جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
پوشش بانوان و چرايي آن
-(3 Body) 
پوشش بانوان و چرايي آن
Visitor 553
Category: دنياي فن آوري
1) کارکردهاي پوشش لباس چيست؟
2) مفهوم حجاب و رابطه آن با پوشش اسلامي (مقرر براي بانوان) را توضيح دهيد .
3) حجاب يا پوشش اسلامي بانوان ريشه ايراني دارد يا اسلامي؟
4) آيا در قرآن کريم، دستور خاصي درباره پوشش بانوان وجود دارد يا فقط بر اساس يکي دو روايت چنين حکمي به اسلام نسبت داده مي‏شود؟
5) به چه دليل پوشش اسلامي بانوان از احکام ضروري اسلام است؟
6) آيا حجاب به بانوان صدر اسلام اختصاص دارد يا حکمي عام و غير قابل تغيير است؟ آيا با از ميان رفتن مساله برده‏داري اين حکم نيز منتفي است؟
7) آيا براي مردان نيز حکم پوشش وجود دارد؟ در اين صورت، آيا پوشش مردان و زنان متفاوت است؟
8) فلسفه پوشش اسلامي، تابو (محروميت‏بي منطق) است‏يا طهارت روح و ايجاد متانت و قار؟
9) به چه دليل، پوشش اسلامي مو را نيز شامل مي‏شود؟
10) آيا اسلام با خود آرايي که بر اساس تمايل به زيبايي خواهي امري فطري است، مخالفت دارد؟ پس چرا با آشکار کردن زينت‏ها مخالفت کرده است؟
11) فلسفه مخالفت اسلام با آرايش غليظ و استفاده بانوان از عطرهاي تند چيست؟
12) آيا اسلام فرم خاصي از چادر يا روسري يا مانتو و . . . را در پوشش بانوان مد نظر قرار داده است؟ مقصود از جلباب چيست؟ فرق روسري و مقنعه با جلباب چيست؟
13) آيا هر کس چادر بپوشد، پوشش اسلامي را رعايت کرده است؟ نحوه صحيح پوشش اسلامي چيست؟
14) پوشش اسلامي بانوان با چشم چراني مردان چه ارتباطي دارد؟

اشاره:

لباس پوشيدن سابقه‏اي به اندازه حيات انسان دارد و جز پيروان يکي از مکاتب فکري که بر لزوم برهنه زيستي پاي مي‏فشارند، (1) همه افراد به نوعي آن را تجربه مي‏کنند . اين پديده، به رغم ارتباطش با خصوصيات مختلف فردي و اجتماعي انسان، دست کم به سه نياز وي پاسخ مي‏دهد:
1 . حفاظت در سرما و گرما و برف و باران (2)
2 . حفظ عفت و شرم (3)
3 . آراستگي، زيبايي و وقار (4)
اين نوشتار به بررسي معناي حجاب اسلامي و دليل‏هاي ضرورت آن مي‏پردازد . «حدود پوشش در اسلام‏» و نيز نوع پوشش‏هايي که پيشوايان دين سفارش يا نکوهش کرده‏اند، در شماره‏هاي آينده بررسي خواهد شد .

