جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
مدگرايي در لباس
-(2 Body) 
مدگرايي در لباس
Visitor 647
Category: دنياي فن آوري
بايدها و نبايدهاي پوشاک
بررسي هاي تاريخي و سير در سنت ها و فرهنگ ها نشان مي دهد که انسان ها از نخستين روزهاي آفرينش، در پي پوشانيدن بدن خويش در برابر سرما و گرما و نيز محافظت از نگاه هاي ديگران بوده اند و به تدريج، اين روند راه رشد و ترقي پيموده است.در سنت اسلامي، اصل بر پوشش مردان و زنان ، به گونه اي است که ضمن پوشيدگي، ارزش ها و موازين شرعي و ديني رعايت شده و در بهبود مناسبات اجتماعي و جلوگيري از تحريکات و مفاسد، مؤثر باشد. دين آسماني اسلام نه تنها مخالف زيبايي و آراستن نيست بلکه به اين کار امر کرده چنان چه در منابع روايي ما از رسول اکرم صلي الله عليه و آله آمده است : « ان الله جميل و يحب الجمال 1؛ خدا زيباست و زيبايي را دوست دارد.» حضرت علي عليه السلام نيز فرموده اند: « آراستگي، از اخلاق مؤمنان است.»2
حضرت امام صادق عليه السلام نيز نويد داده اند که خداوند، آراستن را دوست و از نپرداختن به خود و ژوليدگي نفرت دارد. 3 فرموده اند: « خداوند دوست دارد وقتي بنده اي به سوي دوستان مي رود، آماده و آراسته شود.»4 رسول اکرم صلي الله عليه و آله اصرار دارند که مسلمان، لباس سپيدي را بر تن کند که پاکيزه و تميز است.5
اما در اسلام، اخطارها و هشدارهايي هم در اين عرصه ها آمده؛ زيرا اسلام مي خواهد که انسان ها به سوي ارزش هاي والا روي آورند و از هوس ها و اميال آميخته به مفاسد بپرهيزند. در فرهنگ اسلامي، مردان و زنان حق ندارند به گونه اي خود را بيارايند که شبيه هم شوند؛ دامنه اين همانند سازي ممنوع، لباس، آرايش، زينت، راه رفتن، نوع حرکت و مانند آن را در برمي گيرد. مراجع تقليد نيز در رساله هاي عمليه خود، از آرايش، اصلاح موي سر و يا تراشيدن آن سخن گفته و احکام و فروعاتي ذکر کرده اند.رسول خدا صلي الله عليه و آله مردي که خود را شبيه زنان مي ساخت، مجازات مي کرد و زناني را که در لباس، به صورت مردان در مي آمدند، از اين کار برحذر مي دانست. طبق آيه31 سوره نور، بانوان اجازه ندارند زينت خود را جز به مقداري که عرف اجازه مي دهد، آشکار سازند. شرافت زن اقتضا مي کند که هنگام بيرون رفتن از خانه، متين و با وقار باشد و در رفتار، از هرکاري که سبب جلب توجه و تحريک ديگران شود، بپرهيزد.در منابع اسلامي، انسان از اين که لباس را وسيله اي براي شهرت و گناه قراردهد، منع شده است؛ امام صادق عليه السلام فرموده اند : « لباس نازک بدن نما نپوشيد زيرا نشانه سستي در دين است.» 6و « بپرهيز از اين که خود را براي مردم بيارايي و با انجام گناه، به جنگ با خدا برخيزي.»7
تنوع طلبي و تبليغات کاذب
يکي از ويژگي هاي آدمي، تنوع طلبي است و همين ويژگي، اگر چه خصلت بدي نيست؛ ولي مي تواند ابعاد فرهنگي و معنوي انسان را تحت تأثير قرار دهد. مدت هاست که با روي آوردن مردم به انواع لباس، مسأله پوشش هم يکي از دغدغه هاي اساسي مردم، بويژه نسل جوان شده است. با اين که پوشش مناسب، براي حفظ کردن تن آدمي از سرما و گرما و نيز فرآيندي است که علاوه بر راحتي و تأمين آرامش، با توجه به بهره گيري از رنگ، مدل ، برش و نوع دوخت با توجه به اندام فرد عرضه مي شود ولي به نظر مي رسد با به وجود آمدن ملاک هاي حاشيه اي و فرعي، اين معيارها کم رنگ شده اند. البته قدرت خريد جنس و کيفيت لباس هم بر انتخاب آن اثر مي گذارد.مدگرايي، از عواملي است که فلسفه اصلي پوشش را تهديد مي کند و حتي مناسبات فرهنگي و ارزشي را مورد تهاجم قرار مي دهد. تاکنون، تعريف درست و دقيقي از مد ارايه نشده است و گروهي، آن را مترادف تجدد گرفته اند و بسياري ديگر، شيک پوش بودن را برابر با مدگرايي دانسته اند؛ اما بيش تر افراد، براي ارضاي يک نياز طبيعي، يعني قابل قبول بودن در اجتماع دنبال مد مي روند، اگر چه اين برنامه در دهه هاي اخير پيامد تمدن مصرفي غرب است؛ ولي منابع تاريخي، خاطر نشان کرده اند تغيير شکل لباس در مقاطع متفاوت و نيز طبقه بندي افراد جامعه با نوع لباس در ايران، پيشينه اي چند هزارساله دارد. اما اين تغييرها در دوره هاي تاريخي، طبيعي به نظر مي رسند و در واقع، در پاسخ به تنوع طلبي بر حسب مقتضيات زمان پديد آمده اند.
