جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
شکوه جواني
-(3 Body) 
شکوه جواني
Visitor 517
Category: دنياي فن آوري
انسان از هنگامي که خود را مي‏شناسد، پيوسته در جست و جوي کانوني نيرومند و قدرتي برتر و مقدس است تا با او ارتباط برقرار کند و در سختي‏ها و مشکلات زندگي از او ياري بجويد. بدين ترتيب، خواسته‏ها و ناگفته‏هاي خود را با او در ميان بگذارد و با اتکا به آن حقيقت مقدس و بزرگ، به آرامش و اطمينان دست يابد. نيايش، نشان دهنده اين کشش روحي و فطري انسان به آفريدگار هستي است. عبادت که نوعي ارتباط با خداست، «دعا و نيايش، هسته و عصاره آن را تشکيل مي‏دهد».
جواني، دوراني است که هنوز قلب فرد به وسيله گناهان تيره و تار نشده و به ويژگي‏هاي ناپسند خو نگرفته است. او به ملکوت نزديک‏ترست و استعداد و درک معارف الهي و چشيدن لذت انس با خدا در او بيشتر است. حجاب‏ها و موانع يکي پس از ديگري به راحتي از سر راهش کنار مي‏روند و او مي‏تواند به راه مستقيم الهي را به عنوان آغاز مسير زندگي خود با اطمينان انتخاب کند. از اين رو، پيامبرگرامي اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مي‏فرمايد: «محبوب‏ترين بندگان نزد خداوند، جوان نورسي است که جواني و زيبايي خود را در راه اطاعت او قرار دهد. اين، کسي است که خداوند در نزد ملائکه به او افتخار مي‏کند و مي‏گويد اين واقعاً بنده من است». يکي از جوانان انصار پيوسته به احترام و تکريم عبدالله بن عباس در مي‏آمد. روزي به او خبر دادند که او جوان بدسرشتي است و شب‏ها به نبش قبر مي‏پردازد. ابن عباس گفت: اين بار که به قبرستان رفت، مرا خبر کنيد. شبي که جوان به قبرستان رفته بود، ابن عباس به همراه عده‏اي او را تعقيب کرد. جوان داخل قبري شد و شروع کرد به گريه و زاري و پيوسته مي‏گفت: واي بر من! در آن زمان که در قبر نهاده مي‏شوم و تنها مي‏مانم و زمين مرا سرزنش مي‏کند که در ايامي که زندگي مي‏کردي، از تو خشمگين بودم؛ چه رسد به اين زمان که در من آرميده‏اي! واي بر من! وقتي که پيامبران را همگي ايستاده بنگرم. واي بر من! آن زمان که ملائکه را مشاهده مي‏کنم! چه کسي در آن روز مرا نجات دهد؟ چه کسي از آتش دوزخ مرا رهايي مي‏دهد؟ من با خدا عهد بستم و نافرماني‏اش کردم و گناه مرتکب شدم. جوان همچنان مي‏گفت و گريه مي‏کرد. هنگامي که از قبر بيرون آمد، ابن عباس جلو رفت و او را در آغوش گرفت و گفت: او نبّاش خوبي هستي. تو گناهانت را نيش کردي».
پيام متن:
1.خداوند در نزد ملائکه‏اش، به جوان نورسي که جواني و زيبايي خود را در راه اطاعت او قرار دهد، افتخار مي‏کند.
2.پاکي و صفاي نفس، از همگان برازنده است و از جوان برازنده‏تر.

