درآمد
علم و معرفت جايگاه و ارزش بسيار والايي در دين انسانساز اسلام دارد. اسلام، علم را اساس همه ارزشها، پيروزيها و موفقيتها و جهل را زمينه همه مفاسد فردي و اجتماعي، عصيانها و طغيانها ميداند و از انسان ميخواهد که در تمام زمينههاي زندگي خويش مبناي علمي را رعايت کند و بدون علم، عمل نکند. امام علي عليهالسلام ميفرمايد: «دانش، بهترين فضيلت است.»
و در جاي ديگري ميفرمايد: «دانش، برترين هدايت است و دانش، زندگي و درمان و بهترين همدم است.» پيامبر خدا (صلياللهعليهوآله و سلّم) نيز ميفرمايد: «گفتوگوي علمي در ميان بندگان، دلهاي مرده را حيات ميبخشد.»
بهتر از هر سيم و زر علم است و بس
زينت جنس بشر علم است و بس
در گلستان وجود ممکنات
آن درخت پرثمر علم است و بس
آنچه قلب و روح را لذت دهد
بهتر از شهد و شکر، علم است و بس ( سيد نعمت الله حسيني )
براي کسب علوم و معارف، لازم است که آدمي از فرصتها و وقتهاي خود استفاده بهينه کند.
فرصت عزيز است
فرصتها، همانند ابر بهاري در آسمان عمر آدمي ميگذرد و کساني که از اين فرصتها استفاده نکنند، جز افسوس و پشيماني چيزي نصيبشان نخواهد شد. حضرت علي عليهالسلام درباره بهرهگيري از فرصتها ميفرمايد: «فرصت را غنيمت شماريد، به درستي که فرصتها مانند گذر کردن ابر ميگذرد».
خداوند در قرآن ميفرمايد: «و العصر؛ سوگند به زمان». (سوره عصر: آيه 1)
يکي از معاني زمان، همان وقت است و ارزش آن، چنان است که خداوند بدان سوگند ميخورد. به گفته سعدي:
جوانا ره طاعت امروز گير
که فردا جواني نيايد ز پير
من آن روزها، قدر نشناختم
بدانستم اکنون که درباختم
مکن عمر، ضايع به افسوس و حيف
که فرصت عزيز است و الوقت ضيق
انسان فقط در دوران خاصي از عمر خويش توانايي بيشتري براي آموختن دارد و چه بسا با گذشت عمر و از دست دادن فرصتهاي طلايي زندگي، ديگر نتوان علوم و دانشها را فراگرفت، آنچنان که با تأمل در فرمايش زيباي علي عليهالسلام نيز ميتوان به اين نتيجه رسيد که ايشان ميفرمايد: «آن کس که در خردسالي نياموزد، در بزرگسالي پيش نيفتد».
نگهدار فرصت که عالم دمي است
دمي پيش دانا به از عالمي است
سکندر که بر عالمي حکم داشت
در آن دم که ميرفت عالم گذاشت
ميسر نبودش کزو عالمي
ستانند و مهلت دهندش دمي!
غنيمت شمار وقت
تنها چيزي که در سراي دنيا از انسان باقي ميماند، اعمال نيک، علم و دانش و خدمات ارزنده علمي وي است. کساني که با ديد حساس خويش زمان را مينگرند، گذشت حتي يک دقيقه آن برايشان ارزشمند است. به گونهاي که ميتوان گفت: آنان که به درجات علمي بالايي دست يافتهاند، در واقع ارزش وقت را ميدانستند و در برنامههاي علمي خويش، نظم منطقي داشتهاند.