رابطه حجاب و پوشش اسلامي

«حجاب‏» به معناي پرده، حاجب، پوشيدن و پنهان کردن و منع از وصول است . (5) اين واژه تنها به معناي پوشش ظاهري يا پوشاندن زن نيست و در اصل به مفهوم پنهان کردن زن از ديد مرد بيگانه است . بدين سبب، هر پوششي حجاب نيست . حجاب پوششي است که از طريق پشت پرده واقع شدن تحقق يابد; ولي بر خلاف تصور عموم و نيز آنچه مشهور است، آيه حجاب (6) در قرآن «و اذا سالتموهن متاعا فسئلوهن من وراء حجاب . . . ; (7) چون از زنان پيغمبر (ص) متاعي خواستيد، از پس پرده بخواهيد» . درباره زنان آن حضرت و بيش‏تر به منظور مسائل سياسي و اجتماعي فرود آمده است (8) نه پوشش زن در مقابل نامحرم . به کارگيري کلمه «حجاب‏» (9) در خصوص پوشش زن اصطلاحي نسبتا جديد است و همين سبب گرديده بسياري گمان کنند اسلام خواسته است زن هميشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بيرون نرود; (10) يا مثل «ويل دورانت‏» بگويند: «اين امر خود مبناي پرده پوشي در ميان مسلمانان به شمار مي‏رود» ; (11) و يا مدعي شوند حجاب به وسيله ايرانيان به مسلمانان و اعراب سرايت کرده است; در حالي که آيات مربوط به حجاب (پوشش اسلامي زنان در مقابل نامحرمان) قبل از مسلمان شدن ايرانيان نازل شده است . در عهد جاهليت نيز - همان طور که ويل دورانت مي‏گويد (12) و کتب تفسير شيعه و سني (13) تاييد مي‏کند - اعراب چنين پوششي نداشتند و عادتشان تبرج و خودنمايي بود که اسلام آن را ممنوع ساخت: «و لا تبرجن تبرج الجاهلية الاولي .»(14)
آنچه از قديم به ويژه نزد فقها در بحث نماز (کتاب الصلوة) و ازدواج (کتاب النکاح) رواج داشته، واژه «ستر» و «ساتر» به معناي پوشش و وسيله پوشش زن در مقابل نامحرمان بوده است . بنابراين، وظيفه پوشش اسلامي بانوان به معناي حبس و زنداني کردن و قرار دادن آنان پشت پرده و در نتيجه عدم مشارکت اين گروه عظيم در فعاليت‏هاي اجتماعي نيست . اين وظيفه بدان معنا است که زن در معاشرت با مردان بدنش را بپوشاند و به جلوه گري و خودنمايي نپردازد و مشارکتش در فعاليت‏ها بر اصول انساني و اسلامي استوار باشد . (15)

ضرورت پوشش اسلامي در قرآن

پوشش اسلامي از احکام ضروري اسلام (16) است و هيچ مسلماني نمي‏تواند در آن ترديد کند; زيرا هم قرآن مجيد به آن تصريح کرده است و هم روايات بسيار بر وجوب آن گواهي مي‏دهند . به همين جهت، فقيهان شيعه و سني به اتفاق به آن فتوا داده‏اند . همان طور که نماز و روزه به دوراني خاص اختصاص ندارد، دستور پوشش نيز چنين است و ادعاي عصري بودن آن بي‏دليل و غير کارشناسانه مي‏نمايد .
خداوند متعال در آيه 30 سوره نور نخست‏به مردان مسلمان و سپس در آيه بعد به زنان مسلمان فرمان مي‏دهد از چشم چراني اجتناب کنند و در رعايت پوشش بدن از نامحرمان کوشا باشند: قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم ذلک ازکي لهم ان الله خبير بما يصنعون .
[اي پيامبر] به مردان مؤمن بگو ديدگان خود فرو خوابانند و عفت پيشه ساخته، دامن خود را از نگاه نامحرمان بپوشانند . اين کار براي پاکي و پاکيزگي‏شان بهتر است و خداوند بدانچه مي‏کنند، آگاه است»
و راغب اصفهاني در مفردات (18) گفته‏اند - به معناي «کاستن‏» است و «غض بصر» يعني کاهش دادن نگاه نه بستن چشم . البته متعلق اين فعل و اين‏که از چه چيز چشمان خود را فرو بندند، ذکر نشده است; اما با توجه به سياق آيات، به ويژه آيه بعد، روشن مي‏گردد مقصود آن است که خيره خيره زنان نامحرم را تماشا نکنند و از چشم چراني (19) بپرهيزند . از سوي ديگر، ممکن است مقصود از «حفظ فرج‏» در اين آيه پاکدامني و حفظ آن از آلودگي به زنا و فحشا باشد; ولي عقيده مفسران اوليه اسلام و نيز مفاد روايات از جمله سخن امام