|
من بدبختم ، من بد شانسم
-(2 Body)
|
من بدبختم ، من بد شانسم
Visitor
512
Category:
دنياي فن آوري
« خرِ ما از کرٌگي دم نداشت» اين جمله ورد زبان چه کساني هست؟ شايد اين جمله را به همراه شکايت و غرغر از اطرافيان خود شنيده باشيد! و بعد هم با آب و تاب توضيح مي دهند که:«پدر و مادر و خانواده ام چنين هستند؟!» ، « دوستان نامرد بيچاره ام کردند»، « از نظر اقتصادي هم شانس نياوردم!؟»، « در کنکور هم بدشانسي آوردم چون سئوالات امسال خيلي سخت بود» ، « از بدشانسي ، همسر خودخواه نصيب ما شده !؟» ،« بچه هايم هم که گلي به سرم نزدند؟!» ،« در محيط کار هم ، مدير تبعيض قائل ميشه و ...!!» و هزارو يک بهانه ديگر. اگر چه تقصير را به گردن همه انداختن، براي لحظاتي به ما آرامش کاذب مي دهد ، ولي قدرت تغيير وضعيت و تغيير سرنوشت را نيز از ما مي گيرد. اينکه همه قدرتها را از خود بگيريم و به محيط و ديگران بدهيم؛ نشان مي دهد که بي مسئوليتي و فرار از مسئوليت را به عنوان شيوه اصلي زندگي خود انتخاب کرده ايم. ما نياز داريم که مسئوليت پذير شويم. تا وقتي که بدقولي خود را گردن ترافيک مي اندازيم، تا هنگامي که تنبلي و شکست برنامه امان را گردن روزگار و سرنوشت مي اندازيم، نياز به تغيير خودمان و قبول مسئوليت را از خود سلب مي کنيم. يادمان باشد ممکن است سيل بيايد، ولي اين اراده ماست که ما را بر مي انگيزد تا از جلوي آن کنار برويم، يا در برابر آن سدي ايجاد کنيم و تدبيري بينديشيم. ولي اگر جلوي سيل دراز کشيديم و منتظر شانس باشيم، حتما بدشانس ترين خواهيم بود. براي اينکه کمتر از دست اين بدشانسي فرضي رنج بکشيد بهتر است در مقابله با مسائل ، طبق الگوي حل مسئله زير عمل نمائيد: 1 - مشکلات خود را دقيق تعريف کنيد، و از نظر اولويت ، يکي که مهمترين است را مشخص کنيد. 2 – تمام راههايي را که در جهت حل مشکل به فکرتان مي آيد يادداشت نمائيد. 3 – با دوستان ، آشنايان، و متخصصين ( کساني که اولا تجربه و علم دارند، ثانيا مورد اعتماد و اطمينان هستند) مشورت کنيد و راه حل هاي آنها را نيز يادداشت کنيد. 4 – ميزان توانايي ها و امکانات خود و ديگراني که حاضر هستند به شما کمک کنند را ليست کنيد. 5 – محدوديت ها، ضعف ها و احتمال شکست هر يک از راههايي را که يادداشت کرديد، جلوي آنها بنويسيد. 6 – از بين همه راهها، راهي که با توجه به توان و امکانات شما ، بيشترين احتمال موفقيت ، بهترين راه دسترسي و کمترين معايب و مشکلات را دارد، انتخاب کنيد. 7 - مراحل پيمودن اين راه را مشخص کنيد و زمان بندي لازم براي هر مرحله را در نظر بگيريد. همچنين اقداماتي را که در هر مرحله نياز است که انجام دهيد مشخص نموده و آماده انجام آن شويد. 8 – وقتي در مسير حل مشکل خود، تلاش مي کنيد يا در پي هدفي هستيد، بيشتر روي تلاش و مسيري که حرکت مي کنيد، تمرکز کنيد و به خاطر پيمودن راه، خود را تشويق کنيد. لطفا موفقيت خود را با هدفتان ارزيابي نکنيد. بلکه موفقيت خودرا با تلاشتون اندازه گيري کنيد. مثلا اگر براي آزمون کنکور مطالعه مي کنيد، ميزان ساعات تلاش ، برنامه ريزي و پيوستگي زحمات شما قابل تقدير است و بايد خود را به ميزان اين تلاشها تقويت و تشويق کنيد، نه با نتيجه کنکور و رتبه قبولي خود در کنکور. 9 – در راه موفقيت، مرتبا ميزان پيشرفت برنامه را بسنجيد و نقاط ضعف آن را بر طرف کنيد. انعطاف پذيري برنامه اگر در جهت انجام بهتر آن باشد، گام بلندي به سوي هدف خواهد بود. اگر طبق فرايند حل مسئله عمل کنيد، به زودي متوجه مي شويد اکثر آن چيزي را که تحت عنوان شانس بد، تعبير و تفسير مي کرديد، همان تنبلي، بي برنامگي، عدم مشورت، عدم دقت، عدم تلاش، استمرار نداشتن، لذت طلبي افراطي و بلندپروازيهاي شما بوده است.
|
|
|