زندگينامه حضرت آيت الله سبحانى
پيشگفتار
كتاب پر برگ تاريخ، در صفحات زرين خويش، مردان بزرگى را به ما مىنماياند كه زندگى خويش را وقف هدايت بشر نموده و راه نجات انسانها از گرداب فساد و گمراهى از هيچ كوششى فروگذار نكردهاند.مردانى كه زندگى خويش را وقف هدايت بشريت نمودند.پيامبران الهى و اوصياى آنها قافله سالار اين گروهند كه پيشاپيش عالمان و حكيمان متأله گام بر مىدارند.
پيامبران در تاريخ انسانيت مشعلدار آگاهى بوده و در طريق رشد و تعالى روح و روان انسانها و بهسازى اجتماع بشرى، عقلها را و مردم را از تاريكناى جهل و غفلت به روشناى تفكر و ايمان فرا خواندند و سر خويش را بر اين هدف نهادند.عالمان دين نيز ادامه دهندگان همين راهند و مانند پيامبران خدا، مصمم و قاطع، گام به عرصه نبرد با جهل و نادانى و فساد و بيدينى مىنهند و مشعل فروزان هدايت را به دست گرفته و راه پيچ و خم تاريخ را در برابر ره گمكردگان روشن مىسازند.به راستى آنان مصداق بارز «العلماء ورثة الأنبياء» و «الفقهاء أمناء الرسل» و «المؤمنون الفقهاء حصون الإسلام» بوده و در راه رساندن پيام رسولان خدا و گسترش آيين خاتم پيامبران، تمام توان خويش را به كار مىگيرند و از رنج و بلا نمىهراسند و در راه انجام وظيفه خطير «بيان احكام حلال و حرام» ، فقر و غربت و بيمارى و تبعيد و اسارت و شهادت، آنان را از هدف والاى خود باز نمىدارد.
يكى از فقيهانى كه ساليان دراز به تدريس و تربيت شاگردان، تبليغ معارف دينى و تحقيق و تأليف و ترجمه كتابهاى ارزنده علمى و خدمات جاودانه اشتغال داشته و دارد، متفكر بزرگ اسلامى و انديشمند سترگ معاصر، فقيه اصولى، مفسر رجالى، متكلم اديب، و فيلسوف مورخ، حضرت آيت الله حاج شيخ جعفر سبحانى دام ظله العالى است، كه در اين مجال كوتاه به گوشهاى از زندگى پر بار ايشان اشاره مىكنيم .
ولادت
استاد معظم حضرت آيت الله سبحانى در 28 شوال المكرم 1347 ق (20 فروردين 1308 ش) در تبريز در خانواده علم و تقوا و فضيلت ديده به جهان گشود.
پدر
پدر بزرگوار ايشان: زاهد وارسته، مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد حسين سبحانى خيابانى (1) ، يكى از عالمان و فقيهان تبريز بود كه بيش از 50 سال به كار تدريس، تأليف، راهنمايى مردمان و پرورش شاگردان اشتغال داشت.وى در شب نوزدهم رمضان المبارك 1299 ق در تبريز به دنيا آمد و پس از طى دوران كودكى و نوجوانى، به تحصيل علوم دينى روى آورد و فقه و اصول را نزد آيت الله حاج سيد ابو الحسن انگجى، فلسفه و كلام و منطق را نزد علامه شيخ حسين قراچه داغى، و هيئت و رياضيات و نجوم را در محضر ميرزا على آقا منجم لنكرانى فرا گرفت.سپس در 28 سالگى (1327 ق) رهسپار حوزه علميه نجف گرديد و مبانى علمى خويش را نزد علماى بزرگ نجف همچونآيات عظام:
1.آقا سيد محمد كاظم طباطبائى يزدى (م 1337 ق) صاحب «العروة الوثقى» ،
2.ملا فتح الله شيخ الشريعه اصفهانى (م 1339 ق) (2) صاحب «افاضة القدير» ،
3.آقا ضياء الدين عراقى (م 1361 ق) صاحب «شرح التبصرة» ، استوار ساخت و در بيشتر علوم اسلامى مانند: فقه، اصول، تفسير، رجال، كلام، حديث، ادبيات و غيره تبحر يافت و پس از يازده سال اقامت در آن مهد علم و دانش در سال 1339 ق به وطن خود بازگشت.او از اساطين علمى مقيم عراق مانند آيات عظام: ميرزا محمد تقى شيرازى، سيد محمد فيروز آبادى، حاج سيد ابو الحسن اصفهانى، حاج شيخ عبد الكريم حائرى و...داراى اجازات متعدد روايتى و اجتهادى بوده است.برخى از آثار فقهى و اصولى وى عبارت است از:
1.نخبة الازهار في أحكام الخيار ـ تقريرات درس شريعت اصفهانى.
2.كتاب الصلاة ـ تقريرات درس شريعت اصفهانى.
3.ارشاد الافاضل إلى مطالب الرسائل (2 جلد) .
4.نكت الكفاية (يك جلد) .
5.حاشيه بر كتاب الطهارة تأليف شيخ انصارى.
6.توقف الاجتهاد على العلم بالرجال.
7.كتاب البيع ـ تقريرات درس شريعت اصفهانى.
فقيد سعيد پس از عمرى خدمت به دين و بزرگداشت شعائر مذهبى، در سن 93 سالگى به تاريخ 11 شوال المكرم 1392 ق در تبريز چشم از جهان فرو بست و پس از يك تشييع با شكوه، پيكر شريفش به قم انتقال يافت و پس از تشييعى مجدد، در قبرستان ابو حسين به خاك سپرده شد .
تحصيلات
آيت الله حاج شيخ جعفر سبحانى، پس از فراغت از تحصيلات ابتدايى، در مكتبخانه مرحوم ميرزا محمود فاضل (3) فرزند فاضل مراغى از شاگردان شيخ اعظم انصارى) به فراگيرى متون ادب پارسى پرداخت و كتابهايى مانند: گلستان، بوستان، تاريخ معجم، نصاب الصبيان، ابواب الجنان و غيره را فرا گرفت .سپس در 14 سالگى (1361 ق) رهسپار مدرسه علميه طالبيه تبريز گرديد و به آموختن مقدمات علوم و سطوح پرداخت.علوم ادبى را نزد مرحومان: حاج شيخ حسن نحوى و شيخ على اكبر نحوى، و بخشى از مطول، منطق منظومه و شرح لمعه را در محضر علامه بزرگوار ميرزا محمد على مدرس خيابانى صاحب ريحانة الأدب (م 1373 ق) (4) بياموخت و اين همه پنج سال (تا 1365 ق) به طول انجاميد.