صادق (ع) (20) اين است که مراد از «حفظ فرج‏» در همه آيات قرآن کريم پاکدامني و حفظ آن از آلودگي به فحشا است; جز در اين دو آيه که به معناي حفظ از نظر و وجوب پوشش در مقابل نامحرم است . آنگاه خداوند متعال فلسفه اين آموزه را نظافت و پاکي روح مي‏داند و بر خلاف اهل جاهليت قديم و جديد - مانند «برتراند راسل‏» که اين ممنوعيت را يک نوع محروميت و اخلاق بي‏منطق و به اصطلاح «تابو» (تحريم‏هاي ترس آور رايج در ميان ملل وحشي) مي‏داند - مي‏گويد: اين پوشش به منظور طهارت روح بشر از اين‏که پيوسته درباره مسائل مربوط به اسافل اعضا بينديشد، (21) واجب شده است . سپس در آيه بعد مي‏فرمايد:
«و قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن و لا يبدين زينتهن الا لبعولتهن او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بني اخوانهن او بني اخواتهن او نسائهن او ما ملکت ايمانهن او التابعين غير اولي الاربة من الرجال او الطفل الذين لم يظهروا علي عورات النساء و لا يضربن بارجلهن ليعلم ما يخفين من زينتهن و توبوا الي الله جميعا ايها المؤمنون لعلکم تفلحون;
[اي پيامبر] به زنان مؤمن بگو ديدگان خود فرو خوابانند و عفت پيشه ساخته، دامن خود را از نگاه بيگانگان بپوشانند و زيور خويش را جز براي شوهران و ساير محارم آشکار نکنند، مگر آنچه پيدا است; و روسري‏هاي خويش را به گريبان‏ها اندازند تا سر و گردن و سينه و گوش‏ها پوشيده باشد و پاهاشان را به زمين نکوبند تا آنچه از زينت پنهان مي‏کنند، معلوم شود . اي بندگان مؤمن، همه به سوي خدا توبه کنيد تا رستگار شويد» .
در اين آيه خداوند تعالي، در خصوص پوشش بانوان، آنچه را بر مردان مؤمن لازم است، به دو شکل گسترش مي‏دهد:
1 . پوشيدگي سر و گردن; 2 . پوشاندن زينت‏ها .
«خمر» جمع «خمار» و به معناي روسري و سرپوش (22) است . «جيوب‏» از واژه «جيب‏» به معناي قلب و سينه و گريبان است . (23) در تفسير مجمع البيان چنين مي‏خوانيم: زنان مدينه اطراف روسري‏هاي خود را به پشت‏سر مي‏انداختند و سينه و گردن و گوش‏هاي آنان آشکار مي‏شد . بر اساس اين آيه، موظف شدند اطراف روسري خود را به گريبان‏ها بيندازند تا اين مواضع نيز مستور باشد . (24) فخر رازي ياد آور مي‏شود: خداوند متعال با به کارگرفتن واژه‏هاي «ضرب‏» و «علي‏» که مبالغه در القا را مي‏رساند، در پي بيان لزوم پوشش کامل اين نواحي است . (25) ابن عباس در تفسير اين جمله مي‏گويد: «يعني زن مو و سينه و دور گردن و زير گلوي خود را بپوشاند» . (26)
برخي ادعا مي‏کنند، حجاب به معناي مقابله با برهنگي را قبول داريم; ولي در هيج جاي قرآن از پوشش مو سخن به ميان نيامده است; نا درستي اين سخن آشکار مي‏نمايد; زيرا، با چشم پوشي از گفتار ابن عباس و نيز شان نزول آيه، اين واقعيت که زنان مسلمان حتي قبل از نزول اين آيه موهاي خود را مي‏پوشاندند و آشکار بودن گردن و گوش و زير گلو و گردنشان تنها مشکل به شمار مي‏آمد، ترديدناپذير است . در آيه از رو سري سخن به ميان آمده است، بايد پرسيد: آيا روسري جز آنچه بر سر مي‏افکنند و موها را مي‏پوشانند، معنايي دارد . افزون بر اين، حکم ميزان پوشش در روايات متعدد وارد شده است . (27) اگر قرار باشد مانند برخي از صحابه يا گروهي روشنفکر مآبان جديد فقط به قرآن اکتفا کنيم، در کشف جزئيات ضروري‏ترين احکام مانند رکعات نماز نيز ناکام مي‏مانيم .
در خصوص «زينت‏» پرسشي مهم مطرح است . آيا مفهوم آن واژه «زيور» فارسي (زينت‏هاي جدا از بدن مانند جواهرات) را نيز در بر مي‏گيرد يا تنها آرايش‏هاي متصل به بدن، مانند سرمه و خضاب، را شامل مي‏شود . ؟ (28) در پاسخ بايد گفت: حکم کلي آن است که خودآرايي جايز و خودنمايي در مقابل نامحرم ممنوع است .
