مـقاله حاضر ضمن معرفى برترين خانـواده در منظر اسـلام ، ويـژگيهاى خانواده برتر در سه محور اصالت خانوادگى، ويژگيهاى نفسانى اركان خانـواده و ويژگيهاى رفتارى آنان را مورد بررسى قرار داده است.
چكيده
اسـلام، در روش تـربـيـتـى خـود، انـسانها را به الگوها، ايده آلها و نمونههاى برتر تـوجـه مـىدهـد. تاثير الگوهـا در ساخته شدن فرد و اجتماع بركسى پوشيده نيست. خـانـواده، كـوچـكتـريـن واحـد اجـتـمـاعـى اسـت كـه سـلول اوليـه آن را زن و شـوهـر تـشـكـيـل مـىدهـنـد. الگـوى اسـلام بـراى خـانـواده ايـده آل كـدام است؟ اسلام چه خانوادهاى را برتر مى شمارد؟ خانواده برتر از نظر اسلام چه ويژگيهايى دارد؟ و...
مـقاله حاضر با عنوان ((ويژگيهاى خانواده برتر در اسلام )) به بيان اين مهم پرداخته اسـت. از ايـن رو، پس از مقدمه اى كوتاه و تبيين مفهوم خانواده و ملاك برترى ، به نمونه هـايى از خانواده برتر در قرآن كريم پرداخته است. پس از آن ، ضمن معرفى برترين خـانـواده در مـنـظـر اسـلام ، ويژگيهاى خانواده برتر در سه محور اصالت خانوادگى، ويژگيهاى نفسانـى اركان خانـواده و ويژگيهاى رفتارى آنان مورد بررسى قرار گرفته است و در پايان چند نكته به عنوان نتيجهگيرى ارائه گرديده است .
مقدمه
خـانـواده ، كـانـونـى است مقدس كه در سايه پيوند زناشويى دو انسان از دو جنس مخالف پـايـه گـذارى شـده و بـا پـيـدايـش و تـوليـد فـرزنـدان كامل تر مى شود. به عقيده صاحبنظران ، خانواده از نـخـسـتـين نظامهاى نهادى عمومى و جهانى است كه براى رفع نيازمنديهاى حياتى و عاطفى انـسـان و بـقـاى جامعه ضرورت تام شريفه ((وَاجعَلنا لِلمُتّقينَ اِماما)) (فرقان : 74)، آرمانى است كه خانوادههاى اسلامى بايد آن را عينيت بخشند و صلاحيت الگويى اسلام را براى تربيت شايستگان و خانواده هاى برتر براى جهانيان به اثبات برسانند.
خانواده برتر
در اسلام بـراى تـشـكيل خـانـواده ، استانداردهايى معرفى شده است . هرقدر اركان تـشكيل دهنده خانواده با آن استانداردها منطبق باشند به همان مقدار از شايستگى و برترى بـرخـوردار خـواهـنـد بـود. در روايات ، ويژگيهاى فراوان براى شايسته ترين زنان و مردان بيان شده است و در سيره معصومين (عليه السلام ) نيز ارشاداتى وجود دارد كه مى توان از آنها خـانـواده هـاى بـرتـر و شـايـسـتـه را شـنـاخـت . از ايـن رو، بـه طـور اجـمـال مـى توان گفت خانواده برتر از نظر اسلام ، آن است كه اركان آن شايسته و منطبق بـا اسـتـانـداردهـاى اسـلامـى باشد، مناسبات و روابطى منطبق با آموزه هاى دينى بر آنها حـاكـم بـاشـد، خـروجـى آن انـسـانـهـايـى شـايـسـتـه و مـوثـر در سـاخـته شدن جامعه ايده آل اسـلامـى بـاشـد. وامـا مـلاك بـرتـرى ، از نـظـر اسـلام ، مـال و ثروت و مانند آن نيست كه كسى به آنها ببالد و بگويد: ((نَحنُ اَكثرُ اَموالاً وَاَولادا)) (سباء: 35). از اين رو، اگر خانواده اى را برخوردار يافيتد نبايد شگفت زده شويد ((فَلا تـُعـجِبُكَ اَموالُهم وَلا اَولادُهُم )) (توبه : 55) زور وقوت مادى نيز معيار برترى نيست كه كسى در ارزيابى افراد در خانواده ها بگويد: ((كانواُ اَشَدَّ مِنكُم قُوّةً)) (توبه :9) چنانكه برخوردارى از قوم و قبيله و عشيره ، جاه و مقام وشهرت نيز ملاك برترى نست .
بـرتـرى خـانـواده بـه انـطـباق آن با استانداردهاى اسلامى و برخوردارى از ويژگيهاى ارزشـى و فـضـيـلتـهـاست . هر خانواده اى از آن استانداردها بهره مند باشد برتر است . بـنـابـرايـن ، مـنـظـور از بـرتـرى خـانـواده ، بـرتـرى در فـضـايـل انـسانى و ارزشهاى اسلامى است كه برخى از آنها باعنوان ويژگيهاى خانواده برتر خواهد آمد.
