قالعليه السلام: حق الولد على الوالد ان يحسن اسمه ويحسن ادبه ويعلمه القرآن» (1)
حق فرزند بر پدر اين است كه نام نيك برايش انتخاب كند و او را خوب تربيت نموده و به اوقرآن ياد دهد.
تاثير «اسم» در شخصيت افراد: «ان يحسن اسمه»
يكى از عوامل مهمى كه در شكلگيرى شخصيت افراد مؤثر است، «نام» آنهاست.نامگذارى و انتخاب نام شخصى، اظهار محبت و بزرگداشت و وابستگى به صاحباصلى آن نام است.
شخصى به امام صادقعليه السلام عرضه داشت: جانم به فدايت، ما اسامى شما وپدران شما را بر فرزندانمان مىگذاريم، آيا اين كار براى ما سودمند هست؟ امامدر جواب فرمودند:
اي والله وهل الدين الا الحب. قال الله: «ان كنتم تحبون الله فاتبعونى يحببكم الله ويغفر لكمذنوبكم; (2) و (3)
بله به خدا سوگند! و آيا دين غير از حب و دوست داشتن ما اهل بيت است؟ خداوند مىفرمايد:(اى رسول ما بگو) اگر خدا را دوست مىداريد، مرا پيروى كنيد كه خدا شما را دوست دارد و گناهشما را ببخشد.
انتخاب اسم براى فرزندان نشانگر فرهنگ و تمدن جامعه است. شخصى ازامامرضاعليه السلام سؤال كرد از اين كه چرا اعراب روى فرزندانشان اسامى حيوانات درندهمىگذاشتند (مانند: كلب، نمر وفهد)؟ امام در جواب فرمودند:
كانت العرب اصحاب حرب فكانت تهول على العدو باسماء اولادهم ويسمون عبيدهم فرحومبارك وميمون وامثال ذلك يتيمنون بها; (4)
چون مردم عرب اهل جنگ و نزاع بودند، با گذاشتن اسمهاى جنگى روى فرزندانشان دردشمن ايجاد ترس مىكردند; و بردگان خود را فرح، مبارك، ميمون و امثال اينها نامگذارىمىكردند، تا بدين وسيله از نام آنها تبرك جويند.
تاثير اسم افراد - علاوه بر صاحب اسم بر شنوندگان آن اسم نيز غير قابل انكاراست; مثلا، كودكى را كه «چنگيز» نام نهادهاند، هنگام صدا كردن او ديگران از شنيدناسم چنگيز به ياد خون آشامىهاى چنگيزخان مغول مىافتند و احساس نفرتمىنمايند، حتى از كودكى كه صرفا شباهت اسمى دارد و اصلا در گناه چنگيز مغولشريك نيست. چه بسا اين كودك پس از بزرگ شدن و خواندن و شنيدن تاريخ سراسرتاريك چنگيز، از خود و كسانى كه اين نام را بر او نهادهاند احساس نفرت مىكند.
در مقابل، اسامى زيبا، هم در روحيه صاحب نام مؤثر است و هم در شنوندگانباعث احساس سرور و بهجت مىشود; مثلا، نام شخصى كه «عبدالله» باشد، هم براىصاحب نام آثار خوب دارد و هم شنوندگان رابه ياد بندگى و عبوديت پروردگار عالممىاندازد.
امام باقرعليه السلام مىفرمايند:
اصدق الاسماء ماسمي بالعبودية وافضلها اسماء الانبياء; (5)
صادقترين اسامى نامهايى است كه حكايت از عبوديت و بندگى خدا كند و برترين نامها اسامىانبياست.
شخصى با امام صادقعليه السلام در باره نامگذارى فرزندش مشورت نمود; امامفرمودند: سمه اسماءا من العبودية. پرسيد: اسماى عبوديت چه اسمهايى است؟فرمودند: عبدالرحمن.
در روايات علاوه بر دستور اكيد بر انتخاب اسم خوب براى فرزندان، بر تغييردادن نامهاى بد نيز تاكيد شده است:
امام صادقعليه السلام مىفرمايند:
ان رسول اللهصلى الله عليه وآله كان يغير الاسماء القبيحة في الرجال والبلدان; (6)
پيغمبر اكرمصلى الله عليه وآله پيوسته نامهاى زشت مردان و شهرها را تغيير مىدادند.
