? مقدمه
خانواده اولين پايگاه فرد براي زندگي و مهمترين مبناي تشکيل دهنده جامعه است. خانواده، بهخصوص در ايام گذشته بهطور مستقيم علاوه بر نيازهاي خود، تأمينکننده قسمتي از نيازهاي جامعه نيز بود که اين نقش با گذشت زمان از عهده تمام افراد خانواده خارج شد و بر دوش يک يا چند تن از آنها افتاد.
از لحاظ اجتماعي خانواده اساسيترين عامل توليد و مصرف کالاها و خدمات در جامعه است و مسئوليت عمدهاش بقاء نسل ميباشد و براي انجام اين مسئوليت مهم نيازمند تکاپوي اقتصادي بسيار زياد است و اساس فعاليتهاي اقتصادي اجتماع نيز انجام مسئوليتهاي مهم خانواده است و براي همين است که اقتصاددانان خانواده را بنيان زندگي اقتصادي جوامع ميدانند، ازجمله ارسطو که اقتصاد را علم خانهداري ميدانست و اصولاً کلمه اقتصاد مشتق شده يوناني اقتصاد و خانواده است که امروزه اين گرايش با عنوان اقتصاد خانواده و اقتصاد خانه يکي از شاخصترين گرايشهاي اقتصاد در دنيا ميباشد.
? ارکان اقتصاد خانواده
هر خانواده اي از منابع متعدد درآمد کسب ميکند که اين درآمد محدود است يعني مقدار معيني است و به هر مقدار که اراده کند، در اختيارش نيست و در عوض مخارجي دارد که براي انجام آن از درآمدهايش استفاده ميکند. افراد براي ادامه زندگي به کالاهاي زيادي نياز دارد و بايد درآمدش را به مصرف انواع کالاهاي مورد نيازش مثل غذا، پوشاک، مسکن، آموزش، تفريحات و... اختصاص دهد. درست است که نيازهاي افراد بينهايت است؛ اما همانطور که شما هم بارها در زندگي با آن برخورد کردهايد، درآمدهاي خانواده محدود است و هميشه مقدار محدودي از نيازهايش را ميتواند برآورده کند. اينجا اولين سؤال در مبحث اقتصاد خانواده بهوجود ميآيد و آن اين است که: چگونه اين درآمد را بايد به مصرف انواع کالاها و خدمات اختصاص دهد؟
اصل هنر اقتصاد هم چگونگي تخصيص منابع محدود در دسترس جهت تأمين نيازهاي محدود انسانها است. مديريت منابع مالي خانواده از مهمترين وضايفي است که اغلب برعهده زنان مدير و باتدبير است.
ما در طول زمان کالاهاي بسياري را مصرف ميکنيم. برخي از اين کالاها، مثل غذا و خوراک و پوشاک، براي زندگي افراد لازم و ضروري هستند، و برخي ديگر مثل انواع تفريحات و تجملات و... جزء کالاهاي لوکس بهشمار ميروند.
? کدام کالا راانتخاب و مصرف کنيم؟
اولين پرسشي که براي هر فرد مطرح ميشود اين است که کدام کالا را بايد مصرف کند؟ در مصرف يک کالا به کدام ويژگيها و مطلوبيت آن ميانديشيم و ارضاي کدام نيازمنديها را از مصرف يک کالا انتظار داريم؟
بايد توجه داشت که جواب هرکسي به اين سؤالات متفاوت خواهد بود و اين امري طبيعي است چرا که نيازهاي افراد بر اساس عادات، محل زندگي، سطح درآمد و... با يکديگر فرق ميکند. نيازمنديهاي انسان را ميتوان به نيازهاي زيستي، اجتماعي، رواني و اخلاقي طبقهبندي کرد و بيشتر نظريهپردازان معتقدند که تا نيازهاي مادي انسان برآورده نشود، وي قادر به تأمين نيازهاي معنوي نيست. انسان تا زمانيکه نيازهاي مادي دارد به دنبال نيازهاي معنوي نميرود. پس طبيعي است که برخي از نيازهاي انسان که براي آنها هزينه ميکند، مادي نباشند. از ميان نيازهاي مادي انسان هم هميشه نيازهايي اولويت دارند که درصورت نداشتن آنها زندگي براي افراد امکانپذير نباشد؛ به عبارتي کالاهاي ضروري هستند. اغلب خانوادههاي با درآمدهاي بالا بهطور ناخودآگاه الگوي مصرفي خانوادههاي با درآمد پايين ميشوند و از آنجا است که مشکلات مالي و اقتصادي در خانواده ايجاد ميشود؛ چرا که ممکن است با اين انتخاب نادرست الگوي مصرفي، به نانآور خانواده فشار بسياري وارد شود و اين بهنوبه خود ميتواند مشکلات خانوادگي و اجتماعي بسياري را براي آنها ايجاد کند.
اولين راه يافتن الگوي مناسب مصرف اين است که باورها و ارزشهاي خودمان را بکاويم و از خودمان بپرسيم به راستي چرا اينگونه ميانديشيم؟ آيا هر خانواده ثروتمندي از لحاظ مصرفي درست مصرف ميکند؟ پاسخ اين سؤال را خودتان بدهيد؛ به اين فکر کنيد که عليرغم ضرر و زياني که به شما در خانواده به خاطر از دست رفتن آرامش گذشته وارد ميشود، مصرف بيش از حد ضرورت شما چه زيانهايي ميتواند به اقتصاد جامعه از ديدگاه کلان وارد کند؟!!
اگر شما در مهماني جشن تولد فرزندتان از لامپهاي متعدد و پرمصرف استفاده کنيد، کسي شما را تحسين نميکند؛ اما انرژي برق که محدود و گران است بيهوده نلف ميشود و ممکن است با اين کار شما عدهاي هم در آن شب از اين نعمت خدادادي که حق هم? مردم است، محروم شوند. يا اگر شما براي عقب نماندن از دوستتان مدام مبلمان و لوازم لوکس خانه مثل يخچال و فريزر را عوض کنيد، باعث مصرف بيش از حد نياز واردات و ايجاد هزينههايي ميشويد که به جيب عوامل توليد خارجي برود و از چرخه توليد داخلي خارج شود. پس براي مصرف خودتان هميشه خودتان و بر اساس نيازهاي ضروري تان بينديشيد، نه بر اساس نيازهاي ديگران!
يادتان باشد هيچگاه کسي شما را به خاطر مثل ديگران انديشيدن تحسين نميکند، همانطور که اگر شما بر اثر مصرف بيش از حد توانتان ورشکسته شويد کسي کمکتان نخواهد کرد. کسي نزد ديگران احترام بيشتري دارد که هيچگاه محتاج آنها نشود. شما با دنبال کردن الگويي که با درآمدهايتان سنخيت دارد و ميتواند جوابگوي مهمترين نيازهايتان باشد، ميتوانيد به همه نيازهايتان برسيد در عين اينکه هرگز مجبور به دادن قسط يا قرض کردن از ديگران نباشيد.
مآخذ:
1. رزاقي،ابراهيم؛ الگوي مصرف و تهاجم فرهنگي،چاپ اول، 1374
2. حائريان، محمود؛ مديريت خانه، انتشارات دانشگاه الزهرا(س)، 1381
3. افشاري، زهرا؛ اقتصاد خانواده، تهران، دانشگاه الزهرا(س)، 1380
منبع: بانک مقالات فارسي