خانواده برتر در قرآن
قرآن كريم بهترين الگوها را براى شناسايى خانواده برتر به جهانيان معرفى كرده است . خاندان حضرت ابراهيم (عليه السلام ) از آن جمله است . در آيه اى از قرآن كريم مى خوانيم :
اِنَّ اللهَ اصـطـَفـى ادَمَ وَ آلَ ابـراهـيـمَ و آلَ عـِمـرانَ عـَلَى العـالَمـيـن . (آل عمران : 33)
اخـلاقـى ، در شـوهـردارى ، خـانـه دارى و تـربيت فرزند نمونه است . همسر ديگرش نيز نمونه بود. ثمره زندگى حضرت ابراهيم (عليه السلام ) بِغلام حليم ... وَبَشَّرناهُ بِاِسحاقَ نَبيّا مِنَ الصّالحين )) (صافات : 100 و 101 و 112)
ابراهيم (عليه السلام ) پدر اين چنين فرزندانى است و دو همسر او نيز مادران فرزندانى اين گونه انـد. هـر كـدام از آن دو در پـرورش فـرزنـد چـه مـرارتهايى كشيدند و چه آثارى از خود بـرجـاى گذاشتند؛ حضرت ابراهيم (عليه السلام ) همسرش هاجر را به همراه فرزند خردسالش به سـرزمـيـنـى بـى آب و عـلف آورد: ((رَبَّنـا اِنـّى اَسكَنتُ مِنْ ذُرّيّتى بِوادٍ غَيرِ ذِى زَرعٍ عِندَ بـَيـتـِكَ الُمـحـَرِّمِ لِيُقِيمُوا الصَّلوةَ فَاجعَلْ اَفئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهوِى اِلَيهِم ...)) (ابراهيم : 37)
هـنـگـامـى كـه فرشته هاى الهى نزد حضرت ابراهيم (عليه السلام ) آمدند و تولد حضرت اسحاق را بـه او بـشارت دادند همسر اولش (ساره ) نيز در آنجا حاضر و ايستاده بود، تبسمى بر لب داشت و ناظر بر اين جريان بود؛ ترجمه آيه 71ـ73 سوره هود چنين است :
و زن او ايستاده بود. خنديد. پس وى را به اسحاق و از پى اسحاق به يعقوب مژده داديم . (هـمـسـر ابـراهـيم ) گفت : اى واى برمن ، آيا فرزند آورم با آنكه من پيرزنم و اين شوهرم پيرمرد است ؟ واقعا اين چيز عجيبى است . گفتند: آيا از كار خدا تعجب مى كنى ؟ رحمت خدا و بركات او بر شما خاندان (رسالت ) باد، بى گمان ، او ستوده اى بزرگوار است .
اين آيات افزون بر معرفى حضرت ابراهيم (عليه السلام ) برجستگيهاى اخلاقى و معنوى همسران آن حضرت را نيز تبيين مى كنند.
قـرآن كـريـم خـانـواده حـضـرت مـريـم (عليها السلام ) را نـيـز بـرتـر دانـسـتـه و از آن بـه ((آل عـمـران )) ياد مى كند. حضرت مريم (عليها السلام ) و پدر و مادرش عمرانى كه پدر موسى (عليه السلام ) است ؛ زيرا عمرانى كه پدر موسى (عليه السلام ) است اصلا نامش در قرآن نيامده است .
در اين خانواده برتر دو بانو يعنى حضرت مريم و مادرش به عنوان صفوه و برگزيده الهـى بـه جـهـانـيـان مـعـرفـى شده اند. حضرت مريم با آن همه كمالاتى كه قرآن كريم گـوشـه هـايـى از آن را ذكـر كرده ، دست پرورده مادرى نمونه است كه او را به پناه خدا سـپـرد، خـدا هم به او پناهندگى داد. آن پناه خواستن نيز در كنار محراب عبادت بود و به استجابت رسيد.
قرآن كريم داستانش را در سوره آل عمران آيات 35ـ37 چنين ترسيم كرده است :
چـون زن عـمـران گـفـت : پروردگارا، آنچه در شكم خود دارم نذر تو كردم تاآزاد شده (از مـشـاغـل دنـيـا و پـرستشگر تو) باشد، پس از من بپذير كه تو خود شنواى دانايى . پس چـون فـرزنـدش را بـزاد، گـفـت : پـروردگـارا، من دختر زاده ام ـ و خدا به آنچه او زاييده دانـاتـر بـود ـ و پـسـر چـون دخـتـر نـيـست و من نامش را مريم نهادم و او و فرزندانش را از شـيـطـان رانـده شـده بـه تـو پـنـاه مـى دهـم . پـس پـروردگـارش وى (مريم ) را با حسن قـبـول پـذيـرا شـد و ا و را خود حضرت مريم (عليه السلام ) نيز مادرى است نمونه و فرزندى چون حـضـرت عـيـسـى (عليه السلام ) را تربيت كرد. قرآن كريم مادر اين فرزند عرفانى اين بانو همين بـس كـه فرشته ها نزد او مى آمدند و پيام خدا را براى او مى آوردند: ((اِذْ قالَتِ المَلائِكَةُ يـا مـَريـَمُ اِنَّ اللّهَ اصـطـَفـاكِ وَ طـَهَّرَكِ وَاصـطـَفـَاكِ عَلى نِساءِ العالَمين يا مَريَمُ اقْنُتى لِربِّكِ وَ اسْجُدى وَ اركعى مَعَ الرّاكِعين )) (آل عمران : 42ـ 43)
وقـتـى حضرت زكريا نزد مريم مى آمد، او را در محراب عبادتش مى يافت در حالى كه نزد او غـذاهـاى بـهـشـتـى بـود: ((فـَلَمـّا دَخـَلَ عـَلَيـهـا زَكـَرّيـا الِمـحـرابَ وَجـَدَ عـِنـدَهـا رَزقا...))(آل عمران : 37) و همه اين كمالات و كرامتها از آن حضرت مريم است .
