در ميان انبوه کتب مذهبي کمتر کتابي پيدامي شود که از «شيخ صدوق» يا «محمد بن بابويه قمي» نامي ترين دانشمند گرانمايه و بزرگوار و فقيه و محدث عاليقدر شيعه، در نيمه دوم سده چهارم هجري قمري و کتابها و احاديث او به ويژه در مساله «ولايت فقيه و اختيارات آن» در جهت اثبات ولايت عامه فقيه حديثي و ذكري به ميان نيامده باشد.
گفته ميشود شيخ صدوق با دعاي امامزمان (عج) در قم متولد شده است و پدرش علي از «حسينابن روح»، سومين نايب خاص امامزمان خواست تا از امام خواهش کند که پسري نصيب او گرداند. پس از سه روز خبر رسيد که حضرت وليعصر دعا فرموده و وعده داده که او در آيندهاي نزديک صاحب فرزند خواهد شد. شيخ صدوق خود نيز به اين ولادت افتخار ميکرده و گفته است: «من به دعاي صاحب الامر زاده شدهام».
«شيخ صدوق» بعد از سال 305 هجري قمري که «حسين بن روح نوبختي» به عنوان نائب سوم امام زمان (عج) عهده دار وساطت بين شيعيان و حضرت گرديد،به همراه پدرش که پيشواي علماي قم بود، وارد بغداد شد.
«ابن بابويه» سرآمد علماء، فقهاء و محدثين قم بود، و به نقل ابن نديم دويست جلد کتاب تاليف کرده است.
محمد بن بابويه به روزگار جواني پس از فراگرفتن علوم مقدماتي، علم حديث و فقه بر اساس حديث را از مفاخر فقهاء و محدثين قم همچون پدرش «علي بن بابويه»، «محمد بن حسن بن وليد» پيشواي فقهاي قم و ديگران آموخت، آنگاه چون در روزگار سلاطين شيعي «آل بويه» به سر مي برده، و آنها بر قسمت اعظم دنياي اسلام تسلط داشتند، به منظور ديدار مشايخ ديگر در ساير نقاط شيعه نشين، و سير وسياحت در ممالک اسلامي، از ري تا بلخ و بخارا و از آنجا تا بغداد، کوفه، مکه، مدينه و ديگر مراکز ديگر علمي شيعه و سني به جهت شناخت واقعي اسلام راستين بود، به مسافرت طولاني همت گماشت.
دانشمند شيعه «شيخ الطائفه محمد بن حسن طوسي» متوفي سال 460 ه.ق که با يک واسطه شاگرد شيخ صدوق بوده است از وي بدين گونه ياد مي کند: «ابو جعفر محمد بن علي بن حسين بن موسي بن بابويه قمي، دانشمندي جليل القدر، بزرگوار، حافظ احاديث، صاحب نظر در رجال و ناقد اخبار بوده، در ميان علما و دانشمندان قم در حفظ و کثرت علم مانند او ديده نشده است».
شيخ صدوق ساکن «ري» شهر بزرگ آن روز ايران و پايتخت رکن الدوله ديلمي بوده است. وي در سال 347ه.ق و به هنگامي که در اوج شهرت قرار داشته و از لحاظ نبوغ و مقامات علمي و عملي شخصيت برازنده شيعه بوده است، گويا به دعوت رکن الدوله که شيعه بوده از قم يا خراسان به «ري»رفته و در آنجا ساکن مي گردد.
شيخ بزرگوار در قم، ري، نيشابور، مشهد مقدس و ساير نقاطي که اقامت داشته روزهاي جمعه و سه شنبه احاديث جالبي در مباحث گوناگون بر شاگردان فاضل و دانشمند خود املاء مي نموده و آنها يادداشت مي کرده اند.
از جمله اينها نود و هفت مجلس است که به نام «امالي» يا «مجالس» چاپ شده و آغاز آن روز جمعه 22 ماه رجب سال367 ه.ق و آخر آن 19 شعبان سال 368 در مشهد امام رضا عليه السلام بوده است.
موقعيتهاي حساس زمان شيخ صدوق
يکي از موقعيتهاي قابل توجه شيخ صدوق اين بود که در زمان سلطه امراي آل بويه مي زيست كه شيعه اثني عشري بودند.
امراي آل بويه از سال 320 تا 448 هجري قمري در ايران مرکزي، فارس، خوزستان، عراق و سواحل خليج فارس دولت نيرومندي تشکيل داده و باعث تقويت و رواج مذهب شيعه شده بودند.
موقعيت ديگر شيخ صدوق اين بود که شخصيت بلند آوازه شيعه و وزير دانشمند و با تدبير رکن الدوله «صاحب بن عباد» متوفي سال 385ه.ق در ري اداره امور مملکت را به عهده داشت، و اين خود فرصتي مناسب براي طرح کلي شيخ صدوق محدث و فقيه عاليقدر شيعه براي بزرگداشت و ارائه مکتب فقه و حديث شيعه اماميه بود.