آرايش امري فطري و طبيعي است (29) و حس زيبايي دوستي سرچشمه پيدايش انواع هنرها در زندگي بشر شمرده مي‏شود . اين گرايش طبيعي، افزون بر آن که آثار مثبت رواني در ديگران پديد مي‏آورد، به تحقق آثار گرانبهاي رواني در شخص آراسته نيز مي‏انجامد . آراستن خود و پرهيز از آشفتگي و پريشاني در نظام فکري و ذوق سليم انسان ريشه دارد . پرهيز از خودآرايي نه دليل وارستگي از قيد نفس است و نه علامت‏بي‏اعتنايي به دنيا . وضع ژوليده و آشفته و عدم مراعات تميزي و نظافت ظاهري، خود به خود شخصت افراد را در نگاه ديگران خوار مي‏سازد و زبان طعن و توهين دشمن را مي‏گشايد . (30) بر اين اساس، پوشيدن جامه زيبا، بهره‏گيري از مسواک و شانه، روغن زدن به مو و گيسوان، معطر بودن، انگشتر فاخر به دست کردن و سرانجام آراستن خويش هنگام عبادت و معاشرت با مردم از مستحبات مؤکد و برنامه‏هاي روزانه مسلمانان است . (31) حضرت امام حسن مجتبي (ع) بهترين جامه‏هاي خود را در نماز مي‏پوشيد و در پاسخ کساني که سبب اين کار را مي‏پرسيدند، مي‏فرمود: «ان الله جميل و يحب الجمال فاتجمل لربي; خداوند زيبا است و زيبايي را دوست دارد . پس خود را براي پروردگارم زيبا مي‏سازم‏» . (32)
بنابراين، خداوند زينت و خودآرايي را نهي نمي‏کند; آنچه در شرع مقدس ممنوع شده است، تبرج و خودنمايي و تحريک و تهييج‏به وسيله آشکار ساختن زينت در محافل اجتماعي است; چنان که مي‏فرمايد: «و لا تبرجن تبرج الجاهلية الاولي .» (33)
و نيز مي‏فرمايد: «و لا يضربن بارجلهن ليعلم ما يخفين من زينتهن .» (34)
اين آيه زنان عرب را که معمولا خلخال به پا مي‏کردند و براي اين‏که بفهمانند خلخال گرانبها دارند، پاي خود را محکم به زمين مي‏کوفتند، از اين کار نهي مي‏کند . فقيه بزرگوار علامه مطهري مي‏گويد: «از اين دستور مي‏توان فهميد هر چيزي که موجب جلب توجه مردان مي‏گردد، مانند استعمال عطرهاي تند و همچنين آرايش‏هاي جالب نظر در چهره، ممنوع است . به طور کلي زن در معاشرت، نبايد کاري بکند که موجب تحريک و تهيج و جلب توجه مردان نامحرم گردد .» (35)
در آيه 31 سوره نور مي‏فرمايد: «و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها» . زينت‏هاي زن دو گونه است: يک نوع زينتي که مانند لباس و سرمه و انگشتر و دست‏بند آشکار است و پوشانيدن آن واجب نيست; و نوع ديگر زينتي که پنهان است مگر آن که عمدا بخواهد آن را آشکار سازد; مانند گوشوار و گردن بند . پوشانيدن اين نوع زينت واجب است . البته استثناهايي دارد که بعدا بيان خواهد شد . (36) قرآن کريم، با همين معيار، در خصوص پوشش بانوان سالمند و از کار افتاده که اميد زناشويي ندارند، سهل‏گيري کرده، به آن‏ها اجازه داده است روي سرها را برگيرند; (37) ولي در عين حال آن‏ها نيز اجازه خودنمايي و تهييج ندارند: «و القواعد من النساء اللاتي لا يرجون نکاحا فليس عليهن جناح ان يضعن ثيابهن غير متبرجات بزينة‏» . (38)
آيات ديگري که با صراحت کامل دستور پوشش اسلامي و فلسفه آن را بيان مي‏کنند، چنين است:
«يا ايها النبي قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلک ادني ان يعرفن فلا يؤذين و کان الله غفورا رحيما .