لباس تنگ ، کوتاه و جلف ، سوغات تمدني است که با جهان بيني ويژه اي دارد و انسان را به گونه اي مغاير با فرهنگ اسلامي تعريف مي کند. مدگرايي، دستاورد تلاش هاي دروغين تبليغي اروپايي است که بيش از چهار قرن است معنويت را از متن زندگي فردي و اجتماعي به حاشيه رانده و خدا را به گوشه عزلت کليسا سپرده است . در اين فرهنگ، معنويت و قداست ، بي اصالت است و انسان نمي- تواند روح اللهي داشته باشد.در اين فرهنگ، از پس مرگ هيچ فردايي نيست و هيچ بهشتي انسان را فرا نمي خواند و همه مي خواهند به ادمي چنين القا کنند که همه موجودات، همان تن و لباس، وسيله اي براي خودآرايي دروغين است، پوشش تنگ، چون لعابي نازک روي بدن کشيده مي شود تا ناهمواري هاي آن را پنهان نکند و آن چه مد لباس را تغيير مي دهد، روان شناسي خاصي است که پوچي، ابتذال و برهنگي را ترويج مي کند تا بتواند بيش ترين جلوه و جاذبه را در جنس زن و نهايت اشتياق همراه با هوس و اشتهاي جنسي را در مرد پديد آورد.در اين نظام که بر بينش مادي و دنيوي غربي مبتني است، شيوه اي از اقتصاد و سرمايه داري ترويج مي شود که مصرف زدگي را هر چه بيش تر مورد توجه قرار مي دهد و بر تکاثر و افزون طلبي تکيه دارد. از همه نيروها و امکانات کمک مي گيرد تا بازار توليد و مصرف را پر هيجان و داغ تر کند و تمايلات مردان و زنان که گاهي طبيعي هم جلوه مي کند، در استخدام اين تشکيلات فزوني طلب و حريص قرار مي گيرد و اراده آدمي را در مسير مصرف زدگي افراطي قرار کي دهد.وضع غير قابل تحمل برخي بي بندوباري ها که در قالب لباس هاي جلف، سبک، زننده و دور از شأن يک انسان آزاده و شريف بروز کرده و رواج تيپ ها و آرايش هايي که جز ديوانه وار مصرف کردن مواد آرايشي وارداتي و تقلبي و برهم زدن آرامش رواني جامعه، پي آمد ديگري ندارد، همه ناشي از تحميل اين نظام عاري از معنويت و پوچ گرايي است.
عوارض زيان بار
برخي لباس هاي مُد روز اگر اين عنوان را با خود يدک نمي کشيدند، چيز شگفت آوري به نظر نمي رسيدند؛ اما هنگامي زير لواي مد به بازار عرضه شوند؛ خيلي طبيعي و زيبا به نظر مي رسند! براي مثاال، چند سال پيش اگر دختر خانمي شلواري کوتاه مي پوشيد که بخشي از مچ پايش بيرون بود، خيلي زشت به نظر مي رسيد و حتي شايد زني حاضر نمي شد که آن را از سر ناچاري هم بپوشد؛ ولي اکنون که شلوار کوتاه، عنوان مد را با خود يدک مي کشد، نزد جوانان، جايگاه و جاذبه خوبي به دست آوره است. همين پوشش اگر از مد بيفتد، ديگرهيچ کس حاضر نمي شود آن را بپوشد. مگر شلوارهايي که تا ده سال پيش، با عنوان خمره اي بين پسران مد شده بود، هم اکنون رونق خود را از دست نداده است؟! کدام جواني حاضر مي شود حتي براي يک لحظه از اين لباس استفاده کند؟!
