جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
شيطان پرستي - قسمت اول مقدمه اي بر شيطان پرستي
-(5 Body) 
شيطان پرستي - قسمت اول مقدمه اي بر شيطان پرستي
Visitor 553
Category: دنياي فن آوري

نکته اي که لازم است در ابتداي مقاله ذکر شود اين است که: سعي کرده ام تا اين مقاله کامل و جامع باشد. لذا اگر در خواندن هر يک از قسمتهاي آن خسته شديد مي توانيد موقتا آن را رها کرده به مطالعه ي قسمت هاي بعدي بپردازيد.
پيشاپيش لازم است به خاطر حرف هاي کفر آميزي که به ناچار و براي روشن شدن بيشتر موضوع در اين مقالات طرح شده اند از خوانندگان گرامي عذر خواهي کنم .
« انما ذلکم الشيطان يخوف اولياءه فلا تخافوهم وخافون ان کنتم مومنين »
« در واقع اين شيطان است که دوستانش را مي ترساند پس اگر ايمان داريد از آن نترسيد و از من پروا کنيد.» (سوره مبارکه آل عمران آيه 175) امام صادق عليه السلام مي فرمايند: « العالم بزمانه لا تهجم عليه اللوابس.»
« هرکس عالم به زمانش باشد مورد هجوم حوادث ناگوار قرار نمي گيرد.» با اين روايت امام معصوم عليه السلام مشخص مي گردد که تا چه اندازه آگاهي نسبت به مسائل روز جامعه مهم و اساسي است. زيرا ممکن است انسان در گرداب مفاسد اجتماعي و انحرافات فکري و مکتبي گرفتار شده، و لي خود از آن غافل باشد. لذا بايد تمامي حواس انسان متوجه اين مطلب گردد که در جامعه امروزي مسلح به سلاح علم و بصيرت باشد تا مبادا قرباني اميال شوم طاغيان اعتقادي و فکري نشود. در اين گذار يکي از معضلات فکري و مکتبي امروز جوامع که متأسفانه با سرعت سرسام آوري در جوامع شايع شده و جوامع اسلامي خصوصاً کشور عزيز ما ايران را نيز درنورديده است، مکتب تغيير شکل داده Satanism / سيطنيسم (شيطان پرستي) است. غفلت از اين موضوع زماني اثرات خود را عيان مي نمايد که کودکان، نوجوانان، جوانان و حتي افراد مسن تر را نيز آلوده کرده و ديگر شايد براي جبران آن دير شده باشد. بنابراين بايد اقدام پيشگيرانه صورت پذيرد. هر چند که اکنون نيز زمان بسياري را از دست داده ايم. زيرا آثار شوم اين مکتب پليد هم اکنون پديدار شده و حتي بسياري از دستگاههاي فرهنگي کشور را نيز آلوده کرده است. مطالعه اين مجموعه شما را با وضعيت کنوني جهان آشنا کرده و در صدد است چهره واقعي شيطان را در عصر حاضر نمايان ساخته و ابزار او را براي مقابله با انسان و انسانيت، معرفي کند. خوشبختانه هميشه شيطان با افراطي گري، ضعفهاي خود را نمايان ساخته و هر انسان آگاه و با بصيرت، مي تواند با آن به مقابله برخاسته و او را از صحنه زندگي خود خارج ساخته و نابود کند. چنانکه در زندگي ائمه معصومين عليهم السلام مي بينيم، شيطان با تمام تلاشي که انجام داد، نتوانست حتي کوچکترين خللي در زندگي اين بزرگواران ايجاد کند. در احوالات امام سجاد عليه السلام مي خوانيم، شخصي نزد حضرت رضا عليه السلام آمد و از ايشان درباره لقب سيد الساجدين سوال کرد. حضرت رضا عليه السلام فرمودند: روزي جدم حضرت سجاد عليه السلام مشغول نماز بودند. ناگهان از گوشه اي مار عظيم الجثه اي به سمت حضرت آمد و انگشتان پاي ايشان را نيش زد. امام سجاد عليه السلام برافروخته شد و مشخص بود که بسيار متألم شده اند، اما تغييري در اذکار و حالت امام عليه السلام مشاهده نشد. مار بسيار حضرت را آزار داد. ناگهان صاعقه اي از آسمان آمد و به مار اصابت کرد. آنگاه مار به حال اوليه خود باز گشت، که همان شيطان بود. کنار حضرت ايستاد و گفت: حقيقتاً که تو سرور عبادت کنندگان هستي. و چنين نامي شايسته شماست. آنگاه از نظرها ناپديد شد.