شخصى نصرانى از اهالى روم خدمت پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله شرفياب شد; حضرت ناماو را پرسيدند، گفت: اسم من عبدالشمس است. حضرت فرمودند:
بدل اسمك فاني اسميك عبدالوهاب; (7)
اسمت را عوض كن، من اسم تو را عبدالوهاب نهادم.
در جامعه كنونى ما هم دو گرايش غلط در نامگذارى فرزندان رايجشده است:يكى گرايش به نام اسطورههاى ايران باستان و شاهان ستمگرى كه تاريخ زندگى آنهاسراسر چپاول و غارت و استثمار مردم است; ديگر گرايش به نامهاى غربى كه يكى ازجلوههاى تهاجم فرهنگى مىباشد. اميد است والدين در جامعه اسلامى بيش از پيشبه اين مسؤوليت مهم در نامگذارى توجه داشته باشند.
نقش والدين در ادب كردن فرزند: يحسن ادبه
روايات فراوانى كه در كيفيت انتخاب همسر وارد شده، بيانگر اين مطلب استكه صلاحيت و شايستگى مربى بسيار مورد توجه قرار گرفته است.
در كتاب وسائل در ابواب مقدمات نكاح چگونگى انتخاب همسر را شرح دادهاند.با توجه به روايات درمىيابيم كه اسلام به مسؤوليت پدر در تربيت و تاديب فرزندتا چه اندازه اهميت مىدهد، حتى به خصوصياتى كه از طريق عوامل وراثتى به فرزندانتقال مىيابد توجه نموده، تا چه رسد به تربيتهاى پس از ولادت. (8)
پيغمبر اكرمصلى الله عليه وآله در اهميت نقش پدر و مادر در تربيت فرزند مىفرمايند:
كل مولود يولد على الفطرة حتى يكون ابواه يهودانه وينصرانه ويمجسانه; (9)
هر نوزادى بر فطرت الهى و توحيد متولد مىشود و والدين او هستند كه او را يهودى، نصرانىيا مجوس مىكنند.
انسان با فطرت توحيد و خداپرستى و حقجويى آفريده شده است، اين پدر ومادرند كه مىتوانند فطرت الهى و توحيدى كودك خود را شكوفا سازند يا روى آنپردههاى ضخيم جهل و نادانى و گمراهى بيفكنند.
امام سجادعليه السلام در اهميت مسؤوليت والدين در تربيت فرزند مىفرمايند:
واما حق ولدك فتعلم انه منك ومضاف اليك في عاجل الدنيا بخيره وشره وانك مسؤول عماوليته من حسن الادب والدلالة على ربه والمعونة على طاعته فيك وفي نفسه فمثاب على ذلكومعاقب فاعمل في امره عمل المتزين بحسن اثره عليه في عاجل الدنيا المعذر الى ربه فيما بينكوبينه بحسن القيام والاخذ له منه; (10)
اما حق فرزندت، بدان كه او از توست و خير وشرش در دنيا به تو خواهد رسيد و منسوب به تومىشود و تو مسؤول هستى در قبال وظايفى كه بر عهده توست از حسن ادب و هدايت و راهنمايىبه سوى پروردگارش، و او را يارى كنى در اطاعت پروردگار. اگر وظايف خود را به خوبى به انجامرساندى به تو ثواب مىرسد و در غير اين صورت عقاب خواهى شد; پس به خوبى وظيفه تربيت راانجام بده، مانند كسى كه در همين دنيا آثار نيك كارهاى فرزندش به او مىرسد و مانند كسى كهدرمقابل خداوند عذر داشته باشد، يعنى هيچ گونه كوتاهى در امر تربيت فرزند روا مدار.
از رسول اكرمصلى الله عليه وآله روايتشده كه فرمودند:
رحم الله عبدا اعان ولده على بر بالاحسان اليه والتالف له وتعليمه وتاديبه; (11)
خدا بيامرزد بندهاى را كه فرزندش را به كارهاى خوب وا مىدارد و با او مهربان است و در صددآموزش و پرورش اوست.
مسؤوليت پدر در تعليم فرزند: ويعلمه القرآن
از نظر اسلام، پدر مسؤوليتسنگينى در ياد دادن علوم دينى و ساير دانشهايى كهبراى زندگى فرزندش لازم است دارد. آموزش قرآن و احكام و علوم اهل بيت: وخواندن و نوشتن و يادگيرى حرفههاى لازم براى اداره زندگى از كارهايى است كهپدر بايد براى فرزندش انجام دهد و در ايفاى اين مسؤوليت مهم بايد خودشمتصدى آموزش شود يا براى فرزندش معلم شايسته انتخاب نمايد.
