مدرسه علم و تجربه لازم را به دانش آموزان منتقل مي کند و دوره نوجواني يک دوره مهم در اين انتقال است تا به کمک آنها نوجوانان سازگاري اجتماعي پيدا کنند و براي زندگي تحصيلي و شغلي آتي خود نيز آماده شوند. نحوه برخورد والدين با مسايل تحصيلي نوجوانان نقش مهمي در پيشرفت يا افت تحصيلي و مشکلات آموزشي آنان دارد. برخي تحقيقات نشان مي دهد که بين طرز تلقي نوجوانان از ويژگي هاي والدين و محيط خانوادگي با پيشرفت تحصيلي آنان همبستگي معني داري وجود دارد (نتايج براساس توصيف هاي نوجوانان در سه گروه با والدين هدايت کننده، والدين قدرت مدار و والدين آسان گير يا آزاد به دست آمد).
نتايج نشان مي دهد که بهترين نمره هاي درسي از آن فرزندان والدين هدايت کننده بوده و برعکس. فرزندان والدين قدرت مدار و فرزندان والدين آسان گير و والدين بي ثبات کمترين پيشرفت تحصيلي را داشته اند. بيشتر افت و ترک تحصيل در ميان فرزندان خانواده هاي محروم، از نظر فرهنگي- اجتماعي ديده مي شود. فرزندان خانواده هاي از هم گسيخته نيز به خصوص در سال هاي آخر دبيرستان دچار افت تحصيلي سنگيني مي شوند. افت شديد درسي و ترک تحصيل نوجوانان مي تواند مقدمه ورود او به برخي انحرافات باشد. ناهمخواني خصوصيات نوجوانان با ويژگي هاي مدرسه مشکل ديگري است که باعث ايجاد ناسازگاري هايي در او مي شود. انتظارات جديد مدرسه در مقطع بالا، انضباط سخت مدرسه، دشواري و حجم زياد درس ها در دوره هاي راهنمايي و دبيرستان و شيوه هاي متفاوت تدريس، با خصوصيات و توانايي ها و وضعيت رشدي بعضي از نوجوانان همخواني ندارد. مشکلات رفتاري و انضباطي در مدرسه به صورت اعمال خشونت آميز در آينده، وقت گذراني و اهمال کاري، همدستي با رفقا براي مقابله با اوليا مدرسه در نوجوانان بروز مي کند که ازجمله مکانيسم هاي دفاعي نوجوانان براي مخفي نگهداشتن احساس ناتواني و کمبودها و نارضايتي هاي آنهاست.
محققان به اين نتيجه رسيده اند که:
والدين هدايت کننده:
به نوجوانان خود کمک مي کنند تا در برخورد با هر موضوعي هم جوانب آن را بسنجند، از اين که فرزندانشان برخي از مسايل را بهتر از آنان بشناسند احساس رضايت مي کنند، درباره مسايل فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي با فرزندانشان گفت و گو مي کنند. فرزندان نوجوان خود را در تصميم گيري هاي مربوط به خانواده شرکت مي دهند. در واکنش به موفقيت هاي تحصيلي و ايفاي نقش هاي مثبت، نوجوان را تشويق مي کنند. اگر فرزندشان نمره پايين بگيرد با تشويق به موفقيت بيشتر به او کمک مي کنند.
والدين قدرت مدار:
از نوجوان خود مي خواهند که به آنان بحث نکنند و بزرگسالان را زير سؤال نبرند و به فرزندان خود گوشزد مي کنند که وقتي بزرگ تر شوند متوجه اشتباهات کنوني خود خواهند شد. وقتي فرزندانشان نمره بد مي گيرند به شدت ناراحت مي شوند و به سخت گيري هايشان مي افزايند.
والدين آسان گير:
توجهي به نمرات درسي فرزندانشان ندارند و به آن اهميتي نمي دهند. هيچ گونه نظم و قاعده اي براي اوقات فراغت و مدت زمان تماشاي تلويزيون نوجوان خود در نظر نمي گيرند. در برنامه هاي اوليا و مربيان که از طرف مدرسه ترتيب داده مي شود، شرکت نمي کنند و بر انجام تکاليف درسي فرزندانشان نظارتي ندارند و آنها را کنترل نمي کنند. اين دسته از والدين به دو روش با مسايل تحصيلي فرزندانشان مواجه مي شوند. گروهي از آنان به طورکلي کاري به درس و مشق فرزندان خود ندارند و گروهي ديگر به درس و تکاليف بچه ها توجه مي کنند. اما معتقدند که بچه را بايد به حال خود گذاشت تا خود مسئوليت کاري خود را به عهده بگيرند.
عواملي که باعث افت تحصيلي و ترک تحصيل در نوجوانان مي شود:
از هم گسيختگي خانواده، کسب نمره هاي پايين در درس، بي علاقگي به مدررسه، اشتغالات ذهني ناشي از مشکلات خانوادگي و تزلزل روحي و عدم اعتماد به نفس نوجوانان، سطح پايين فرهنگي- اجتماعي والدين و فقر مالي را مي توان در شمار اصلي ترين عوامل ترک تحصيل به دست آورد.
منبع: بانک مقالات فارسي/س