|
همديگر را چگونه بشناسيم
-(4 Body)
|
همديگر را چگونه بشناسيم
Visitor
499
Category:
دنياي فن آوري
تهديد سلامت رواني به دليل نبود شناخت پيش از ازدواج . پيشنهاد برخي مسئولان درباره ترويج ازدواج موقت جوانان و الگوهاي مذهبي روابط قبل از ازدواج، سبب بروز اظهارنظرهاي مختلفي شد. واقعيت آن است كه در جامعه نميتوان پردهاي ضخيم ميان دختران و پسران كشيد، اما ميتوان چگونگي رابطه صحيح را برايشان ترسيم كرد.يکى از چالشهايي که جامعه امروز ايران با آن روبهرو است، موضوع ارتباط دختر و پسر پيش از ازدواج است؛موضوعي كه با عنوان دوستىهاي قبل از ازدواج مطرح شده و شايد منظور رابطهاى است که بعضاً به عنوان سرآغاز ازدواج نيز به حساب ميآيد. اما چرا برخى، بر دوستى و آشنايي پيش از ازدواج اصرار ميكنند و عدهاي آن را براي استحكام ارزشهاي اصيل خانواده مضر ميدانند؟ آيا روابط پيش از ازدواج ميان دختر و پسر به ازدواج لطمه ميزند يا کمک ميکند زوج پيش از آغاز زندگي مشترک آشنايي بيشتري با يکديگر پيدا كنند ؟ روابط دوجنس مخالف پيش از ازدواج در ايران در سالهاي اخير به موضوعي بحث انگيز در بين مسئولان و محافل دانشگاهي تبديل شده است. کشش درونى به جنس مخالف و ميل به دوستى موضوعي طبيعى است، اما نکته مهم اين است که آيا ارتباط و دوستى، نيازهاى روحى و روانى را برطرف ميكند يا اينکه بر مشكلات ميافزايد.دکتر حميدرضا حسين شاهي، پژوهشگر اجتماعي معتقد است، مفهوم دوست داشتن در زندگي جزو مواردي است که نميتوان آن را انکار کرد و در بهداشت رواني کاملاً مؤثر است و کساني که عشق ميورزند از سلامت رواني بالاتري برخوردارند. او ادامه ميدهد: نخستين شرط يك ازدواج موفق نيز سلامت روان است كه با تحمل و مدارا قوام مييابد. حسين شاهي در مورد ويژگيهاي يک رابطه سالم ميگويد در اين رابطه افراد براي يکديگر ارزش قائل هستند و براي خود مرزهاي شناخته شدهاي دارند و مشکلات خود را با آرامش و بدون دخالت دادن ديگران حل وفصل ميکنند و اينکه يکديگر را حمايت عاطفي ميکنند که اين خود موضوع بسيار مهمي در زندگي اجتماعي است. همديگر را چگونه بشناسيم . رابطه قبل از ازدواج بايد سالم و با شناخت نسبي دو طرف صورت پذيرد چون ميزان آشنايي هر اندازه بيشتر باشد در آينده امکان فروپاشي زندگي مشترك کمتر خواهد بود. عبدالرضا مصري، وزير رفاه و تأمين اجتماعي و رئيس سابق كميسيون اجتماعي مجلس ميگويد: دربسياري موارد دختران و پسران در ارتباطات پيش از ازدواج خود براي هم خاليبندي ميكنند، دروغ ميگويند و ژستهاي غيرواقعي ميگيرند، ولي بعد از ازدواج يكي يكي تمام اين خاليبنديها مشخص ميشود و براي طرفين قابل تحمل نيست. «تمام اين ژستها كه زماني به منظور جلب نظر طرف مقابل صورت ميگرفت، بعد از ازدواج ديگر بايد قالب واقعيت به خود بگيرد و زماني كه اين مسئله رخ نميدهد، اختلاف بروز ميكند.»درباره ارتباط و پيوند دو جنس مخالف پيش از ازدواج به طور كلي سه ديدگاه مطرح است: 1 - ديدگاهي كه هر گونه ارتباط پيش از ازدواج را آزاد و بدون مانع ميداند (رويكرد ليبراليستي)، به بيان ديگر هيچ گونه حد و مرزي براي اين پيوندها وجود ندارد و آزادي مطلق حاكم است. پيروان اين ديدگاه مدعياند، ناراحتي هايي كه بر سر بشر آمده است از ممنوعيتها و ترسها و وحشتهاي ناشي از محروميتهايي است که در ضمير باطن بشر جايگزين شده. برتراند راسل، فيلسوف اجتماعي معاصر، نيز در اخلاق نويني که پيشنهاد ميکند، همين مطلب را اساس قرار ميدهد. 2 - ديدگاه ديگر هر گونه ارتباط و پيوند با جنس مخالف پيش از ازدواج را مردود دانسته و نكوهش ميكند.اين ديدگاه درست در مقابل رويكرد ليبراليستي است.