در اهميت آموزش به كودكان و نونهالان پيغمبر اكرمصلى الله عليه وآله فرمودهاند:
ان المعلم اذا قال للصبي بسم الله كتبت له وللصبي ولوالديه براءة من النار; (12)
همانا زمانى كه معلم به كودك، بسم اللهياد دهد، براى او و كودك و پدر و مادرش آزادى از جهنمنوشته مىشود.
امام صادقعليه السلام مىفرمايند:
قال رسول اللهصلى الله عليه وآله: من قبل ولده كتب الله له حسنة ومن فرحه فرحه الله يوم القيامة ومنعلمه القرآن دعي بالابوين فكسيا حلتين تضيء من نورهما وجوه اهل الجنة; (13)
پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله فرمودند: كسى كه فرزندش را ببوسد، خداى تعالى براى او حسنه مىنويسد وكسى كه فرزند را شاد كند، روز قيامت او را شاد مىگرداند و كسى كه به فرزندش قرآن ياد دهد، برپدر و مادرش حلههايى از نور مىپوشانند كه چهرههاى بهشتيان از آن نورانى مىگردد.
در لزوم آموزش قرآن و احكام حلال و حرام به فرزند مىفرمايند:
الغلام يلعب سبع سنين ويتعلم الكتاب سبع سنين ويتعلم الحلال والحرام سبع سنين; (14)
كودك تا هفتسال بازى مىكند، پس از آن هفتسال به او نوشتن و پس از آن قرآنو احكامآموزش بدهيد.
در همين زمينه از پيغمبر اكرمصلى الله عليه وآله روايتشده كه فرمودند:
ويل لاطفال آخر الزمان من آبائهم. فقيل من آبائهم المشركين؟ فقال: لا من آبائهم المؤمنينلايعلمونهم شيئا من الفرائض واذا تعلموا اولادهم منعوهم ورضوا عنهم بعرض يسير من الدنيا فانامنهم برئ وهم مني براء; (15)
واى بر فرزندان آخر الزمان از دست پدرانشان. سؤال شد از پدران مشرك آنها؟ فرمودند: نه، ازپدران مؤمن آنها كه به آنها واجبات و حلال و حرام دين را نمىآموزند و از يادگيرى آنها جلوگيرىمىكنند و تنها به كاميابىهاى دنيوى آنها راضىاند; من از آنها بيزارم و آنها از من.
از حقوق فرزند بر پدر اين است كه پدر بايد به فرزندش نوشتن بياموزد:
قال رسول اللهصلى الله عليه وآله: من حق الولد على والده ثلاثة: يحسن اسمه ويعلمه الكتابة ويزوجه اذابلغ; (16)
از حقوقى كه فرزند بر پدر دارد سه چيز است: 1. نام خوب برايش انتخاب كند; 2. نوشتن به اوياد دهد; 3. هنگامى كه به سن بلوغ رسيد برايش همسر بگيرد.
از جمله چيزهايى كه پدر بايد به فرزندش آموزش دهد، تيراندازى و شناست.
قال اميرالمؤمنينعليه السلام: قال رسول اللهصلى الله عليه وآله: علموا اولادكم السباحة والرماية; (17)
پيغمبر اكرمصلى الله عليه وآله فرمودند: به فرزندانتان شنا و تيراندازى ياد دهيد.
پي نوشتها:
01. نهج البلاغه، حكمت 399.
02. آل عمران (3) آيه 31.
03. مستدرك الوسائل، ج15، ص129.
04. بحارالانوار، ج104، ص130.
05. وسائل الشيعه، ج15، ص125.
06. بحارالانوار، ج104، ص127.
07. مستدرك الوسائل، ج15، ص128.
08. ر.ك: وسائل الشيعه، ابواب مقدمات نكاح، باب 12.
09. بحارالانوار، ج61، ص186.
10. تحف العقول، ص263.
11. بحارالانوار، ج74، ص77.
12. مستدرك الوسائل، ج15، ص166.
13. وسائل الشيعه، ج15، ص194.
14. همان.
15. مستدرك الوسائل، ج15، ص164.
16. بحارالانوار، ج74، ص80 .
17. وسائل الشيعه، ج15، ص194.
منبع: www.hawzeh.net/خ