پيش زمينه
شايع ترين علت درد قسمت تحتاني کمر در ورزشکاران کشيدگي و اسپاسم عضلاني و يا پارگي رباطها عمدتاً در ناحيه لومبوساکرال مي باشد . 13-7% از کل آسيبهاي ورزشي را جراحات ناحيه تحتاني پشت تشکيل مي دهند . که شايعترين جراحت پشت کشيدگي عضلاني (60% ) و بعد از آن آسيب هاي ديسک کمر مي باشد ( 7% ) .
آناتومي کاربردي
Sprain يا کشيدگي و پارگي تاندونها عمدتاً از انقباض ناگهاني شديد و يا چرخش ناگهاني و يا مقاومت شديد در برابر يک نيروي جلوکشنده ايجاد مي شود. همه رباطها و ليگامانهاي اصلي ستون مهره مثل رباط طولي قدامي, رباط طولي خلفي ، رباط زرد ، رباط بين زوائد خاري و رباط فوق خاري مي توانند دچار پارگي جزئي يا کامل شوند . اما به هر حال رباط طولي خلفي بيش از بقيه مستعد به sprain مي باشد . اين رباط بزرگترين و بلندترين رباط اين ناحيه بوده و نسبت به نوع قدامي کمتر تکامل يافته است.
Strain به کشيدگي و پارگي کامل يا ناکامل واحد عضله _ تاندون مي گويند و عمدتاً ناشي از يک مقاومت شديد و يک انقباض شديد عضلاني مي باشد . اين امر مي تواند در عضلات خلفي ستون مهره در هر جايي و از جمله در کمر اتفاق بيفتد. عضلاتي که چند مفصل را مي پوشانند بيشتر در معرض اين آسيب قرار دارند .
بيومکانيک ورزش
مهره هاي کمر تمام وزن نيمه فوقاني بدن را تحمل نموده بعلاوه ساير نيروها مثلا در برداشتن اشياء و ... نيز به آنها وارد مي گردد . مهره هاي کمر و مفصل ران مسئول حرکات تنه مي باشند . مهره هاي تحتاني کمر بيشترين وزن را متحمل و مسئول بيشترين حرکات نيز هستند لذا اين ناحيه بيشترين آسيبها از نظر کشيدگي عضلاني يا پارگي رباط را متحمل مي شود .
بيشترين آسيبها در هنگام انجام حرکات ترکيبي حادث مي شود مثل خم شدن به طرفين و نيز خم شدن همزمان به جلو يا عقب . و يا چرخش به يک سمت همراه با خم شدن به طرفين .
استخوانهاي ستون مهره و رباطهاي آن جزء ساختاري ستون مهره و عضلات و تاندونها جزء ديناميک ستون مهره را شکل مي دهند . لذا استخوانها و رباطها عامل حفظ ستون مهره و پايداري آن عمدتاً در زمان استراحت بوده و عضلات در زمان انجام حرکات نقش مهم در پايداري ستون مهره را بازي مي کند . چنانچه يک عضله آسيب ببيند اگر ساير عضلات کار آن را جبران نکنند ناپايداري ستون مهره را خواهيم داشت . در مورد رباطها ، رباطهايي که نزديک به مفاصل مورد حرکت قرار دارند بيشترين اثر را در پايداري مفصل و در کل ستون مهره خواهند داشت تا آنهايي که بزرگترند و چند مفصل را مي پوشانند . وقتي عضلات و رباطها آسيب مي بينند حس عمقي که در تاندون عضلات رفلکس نخاعي وجود دارد آسيب ديده و کنترل وضعيت و تعادل دچار اختلال ميشود . همين اختلال مي تواند ستون مهره را به صدمات بعدي مستعد کند و يک سيکل معيوب ايجاد کند . آسيب عضلات و تاندون ها عمدتاً در هنگام حرکات ترکيبي غير معمول ورزشي و يا در هنگام تمرين و بلندکردن اشياء ورزشي روي مي دهد . يک سري عوامل شانس ايجاد آسيب را افزايش مي دهند که از همه مهمتر اختلالات بدشکلي هاي ستون مهره قبلي است و ديگر عدم تعادل توده عضلاني و يا ضعف عضلات شکمي و يا عضلات خلفي ستون مهره مي باشد .