آري، او از به انحراف کشـاندن امام معصوم عليه السلام هم نا اميد نبود. اما مقاومت امام عزيز را ببينيد که چگونه شيطان را درمانده و مستأصل مي کند و او را منکوب مي نمايد. لذا يکي از راههاي مقابله با شيطان، اصرار بر عبادت و ذکر خداوند است. «کجاست طلب کننده جگرهاي انبياء. کجاست طلب کننده خونهاي بي گناه ريخته شده.» به اميد روزي که در هيچ نقطه دنيا اثري از پليدي يافت نشود. به اميد روزي که منکوب کننده شيطان رخ نمايد و زمين از لوس وجود شيطان و شيطان صفت پاک گردد. در اين راستا آنچه که از حقير بر مي آيد، دادن اطلاعاتي هر چند کم و ناقص در اين باره است. شايد راهگشاي محققين و دردمندان جامعه بشري قرار گرفته و فکري به حال اين معضـل پيـچيده اجتماعي و عقيدتي و فکري بشود. اميد است با همکاري تمامي کساني که درد دين و دنياي مردم را دارند و به فکر اصلاحات سازنده هستند، در اين زمينه اقدام نموده و با مساعدت هاي فکري دست در دست هم به جهاد و مقابله با اين پديده برآييم. طي اين مرحله بي همرهي خضر مکن / ظلمات است بترس از خطر گمراهي
اشتباه نکنيد! شيطان پرستان به خدا اعتقاد دارند. فقط نمي خواهند او را بپرستند. حال اگر مجبور باشند به هر موجود پست ديگري تن داده و او را به عنوان معبود انتخاب کنند. از حيوانات و گياهان و اشياء طبيعي گرفته، تا آلت تناسلي و... همگي جزء معبودان بشر قرن بيست و يکم است. قرني که به قرن اطلاعات معروف گشته، ولي از آگاهي بشر، جز خرافه و پوچي چيزي باقي نمانده است.
شيطان، نخستين كسى بود كه بعضى كارها را مرتكب شد و پيش از او كسى آنها را انجام نداده بود. و آنها از اين قرارند:
- اولين كسى كه قياس نمود و خود را از حضرت آدم عليه السلام برتر و بالاتر دانست و گفت : من از آتشم و او از خاك در حالى كه آتش از خاك بالاتر است .
- اولين كسى كه در پيشگاه با عظمت الهى تكبر نمود و به دستور خالق خود عمل نكرد.
- اولين كسى كه كه معصيت و نافرمانى خدا را كرد و آشكارا با او مخالفت نمود.
- اولين كسى كه به دروغ گفت : خدا گفته از اين درخت نخوريد، چون درخت جاويد است و اگر كسى از آن بخورد تا ابد زنده مى ماند و با خدا شريك مى شود.
- اولين كسى كه كه قسم به دروغ خورد و گفت : من شما را نصيحت مى كنم .
شيطان اولين كسى است كه صورت هاى مجسمه و بت را ساخت
- اولين كسى كه نماز خواند و يك ركعت آن چهار هزار سال طول كشيد.
- اولين كسى كه كه غنا و آواز خواند، همان زمانى كه آدم عليه السلام از درخت نهى شده خورد.
- اولين كسى كه نوحه خواند و گريست ؛ چون او را به زمين فرستادند، به ياد بهشت و نعمتهاى آن نوحه و گريه كرد.
- اولين كسى كه لواط كرد آنگاه که به ميان قوم لوط آمد. - اولين كسى كه دستور ساختن منجنيق را داد تا حضرت ابراهيم عليه السلام را با آن در آتش اندازند.
- اولين كسى كه دستور ساختن نوره را در زمان حضرت سليمان داد، براى اين كه موهاى اضافى پاى بلقيس پادشاه سبا را از بين ببرند.
- اولين كسى كه دستور ساختن شيشه را داد تا حضرت سليمان عليه السلام آن را روى خندق گذارد و بلقيس را آزمايش كند.
- اولين كسى كه عبادت و بندگى او، فرشتگان را به تعجب در آورد!
