جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
شيخ بهاء الدين محمد عاملي‏
-(9 Body) 
شيخ بهاء الدين محمد عاملي‏
Visitor 894
Category: دنياي فن آوري

گفتار استاد:

«شيخ بهاء الدين محمد عاملي،معروف به‏«شيخ بهائي‏»،او نيز از اهل جبل عامل‏است.در کودکي همراه پدرش شيخ حسين بن عبد الصمد که از شاگردان شهيدثاني بوده به ايران آمد.شيخ بهايي از اين رو که به کشورهاي مختلف مسافرت‏کرده و محضر اساتيد متعدد در رشته‏هاي مختلف را درک کرده،و به علاوه داراي‏استعداد و ذوقي سرشار بوده است،مردي جامع بوده و تاليفات متنوعي دارد.هم‏اديب بوده و هم شاعر و هم فيلسوف و هم رياضي‏دان و هم فقيه و هم مفسر.ازطب نيز بي‏بهره نبوده است.اولين کسي است که يک دوره فقه غير استدلالي به‏صورت رساله عمليه به زبان فارسي نوشت.آن کتاب همان است که به نام‏«جامع‏عباسي‏»معروف است.شيخ بهايي چون فقه رشته اختصاصي و تخصصي‏اش‏نبوده،از فقهاء طراز اول به شمار نمي‏رود،ولي شاگردان زيادي تربيت کرده‏است.ملا صدراي شيرازي و ملا محمد تقي مجلسي اول(پدر مجلسي دوم،صاحب کتاب بحار الانوار)فاضل جواد صاحب آيات الاحکام از شاگردان‏اويند.همچنانکه قبلا اشاره شد، منصب شيخ الاسلامي ايران پس از محقق کرکي‏به شيخ علي منشار پدر زن شيخ بهايي رسيد و پس از او به شيخ بهايي رسيد.
همسر شيخ بهايي که دختر شيخ علي منشار بوده است،زن فاضله و فقيهه بوده‏است.شيخ بهايي در سال‏953 به دنيا آمده و در سال 1030 يا 1031 درگذشته‏است.شيخ بهايي ضمنا مردي جهانگرد بوده است،به مصر،شام،حجاز،عراق،فلسطين، آذربايجان،و هرات مسافرت کرده است.» (1)
در آسمان علم و فقاهت،گاهي ستارگاني طلوع کرده‏اند که غير از فروغ شعر ونويسندگي،داراي پرتو نبوغ و مواهب فطري ديگري هم بوده‏اند.يکي از همين نوابغ،بدون شک شيخ بهاء الدين عاملي،معروف به‏«شيخ بهايي‏»است.شيخ بهايي نه تنها درفقه و حکمت و رياضيات و لغت و حديث دست داشته است،بلکه او واجد کمالات وحايز علوم معقول و منقول بوده است.هنوز داستانهاي حيرت‏آوري که از شگفتيهاي‏علمي اوست،در افواه مردم جريان دارد و حقا مي‏توان گفت‏شيخ بهايي نه تنها عالم‏کم نظيري است،بلکه در نوع خود شخصي بي‏مانند است.اطلاعات وسيعي که شيخ‏بهايي در رشته‏هاي مختلف داشته،به شهرت وي کمک بسياري کرده است و تنها طبقه‏خواص و اهل مطالعه نيستند که او را مي‏شناسند، بلکه توده مردم هم با اسم او آشنايي‏کامل دارند.

ولادت:

بهاء الدين محمد بن عز الدين حسين بن عبد الصمد بن شمس الدين محمد بن‏علي بن حسين بن محمد بن صالح حارثي همداني عاملي جبعي،معروف به‏«شيخ بهايي‏»،حکيم و فقيه و عارف و منجم و رياضي‏دان و شاعر و اديب و مورخ بزرگ،درسال‏953 ه.ق در بعلبک از توابع جبل عامل در يک خاندان علم و دانش که تبار ونسب خود را به‏«حارث همداني‏»يکي از ياران مخلص علي(ع)مي‏رسانند،پا به‏عرصه حيات نهاد.پدر عاليقدر او،عالم بزرگوار،شيخ حسين فرزند عبد الصمد حارثي(متوفي 984 ه.ق)،يکي از شاگردان مبرز فقيه نامدار شيعه،مرحوم شهيد ثاني(مستشهد966 ه.ق) است.او که خود صاحب نظر بوده و کتبي در فقه و اصول و علوم‏متداول عصر خود داشته است،پس از شهادت شهيد ثاني، در ايام جواني،در اثرسختگيريها و کارشکنيهايي که در امور شيعه در جبل عامل پيش آمده بود،به ايران‏منتقل گرديد. کودک نو پا نيز همراه پدر بود.در عهد حکومت صفويه که حرکت‏سياسي‏با تز«دفاع از اهل بيت(ع)و دوستي و مودت آل عصمت(ع)»شروع شده بود،به‏حکومت صفوي پيوست و با خاندان بزرگ منشار که عنوان‏«شيخ الاسلامي‏»حکومت‏را داشت،وصلت نمود.
شيخ بهايي در اثر ذکاوت و استعداد فطري که داشت،با بهره‏گيري از پدر ومحيط علمي و فضيلتي اصفهان توانست در علوم و دانشهاي متداول عصر تبحري به‏دست آورد،تا آنجا که برخي در توصيف او گفته‏اند:«علامه جهان بشر و مجدد دين درقرن حادي عشر»که رياست مذهب و ملت‏به او منتهي گرديد،در علوم و فنون اسلامي‏فني وجود نداشته باشد که او را در آن بهره‏اي نباشد.

منزلت علمي و قلمي او:

فقيه رباني و عارف صمداني،شيخ بهاء الدين محمد عاملي،يکي از بزرگان ومفاخر و نوابغ اواخر قرن دهم و اوايل قرن يازدهم هجري مي‏باشد که در جامعيت وتنوع علوم و دانش،کمتر نظيري مي‏توان بر او پيدا نمود.او يکي از جامع‏ترين افرادروزگار خويش در وسعت معلومات و تنوع اطلاعات بوده است،از اين نظر برجستگي‏مشخصي در ميان فقهاء و دانشمندان کسب کرده است،و اگر او را نادره‏اي از نوادر و نابغه‏اي از نوابغ ناميده باشيم،راه مبالغه نپيموده‏ايم.و خود با تواضع و فروتني خاصي،به اين حقيقت اعتراف دارد،آنجا که مي‏گويد:«من در مباحثه و جدل،بر هر ذوفنوني‏چيره شدم، ولي هرگز نتوانستم با کسي که در يک فن استاد بود،حريف شوم.»(با اين‏جمله به حقيقتي اشاره دارد که متاسفانه در اثر فشار و نيازهاي اجتماعي،اقتصادي وسياسي کمتر مورد توجه و عنايت‏حوزه‏ها و مراکز علمي و دانشگاهي ماست،و آن‏اينکه استعداد طبيعي و ذاتي انسان،توان و قابليت فراگيري يک سنخ مطلب خاصي رادارد،هر انساني نمي‏تواند در تمام فنون موفقيت و پيشرفت داشته باشد،بسيار بجاست‏که مربيان و پيش کسوتان ذوق فرد را دريابند و او را به مسير مورد علاقه‏اش هدايت‏کنند.)
شيخ بهايي در زمينه‏هاي مختلف اطلاعات و آگاهي دارد و همين آگاهي ووسعت معلومات،نوعي جاذبيت‏به آثار او بخشيده است که از ميان انبوه آثار گذشتگان،کتابها و تاليفات او را به صورت کتاب روز و مورد علاقه درآورده است.في المثل درکتاب‏«اربعين‏»که يک کتاب حديثي و فقهي است،از مسائل رياضي و هيات نيزاستفاده کرده است،و مسائل آنها را به صورت روشن و ملموس در اختيار خواننده قرارداده است.