در توصيف حاکميت مد بر بازار و تاثير آن بر قيمت ها، بايد به نوعي از پالتوها به نام هاي سانتانا، فوتر، پاراشوتف، فوم، و... اشاره کرد که در سال هاي اخير، پرفروش ترين پوشاک زمستاني بوده اند . در حقيقت ، گروهي ، هزينه هاي گزافي را به دليل غلبه مد بر توليدهاي ملي مي پردازند.اين روند، علاوه بر آن که ضربه هايي به اقتصاد کشور وارد مي کند، ارزش هاي فرهنگي را نيز به حاشيه مي راند. در حقيقت، اشخاصي که مدام به فکر پوشش بر اساس مد هستند، هويت اصيل و پاک خود را پاي اين رذالت، ذبح مي کنند! چرا که به قول استاد شهيد مرتضي مطهري (رحمت الله عليه) لباس و پوشش، با روحيه ارتباط دارد و مصرف گرايي مي تواند به اخلاق و فضيلت و فرهنگ درستي و راستي، آسيب جدي وارد نمايد.
کسي که در اثر تبليغات دروغين ترويج مد چون غربي ها لباس مي پوشد، رفته رفته چون آنان فکر مي کند و در نتيجه، باورهاي خودي و فرهنگي بومي را زير سوال مي برد، تعادل اجتماعي را برهم مي زند، هنجارهاي ارزشي را به حاشيه مي راند و از واقعيت هاي اجتماعي دور مي شود. نکته قابل ذکر ديگر آن که لباس هايي که از الياف مصنوعي تهيه شده اند، مانع تبادل و تهويه هوا مي شوند و اين محصولات که غالباً از ترکيبات پتروشيمي به وجود آمده اند، به دليل افزايش بار الکتريکي بدن و نقش حياتي پوست زيان آورند و به هيچ روي نمي توانند جاي پوشاک طبيعي را بگيرند.مدل هاي اروپايي و بويژه فرانسوي و ترکيه اي، لباس هايي هستند که مد را ترويج مي کنند و پوشيدن آن ها يک حرکت تقليدي و بدون علم و آگاهي به شمار مي آيد. بسياري از جوانان ، اگر چه در ملاک انتخاب پوشاک خود کيفيت و استحکام را مهم مي دانند؛ ولي هنگام خريد کالاي مورد نياز خويش، پيرو بي چون و چراي مد هستند و به همين دليل نيز پول افزون تري براي محصولاتي مصرف مي- کنند که عمل کردي محدود و خاصيتي منفي دارند. برخي از پالتوهاي زمستاني پرفروش بازار پايين ترين کيفيت ها را دارند؛ ولي بانوان، به صورت غيره منتظره از آن ها استقبال مي کنند. اين در حالي است که لباس ها و اجناس توليد داخلي، با کيفيت بالاتر و جنس مرغوب تر در بازار کم مشتري هستند. اين نوع مدگرايي، نوعي از سبک رفتار و فرهنگ را به وجود مي آورد که تجمل، رفاه زدگي، اشرافي گري و مقاومت در برابر ارزش هاي اجتماعي را به دنبال خواهد داشت.
