جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
شيوه‏هاى تربيت دينى خانواده
-(3 Body) 
شيوه‏هاى تربيت دينى خانواده
Visitor 724
Category: دنياي فن آوري
تربيت دينى در محيط خانواده داراى دو شيوه اساسى كلامى و نمادين است كه هر يك در تربيت كودك نقش اساسى دارد. به طور خلاصه، به آن‏ها اشاره مى‏شود:
الف. شيوه كلامى: منظور از شيوه كلامى (دستورى - بيانى) امر و نهى‏هاى والدين و ديگر اعضاى خانواده است كه نسبت‏به بايدها و نبايدهاى دينى كودك صورت مى‏گيرد; يعنى: به آنچه پدر و مادر در مورد انجام احكام و كارهاى دينى به كودك دستور مى‏دهند «شيوه‏» كلامى تربيت گفته مى‏شود. اين نوع تربيت‏به نوبه خود، در رشد و شكوفايى حس دينى كودك تاثير فراوان دارد; زيرا كودك در دوره كودكى وابستگى كامل به والدين دارد و با ديد مثبت‏به آن‏ها مى‏نگرد و هر چه از آنان دريافت كند، مى‏پذيرد. گفتارهاى والدين، اعم از دستورى و غير دستورى، حتى سخنان معمولى آن‏ها در شكل‏گيرى رفتار و افكار كودك مؤثر است و چه بسيار سخنان نامناسب و احيانا دروغ‏ها، سرزنش‏ها و تهديدهايى كه در محيط خانه جريان مى‏يابد در روح كودك اثر منفى مى‏گذارد. بر اين اساس، پدر و مادر لازم است در گفتار و دستورات خود به كودك، دقت نمايند تا عامل بدآموزى فرزندانشان نگردد.
ب. شيوه نمادين (عملى):به آنچه كودك از اعمال و رفتار والدين و ديگر افراد خانواده ياد مى‏گيرد بدون اين‏كه دعوتى از او شده باشد، «شيوه نمادين (عملى)» تربيت گفته مى‏شود. اين‏گونه يادگيرى و تربيت‏به صورت پنهان صورت مى‏گيرد و در شكل‏گيرى شخصيت كودك بسيار مؤثر بوده و در عين حال، داراى دامنه گسترده‏اى است.
اساسا يكى از شيوه‏هاى تربيتى انبيا: تربيت از راه عمل بوده و براى تربيت دينى مردم از آن استفاده مى‏كرده‏اند; يعنى: پيش از آن كه به مردم دستورى بدهند، خود به آن عمل مى‏نمودند و براى مردم الگو قرار مى‏گرفتند. بيش‏تر مردم و به ويژه كودكان، از رفتار ظاهرى ديگران تقليد مى‏كنند و يا پس از مشاهده رفتار آن‏ها دست‏كم، زمينه تربيت كلامى برايشان فراهم مى‏شود. بر اين اساس، حضرت ابراهيم(ع) براى هدايت‏بت‏پرستان از شيوه غير كلامى و عملى استفاده مى‏نمود و به جاى موعظه و نصيحت‏با شكستن بت‏ها به آن‏ها نشان داد كه چنان معبودهايى بى‏روح نفع و ضررى به حالشان ندارد و وقتى بت‏پرستان او را مورد بازپرسى و تهديد قرار دادند، براى او زمينه تربيت كلامى فراهم شد و با بيان قوى و استدلال منطقى به سؤالات بت‏پرستان پاسخ داد و وجدان ختفه آن‏ها را بيدار ساخت. در اثر گفتار منطقى و بيان شيواى حضرت ابراهيم(ع)، فطرت توحيدى بسيارى از بت‏پرستان از پشت پرده‏هاى جهل و تعصب ظاهر گشت و گروهى از آن‏ها به دين توحيدى گرويدند (20) .
پيامبر گرامى(ص) نيز در موارد متعددى، مانند تعليم نماز و حج، از اين شيوه استفاده كردند و فرمودند: «صلوا كما رايتموني اصلي‏» (21) ; نماز بگزاريد، آن‏گونه كه مى‏بينيد من نماز مى‏گزارم.
استفاده از شيوه غير كلامى و عملى در تربيت دينى كودك نيز بسيار مؤثر است و بايد در اين زمينه، از آن بهره گرفت. دوره كودكى دوره وابستگى و اعتماد كامل كودك به والدين است و ميزان تاثيرپذيرى او از پدر و مادر بسيار عميق و پابرجاست. از اين‏رو براى تربيت دينى كودك فرصت مناسبى است. بيش‏ترين ارتباط كودك در اين دوره با والدين است و ارتباط در تمامى ابعاد پنهان و آشكار و كلامى و غير كلامى آن زمينه‏ساز رشد و تحول كودك در جنبه‏هاى روحى و بدنى است. تنها الگوى مورد اعتماد كودك در اين دوره، پدر و مادر است و تا آن‏جا كه بتواند، خود را بر اساس رفتارهاى آنان منطبق مى‏سازد (22) .
چشمان ظريف و تيزبين كودك مانند دوربين حساس از تمام صحنه‏هاى زندگى خانواده و به خصوص حركات و رفتار والدين و ديگر اعضاى آن، فيلم‏بردارى مى‏كند. از لبخندها، زمزمه‏ها و نوازش‏هاى والدين درس خوش‏بينى، اميدوارى، اعتماد و محبت مى‏آموزد و به عكس، از تندى‏ها، بد رفتارى‏ها و عصبانيت‏هاى آن‏ها درس تندى و بداخلاقى مى‏گيرد. معمولا كودك سخن گفتن، آداب معاشرت، رعايت نظم يا بى‏نظمى، امانت‏دارى يا خيانت، راست‏گويى يا دروغ‏گويى، خيرخواهى يا بدخواهى را در محيط خانه فرا مى‏گيرد. اگر پدر و مادر به دستورات دينى اهميت دهند، اهل عبادت، نماز، دعا، تلاوت قرآن و توجه به معنويات باشند، بدون شك، بر ابعاد روحى و دينى كودك تاثير مى‏گذارند (23) . به همين دليل، كودك سه يا چهار ساله هنگام مشاهده نماز والدين به نماز ترغيب مى‏شود و مانند آنان به ركوع و سجده مى‏رود. فرزندان كوچكى كه همراه پدر و مادر به مساجد و حسينيه‏ها رفته در مجالس عزادارى امام حسين(ع) شركت مى‏نمايند و مانند پدر و مادر خود را به حالت گريه در مى‏آورند، همه حاكى از تاثير عملكرد والدين بر رفتار دينى فرزندان است. اظهار اين‏گونه رفتارها از كودك ناشى از تاثير عميق رفتار والدين بر جسم و روح اوست كه غالبا تبديل به ملكه مى‏شود و تا پايان عمر در او باقى مى‏ماند.
از ميان اعضاى خانواده، مادر نقش بيش‏ترى در تربيت كودك دارد; چرا كه او نخستين كسى است كه رابطه‏اى مستقيم با كودك دارد، نيازهاى او را تامين مى‏كند و به خواسته‏هايش پاسخ مى‏گويد. از اين‏رو، كودك از عواطف، احساسات، نگرش‏ها و انديشه‏هاى مادر بيش‏تر متاثر مى‏شود و بر اين اساس، وظيفه مادر در قبال تربيت دينى كودك سنگين‏تر است.
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image