جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
نوجوان وهويت
-(0 Body) 
نوجوان وهويت
Visitor 490
Category: دنياي فن آوري

عوامل موثر در رفع مسائل و مشکلات نوجواني

1) پشت سرگذاشتن دوران کودکي ، تبديل شدن به يک فرد بالغ و از دست دادن حمايت ‌هاي بي ‌قيد و شرط والدين براي کسب احساس استقلال از يک طرف و لذت مورد حمايت و پشتيباني آنها بودن و همان‌ طور کودک ماندن و بدون هيچ زحمت و دردسري هميشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف ديگر ، در نوجوان کشمکش دروني ايجاد مي کند و جنگ رواني عميقي در ذهن نوجوان به وجود مي ‌آيد .
2) براي کسب استقلال ، نوجوان عليه همه ي مراجع قدرت من جمله والدين طغيان مي کند و به خاطر اين که به خود و ديگران ثابت کند که بزرگ شده و واقعا مستقل است ، گاهي اوقات رفتارهايي عليه آنها از خود نشان مي دهد ، درگيري ‌هايي ايجاد مي نمايد و دست به اعمالي مي زند که روابط او را با آنها و ساير مراجع قدرت به شدت تيره مي کند . مثلا بگو مگو کرده ، بحث و مجادله طولاني با والدين انجام مي دهد ، برخلاف خواست والدين دير به خانه مي ‌آيد ، از انجام تکاليف درسي خودداري مي کند ، سيگار مي کشد و حتي ممکن است دست به اعمال بزهکارانه بزند .
3) عدم اطمينان نسبت به بزرگسالاني که تاکنون به عنوان الگوي همانند‌سازي بودند و از رفتار و کردارشان تقليد مي شد ، با شروع دوره ي نوجواني در نوجوان ايجاد مي گردد و در اين مرحله نوجوان به گفته‌ هاي بزرگسالان و به خصوص والدين اعتماد ندارد و اين خود ممکن است موجب به وجود آمدن يک احساس « دوسوگرايي عاطفي » در وي گردد ؛ چون هم بايد آنها را دوست داشت ، به آنها نزديک شد ، از آنها الگو برداري نمود و همانند آنها شد و هم بايد از آنان به عنوان تصاوير قدرت ( دشمن ) دور شد و به آنها اعتماد ننمود .
4) يکي از مسائل مهمي که نوجوان با آن روبرو مي شود مساله ي تشکيل هويت فردي اوست ، و اين بدان معني است که سوال ‌هاي متعددي درباره ي مفهوم زندگي و نقش او در اين زندگي ، مفهوم مرگ و زندگي پس از مرگ ، و به طور کلي سوال‌ هاي نظير « من کيستم » و « به کجا مي ‌روم » ذهن او را به خود مشغول مي نمايد که بايد به آنها پاسخ دهد .
جستجوي هويت شخصي متضمن اين است که نوجوان تشخيص دهد ، براي او چه چيزهايي مهم و چه کارهايي ارزشمند است و نيز متضمن تنظيم معيارهايي است که وي براساس آنها بتواند رفتار خود و ديگران را هدايت و ارزيابي کند . در اين مرحله افراد بايد نقش جنسي خود را نيز تعيين نمايند ؛ به خصوص دختران بايد درباره ي چگونگي مفهومي که از « زن بودن » پيدا مي کنند تصميم بگيرند . ازدواج نمودن ، مسووليت‌ هاي زندگي را پذيرفتن ، بچه ‌دار شدن ، مادر شدن با همه آن مشقت ‌ها و گرفتاري ‌ها !!
لذا نوجوان همه ي خاطره‌ هايي را که از کارهاي مادر ، مشکلات ، رنج ‌ها و شادي‌ هاي او دارد به ياد مي ‌آورد که گاه سبب ناراحتي ، اضطراب ، پريشان خاطري و افسردگي و گاه باعث خوشحالي او مي گردد .
احساس هويت شخصي در نوجوانان کم کم براساس همانند سازي ‌هاي مختلف گذشته آنها تکوين مي‌ يابد . ارزش‌ ها و معيار هاي اخلاقي دوران کودکي تا حدود زيادي همانند والدين مي‌ باشد ، با ورود به دوران نوجواني ، ارزش ‌هاي گروه همسالان و همچنين ارزيابي ‌هاي معلمان و ساير بزرگسالان نيز مطرح است که براي نوجوان اهميت دارد .نوجوانان از راه جمع ‌بندي اين ارزش ‌ها و ارزيابي ‌ها سعي مي کنند تصوير يک‌ پارچه‌ اي از خود به دست آورند . هر اندازه ارزش ‌هايي که از طرف دوستان و همسالان ابراز مي شود ، با ارزش‌ هاي والدين و معلمان همخواني بيشتري داشته باشند ، به همان نسبت کار هويت ‌يابي نوجوان آسانتر پيش مي‌ رود .