جوان و تحصيل علم

مهم‏ترين وظايف جوانان، کسب علم و دانش است و بهترين زمان تحصيل علم نيز، روزگار جواني است. از اين رو، رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مي‏فرمايد: «کسي که در جواني اش علم بياموزد، مانند نقش بر سنگ، اندوخته‏هاي علمي اش در ذهن ثابت مي‏ماند». در متون ديني و اسلامي ما نيز از سستي و تنبلي جوانان و نوجوانان در کسب علم و دانش به شدت نکوهش شده است. امام باقر عليه‏السلام در اين زمينه مي‏فرمايد: «لَوْ اُتَيتُ مِنْ شَبابِ الشّيَعةَ لا يَتَفَقَّهُ لَبَدَّبْتُهُ» اگر جوان شيعه‏اي را که درس نمي‏خواند، نزد من آورند، او را ادب مي‏کنم.
رمز سعادت و به روزي دنيا و آخرت انسان‏ها، در تحصيل علم و دانش است. رسول گرامي اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود: هر کس در پي دنياست، بايد به دنبال علم برود و هرکس در پي آخرت است، بايد دنبال علم برود و هرکس به دنبال هر دو است، بايد دنبال علم برود». آن حضرت همچنين فرمود:در مجلس علم، ملايکه بال هايشان را مي‏گسترانند و هنگامي که به آسمان برمي گردند، افتخار مي‏کنند که بال ما فرش معلم و متعلم شده است.
دشواري‏هاي تحصيل دانش نيز نمي‏تواند دليل قانع کننده‏اي براي رهايي از دانش اندوزي باشد؛ زيرا گران بهايي علم و دانش به سختي‏هاي به دست آوردن آن مي‏ارزد. در اين باره حکايت زير از ملاصالح مازندراني شنيدني است:
«وي پيوسته مي‏گفت که من از طرف پروردگارم بر دانشجويان و طلاب، حجتم؛ زيرا احدي در فقر مثل من نبود. چون در دوره‏اي از زندگي ام آن قدر فقير و ندار بودم که براي مطالعه از نور چراغ مستراح عمومي استفاده مي‏کردم و در حافظه هم کسي بدحافظه‏تر از من نبود، (به گونه‏اي که هرگاه) از خانه خارج مي‏شدم، آن را گم مي‏کردم، اسامي فرزندانم فراموشم مي‏شد و بعد از گذشت سي سال از عمرم، حروف الفبا را از نو آموختم و بسيار کوشيدم تا آنکه خداوند مرا از علم و دانش بهره ساخت.
پيام متن:
1.جواني، به دليل شادابي و انرژي در آن، بهترين زمان دانش اندوزي است.
2.دشواري دانش اندوزي، تشانه گران بهايي آن است. توجه به اين حقيقت، تحمل سختي‏هاي اين راه را آسان مي‏کند.
نويسنده : زينب جفري
جوان و تهاجم فرهنگي
دوره جواني با دگرگوني هايي در جسم و روح فرد همراه است و در شکل‏هاي گوناگون حساسيت‏ها را آسان مي‏کند. تنوع‏طلبي‏ها، هيجانات، نوگرايي و استقلال‏طلبي جوان بروز مي‏کند. در اين ميان، اين ويژگي‏ها به درستي کنترل نشوند، او را در معرض تهاجم فرهنگي قرار خواهد داد. تهاجم فرهنگي، عبارت است از معاوضه دو فرهنگ به قصد نفوذ در يکديگر و در نتيجه، تغيير اساسي عماصري که با عناصر اساسي فرهنگ ديگر منافات دارد. در تهاجم فرهنگي، هدف عمده محو فرهنگ مقابل است که اغلب با به کارگيري نيروها و اهرم‏هاي برتر و قدرت‏مندتر صورت مي‏پذيرد». هنگامي که باورهاي ديني جوان سست شد، رفتار او نيز تغيير مي‏کند و آن گاه مي‏کوشد خود را در کردار و رفتار و ظاهر به الگوها و قهرمانان موجود در ماهواره و سي دي‏ها و عکس‏هاي مبتذل، شبيه سازد. در واقع اين هدف دشمن است که با ايجاد انحراف در باورها و ارزش‏هاي اسلامي، اسلام اصيل و ناب را به اسلامي که خود مي‏خواهند، تغيير دهند. از اين روست که حضرت علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: «با بصيرت، کسي است که بشنود و بينديشد، نگاه کند و بصيرت يابد و از عبرت‏ها بهره گيرد. آن گاه راه‏هاي روشن را بپيمايد و بدين ترتيب، از افتادن در پرتگاه‏ها دوري کند. شناخت فرهنگ غرب و آگاهي از هدف‏هاي شوم آن نيز جوان را در برابر اين تهاجم هشيار و بيدار مي‏سازد. همچنين يکي از شيوه‏هاي قرآن براي جلوگيري از آسيب پذيري در برابر فرهنگ بيگانگان، شناساندن انديشه‏ها و منش آنان به مسلمانان است. در اين باره در قرآن کريم مي‏خوانيم: اي اهل ايمان! از غير هم کيشام خود، دوست صميمي و همراز نگيريد؛ زيرا ايشان از تباه کردن کار شما هيچ کوتاهي نمي‏کنند. دوست دارند که شما در رنج و زحمت باشيد. دشمني آنان از گفتارشان آشکار است و آنچه در سينه هايشان پنهان مي‏دارند، بيشتر است.
پيام متن:
1. براي مقابله با تهاجم فرهنگي دشمن، بايد شناخت ديني و ارزش‏هاي ديني جوان را بالا برد.
2.با شناخت فرهنگ غرب و آگاهي از هدف‏هاي شوم آن، جوان خود، به مقابله با اين تهاجم برمي خيزد.

