|
مجاهد دين و سياست
-(0 Body)
|
مجاهد دين و سياست
Visitor
578
Category:
دنياي فن آوري
آيت الله سيدمحمود علايي طالقاني از مبارزان عرصه دين و سياست بود، هر چند در امور سياسي شهرت داشت، اما صبغه و سابقه ديني اش بود كه او را به عرصه سياست كشاند. از همين رو، هيچ گاه در اين عرصه كسوت ديني خود را رها نكرد و از پايگاه دين به مبارزه پرداخت. آقا سيدابوالحسن، پدر آيت الله طالقاني در منش وسيره فرزند بسيار مؤثر بوده است. او از ياران آيت الله حسن مدرس بود و در اواخر دوران سردار سپهي رضاخان، جلساتي عليه او برگزار مي كرد، جلساتي كه سرانجام به تعطيلي كشيده شد، اما آقا سيدابوالحسن ارتباطش را با مخالفان رضا شاه از جمله مدرس همچنان حفظ كرد و اين ارتباط در دوران تبعيد مدرس نيز از طريق نوشتن نامه ادامه پيدا كرد. سيدمحمود نزد چنين پدري در دو حوزه علم و عمل آموخت و پس از طي تحصيلات ابتدايي، به حوزه علميه قم رفت. در مدارس رضويه و فيضيه اين شهر، نزد استاداني چون آيات عظام حجت كوه كمري و سيدمحمد تقي خوانساري تلمذ نمود. همچنين، از سوي آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي، اجازه اجتهاد يافت. پس از آن، مدت كوتاهي در نجف اشرف رحل اقامت افكند وچندي از محضر آيت الله حاج سيد ابوالحسن اصفهاني، بهره برد. پس از آن به تهران بازگشت و در سال 1317 در مدرسه سپهسالار به تدريس علوم ديني پرداخت. طالقاني از همان دوره رضا شاه زندان را تجربه كرد. محكوميت حبس شش ماهه او در نتيجه دفاع وي از يك زن محجبه بود. فضاي باز پس از شهريور20، موجب شد طالقاني در تأسيس كانون اسلام بكوشد. مجمعي كه جوانان و قشرهاي تحصيل كرده را با مباني ديني آشنا مي ساخت. مدتي هم در راديو تهران برنامه هاي مذهبي اجرا كرد. بدين ترتيب، حتي از ابزار مدرن روز براي ارتباط با اقشار گوناگون جامعه غافل نماند. علاوه بر اين فعاليتها، در عرصه سياسي با نهضت ملي شدن صنعت نفت همراه گرديد و به هنگام اختلاف مصدق و كاشاني، براي اتفاق و آشتي ميان اين دو تلاش فراوان نمود. هر چند برخي از مخالفانش براي تخطئه اين تلاشها و فرو كاهيدن از مقامش، او را سيد محمود واعظ خطاب كردند. اما آيت الله طالقاني تعلق ناپذير بود و با هرگروه و جمعي كه در مبارزه با رژيم بود، همدلي داشت. به طوري كه نواب صفوي را به سال 1334 در منزلش مخفي كرد و به اين دليل مدتي را در زندان سپري كرد. از سال 1340 تا 1342، سه بار بازداشت گرديد كه در آخرين بار به ده سال زندان محكوم شد. هرچند در سال 1346 با عفو عمومي آزاد شد، اما از همان سال تا سال 50 دوبار تجربه زندان را از سر گذراند. سرانجام در سال 1350 با دستور ساواك به كميسيون حفظ امنيت اجتماعي تهران، به زابل تبعيد شد. اقدام مذكور با اعتراض علما از جمله آيت الله حاج شيخ احمد آشتياني مواجه گرديد كه منجر به كاهش مدت تبعيد و انتقال وي به بافت كرمان شد. پس از اتمام تبعيد براي چندمين باردر سال 54 دستگير و به ده سال زندان محكوم شد. با بحراني شدن وضعيت رژيم و فشار مجامع بين المللي در آزادي زندانيان سياسي، در هشتم آبان 1357 آزاد شد. با آزادي از زندان، منزلش به مركز فعاليتهاي انقلابي تبديل شد و در برپايي راهپيمايي تاسوعا- عاشورا كه به منزله رفراندوم خياباني براي تغيير رژيم بود، نقش كليدي داشت. گزارشهاي ساواك حكايت از آن داشت كه