هر گاه نظريه ‌ها و ارزش‌ هاي والدين به ميزان قابل توجهي با عقايد و ارزش ‌هاي دوستان ، همسالان و ساير افراد مهم در زندگي نوجوان ، متفاوت باشد و نوجوان هر از چند گاهي ديدگاه‌ هاي دسته‌‌اي را بپذيرد و عمل نمايد و خود نيز نداند که کداميک از اين ديدگاه ‌ها با ارزش ‌ها و معيار هاي او تطبيق مي کند ، کار هويت‌ يابي برايش دشوار و طولاني مي گردد و چون نمي ‌تواند هويتي واحد براي خود کسب نمايد ، احتمالا دچار بحران هويت مي شود ، و نقش‌ هاي متفاوتي را در جامعه ايفا مي کند که خود عامل تعارض ، اضطراب و سردرگمي‌ اش مي گردد .
دختر دانشجويي اظهار مي دارد :
« در خانواده ‌ام رفتارهايم لوس و بچگانه است ، بين اقوام و فاميل ‌هايم بي ‌بند و بارم ، زيرا که بر اکثر افراد خانواده مادرم فرهنگ غربي حاکم است و آنها از من انتظار دارند که مثل آنها باشم ، در دانشکده بسيار مقرراتي و درسخوان هستم و به عنوان يک دانشجوي خوب معروفم ، بين دوستانم شديدا مذهبي هستم و در فعاليت ‌هاي مذهبي شرکت مي کنم ، به راستي من کيستم ؟ »
برخي از جوانان در تلاش براي کسب هويت شخصي پس از يک دوره آزمايش و کندوکاو دروني ، متعهدانه به هدفي در زندگي دل مي‌ بندند و در راه نيل به آن گام برمي دارند و برخي ديگر در بحران هويت دست و پا زده و در نهايت هويتي انحرافي بر مي گزينند ، هويتي که مغاير با ارزش‌ هاي جامعه‌ اي است که در آن زندگي مي کنند و اين خود زمينه ‌ساز بسياري از مسائل و مشکلات آتي آنها خواهد شد .
5) رشد ونمو غدد داخلي و ترشحات هورمون ‌هاي جنسي به نوجوان امکان برقراري روابط جنسي مي دهد و انگيزه و کشش جنسي نسبت به غير همجنس در او ايجاد مي گردد و از طرفي نخستين برخورد نوجوان با جنس مخالف اغلب با ترس و پريشاني خاطر همراه است .
تمايل جنسي در دوره بلوغ با خصوصيات اساسي يک غريزه ظاهر مي شود ، به عبارت ديگر به صورت نيروي محرکي است که ناخودآگاه متوجه جهت معيني مي ‌باشد .
جوان تازه بالغ نياز جديد و مبهم و تمايلات قوي و نامعلومي را احساس مي کند که او را از جلدش خارج مي‌ سازد و به سوي جنس مخالف مي کشاند . رفتار او کج و معوج مي شود و موجب شگفتي اطرافيان و تعجب بيشتر خودش مي گردد . جهش‌ هاي شديد محبت ، عقب‌ نشيني ‌هاي توضيح ‌ناپذير و حرکات بدون دليلي که او را آشفته مي‌ سازد ، از خصوصيات اين سن هستند ، پس کار غريزه ي جنسي کاملا زيرزميني است و جهت ‌يابي آن با کورمالي انجام مي گيرد و در افراد محجوب و کمرو نوعي اضطراب و گيجي ايجاد مي کند ، چنانکه گويي نيرويي در آنها تاثير مي نمايد و آنها را به سوي مقصدي که به زحمت مي ‌بينند سوق مي دهد .
6) نقايص تربيتي و آموزشي در درون خانواده ، درگيري ‌ها و نزاع‌ هاي پدر و مادر با يکديگر و يا با فرزندان ، محروميت‌ هاي شديد مالي ، کنترل بيش از حد والدين و مراقبت ‌هاي افراطي و يا برعکس آزاد گذاشتن بيش از حد و رها کردن نوجوان به حال خود نيز مسائل و مشکلاتي را براي وي ايجاد خواهد کرد .
7) اوضاع و احوال اقتصادي - اجتماعي و بي ‌ثباتي جامعه ، جنگ ، بيکاري ، کمبود امکانات تفريح و سرگرمي نيز از عوامل مشکل ‌زا خواهند بود .