عصر زندگي او:

او در نيمه اول قرن يازدهم هجري،و در ربع اول قرن هفدهم ميلادي زندگي‏مي‏کرد،قرني که براي مورخين داراي اهميت و اعتبار ويژه‏اي است.قرن هفدهم‏ميلادي،قرن پيشرفت و رنسانس علمي در اروپا نام گرفته است،از طرفي در اين زمان‏زمامداران نامداري حاکميت داشته‏اند،مانند«سليمان قانوني‏»در عثماني که قلمروحکومت عثماني را تا قلب اتريش گسترانده بود،يا شاه عباس صفوي اول در ايران،ياسلطان مغول محمد شاه اکبر در هندوستان،و در اروپا نيز ملکه اليزابت اول درانگلستان،و لوئي چهاردهم در فرانسه حکومت داشتند.همه اين زمامداران،بر خلاف اسلاف و اقران خود،عموما معروف به علم دوستي و دانش طلبي بوده‏اند و در روزگاراين حکومتها،دانشمندان و هنرمندان نامي در سراسر جهان پا به عرصه حيات نهادند،في المثل در انگلستان‏«فرانسيس بيکن‏»صاحب مکتب تجربي(1561-1626 م‏968-1035(ه.ق)که از ميراث غني فرهنگ اسلامي بهره‏ها برده است.«شکسپير»شاعر نامدار(1564-1616 م 971-1021 ه.ق)،و در فرانسه‏«رنه دکارت‏»(1592-1655 م 1000-1065 ه.ق)،شاعر و نمايشنامه نويس،«کورلي‏»(1604-1686 م‏1013-1099 ه.ق) و«مولر»(وفات 1622 م 1031)(همان سال وفات شيخ‏بهايي)،و در آلمان،فلکي‏دان معروف،«کپلر»،و در ايتاليا«گاليله‏»(1564-1642 م‏971-1052 ه.ق)رشد و نما يافته‏اند.
به موازات همين آگاهيهاي عمومي و جهاني،در دنياي اسلامي نيز نويسندگان وفلاسفه نامداري مانند ملا صدرا(متوفي 1050 ه.ق)ميرداماد(متوفي 1041 ه.ق)وشيخ بهايي(م 1030 يا 1031)پا به عرصه حيات علمي نهاده‏اند،که در مورد شخصيت‏اخير گفته‏اند او قبل از«نيوتن‏»دانشمند انگليسي،به قوه جاذبه زمين توجه داشته و درمورد سقوط آزاد اجسام بر حسب جاذبه خورشيد،ثوابت،سيارات و اقمار بحث وگفتگو نموده است.

اساتيد او:

شيخ بزرگوار ما به کشورهاي مختلفي مسافرت کرده و محضر اساتيد متعددي رادر رشته‏هاي گوناگون درک کرده است و چون داراي ذوق سرشار و استعداد وافي وجامع بوده،موفق به آفرينش تاليفات متنوع و گوناگوني شده است.او هم اديب بوده وهم شاعر،فيلسوف و هم رياضي‏دان و منجم و مهندس،و هم فقيه اصولي و هم مفسر،و از طب و پزشکي بي‏بهره نبوده است.
چنانکه گذشت،او از محضر بزرگان و دانشمندان متعددي کسب علم نموده‏است.بنا به قول صاحب‏«تاريخ عالم آراي عباسي‏»،تفسير و حديث و ادبيات عرب را از پدر،حکمت و کلام و بعضي علوم معقول را از ملا عبد الله مدرس يزدي، صاحب‏حاشيه ملا عبد الله،و رياضيات را از ملا علي مذهب و ملا افضل قاضي مدرس و ملامحمد باقر بن زين العابدين يزدي،صاحب کتاب مطالع الانوار،و طب را از حکيم عمادالدين محمود،و به قول صاحب روضات الجنات،صحيح بخاري را نزد محمد بن‏عبد اللطيف مقدسي آموخته است.

شاگردان او:

براي پي بردن به مقام علمي و ميزان دانش شيخ،کافي است‏بدانيم که متجاوز ازچهل تن از دانشمندان و بزرگان قرن يازدهم هجري قمري از وي علم آموخته و بهره‏برده‏اند و بعضي از آنان،اشخاص زير هستند:
1-صدر الدين محمد ابراهيم شيرازي،معروف به ملا صدرا،فيلسوف معروف.
2-ملا محمد محسن بن مرتضي بن محمود،معروف به فيض کاشاني،صاحب‏تفسير صافي.
3-ملا عز الدين فراهاني مشهور به علينقي کمره‏اي،شاعر معروف قرن يازدهم
4-ملا محمد باقر بن محمد مؤمن خراساني،معروف به محقق شيخ الاسلام.
5-شيخ جواد بغدادي،مشهور به فاضل جواد،صاحب شرح خلاصة الحساب وزبدة في الاصول.
6-ملا محمد تقي بن مقصود علي مجلسي،صاحب روضة المتقين(م 1070)
7-سيد عز الدين حسيني کرکي عاملي،مشهور به مجتهد مفتي اصفهاني.

