همه دست اندركاران و شاغلين شبكههاي بهداشتي، مسئولين بلندپايه كشور و نيز غالب خانوادهها بر اين مسئله تأكيد دارند كه اعتياد به مواد مخدر در كشور ما به يك معضل بزرگ اجتماعي در ابعاد هشدار دهنده تبديل گشته است. از ديدگاه جامع، توجه به دامنه تأثيرات مخرب اعتياد به مواد مخدر از آنرو حائز اهميت فراوان است كه عواقب وخيم آن تنها فرد معتاد را در بر نميگيرد، بلكه همسر، فرزندان، خانواده گستره و دايره دوستان و همكاران و در يك كلام كل جامعه نيز در معرض آثار ويرانگر اين عارضه قرار خواهند گرفت.
شايد بتوان گفت كه آسيبهاي روانشناختي-اجتماعي هيچ عارضه ديگري مانند اعتياد، گسترده و فراگير نباشد. همين امر، ضرورت توجه و برنامه ريزي كارشناسي در برخورد با اين مشكل بزرگ را ضروري ميسازد. طرح واقعگرايانه و شفاف اين موضوع در افكار و اذهان عمومي، به وجود آوردن بسترهاي مناسب و كارآمد تبادل تجربيات و دستاوردهاي علمي در گروههاي كارشناسي و تخصصي، طراحي و تدوين برنامههاي كم حجم، قابل اجرا، غير جنجالي و مستمر و در آخر هماهنگي و تشريك مساعي كليه مراكز درگير مبارزه با مواد مخدر، گامهاي نخستيني است كه بايد در سرلوحه? اقدامات پيشگيرانه-درماني در جهت مقابله با همهگيري اين عارضه در نظر گرفته شود.در مراكز علمي، پژوهشي، نگرش جامع و چندسويه به پديدههاي مورد مطالعه، امري جاري و رايج است و لذا نگرش يك بعدي يا تك عاملي به موضوعات و مقولات پيچيده اجتماعي از اعتبار و مقبوليت علمي برخوردار نميباشد. پديده اعتياد به مواد مخدر نيز نبايد از اين قاعده مستثني گردد. بنابراين ضروري است در فرايند توضيح شكلگيري و نيز، در برآورد امكانات پيشگيري-درماني آن از شاخههاي مختلف علوم استفاده شود. بعبارت روشنتر، چنانچه در مبحث سبب شناسي و رويكردهاي درماني به ديدگاه جامع و چند عاملي نائل گشته باشيم، از يك سو در تدوين و طراحي برنامههاي كلان پيشگيري-درماني، دقت و توجه بيشتري به علوم مختلف خواهيم نمود و از سوي ديگري بر رويكردهاي درماني ما نگرش بين رشتهاي حاكم خواهد شد.
بستر تاريخي- اجتماعي اعتياد
1- نخستين و چشمگيرترين عامل در اينجا، افزايش حجم مواد مخدر قابل دسترسي در بازار است كه باعث دستيابي آسان افراد به اين مواد ميباشد و در نتيجه اقشار و پاره فرهنگهاي متفاوت را آسيب پذير ميسازد.
2- تبديل شدن مواد مخدر به«مد روز» براي جوانان و وسيلهاي جهت در هم شكستن ممنوعيتهاي بزرگسالان
3- دور شدن از ارزشهاي معنوي، پوچ گرايي و در اختيار بودن بيش از حد و اندازه كالاها، اقلام و اجناس مصرفي، امكان تجربيات ذهني«بي بديل و منحصر به فرد» ايام جواني را كاهش ميدهد و مواد مخدر، زمينه جبران كاذب در اين زمينه را فراهم ميآورد.
4- كاهش آستانه? تحمل مشكلات و مصائب متعارف كه در طبيعت زندگي انسان نهفته است، بزرگسالان منطقي را به مصرف بي رويه? داروهاي آرام بخش و بزرگسالان و جوانان آسيب پذير را به سمت استفاده از مواد مخدر سوق ميدهد.
5- فشارهاي بيش از حد جوانان در روند استقلال و موفقيتهاي تحصيلي-شغلي هر يك از عوامل نامبرده به تنهايي يا در تعامل با يكديگر بستر گرايش به مواد مخدر را افزايش ميدهد.
مطالعات شاخههاي علمي ديگر
1- بررسيهاي روانكاوانه
مشاهدات روان كاوي كمتر بر دادههاي گسترده و حجيم بنا شدهاند و شايد بيشتر جنبه? گمانه زني داشته باشند، با اين حال ژرف نگري حاكم در روانكاوي، ما را با برخي مكانيزمهاي رشد فردي كه فراهم كننده? اعتياد ميباشند آشنا ميسازد. مثلاً به نظر فرويد، معتادان به مواد مخدر در مرحله رشد دهاني تثبيت و متوقف شده اند. رادو روانکاوي که در زمينه اعتياد به مواد مخدر فعاليت داشت، از نوعي ارگاسم تغذيهاي و مكانيزمهاي دفاعي در برابر هجوم ناملايمات صحبت ميكند. اما تازهترين بررسيهاي روان پويايي اختلال در روند شكلگيري و انسجام هويت فردي را در بروز اعتياد به مواد مخدر عمده ميدانند.
2- مطالعات روانپزشكي
مطالعات روانپزشكي توسط روانپزشكان متعدد در اختلالات شخصيتي نزد معتادان به مواد مخدر صحه ميگذارند. مثلاً چلريچي طي مطالعهاي در سال 1993 طبق موازين متن بازنگري شده? DSMIII اعلام كرد كه نزد 60 درصد معتادان، نياز شديد به توجه، بروز عواطف شديد و عدم ثبات كه در اختلالات نمايشي، خود شيفتگي، جامعه ستيزي و اختلالات مرزي تبلور مييابند، از ويژگيهاي عمده شخصيتي بشمار ميروند. پوزي و همكاران در همان سال در يك مطالعه بر روي 390 معتاد ديگر، يافتههاي چلريچي را تأئيد كرده و بر عمده بودن اختلالات شخصيتي نزد بيماران معتاد اشاره ميكند.
3- مطالعات و بررسيهاي تجربي درباره? خانواده و اعتياد
در دهههاي 1970 و 80 ميلادي پژوهشگران، درمانگران و نيز متخصصان مقابله با عارضه اعتياد به اين نتيجه رسيدهاند كه خانواده در مجموع علل و معلولهاي گوناگوني كه درباره? اين بيماري مردانه مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته اند، داراي مهمترين نقش ميباشد. بعبارت روشنتر بيماري اعتياد، مربوط به نوع خانواده، ارتباط عملكردهاي ويژه? آن، تاريخچه? منحصر بفرد آن و نيز ساختار ارتباطي و ارزشهاي حاكم در آن ميباشد. خانواده هم در پيدايش و هم در تداوم اعتياد به مواد مخدر داراي نقش اساسي است، يعني خانواده خود جزئي از اين بيماري است و بدون آن، اين بيماري اساساً بروز نميكند. نتيجه? منطقي آن كه براي درمان اين عارضه نميتوان به هيچ وجه فرآيندهاي رشدي در خانواده را از نظر دور داشت.
منبع:www.mums.ac.ir/س