استاد سبحانى، در آن زمان سخت مشغول تعليم و تعلم (دروس مقدمات) و مباحثه و تأليف بود .يادگار قلمى ايشان از آن زمان (با اينكه نوجوانى 17 ساله بود) دو كتاب است كه هم اينك موجود مىباشد: .معيار الفكر (در منطق)،
2.مهذب البلاغة (در علم معانى، بيان و بديع) . (5)
مهاجرت به حوزه علميه قم
دگرگونى در آذربايجان و ظهور فرقه دمكرات به رهبرى پيشهور و غلام يحيى (در شهريور 1325 ش) و تشكيل حكومت وابسته به شوروى، عرصه را براى تحصيل تنگ كرد و به همين جهت، استاد لازم ديد محيط تحصيل را عوض كرده و رهسپار حوزه علميه قم گردد.لذا در مهر ماه 1325 شمسى وارد قم شد و به تكميل سطوح، همت گماشت.باقيمانده فرائد الاصول (6) را نزد مرحوم آيت الله حاج ميرزا محمد مجاهدى تبريزى (1327 ـ 1379 ق) و آيت الله حاج ميرزا احمد كافى (1318 ـ 1412 ق) آموخت و كفاية الاصول را هم نزد مرحوم آيت الله العظمى گلپايگانى (م 1414 ق) بياموخت.
اساتيد
آيت الله سبحانى پس از تكميل سطوح عاليه در 1369 ق، به درسهاى خارج فقه و اصول راه يافت و به خوشه چينى از محضر بزرگان زير پرداخت:
1.مرحوم آيت الله العظمى بروجردى (1292 ـ 1380 ق) كه در آن روزها مبحث وقت از كتاب صلاة را تدريس مىفرمود.
2.مرحوم آيت الله حاج سيد محمد حجت كوهكمرى (1301 ـ 1372 ق) كه در آن زمان تدريس خارج بيع را آغاز كرده بود.
مرحوم آيت الله بروجردى، شاگردان خويش را با آراى قدما، فتاواى اهل سنت، و نيز تتبع در اسناد و فهم روايات و ريشهيابى مسائل آشنا مىساخت و درس مرحوم آيت الله حجت نيز، از نظر دستهبندى مطالب و نتيجهگيرى، امتياز خاصى داشت.
3.مرحوم آيت الله العظمى امام خمينى (1320 ـ 1409 ق) كه در آن زمان بحث استصحاب را مطرح مىفرمود. (7) معظم له تا پايان دوره اول درس اصول حضرت امام، به درس ايشان حاضر گشت آنگاه بر ان شد تا مجموع درسهاى ايشان را به دقت ضبط كند و تحرير نمايد، اين كار در ضمن 7 سال (1330 ـ 1337 ش) انجام گرفت و در همان زمان به چاپ رسيد.امام راحل قدس سره در آغاز كتاب مزبور ـ در تقريظى ـ چنين نگاشتهاند:
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و صلى الله على محمد و آله الطاهرين و لعنة الله على أعدائهم أجمعين.
و بعد فمما من الله تعالى على هذا العبد اتفاق صحابة جم من الأفاضل و عدة من الأعلام أيدهم الله تعالى و منهم العالم العلم التقي صاحب الفكر الثاقب و النظر الصائب الآغاميرزا جعفر السبحاني التبريزي وفقه الله تعالىلمرضاته و كثر الله أمثاله و لقد جد و اجتهد في تنقيح مباحث الألفاظ من بحث هذا الفقير بحسن سليقته و توضيحها بجودة قريحته فصار بحمد الله و له المنة صحيفة كافلة لمهمات المسائل...
في تاريخ 24 شهر ربيع المولود 1375 ق روح الله الموسوي الخميني
چاپ اين كتاب به وسيله استاد سبحانى مايه شگفتى بود.چه، در آن زمان 28 بهار بيشتر از عمر وى نمىگذشت و سبك نگارش كتاب هم به عربى شيوا و سليس بود.
حضرت آيت الله سبحانى به غير از تحصيل دروس فقه و اصول، به آموختن فلسفه و كلام و تفسير نيز اشتغال داشت.استاد از دوران نوجوانى به مسائل فكرى و عقلى كشش بسيار زيادى داشت و به شخصيتهاى متفكر و اساتيد منطق و معقول ارجى شايان مىنهاد.
از همين رو در تبريز به محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد بادكوبهاى (م 1390 ق) شتافت و از او شرح قواعد العقائد علامه را بياموخت.سپس در حوزه علميه قم مطالعات فلسفى خويش را با شركت در درسهاى منطق و فلسفه حضرت آيت الله علامه سيد محمد حسين طباطبائى (م 1402 ق) تكميل نمود و در سالهاى 1328 تا 1330 ش شرح منظومه و پس از آن بخش اعظم اسفار را نزد ايشان فرا گرفت و همزمان، در جلسه شبهاى پنجشنبه و جمعه علامه طباطبائى (8) ، كه در آن فلسفه مادى به نقد كشيده مىشد و نگارش كتاب ارزشمند «اصول فلسفه و روش رئاليسم» توسط استاد شهيد آيت الله مطهرى حاصل آن جلسات بود، شركت جست و پس از پايان اين دوره به خواست حضرت استاد علامه، كتاب اصول فلسفه را به عربى باز گرداند كه اولين جلد آن با تقريظ علامه طباطبائى به چاپ رسيد.
تدريس
استاد معظم، حضرت آيت الله سبحانى، از زمان تحصيل (1362 ق/1322 ش) به تدريس مقدمات مىپرداخت و پس از آنكه به حوزه علميه قم آمد (18 سالگى) كار تدريس را ادامه داد و پس از زمانى چند نيز به تدريس سطوح پرداخت.ايشان نزديك به 7 سال مطول، چند دوره معالم و لمعتين، 7 دوره فرائد شيخ انصارى (در 21 سال)، چند دوره مكاسب و كفايه، و پنج مرتبه شرح منظومه (در 10 سال) را تدريس نمود.سال 1394 ق (1354 ش) نيز بر اثر اصرار فضلا و طلاب علاقمند حوزه، درس خارج فقه و اصول را تشكيل داد كه تا كنون بحمد الله ادامه دارد.درس خارج اصول ايشان يكى از شاخصترين حلقههاى درسى حوزه به شمار مىرود و از مزاياى آن اين است كه هر روز درس معظم له زير نظر ايشان به چاپ رسيده و بيش از 600 نفر در آن شركت مىنمايند .
استاد معظم تا كنون سه دوره كامل اصول و هر دوره در 6 سال، تدريس نموده و هم اكنون چهارمين دوره آن را پشت سر مىنهد.تقريرات اين درسها بسيار است و يك دوره كامل آن در 4 جلد به نام المحصول في علم الأصول به چاپ رسيده است.نيز جناب ايشان در طول بيش از 20 سال تدريس منظم خارج فقه، تا كنون مباحث مختلفى را بحث نموده است كه عبارتند از: كتب زكات، حدود، ديات، قضاء، مضاربه (دو بار)، مكاسب محرمه، خيارات، ارث، طلاق، نكاح، خمس وبسيارى از فضلاى حوزه به ضبط افادات استاد پرداختهاند، كه برخى از آنها نيز به چاپ رسيده است .همچنين استاد ساليان درازى كتاب عميق اسفار را براى گروه بسيارى تدريس نموده است كه پارهاى از آنان اكنون خود از اساتيد فلسفه به شمار مىروند.ايشان به غير از تدريس منظم فقه، اصول و فلسفه در حوزه علميه، ساليان دراز به آموزش عقايد، رجال، درايه، تاريخ اسلام و تشيع، ملل و نحل، تفسير و ادبيات پرداخته و در هر يك از آنها آثار مفيد و متعددى را به جامعه اسلامى تقديم نموده است.
شيوه تدريس
استاد سبحانى هماره سر وقت (بدون اندكى تأخير) در جلسه درس حاضر مىشود و با بيانى شمرده و منظم به القاى دروس فقه و اصول و عقايد مىپردازد.ايشان در آغاز، دورنمايى از بحث را ترسيم مىكند و آنگاه به تفصيل، موضوع مورد بحث را توضيح مىدهد.وى به هنگام نقل گفتار صاحب نظران از محققان پيشين تا محققان معاصر، از آنان تكريمى شايان مىكند و در عين حال، با دقت و ژرف نگرى سخن آنان را نقد مىكند.جلسات درس ايشان، بخصوص فقه ـ آميزهاى از پند و اندرز و اخلاق و تاريخ است و به خوبى به اشكالات شاگردان (هر چند سست باشد) گوش فرا داده و با متانت و بردبارى به پاسخ آنان مىپردازد.ايشان در درس بر زيبا نويسى و رعايت نكات ادبى و ويرايشى تأكيد فراوان مىنمايد و بسيار مىگويد: اين جا را از اول سطر بنويسيد و اين مطلب را با رعايت فاصله از مطلب پيشين جدا سازيد.نيز تا مدتى پس از درس، نشسته و براى شنيدن پرسشهاى ديگران و پاسخ بدانها درنگ مىكند.دفاتر شاگردان خود را گرفته و آنان را به بهتر نويسى راهنمايى مىكند و در روزهاى چهارشنبه به شرح حديثى از ائمه اطهار سلام الله عليهم اجمعين نيز مىپردازد.
استاد برخى از نوشتارهاى شاگردانش در فقه، اصول، كلام و تاريخ را (كه درسهاى او را به نگارش در آوردهاند) مطالعه كرده و با تصحيح برخى از مطالب آن، آنها را به دست چاپ سپرده و از اين رهگذر آنان را مورد تشويق قرار مىدهد.استاد در درس فقه به تتبع گفتار فقها و دقت در آنها، تحقيق در رجال مسند احاديث و دقت در فهم روايات مىپردازد و در درس اصول با تكيه بر متن «كفاية الاصول» گفتار اصوليان را به نقد مىكشد.هم اكنون بسيارى از شاگردان فرهيخته ايشان از مدرسين حوزه علميه، مؤلفين كتابهاى اسلامى، اساتيد دانشگاه، قضات دادگاهها، نمايندگان مجلس شوراى اسلامى و ائمه جمعه و جماعات كشور به شمار مىروند.
شركت در تأسيس مجله مكتب اسلام
در سالهاى 1337 و 1338 ش خلأ فكرى بر جوانان كشورمان حاكم بود و غالب محلات كشور وابسته به دولت فاسد بودند و كمتر مجلهاى بود كه به طور مستقيم و غير مستقيم به تخريب بنيانهاى اخلاقى و فرهنگى نپردازد.از همين رو استاد و گروهى از فضلاى حوزه (9) تصميم گرفتند تا شالوده بناى يك مجله وزين فكرى اسلامى را بريزند، و اينچنين بود كه مجله «درسهايى از مكتب اسلام» تأسيس شد.
روزهاى نخست تصور نمىرفت كه مجله مزبور تا اين اندازه مورد استقبال جامعه مذهبى كشورقرار گيرد، اما به مرور زمان مجله سراسر ايران را فرا گرفت و در برخى اوقات با تيراژ بيش از صد هزار منتشر گرديد.استاد در اين مجله با نگارش تاريخ اسلام و تفسير قرآن آثار ماندگارى از خويش به يادگار نهاد و هم اكنون نيز صاحب امتياز آن بوده و مجله تحت سر پرستى ايشان به حيات علمى خود ادامه مىدهد.
شركت در تدوين قانون اساسى
استاد معظم حضرت آيت الله سبحانى از روز نخست در مبارزات حق طلبانه روحانيت بر عليه رژيم فاسد شركت داشت و نامش هماره در ذيل اعلاميههاى مدرسين حوزه علميه قم ديده مىشد .ايشان پس از پيروزى انقلاب اسلامى (كه ثمره شيرين مجاهدات روحانيت و مردم مسلمان ما بود) براى شركت در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسى، احساس وظيفه نمود و به امر و ترغيب امام خمينى قدس سره از استان آذربايجان شرقى كانديد شد و با آراى ميليونى مردم استان (به عنوان نماينده اول) انتخاب شد.در تنظيم قانون اساسى (هم از نظر تعبير و هم از نظر محتوا) تأثير بسزايى داشت و مرحوم آيت الله شهيد دكتر بهشتى رسما از تريبون مجلس از دقت و ژرف نگرى ايشان تقدير به عمل آورد.
بنيانگذار تفسير موضوعى قرآن
از هنگامى كه پايه مجله مكتب اسلام گذاشته شد، نگارش تفسير قرآن بر عهده حضرت آيت الله سبحانى قرار گرفت و استاد در طول ساليان متمادى به نگارش تفسير قرآن پرداخت و از اين رهگذر به ترجمه و توضيح سورههاى: توبه، رعد، فرقان، لقمان، حجرات، حديد، صف و منافقين توفيق يافت.در خور ذكر است كه استاد پس از گذشت زمانى چند به ضرورت تفسير موضوعى قرآن پى برد و به اين نتيجه رسيد كه: قرآن مجيد در موضوعات گوناگون به بحث و بررسى پرداخته است، اما آيات هر موضوع، در محل واحدى گرد نيامده و چه بسا آيات يك موضوع در سورههاى مختلف پخش شده است و نتيجه گيرى كلى از آيات قرآنى درباره هر عنوان، در گرو آن است كه آيات در جاى واحدى جمع آورى شود و آنگاه با ملاحظه مجموع آيات، و احيانا با پرتو گيرى از تبيينات حضرات معصومين عليه السلام، ديدگاه قرآن مشخص شود.البته نخستين كسى كه اين باب را به روى ما و دانشمندان گشود، مرحوم علامه مجلسى است كه در كتاب ارزشمند بحار الانوار در هر باب، آيات آن را گرد آورده و به صورت كوتاه (مانند تفسير بيضاوى و يا طبرسى) تفسير نموده است.
استاد در اين راستا به بررسى و تفسير آيات عقايد اسلامى پرداخت و در اين مورد تفسير بى همانند «مفاهيم القرآن» را در 7 جلد به رشته تأليف كشيد، كه از همان زمان انتشار مورد تقدير دانشمندان جهان اسلام قرار گرفت.برخى از كسانى كه بر اين كتاب تقريظ نگاشتهاند عبارتند از حضرات آيات: سيد محمد باقر صدر، علامه طباطبائي، شيخ محمد تقى شوشترى، محمد جواد مغنيه، سيد مرتضى عسكرى و ديگران.
استاد بزرگوار پس از چندى به نياز شديد جامعه فارسى زبان به اين گونه تفاسير آگاه شد و بر آن شد تا با استفاده از كتاب فوق، نخستين تفسير موضوعى قرآن به زبان فارسى را نگارش دهد كه به فضل الهى به نوشتن كتاب «منشور جاويد قرآن» ، توفيق يافت كه تاكنون 14 جلد آن در تفسير موضوعات مختلف قرآن مجيد چاپ و منتشر شده است.
پاسخ به پرسشهاى دينى
از بدو تأسيس مجله مكتب اسلام، پرسشهاى مختلفى از سوى جوانان و دانشجويان به دفتر مجله مىرسيد كه خواهان پاسخ بودند.لذا ستونى در مجله با نام «پرسش و پاسخ» گشايش يافت كه به سؤالهاى علمى و دينى مردم پاسخ مىداد.جواب اين سؤالها از آغاز بر عهده حضرت آيت الله سبحانى و حضرت آيت الله مكارم شيرازى بود، كه بعدها در 4 جلد با نام «پرسشها و پاسخها» چاپ و منتشر شد.پس از آن نيز پرسشهاى گوناگونى از نقاط مختلف كشور و نيز مراكز فرهنگى اسلامى جهان به دست حضرت استاد مىرسيد كه خود باعث بر تأليف كتاب ارزنده «پرسشها و پاسخها» از سوى ايشان شد.هم اينك نيز ايشان به طور مرتب به پاسخگويى مشكلات دينى مردم مىپردازد و شبههزدايى از اذهان جوانان را يكى از مهمترين وظايف خويش مىداند و معتقد است كه بايد مركزى منظم براى رفع اشكالات دينى مردم به وجود آيد.پرسشهايى كه در اين كتاب پاسخ گفته شده است، بيشتر پرسشهاى كلامى و فلسفى، تاريخى، تفسيرى، اجتماعى مىباشد و خود نوعى دائرة المعارف به شمار مىرود.
دگرگونى در برنامه درسى حوزه
پس از انقلاب اسلامى، ضرورت تحول و دگرگونى در برنامههاى درسى حوزه و دانشگاه بيش از پيش احساس شد و براى رفع نياز طلاب و دانشجويان مراكزى تأسيس گرديد.شوراى مديريت حوزه علميه قم براى پر كردن خلأهاى نظام درسى حوزه به فكر تدوين متون آموزشى در برخى از رشتههاى علوم اسلامى بر آمد، و براى اين كار از فكر و انديشه استاد معظم حضرت آيت الله سبحانى بهره گرفت.استاد نيز در مدتى در 4 رشته از علوم اسلامى: رجال، عقايد، فرق و مذاهب دست به تأليف كتاب زد، كه به تصديق اهل فن هر يك از آنها در نوع خود بهترين است.در رشته عقايد، كتاب «المحاضرات في الالهيات» را در 4 جلد، و در باب مذاهب اسلامى نيز كتاب وزين «بحوث في الملل و النحل» را در 7 جلد به رشته نگارش درآرود، كه هم اينك همراه دو كتاب ديگر ايشان («كليات في علم الرجال» و «اصول الحديث و أحكامه») جزو كتابهاى درسى رسمى طلاب و فضلاى حوزه علميه قرار گرفته و چند بار نيز ترجمه و تلخيص گرديده است كتاب وزين «الالهيات» مبسوطترين و مشروحترين كتاب كلامى است كه به آراى ديروز و امروز متكلمان اسلامى نظر دارد و دقت در كتاب ارجمند «بحوث في الملل و النحل» نشانگر رنج بسيار مؤلف در تدوين اين كتاب است كه با مراجعه به مصادر گوناگون به نگارش عقايد پرداخته و در نوشتن عقايد هر فرقهاى، به كتابهاى خود آنها مراجعه كرده و به نقل قول ديگران اكتفا نكرده است.
تأسيس مؤسسه تعليماتى و تحقيقاتى امام صادق عليه السلام
مجله وزين آينه پژوهش (10) پيرامون اين مؤسسه عظيم چنين نگاشته است:
«آنان كه در تقسيم سالهاى طولانى تحقيق، سهم زيادى از زمان را در راه دستيابى به مآخذ و منابع سپرى كردهاند همواره مىانديشند كه اگر اين فرصتها از دست نمىرفت چه نتايج سودمندى مىتوانست داشته باشد.استاد آيت الله جعفر سبحانى كه توفيق داشتند از هيجده سالگى قلم بزنند و در وادى تحقيق و نگارش گام بردارند، در طول 48 سال، گرانى آنچه را كه در دست يافتن به مآخذ و منابع از دست مىرود به خوبى احساس كردند، و همواره به تأسيس مركزى ويژه محققين و مؤلفين مىانديشيدند كه در آن بتوان بدون طى مراحل دست و پاگير، به مخزن كتابخانه مراجعه مستقيم كرد و به دور از جار و جنجال روز مرگيها، در سالن مطالعه آن يا اتاقهاى مخصوص مؤلفين و محققين به تأليف و تحقيق پرداخت.با پيروزى انقلاب اسلامى ايران زمينه تحقق اين انديشه فراهم شد و با همت بلند و تلاش پيگير ايشان و همراهى جملهاى از فرهنگدوستان نخستين گام يعنى هسته مركزى مؤسسه تعليماتى و تحقيقاتى امام صادق عليه السلام در سال 1359 ش تأسيس و در روز عيد غدير افتتاح شد.
اين مؤسسه كه با انگيزه فراهم آوردن كتابخانهاى ويژه براى محققين و مؤلفين تأسيس شد، بنا بر مقتضيات زمان و احساس نيازهاى اساسى ديگر، مواردى چند را به دستور كار خود افزود كه فشرده آن عبارت است از:
1.تربيت و آموزش استعدادهاى جوان براى تحقيق در مسائل اسلامى، بويژه تفسير، حديث و عقايد،
2.احياى متون اسلامى و تحقيق بر روى آثار بزرگان شيعه،
3.نقد آثار روز درباره اسلام،
4.پاسخ به سؤالات دينى،
5.انتشار جزوههاى مختصر در زمينه مسائل اسلامى.
بعد از تشكيل هسته مركزى، با احساس نياز به توسعه بيشتر مركز، توجه عاشقان رشد و اعتلاى فرهنگ اسلامى، از جمله حضرت امام خمينى قدس سره به آن جلب شد و ساختمان جديد مركز در زمينى به مساحت دو هزار متر مربع احداث گشت.
اين مركز داراى مخزن بزرگ كتابخانه و سالن مطالعه وسيع و مجهز است.اتاقهاى مخصوص محققين و مؤلفين در طبقه سوم آن قرار دارد و آخرين طبقه آن داراى دو كلاس بزرگ و مجهز براى كارهاى آموزشى است.
محققينى كه به تنهايى مشغول تحقيق و تأليف هستند از سالن مطالعه عمومى كتابخانه كه محيطى بسيار آرام است استفاده مىكنند.آنان بدون مراجعه به كتابدار مىتوانند خود وارد مخزن كتابخانه شوند و در قسمتهاى مختلف آن، جدا از دست يافتن به منبع مورد نياز، با منابع ديگرى در زمينه كار خود آشنا شوند.آن دسته از محققينى كه به طور گروهى بر روى اثرى كار مىكنند، اتاقى ويژه دارند.گروهى از محققين زير نظر مستقيم استاد جعفر سبحانى به تحقيق مىپردازند و كسانى نيز به كار خود مشغول هستند و از امكانات مؤسسه استفاده مىكنند، كافى است موضوع مورد تحقيق، اسلامى باشد و محقق، شرايط اوليه تحقيق را داشته باشد.
كتابخانه مركز كه شامل مجموعهاى از كتب مرجع و مصادر اوليه است، حدود 24 هزار جلد كتاب دارد كه بخش اعظم آن، كتابخانه استاد جعفر سبحانى (مد ظله العالى) بوده كه به مركز اهدا شده است.اگر محققى از خارج از كشور و يا از شهرستانهاى ايران براى تحقيق در موضوعات اسلامى به قم بيايد، مىتواند در طول مدت تحقيق ميهمان مؤسسه باشد و از امكانات آن استفاده نمايد.
در بخش احياى آثار پيشينيان، تصحيح و تحقيق كتب خطى قبل از قرن هفتم در دستور كار قرار دارد كه برخى از آثار چاپ شده همراه با مقدمهاى گسترده و خواندنى از حضرت استاد عبارتند از: .المهذب نوشته ابن براج طرابلسى (400 ـ 481 ق) در 2 جلد و دو مقدمه جداگانه.
2.الجواهر نوشته همو.
3.الجامع للشرائع نوشته يحيى بن سعيد حلى (600 ـ 681 ق) .
4.العمدة نوشته ابن بطريق حلى (523 ـ 600 ق) .
5.اصباح الشيعة بمصباح الشريعة نوشته قطب الدين كيدرى (قرن 6 هجرى) .
6.قاعدة ضمان اليد نوشته شهيد شيخ فضل الله نورى (ش: 1327 ق) .
7.الاحتجاج نوشته احمد بن على بن ابى طالب طبرسى (م ح 550 ق) در 2 جلد.
8.رجال نجاشى نوشته ابو العباس احمد بن على نجاشى كوفى (372 ـ 450 ق) در 2 جلد.
9.اشارة السبق نوشته حلبى.
10.اقطاب الدوائر (در تفسير آيه تطهير) نوشته شيخ عبد الحسين (از علماى عصر صفوى) .
11.ابانة المختار في أحكام الخيار نوشته شيخ الشريعه اصفهانى (1266 ـ 1339 ق) .
12.غنية النزوع تأليف ابن زهره حلى (511 ـ 585 ق) .
هم اكنون جمعى از محققين زير نظر ايشان مشغول تأليف تاريخ فقه و فقها هستند.آنچه در اين مجموعه مورد نظر است اثبات عدم انقطاع ميان فقه شيعه و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم است...» .
اين مؤسسه به غير از كتابخانه، داراى حروفچينى پيشرفته كامپيوترى (لاينوترونيك)، اتاقهاى محققين، اتاقهاى درس، سلف سرويس و اتاق اطلاع رسانى و تكثير نيز مىباشد.
ايجاد رشته تخصصى كلام اسلامى
از زمانى كه پايه تأسيس رشتههاى تخصصى: تبليغ، تفسير و كلام در حوزه علميه قم گذاشته شد، سرپرستى اين رشته به عهده حضرت آيت الله سبحانى نهاده شد و ايشان با كمال دلسوزى به سرپرستى دانشجويان و داوطلبان اين رشته پرداخته است.
آموزش اين رشته و تخصص آن در آن چهار سال به طول مىانجامد و ارزش علمى آن برابر دكترا است.دانشجويان پس از چهار سال برنامه فوق تخصصى دارند و سرانجام تدريس كتابهاى فلسفى و كلامى را بر عهده مىگيرند.
نيز وسيله استاد، مجله علمى كلام اسلامى انتشار يافت كه خود سرفصل جديدى در مجلات علمى كشورمان به شمار مىرود.هم اكنون 19 شماره از اين فصلنامه به چاپ رسيده است.
دفاع از كيان تشيع
استاد معظم حضرت آيت الله سبحانى از دير زمان به دفاع از باورهاى عقيدتى شيعه پرداخته و در اين راستا كتابهاى فراوانى را به نگارش در آورده است.وى اولين گام را با نگاشتن كتاب «تفسير صحيح آيات مشكله قرآن» در نقد كتاب «تفسير آيات مشكله قرآن» برداشت و پس از آن با احساس ضرورت، به نقد كتاب محرف و مشوه «32 سال» پرداخت.در سالهاى بعد براى روشن ساختن عقايد شيعه براى غير شيعيان و تفهيم علمى آن براى ديگران به نوشتن كتابهايى پيرامون مسئله امامت، خلافت پيامبر، بداء، توسل، شفاعت، رجعت، امامان دوازده گانه، مجموعه اعتقادات شيعه، شخصيتهاى شيعى و نقش فرهنگ شيعى در پيشبرد تمدن اسلامى و تاريخ تشيع پرداخت و الحق در اين راستا به خوبى از عهده بر آمده است.جزاه الله عن الإسلام و أهله خير الجزاء.
مبارزه با وهابيگرى
از آن روز كه نغمه شوم وهابيت در سرزمين اسلامى حجاز طنين افكند و پيروان متحجر و خشك سر آن به حمله و سركوب ديگر مذاهب اسلامى پرداختند، عده بسيارى از دانشمندان بزرگ مسلمان به نقد و رد اين آيين پوشالى پرداختند و به خوبى از عهده بر آمدند.يكى از آنان كه در ساليان اخير به مبارزهاى پيگير با عقايد خرافى آنان پرداخته و كتابهايش موج جديدى از بيدارگرى اسلامى را در كشورهاى مسلمان ايجاد نموده، حضرت آيت الله جعفر سبحانى است.ايشان با تأليف كتابهايى نظير: الوهابية في الميزان، آيين وهابيت، التوحيد و الشرك في القرآن الكريم، الشفاعة و مفهومها، التوسل، خرافات و ترهات اين دسته بى منطق را روشن ساخته و بسيارى را از خطر گمراهى بازداشته و سبب هدايت گروه بيشمارى از جوانان متدين (به خصوص در مغرب و سودان) گرديده و موجب صيانت آنان از فرو افتادن به دامان وهابيت شده است (كه اين امر از تقدير برنامههايى كه براى استاد فرستاده شده، هويدا است)
تقدير از علما و دانشمندان
حضرت آيت الله جعفر سبحانى به دانشمندان و عالمان راستين شيعه عشق مىورزد و از خدمات دينى آنان تجليل و تكريم بسيار مىنمايد.ايشان از هنگام تأسيس مجله «مكتب اسلام» (به سال 1338 ش) تا كنون به شرح حال دانشمندانى كه بدرود حيات مىگويند، پرداخته است، كه اگر تمام آن مقالات در مجموعهاى گرد آورى شود خود كتابى بزرگ خواهد شد.
نيز ايشان براى هر يك از عالمانى كه از دنيا مىروند نماز ليلة الدفن مىخواند، خود را مقيد به شركت در تشييع جنازه ايشان مىداند و آنان را در ثواب قرائت و ختم قرآن هر ماهه خويش شريك مىگرداند.
ايشان از سر ترويج علم و دانش بر بسيارى از كتابهاى معاصران و پيشينيان خود مقدمه نگاشته و برخى از كتابهايش مانند: تهذيب الاصول را به بعضى از عالمان اهدا نموده، و بر دهها كتاب كه از سوى نويسندگان جوان حوزه علميه نگاشته شده، تقريظ نوشته است.كتابخانه ارزشمند خويش را براى استفاده ديگر محققان و مؤلفان، وقف مؤسسه امام صادق عليه السلام نموده و ساعتها وقت خود را در اختيار آنان مىنهد و هم به هنگام نقل و نقد گفتار عالمان در درس خويش از آنان با احترام بسيار ياد مىكند و با فروتنى به رد سخن ايشان مىپردازد .
شركت در مجامع فرهنگى
استاد آيت الله سبحانى به عنوان يكى از چهرههاى شاخص انديشمند حوزه علميه قم در قسمتى از كنگرههاى علمى داخلى و بيشتر مجامع علمى خارجى شركت جسته و در تمام آنها به ايراد سخنرانى و ارائه مقاله پرداخته است.ايشان به عنوان رئيس كنفرانس علوم و مفاهيم قرآن برگزيده شده و در كنگرههايى مانند: كنگره جهانى امام رضا عليه السلام (4 بار)، كنفرانس وحدت اسلامى (7 بار)، كنفرانس تقريب مذاهب، كنگره جهانى شيخ مفيد، كنگره نهج البلاغه، كنگره جهانى شيخ انصارى، سمينار بزرگداشت علامه طباطبايى (در تبريز و كازرون)، سمينار نماز و كنفرانس اسلام و مسائل پزشكى و غيره در ايران شركت فعال داشته است.
او در بسيارى از كنگرهها (كه شركت كنندگان عرب زبان بسيارند) مقيد است به عربى فصيحسخن گويد و پيوسته تذكر مىدهد كه يك دانشمند اسلامى بايد بر زبان عربى تسلط كافى داشته باشد، هم درست بنويسد و هم صحيح بخواند و سخن گويد.وى در نگارش عربى مىكوشد كه مانند ديگر اديبان عرب قلم زند و در اين راه رنج بسيار بر خود مىپسندد و مطالعه آثار اديبان معاصر عرب را در يكى از كارهاى هميشگى خود قرار داده است و لذا بيشتر كتابهايش در لبنان تجديد چاپ شده و در سطح كشورهاى عربى منتشر شده و مورد استقبال انديشمندان عرب قرار گرفته است.
تأليفات
استاد معظم حضرت آيت الله سبحانى در طول ساليان دراز تدريس، تربيت شاگردان بسيار، بزرگداشت شعاير دينى، سخنرانى در مجامع فرهنگى، نگارش مقالات متعدد در مجلات معتبر علمى، مصاحبههاى فراوان، تبليغ ارزشهاى مذهبى، بنياد مؤسسات تحقيقاتى و تأسيس مجلات علمى، به تأليفات بسيار در زمينههاى مختلف دينى همچون: تفسير، حديث، فقه، اصول، كلام، تاريخ، فلسفه، ملل و نحل، رجال، درايه، علوم ادبى، دفاع از ساحت تشيع، نقد وهابيت و موضوعات ديگر نگاشته است، كه ما مهمترين آنها را به ترتيب موضوعى فهرست مىكنيم:
الف: تفسير قرآن
الف/1 (تفسير ترتيبى) :
1.تفسير سوره رعد به نام قرآن و اسرار آفرينش.
2.تفسير سوره فرقان به نام سيماى انسان كامل در قرآن.
3.تفسير سوره توبه.
4.تفسير سوره منافقون به نام دوست نماها.
5.تفسير سوره حديد به نام قرآن و معارف عقلى.
6.تفسير سوره حجرات به نام سيستم اخلاقى اسلام.
7.تفسير سوره لقمان به نام مربى نمونه.
الف/2 (تفسير موضوعى) :
1.منشور جاويد قرآن (14 جلد) :
ج 1: شامل موضوعات: يكتا پرستى، نيكى به والدين، احترام جان انسان، فرزند كشى، مبارزه با فساد جنسى، حمايت از يتيم، عدالت در گفتار، ابعاد قسط و عدل، بعد جهانى جامعه، شكر و سپاس، اسراف و تبذير، تعصب، زبان در قرآن، قلب و فؤاد، قانونمندى جامعه و تاريخ، سنتهاى تغيير ناپذير.
ج 2: مبانى توحيد از ديدگاه قرآن.
ج 3: جهاد، هجرت، حق و باطل، اخلاص، نور و ظلمت، عوامل گمراهى، نعمتهاى جاويدان، وجدان، اميد و ترس، روح، تأويل، عمل صالح، نسل صالح، خدافراموشى، وسوسههاى شيطان در تدبير پيامبران، محكم و متشابه، راسخان در علم، تأويل در مقابل تنزيل، قرآن و ياران پيامبر .
ج 4: نفاق و سر گذشت منافقان، شناخت انسان.
ج 5: دلايل عصمت پيامبر اسلام، مقامات پيامبران و ولايت تكوينى آنان، امام در قرآنو عصمت ايشان.
ج 6: زندگانى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در قرآن (از ولادت تا بنيان مسجد قبا و تغيير قبله) .
ج 7: زندگانى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در قرآن (از هجرت تا وفات) .
ج 8: شفاعت، توبه، احباط و تكفير، آگاهى سوم.
ج 9: جهان برزخ، تجسم اعمال، معاد جسمانى و روحانى، كيفرها و پاداشها.
ج 10: پيامبران در قرآن.
ج 11 و 12: داستان پيامبران.
ج 13 و 14: تحليل زندگانى پيامبران در قرآن.
2.مفاهيم القرآن (7 جلد) :
ج 1: معالم التوحيد في القران الكريم (مسائل مربوط به شرك و توحيد) .
ج 2: حكومت اسلامى، برنامهها و ويژگيها (نگارش: استاد جعفر الهادى) .اين كتاب تحت عنوان مبانى حكومت اسلامى توسط آقاى داود الهامى به فارسى ترجمه شده است.ج 3: رسالت جهانى، امى بودن، خاتميت و زندگى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در قرآن.
ج 4: اجر رسالت، معجزات و كرامات و شفاعت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در قرآن.
ج 5: عصمت پيامبران و امامان، عدالت صحابه و اطاعت سلطان جائر در قرآن.
ج 6: اسماء و صفات الهى.
ج 7: شخصيت و زندگى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم.
3.اصالت روح از نظر قرآن.
4.التوحيد و الشرك في القرآن الكريم.
5 ـ شورا در قرآن و نهج البلاغه.
6.احمد موعود انجيل.
7.مكتب وحى (مفهوم امى بودن پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم) .
8.خاتميت از نظر قرآن و حديث و عقل ترجمه: رضا استادى.
ب: علوم قرآنى
1.مرزهاى اعجاز: ترجمه بخشى از تفسير البيان مرحوم آيت الله العظمى خوئى.
2.برهان رسالت (پيرامون قرآن و وجه اعجاز آن) .
ج: كلام
1.شناخت صفات خدا.
2.آشنايى با اصول اسلام.
3.جهان بينى اسلامى (ديدگاه اسلام درباره هستى، دنيا، انسان در جهان) .
4.الهيات و معارف اسلامى: 1.خدا و نظام آفرينش، 2.خدا و صفات جمال و جلال، 3.خدا و پيامبران، 4.خدا و پيامبر اسلام، 5.خدا و امامت، 6.خدا و معاد.نگارش و تنظيم: دانشمند معظم آقاى استادى.
5.نيروى معنوى پيامبران.
6.رسالت جهانى پيامبران (نبوت عامه) ..في ظل اصول الإسلام (شامل بحثهاى: توحيد، شرك، بدعت، شفاعت، توسل، زيارت، حب اهل بيت، زندگى انبياء پس از مرگ و امكان اتصال با آنان نگارش به قلم: استاد جعفر الهادى، الالهيات على هدى الكتاب و السنة و العقل (4 جلد)، نگارش به قلم: حسن مكى عاملى) .
8.معاد انسان و جهان.
9.راه خدا شناسى.
10.مصدر الوجود.
11.جبر و اختيار (نگارش: استاد على ربانى گلپايگانى) .
12.حسن و قبح عقلى (نگارش: همو) .
13.توسل (به عربى ترجمه شده است) .
14.البداء في الكتاب و السنة.
15.آگاهى سوم (پيرامون علم غيب ائمه اطهار عليهما السلام) .
16.رهبرى امت.
17.پيشوايى از نظر اسلام (امامت و خلافت) .
18.سرنوشت از ديدگاه قرآن و حديث و عقل.
19.شفاعت از ديدگاه قرآن و حديث و عقل.
20.كاوشهايى پيرامون ولايت.
21.مفهوم العبادة في الكتاب و السنة.
22.رؤية الله.
23.الزيارة.
د: فلسفه
1.اصول الفلسفة (ترجمه جلد اول درسهاى استاد علامه طباطبايى) .
2.فلسفه اسلامى و اصول ديالكتيك.
