جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
فلسفه حجاب
-(0 Body) 
فلسفه حجاب
Visitor 496
Category: دنياي فن آوري

بانوان اسوه

لزوم پوشيدگي زن در مقابل مرد، يکي از مسايل مهم اسلامي است که قرآن کريم نيز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در ميان اقوام ديگر چون يهود، هندو، ايراني و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. اين دين مبين، تنها براي آن مرز معين کرده است. اقوام گوناگون از گذشته‏هاي دور نظرات مختلفي پيرامون مساله حجاب داشته‏اند. گروهي زن را به شدت محصور کرده و بعضي نيز، حجاب را مايه اسارتش دانسته‏اند. کتاب تاريخ تمدن در اين‏باره مي‏گويد: «اگر زني با هر گروه از مردان سخن مي‏گفت و درددل‏مي‏کرد; يا صدايش آن‏قدر بلند بود که چون در خانه سخن مي‏گفت همسايگان مي‏شنيدند; شوهرش حق داشت‏بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد».
در ايران باستان، زنان نسبت‏به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شايد در اينجا اين سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آيا مردان آن را بر زنان تحميل کرده‏اند يا اينکه زنان با ميل خودشان انتخاب کرده‏اند؟ نظر دوم منطقي‏تر است. زيرا زنان با وجود اينکه خود را در مقابل مردان ضعيف مي‏ديدند; اما جمال و زنانگي، قوت و قدرت ديگري به آنها بخشيد. لذا فهميدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقويا خواهند شد و تنها با حجاب است که مي‏توانند از چنگال ايشان رهايي يابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتي به عشق خود برسند; مگر با رسوم خاص و اين خود باعث عزت بيشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوتراني مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تاييد زد؟ در پاسخ بايد به چند علت اشاره کرد:

1 - آرامش رواني:

وقتي بين زن و مرد حريم نباشد; ميل و غريزه‏اي که در طرفين است افزايش مي‏يابد. غريزه جنسي به‏گونه‏اي است که هر چه بيشتر از آن استفاده شود; سرکش‏تر مي‏شود و هر چه بر روي آن مهر زده شود مهار مي‏گردد; به همين علت مرداني که زنان متعدد مي‏گيرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمي‏شود; بلکه شعله‏ورتر شده و آماده ازدواجهاي مجدد مي‏شوند. اگر به تاريخ نظري بيفکنيم; پادشاهاني را خواهيم ديد که با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهايشان، باز هم در آرزوي به دست آوردن زنان جديد بودند.

2 - پايداري خانواده:

اگر حجاب با کيفيت‏خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسي نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد; عشق و محبت‏خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر اين طور باشد; زندگيشان بسيار شيرين و با صفا خواهدشد.

3 - استواري جامعه:

اگر زن و مرد هر يک به آنچه وظيفه اسلامي آنان است عمل کنند. يعني زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند; چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام مي‏دهند. مردان هم به کارها و فعاليتهاي اجتماعي خود ادامه مي‏دهند. اما بر عکس اگر زنان با لباسهاي نامناسب و آرايش بيرون روند; نيروي مردان کم شده و به جاي کار و فعاليت، نيروي شهواني در وجود ايشان فعال مي‏شود. زنان هم به جاي کار در اجتماع مشغول خودنمايي و هوسبازي مي‏شوند. در اين جاست که مي‏بينيم کار اجتماعي پيشرفت نکرده و رو به تنزل مي‏گذارد. به عنوان مثال منشي يک پزشک را در نظر مي‏گيريم. اگر وي زني پاکدامن و داراي حجاب اسلامي باشد; مراجعان بدون چشم‏چراني و به چشم يک خواهر محجبه به او نگاه مي‏کنند. اما اگر بدون پوشش کامل اسلامي و داراي ادا و اطوارهاي زنانه باشد; مرداني که در اتاق انتظار مطب حضور دارند; زير چشمي هيکل او را برانداز کرده و سعي مي‏کنند سر صحبت را با وي باز کنند.