اي پيامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوشش‏هاي (روسري و چادر) خود را برخود فروتر گيرند . اين براي آن که شناخته گردند و اذيت نشوند، [به احتياط] نزديک‏تر است; و خدا آمرزنده و مهربان است . (39)
با اين حال، ممکن است گروهي از ارازل و اوباش به هتک حيثيت زنان مؤمن ادامه دهند . در اين صورت، حاکم اسلامي وظيفه دارد با شدت تمام با اين افراد بيمار دل برخورد کند . بنابراين، مساله حفظ پوشش و عدم مزاحمت‏براي بانوان تنها يک توصيه اخلاقي نيست و حکمي اسلامي و حکومتي به شمار مي‏آيد: «لئن لم ينته المنافقون و الذين في قلوبهم مرض و المرجفون في المدينة لنغرينک بهم ثم لا يجاورونک فيها الا قليلا × ملعونين اينما ثقفوا اخذوا و قتلوا تقتيلا; اگر منافقان و بيماردلان و کساني که در شهر نگراني به وجود مي‏آورند، از کارهاي خود دست‏برندارند، ما تو را عليه آن‏ها بر خواهيم انگيخت و تو را سخت‏بر آنان مسلط مي‏کنيم تا جز مدتي اندک در همسايگي تو زندگي نکنند; از رحمت‏خدا دور گرديدند و هر کجا يافت‏شوند دستگير و به سختي گشته خواهند شد» . (40)
در اين آيات، سه مطلب مهم قابل توجه مي‏نمايد:
1- «جلباب‏» چيست و نزديک کردن آن يعني چه؟
2- فلسفه پوشش اسلامي
3- مجازات افراد مزاحم (41)

چه نوع پوششي توصيه شده است؟

در مفهوم جلباب اختلاف نظر وجود دارد . آنچه، با توجه به کتب لغت (42) و گفتار مفسران شيعه مانند علامه طباطبايي (43) و فيض کاشاني (44) و اهل سنت مانند قرطبي (45) صحيح‏تر به نظر مي‏رسد، آن است که «جلباب‏» ملحفه و پوششي چادر مانند است نه روسري و خمار . از ابن عباس و ابن مسعود روايت‏شده که منظور عبا است . پس جلباب لباس گشاد و پارچه‏اي است که همه بدن را مي‏پوشاند . ضمنا همان طور که مفسران بزرگ مانند شيخ طوسي و طبرسي فرموده‏اند، در گذشته دو نوع روسري براي زنان معمول بود: روسري‏هاي کوچک که آن‏ها را «خمار» يا «مقنعه‏» مي‏ناميدند و معمولا در خانه از آن استفاده مي‏کردند; و روسري‏هاي بزرگ که مخصوص بيرون خانه به شمار مي‏آمد . زنان با اين روسري بزرگ که جلباب خوانده مي‏شد و از «مقنعه‏» بزرگ‏تر و از «رداء» کوچک‏تر است و به چادر امروزين شباهت دارد، مو و تمام بدن خود را مي‏پوشاندند . (46)
نزديک ساختن جلباب - «يدنين عليهن من جلابيبهن‏» - کنايه از پوشيدن چهره و سر و گردن با آن است . (47) يعني چنان نباشد که چادر يا رو پوش‏هاي بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشريفاتي و رسمي داشته باشدو همه پيکرشان را نپوشاند . زنان حق ندارند چنان چادر بپوشند که نشان دهد اهل پرهيز از معاشرت با مردان بيگانه نيستند; از نگاه چشم‏هاي نامحرم نمي‏پرهيزند و از مصاديق «کاسيات عاريات‏» (48) شمرده مي‏شوند . قرآن فرمان مي‏دهد: بانوان با مراقبت جامه‏شان را بر خود گيرند و آن را رها نکنند تا نشان دهد اهل عفاف و حفظ به شمار مي‏آيند . تعليل پاياني آيه نيز بيانگر همين امر است; يعني آن پوششي مطلوب است که خود به خود دورباش ايجاد مي‏کند و ناپاکدلان را نوميد مي‏سازد . (49)
2 . چرا پوشش ضرورت دارد؟
