نويسنده: جمعي از نويسندگان
پديده دعوت که فردي ازافراد يک نوع،سايرافراد رابه عقيده ومرامي بخواند وآنها رابه سوئي بکشاند،ازمختصات اجتماع بشري است.
شعاع تأثير اين دعوتها از حيث عرض و طول وعمق يکسان نيست، متفاوت است. تأثير بيشتر آنها کم، ودرابعاد کوچکي صورت گرفته و ميگيردولهذا از جنبهي تاريخي و اجتماعي قابل توجه و اهميت نيست. آنچه بيش از همه در خوراهميت وقابل توجه است دعوتهائي است که در همه ابعاد پيشروي داشته است؛ هم سطح بسيار وسيعي را اشغال کرده و هم قرنهاي متمادي درکمال اقتدار حکومت کرده و هم تا اعماق روح بشر ريشه دوانده است.
اينگونه دعوتهاي سه بعدي مخصوص سلسلهي پيامبران است..همين جهت سبب شده که پيامبران مستقيم يا غير مستقيم،آفرينندهي اصلي تاريخ باشند.تاريخ به دست بشروبشربيش ازهرچيز ديگربه دست پيامبران ساخته و پرداخته شده است.
ما اکنون در جهاني زندگي ميکنيم که آن چيزي که محکوم طبيعت بشراست سخت توسعه يافته و نيروگرفته،اماآن چيزي که حاکم بر طبيعت او است ناتوان مانده است.. نتيجهي آنهمه پيشرفتها در سطح مسائلي که محکوم طبيعت بشراست اين شده که هر کس درراهي که ميرود و در پي مقصودي که ميخواهد سريعتروپرقدرتتر ميرود و ميدود،بدون آنکه درنوع خواسته وطرزتفکراودربارهي زندگي و هدف زندگي..وبالاخره درسطح مسائلي که حاکم بر طبيعت او است کوچکترين تغييري پيدا شده باشد.
در ميان مکتبها و مسلکها و دينها و..تنها اسلام است که قدرت پاسخگوئي به اين نيازها را دارد.پس از چهارده قرن که ازظهوراسلام ميگذرد، جهان همان اندازه نيازمند آن است که در روز اول بود.امروز نوعي ضعف و اعراض نسبت به همهي مذاهب مشهود است اسلام نيز در درون خود دچارنوعي بحران است.حقيقت اينست که اسلام در اين جهت غرامت اشتباه کليسا را ميپردازد. عکسالعملهاي ناهنجاري که کليسا دردروهي رنسانس دربرابرعلم وتمدن نشان داد ضربهي بزرگي به حيثيت مذهب بطورعموم وارد آورد و سبب شد که افکار سطحي خاصيت دين و مذهب را بطورکلي مبارزه با علم و دانش تلقي کنند.اين قضاوت ديري نخواهد پائيد، از هم اکنون بر کساني که لااقل در تاريخ اسلام مطالعهاي دارند روشن است که حساب اسلام ازکليساجداست.اسلام خود بنيان گذار يک تمدن عظيم است ودرتاريخ افتخارآميز خود دانشگاهها بوجود آوردودانشمندان نابغه به جهان تحويل داد...اطلاعات عامهي مردم خصوصا طبقهي جوان دربارهي اسلام چه از نظرمحتوي و چه از نظر تاريخ و چه از ساير جهات ناچيز است...آنچه در درجهي اول لازم است دراختياراين طبقه قرارداده شود سه موضوع اساسي زير است:محمد، اسلام، قرآن، اميدواريم کتاب حاضر بتواند پاسخگوي نياز اول باشد.
متن کتاب "محمد خاتم پيامبران"/س