نـمـونـه ديـگر خانواده برتر در قرآن ، خانواده حضرت يحيى (عليه السلام ) است . او نمونه اى از فـرزنـدى صـالح در خـانواده اى شايسته است خانواده حضرت موسى (عليه السلام ) نيز از اين جمله اسـت . او پـدر و مادرى نمونه دارد. قرآن كريم داستان مرارتهاى مادرش را در آن شايسته بـراى هـمـسـرش اسـت . چـنـان كـه هـمـسـر او نيز دختر حضرت شعيب (عليه السلام ) داراى صلاحيتهاى اخلاقى و معنوى فراوانى است كه قرآن كريم نجابت و حياى او را ستوده است .((فَجاءَتهُ اِحداهُما تَمشى عَلَى استحياء...)) (قصص : 25)
برترين خانواده در اسلام
اسـلام ، اهـل بـيـت پـيـغـمـبـر اكـرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) را بـه عـنـوان نـمـونـه اى كـامـل از خـانواده برتر معرفى و صلاحيت الگويى آن را براى جهانيان امضا كرده است . خـداونـد سـبـحـان ايـن خانواده را از هرگونه رجس و پليدى مبرا دانسته است . آيه شريفه ((اِنَّمـا يـُريـدُ اللهُ لِيـُذهبَ عَنكُم الرّجسَ اهلَالبيتِ وَ يُطَهّركُم تَطهيرا)) (احزاب : 23)، خطاب به همين خانواده است .
آيـه مـبـاهـله (آل عـمـران :61) در بـاره اعـضاى اين خانواده وارد شده و عظمت مقامات معنوى و عرفانى آنان را به نمايش گذاشته است . سوره انسان فضيلتهاى آنان را ستوده است و خلاصه جاى جاى قرآن از فضايل و ويژگيهاى آنان سخن گفته است .
ايـن خـانـواده از پـيـونـد مـلكـوتـى وجـود نـازنـيـن حـضـرت عـلى (عليه السلام ) و فـاطـمه اطهر(عليها السلام ) تـشـكـيـل شـده اسـت و آن دو مـصـداق اتـم انـسـان كـامـل و ايـده آل هستند. على (عليه السلام) و فاطمه (عليها السلام ) كفو يكديگرند؛ اگر على (عليه السلام ) نبود فاطمه (عليها السلام ) در عالم هـمـتـايـى نـداشـت و اگـر فـاطـمـه (عليها السلام ) نـبـود براى على (عليه السلام ) كفوى نبود. پيوند آن دو در آسـمـانـهـا و نـزد عـرشـيـان بـرقـرار شـد و در جـمـع زمـيـنـيـان تـحـقـق عـيـنـى يـافـت . رسـول خـدا(صلي الله عليه و آله و سلم ) در جـريـان ازدواج آن دو وجود عرشى ، آنان را اسوه و الگوى امت خويش خواند و فرمود:
زنـدگـى عـلى (عليه السلام ) و فـاطمه (عليها السلام ) سراسر الگوست . همسر دارى على (عليه السلام )، مديريت او در خـانـه و خـانـواده ، شـوهردارى فاطمه (عليها السلام )، خانه دارى و تربيت فرزند او در عالم نظير ندارد و تا قيامت براى جهانيان نورافشانى مى كند.
ويژگيهاى خانواده برتر
بـا تـوجـه به اينكه اهل بيت پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) از نظر اسلام برترين خانواده شمرده مى شـونـد از تـمـام ويـژگـيـهـاى ارزشـى و اسـتـانـداردهـاى مـكـتـبـى بـه صـورتـى كامل برخوردارند، بايد اين خانواده براى همگان الگو قرار گيرند و ويژگيهاى آن به عـنـوان نـوك قـله و اوج ارزشـهـاى اسـلامى مورد توجه باشد و خانواده هاى اسلامى براى رشـد و تـعـالى خـود و دسـتـيـابـى بـه زنـدگـى ايـده آل ومـكـتـبـى هـمـواره ارزشـهاى نوك قله را مدنظر قرار دهند و تمام حركات و سكنات و جهت گيريهاى خود را با آن هماهنگ سازند و تا مى توانند در همان سمت و سو حركت كنند و خود را به نوك قله نزديك سازند.
امام على (عليه السلام ) پيروان خود را به اهل بيت و الگوگيرى از آنان فرا خوانده ، مى فرمايد:
به اهل بيت پيامبر بنگريد، از آن سمت كه آنها گام برمى دارند منحرف نشويد و قدم به جـاى قـدمشان بگذاريد، آنها هرگز شما را از جاده هدايت بيرون نمى برند و به پستى و هـلاكـت بـاز نـمى گردانند. اگر سكوت كنند سكوكت كنيد و اگر قيام كردند قيام كنيد، از آنها پيشى نگيريد كه با اين توضيح ويژگيهاى خانواده برتر را از ديدگاه اسلام در محورهاى زير پى مى گيريم .
1. اصالت خانوادگى
اوليـن ويـژگـى خـانـواده بـرتـر در اسـلام ، اصـالت خـانـوادگـى و اصل و نسب پاكيزه است . اصلاب ارزشمند پدران و دامنهاى مطهر و پاك مادران كه به هيچ گـونـه پـليـدى آلوده نشده اند، چنان كه در زيارتنامه امام حسين (عليه السلام ) مى خوانيم : ((اَشهَدُ اَنَّكَ كُنتَ مى دهم كه تو از گوهرهاى پاك و از ارحام مطهرى . جاهليت به ناپاكيهايش شما را آلوده نساخت و لباسهاى ناپاك خود را براندام شما نپوشاند.
ايـن ويـژگـى آنچنان مهم است كه امام حسين (عليه السلام ) در جريان نهضت كربلا و دست بيعت ندادن با يزيد به آن استفاده مى كند و من با يزيد بيعت كنم ، بلكه دامنهاى پاك و منزهى كه من در آن پرورش يافته ام به من چنين اجازه اى نمى دهند.
امـام عـلى (عليه السلام ) بـه مـالك اشـتـر توصيه مى فرمايد كه براى گزينش فرماندهان لشكر اسلام بر ويژگى اصالت و شرافت در كتابهاى فقهى نيز براى گزينش همسر به اين ويژگى توجه شده است .