تاليفات او:

او يکي از پربرکت‏ترين علماي جهان اسلام از نظر تاليف و تنوع در آن بوده‏است.برخي تعداد تاليفات او را با توجه به رساله‏ها و تحشيه‏ها و تعليقه‏ها،به عدد 200جلد رسانده‏اند،ولي تازه‏ترين تحقيق در اين مورد،تلاش و کوشش دانشمند محترم، جناب آقاي دکتر محمد باقر حجتي،از اساتيد محترم دانشگاه تهران است که به‏کنفرانس دمشق(در مورد شيخ بهايي)ارائه داده‏اند و نشريه‏«الثقافة الاسلامية‏»درشماره پنجم آن را نشر داده است.ايشان بر حسب تتبع و تفحص کاملي که داشته است،تعداد آنها را123 جلد اعلام مي‏کند و بر حسب دسته‏بندي که دارد،مي‏نويسد:
الف-فقه(29 جلد):
اثني عشريات خمس:
1-نماز
2-زکوة
3-روزه
4-حج
5-پاسخ سؤال شاه عباس
6-پاسخ سؤالات شيخ صالح جابري
7-اجوبه مسائل جزائريه
8-احکام سجود و تلاوت
9-جامع عباسي
10-جواب مسائل شيخ جار
11-حاشيه بر ارشاد الاذهان علامه حلي
12-حاشيه بر قواعد علامه
13-حاشيه بر قواعد شهيد اول
14-حاشيه بر احکام الشريعه علامه حلي
15-الحبل المتين
16-الحريرية
17-الذبيحيه
18-شرح فرائض نصيريه خواجه نصير الدين طوسي
19-فرائض بهائيه(بخش ارث)
20-قصر نماز در چهار مکان
21-مسح بر قدمين
22-مشرق الشمسين و اکسير السعادتين
23-رسالة في مباحث الکر
24-رسالة في القصر و التخيير في السفر
25-شرح رسالة في الصوم
26-شرح من لا يحضره الفقيه
27-رسالة في فقه الصلوة
28-رسالة في معرفة القبلة
29-رسالة في فقه السجود
ب-علوم قرآني(9 جلد):
30-حاشيه انوار التنزيل قاضي بيضاوي
31-حل الحروف القرآنية
32-حاشيه کشاف زمخشري
33-اساله خواجه
34-تفسير عين الحيوة
35-العروة الوثقي
36-تفسير آيه شريفه فاغسلوا وجوهکم و ايديکم الي الکعبين که دراربعين به تفصيل آمده است.
37-تاويل الآيات
38-اکسير السعادتين(آيات الاحکام)
ج-حديث(2 جلد):
39-حاشيه کتاب‏«من لا يحضره الفقيه‏»
40-اربعين(که ترجمه آن توسط نگارنده انجام پذيرفته است.)
د-ادعيه و مناجات(6 جلد):
41-حاشيه بر صحيفه سجاديه
42-الحديقة الهلاليه‏43-الحديقة الاخلاقية
44-شرح دعاي صباح
45-مصباح العابدين
46-مفتاح الفلاح في عمل اليوم و الليلة
ه-اصول اعتقادات(5 جلد):
47-اثبات وجود القائم
48-اجوبة سيد زين الدين
49-الاعتقادية
50-مقارنه بين اماميه و زيديه
51-وجوب شکر المنعم
و-اصول فقه(5 جلد)
52-زبدة الاصول
53-شرح عضدي
54-حاشيه زبدة الاصول
55-شرح حاشيه خطائي
56-الوجيزه
ز-رجال و اجازات(8 جلد):
57-اجازه او به ميرداماد
58-اجازه او به مجد الدين
59-حاشيه خلاصة الاقوال علامه حلي
60-حاشيه رجال نجاشي
61-حاشيه معالم العلماء ابن شهر آشوب مازندراني
62-طبقات الرجال
63-الفوائد الرجاليه 64-الاجازات
ح-ادبيات و علوم عربي(28 جلد):
65-اسرار البلاغه
66-تخميس غزل خيالي بخارايي
67-تهذيب البيان
68-تعزيت نامه
69-حاشيه بر مطول تفتازاني
70-ديوان اشعار فارسي و عربي
71-رياض الارواح
72-شير و شکر
73-طوطي نامه(شامل 2500 بيت)
74-فوائد صمديه
75-قصيده در مدح پيامبر خدا(ص)
76-کافية
77-کشکول(5 جلد)
78-لغز الفوائد الصمدية
79-لغز القانون
80-لغز کافيه
81-لغز کشاف
82-محاسن شعر سيف الدوله
83-المخلاة
84-مکتوب او به سيد ميرزا ابراهيم همداني
85-سوانح سفر الحجاز،معروف به مثنوي نان و حلوا
86-نان و پنير
87-وسيلة الفوز و الامان في مدح صاحب الزمان(عج)
88-پند اهل دانش به زبان گربه و موش
ط-وقايع الايام(1 جلد):
89-توضيح المقاصد في ما اتفق في ايام السنة
ي-رياضيات(20 جلد):
90-اسطرلاب
91-انوار الکواکب
92-بحر الحساب
93-التحفه(اوزان شرعي)
94-تحفه حاتمي