مسجد هدايت بر اثر مساعي آيت الله طالقاني به پايگاهي جهت اجتماع و فعاليت عناصر وابسته به جناحهاي مخالف در آمده است. آيت الله طالقاني، فعاليت سياسي خود را تنها به فعاليتهاي حزبي و گروهي محدود نساخته بود، بلكه براي آگاه ساختن توده ها و قشر جوان اهميتي بسزا قايل بود. او اگر در نظر مخالفانش سيدمحمود واعظ بود، اما او از اين وعظ و خطابه در مسجد هدايت براي كادر سازي نيروهاي مبارز بهره مي برد، به طوري كه بارها ممنوع المنبر گرديد. گزارشهاي ساواك حكايت از آن داشت كه مسجد هدايت بر اثر مساعي آيت الله طالقاني به پايگاهي جهت اجتماع و فعاليت عناصر وابسته به جناحهاي مخالف در آمده است. آيت الله طالقاني با نگاهي نو به تفسير قرآن همت گماشت و از اين طريق نيروهاي مذهبي را به بازخواني آموزه هاي ديني شان فراخواند. در آن روزگار كه تدريس و تفسير قرآن به عنوان درسي در رده هاي پايين حوزه محسوب مي شد، با نگاهي نو به تفسير قرآن همت گماشت و از اين طريق نيروهاي مذهبي را به بازخواني آموزه هاي ديني شان فرا خواند. در دوران زندان نيز از اين تلاش بازنايستاد و مهمترين اثر خود را در اين باره به نام "پرتوي از قرآن" به رشته تحرير در آورد. اين اثر به زبان ساده نگاهي نوين و علمي به آيات الهي داشت. علاوه بر اين، آيت الله طالقاني نگاه خاصي به نهج البلاغه داشت. شايد بتوان اين امر را ناشي از الگوسازي وي از نظريات حضرت علي(ع) به عنوان يگانه حكومت ائمه شيعه(ع) در طول تاريخ دانست. نكته اي كه در ترجمه جلد اول كتاب "امام علي (ع)" نوشته "عبدالفتاح عبدالمقصود" هم مي توان لحاظ كرد. همچنين، وي دردوران كناره گيري بسياري از علماي ديني از سياست، كتاب فراموش شده "تنبيه الامه و تنزيه المله" علامه محمدحسين نائيني را با مقدمه اي مفصل منتشر كرد. كتابي كه در انديشه سياسي شيعه گامي مهم محسوب مي شود. بهمن 57 برهه اي ديگر از زندگي آيت الله طالقاني را رقم زد. آيت الله طالقاني بر خلاف آنچه برخي از گروهها مي كوشيدند او را در مقابل رهبري نهضت، امام خميني(ره) قرار دهند، در شوراي انقلاب به رياست آيت الله مطهري، شاگرد برجسته رهبر فقيد انقلاب حضور يافت. وي حتي به حكم امام خميني(ره) امامت جمعه شهر تهران را بر عهده گرفت. منصبي كه او را ديگر بار در ارتباط مستقيم با توده ها قرار داد. او در تأسيس نظام نه تنها بر ارتباط مستقيم حاكمان با توده ها تأكيد داشت، بلكه با پيشنهاد ايجاد شوراها، بر واگذاري امور به مردم صحه مي گذاشت. طالقاني براساس همان آموزه هاي ديني نه به طبقاتي كردن جامعه مي انديشيد و نه به دموكراسي نخبه گرا تكيه داشت. بي جهت نبود كه به عنوان نماينده مردم در مجلس خبرگان قانون اساسي، هيچ گاه بر صندليهاي قرمز مجلس سناي سابق تكيه نزد كه او آن صندليها را جايگاه كساني مي دانست كه به خاطر قائل شدن حق و امتياز ويژه براي خود، به سركوب مردم دست يازيدند. سرانجام آيت الله طالقاني پس از سالها مجاهدت و تحمل سختي هاي فراوان، در نخستين ساعات روز 19 شهريور 1358 دار فاني را وداع گفت. او در حالي از دنيا رفت كه نظام نوپاي جمهوري اسلامي دوران تأسيس خود را طي مي كرد و در اين راه به طالقاني سخت نيازمند بود. نيازي كه با ميراث طالقاني در ارتباط با توده ها، باز خواني آموزه هاي ديني و واگذاري امور به مردم، تا حدودي مرتفع مي شد.
روزنامه قدس
|
|
|