2. ويژگى هاى نفسانى
خـانـواده بـرتـر از لحـاظ ويـژگـيـهـاى نـفـسـانـى اركـان تشكيل دهنده آن برجستگيهايى دارد كه برخى از آنها عبارت است از:
1 ـ 2 دين و ايمان
خـانـواده اى بـرتـر اسـت كـه هـر كدام از اركان آن از ويژگى دين و ايمان و اعتقادات ناب برخوردار باشد. ترجمه آيه 221 سوره بقره چنين است :
زنـان مـشـرك را تـا ايـمان نياورده اند، به زنى مگيريد و كنيز مومن بهتر از آزادزن مشرك اسـت هـرچـنـد زيـبايى او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرك تا ايمان نياورده اند زن مومن ندهيد و برده مومن بهتر از آزادمرد مشرك است ، هرچند شما را به شگفت آورد.
ممكن است يكى از اركان خانواده مانند مرد از اين ويژگى برخوردار باشد، ولى همسر او از آن بـى بـهـره باشد. براى مثال قرآن كريم از همسر حضرت نوح و حضرت لوط ياد مى كـنـد كـه تـحـت سـرپـرسـتـى آنـان بـودند. ولى عارى از ايمان بودند و از نظر مكتبى و فرهنگى خيانت كردند و به پيامبر خويش ايمان نياوردند. قرآن اين دو زن را الگوى مردم بد معرفى كرده ، مى فرمايد:
ضـَرَبَ اللَّهُ مـَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَاءَةَ نُوحٍ وَامْرَاءَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا... . (تحريم : 10)
گـاهـى نـيز ممكن است در خانواده اى زن داراى ويژگى دين و ايمان باشد و شوهرش از آن بى بهره باشد. مانند حضرت آسيه . قرآن كريم مى فرمايد:
وَضـَرَبَ اللّه مَثَلا لِلَّذينَ امَنوا امرَئةَ فرعَونَ اِذ قالَت رَبِّ ابن لى عِندكَ بيتا فِى الجَنّهِ و نَجِّنى مِن فرعونَ وَ عَمَله وَ نَجِّنى مِنَ القَوم الظّالمين . (تحريم : 11)
در آموزه هاى اسلامى براى گزينش همسر شايسته بر ويژگى دين و ايمان بسيار تاكيد شـده اسـت . در اسـلام ، بـعـد از ايـمـان به درخانواده برتر، زن و شوهر هر دو از عقيده و ايـمـانـى خالص برخوردارند. چنانكه در مورد حضرت على (عليه السلام ) و فاطمه (عليه السلام ) اين گونه اسـت . اگـر ايـمـان جـن و انس را روى هم بگذارند به اندازه ايمان على (عليه السلام ) نمى رسد. آن حـضـرت فرمود: اگر پرده را كنار هم فاطمه زهرا(عليه السلام ) نيز همانند شويش از مراتب بالاى ايمان برخوردار بود. رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم ) درباره ايمان دخترش فرمود:
همانا خداوند تمام وجود دخترم فاطمه را از ايمان و يقين لبريز كرده است .
2ـ 2. علم و دانش
اركـان تـشـكـيـل دهـنـده خـانـواده برتر از لحاظ علم و آگاهى دارا و ثروتمند هستند. در اين خـانـواده ، زن افـزون بـر اطـلاعـات و آگـاهـيـهـاى مـذهـبـى بـه عـنوان همسر، مادر، مدير و كـدبـانوى خانه از آگاهيهاى لازم زندگى برخوردار است . راه و رسم شوهردارى و خانه دارى را به خوبى مى داند و به وظايفى كه شرع مقدس بردوش او نهاده ، واقف است و از لحـاظ رشـد عـقـلى و فـكـرى بـه درجـه اى رسـيـده اسـت كـه نـيازى به امر و نهى ندارد. رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم ) مى فرمايد:
بـهـتـريـن دخـتـران (بـراى ازدواج ) كـسـانـى انـد كـه از عقل و ادب برخوردارند و شما به امر ونهى او نيازى نمى يابى .
مرد چنين خانواده اى نيز افزون بر اطلاعات دينى ، به عنوان مدير و سرپرست خانواده ، شوهر و پدر از آگاهيهاى لازم برخوردار است و به وظايفى كه اسلام بر عهده اش نهاده ، به خوبى آشناست .
يـكـى از مـشـكـلاتـى كـه اكـثـر خـانـواده هـاى مـذهـبـى بـا آن مـواجـه انـد جهل و نادانى است . از اين رو، در زندگى خانوادگى ناكام مى مانند. روابط حاكم بر زن و شـوهـر بـا آمـوزه هـاى اسـلامى انطباق ندارد. فضاى خانه و خانواده و محيط نشو ونماى فرزندان در اثر جهالت و ناسازگارى با آموزه هاى اسلامى آفت زده شده است . فرزندان در چنين خانواده هايى لوس ، ترسو، حقير و غيرمتكى به نفس و مانند آن بار مى آيند.
3ـ 2. معنويت
زن وشـوهـر در خـانـواده بـرتـر سـرشـار از مـعنويت اند. زندگى آنان صحنه ذكر و ياد خـداسـت . اهـل تـهـجـد و شـب زنده دارى ، تلاوت قرآن ، دعا و مناجات ، راز ونياز، توبه و اسـتـغـفار و مانند آن هستند. از حضيض دنيا و خواسته هاى ناچيز دنيوى فراتر رفته اند و مـرغ دلشـان بـه پـرواز درآمـده و اوج گـرفـتـه اسـت . دنـيـا و مال و ثروت ، جاه و مقام و شهرت و امثال اين امور اعتبارى سيرابشان نمى كند.
