در اين مقاله ابتدا به بررسي دلايل عدم اجراي برنامهريزيها پرداخته ميشود و سپس نكاتي در مورد روش صحيح برنامهريزي ارائه ميگردد. در انتها نيز درباره شركت در آزمونها مواردي ذكر ميشود.
دلايل عدم اجراي برنامهريزي:
يكي از عوامل استرسزا براي هر دانشآموز كنكوري، عدم اجراي برنامههاي اوست. دانشآموز پيش از ديگران از اجرا نكردن برنامههاي خود دچار نگراني و پشيماني ميگردد. هر چند كه تكرار اين موضوع بهتدريج به يك عادت تبديل ميشود.
پس لازم است بدانيم چه دلايل مهمي مانع اجراء برنامههاي ما ميشود. بديهي است عدم توجه به نكات گفته شده در بحث قبلي از مهمترين عوامل مؤثر در اين مورد هستند، بهطور مثال دانشآموزي كه توان مطالعاتي او در روز يك ساعت است به يكباره تصميم ميگيرد، روزانه شش ساعت مطالعه كند.
براي افزايش ساعات مطالعه بايد به يك مدل افزايش تدريجي متناسب با توان شخصي روي آوريم. ”هفته اول (1 ساعت)، هفته دوم (1 ساعت و نيم)، هفته سوم (2 ساعت و نيم)، هفته چهارم (3 ساعت و نيم)، هفته پنجم (4 ساعت و نيم)، هفته ششم (5 ساعت و نيم تا 6 ساعت).
دليل ديگر، عدم توجه به واقعيات روزمره و يا ضعف در آيندهنگري است:
به اين معني كه پيشبيني نكردن اتفاقاتي كه در طول روز يا هفته ميتواند مانع اجراء برنامه باشند قطعاً دانشآموز را دچار مشكل ميسازد.
عدم توجه به واقعيات روزمره و يا ضعف در آيندهنگري
مثلاً دانشآموزي كه ميداند هفته آينده در روز پنجشنبه به عروسي يكي از بستگان نزديك خود دعوت شده است، بايد براي آن روز ميزان ساعت مطالعاتي كمتري را لحاظ كند در غير اينصورت او قادر نخواهد بود به آن برنامه عمل نمايد.
تعارف با دوستان و نزديكان نيز يكي ديگر از اين دلايل است. بسياري از دانشآموزان ما هنگام اجراي برنامههاي خود با اطرافيان دچار تعارف ميشوند. يعني در حاليكه ميدانند امروز نميتوانند با دوستان خود به گردش يا تفريح بپردازند، اما با اولين پيشنهاد از طرف آنها ترجيح ميدهند براي حفظ دوستي (يا به اصطلاح معرفت!) از اجراء برنامه پرهيز كنند و به خواسته دوستان خود توجه نمايند.
پس بهتر است كه بهطور غير مستقيم برنامههاي تنظيمي خود را به اطلاع دوستان و اطرافيان نزديك خود برسانيم (مثلاً با نصب اين برنامهها در روي ديوار اتاق و يا كمك گرفتن از خود آنها براي برنامهريزي).
ناهماهنگي در اجزاء برنامه نيز ميتواند مانع اجراء صحيح برنامه باشد، چرا كه بارها با دانشآموزاني روبهرو شدهايم كه بهدليل پراكندگي و از هم گسيختگي در اجزاء برنامههاي خود نميتوانند بهدرستي آن را اجراء كنند.
مثلاً يا آنقدر تعداد زيادي درس را در يك روز براي مطالعه در نظر گرفتهاند و يا دروسي را براي مطالعه انتخاب كردهاند كه با هيچيك از برنامههاي كلاسي فردا و يا امروز خود هماهنگي ندارند. بنابراين اين برنامه حتي در صورت اجراء، بازدهي مطلوبي براي آنها نخواهد داشت.
الف) برنامهريزي گروهي:
گاهي اوقات با مشاوراني روبهرو ميشويم كه بهدلايل معقول و يا نامعقول براي تمام دانشآموزان يك كلاس (با توانها و ويژگيهاي گوناگون) يك برنامه درسي واحد را ارائه ميدهند.
