(سيماي جوان در آيينه کلام معصومين عليهمالسلام و شعر شاعران و بيان دانشمندان و بزرگان)
1.حضرت علي عليهالسلام :
شَيْئانِ لايُعْرَفُ فَضْلُهُما اِلاّ مَنْ فَقَدَهُما: الشَّبابُ وَ الْعافِيَةُ.
دو چيز است که قدر و قيمتشان را نميشناسد، مگر کسي که آن دو را از دست داده باشد: يکي جواني است و ديگري تندرستي.
2. «اسماعيل بن فضل هاشمي از امام صادق عليهالسلام پرسيد:
چرا حضرت يعقوب عليهالسلام طلب عفو فرزندان را به تعويق انداخت، ولي يوسف عليهالسلام سريع برادران گناهکار خود را بخشيد وبراي آمرزش آنان دعا کرد؟
حضرت در جواب فرمود: اول آنکه قلب جوان رقيقتر از قلب پير است. به اين جهت، يوسف از عذرخواهي برادران، زودتر متأثر شد و آنان را به سرعت بخشيد.
دوم آنکه فرزندان يعقوب به يوسف ستم کرده بودند ودر حالي که يوسف خود صاحب حق بود، فوري آنها را بخشيد؛ ولي يعقوب عليهالسلام که بايد حق ديگري (يعني يوسف عليهالسلام ) را ببخشد، اين کار را به تعويق انداخت تا سحر شب جمعه براي آنان طلب آمرزش کند».
3.امام صادق عليهالسلام از پدران خود، در تفسير آيه «وَلا تَنْسَ نَصيبَکَ مِنَ الدُّنْيا؛ نصيب خود را از دنيا فراموش مکن»، روايت کرده است: سلامت، نيرومندي، فراغت، جواني، نشاط و بينيازي خود را فراموش مکن. در دنيا از آنها بهرهبرداري کن و متوجه باش که از آن سرمايههاي عظيم به نفع معنويت و آخرت خود استفاده کني.
4.امام صادق عليهالسلام :
عَلَيْکَ بِالاَْحْداثِ، فَاِنَّهُمْ اَسْرَعُ اِلي کُلِّ خَيْرٍ.
بر تو باد به نوجوانان؛ زيرا اين گروه در پذيرش هر نوع خوبي، شتاب بيشتري نشان ميدهند.
5.پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله وسلم :
اِنَّ لِلّهِ مَلَکا يَنْزِلُ فِي کُلِّ لَيْلَةٍ فَيُنادي يا اَبْناءَ الْعِشْرينَ جِدُّوا وَ اجْتَهِدُوا.
همانا فرشتهاي الهي هر شب به جوانان بيستساله ندا ميدهد که تلاش و جديت کنيد و براي رسيدن به سعادت و کمال بکوشيد.
عَنْ اَبِي عَبداللّه عليهالسلام فِي قولِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ: «اَوَلَمْ نُعَمِّرْکُمْ مايَتَذَکَّرُ فيهِ مَنْ تَذَکَّرَ»، تَوْبيخٌ لاِبْنِ ثَمانِيَ عَشَرَ سَنَةً.
امام صادق عليهالسلام درباره آيه شريفه «آيا شما را آناندازه عمر نداديم، تا آنکه پندپذير است، پند گيرد؟» ميفرمايد: «اين آيه، سرزنش جوانان غافلي است که به سن جواني رسيدهاند و از فرصت جواني استفاده نميکنند.
6. پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله وسلم :
هرکه در جواني دانش آموزد، علم او چون نقشي است که بر سنگ حک شود (و برايش خواهد ماند) و هرکه در بزرگسالي بياموزد، کارش همانند نوشتن بر روي آب است (يعني اميدي به فراگيري او نيست).
7.امام صادق عليهالسلام :
دوست ندارم جوان شما را جز در دو حال ببينم: دانشمند يا دانشآموز؛ زيرا اگر چنين نباشد، کوتاهي کرده است و چون کوتاهي کند، ضايع گشته است وچون ضايع گردد، گنهکار باشد.
8.امام علي عليهالسلام درباره کساني که دوران سلامت و قوّت جواني را به غفلت گذراندهاند و از نعمتهاي الهي بهره درست و کافي نبردهاند، چنين فرموده است:
در دوران سلامت بدن، سرمايهاي فراهم نکردند و در اولين فرصتهاي زندگي و نيرومندي، درس عبرتي نگرفتند و درخشندهترين روزهاي عمر را به رايگان از کف دادند. آيا کسي که در جواني اهل تنپروري بوده است، ميتواند در پيري جز سرافکندگي و خواري، انتظاري داشته باشد.