من کيستم ؟

از ويژگي هاي عصر جديد ، جريان شتاب ‏آلود زندگي است . حوادث و رويداد هاي گوناگون ، آنچنان با وسعتْ پديد مي ‏آيند که فرصت تفکر و تأمل را از آدمي سلب مي‏ کنند . در نتيجه ، مجالي براي تفرج در دنياي درون و جهان برون باقي نمي‏ ماند و انسان ، اين موجود سرگشته و درمانده ، نه تنها لذت تفکر را حس نمي ‏کند ، بلکه انگيزه کافي براي انديشيدن در باب ضروريات زندگي را نيز در خود نمي ‏يابد . حاصل اين روند ، بيگانگي او با خويشتن و جهان خارج از خويشتن است . ولي آنچه دردآورتر ، عميق‏تر و دشوارتر رخ مي‏ نمايد ، بيگانگي با خود ( عالم درون ) است .

هويت چيست ؟

اريک اريکسون که نام او با « هويت » پيوندي عميق دارد مي‏ نويسد : « هويتي که نوجوان در صدد است تا به طور روشن با آن مواجه شود اين است که « او کيست ؟ » ، نقشي که بايد در جامعه ايفا نمايد چيست ؟ آيا او يک کودک است يا بزرگسال ؟ آيا او توانايي آن را دارد که روزي به عنوان يک همسر يا پدر يا مادر باشد ؟ آيا او علي ‏رغم نژاد ، مذهب يا زمينه ‏هاي ملي - که او را از نظر مردم کم ارزش جلوه مي‏ دهد - ، احساس اعتماد به نفس دارد ؟ ».

1 ) هويت فردي

پيشتر از اين در تعريف « هويت» بيان شد که ابتدا براي فرد ، و بويژه جوان ، اين پرسش که « من کيستم ؟ » مطرح مي ‏شود و پس از آن « چه نقشي دارم ؟ » عنوان مي ‏گردد . چنانچه بيشتر به معناي اول تأکيد داشته باشيم ، رابطه ميان « خودشناسي » و « هويت فردي » تعريف مي ‏شود ؛ زيرا « هويت » همان حقيقت شخص است که مشتمل بر صفات جوهري اوست و اين همان مقوله ‏اي است که در « خودشناسي » به دنبال دست يافتن به آن هستيم . لذا مي ‏توان گفت که با تحقق خودشناسي ، بخش عمده‏ اي از هويت فردي نيز محقق مي‏ شود .

2) هويت اجتماعي

از نوجواني به بعد به تدريج ، گرايش به « اجتماعي شدن » در شکل دوست ‏يابي و وفاداري به او ظاهر مي ‏شود . يکي از صاحبنظران شخصيت مي ‏نويسد : « عدم توانايي در انتخاب شغل و يا عدم ادامه تحصيل ، غالباً نمودي از بحران هويت يا گم گشتگي در نقش اجتماعي است . بسياري از رفتارهاي ضد اجتماعي و ناسازگارانه افراد را مي ‏توان از اين ديدگاه توجيه نمود » .
در کلام الهي ، از خودبيگانگي ، حاصل از « خدابيگانگي » تلقي شده است . آنجا که مي ‏فرمايد : « در زمره آناني نباشيد که خداي را از ياد بردند ، پس خود را نيز از ياد بردند » ( سوره حشر ) .

3 ) هويت خانوادگي

در بحث هويت ، خانواده جوان از دو جنبه براي او حائز اهميت است ، در جنبه اول رفتار کلامي و عملي والدين ( علي ‏رغم سنين حساس جواني ) براي فرزند از نوعي اعتبار برخوردار است‏ و جنبه دوم ، کثرت ارتباط هاي جوان و والدين در درون نهاد خانواده است که به نوبه خود مي‏ تواند هم آنها را به يکديگر نزديک ‏تر و يا در مواردي دورتر نمايد .

4 ) هويت ديني

از نيازهاي فطري آدمي ، گرايش به عشق و پرستش است ، تجلي چنين احساس و تمايلي ، در اعمال و رفتار ديني ، آشکار مي ‏شود . بديهي است که پيامدهاي تکوين هويت ديني ، احساس تعهد و مسئوليت در قبال ارزش ها و باور هاي آن مکتب است .

چگونگي شکل ‏گيري هويت در فرد

براي شکل‏ گيري هويت در فرد بايد چند مسئله را در نظر گرفت که عبارت ‏اند از :