ريشه هاي رونق اين امواج ويران گر
مد، حرکتي بسيار زودگذر است؛ اما چون سيلاب ، با هجومي خطرناک، آن چه را سر راه خود مي بيند، از بين مي برد. ويروس خطرناکي است که اگر ريشه کن نشود، جامعه را به تباهي سوق مي دهد. حال پرسش اين است که چرا مدگرايي که با فرهنگ و سنت ما هم خواني ندارد، اين چنين مورد استقبال قرار مي گيردو مردم، به ويژه نسل جوان ، همواره در پي آنند و حاضر مي شوند براي تقليد کورکورانه، دست از هويت اصيل خود بردارند. در پاسخ بايد به عوامل گوناگوني اشاره کرد. اصرار بيش از حد درباره نوع لباس ، سبب برانگيختن حس تقابل در جوانان مي شود. نوع پوشش را نمي توان به کسي تحميل کرداما چرا مدل هاي غربي و بيگانه بر نوع بومي ترجيح داده مي شود؟ وقتي خواننده اي خوش صدا و معروف ، يا هنرپيشه اي که شهرت اجتماعي دارد. به دنبال الگويي براي نوع لباس خود است، زمينه را براي مدگرايي فراهم مي کند. جوان، نوع پوشش خود را ازکسي تقليد مي کند که با شرايط سني او هم خواني دارد و نوعي شخصيت دروغين را به او منتقل مي کند و در واقع، بر اثر يک همانندسازي در لباس، مي خواهد گامي به سوي ترقي اجتماعي بردارد و به گمان خويش، از قافله عقب نماند. پندها و يادآوري هاي رسمي و قراردادي هم در او کارگر نيست و انتظار دارد طرح و مدل لباسي را برگزيند که تمايلات دروني او را ارضا کند. اگر بازيگران سيما و سينما، در برابر دوربين از پوشاک ملي و بومي بهره بگيرند و در عمل، به رويارويي با انواع مدل هاي غربي برخيزند، اين مدگرايي ناهنجار ، روند رو به افولي مي يابد يا دست کم با اقبال رو به رو نمي شود . مراکز طراحي و توليد لباس نيز درصدد آن نيستند که به سليقه ها و ذوق مردم توجه کنند و برخي زيبايي هاي پسنديده و مورد پذيرش همگاني را در نظر نمي گيرند. بديهي است، طرح هايي که مورد استقبال بيشتري قرار مي گرند، بر سليقه ها هم اثر مي گذارند و رفته رفته مردم به لباس هايي روي مي آورند که با فرهنگشان سنخيت داشته باشد، اما متأسفانه، برنامه ريزي فرهنگي و اجتماعي ريشه داري در اين باره صورت نگرفته است. بيش تر فروشندگان هم به جاي در نظر گرفتن مصالح جامعه به فکر منافع خود هستند و لباس هايي را عرضه مي کنند که زودتر بفروشند و در کم ترين زمان بر سرمايه هاي مادي خود بيفزايند.
برخي غفلت ها نيز چونان موريانه هايي از درون، زمينه سازي چنين شبيخون فرهنگي را فراهم کرده اند. بايسته است، مسؤولان فرهنگي ، از طراحان داخلي پشتيباني کنند، ايده هاي بومي و سنتي را ترويج نمايند و سليقه هاي ناب ايراني را در نظر بگيرند. اين برنامه اگر ريشه دار، برنامه ريزي شده و همه جانبه باشد مي تواند لباس ايراني را با هويتي مستقل و اصيل، به جايگاه ويژه اي در لباس جهاني ارتقا دهد.چشم و هم چشمي ها و برخي لجاجت ها، در روي آوردن به مد دخالت دارد. قوانين نيز متعادل نيستند و نبايد محدوديت هاي نابه جا و تنگ نظرانه پديد آورند. از سوي ديگر ، طرز لباس پوشيدن اهل علم و معرفت، با شخصيت هاي تاثيرگذار (به جز روحانيون) هويت مستقل و مشخص بومي ندارد. جوان امروز ايراني نمي داند با نو يا آقاي محقق، مدرس دانشگاه و افرادي که در عرصه هاي فکري و علمي فعالند، چگونه لباس مي پوشند. معلمان زن ، نوعي مانتوي ثابت دارند و حتي در محيط هاي بسته مثل دبيرستان هاي دخترانه يا مقاطع ديگر آموزشي که ورود افراد نامحرم به آن جا کنترل مي شود، از پوشش بخش نامه اي يک رنگ بهره مي گيرند. مردان مطرح در جامعه، از عالي ترين مقامات دولتي، دانشگاهي، فرهنگي و هنري، هميشه با کت و شلوار که يک لباس رسمي است و معمولاً تنوع چنداني ندارد، در انظار عمومي ظاهر مي شوند؛ در نتيجه، جوان نمي تواند تصور کند يک استاد دانشگاه ؛ پزشک يا دبير در منزل، مهماني، پارک و مسافرت ، چگونه لباسي مي پوشد تا او نيز همانندسازي کند و به دليل ارزش هاي علمي و فرهنگي ، از اين اشخاص الگو بگيرد. پس خلاء هم چنان باقي است و چنين طبقه هايي نمي توانند در چگونگي لباس پوشيدن، الگو باشند. در مقابل به دليل گستردگي امکانات ارتباطي و تجاري و تبليغات شديد دروغين، بيگانگان با تنوع پوشش خود که فرهنگي خاص را القا مي کنند، بر بازار پوشاک اثر مي گذارد و الگوهاي مورد نظر را در قالب مد، تحميل مي کنند.