4 - حفظ ارزش و مقام زن:

چون مردان خود را نسبت‏به زنان نيازمند مي‏بينند; اگر زن خود را از نظرهاي شهواني آنان دور نگه دارد موجب ارزش او مي‏شود. زيرا مردان با مشاهده مرز ميان خواهش و رسيدن به زن، وي را به چشم مرواريد گرانبهايي مي‏بينند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آساني نمي‏توان به آن دست‏يافت. از نظر اسلام نيز زن هر اندازه عفيف‏تر باشد; ارزش و احترامش بهتر محفوظمي‏ماند.
به مساله حجاب و پوشش زنان اشکالاتي گرفته شده است. يکي از اين اشکالات، مغايرت حجاب با آزادي زن است. مغرضاني که اين اشکال را طرح کرده‏اند عقيده دارند، آزادي حقي است که هر انساني بايد از آن بهره‏مند شود و حجاب مخالف اصل آزادي زن است.
در پاسخ ايشان بايد گفت: بر مردان واجب نيست اعضاي بدن خود را غير از عورتين بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقي تمام بدن خود را در معابر مي‏پوشانند. آيا آنها به خاطر رعايت اين حکم اخلاقي، در خانه و اجتماعي آزادي خود را از دست داده‏اند؟ بايد از رسانه‏هاي تبليغاتي و جنجالي غرب سؤال کرد: چرا اگر در کشورهاي شما، مردان با لباسهاي زير از خانه بيرون بيايند مجازات مي‏شوند ولي حضور زنان برهنه در معابر عمومي منعي ندارد؟ اين جاست که بايد بگوييم آنها براي رسيدن به مقاصد شوم خود، چنين سخنان دلفريبي را مطرح مي‏کنند و قصد دارند از آب گل‏آلود ماهي بگيرند.
آيا اسلام زنان را در خانه‏ها زنداني کرده يا از ايشان خواسته وقتي بيرون مي‏روند; لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، براي حفظ موقعيت‏خود و اجتماع برخوردي مناسب داشته باشند؟ چنين زناني از ميان گروه زيادي از مردان هم عبور کنند; کسي به آنها توجه نمي‏کند. آيا اين اسارت است‏يا عين آزادي؟ و آيا زني که با رعايت‏حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود; آزاديش را از دست داده است؟ بايد از اين مناديان به اصطلاح آزادي سؤال کرد چگونه است که شما زن مسلمان محجبه را زنداني و زن بي‏حجاب را آزاد مي‏دانيد؟ آيا غير از اين است که مي‏خواهيد زنان را بازيچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهي غرق کنيد؟ زن محجبه خيلي بهتر از يک زن بي‏حجاب مي‏تواند در اجتماع کار کند چون برخلاف او که تمام فکرش معطوف جلب توجه مردان است; با هدفي والاقدم در صحنه اجتماعي مي‏گذارد و بدون توجه به هوسبازيهاي مردان، به آمال و اهداف بلند خود انديشيده و فعاليت‏خود را ادامه مي‏دهد. ممکن است گفته شود خيلي از زنان آرايش کرده نيز، در اجتماع مشغول کار هستند. بله ما منکر اين مساله نيستيم. اما کار زماني خوب انجام مي‏شود که با آرامش فکري همراه باشد. آنها که مي‏گويند حجاب نوعي محروم ماندن زنان از فعاليتهاي اجتماعي است; سخنشان لغو و بيهوده است. زنان با حجاب نه تنها محروم نماندند بلکه با پشتکار بيشتر، در اجتماع مشغول شده و بازدهي کارشان را نيز بالا بردند.
گروهي از منتقدان، حجاب را موجب التهابات روحي دانسته و معتقدند اگر زنان خود را بپوشانند; موجب حرص بيشتر مردان مي‏شوند. برتراند راسل يکي از مادي‏گرايان در اين زمينه مي‏گويد: «اگر عکسهاي منافي عفت در سطح جامعه پخش شود; مردم پس از مدتي نگاه کردن به اين عکسها از آنها زده مي‏شوند. زنان نيز اگر مدتي در معرض ديد باشند; رغبت مردان به مرور زمان نسبت‏به آنها کم خواهد شد.» در پاسخ بايد گفت: غريزه شهواني به گونه‏اي است که هر چه انسان آن را سرکوب کند، ضعيف‏تر مي‏شود. بر عکس اگر رها و آزاد شود شعله‏ورتر مي‏شود. بر خلاف نظر راسل اگر به يک عکس بي‏توجه شود; دوباره به عکس ديگري علاقه‏مند مي‏شود. اگر از معاشقه کردن با زني زده شود با زن ديگري ارتباط برقرار مي‏کند. به همين علت است که مي‏بينيم بي‏بند و باري در غرب ادامه پيدا مي‏کند و زنان و دختران، به صورتي زشت و زننده در کوچه و خيابان ظاهر مي‏شوند.
