جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
ديدگاه اسلام درباره محبت و دوستي
-(0 Body) 
ديدگاه اسلام درباره محبت و دوستي
Visitor 499
Category: دنياي فن آوري
اسلام به اين قضيه از دو بعد نظر مي‌کند.1.بعد انساني و فطري.2.بعد جنسي و غريزي.
1.اسلام از تمامي انسانها (مؤنث و مذکر) مي‌خواهد که به چشم هم نوع به يکديگر بنگرند چندان که کرامت انساني را در ميان هم پاس دارند و در رفع حوائج هم بکوشند و از هم حمايت کنند و در گرفتاريها به ياري هم بشتابند و خلاصه (انسان بودن) را ارج بگذارند و بايستي نسبت به انسانهاي ديگر احساس نزديکي و دوستي کنند. در حديثي آمده که امام صادق(عليهم السلام)‌در پاسخ به سؤالي در مورد دوستي و محبت فرموده:«هل الدين الا الحب[1]، آيا دين جز دوستي و محبت است؟!»
احاديث بسيار زيادي در خصوص رعايت حقوق مؤمنين و مسلمين از حضرت رسول اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) و ائمه معصومين(عليهم السلام) وارد شده است که از مجموع آنها اين گونه استفاده مي‌شود که اسلام بر مسأله دوستي و محبت که باعث ربط آدميان به همديگر و ايجاد نوعي احساس متقابل در ميان آنان مي‌گردد پافشاري مي‌کند و اين درجه از دوستي و پيوند دروني را يکي از جلوه‌هاي ايمان مي‌شمارد رسول اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌فرمايد:«ايمان کسي کامل نيست مگر آن که هر چيزي را که براي خود مي‌پسند براي ديگران نيز بپسندد و آن چه را براي خود زشت مي‌شمارد براي آنان زشت بداند» بر اين اساس نگاه بي‌روح و بي‌عاطفه به ديگران و مشکلاتي که در زندگي، ‌با آنها دست و پنجه نرم مي‌کنند نگاهي مؤمنانه نيست. حديث معروف ديگري نيز هست که به روشني گوياي اين ديدگاه بلند اسلام است پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:(من لم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم، هر کس در انديشه امور ديگر مسلمانان نباشد مسلمان واقعي نيست)[2]
در قرآن از محبت و دوستي اين چنين ياد مي کند:«عَسي اللَّهُ أَن يجْعَلَ بَيْنَکمْ وَ بَينَ الَّذِينَ عَادَيْتُم مِّنهُم مَّوَدَّةً وَ اللَّهُ قَدِيرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ‏، اميد است که خدا ميان شما و ميان کساني از آنان که [ايشان را] دشمن داشتيد، دوستي برقرار کند، و خدا تواناست، و خدا آمرزنده مهربان است»[3]
2.بعد ديگر جنبة غريزي است که کسي، کس ديگري را تا سر حد طبيعي ‌ترين نيازهايش از قبيل خوردن و آشاميدن دوست بدارد و به او تعلق خاطر بسپارد، در اين جنبه محبت و دوستي خود به خود جنبه جنسي گره مي‌خورد . اين نوع دوستي را در فضاي ذهن بسياري از جوانان و نوجوانان و حتي برخي از بزرگسالان نيز مي‌توان ديد در اين فضاست که در حقيقت افراد مجذوب زيبايي ظاهر و ديگر مسائل برانگيزاننده جنسي قرار دارند و آن چه بيش از همه اهميت مي‌يابد همين طرق قضيه است.
در نگاه اسلام اين گونه محبت ورزيدن و عشق تنها در صورتي که مقدمه‌اي براي ازدواج باشد پذيرفتني و مقبول است.از اين رو مانعي ندارد که مرد به زن مورد علاقه‌اش که جمالش دستمايه جذبه او شده ميل کند، از نظر اسلام مرد مي‌تواند براي فراهم آوردن مقدمات ازدواج و ارزيابي همسر آينده خويش از جنبه‌هاي زيباشناختي و مسائل ديگري از اين نوع به او بنگرد اما ضابطه‌مند و در چارچوب تعريف شده و بدون هوي و هوس و شهوتراني افسار گريخته اما آن چه از محبت ورزي، وسيله لهو و لعب و بر هم زننده نظام حاکم بر ارتباط زن و مرد در حوزه زناشوئي گردد، به کلي مردود و ناپسند است. فراتر از اين، هر آن چه که سرانجام به انحرافات جنسي بيانجامد از هر نوع چه قلبي، چشمي يا زباني يا عملي، و يا در نهايت زمينه وقوع انحراف و تحريک جنسي را فراهم کند، از آنجا که پديد آورنده مشکلاتي اخلاقي خواهد شد که آدمي را به باتلاق انحراف خواهد کشيد از جنبه ديني و اسلامي مطرود است و خلاصه اين که اسلام مي‌خواهد به عاطفه و احساس جنبه عقلي بخشيده شود تا از اين رهگذر، انسان افسار عاطفه خويش را به دست عقل بسپارد و از پوسته به ژرفا و مغز فرو رود. اسلام نمي‌خواهد دختر و پسر جوان به صرف يک نگاه ساده و يا مسائل سطحي ديگر خود را ببازند و آهنگ دلدادگي سرکنند زيرا که قطعاً اين مسائل بسيار زودگذر و غير واقعي است، نظر اسلام نه تنها در اين مسأله که در همه روابط انساني مانند دوستي‌ها و همکاريها و ساير معاشرتها نيز چنين است و از آنجا که انسان داراي دو بعد مادي و معنوي بوده و اسلام نيز براي همه ابعاد او برنامه‌اي دارد در اين مورد که يکي از جنبه‌هاي مادي انسان است را او را رها نکرده است و آن چه مايه سعادت و کمال وي و دوري و نجات او از شقاوت و بدبختي است بيان نموده و به همين جهت براي اين نوع محبت قائل به ضوابط و شرايطي است و خلوت کردن با همديگر يا دست زدن به کارهايي را که فراهم آورنده تحريکات جنسي است مجاز نمي‌شمارد، اما با اين همه، آنان را از سخن ‌گفتن‌هاي پاک و بي‌شائبه باز نمي‌دارد.[4]

پي نوشت :

[1]بحار الأنوار، ج‏101 ص 130 باب 5 الأسماء و الکني ..... ص : 127.
[2] اصول کافي ج 2 ص 164.
[3] سوره ممتحنه، آيه 7.
[4] جهت اطلاعات بيشتر مراجعه شود به تفسير الميزان ،و نمونه در ذيل آيه 21 از سوره روم و آيه 7 سوره ممتحنه آيه 82 سوره مائده.

منبع: پايگاه حوزه
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image