95-تحقيق جهت قبله
96-تشريح الافلاک
97-حاشيه تشريح الافلاک
98-حاشيه شرح التذکره خواجه نصير الدين طوسي در هيات
99-حاشيه شرح قاضي زاده روحي
100-الحساب
101-حل اشکال عطارد و قمر
102-خلاصة الحساب و الهندسه
103-شرح صحيفه
104-صحيفه در اسطرلاب
105-استعلام
106-تقويم شمس با اسطرلاب
107-القبله،ماهيت و علامات آن
108-معرفة التقويم‏109-جبر و مقابله
ک-حکمت و فلسفه(3 جلد):
110-انکار جوهر الفرد
111-الوجود الذهني
112-وحدت وجود
ل-علوم غريبه(4 جلد):
113-احکام النظر الي کتف الشاة
114-رساله جفر
115-جفر
116-فالنامه
و چند جلد کتاب ديگر که موضوعات آنها مشخص نشده است،مانند:شرح‏حق المبين،الصراط المستقيم،القدسيه و...
سخني در تاريخ وفات او:
در مورد تاريخ وفات شيخ بهايي نيز اقوال گوناگون وجود دارد،صاحب‏«تاريخ‏عالم آراي عباسي‏»که از مآخذ مورد اعتماد است،مي‏گويد که در شب چهارم شوال سال‏1030 ه.ق بيمار شد و هفت روز رنجور بود،تا اينکه در شب 11 شوال درگذشت، وچون وي رحلت کرد،شاه عباس در ييلاق بود و اعيان شهر جنازه او را برداشتند وازدحام مردم به اندازه‏اي بود که در ميدان نقش جهان جا نبود که جنازه او را حرکت‏دهند.در مسجد جامع عتيق به آب چاه غسل دادند و علماء بر او نماز گزاردند و دربقعه‏اي منسوب به امام زين العابدين(ع)که مدفن دو امامزاده است،گذاشتند و از آنجابه مشهد بردند و به وصيت‏خود او در پائين پا،در جايي که هنگام توقف در مشهد درآنجا درس مي‏گفت،به خاکش سپردند.
صاحب روضات الجنات مي‏گويد که چون شيخ درگذشت،پنجاه هزار کس بر جنازه وي نماز گزاردند و در تاريخ فوت وي گفته‏اند:«بي‏سر و پا گشت و شرع و افسرفضل اوفتاد.»مقصود از«بي‏سر و پا گشت‏شرع‏»اين است که شين و عين از آغاز و آخرشرع مي‏افتد،و«راء»مي‏ماند که 200 باشد،و«افسر فضل اوفتاد»،يعني‏«فاء»از آغازآن ساقط مي‏شود و«ضاء»که 800 و«لام‏»که 30 باشد مي‏ماند و روي هم رفته،1030مي‏شود.
صاحب کتاب تنبيهات مي‏گويد که سنه يک هزار و سي هجري،مريخ در عقرب‏راجع شد،و شيخ پس از يک هفته مريضي به رحمت ايزدي پيوست.
اعتماد الدوله ميرزا ابو طالب در تاريخ رحلت وي گفته است:
رفت چون شيخ از اين دار فناي گشت ايوان جنانش ماواي دوستي جست ز من تاريخش گفتمش‏«شيخ بهاء الدين واي‏»
که از جمله آخر بدون همزه‏«بهاء»،عدد 1030 به دست مي‏آيد.
صاحب مطلع الشمس مي‏گويد که در چهارم شوال سال 1030 هجري شمسي‏مريض گشت و در سه‏شنبه دوازدهم رحلت نمود و جسد شريفش به مشهد نقل شد.
صاحب امل الآمل در مورد تاريخ وفات شيخ گويد که از مشايخ خود شنيدم که‏در سال 1030 هجري قمري درگذشت.
ولي صاحب قصص العلماء تاريخ درگذشت وي را سال 1031 هجري قمري‏ذکر کرده است.
صاحب سلافة العصر،تاريخ وفات شيخ را دوازده روز مانده از شوال سال‏1031 هجري قمري نوشته است،و در کتاب ديگر خويش موسوم به حدائق النديه في‏شرح الفوائد الصمديه در دوازدهم شوال سال 1030 هجري قمري ذکر کرده است وممکن است در چاپ کتاب اول تحريفي شده باشد.
به طور کلي آنچه از اين اقوال برمي‏آيد،وفات شيخ در دوازدهم شوال سال‏1030 يا 1031 هجري قمري اتفاق افتاده است و چون صاحب تاريخ عالم آراي عباسي‏که نظرش معتبرتر از ديگران است،و همچنين کتاب تنبيهات که تاليف خود را چند ماه بعد از آن واقعه نوشته است،سال 1030 را ذکر کرده‏اند،از اين رو گفته کساني که وفات‏شيخ را در اين سال نوشته‏اند، صحيح‏تر به نظر مي‏رسد.
در اين صورت وفات شيخ در دوازدهم ماه شوال سال 1030 ه.ق در شهراصفهان روي داده است. (2)