شيخ صدوق مرد بلند آوازه شيعه به هر جا مي رفته، گذشته از استفاده از رجال شيعه و سني، به افاده و بيان و املاء احاديث اندوخته، به طالبان علم و شاگردان خود، و آماده ساختن آنها براي حفظ و نگاهداري مکتب و آثار اهل بيت عصمت و طهارت اهتمام داشته است.
به همين جهت گروهي از مفاخر علماي شيعه و سني جزو شاگردان او به شمار آمده اند، که يا رسماً شاگرد او بوده اند، يا از وي روايت نموده يا اجازه گرفته اند. تأليفات شيخ صدوق شيخ بزرگوار در تأليفات خود با نقل احاديث و توضيح مضامين و فتوي بر طبق آنها، روح تعاليم عاليه اسلام و اصول و فروع مذهب شيعه را روشن ساخته است.به عنوان مثال در باب حاكميت ولي فقيه در امور قضا وي از سالم بن مکرم ـ که همان ابوخديجه است - نقل کرده که امام صادق فرمود: «از مخاصمه و مرافعه نزد بعضى از ستم کاران بپرهيزيد. نگاه کنيد يک نفر را ـ که از قضاياى ما کمى با خبر است - در ميان خود قرار دهيد و من او را قاضى قرار داده ام، محاکمه را پيش او ببريد».
حديث مذكور جزء چند حديث محدود معتبري است كه تمام فقهاي شيعه پس از شيخ صدوق به اين حديث استناد كرده اند. البته نكته حائز اهميت اين است كه دوره شيخ صدوق دوران غلبه جريان اخباري گري در فقه شيعه است، به همين دليل در اين دوران بيشترين مجتهدين به جمع آوري احاديث معتبر پرداخته اند كه شيخ صدوق نيز در كنار مرحوم «كليني» و «شيخ طوسي» و «شيخ مفيد» به اين گروه تعلق دارد.
من لا يحضره الفقيه
كتاب «من لا يحضره الفقيه» تاليف شيخ صدوق به سال 381 ه.ق است كه جزء كتب اربعه شيعه مي باشد و بسياري ازنظريه پردازان در خصوص «ولايت فقيه» در اثبات آن بر مبناي دلايل نقلي از اين كتاب استفاده كرده اند. وى نام كتاب «من لا يحضره الفقيه» را از كتاب «من لا يحضره الطبيب» تاليف «محمد بن زكرياى رازى» اقتباس كرده است.
«علامه حلى» درباره وي چنين گفته است: «شيخ و فقيه ما و زعيم مذهب شيعه در خراسان كه مردى كهنسال بود و همه مشايخ شيعه از او پيروى مىكردند، به سال 355 ه.ق وارد بغداد شد. او از فقيهان عالي قدر، حافظان حديث، عالمان علم رجال و راويان اخبار به شمار مىرفت كه در حفظ حديث و كثرت دانش ميان اهالى قم بى نظير بود».
«علامه سيد بحر العلوم» درباره او نيز گفته است: «محمد بن على بن حسين بن موسى بن بابويه قمى يكى از شخصيتهاى بزرگ شيعه و ركنى از اركان شريعت اسلام و سرآمد محدثان بود كه در روايتحديث از امامان راستين - درود بر آنان - صداقت داشت. او از بركت دعاى امام - زمان - درود بروى - ديده به جهان گشود و بدان جهتبه درجاتى عالى از فضل و كرامت نائل آمد و امام در توقيعى كه از ناحيه مقدسش صادر شده بود، وى را چنين توصيف كرده است: «صدوق فقيهى بزرگوار است كه خداوند مردم را به وسيله او بهرهمند مىگرداند».
«علامه سيد بحر العلوم» به توصيف كتاب «من لا يحضره الفقيه» نيز پرداخته و چنين گفته است: «اين كتاب يكى از كتابهايى است كه در شهرت و اعتبار به روشنايى روز مىماند».
مهمترين تاليفات شيخ صدوق:
1- كتاب «علل الشرايع».
2- كتاب «عيون اخبار الرضا». - كتاب «الامالى».
4- كتاب «الخصال».
5- كتاب «ثواب الاعمال».
6- كتاب «من لا يحضره الفقيه».
شيح بزگوار «ابوجعفر محمد بن بابويه قمي» معروف به «شيخ صدوق» پس ازهفتاد و چند سال زندگاني درخشان و پر افتخار و مسافرت هاي طولاني در اقصي نقاط بلاد اسلامي و تاليف و تصنيف حدود 300 جلد کتاب پر ارزش در ابعاد مختلف زندگي، سرانجام درسال381 ه.ق در«ري» چشم از جهان فرو بست و به عالم باقي شتافت. آرامگاه وي امروز در شهر ري به نام «ابن بابويه» زيارتگاه مردم مسلمان است.
منبع: سايت هاي خبري آفتاب نيوز/س