پيوند آنها با يكديگر ذره اى از معنويتشان نكاسته ، بلكه بر توفيقاتشان افزوده است ؛ چرا كه زندگى زناشويى آنان به ارتباط آنها با خدا بيشتر مدد رسانده است .
آيـا مـى شـود در اين دنياى پرآشوب باانواع مشكلات خانواده اى را با اين ويژگى يافت كـه در سـيـر مـلكـوتى و معنوى و عرفانى به پرواز درآمده و راه تعالى و ترقى را با سـرعـت طـى مـى كند، پيدا كرد؟ مثال اين خانواده كدام است ؟ مى گوييم بله ، شدنى است . مانند على (عليه السلام ) و فاطمه (س ).
مـعـنـويـت اميرمومنان كه زبانزد خاص و عام است . خدا بر سراسر زندگى اش حكومت دارد. تن او در ميان زمينيان ، ولى روحش با عرشيان دمخور است . در ارتباطش با خداوند سبحان آنـچـنان اوج مى گيرد كه از هوش مى رود و ناظران مى پندارند كه او جان سپرده است . او روزى چندين بار اينگونه در ارتباطش با خدا مدهوش مى شود. توصيف مى كند:
وقتى دخترم فاطمه در محراب عبادت قرار مى گيرد، همچون ستاره اى براى ملائكه آسمان مى درخشد و خداوند بزرگ به آنان مى گويد: اى ملائكه من ! به بهترين بنده من فاطمه بـنـگـريـد، او در مقابل من ايستاده و از خوف من تمامى وجودش مى لرزد و با تمامى حضور قلب خويش به در روايتى ديگر مى فرمايد:
امـا دخـتـرم فـاطمه ، سيده زنان عالم از اولين و آخرين است و (در حالى كه ) در عبادتگاهش (بـه نـمـاز) مـى ايـستد، هفتاد هزار فرشته از ملائكه مقرب بر او سلام و درود فرستاده و هـمانگونه كه مريم را ندا كردند، مى گويند: اى فاطمه خداوند تو را برگزيد و مطهر و پاكيزه نمود و بر زنان عالم فاطمه (عليه السلام ) واله و شيداى خداوند برتر بود و چيزى جز جـذبـه هـاى الهـى و نـظـر بـه ((وجـه الله )) راضـى اش نـمـى كـرد. رسـول خـدا(صلي الله عليه و آله و سلم ) از فـاطـمـه اش پـرسـيـد: دخـتـرم ! هـم اكـنـون جبرئيل نزد من است و از جانب خدا پيام آورده كه هرچه بخواهى تحقق مى يابد. در پاسخ مى گويد:
لذتـى كه از خدمت به خدا مى برم مرا از هر خواهشى بازداشته است . حاجتى جز اين ندارم كه پيوسته ناظر جمال زيبا و والاى خداوند كريم خانواده برتر از نظر اسلام خانوده اى اسـت كـه در ايـن سـمـت وسـو حـركـت كـنـد و بـكـوشـد خـود را بـه ايـن قـله نـزديـك سـازد. لااقـل ايـن اسـت كـه بـه نماز و روزه و ساير واجبات به عنوان نمادهاى معنويت اهتمام ورزد. انـديشه و افكار خود را متوجه ملكوت كند و غل و زنجيرهاى دنيايى او را زمين گير نسازد؛ به گونه اى كه حالى براى ارتباط با معبود پيدا نكند.
4ـ 2 تقوا
قـرآن كـريم ، تقوا را معيار برترى معرفى كرده و كسانى را كه از خداپرواى بيشترى دارند گرامى تر مى شمارد. ((اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِندَاللّهِ اَتْقيكُمْ)) (حجرات :13).
بـر هـمـيـن اسـاس هـر خـانـواده اى كـه در رعـايـت تـقـواى الهـى پيشتازتر باشد از لحاظ الگـويى ، برتر شمرده مى شود. در خانواده برتر زن و شوهر متقى و خداترس هستند. حد ومرزهاى الهى را مراعات مى كنند.
اسـلام در تـشـكـيل خانواده بر اين ويژگى تاكيد كرده است و مردى را شايسته همسرى مى دانـد كـه پـارسـا باشد و از گناهانى مانند زنا، شرابخوارى و گناهان علنى دورى كند. شخصى درباره ازدواج دخترش با امام حسن مجتبى (عليه السلام ) مشورت كرد حضرت فرمود:
دخـتـرت را به ازدواج مردى باتقوا درآور؛ چرا كه او اگر دخترت را دوست بدارد، احترامش مى گذارد و اگر به او علاقه نداشته باشد به او ستم
5 ـ 2 صبر و شكر
در خانواده برتر هيچ كدام از زن و شوهر در برابر سختيهاى زندگى جزع و بى تابى نـمى كنند. آنها ناملايمات زندگى را هديه هاى خدا بر خويش مى شمارند، در وقت دارايى خدا را سپاس مى گويند و هنگام ندارى و فقر صبورى مى كنند.
رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم ) مى فرمايد:
روزى رسـول خـدا(صلي الله عليه و آله و سلم ) بـه منزل دخترش فاطمه (عليه السلام ) آمد، او را ديد كه روى زمين نشسته ، بـا دسـتـى فـرزنـدش را در آغوش گرفته ، شير مى دهد و با دستى ديگر گندمها را با آسياب دستى آرد مى كند، اشك در چشمانش حلقه زد و فرمود:
دخـتـرم ! تـلخـيـهـا و مشكلات دنيا را به ياد شيرينى و سعادت بهشت برخود گوارا ساز! حضرت فاطمه (عليه السلام ) در جواب پدر، مراتب سپاس خود را اينگونه اعلام كرد:
فـاطـمـه زهـرا(عليه السلام ) تـمام مشكلات زندگى مشترك را به جان خريده و به آن راضى بود و هيچ وقت زبان به گله و شكايت نگشود. او به اينكه خداوند سبحان نعمتهاى فراوانى به او ارزانـى داشـته ، شوهرى همچون امام على (عليه السلام ) نصيبش كرده ، فرزندانى همچون حسنين و زينبين به او داده است خدا را شكر مى كرد.