پي نوشت :

1- آشنايي با علوم اسلامي،ص 305.
2- در شناخت‏شخصيت آن بزرگوار،منابع زير مي‏توانند راهگشا باشند:
آتشکده آذر،ص 170- اعيان الشيعه،ج 44،ص‏216- امل الآمل،ج 1،ص 155- تاريخ عالم آراي‏عباسي،ج 2،ص‏967- تذکره نصر آبادي،ص 150- تنقيح المقال،ج‏3،ص‏107- جامع الرواة،ج 2،ص 100- حديقة الاخراج،ص 81- خزانة الخيال و خلاصة الاثر،ج‏3،ص 440- دائرة المعارف بستاني،ج 11،ص‏463- الذريعه،ج 2،ص‏29- رياض العارفين،ص 58- ريحانة الادب،ج‏3، ص 301 تا 320- سفينة البحار ص‏113- سلافة العصر،ص‏289- طرائق الحقائق،ج 1،ص‏137- الغدير،ج 11،ص‏224- الفوائد الرضويه،ص 2 تا 5- الکني و الالقاب،ج 2،ص 100- لؤلؤة البحرين،ص‏16- مجمع‏الفصحاء،ص 8- 2- المستدرک،ج‏3، ص‏417- نجوم السماء،ص 28- نزهة الجليس،ج 1،ص‏377- نقد الرجال،ص‏303- هدية الاحباب،ص‏109- مجله الثقافة الاسلاميه چاپ دمشق،شماره مخصوص‏سال‏1407- روضات الجنات،ج‏7،صفحات‏56- 84- پيشگفتار ترجمه اربعين،چاپ دفتر نشر نويداسلام،و ديگر کتب تراجم و رجال.

منبع: فقهاي نامدار شيعه ، عقيقي بخشايشي
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image