- اولين كسى كه به خداى خود اعتراض كرد.
- اولين كسى كه شبيه شدن به ديگران را مطرح و مردم را به آن تشويق كرد.
- اولين كسى كه كه سحر و جادو كرد و آن دو را به مردم ياد داد.
- اولين كسى كه براى زيبايى ، زلف گذاشت .
-اولين كسى كه شبيه شدن به ديگران را مطرح و مردم را به آن تشويق كرد.
- اولين كسى كه نقاشى كرد و چهره كشيد.
- اولين كسى كه آتش حسدش شعله ور شد.
- اولين كسى كه به ناحق مخاصمه و جدال كرد.
- اولين كسى كه خداى تعالى به او لعنت نمود( و از ناراحتى فرياد كشيد.
- اولين كسى كه به خدا كفر ورزيد.
- اولين كسى كه گريه دروغى نمود.
- اولين كسى كه عبادت و خلقت خود را ستود.
- اولين كسى كه صورت هاى مجسمه و بت را ساخت . روزگار عجيبي است؛ هر گوشه، در هر خيابان يا بين دوستان را که نگاه مي‌کني درباره اين کلمه مي‌شنوي؛ به خصوص در بين کساني که ادعاي متال‌بازي و گوش دادن به موسيقي متال به خصوص سبک بلک‌متال را يدک مي‌کشند. چيزي که الان در جامعه مشاهده مي‌شود باب شدن شيطان پرستي و انداختن "پنتاگرام" در گردن است. بلک‌متال Darkthrone ، مريلين مانسن ، نيروانا ، آنتون لاوي، کليساي شيطان ، satanic bible ، آدم خواري ، skull-n-bone .... احتمالا حداقل يکي از اين کلمات تاکنون شنيده‌ايد، آدمهاي عجيبي را هم ديده‌ايد که خودشان را طرفدار اين نام‌ها و گروه‌ها مي‌دانند! موسيقي‌هاي آنها را گوش مي‌دهند، گاه‌گاه لباس‌هاي عجيب غريب مي‌پوشند، علامت‌هاي خاصي بين خودشان دارند و به قول خودشان "تيريپ خفن مي‌زنن!"
از اينها که بگذريم حتما زياد هم شنيده‌ايد که در فلان کشور يک عده‌شيطان پرست يک آدم را تکه‌تکه کردند يا خوردند يا فلان جنايت را انجام دادند. لذا بر آن شديم تا در مورد شيطان‌پرستي و شيطان‌پرستان تحقيقي اجمالي به عمل آوريم.
شيطان پرستي به معني پرستش شيطان به عنوان قدرتي فوق العاده قوي و بسيار قويتر و موثرتر از نيروهاي خوب دنيوي همچون خدا است. در شيطان پرستي شيطان به عنوان نماد قدرت و حاکميت بر روي زمين، قدرتي به عنوان برترين قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و اين دنيايي را که به عنوان دوزخ برشمرده مي‌شود را قانونمند مي‌کند. در شيطان پرستي، غير از استفاده از شيطان به عنوان قدرت تاريکي و قدرت مطلق از نيروها و اجنه و روح هاي پليد و شيطاني نيز براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي‌شود؛ و در نهايت معناي شيطان پرستي؛ پرستش قدرت پليدي است.
به طور کلي دو تعريف براي گروه‌هاي شيطان پرستي در نظر افراد وجود دارد؛
تعريف اول: هر گروهي که شيطان را (مشابه شيطان تعريف شده در دين مسيحيت که عاري از مفاهيم غيرطبيعي مربوط به پليدي و زشتي است يا يک شيطان انتزاعي) به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند، که معمولاً از آن به عنوان الهه سياه نيز ياد مي‌کنند و آن را منتسب به طبيعت "حقيقي" انسان مي‌نامند.
تعريف دوم: گروه‌هايي که از دين مسيحيت تبعيت نکرده و يا عيسي را با خصوصياتي که در دين مسيح تعريف شده است قبول ندارند. اين تعريف معمولاً توسط بنيادگرايان مسيحي مورد استفاده قرار مي‌گيرد و بر مبناي اين تعريف بسياري از گروه‌ها را شيطان پرست مي‌نامند.