جوان و عشق به ميهن

وطن دوستي و عشق به ميهن اگر با خودبيني و تعصب همراه نباشد، نوعي فضيلت است، چنان که در روايت آمده است: «حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الاِيمانِ؛ دوستي وطن، از ايمان است».
در هر سرزميني که انسان‏هايي زندگي مي‏کنند، وابستگي خاصي ميان افراد و آن سرزمين پيدا مي‏شود. از اين رو، در دين مقدس اسلام نيز علاقه به وطن و سرزمين اسلامي و دفاع از سرزمين‏هاي اسلامي را آن گاه که مورد تجاوز هجوم بيگانگان و دشمنان اسلام قرار مي‏گيرد، بر همگان واجب کرده است. در چنين شرايطي همه بايد براي بيرون راندن و سرکوب متجاوز بسيج شوند و با هر آنچه در توان دارند، بکوشند تا از موجوديت و عزت و شرف و ميهن اسلامي خود دفاع کنند. خداوند نيز در قرآن کريم، به مسلمانان دستور مي‏دهد: «وَقَتِلُوا فِي سَبيلِ اللّهَ الَّذينَ يُقاتِلُونَکُم وَ لاتَعتَدُو انَّ اللّه لايُحبُّ المُعتدِينَ. ولي از اندازه درنگذريد؛ زيرا خداوند تجاوزکاران را دوست نمي‏دارد و چه زيبا سروده است حکيم طوس، فردوسي بزرگ:
اگر سر به سر تن کشتن نهيم
دريغ است ميهن به دشمن دهيم
دريغ است ايران که ويران شود
کُنام پلنگان و شيران شود
نخوانند بر ما کسي آفرين
چو ويران بود بوم ايران زمين
پيام متن:
ميهن دوستي و ميهن پرستي و کوشش براي سرافرازي نيهن را هم شرع تأييد مي‏کند و هم عقل تأکيد.

جوان و پژوهش

از امور مهم و ارزشمند در رشد و موفقيت جوان، بيدار بودن روحيه تحقيق و پژوهش در اوست. از آن جا که جوان، کنجکاو، تيزبين و موشکاف است و مشغوليت‏هاي فکري ميانسان را نيز ندارد، به راحتي مي‏تواند از اين آرامش خاطر اسنفاده کند و به مطالعه و پژوهش بپردازد. رشد علمي هر تمدن و جامعه‏اي، مرهون پژوهش‏هاي جوانان و دانش‏اندوزان آن است. پژوهش، سرمايه‏ها و امکانات يا نيازها و نداشته‏هاي ملت و جامعه‏اي را نشان مي‏دهد و اين امر، زمينه‏اي را فراهم مي‏آورد تا جوانان نيازهاي جامعه شان را بشناسند و در صدد رفع آن برآيند. براي پرداختن به تحقيق و پژوهش، تنها به حذر نيت و انگيزه الهي و با تکيه بر عنايت دلسوز خداوندي است که جوان مي‏تواند بر سختي‏ها و مشکلات پژوهش فايق آيد و شکست‏هاي پي در پي، او را از رسيدن به هدف باز ندارد. امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد: «کَثْرُةُ النَّظَرِ في الْعَلمِ يَفْتَحُ الْعَقْلَ؛ مطالعات پي گير مستمر در مسائل علمي، سبب شکوفايي و تقويت عقل انسان مي‏شود. مطالعه و پژوهش بر گستره ذهن انسان را مي‏افزايد و او را با قوانين حاکم بر هستي آشنا مي‏سازد. بدين ترتيب، جوان قادر است گاهي هر چند کوچک در پيشرفت و توسعه کشورش بردارد. براي مثال، در پرتو تحقيق و پژوهش، کشور از واردات گندم بي نياز شد و به فناوري هسته‏اي دست يافت. در عين حال، نتايجي که امروزه از راه تحقيق و پژوهش به دست مي‏آيد، حاصل زحمات و مطالعات پي گير گذشتگان نيز هست، همان گونه که پژوهش‏هاي امروز ما نيز در برخي موارد، راه گشاي مطالعات و تحقيقات آيندگان است. از اين رو، پيامبر گرامي اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مي‏فرمايد: «اگر مؤمني پيش از مرگ برگه‏اي از علم خود بر جاي گذاشته باشد، همين يک برگ روز قيامت ميان و آتش مانع مي‏شود».
پيام متن:
تحقيق و پژوهش پيگير، در توسعه و پيشرفت کشور تأثيرگذار است و گاه سعادت دنيا و آخرت آدمي را تضمين مي‏کند.