آنچه ندارد عوض اي هوشيار
عمر عزيز است غنيمت شمار
فرصت غنيمت است غنيمت شمار وقت
زان پيش کو برون رود از دست ناگهان
دل بر زمانه کي نهد آن کس که عاقل است
دانا به عمر خود نکند تکيه بر جهان
علل تضييع وقت در تحصيل علم
1.نا آگاهي از ارزش علم
بيشک آناني که از فرصتهاي تحصيلي خويش سود کافي نميبرند و آن را به بطالت و بيکاري ميگذرانند، به ارزش علم و تأثير فراوان آن بر رشد و پرورش و طراوت روح و زندگي پي نبردهاند. ولي در مقابل افرادي که علوم بسياري در درون خويش نهفته دارند، زندگي در ديد آنها به گونهاي ديگر است. آنها دستيابي به مقامات علمي و کمال حقيقي را هدف زندگي خويش قرار ميدهند و در راه رسيدن به آن ميکوشند و اين تلاشها، بسيار لذتبخش و شيرين است.
گوهر وقت بدين تيرگي از دست مده
آخر اين درّ گرانمايه بهايي دارد
صرف باطل نکند عمر گرامي، پروين
آن که چون پير خرد، راهنمايي دارد (پروين اعتصامي)
2. غفلت از کوتاهي فرصتها
غفلت از کوتاهي عمر و فراموش کردن مرگ، سبب تضييع وقت گرانبهاي انسانها ميشود. عدهاي در تحصيل علم، امروز و فردا ميکنند و به کوتاهي فرصتها بيتوجهند. در انديشه آنان، گذشت عمر و تلف شدن فرصتها مفهومي ندارد. امام علي عليهالسلام ميفرمايد: «بپرهيزيد از غفلت و فريب خوردن به مهلت. پس به درستي که غفلت، کردارها را فاسد ميکند و اجلها، اميدها را ميبرند».
ابوريحان بيروني، از عالمان برجسته مسلمان در قرن چهارم و پنجم ه .ق و معاصر ابن سينا بود. او در علم طب و رياضي و... سرآمد دانشمندان زمان خود گرديد و يافتههاي علمي بسياري از خود بر جاي گذاشت. يکي از اسباب موفقيت او، وقت شناسي و توجه به اوقات عمر خود بود. شگفت اينکه وقتي در حال احتضار بود، يکي از شاگردانش براي احوالپرسي به بالينش آمد. ابوريحان همان لحظه از شاگردش درباره يکي از مسائل رياضي پرسيد، شاگرد گفت: آيا تو در اين حال از مسائل رياضي سخن ميگويي؟ ابوريحان پاسخ داد: اگر با دانستن اين مسئله از دنيا بروم، برايم بهتر است از آنکه با ناآگاهي از دنيا بروم. شاگردش ميگويد: مسئله را تشريح کردم و سپس او را وداع گفتم. هنوز چند قدمي نرفته بودم که صداي شيون و ناله را از منزلش شنيدم.
3.تأخير در انجام کارها
بسيار ديده شده است که برخي افراد برنامهاي علمي براي روزهاي خود ميچينند، ولي به بهانههايي، از انجام آن سر باز ميزنند و کار را به روزهاي بعد موکول ميکنند. روز ديگر، باز عملي اين چنين تکرار ميشود و سرانجام ميبينند که وقتها و عمرشان سپري گشت و آنان هيچ اندوخته علمياي ندارند. ازاينرو، انسان بايد تلاش کند و همت عالي به کار بَرد و از تلف شدن وقت جلوگيري کند تا بتواند مدارج عالي علمي را به دست آورد. حضرت علي عليهالسلام ميفرمايد: «هر که فرصت مناسبي را از دست دهد، بايد مطمئن باشد که آن وقت ديگر به دست نميآيد.» در جاي ديگر ميفرمايد: «اي بسا که عمل خود را آنقدر به تأخير مياندازد که اجلش ميرسد.» امام باقر عليهالسلام نيز ميفرمايد: « مبادا در عمل تأخير کنيد که تأخير، دريايي است که بسيار کسان در آن به هلاکت ميرسند.» و فرمايش امام علي عليهالسلام در اينباره چه زيباست: «مبادا که براي پرداختن به عمل، امروز و فردا کنيد. هر وقت امکان برايتان پيدا شد، به پا خيزيد.» ابوالفضل بيهقي، مورخ مشهور، در سخني ارزشمند ميگويد:
نگر! تا کار امروز به فردا نيفکني که هر روزي که ميآيد کار خويش ميآرد... کار امروز به فردا افکندن، از کاهلي تن است.