در دهه هاي اخير، گسترش فرقه هاي شيطان پرستي در دنيا با رشد خيره کننده اي همراه بوده است. به خصوص که اين فرقه از ابزارهاي نوين براي گسترش و فعاليت خود بهره برده است. در اين بررسي سعي شده است بيشتر جنبه هايي که در تحقيقات مختلف بر اين پديده، مغفول مانده است مورد بررسي قرار گيرد. فرقه هاي شيطان پرستي هم مانند هر پديده اجتماعي ديگر از اين قاعده مستثني نيست. در تاريخچه اين گروه ها تحولات نسبتا گسترده اي مشاهده مي شود که پيش از ورود به بحث، مختصرا به آن اشاره مي شود:
وجود شيطان همواره در آيين هاي الهي و اديان ابراهيمي، به عنوان موجودي شرور، که انسان ها را به گناه سوق مي دهد، مطرح بوده است. البته نظرات اين اديان درباره ماهيت و وجود شيطان، نظري سمبليک و نمادين نيست؛ بلکه شيطان همواره موجودي واقعي و داراي قدرت هاي اهريمني است.
زمينه قدرت هاي شيطان بايد يادآور شد که از نظر اديان الهي، قدرت شيطان، قدرت بي نهايت و قدرت مطلق نيست؛ بلکه طبق عقائد تحريف نشده دين الهي، قدرت شيطان، محدود و به واسطه انتخاب ناصواب خود انسان پديد مي آيد. چه اينکه شيطان بر مومنان راستين، تسلط و نفوذي ندارد.
وقتي تعاليم انبيا دچار تحريف مي شود و با خرافات آميخته مي شود، زمينه تفويض قدرت نامحدود به شيطان فراهم مي شود. اما اگر حتي شيطان را داراي قدرت فراوان در نظر بگيريم، چه عاملي باعث پرستش شيطان و فرار از حريم امن الهي و پناهندگي به شيطان مي شود؟ بگونه اي که افرادي خود را تابع شيطان معرفي مي کنند و از نيروهاي او براي زندگي مدد مي گيرند!
گرايش به شيطان و تبعيت از او، با انجام يک سري از اعمال خاص، از قرون وسطي مطرح بوده است. اما بايد يادآور شد که خواستگاه فرقه هاي شيطان پرستي، آن هم با وضعيت کنوني اين فرقه ها، ريشه در غرب دارد. پيروان اين گروه ها در گذشته با اعمالي مانند قرباني کردن انسان ها، قصد جلب رضايت شيطان و کسب قدرت هاي اهريمني او را داشتند. اما گروه هايي که امروز با عنوان شيطان پرست معروفند، به اين اقدامات دست نمي زنند و مجازات ها و پيگردهاي قانوني، در تغيير اين مناسک، نقش بسزايي داشته است، اما کماکان اين سنت ها با شکل و شمايل ديگر مانند قرباني کردن حيوانات به جاي انسان، به چشم مي خورد.
شيطان پرستان مدرن همزمان با تغيير اصول شيطان پرستي و به مقارن آن کاهش نفوذ و قدرت کليسا و موج دين ستيزي در دوران مدرنيته که در غرب ايجاد شد، بار ديگر در نيمه دوم قرن بيستم ميلادي، اصول خود را توسط شخصي به نام "لاوي" تدوين کردند و با بهره گيري از ابزارهاي نوين اطلاع رساني، به سرعت رشد کردند. البته اين بار به مقتضاي تحول عمومي جامعه از اقدامات خشونت بار اين فرقه ها مانند دريدن اعضاي انسان و...خبري نبود و شعارهاي زيبايي ماند عدم آزار رساندن به کودکان، پرهيز از اذيت کردن حيوانات نيز ديده مي شد اما در مقايسه با شيطان پرستي دوره هاي قبل، اصولي وارد اين فرقه جديد شد که تا حد زيادي متاثر از فضاي مدرنيته حاکم در غرب بوده است.
در شيطان پرستي قرون وسطي نوعي اعتراض شديد به کليساي کاتوليک و حاکميت آموزه هاي تحريفي آن به چشم مي خورد. لذا "آنتي کريس" يا مبارزه با تعاليم حضرت عيسي و به تبع مبارزه با هنجارهاي کليساي کاتوليک، فراوان به چشم مي خورد. اما در شيطان پرسي جديد چه مولفه هايي وجود دارد؟
موج جديد شيطان پرستي کماکان همان ضديت را با فضاي کليسا دارد ولي به فراخور کم رنگ شدن نقش کليسا و دين در اروپا، اندکي از اين عناد کاسته شده است اما مولفه هاي جديد وارد اين گروه شده است. يکي از بارزترين اين اصول، انسان محوري يا اومانيسم است که محصول نامبارک عصر مدرنيته است. تفکري که ماوراالطبيعه و حيات اخروي را منکر است و تمام هست و نيست را در همين حيانت مادي مي داند.