خداوند متعال درباره علت ضرورت پوشش اسلامي مي‏فرمايد: «ذلک ادني ان يعرفن فلا يؤذين .» برخي اين آيه را چنين معنا کرده‏اند: «بدين وسيله شناخته مي‏شوند آزادند نه کنيز; پس با آزار و تعقيب جوانان رو به رو نمي‏شوند . بنابراين، در عصر حاضر که مساله بردگي از ميان گرفته، اين حکم نيز منتفي مي‏شود; ولي بايد گفت: (50) ايجاد مزاحمت و آزار کنيزان نيز روا نيست . حقيقت آن است که وقتي زن پوشيده و با وقار از خانه بيرون رود و جانب عفاف و پاک دامني را رعايت کند، فاسدان و مزاحمان جرات هتک حيثيت او را در خود نمي‏يابند . بيمار دلاني که در پي شکار مي‏گردند، فرد داراي حريم را شکاري مناسب نمي‏بينند . در روايات آمده است: «المراة ريحانه; (51) زن همچون ريحانه يا شاخه گلي ظريف است .» بي‏ترديد اگر باغبان او را پاس ندارد، از ديد و دست گلچين مصون نمي‏ماند . قرآن کريم، زنان ايده آل را که در بهشت جاي دارند، به مرواريد محجوب و پوشيده در صدف تشبيه مي‏کند: «کامثال اللؤلؤ المکنون .» (52) افزون بر اين، گاه آن‏ها را به جواهرات اصيلي چون ياقوت و مرجان که جواهر فروشان در پوششي ويژه قرار مي‏دهند تا همچون جواهرات بدلي به آساني در دسترس اين و آن قرار نگيرند و ارزش و قدرشان کاستي نپذيرد، بر اين اساس، مرحوم علامه طباطبايي (54) همين تفسير را بر مي‏گزيند . استاد شهيد مطهري در اين باره مي‏فرمايد: «حرکات و سکنات انسان گاهي زبان‏دار است . گاهي وضع لباس، راه رفتن، سخن گفتن زن معنا دار است و به زبان بي‏زباني مي‏گويد: دلت را به من بده، در آرزوي من باش، مرا تعقيب کن; گاهي بر عکس، با زبان بي‏زباني مي‏گويد: دست تعرض از اين حريم کوتاه است .» (55)

پي نوشت :

1 . انسانيت از ديدگاه اسلامي، مصطفوي، ص 129 .
2 . نحل (56): 80 .
3 . سوره نور (57): 31 و 30 و 59; احزاب (58): 59 و 60 .
4 . سوره اعراف (59): 26 .
5 . ر . ک: المفردات في غرائب القرآن، راغب اصفهاني و قاموس قرآن، سيد علي اکبر قرشي .
6 . در اصطلاح تاريخ و حديث اسلامي، هر جا نام «آيه حجاب آمده است مقصود اين است نه آيات سوره نور که در خصوص پوشش اسلامي است .
7 . احزاب (60): 53 .
8 . مساله حجاب، مرتضي مطهري، ص 74 .
9 . واژه حجاب هفت‏بار در قرآن کريم به کار رفته است; ولي هرگز به معناي حجاب اسلامي مصطلح نيست .
10 . مساله حجاب، ص 73 .
11 . تاريخ تمدن; ويل دورانت، مترجمان احمد آرام (و ديگران)، ج 1، ص 433 و 434 .
12 . مساله حجاب، ص 22 .
13 . ر . ک: تفاسير مجمع البيان (طبرسي) و کشاف (ز مخشري) ذيل آيات 33 احزاب و 60 نور .
14 . سوره احزاب (61): 33 .
15 . مساله حجاب، ص 73 . نيز ر . ک: تفسير نمونه، ج 17، ص 401- 403 .
16 . اصل قانون حجاب اسلامي، صرفا از ضروريات فقه نيست; بلکه از ضروريات دين مبين است; چه اين‏که نص صريح قرآن بر آن گواهي مي‏دهد و تنها ظهور آيات قرآن دليل بر آن نيست تا جاي اختلاف برداشت و محل ترديد باشد .
17 . مجمع البيان في تفسير القرآن، طبرسي، ج 7- 8، ص 216 .
18 . المفردات في غريب القرآن; راغب اصفهاني، ص 361 .
19 . مساله حجاب، ص 125- 128 .
20 . تفسير مجمع البيان، ص 216 و 217 .
21 . مساله حجاب، ص 129 .
22 . المفردات في غرائب القرآن، ص 159; مجمع البيان، ص 217 .
23 . مجمع البيان، ص 217 .
24 . همان .
25 . التفسير الکبير، ج 23، ص 179 .