3. ويژگيهاى رفتارى
خـانـواده بـرتر در منظر اسلام از لحاظ ويژگيهاى رفتارى اركان آن برجستگيهايى دارد كه برخى از آنهاعبارت است از:
1ـ3. مديريت ايده آل
زن و شوهر در خانواده برتر به جهت برخوردارى از سه ويژگى دانش ، مهارت و اخلاق ، خـانـه و خـانـواده را بـه بـهترين شكل ممكن اداره مى كنند. در چنين خانواده اى ، مرد مديرى لايـق و كـاردان ، پـرتـلاش ، قـاطـع و جـدى دركـار اسـت . او هـزيـنـه زندگى را از طريق حـلال تـامـيـن مـى كـنـد. همسردارى او ايده آل است . مديريت او بر مبناى تحكم و زورگويى نيست . حامى خانواده است و در ارشاد و هدايت و حمايت اعضاى خانواده سنگ تمام مى گذارد و آنـان را بـه سـوى مـعـنـويـات و سـعـادتـشـان سـوق مى دهد. چنان كه قرآن كريم درباره اسماعيل صادق الوعد مى فرمايد:
وَكانَ يَاءمُرُ اَهْلَهُ بِالصّلوةِ وَ الزَّكوة ...(نحل : 90).
زن نيز در ايفاى سه وظيفه اصلى ((شوهر دارى ))، ((خانه دارى )) و ((نقش مادرى )) اسوه است . او در هر سه حوزه همچون شويش از دانش ، مهارت و اخلاق برخوردار است .
بـى تـرديد از جمله آسيبهاى جدى در بسيارى از خانواده ها اين است كه زن و شوهر قدرت مـديريت ندارند و يا در مديريت خانه و خانواده عاجزند. بنيان چنين خانواده هايى سست است و احـتـمـال نـزاع و كـشمكش و تزلزل در آن فراوان است . در اين خانواده ها يا زن قربانى سوء مديريت مرد قرار دارد و يا مرد از ناحيه سوء مديريت زن در خانه آسيب جدى مى بيند و يا فرزندان قربانى سوء مديريت زن و شوهراند.
2ـ3. مناسبات در روابط اسلامى
در خـانـواده بـرتـر بـهـتـريـن نـوع مـنـاسـبات و روابط وجود دارد. برخى از ويژگيهاى رفتارى زن و شوهر در خانواده برتر عبارت است از:
يـك . احـتـرام متقابل : در خانواده برتر زن و شوهر شخصيت يكديگر را گرامى مى دارند، در ايـن خـانـواده به زن به عنوان ركنى از خانواده بالاترين احترام نثارش مى شود و مرد نيز به عنوان ركن ديگر از برترين جايگاه شخصيتى برخوردار است .
در آموزه هاى اسلامى سفارش شده است ؛ هركس زنى را به همسرى مى گيرد بايد گرامى اش بـدارد و او را با اذيت و آزار و ستمگريهايش خرد نكند و شخصيت و كرامت انسانى او را ضـايـع نـسـازد. او بايد محترم باشد و در خانه دلبرى كند و مايه اذيت و آزار زبانى و مـانـنـد آن قـرار نـمـى دهد و در هرحال از او اطاعت مى كند بسيار سعادتمند شمرده شده است .((سـَعيدَةٌ سَعيدَةٌ امرَاَةٌ تُكرِمُ زَوجها وَلا تُوذِيهِ وَ تُطيعُهُ فِى جَميعِ يكديگر نمى گذارند و گـاه در اثر جهالت ويا غفلت در حضور فرزندان يكديگر رامورد تحقير و اهانت قرار مى دهند و هيبت و مهابت لازم را براى تربيت فرزندان از دست مى دهند.
دو. خـوش اخـلاقـى : در خـانـواده بـرتـر زن و شـوهـر بهترين مراتب خوش اخلاقى را به يـكـديـگر نثار مى كنند. آغوش گرم محبت آنها براى يكديگر باز است . بارويى گشاده و لبى خندان يكديگر را ملاقات مى كنند. پاكيزه سخن مى گويند و هرگز يكديگر را مورد آزار و زبانى واهانت قرار نمى دهند.
مرد، از بهترين مردان در ابراز محبت و لطف و خوش اخلاقى نسبت به همسر شمرده مى شود. چـنـانـكـه رسـول خـدا(صلي الله عليه و آله و سلم ) خـانـواده بـرتر آنچنان متخلق به اخلاق الهى است كه اقوام و خـويـشـان ، همسايگان ، دوستان و آشنايان و مجموعه هاى ايمانى از خوش اخلاقى و لطف و صفاى آنان بهره مند مى شوند و آنها را الگو قرار مى دهند.
سـه . رعـايـت حـقـوق يكديگر: در خانواده برتر نه مرد زبان به شكايت مى گشايد و از همسرش در پايمال كردن حقوق خويش و انجام وظيفه نكردن او گله مى كند و نه زن .
آنـها به وظايف خويش به خوبى آشنا و به آن پايبند، هستند. زن و شوهر در چنين خانواده اى بـه تـقـسـيـم كـارى كـه رسـول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) در زندگى مشترك على (عليه السلام ) و فاطمه (عليها السلام ) صـورت داد، كـمـال رضـايـت را دارنـد و هـركدام انجام وظيفه كردن در محدوده تعيين شده را براى خود كارى مقدس ، در رديف جهاد در راه خدا مى شمارند.