کار امروز هر که فردا کرد
نشود بر مراد خود پيروز
نقد نتوان به نسيه داد از دست
همچو فردا نيافت کس امروز
4.تنبلي، بيحوصلگي و بيکاري
بيحوصلگي و تنبلي، از جمله عواملي است که موجب تلف شدن وقت انسان ميشود و از فقدان برنامهريزي نشئت ميگيرد. مروري بر زندگي دانشمندان و بزرگان علم و دين، نشان ميدهد که آنان در طول زندگي خويش برنامهريزي داشتند و حتي از فرصتهاي دقيقهاي نيز براي کارها و فعاليتهاي علمي سود ميجستند.
رسول خدا صلياللهعليهوآله ميفرمايد: «به راستي خداوند، انسان تندرست و بيکار را که نه به کار دنيا ميپردازد و نه به کار آخرت، دشمن ميدارد».
حضرت علي عليهالسلام نيز ميفرمايد: «وقت را با کار غنيمت شمار».
عمر را بايد رفو با کار کرد
وقت کم را با هنر بسيار کرد (پروين اعتصامي)
بيکاري و نداشتن فعاليتهاي علمي، آدمي را خسته و باطل و ملول ميکند.
به کار اندرآ اين چه پژمردگي است
که پايان بيکاري افسردگي است
هر چند به کار خويش در مينگرم
عمري بگذشت و هيچ معلومم نيست
امام خميني رحمهالله از هر لحظه عمر گرانمايه خويش استفاده ميکرد، پرمطالعه و مأنوس با کتاب بود و هر گاه فرصتي پيش ميآمد، به مطالعه ميپرداخت. از بيکاري و وقتگذراني عذاب ميکشيد. درباره ارزشي که بر مطالعه مينهاد، يکي از همراهانش نقل کرده است:
تابستانها به کوفه ميرفت و عصرها رانندهاش، ايشان را براي اداي نماز مغرب و عشا به نجف ميآورد. روزي براي ديدار ايشان، خدمتش رسيدم. از قضا آن روز، راننده يادش رفته بود کتاب ايشان را با خود بياورد. آقا با ناراحتي به وي گفت: تو کي ديدهاي که من بدون کتاب بنشينم؟ تو که ميداني من هر جا باشم بايد کتاب همراهم باشد. وقتي به نجف ميرسيد، در زمان اندک تا اذان مغرب، هميشه از فرصت کم آن بهره ميبرد و به مطالعه ميپرداخت.
5.اشتغال به کارهاي غير مهم و سخنان بيهوده
پرداختن به سخنان و کارهاي بيهوده و لغو، انسان را از استفاده بهتر و بيشتر زمان در جهت توسعه علمي بازميدارد. وقتي انسان ميزان بازدهي و کارايي بالايي دارد که بتواند از زمانهاي کوتاه بيشترين استفاده را بکند و آن را بر اثر بيحوصلگي، با کارهاي بيارزش سپري نسازد. هنگامي ميتوانيم در آسمان علم و دانش پرواز و قلههاي بلند علم را فتح کنيم که از بطالت و بيهودهگويي دوري گزينيم. در اين صورت نام ما نيز همانند اسوههاي تاريخي، مانا و جاويدان خواهد بود. رسول خدا صلياللهعليهوآله ميفرمايد: «باارزشترين مردم کسي است که آنچه به کارش نيايد ترک کند».
همچنين پيامبر خطاب به ابوذر ميفرمايد: « اي اباذر! پرگويي را واگذار و از سخن گفتن، آنچه به نيازت رساند، تو را بسنده است».
اگر بزرگان علم و دانش منشأ خدمات علمي ارزنده شدهاند، علت آن را ميتوان در تلاش آنان و نيز ارزشگذاري به لحظههاي زندگي يافت. علامه محمد تقي جعفري رحمهالله ميگويد:
... آنچه براي خود من اهميت دارد و از اين نظر خداوند منان را همواره شکرگزار هستم، اين است که در طول 25 سال، هيچگاه از تدريس و تحقيق و تأليف باز نايستادم و همواره مشغول طلبگي بودم. درست مثل اينکه در حوزه نجف يا قم باشم و ايام بيکاري من در اين سالها منحصر است به ايام بيماري يا مسافرتهاي کوتاه و ضروري، در غير اين صورت هيچ بيکاري نداشتم... .
