دوستان عزيز، ما سعي داريم در اين مقاله شما دختر و پسر هاي جوان را با مهارت ها و اصول پيش از ازدواج و مراسم خواستگاري آشنا کنيم. بنابراين با ما همراه باشيد.
مهارت در خود آگاهي: خود آگاهي موجب شناخت نيازهاي افراد و يافتن راه مناسب براي مواجهه با آنها مي شود . و همچنين اهداف زندگي را مشخص تر و واقع بينانه تر مي كند. خود آگاهي فرآيند سالم هويت يابي را براي انسان آسانتر ساخته ، به زندگي او آرامش مي دهد و احساس رضايتمندي را رونق مي بخشد . خود آگاهي تضمين كننده استحكام وجودي فرد در هنگام بزرگسالي است و باعث پرورش روابط زن و مرد در رويارويي با مشكلات و حل مناسب آن هاست. خود آگاهي شناخت احساسات، اهداف و برنامه هاي زندگي ، تفريحات و سرگرمي ها ، توانايي ها ، ضعف ها، ارزشها ، مسئوليت ها، شناخت فرهنگ، مذهب ، علائق، آرزوها، و استعدادها را به دنبال دارد. كشف و درك شناخت و مهارتها و توانايي هاي خود به اين دليل مهم است كه: فرد قبل از ازدواج بداند چه هدفي دارد و براساس هدف اصلي زندگي اش برنامه ريزي كند.
آگاهي از خود و خصوصيات خويش به انسان كمك مي كند با توانايي ها ، ضعفها ، و ساير خصوصيات خود آشنا شود . و همچنين در صورت برخورد با مشكلات طرف مقابل و تشكيل زندگي مشترك بهتر و عميق تر با مسائل روبرو شود.
شناخت تفاوتهاي زن ومرد : تفاوتهاي ميان زن ومرد تفاوتهاي عمده اي است . برخي از اين تفاوتها ريشه در عوامل فيزيولوژيكي و زيستي و بعضي نشأت گرفته از عوامل اجتماعي و فرهنگي دارد و بايد در ازدواج و زندگي مشترك به آن توجه كرد. ازجمله:
1- براي مردان استقلال اهميت بسياري دارد: آنها مي خواهند در مورد مسائل مالي، معاملات و ساير موارد مشابه مستقل باشند . مخالفت و عدم توجه افراد به اين نكته مي تواند مشكلات و موانعي را در زندگي مشترك ايجاد كند زيرا مرد تصور مي كند كه به استقلالش لطمه خورده است.
2- زنان مي خواهند مورد حمايت باشند و به اين حمايت اهميت مي دهند: چنانچه زني حس كند از طرف همسرش مورد بي توجهي و بي مسئوليتي قرار گرفته به شدت آزرده شده و واكنش هاي شديد عاطفي نشان مي دهد.
3- مديريت خانه براي مردها بسيار مهم است: با مراجعه به فرهنگ هاي مختلف در جوامع گوناگون خواهيم ديد كه مردها به عنوان قدرت اول خانواده شناخته شده اند . البته ، اين مسئله را بايد جدا از تبعيض جنسي ميان زن ومرد به حساب آورد. در خانواده هايي كه زن بدون نظر خواهي و مشورت همسرش درباره ي مسائل خانوادگي تصميمي اتخاذ مي كند با اين كه قدرت اول خانواده است ، مشكلات زيادي مشاهده مي شود. البته اين كه مردها قدرت اول خانواده باشند به اين معنا نيست كه مرد همانند يك ديكتاتور عمل كند بلكه منظور نقش مديريتي است.
4- صحبت كردن و ارتباطات اجتماعي براي زنان مهم است: زنان با دور هم جمع شدن و حرف زدن بسياري از نگراني ها و اضطراب ها و ناراحتي هاي خود را تخليه مي كنند و تمايل به ارتباطات اجتماعي در زنان بيشتر از مردان است . چنانچه درك و آگاهي زن و مرد به اين خصوصيات ضعيف باشد، مطمئاٌ آنها را دچار سوء تفاهم هاي جدي در زندگي مشترك مي كند.