در برابر اين تهاجم چه کنيم؟
براي جلوگيري از رواج مد و کنترل بازار پوشاک، بايسته است فرهنگ اسلامي در اين زمينه تبليغ و معرفي شود؛ زيرا در منابع روايي ما، لباس زيبا، نشانه اي از تقرب به خداست. پاکي پوشاک، اندوه و غم را از بين مي برد و آدمي را در ميان مردم عزيز مي کند. حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: « نيکوترين لباس آن است که تو را با مردم همسان سازد و موجب آرايش تو در ميان آنان شود. و زبان هاي آنان را از بدگويي باز دارد.»
در فرهنگ اسلامي، از اين که انسان از لباس بيگانگان بهره بگيرد، نهي شده و اين شيوه ، نشانه وابستگي است . چگونگي پوشاک، رنگ، مدل، آراستگي و تميزي لباس، بر شخصيت آدمي اثر مي گذارد و چه بسا که برخي لباس ها شخصيت افراد را مسخ کند و رفتار و اعمال آدمي را دگرگون سازد! برخي افسردگي هاي روحي و تهديد ذوق سليم و خارج شده از مرز اعتدال در پوشيدني ها، به دليل خودآرايي- هاي افراطي و يا پذيرفتن آشفتگي و ژوليدگي در لباس است. بديهي است، اگر در جامعه اي بايدهاي و نبايدهاي ارزشي و اصيل تبليغ شوند و ارتباط انتخاب لباس با هنجارهاي فرهنگي و رفتاري روشن شود، فرهنگ مبتذل مدگرايي نمي تواند اين گونه بر زندگي جوان مسلمان اثر سوء بگذارد. درست است که لباس ساده و دور از تشريفات و تجملات باشد؛ اما رعايت تنوع، سليقه ها و گرايش ها، در اين باره، تا حدودي لازم است. رنگ، طرح و شکل لباس، نو بودن، بافت و مانند آنها، بايد چنان جاذبه اي ايجاد کند که جايي براي ترويج مدگرايي وجود نداشته باشد.
لباسي انتخاب شود که با موقعيت اجتماعي افراد هم خواني داشته باشد. رنگ لباس، با چهره و سيما تناسب داشته و اندازه لباس، با اندام در تعارض نباشد. مد، علاوه بر اين که فرهنگ، مليت، سنخيت هاي بومي و شأن انسان را در نظر نمي گيرد، با غيرت، عفت، نجابت، شرافت و موازين خانواده هم در تعارض است و آگاهي بخشي به جامعه در اين باره، بايسته است.
شايسته است مراکز فرهنگي و آموزشي، از موضع متانت و هويت، طرح هاي مطلوبي را ارائه دهند که ضمن پاسداري از هنجارهاي ديني، رغبت هاي لازم را در افراد به وجود آورد. صدا و سيما، از ارايه الگوهاي مغاير با هويت ملي و ديني جلوگيري کند و در مکان هايي چون فضاهاي ورزشي، تفريحي، اردوگاهي، باغ ها و ساير گردش گاه ها ، پوشيدن لباس هايي ترويج شود که از سلامت اخلاقي و رواني جامعه پاسداري کند. بهتر است به جاي صرف انرژي و وقت، براي مبارزه با کالاهاي وارداتي غربي، از توان و امکانات خود ، براي طراحي لباس بهره بگيريم که در عين حالي که نمادهايي از هويت ملي را به همراه دارد، به سليقه جوانان نزديک بوده و در ميان عموم مقبول افتاده و مورد استقبال قرار مي گيرد.

پي نوشت ها

1. علامه مجلسي، بحار الانوار، ج79،ص299؛ صدوق، خصال، ج2، ص157.
2. غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص307.
3.شيخ طوسي، امالي، ج 1، ص275.
4. شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه،ج 1، ص 218.
5. همان، ج 1، ص 275.
6. بحارالانوار ، ج79،ص299.
7. همان، ج71، ص 363.
8. يادداشت هاي مطهري ، ج 6، ص 523.

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image