رسـول خـدا(صلي الله عليه و آله و سلم ) كـارها را ميان على (عليه السلام ) و فاطمه (عليها السلام ) تقسيم كرد و حدود وظايف هركدام را مـشـخـص نمود و فرمود: كارهاى خانه را فاطمه (عليها السلام ) انجام دهد و كارهاى بيرونى بر عهده عـلى (عليه السلام ) بـاشـد. فـاطـمـه (عليها السلام ) مـى گـويـد: خـدا مـى دانـد كـه مـن چـقـدر از ايـن مـطـلب خـوشـحـال شـدم كـه كـارهـاى بـيـرون خانه بر عهده من مى دانست و همواره به تمام وظايف هـمـسـرى خـود عـمـل مى كرد، از پاكيزگى و ساده پوشى ، آرايش و عطر زدن گرفته تا كـارهـاى مـنزل و آرد كردن و نان پختن و تا قناعت به يك زندگى ساده و بى آلايش دلارام شوهر و مايه آرامش خاطر او بودن و ايثار مال و جان خود براى همسر.
حـضـرت عـلى (عليه السلام ) مـى فرمايد: به خدا سوگند هرگز فاطمه را به خشم نياوردم و او را بر كارى مجبور نساختم تا به ديدار خداى بزرگ شتافت . او نيز هرگز مرا ناراحت نكرد و فرمانم را زيرپا نگذاشت ، فاطمه (عليها السلام ) دلارام من بود و هرگاه چشمم به او
چهار. حريم دارى و عـفاف : زن و شوهر در خانواده برتر به شدت به موازين شرعى پايبند هستند و بـه مـسـائل مـحـرم و نامحرم ، حفظ ناموس ، عفت و پاكدامنى و عدم اختلاط با نامحرمان فوق العـاده اهـمـيـت مى دهند. مرد در چنين خانواده اى عفيف است و چشم خويش از ناموس ديگران فرو مـى پـوشـد و خـواسـتـه هـاى غـريـزى خـود را در مـحـدوده اى كـه خـداونـد بـرايـش حـلال كـرده ، منحصر مى سازد. زن نيز خود را براى شوهرش ارزانى مى كند و در غياب او از خـويـشـتـن چـون درّى در صـدف پاسدارى مى دهد و از نامحرمان حفظ مى كند. ديدگاه زن اسـوه در خـانـواده بـرتـر ايـن اسـت كه در غيرضرورت بهترين چيز براى او اين است كه ((خـَيـرٌ خـانـواده اى كه به اين ويژگى پايبند نيست و به محرم و نامحرم و حفظ حجاب و عفاف اهميت نمى دهد، آفت زده است . بسيارى از نابسامانيهاى اجتماعى از همين ناحيه صورت مـى گـيـرد كـه زن و مرد حريم خود را نمى شناسند و به موازين شرع مقدس بى اعتنايى نشان مى دهند وگرنه هرگز اسلام با حضور زن در صحنه اجتماع مخالف نيست . اسلام با بى حجابى ، بى عفتى ، اختلاط زن و مرد مخالف است .
پـنـج . تـحـمـل يـكـديـگر: در خانواده برتر، زن و شوهر ايمان خود را در پرتو صبر و تـحـمل بر شدايد و گرفتاريها، فقر و تنگدستى و ديگر سختيها و همچنين شكرگزارى از خداوند در برابر نعمتهاى او كامل مى كنند و اين سخن پيغمبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) را شعار صبر و نيمه اى ديگر در سپاسگزارى .
در آمـوزه هـاى اسلامى براى مردى كه در برابر كژيهاى اخلاقى همسرش صبورى كرده ، بـراى خـدا تـحـملش مى كند پاداش شاكران در نظر گرفته شده است ((مَنْ صَبَرَ عَلى خُلْقِ امرَاَةٍ سَيّئةِ الْخُلقِ وَاحْتَسَبَ فى ذَلِكَ الاَجْرَ اَعْطاهُ اللّهُ ثَوَابَ الشّاكِرينَ فِى زنى هم كه بر بداخلاقى شوهرش صبر مى كند پاداشى همچون آسيه به او داده مى شود ((مَن صـَبـَرَتْ عـَلى سـُوءِ خـُلق زَوجِهَا، شش . همكارى دو جانبه : از ديگر ويژگيهاى رفتارى خـانـواده بـرتـر هـمـكـارى شايسته زن و شوهر با يكديگر در زندگى است . آن دو، بنده خـدايـنـد و خـود را در بـرابـر او مسئول مى دانند و تمام تلاششان در زندگى اين است كه رضـايـت خـدا را جـلب كـنـنـد. از ايـن رو، زنـدگـى زنـاشـويى خللى بر بندگى آنان در برابر خدا ايجاد نمى كند. چنان كه در زندگى حضرت على (عليه السلام ) و فاطمه (عليه السلام ) قضيه اين گونه بود. روزى رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم ) از على (عليه السلام ) پرسيد: همسرت را چگونه يافتى ؟ گفت : خـوب يـاورى بـراى اطـاعـت بـهترين نوع همكارى اين است كه زن از لحاظ معنوى و روحى شوهرش را تدارك كند و او را براى حضور در اجتماع تقويت نمايد و مرد نيز او را در مسير بـنـدگـى خـدا دسـتـگـيـرى كـنـد. از او مـراقـبت و محافظت نمايد و خويشتن را در برابر او مسئول بداند.