جوان و کتاب خواني

اسلام، دين انديشه و دانش و معنويت است و دانش اندوزي و کتاب خواني، در اسلام جايگاه و اهميت والايي دارد. مؤيد اين حقيقت، اين است که آغاز فراگيري دين آسماني اسلام نيز با خواندن شروع شده است: «اقْرَأُ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذي خَلَقَ؛ بخوان به نام پروردگارت که آفريد».
کتاب، همچون گلستاني است که عطر روح بخش آن، روان و انديشه و جويندگان دانش را مي‏نوازد و از سرچشمه‏هاي علم و معرفت سيراب مي‏کند. سفر به درون کتاب و مطالعه عميق و ژرف آن، علم و دانش و تجربه‏هاي نويسندگان و نخبگان گذشته را با صرف اندکي وقت به انسان مي‏رساند. بر اين اساس، آن گاه که انسان به مطالعه مي‏پردازد، احساس شادي و نشاط مي‏کند و فکر و روحش جلد مي‏يابد. در سختي‏ها و مشکلات زندگي نيز نوشته‏ها و تجربه‏هاي شيرين و آموزنده آن مرهم قلب محزون و شکسته آدمي است. از اين رو، حضرت علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: «کتاب، آرامش دل‏هاي جويندگان و تشنگان علم است. آري کسي که با کتاب، خود را آرامش دهد، هيچ آرامشي را از دست نداده است».
پيام متن:
1.مطالعه و کتاب خواني، دانش و تجربه‏هاي گذشتگان را به انسان منتقل مي‏کند و بر گستره فکر و ذهن او مي‏افزايد.
2.شايسته است که مسؤلان امور فرهنگي، سياست هايي در پيش گيرندها کتاب خواني را به صورت فرهنگي عمومي در آورند.

جوان و شخصيت طلبي

دوران جواني، مهم‏ترين و مؤثرترين مرحله تکوين و تکميل شخصيت انسان است. شخصيت، مجموعه‏اي منظم از ويژگي‏هاي ثابت و رفتارهاي بدني، عقلي و اجتماعي فرد است که او را از ديگران متمايز مي‏سازد و بدين طريق او را براي سازگاري با محيط، به ويژه محيط اجتماعي آماده مي‏شود. جوان به خاطر ميل به استقلال و کسب شخصيت، از خانواده فاصله مي‏گيرد و وارد جامعه مي‏شود. او با پذيرش مسئوليتي در اجتماع مي‏خواهد عضو مفيد و مؤثري براي جامعه باشد. بدين جهت، بايد آراسته به ويژگي‏هاي شخصيتي باشد که او را با جامعه سازگار مي‏دهد. جوان بر اساس ارزش هايي که بدان معتقد است، شخصيت خود را مي‏سازد و شکل مي‏دهد. از اين رهگذر، صفات خوب و بدي که او در اين دوره حساس زندگي از آنها براي ساختن خود کمک مي‏گيرد، نقش مهمي در به روزي و يا بدبختي او در ادامه عمر خواهند داشت. پيروي بي قيد و شرط از خواسته‏هاي عزيزي، مستلزم سرکوب کردن گرايش‏هاي فطري و انساني است. جوانان در برگزيدن سجاياي اخلاقي و ويژگي‏هاي انساني همواره در کشاکش اين دو قدرت متضاد قرار دارند. در دين مقدس اسلام، براي پي ريزي شخصيت و برگزيدن ويژگي‏هاي سازگار با اجتماع، بايد با خويشتن داري، بر گرايش‏هاي غريزي غلبه کرد. از اين رو، جواني که مي‏خواهد شخصيت خود را به شايستگي بسازد، بايد بر تمايلات نفساني خويش چيره شود. حضرت علي عليه‏السلام در اين باره مي‏فرمايد: خالِفْ نَفْسَکَ تَسْتَقِمْ وَ خالِطِ الْعُلَماءَ تَعْلَمْ. با تمايلات نفساني خود مخالفت کن، راست و درست بمان، با دانشمندان هم نشين باش و دانا باش.
پيام متن:
ويژگي‏هاي خوب و بد که انسان در دوره جواني وارد شخصيت خود مي‏کند، نقش مهمي در به روزي و تباهي ادامه عمر او دارد.