در اينجا به تشريح ديدگاه قرآن مي‏پردازيم. خداوند در قرآن کريم مي‏فرمايد: «قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم و ...» منظور از غض بصر در اين آيات اين است که نگاه خيره نکنند. نگاه دوگونه است: 1- آلي 2- استقلالي. نگاه آلي آن نگاهي است که چون ما با يک زن در حال صحبت کردن هستيم; به او نگاه مي‏کنيم. اما نگاه استقلالي يعني مو، لباس و طرز آرايش او مدنظرمان باشد. منظور قرآن از نگاه نکردن، نوع استقلالي آن است. «و يحفظوا فروجهم‏»، منظور وجوب ستر عورت و خودداري از زنا است. چون در عصر جاهليت، ستر عورت در ميان اعراب معمول نبود. همچنان که بعضي دانشمندان غرب نيز، اين عقيده را در کتابهاي خود مطرح کرده‏اند. «ذلک ازکي لهم‏»، اين حفظ براي ايشان پاکيزه‏تر است از اينکه خود را مکشوف العوره کنند.
«ان الله خبير ... خدا به آنچه مي‏کنند آگاه است‏».
خداوند در ادامه مي‏فرمايد: «و قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن و ...» در اين آيه مي‏بينيم فرقي بين زن و مرد از جهت ترک نظر و حفظ فرج نيست. پوشش فقط براي زن است چون مظهر جمال است. گرچه نحوه پوشش زن بر مردان واجب نيست; در عمل مي‏بينيم مردان پوششي کاملتر از بعضي زنان دارند.
«و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها»، بايد زيور خود را اعم از آرايش و زيورآلات آشکار نسازند مگر زينتهايي که آشکار است. زينت دو نوع است: 1-زينت آشکار 2- زينت مخفي (در تفسير مجمع‏البيان سه قول آمده) زينت آشکار مثل جامه‏هاي رو و زينت مخفي مثل گوشواره و دست‏بند. قول دوم زينت آشکار مثل سرمه، انگشتر و خضاب دست. قول سوم چهره و دو دست تا مچ.
و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن، بايد مقنعه‏هايشان را بر سينه‏هايشان بيندازيد تا گردن، گوش، سينه و زيرگلو معلوم نشود. و لا يبدين زينتهن الا لبعولتهن او ... او ما ملکت ايمانهن، زينت‏خود را آشکار نکنند مگر براي شوهران يا پدران يا پدرشوهران يا پسران يا پسر شوهران يا برادران يا پسر برادران يا پسر خواهران يا زنان يا مملوکان. البته منظور از زنان در اينجا، زنان مسلمان است و زنان غير مسلمان نامحرم هستند. چون زنان غير مسلمان هيچ تعهدي ندارند که محاسن و زيبايي زن مسلمان را براي شوهرانشان توصيف نکنند. لذا زنان مسلمان نيز از توصيف خواهران خود براي مردان خودداري کنند. «او التابعين غير اولي الاربة‏»، طفيلياني که کاري با زن ندارند. او الطفل الذين... کودکاني که از امور جنسي بي‏خبرند يا توانايي زناشويي ندارند. او ما ملکت ... دو احتمال است: 1 - مخصوص کنيزان است 2 - مطلق مملوک منظور است. التابعين... شامل ديوانگان و افراد ابلهي است که داراي شهوت نيستند. و لايضربن بارجلهن ... يعني زنان به منظور آشکار ساختن زينتهاي پنهان خود، پاي بر زمين نکوبند. (چون زنان عرب خلخال به پا مي‏کردند.)توبو الي الله... اي مردم توبه کنيد به سوي پروردگار. رسول خدا فرمود: «من روزي صد بار توبه مي‏کنم.»
و منظور از توبه انقطاع به سوي پروردگار است.
منبع: ماهنامه کوثر، شماره 6
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image