برتراند راسل، در کتاب زناشويي و اخلاق نيز ميگويد: «عوامل و عقايد مخالف ارتباط پيش از ازدواج در اعصار خيلي قديم وجود داشته، بدين ترتيب يک نهضت عمومي رياضت در دنياي قديم ايجاد شد و حتي تا امروز در برخي نقاط ادامه دارد.» 3 - ديدگاهي كه بر اساس آن نه آزادي مطلق و رها پذيرفته شده است و نه محدوديت و منع هر گونه رابطه، بلكه ارتباط بين دو جنس مخالف در يك چارچوب مشخص تعريف شده است كه ديدگاه برخي فقهاي شيعي نيز ناظر به نگرش سوم است. بيتوجهي به روابط جوانان آثار مخرب گستردهاي دارد كه خدشهدار كردن سلامت رواني در جامعه يكي از سطوح آن است و مسئولان نبايد بيتوجه از كنار اين مسائل بگذرند. افزايش جمعيت، اعتلاي سطح تحصيلات، بالا رفتن هزينههاي زندگي و گسترش ارتباطات در كنار افزايش نياز به همزيستي دو جنس مخالف در نسل جوان امروزي، نابسامانيهاي بسياري را موجب شده است. روابط پيش از ازدواج كدامند؟ دكتر «حسين باهر»، استاد دانشگاه شهيدبهشتي، به ما مي گويد: عدهاي قبل از ازدواج به شكل سنتي رابطه برقرار ميكنند و به عبارتي ارتباط به معناي امروزي آن را شايسته نميدانند و ملاك شناخت خود را خانواده و آشنايان و در نهايت تصميم بزرگترها ميدانند كه ميتوان اين سبك را بيشتر به روستاها معطوف دانست. اين جامعهشناس تأكيد ميكند: گروه ديگري نيز تا حدودي مرزهاي سنت را شكسته و از محدوده آن فراتر رفتهاند ولي دچار انحراف از اصول سنتي نشدهاند و اين روش در ميان ساكنان شهرها و بسياري از شهرستانهاي كشورمان رايج است. اين در حالي است كه با بررسي تاريخ اجتماعي ايران ميتوان رشد يك فرهنگ ويژه در چهار دهه گذشته را بررسي كرد كه هر چه به زمان معاصر نزديكتر ميشويم روابط سنتي قبل از ازدواج كاهش مييابد و دنياي صنعتي روش جديدي را بر جوانان تحميل ميكند. باهر، ضمن تفكيك ميان شيوههاي ارتباط ، شيوه ارتباط فرهنگي را كه از آن بهعنوان ارتباط دانشجويي ياد ميكند، روشي با درصد ورود غفلت كمتر ميداند و ميگويد: ورود عوامل نامطلوب و انحرافانگيز در شيوه مدرن بيشتر به چشم ميخورد. به گفته اين عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي ، هم اكنون شيوههاي ناسالم روابط دختر و پسر كمتر از 30 درصد مجموع روابط قبل از ازدواج را تشكيل ميدهد ولي به لحاظ گستردگي آثار آن در افكار عمومي بيشترين وقت تحقيقاتي و بررسي كارشناسانه را نيازمند است. او با ارائه تعريفي از رابطه سالم ميان دختر و پسر در آستانه ازدواج ميگويد: روابطي كه با هدف ازدواج و با رعايت فرهنگ انساني بهصورت كنترل شده و با نظارت خانوادهها برقرار شود را ميتوان روابط سالم دانست كه در گذشته به شكل عقد موقت برقرار ميشد و امروزه بهعنوان نامزدي مطرح است. او بر توجه هرچه بيشتر به روابط ميان دختر و پسر قبل از ازدواج تأكيد و مسئولان را به فرهنگسازي هدفدار در اين جهت دعوت ميكند. اين جامعهشناس، نقش خانوادهها را در گسترش روابط عميقتر و صميمي با جوانان در كاهش روابط انحرافي مفيد ميداند و ميگويد: چه خوب است خانوادهها محبت را داد و ستد كنند تا جوانان در جستوجوي محبت دچار اشتباه نشوند. باهر، انعطافپذيري را تسهيلكننده ازدواج موفق اعلام و بر طرف مشاور قرار گرفتن جوانها قبل از ازدواج تأكيد ميكند و يادآور ميشود: بهرهمندي از نظر كارشناسان و مشاوران باتجربه و آگاه و جلوگيري از تكرار راههاي رفته عامل بازدارنده مؤثري در آسيبپذيري ازدواج است. فرهنگسازي هدفدار . در روابط پيش از ازدواج، حساسيتها معمولاً بيشتر است. چون همسران جوان تازه به شکل عملي وارد ارتباط با هم شدهاند. با ازدواج، هر فرد نقش جديدي ميپذيرد، به طوري كه قبل از شروع زندگي مشترک، اين نقش به طور ناگهاني دو برابر ميشود. در واقع فرد هم نقش فرزند خانواده را بازي ميکند و هم نقش همسر را، هر دو طرف هم توقع دارند که فرد نقش خود را در مقابل آنها به بهترين نحو انجام دهد.اين حالت، ميتواند سبب ايجاد حالت ناخوشايندي در طرفين شود که آنان را نسبت به زندگي مشترک و يکديگر بدبين کند. فرد ممکن است دچار حالتي شود که براساس آن آزادي فردي خود را از دست رفته تلقي کند. اين احساس گمشدگي، فرد را دچار اين ترديد ميکند که ازدواج، آزادي فردي و شخصيت انساني او را از بين برده است و طرف مقابل خود را بيش از هر کسي در ايجاد چنين حالتي مسئول ميداند. فشار آوردن به جوانان و محدود كردن آنها درست نيست و حتي اسلام هم هيچ مانعي بر سر راه ارتباط بين جنسهاي مختلف قرار نداده است.
|
|
|