26 . مجمع البيان، ص 217 .(قال ابن عباس: تفطي شعرها و صدرها و ترائبها و سوالفها).
27 . ر . ک: تفسير الصافي، فيض کاشاني، ج 3، ص 430 و 431 .
28 . مساله حجاب، ص 131 .
29 . علامه طباطبائي (ره) در تفسير آيه 32 سوره اعراف مي‏فرمايد: خداي متعال در اين آيه زينت‏هايي را معرفي مي‏کند که براي بندگان ايجاد و آنان را فطرتا به وجود آن زينت‏ها و استعمال و استفاده از آن‏ها ملهم کرده است; و روشن است که فطرت جز به چيزهايي که وجود و بقاي انسان نيازمند آن است، الهام نمي‏کند .(ر . ک: الميزان، ج 8، ص 79)
30 . آيين بهزيستي در اسلام، احمد صبور اردوبادي، ج 1 (جنس پوشاک)، ص 57 .
31 . حلية المتقين، محمدباقر مجلسي، ص 3- 5 و 10- 12 و 91- 107 .
32 . مجمع البيان، ج 4- 3، ص 673 .
33 . سوره احزاب (62): 33 .
34 . سوره نور (63): 31 .
35 . مساله حجاب، ص 146- 147 .
36 . ر . ک: تفسير الصافي، ج 3، ص 430 و 431 .
37 . وسايل الشيعه، حر عاملي، ج 14، ص 140 .
38 . سوره نور (64): 60 .
39 . سوره احزاب (65): 59 .
40 . سوره احزاب (66): 60 و 61 .
41 . مجازات اين گونه افراد از نظر اسلام بسيار شديد است و بعد از ارشاد و امر به معروف و نهي از منکر، چنانچه اين بيماردلان از عمل زشت‏خويش دست‏برندارند، بايد از جامعه اسلامي تبعيد شوند; (مساله حجاب، ص 164) و در صورت استمرار، در رديف محاربان با حکومت اسلامي جاي مي‏گيرند و به حکم قرآن اعدام مي‏گردند .(الميزان في تفسير القرآن، ج 8، ص 361 و 362)
42 . ر . ک: مساله حجاب، ص 158 و 159; قاموس قرآن، قرشي، ج 2، ص 41 و 42 .(اين کتاب‏ها کلمات اهل لغت را ذکر کرده‏اند; مانند تعبير به «الجلباب: القميص اوالثواب الواسع‏» يا «الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الرداء تغطي به المراة راسها و صدرها)
43 . الميزان في تفسير القرآن، ج 16، ص 361 .(هو ثوب تشتمل به المراة فيغطي جميع بدنها)
44 . تفسير الصافي، فيض کاشاني، ج 4، ص 203 .
45 . الجامع لاحکام القرآن، قرطبي، ج 14; ص 156 .
46 . درباره جلباب گفته‏اند: آن روسري خاصي که بانوان هنگامي که براي کاري به خارج از منزل مي‏روند، سر و روي خود را با آن مي‏پوشند; «الجلباب خمارالمراة الذي يفطي راسها و وجهها اذا خرجت لحاجة‏» (التبيان في تفسير القرآن، طوسي ج 8، ص 361; مجمع البيان، ج 8- 7، ص 578)
47 . مجمع البيان، ص 580; الميزان، ج 16، ص 361 .
48 . زناني که ظاهرا پوشيده هستند ولي در واقع برهنه‏اند، روي عن رسول الله (ص): صنفان من اهل النار لم ارهما قوم معهم سياط کاذناب البقر يضربون بها الناس و نساء کاسيات عاريات، مميلات مائلات، رؤسهن کاسنمة البخت المائلة . . . .» (ميزان الحکمة، ري شهري، ج 2، ص 259)
49 . مساله حجاب، ص 160 و 161 .
50 . آسيب‏شناسي حجاب، ص 19
51 . وسائل الشيعة، ج 14، ص 120 .
52 . سوره واقعه (67): 23 .
53 . گستره عفاف به گستردگي زندگي، حميده عامري، کتاب زنان، شوراي فرهنگي اجتماعي زنان، ش 12، ص 117 .
54 . الميزان، ج 8، ص 361 .
55 . مساله حجاب، ص 163 .

منبع: ماهنامه پرسمان ، شماره 5
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image