يك دانشآموز بايد بداند اينگونه برنامهها، كليات را شامل ميشود و لازم است خود او با فكر و انديشه نسبت به تعديل و يا تغييرات لازم در برنامه (براساس شرايط و مشخصات فردي خود) اقدام نمايد يا قابليت اجرائي آن تضمين گردد.
ب) عواطف و احساسات:
بارها شاهد بودهايم كه بهدليل وابستگيهاي عاطفي دوران جواني برنامههاي مطالعاتي اجراء نميشوند. مثلاً بهراحتي برنامه يك دانشآموز به سبب يك اتفاق ناگوار عاطفي نظير دعوا دچار اختلال ميگردد و به اصطلاح معروف براي دانشآموز هيچ حس و حالي براي درس خواندن باقي نميماند.
آزمون
براي ايجاد يادگيري، آزمون يكي از عوامل ت?ثيرگذار است بنابراين در اين زمينه به نكات زير توجه كنيد:
آزمون
الف) هدف خود را در آزمونهاي موضوعي، پيدا كردن نقاط ضعف و نواقص علمي خود قرار دهيد، بهعبارت ديگر با گرفتن كارنامه، در پي درصدها و رتبهها نباشيد، بلكه مشخص نمائيد كه در چه سئوالاتي دچار اشتباه شدهايد و يا در چه سئوالاتي ضعف علمي داشتهايد. سپس نسبت به رفع اين مشكلات اقدام كنيد (هر چند كه دانشآموزي قوي و عالي قبل از گرفتن كارنامه نيز به اينكار اقدام ميكنند).
اما در آزمونهاي جامع كه معمولاً در اواخر دوره آمادگي كنكور برگزار ميشود، بهدنبال كسب درصد و رتبههاي مناسب باشيد تا بتوانيد تا حد مناسبي رتبه واقعي خود را در آينده پيشبيني نمائيد و از خطاهاي تاكتيكي جلوگيري كنيد. اين در حالي است كه اكثر دانشآموزان در هدفگذاري برعكس عمل ميكنند به اين معني كه با كسب درصدهاي پائين در آزمونهاي موضوعي بهتدريج نااميد ميشوند و در انتها نيز معمولاً در آزمونهاي جامع شركت نميكنند.
در حاليكه كسب درصدهاي پائين در آزمونهاي ابتدائي بايد منجر به تلاش دانشآموزان براي رفع نواقص شود كه نهايت اين تلاشها در طول دوره، منجر به افزايش توان علمي او خواهد شد، بهعبارت ديگر آزمون، خود يك جلسه آموزشي محسوب ميگردد.
ب) از شركت در آزمونهاي متعدد و گوناگون پرهيز كنيد چرا كه اگر تعداد آزمونها زياد باشد، منجر به كاهش انگيزه ميگردد و ارزش شركت در آزمون براي دانشآموز كمرنگ خواهد شد تعداد مناسب و متعادل آزمونها در طول دوره آمادگي كنكور بين 12ـ10 آزمون است كه از اين تعداد 3ـ2 آزمون بايد بهصورت جامع برگزار شود.
ج) اگر حداقل 80ـ70 درصد موضوعات آزموني را مطالعه نكردهايد در آن آزمون شركت نكنيد زيرا كسب هر نتيجهاي (چه خوب و چه بد) كاذب است. بهعبارت ديگر اين نتيجه نميتواند آينده را براي شما پيشبيني كند.
د) دفترچه سئوالات و پاسخهاي تشريحي هر آزمون را حفظ كنيد تا در هنگام مرور مطالب، مجدداً به آنها رجوع نمائيد و نسبت به پاسخگوئي سئوالاتي كه قبلاً در آنها دچار مشكل بودهايد، اقدام كنيد.
و) براي شركت در آزمون و در حين برگزاري آزمون، از تغذيه مناسبي بهرهمند شويد (حداقل در آن روز صبحانه مناسبي ميل كنيد).
ه) از مسئولان برگزاركننده آزمون بخواهيد تشويقهاي مناسبي را براي نفرات برتر هر آزمون در نظر بگيرند.
ي) از شركت در آزمونهائي كه طراحان سئوالات آن، به ت?ليف تستهاي سخت و دشواري ميپردازند، پرهيز كنيد
منبع: مجله موفقيت/س