شرح حال
• مکانيسم دقيق آسيب ديدگي که چگونه و طي انجام چه حرکتي و در چه وضعيتي از بدن رخ داده است.
• پرسيدن محل دقيق درد و مدت آن.
• آيا درد به جايي هم تير مي کشد يا خير.
• چه حرکاتي درد را تشديد و چه حرکاتي آن را تسکين مي دهند.
• درد حاصل از کشيدگي هاي تاندوني _ رباطي عمدتاً دردي همراه با اسپاسم عضلات ستون مهره اي است و در امتداد ستون مهره حس مي شود.
• حرکات ستون مهره به خصوص در خم شدن به جلو دردناک و کاهش يافته است.
• هيچ گونه علائمي دال بر آسيب عصبي همراه ( مثل درد تير کشنده به پا ) يا آسيب هاي ساختماني ستون مهره ( مثل قوز پشت ) نبايد وجود داشته باشد .
معاينه
• فرد را در وضعيت ايستاده قرار داده بايد امتداد مهره هاي کمر ، حساسيت عضلات در لمس و اختلالات احتمالي ساختار ستون مهره بررسي شود.
• بايد ميزان حرکات ستون مهره به طرفين و جلو و عقب بررسي شود ( با اين معاينه مي تواند به وجود اسپاسم عضلاني و در نتيجه کاهش حرکات پي برد)
• بايد لمس عضلات ناحيه اي که درد مي کند را در وضعيت خوابيده به شکم انجام داد و محدوده آسيب ( که اسپاسم دارد ) و محل دقيق آن مشخص گردد.
• يک معاينه عصبي کامل در اندام تحتاني از نظر معاينه حرکتي، حسي و بررسي رفلکس هاي زانو و مچ پا لازم است صورت گيرد. همچنين بايد سلامت ديسک هاي کمر را با انجام تستهاي اختصاصي بررسي نمود.
تشخيصي هاي افتراقي
آسيب ديسک
راديکولوپاني هاي کمري خاجي
آسيب استخواني به ستون مهره ( شکستگي _ اسپونديلوز)
آسيب مفصل ساکروايلياک
تصويربرداري
راديوگرافي : اگر چه sprain و strain بافت نرم را درگير مي کند ولي جهت رد ساير علل بايد يک عکس راديوگرافي AP و lateral از بيمار گرفته شود .
MRI يا CT : چنانچه بيمار به درمان حمايتي پاسخ ندهد يا علائم نورولوژيک در وي ايجاد گردد بر حسب تشخيص احتمالي ضرورت دارند .
برخورد با آسيب
فاز حاد:
سرما درماني ( تا 48 ساعت اول ) : التهاب موضعي را کاهش مي دهد .
در صورت لزوم تحريک الکتريکي همراه با يخ درماني .
حفظ پوسچر(حالت) طبيعي ناحيه آسيب ديده با فعاليت خفيف روي آن ناحيه .
درمان پزشکي: استراحت در بستر ( 48 ساعت اول)
حفظ مقدار کمي تحرک مثل بلند شدن از تخت و دوباره خوابيدن.
NSAID يا داروهاي شل کننده عضلاني براي کاهش درد و التهاب مفيدند .
مي توان از طبي طي اين فاز براي کاهش اسپاسم استفاده نمود که بلافاصله بعد از رفع اسپاسم بايد برداشته شود .
نبايد در اين فاز ماساژ درماني انجام گيرد .
فاز بهبودي:
درمان فيزيکال : هدف رسيدن به بهبودي با يک برنامه سبک کششي _ قدرتي است که بايد روي عضلات شکمي و ستون مهره صورت گيرد .
مي توان درمانهاي رايج فيزيوتراپي مثل ماساژ _ تحريک الکتريکي را نيز بکار برد.
بازگشت به رقابت
علائم معمولاً بعد از سه روز کاهش مي يابد و طي يک الي شش هفته بهبود مي يابند. زمان بازگشت وقتي است که فرد احساس درد يا ناراحتي نداشته باشد. بايد از رفتارهاي منجر به آسيب قبلي پرهيز کند و هرگز زماني که هنوز درد دارد شروع به ورزش نکند.
پيش آگهي
نود درصد اين آسيب ها طي شش هفته بهبود مي يابند ولي 10% دچار درد مزمن کمر خواهند شد
منبع:موسسه طب ورزش پارس/س