1) خود شناسي

شناخت آدمي از شخصيت خويشتن ، همچون منشور کثير الاضلاعي است که شامل جلوه ‏ها و منظر هاي متنوع و متعددي مي ‏شود . اگر چه احاطه فرد به همه جوانب خويشتن خود ، مقدور نيست ولي برخي از مهم ‏ترين جنبه ‏هاي خودشناسي چنين است . شناختْ نسبت به توانايي ها و استعداد هاي دروني ، شناخت نسبت به ويژگي هاي رشد ، شناخت نسبت به نياز هاي اساسي رواني ، شناخت نسبت به ضعف ها و محدوديت هاي وجود خويشتن .
ـ طرحي ساده براي خودشناسي
اينک با طرح چند پرسش ذيل مي‏ توان به صورت عملي ، جوانان را در زمينه خودشناسي ياري نمود :
آيا به روشني مي‏ دانم که چه جنبه ‏هاي خوب و سازنده ‏اي در شخصيت من وجود دارد ؟ و آيا توانسته ‏ام اين جنبه‏ هاي مورد نظر را پرورش داده ، به تقويت و توسعه آنها بپردازم ؟ تا چه اندازه به جنبه ‏هاي منفي خود ، آگاهي دارم ؟ و آيا براي پذيرفتن آنها شجاعت روحي لازم را دارم ؟ آيا سعي مي ‏کنم که هر روز يکي از آنها را در وجود خود محو نموده ، مجموعه آنها را تقليل دهم ؟ آيا تا به حال ، عملي انجام داده ‏ام که به ضرر خود و نفع ديگران باشد ، يا برعکس ؟ چه واکنشي در رابطه با تذکر خيرخواهانه دوستانم انجام مي ‏دهم ؟

2) داشتن هدف در زندگي

هدف ها ، آدمي را به کار و کوشش و تکاپو وامي ‏دارند و روش زندگي او را معين مي ‏کنند . در اين زمينه ، توجه به نکات پيشنهادي زير مي ‏تواند مفيد واقع شود :
براي تعالي زندگي هدف هايي قابل قبول در نظر گيرند و به آنها ايمان داشته باشند . در صورت رسيدن به هدف مورد نظر ، بلافاصله هدفي ديگر را جايگزين نمايند . آرمان هاي برتر و هدف هاي والاتر ، نشان از اراده ‏هاي پُرشور و آهنين دارند . پديده ‏هايي همچون تحصيل ، اشتغال ، درآمد مکفي ، زندگي مرفه و شهرت ، هيچ ‏کدام هدف نهايي زندگي به شمار نمي ‏آيند ، بلکه همه اينها وسايل و ابزاري هستند براي رسيدن به هدف نهايي .
ـ موانع شکل‏گيري هويت در جمع
برخي از موانع شکل‏ گيري هويت اجتماعي ، به وجود تعارض هاي حل نشده ‏اي بستگي دارد که در محيط زندگي و جامعه در برابر نسل جوان ، پديدار مي ‏شود . مثلاً دوستي با جنس مخالف که از نظر موازين اجتماعي ، رفتاري ناهنجار تلقي مي ‏شود . حل اين تعارض ها مي‏ تواند موجب شکل ‏گيري هويت اجتماعي گردد .

بحران هويت

اصطلاحي است که براي توصيف « عدم توانايي فرد در قبول نقشي که جامعه از او انتظار دارد » به کار رفته است .
شخصي که فاقد يک هويت متشکل است در ادامه زندگي با مشکلات متعددي مواجه خواهد شد . در اين حالت ، سبب مي‏ شود فرد احساس کند منزوي ، تهي ، مضطرب و مردد شده است . احساس مي‏ کند که بايد تصميم هاي مهمي بگيرد ليکن قادر به انجام دادن اين کار نيست . در طي آشفتگي هويت ، فرد ممکن است احساس کند به جاي آنکه در حال پيشرفت باشد دچار پس ‏روي است . آثار و تبعات بعدي فقدان هويت را مي ‏توان در پديده ‏هايي همچون : مسئوليت ‏گريزي ، دلزدگي ، دل مشغولي هاي بي‏ هدف ، هيجاناتِ جانشين ‏ناپذير ، شخصيت منفعل و بي‏ تفاوتي جستجو نمود .

جوان و تلاش براي کسب هويت

جوان براي کسب هويت و نوسازي شخصيت و بازآفريني و تکامل هويت خود مي ‏تواند اين شانزده نکته را سرلوحه زندگي خويش قرار دهد تا تبديل به يک جوان آرماني گردد :
او بايد با ديگران همکاري داشته باشد و به خود و ديگران اجازه زندگي بدهد .
او بايد با وجدان خود در يک هماهنگي نسبي به سر برد .
اهداف او بايد معقول باشند و در محدوده ظرفيت هاي او قرار گيرند .
نيازهاي شخصي او در ارتباط با موازين اخلاقي ، معقول ، قابل قبول و قابل تعديل باشد .
او بايد به مرتبه‏ اي از عدم وابستگي و اعتماد به نفس برسد .
او بايد خواهش هاي بيولوژيک ( زيستي ) و تظاهرات هيجاني خود را به راه هاي قابل قبول از نظر اجتماع ، هدايت کند .
جوان بايد از واقعيات ، برداشت روشني داشته باشد و ضمن داشتن تخيلات ، نبايد واقعيت را با خيال ‏پروري يا تفکر رؤيايي مخدوش کند .
منبع:www. Aftab.ir
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image