جوان و ورزش

انسان براي آنکه بتواند به فعاليت‏هاي روزمره خود بپردازد و راه‏هاي کمال و ترقي را سريع‏تر بپيمايد، بايد جسمي سالم داشته باشد. حرکات ورزشي و نرمشي، لذت بخش و شورآفرين و پرورش دهنده جسم و جان است و در موفقيت فرد در زمينه‏هاي مختلف تأثير مي‏گذارد. جوانان پرتوان و نيرومند بهتر مي‏توانند به ديگران کمک و برابر ظلم و ستم ايستادگي کنند و حتي بهتر و بيشتر عبادت خدا را به جاي آورند. از اين رو، حضرت علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: «الصِّحَّةُ أَفْضَلُ النِّعَمْ؛ سلامتي بالاترين (بزرگ‏ترين) نعمت است». ورزش کردن اگر با هدفي متعالي دنبال شود، هم بدن نيرو مي‏گيرد و هم انسان در مسير کمال پيش مي‏رود. از آثار ورزش، تقويت اراده اين يک نوع تقويت اراده و پيروزي بر هواي نفس است. در اين صورت، همت و اراده انسان قوي مي‏شود و او سختي‏هاي عبادت و بندگي خدا را به آساني تحمل مي‏کند. بنابراين در اسلام ورزش، وسيله‏اي است براي خدمت بهتر و بيشتر به خدا و بندگان او. روي آوردن جوان به ورزش، به دليل فايده‏هاي آن، از او انساني شاداب، پويا و بالنده مي‏سازد و سلامتي جسماني او را تا پايان عمر تأمين مي‏کند. مقام معظم رهبري در اين باره مي‏فرمايد: دوره جواني، دوره توانايي است و به اعتقاد من، بايد عمدتاً در تحصيل علم، در ايجاد صفاي نفس و روحيه تقوي در خود، ايجاد نيروي جسماني در خود - که ورزش باشد- به کار رود.
يعني اگر در يک جمله کوتاه از من بپرسند که شما از جوان چه مي‏خواهيد، خواهم گفت: تحصيل، تهذيب و ورزش. هر کاري هم بخواهيد بکنيد، در دور آن جواني مي‏شود کرد، يعني در هر سه زمينه - هم در زمينه علمي، هم در زمينه تهذيب نفس و هم در زمينه ورزش - بايد در جواني کار کنيد.
پيام متن:
به سبب فايده‏هاي فراوان ورزش، پيامبراسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نيز بر آن سفارش کرده است و آن حضرت خود، به ورزش هايي چون شنا و اسب سواري و تيراندازي، اهتمام بسيار مي‏ورزيد.

جوان و آراستگي

ميل به خودآرايي و زيباسازي خود و محيط اطراف، امري فطري و دروني است. دين مقدس اسلام نيز به اين حقيقت که انسان عاشق زيبايي است و مهم‏ترين انگيزه فعاليت‏ها و نشاط زندگي او حس زيبايي دوستي، تأکيد مي‏کند. گرايش به زيبايي، هم‏سويي با صفت خداوندي است، چنان که پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مي‏فرمايد: «خدا زيباست و زيبايي را دوست دارد». اگرچه انسان در تمام دوران زندگي اش زيبايي و آراستگي را دوست دارد، در دوره جواني که زيبايي چهره و جذابيت او نمود بيشتري دارد، علاقه و گرايش او به زيبايي و خودآرايي بيشتر مي‏شود. حضرت علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: «زيبايي چهره، شرط اول خوشبختي است و البته اگر اين (جذابيت) همراه با نجابت نباشد، سودي نمي‏بخشد. يکي از مواردي که به آراستگي جوان کمک مي‏کند، لباس زيبا و نيکوست. در آموزه‏هاي دين اسلام نيز اين امر نه تنها تحريم نشده است، بلکه با بيان رهنمودهايي، در راه درست و صحيح هدايت شود. امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد: «لباس خوب اختيار کن و خودت را زيبا ساز؛ که خداوند زيبا، زيبايي را دوست دارد و البته از مسير صواب و حلال خارج مشو». البته زيبايي فقط جمال ظاهري انسان را در برنمي گيرد، بلکه فضليت‏هاي معنوي و اخلاقي، از مهم‏ترين نمونه‏هاي آراستگي و زيبايي انسان به شمار مي‏آيد و اهميت نقش آن در زندگي و آينده فرد، بيشتر از زيبايي ظاهري است. آراستگي به ويژگي‏هاي برتر معنوي و مکارم اخلاق، فرد را در رسيدن سريع به قله‏هاي کمال و تقرب الهي ياري مي‏دهد. از اين رو، حضرت علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: «امتياز مرد، به عقل و جمال او و زيبايي اش، به مردانگي و فضايل اخلاقي اوست».
پيام متن:
1.ميل به خودآرايي، فطري است که البته اسلام با بيان دستوراتي، به آن جهت بخشنده است.
2.آراستگي به فضائل معنوي و اخلاقي مهمتر از آراستگي ظاهر است.
منبع: ماهنامه طوبي
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image