشد. شهرهاي مهم آن عبارتند از: كارتاگو، آلاخوئلا و بندر ليمون. حكومت كاستاريكا جمهوري چند حزبي با يك مجلس قانونگزاري بوده و واحد پول آن كولون كاستاريكا است.(ر.ك: 15 سپتامبر)
20) درگذشت "احمد سُكوتوره" رهبر كبير كشور افريقايي گينه (1984م):
احمد سِكوتوره رهبر پيشين كشور افريقايى گينه، در 9 ژانويه 1922م در يكي از شهرهاي مركزي گينه به دنيا آمد. احمد از جواني وارد فعاليتهاي سياسي شد و خواهان استقلال كشورش از دست استعمارگران فرانسوي گرديد. وي يكي از بنيانگذاران سازمان سياسي موسوم به اجتماع دموكراتيك افريقا بود كه تلاش فراواني در راه رهايى منطقه افريقاي غربي از استعمار فرانسه از خود نشان داد. سكوتوره در 1956م معاون اين جنبش و در سال 1958م تنها رهبر افريقايى بود كه به پيشنهاد ژنرال دوگل رئيس جمهور فرانسه، مبني بر تشكيل يك جامعه فرانسوي افريقايى در مستعمرات فرانسه، رأي منفي داد. بدين ترتيب بود كه در تاريخ دوم اكتبر 1958م، گينه استقلال خود را به دست آورد و سكوتوره به مقام رياست جمهوري و نخستوزيري اين كشور دست يافت. وي حدود 30 سال رهبري گينه را به عهده داشت و در چهار دوره متوالي به رياست جمهوري آن برگزيده شد، ضمن اين كه 14 سال نيز همزمان، نخستوزير بود. پس از استقلال گينه، سكوتوره به كشورهاي شرق خصوصاً اتحاد جماهير شوروي سابق نزديك شد و سپس به غرب متمايل گرديد. وي در سالهاي آخر عمر، درهاي اقتصاد و سياست كشورش را به سوي غرب گشود و روابط گينه را با فرانسه و امريكا بهبود بخشيد. سكوتوره از 1981م رياست يك هيأت ميانجي از سوي سازمان كنفرانس اسلامي براي ميانجيگري در جنگ ايران و عراق را برعهده گرفت و به هر دو كشور سفر كرد. احمد سكوتوره به عنوان يكي از مشاهير سياسي قاره افريقا، به هنگام مرگ در 26 مارس 1984م در 62 سالگي، رياست دورهاي سازمان وحدت افريقا را به عهده داشت.
Add Comments
Name:
Email:
*
User Comments:
SecurityCode: