کساني مي توانند مربي انسان ها باشند که به دردها و درمان ها و به وضع روحيه ها آگاهى داشته باشند.
آگاهى از دردها و درمان ها را بايد از وحى- از كتاب و سنت- بدست آورد؛ چون اوست كه از استعدادهاى انسان و قلمرو استعدادهاى او و از قانون هاى حاكم بر اين دو آگاه است و درگيرى ها و دردها و درمان ها و راه حل ها را مى شناسد.
براى شناخت روحيه ها مى توان از تجربه و برخورد، از آموزش و تعلم و از لطافت روحى و فرقان استفاده كرد.
اين فرقان، روحيه ها را از يكديگر جدا مى كند و وضع و زمينه و طرز برخورد را مشخص مى نمايد؛ چون همه را نمى توان با يک چوب پيش برد و با يك روش تربيت كرد.
مربى به وحى و فرقان نيازمند است.
براى رسيدن به وحى و استفاده كردن از آن به اصول وكليدهايى نيازمنديم كه در كتاب "روش برداشت از قرآن" از آن سخن رفته است.
اما فرقان نيرويي است كه در مرحله ى اطاعت و تقوا به انسان ارزانى مى شود؛ "ان تتقوا الله يجعل لکم فرقانا"(1)
"يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله و آمنوا برسوله يوتکم کفلين من رحمته و يجعل لکم نوراً تمشون به"؛(2) اگر به تقوا برسيد خداوند براى شما فرقانى قرار مى دهد. نتيجه ى تقوا و ايمان، رحمت وسيع و نورانيتى است كه خط مشى انسان را مشخص مى كند و نشان مى دهد.
و رابطه ى اين فرقان و تقوا اين گونه توضيح مى يابد. با طرح سوال، حركت فكرى آغاز مى شود و با حركت فكر به شناخت ها مى رسيم. و با اين شناخت ها به عشق ها و لطافت هاى روحى و با اين عشق و لطافت به اطاعت و تقوا.
تقوا نتيجه ي حركت ها و ورزش ها و تجربه هاى ممتدى است كه از حركت انسان بدست مى آيد. و در اين حد است كه انسان از چشم ها برخوردار مى شود و از مانع ها آزاد مى گردد و مى تواند علامت ها را ببيند و از علامت ها، نه از اعمال و از حرف ها، روحيه ها را بشناسد.
پي نوشتها:
1- انفال، 29
2- حديد، 28
منبع: کتاب مسئوليت وسازندگي/خ