جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
اهميت جواني در تکامل انسان از منظر امام راحل
-(1 Body) 
اهميت جواني در تکامل انسان از منظر امام راحل
Visitor 557
Category: دنياي فن آوري
نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشي
که بسي گل بدمد باز و تو در گل باشي
نوبهار جواني زيباترين فصل عمر انسان‏ها است که گل‏هاي رشد و بالندگي انسان در آن فصل مي‏شکفد.بزرگ‏ مرداني که قله‏هاي کمال را درهم نورديدند، بيشترين استفاده را از روزگار جواني خود کرده‏اند و گام‏هاي بلند زندگي خويش را در آن دوران برداشته‏اند. عالم رباني حضرت امام خميني از جمله افرادي بود که هم خود بيشترين بهره را از جواني خويش برد و هم ديگران را از استفاده بهتر از جواني توصيه مي‏فرمود؛ يکي از ياران امام خميني مي‏گويد: ماه شعبان خدمت امام رسيدم مفاتيح دستشان بود و مي‏خواستند دعاهاي مخصوص ماه شعبان را بخوانند تا رفتم دستشان را ببوسم که مرخص شوم، فرمودند: «هر کاري که مي‏خواهي بکني در جواني بکن، در پيري بايد بخوابي و ناله کني.»
به تعبير مولي‏الموحدين اميرالمؤمنين عليه‏السّلام دو چيز است که جز کسي که آن را از دست داده، قدرش را نمي‏داند: جواني و تندرستي.
آن پير فرزانه اهميت تکامل در جواني را به فرزند خود حاج احمد آقا چنين متذکر مي‏شوند: پسرم تا نعمت جواني را از دست نداده‏اي فکر اصلاح خود باش که در پيري همه چيز را از دست مي‏دهي يا يکي از مکايد شيطان که شايد بزرگ‏ترين آن باشد که پدرت بدان گرفتار بوده و هست، ـ مگر رحمت حق تعالي دستگير او باشد ـ استدراج است.
در جواني شيطان باطن که بزرگ‏ترين دشمنان اوست، او را از فکر اصلاح خود باز مي‏دارد و اميد مي‏دهد که وقت زياد است، اکنون فصل برخورداري از جواني است و هر آن و هر ساعت و هر روز که بر انسان مي‏گذرد درجه درجه او را به وعده‏هاي پوچ از اين فکر باز مي‏دارد تا ايام جواني را از او بگيرد و آن گاه که جواني رو به تمام است او را به اميد اصلاح در پيري سرخوش مي‏کند... .
به تعبير حافظ:
دلا چو پير شدي حسن و نازکي مفروش
که اين معامله در عالم اسباب رود

علت اهميت جواني در تکامل انسان

هر تغيير روحي نيازمند اراده قوي و عزم راسخ است و فتح قله‏هاي بلند کمال فقط در سايه چنين عزم و اراده‏اي امکان‏پذير است و چنين اراده محکم و استواري فقط در ايام جواني به دست مي‏آيد. از سوي ديگر در دوران جواني هنوز اخلاق فاسد و عادت‏هاي زشت در وجود انسان ريشه ندوانده و به کمک عزم و اراده جواني قابل زوال است بر خلاف پيري که اراده جواني رو به ضعف مي‏رود و ريشه‏هاي اخلاق فاسد و عادت‏هاي زشت در وجود او راسخ مي‏شود. امام خميني در اين رابطه چنين فرموده‏اند: «بر جوان‏ها حتم و لازم است که تا فرصت جواني و صفاي باطني و فطرت الهي باقي و دست نخورده است، درصدد تصفيه و تزکيه برآيند و ريشه‏هاي اخلاق فاسد و اوصاف ظلمانيه را از قلوب خود برکنند که با بودن يکي از اخلاق زشت و ناهنجار، سعادت انسان در خطر عظيم است.
و نيز در ايام جواني اراده و تصميم انسان، جوان است و محکم از اين جهت نيز اصلاح براي انسان آسان‏تر است، ولي در پيري اراده سست و تصميم، پير است، چيره شدن بر قوا مشکل‏تر است.

تأسف بر ايام جواني

يکي از سخت‏ترين امور آن است که انسان، ايام جواني خود را به بطالت گذراند و از ياد حضرت دوست غافل باشد و از کاروان انسانيت به دور مانده در پيري به ياد ايام از دست رفته ناله سر دهد که:
افسوس که عمري پي اغيار دويديم
از يار بمانديم و به مقصد نرسيديم
سرمايه ز کف رفت و تجارت ننموديم
جز حسرت و اندوه متاعي نخريديم
حضرت امام خميني در يکي از نامه‏هاي خود با تذکر اين نکته مي‏فرمايند:
«بدان که يک روز... همچون من عقب مانده از قافله عشاق دوست، خداي نخواسته بار سنگين تأسف را به دوش مي‏کشي، پس از اين پير بينوا بشنو که اين بار را به دوش دارد و زير آن خم شده است، به اين اصطلاحات که دام بزرگ ابليس است بسنده مکن و در جست‏وجوي او جل و علا باش. جواني‏ها و عيش و نوش‏هاي آن بسيار زودگذر است که من خود همه مراحلش را طي کردم و اکنون با عذاب جهنمي آن دست به گريبانم و شيطان دروني دست از جانم بر نمي‏دارد تا - پناه به خداي تعالي - آخر ضربه را بزند، ولي يأس از رحمت واسعه خداوند خود از کبائر عظيم است و خدا نکند که معصيت کاري مبتلاي به آن شود.» حضرت اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام نيز در مناجات خود باحق تعالي چنين زمزمه مي‏فرمايند:
الهي و قد اَفْنَيتُ عمري في شِرّةِ السّهوِ عنک و اَبْلَيْتُ شَبابي في سَکْرَةِ التَّباعد مِنک فلم اَسْتَيْقِظْ ايَّام اغتراري بکَ وَ رُکوُني الي سبيل سَخَطِکَ؛ بارالها! عمر را در حرص و آز شديد و غفلت از تو تباه ساختم و جواني‏ام را در مستي بعد و دوري از تو فرسودم و در روزگار دليري و گستاخي به تو و قرار گرفتن در راه خشم تو، بيدار نشدم.
به گفته خواجه حافظ شيرازي:
عمر بگذشت به بي‏حاصلي و بوالهوسي
اي پسر! جام مِيَم ده، که به پيري برسي
کاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش
وه که بس بي‏خبر از غلغل بانگ جرسي
بال بگشا و صفير از شجر طوبي زن
حيف باشد چو تو مرغي که اسير قفسي
منبع: ماهنامه گنجينه
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image