3.نظرية المعرفة.نگارش: حسن مكى عاملى.
4.سرنوشت از ديدگاه علم و فلسفه.
5.شناخت در فلسفه اسلامى.
6.هستى شناسى در مكتب صدر المتألهين.
7.تحليلى از فلسفه ماركس.
8.نيروى محرك تاريخ
ه: فقه
1.المواهب في أحكام المكاسب.نگارش: آقاى سيف الله يعقوبى.
2.المختار في أحكام الخيار.
3.نظام الارث في الشريعة الإسلامية الغراء.نگارش: آقاى سيد محمد رضا پيغمبر پور.
4.نظام الطلاق في الشريعة الإسلامية الغراء.نگارش: آقاى سيف الله يعقوبى..نظام المضاربة في الشريعة الغراء.
6.كتاب الخمس.
7.قاعدتان فقهيتان: لا ضرر و رضا.نگارش: حسن مكى عاملى.
8.الاعتصام بالكتاب و السنة (پيرامون: مسح پاها در وضو، سجده بر زمين، خمس در كتاب و سنت، ازدواج موقت، گذاشتن دستها بر روى هم در نماز، سه طلاق در يك مجلس، سوگند طلاق، طلاق در حيض و نفاس، عول و تعصيب، تقيه، ارث مسلمان از كافر، وصيت كمتر از ثلث، مصادر قانونگذارى نزد شيعه اماميه) .
9.نظام النكاح في الشريعة الإسلامية الغراء.
10.سبع مسائل (پيرامون 7 مسئله فقهى اختلافى ميان شيعه و سنى) .
و: اصول
1.تهذيب الاصول (3 جلد) ـ تقريرات درس اصول حضرت امام خمينى قدس سره.
2.المحصول في علم الاصول (4 جلد) ـ تقريرات درس اصول استاد سبحانى.نگارش: سيد محمود جلالى مازندرانى.
3.الرسائل الأربع.
ملازمه حكم عقل و حكم شرع.نگارش به قلم: استاد.
التسامح في أدلة السنن.نگارش به قلم: آقاى على اكبر كلانترى.
الاجتهاد في أدلة السنن.نگارش به قلم: آقاى على اكبر كلانترى.
قاعدة لا ضرر.نگارش به قلم: شيخ على حيدرى.
ز: تاريخ
1.فروغ ابديت (2 جلد) : تجزيه و تحليل كاملى از زندگانى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم.اين كتاب به عربى، اردو، انگليسى، تركى و اسپانيولى ترجمه شده و در سراسر جهان منتشر گرديده است.
2.فروغ ولايت: تجزيه و تحليل زندگى امير المؤمنين على عليه السلام.
3.زندگانى امامان به زبان ساده (به عربى ترجمه شده است) .
4.الأئمة الاثنى عشر.
5.تاريخ اسلام.
ج: رجال
1.كليات في، علم الرجال.
ط: درايه
1.اصول الحديث و أحكامه.
ي: عقايد
1.بحوث في الملل و النحل (7 جلد)
ج 1: تاريخ عقايد اهل الحديث، حنابله و سلفيه.ج 2: تاريخ امام اشعرى، شخصيتها و عقايد ايشان.
ج 3: ماتريديه، مرجئه، جهميه، كراميه، ظاهريه، و معتزله.
ج 4: زندگى ابن تيميه و محمد بن عبد الوهاب و عقايد وهابيها.
ج 5: تاريخ خوارج، عقايد و مذاهب آنها.
ج 6: تاريخ تشيع، عقايد و مذاهب آن.
ج 7: تاريخ زيديه، عقايد و شخصيتهاى آن.
2.فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى (4 جلد) .
3.مع الشيعة الإمامية في عقائدهم.
4.الشيعة في موكب التاريخ.
5.الشيعة و علم الكلام عبر القرون الأربعة.
6.آئين وهابيت (به اردو ترجمه شده است)
7.الوهابية في الميزان.
ك: متفرقات
1.بازگشت به عصر ايمان.
2.رمز پيروزى مردان بزرگ.
3.پرسشها و پاسخها.
ل: تراجم
1.شخصيتهاى اسلامى شيعه (2 جلد) .نگارش آقاى مهدى پيشوايى.اين كتاب به عربى ترجمه شده است.
2.زندگى بزرگان شيعه (در شمارههاى مختلف مجله مكتب اسلام)
پي نوشتها:
1.شرح زندگى او را ببينيد در: مقدمه نخبة الازهار 13 ـ 16، علماء معاصرين/396، نقباء البشر 2/559، گنجينه دانشمندان 3/314، معجم رجال الكفر و الأدب/ .177
2.فقيد سعيد يكى از شاگردان خاص مرحوم شريعت اصفهانى بوده و غالب اوقات ملازم استاد بوده و لحظهاى از او جدا نمىشد، و تمام تقريرات درس وى را به رشته تحرير در آورده است.
3.استاد درباره وى مىفرمايد: وى نزديك 50 سال مكتب دارى نموده و متن كتابهاى ياد شده را ازبر بود.او به قدرى شيرين و شيوا تدريس مىكرد كه هر شاگرد را به وجد و انبساط مىآورد و در زيبايى خط شهره بود.
4 ـ استاد درباره او مىگويد: آنچه كه بيشتر در طرز تفكر من از اين مرحله عمر مؤثر بود وجود ايشان است.اين استاد بى مثال آنچه را كه خوانده بود، چشيده بود.من زير دست او پرورش يافتم و با كتابهاى تراجم و رجال آشنا گشتم.
5.علماى معاصرين.
6.معظم له بخشى از رسائل را نزد پدرش در تبريز خوانده بود.
7.تعداد افراد شركت كننده در اين درس بيش از 10 نفر نبودند، كه برخى از آنان عبارتند از حضرت آيات: مطهرى، منتظرى، خندق آبادى، خوانسارى، امينى، واعظ زاده خراسانى.
8.كه برخى از افراد شركت كننده در آن جلسه عبارتند از حضرات آيات: مطهرى، منتظرى، قدوسى، مجد الدين محلاتى، جزايرى، واعظ زاده خراسانى.
9.مانند حضرات آيات: مكارم شيرازى، حسين نورى، مجد الدين محلاتى، امام موسى صدر، محمد واعظ زاده و موسوى اردبيلى.
10.سال سوم، شماره 3، (شماره پياپى 15)، ص 72 ـ .71
منبع:گلشن ابرار/خ