3 ـ 3. شيوه زندگى
خانواده برتر در زندگى داراى سبك و شيوه اى ممتاز از ديگران است . زن و شوهر در چنين خـانـواده اى اهـل كـار و تلاش اند و براى آبادانى دنيا از هيچ كوششى دريغ نمى ورزند، ولى تمام جهت گيرى هاى زندگى آنان به سمت و سوى زهد و ساده زيستى است ؛ روشى زاهـدانـه فـقيرانه دارند و از دنيا به قدر كفاف و نياز برداشت مى كنند. در زندگى آنها اثرى ز اسراف و ريخت و پاش ديده نمى شود.
خـانـواده بـرتر در شيوه زندگى خود حد و اندازه را نگه مى دارند، نعمتهاى الهى را بى حـسـاب و كـتـاب مـصرف نمى كنند و آنها را ضايع نمى سازند. در زندگى آنها اثرى از تجملات و تشريفات وجود ندارد. آنها كرامت انسانى خود را ارزشمندتر از آن مى دانند كه اسـيـر زرق و بـرق و تـجملات دنيا شوند. نه اينكه نتوانند از امكانات دنيوى برخوردار باشند، بكله دارايى و نادارى هيچ تغييرى در شيوه زندگى آنها ندارد. سخن اميرمومنان (عليه السلام ) در اين باره چنين است كه مى فرمايد:
اگـر بـخـواهـم غـذاى خـويش را از عسل مصفى و مغز گندم و لباسم را از ابريشم و حرير قـرار دهـم ، قـدرت دارم ، ولى هـيهات كه نفس بر من پيروز سلمان فارسى روزى فاطمه زهـرا(عليها السلام ) را بـا چادرى پاره و پروصله از ليف خرما ديد كه به ديدار پدر بزرگوارش مـى رفـت ، تـعـجب كرد و از شدت ناراحتى گريست و عرض كرد: دختران كسرا و قيصر در حريرند و دختر رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم ) چادرى ساده و پشمينه با دوازده وصله بر سر دارد؟!
وقـتـى فـاطـمـه (عليها السلام ) بـه خـدمـت پـدر رسـيـد، شـگـفـتـى سـلمـان را مـطـرح كـرد. رسـول خـدا(صلي الله عليه و آله و سلم ) به سلمان فرمود: يا سلمانُ! اِنَّ ابنَتى در خانواده برتر چيزى جز خدا زن و شـوهـر را راضـى نمى كند. از اين رو، تمام جهت گيريهاى زندگى آنها براى جلب رضـايـت خـداوند است و گزينش شيوه زاهدانه در زندگى نيز به همين منظور است . از اين رو، در روايتى ديگر خود حضرت فاطمه (عليها السلام ) اينگونه پاسخ سلمان را مى دهد:
4ـ3. تربيت نسل صالح
فـرزنـدان خـانـواده بـرتـر نـمـونـه كـامـلى از تـربيت شدگان مكتبى اند. بهترين شيوه تـربـيـتـى را در خـانواده برتر مى توان سراغ گرفت . فرزندان در چنين خانواده اى از اوان كـودكـى تـربـيت دينى و اخلاقى مى شوند. راه و رسم خوب زيستن را مى آموزند. با شـخـصـيـت و عزتمند بار مى آيند و انسانى صالح مى شوند و قدم به عرصه اجتماع مى گذارند و منشا آثار و بركات فراوان مى شوند.
تـربـيـت دو ركن دارد: نخست عشق و عاطفه و ديگرى علم و آگاهى ؛ و زن و شوهر در خانواده بـرتـر از هـر دو ركـن برخوردارند؛ آنها از جهت عشق و محبت به فرزند و علاقه مندى به سرنوشت او ثروتمند هستند و از لحاظ علم و دانش از بالاترين اطلاعات برخوردارند. مى دانـنـد كـه كـودك از نـظـر روانى چه خواسته هايى دارد و چگونه بايد به خواسته هايش پـاسـخ داد. مـى دانند چگونه بايد به كودك ابراز محبت كرد و چه مقدار بايد به او محبت شـود كـه لوس بـار نـيـايـد. كـودك در خـانـواده برتر مورد تكريم قرار مى گيرد و با شـخـصـيـت بـار مـى آيـد. بـه سـوالات او بـه صـورت مـنـطـقـى ، مـسـتـدل و مـتـنـاسب با ميزان درك و فهم او پاسخ داده مى شود. او در چنين خانواده اى شجاع بار مى آيد، چرا كه زن و شوهر هرگز كودكشان را از موهومات نمى ترسانند.
نتيجه گيرى
از مجموع آنچه گذشت نتيجه گرفته مى شود كه :
1. خـانـواده ، كـوچـك تـريـن واحـد اجـتـمـاعـى اسـت و سلول اوليه آن را زن و شوهر تشكيل مى دهند.
2. خانواده اى كه با استانداردهاى اسلامى انطباق دارد، خانواده برتر است .
3. ملاك برترى خانواده ، برخوردارى از فضيلت ها و ارزش هاى اسلامى است .
4. قرآن كريم منبعى براى شناسايى خانواده برتر و ويژگيهاى آن است .
5. خانواده حضرت ابراهيم ، حضرت مريم ، حضرت موسى ، حضرت شعيب و حضرت يحيى چند نمونه از خانواده هاى برتر قرآنى است .
6. اسلام ، اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم ) را برترين خانواده مى شمارد و همگان را به الگوگيرى از آن دعوت مى كند.
7. ويـژگـيـ هاى خانواده برتر را در سه محور اصالت خانوادگى ، ويژگيهاى نفسانى اركان آن و ويژگيهاى رفتارى آنها مى توان خلاصه كرد.
8. بـرخـى از ويـژگـيـ هـاى رفـتـارى خـانـواده بـرتـر عـبـارت اسـت از مـديـريـت ايـده آل خانواده ، مناسبات و روابط اسلامى زن و شوهر با يكديگر، شيوه زندگى فقيرانه و زاهدانه و تربيت نسل صالح .
منبع: www.shamimm.ir/خ