کاشکي قيمت انفاس بدانستندي
تا دمي چند که مانده است غنيمت شمرند
6.پرداختن به گذشته از دست رفته
سر به زانوي غم فرو بردن و حسرت گذشته را خوردن، سبب باز ماندن انسان از آموزش ميشود. ديروز و گذشته را بايد رها کرد و به امروز و حال نگريست و براي آن برنامهريزي کرد. اگر ديروز نتوانستيم کار علمي بکنيم و دانش بيندوزيم، بايد تلاش کنيم تا امروزمان نيز همانند گذشته نشود و از آن سود کافي را ببريم. يکي از دانشمندان در اينباره مينويسد: «به روي گذشته و آينده درهاي آهنين بکشيد و هر روز براي همان روز زندگي کنيد».
سعديا دي رفت و فردا همچنان معلوم نيست
در ميان اين و آن فرصت شمار امروز را
... شهيد بهشتي با اينکه خانهاش در اصفهان بود، براي صرفهجويي در وقت و استقلال فکر و مطالعه از سال 1324 حجرهاي در مدرسه صدر اصفهان گرفت. وي در عين] توانايي] سکونت در اصفهان و داشتن خانه پدري، زندگي در حجره را ترجيح داد تا شبانهروز در مدرسه سرگرم درس خواندن و سازندگي خويش باشد. هوشياري آن شهيد مظلوم در صرفهجويي از وقت، عامل ديگري براي پيشرفت او بود.
7.پر خوابي
خواب بيش از اندازه، نه تنها سبب نابودي وقت گرانبهاي انسان ميشود، بلکه آثار بدي همانند کسلي، تنبلي و بيحوصلگي را نيز به همراه دارد. در دين اسلام که دين جامع و کاملي است، تأکيدهاي بسياري در اينباره شده است و آن را از کارهاي بسيار ناپسند شمرده است. ائمه معصومين عليهمالسلام نيز در روايتهاي متعددي، پرخوابي را به عنوان عمل بسيار زشت و نکوهيده بيان و مردم را از آن نهي کردهاند. امام کاظم عليهالسلام ميفرمايد: « به راستي که خداوند بنده پرخواب را دشمن ميدارد.» بنابراين، پرخوابي از عوامل بازدارنده کسب فيوضات علمي است و بايد از آن پرهيز کرد.
آيت الله العظمي بروجردي، هميشه دو ساعت پيش از اذان صبح، از بستر خواب برميخاست و نماز ميخواند. سپس در دل شب، مدتي مطالعه ميکرد. اول وقت نماز صبح ميخواند و پس از تعقيبات نماز و قرائت قرآن، دوباره مشغول مطالعه ميشد. هنگام صبح، صبحانهاي مختصر ـ که بيشتر از نان و پنير نبود ـ صرف ميکرد و سپس به کتابخانه ميرفت وتا هنگام تدريس ـ که اغلب ده صبح آغاز ميشد ـ به مطالعه درباره درس آن روز ميپرداخت و در اين وقت هيچکس را نميپذيرفت. آيت الله العظمي بروجردي ميفرمود: «تا آنجا که به خاطر دارم، هيچ وقت از اوقات عمرم بيهوده تلف نشده است».
استفاده از فرصتهاي تعطيلي
پويندگان علم و دانش بايد براي لحظه لحظه عمر خويش برنامهريزي کنند و با بهرهگيري از آن، عمر خويش را پربار سازند. در غير اين صورت، از دست دادن فرصتها، غصه است.تعطيلات، فرصت بسيار مناسبي براي جبران کوتاهيهاست و در اين زمانها که فراغ خاطر و آسودگي بيشتري وجود دارد، ميتوان در جهت رشد علمي و مطالعه دروس متنوع، توان بيشتري به کار برد.
منبع:ماهنامه گنجينه/س