9. حضرت علي عليهالسلام :
ما اَقْرَبَ الدّنيا مِنَ الذَّهابِ وَ الشَّيْبُ مِنَ الشَّبابِ.
چه نزديک است براي دنيا، گذر کردن و رفتن و چه نزديک است براي جواني، پيري و درهم شکستن.
10.امام خميني رحمت الله عليه:
«يک سال ديگر از عمر ما گذشت. شما جوانان رو به پيري و ما پيران رو به مرگ پيش ميرويم. در اين يک سال تحصيلي، شما به حدود تحصيلات واندوختههاي علمي خود واقفيد و ميدانيد چه اندازه پايههاي علمي خود را بالا بردهايد، ليکن راجع به تهذيب اخلاق، تحصيل آداب شرعيه، معارف الهيه و تهذيب نفس چه کردهايد؟ وچه قدم مثبتي برداشتيد؟ متأسفانه بايد عرض کنم کار چشمگيري نکرديد... جوانان ننشينند که گرد پيري، سر و روي آنان را سفيد کند (ما به پيري رسيدهايم و به مصائب و مشکلات آن واقفيم). شما تا جوان هستيد، ميتوانيد کاري انجام دهيد. تا نيرو و اراده جواني داريد، ميتوانيد هواهاي نفساني و خواستههاي حيواني را از خود دور سازيد.
ولي اگر در جواني به فکر اصلاح و ساختن خود نباشيد، ديگر در پيري کار از کار گذشته است. قلب جوان، لطيف و ملکوتي است و انگيزههاي فساد درآن ضعيف است؛ ليکن هرچه سن بالا رود، ريشه گناه در قلب، قويتر و محکمتر ميگردد، تا جايي که دل کندن از آن ممکن نيست... شما جوانيد، اگر اين اوقات گرانبها و بهار جواني را در راه خدا و هدفي مقدس و مشخص به کار اندازيد، ضرر نکردهايد، بلکه دنيا و آخرت شما تأمين است».
12.يکي از دانشمندان مينويسد:
«جواني عاليترين سني است که در طي آن، شاهراههاي زندگي به روي جوانان گشوده ميشوند. ولي اين دوران تحسينبرانگيز و فريبندهاي که کودک با ناشکيبايي فرارسيدن آن را انتظار ميکشد و پسران و دختران آرزو دارند که دوام آن زيادتر شود، گذراست. جواني چند سالي بيش طول نميکشد. بنابراين، بايد اين دوران زندگي را به کمال خوبي و روشني برآورد».
12.نويسنده ديگري ميگويد:
«نوجوانان هنوز قسمت بزرگتر عمر خود را در پيش دارند. بنابراين، خودشناسي بهتر ميتواند براي آنان مفيدباشد؛ زيرا بدان وسيله ميتوانند خود را از واکنشها و رفتار ناسالم و ناپسند، در برابر پيشآمدهاي آينده حفظ کنند. همچنين، به اين قدرت خواهند رسيد که در برابر موفقيتها يا شکستهاي زندگي خود را نبازند؛ زيرا غرور پس از موفقيت يا نوميدي در نتيجه شکست، هر دو براي شخص خطرناک است».
13.نظامي گنجهاي:
تا جواني و تندرستي هست
آيد اسباب هر مراد به دست
تو که سر سبزي جهان داري
ره کنون روکه پاي آن داري
14.باباطاهر:
بهار آمد به صحرا و در و دشت
جواني هم بهاري بود و بگذشت
سر قبر جوانان لاله رويه
دمي که مهوشان آين به گلگشت
15.نظامي گنجهاي:
رفت جواني به تغافل به سر
جاي دريغ است دريغي بخور
گم شده هر که چو يوسف بود
گم شدنش جاي تأسف بود
فارغي از قدر جواني که چيست
تا نشوي پير نداني که چيست
شاهد باغست درخت جوان
پير شود بشکندش باغبان
عهدجواني به سر آمد مخسب
شب شد و اينک سحر آمد مخسب
16.علامه طباطبايي رحمت الله عليه:
جواني گذر کرد يادش به خير
گذر کرد بر دل بزد آذرم
دريغا نهالي که تا سبز بود
خنک سايهاي داشت بر پيکرم
همه خرمي بود جان و دلم
همه آرزو بود سرتاسرم
دريغا چه بيمهر بوده است عمر
که بگذشت چون نفخه خاورم
از اين روي، در باغ سرسبز دل
نهال اميد تو ميپرورم
پيام متن:
جواني، گوهري است گرانبها که چند روزي در اختيار انسان قرار ميگيرد و اگر قدربداند، خوشبختي دنيا و آخرت را به دست خواهد آورد.
منبع:ماهنامه طوبي/س