5- نگاه مردان به مسائل كلي تر است : مردها معمولاٌ وارد جزئيات و نكات ظريف نمي شوند در حالي كه زنها به عمق مسائل و اجزاي ريز در ارتباطات توجه زيادي دارند و اين خصوصيت زن و مرد باعث مي شود ، كه زن تصور كند كه مرد درباره بسياري از مسائل بي دقت است و مرد نيز تصور كند كه همسرش فردي حساس و ريز بين است.
6- زن ها عاطفي تر از مردها هستند: تفاوت عمده بين زن ومرد عاطفي تر بودن زنان است و اين انتظاري است كه زنها از مردها دارند. مثلاٌ زني كه همواره تاريخ دقيق روز ازدواج ، تاريخ تولد و مانند آن را به ياد دارد وقتي با شوهري روبرو مي شود كه نسبت به اين مسائل بي اعتنا است نخستين احساسش اين است همسرش نسبت به او بي علاقه است و ادامه چنين تفكرات منفي در مدت زمان اندك موجب سوء تفاهم و دلسردي از زندگي مشترك مي شود. لذا آگاهي از اين نكات ضمن آنكه از ناراحتي هاي بسيار زيادي جلوگيري مي كند. احساس توانايي و مهارت زندگي مشترك را در شخص رشد مي دهد.
مهارت در همدلي با افراد: همدلي با افراد مهارت خاصي مي خواهد. همدلي به برقراري ارتباط عميق و صميمي با افراد كمك مي كند.
گاهي افراد به اشتباه تصور مي كنند تفاهم به اين معني است: كه با فرد مقابل كاملاٌ هم فكر و هم عقيده باشيم در حالي كه چنين تصوري از پايه اشتباه است ، زيرا هيچ گاه نمي توان دو نفر را يافت كه شبيه هم باشند.
اختلاف در ديدگاهها، علائق ها ،آرزوها، سليقه ها ، امري طبيعي و عادي است.
اصول مهارت همدلي: 1- به صحبت هاي ديگران خوب گوش كنيد . 2- با احساس و عواطف طرف مقابل تان همراه و هماهنگ شويد. 3- به احساسات و هيجان هاي طرف مقابل تان توجه داشته باشيد. 4- خود را به جاي طرف مقابل بگذاريد. 5- در همدلي با طرف مقابل از جمله هاي قاطع استفاده نكنيد.
مهارت تصميم گيري: انسانها در صورت هاي مختلفي تصميم مي گيرند. خواه اين تصميم معامله اي يا اشتغال به كاري يا ازدواج باشد.
اصول تصميم گيري عقلاني
تصميم گيري عقلاني داراي اصول و مهارت هايي به ترتيب زير است:
مواجه شدن با يک تصميم: زماني كه فرد متوجه مي شود بايد تصميم بگيرد روي آن تمركز کرده و ضمن روشن كردن تصميم اطلاعات مورد نياز را جمع آوري مي كند.
ارزيابي پيامدهاي پيش بيني شده انتخاب: فرد پيامد هاي متفاوت انتخاب ها را مورد بررسي و ارزيابي مي دهد تا معقول ترين آنها را انتخاب كند.
تعهد به تصميم: نسبت به تصميمي كه گرفته مي شود بايد پايبند بود و به آن اعتقاد داشت.
برنامه ريزي براي انجام تصميم: حتي تصميم عقلاني نيز نياز به برنامه ريزي دقيق دارد.
اجرا يا انجام تصميم: در اين مرحله فرد به صورت عملي وارد مراحل اجراي برنامه خودش مي شود.
ارزيابي پيامد هاي واقعي اجرا يا انجام تصميم: فرد به بررسي و ارزيابي تصميمي مي پردازد كه يا ناموفق بوده يا موفقيت كاملي را به دست نياورده است . در اينجا فرد مراحلي را كه پشت سر گذاشته مورد بررسي قرار مي دهد.
منبع:www.motaharfamily.com/س