اساسا مفهومي به نام توحيد و خداي واحد، در اين فرقه مورد انکار است. مفهوم پرستش در اين فرقه، متفاوت است با مفهوم پرستش در اديان الهي؛ زيرا حتي ممکن است شيطان مورد پرستش اصطلاحي قرار نگيرد، بلکه نوعي اعتماد و مدد جستن از نيرويي داراي قدرت مافوق بشري، به همراه انجام اموري، به عبادت و پرستش تعبير شود و تلاش پيروان اين فرقه اين است که با انجام اين امور، داراي قدرت اهريمني بيشتري شوند تا از اين زندگي مادي، تا حد امکان در راه لذت بردن از آن، بهره مند شوند.
اين تفکر سلطه طلبانه و دنيا جو، بازتاب همان تفکر اومانيستي و انسان محوري حاکم و رايج در غرب است که انسان و تمايلات نفساني او را در راس و محور همه شئون فردي و اجتماعي قرار مي دهد و تمام جزئيات زندگي را بر اساس رسيدن به همين خواسته ها استوار مي سازد.
در اينجا ممکن است اين سئوال مطرح شود که "اگر نظام حاکم بر تفکر غربي اين چنين است و ارزش هاي انسان را انکار مي کند، پس شيطان پرستان به دنبال رسيدن به چه امري هستند؟" زيرا علي الظاهر تمام آنچه که شيطان پرستان به دنبال آن هستند، در فضاي حاکم بر جوامع غربي قابل دسترسي است. در جواب بايد گفت انسان هرقدر هم که ارزش هاي انساني را انکار کند و خود را در باتلاق شهوات و لذت هاي مادي غرق کند، باز نمي تواند از فرياد ها و نياز روح خسته خود براي پرستش موجودي برتر، فرار کند و بر اين تمايلات، سرپوش بگذارد.
اين انسان نمي تواند پوچي هاي زندگي خود را علي رغم لذت هاي مادي، منکر شود و ناديده بگيرد. روح انسان همواره احتياج به پرستش موجودي برتر و فرا زميني دارد. دقيقا به خاطر اغنا کردن اين گرايش تعارض انسان مدرن، اين مکاتب که در آنها مفاهيمي مانند پرستش، عبادت، استمداد و کسب نيرو از موجودي ماورايي و ... ايجاد مي شوند.
روح انسان مدرن در چنين جامعه اي را نه تعاليم تحريف شده اغنا مي کند و نه رويگرداني از تعاليم الهي و نه فرو رفتن در تمايلات نفساني آرام. اين فضاي پارادوکسي موجب سرگشتي بشر امروز مي شود و چاره اي جز انجام اعمال حيواني براي او باقي نمي ماند. روح الهي انسان همواره به تعاليم ناب الهي احتياج دارد و اگر مضامين صحيح اين تعاليم براي او فراهم نشود، ناگزير است براي فرار و فراموشي اين موقعيت جانکاه، به مصرف مشروبات الکلي و مواد مخدر و هيجانات زودگذر يا روابط بي حد و حصر جنسي روي آورد که همه اين اقدامات سراب گونه، مانند نوشيدن آب شوري است که جز به تباهي و وخامت اوضاع نمي افزايد.
در چنين شرايطي، رهبران اين فرقه ها مخاطبان و پيروان خود را به خودکشي تشويق مي کنند تا شايد راه نجاتي باشد از اين زندگي بي معنا. آري. اين سرخوردگي انسان مدرن، سوغات سلطه همين تفکر است.
با اين رويکرد، بار ديگر اهميت تعاليم نجات بخش اديان الهي، و در صدر آن دين مبين اسلام در معنا دهي به زندگي انسان، مشخص مي شود.
ادامه دارد ...
تذکر : منابع تحقيق در پايان قسمت نوزدهم ذکر شده است.
/الف
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image