محصولات
دریافت کاتالوگ محصولات
پورتال ایمن
سیستم آرشیو اسناد
سیستم پشتیبانی (Ticketing)
سیستم مدیریت جلسات
سیستم مدیریت وظایف
سیستم پورتال داخلی ویژه همکاران
سیستم تولید و مدیریت وب سایت
سیستم اتوماسیون اداری
سیستم مدیریت فروشگاه
سیستم گفتگوی آنلاین (پشتیبانی)
نرم افزار های اندروید
فروشگاه
جستجوی محصولات
همه محصولات
بانک شماره موبایل
گالری تصویری فایل PSD
گالری تصویری فایل افتر افکت
سیستم پیامک
عضویت رایگان در سامانه
ورود به سامانه پیامک
ارسال به BTS ایرانسل
امکانات سامانه پیامک
وب سرویس رایگان پیامک
سرویس HTTP پیامک رایگان
افزونه ورد پرس
نرم افزار ویندوزی پیامک
خرید خط هزار و تلفن ثابت
عمومی
اخبار
تقویم تاریخ
نرم افزارهای موبایل
مقالات
معرفی سایت
درباره ما
پرسش و پاسخ
ارسال تیکت
اطلاعات تماس
درباره ما
پرسش و پاسخ
آموزش برنامه نویسی
سفارش تبلیغ اندروید
Type
All
کامپيوتر
دنياي فن آوري
جستجو در محصولات
3 خرداد 1388 / 29 جمادي الاولي 1430 / 24 مي 2009
-(4 Body)
3 خرداد 1388 / 29 جمادي الاولي 1430 / 24 مي 2009
Visitor 591
Category:
دنياي فن آوري
1) اعدام رهبر گروهك ضاله فرقان و فروپاشي اين گروه (1359 ش)
گروهك فرقان، تشكيلاتي به ظاهر مذهبي بود كه در اواخر دوره پهلوي با هدف مبارزه با رژيم طاغوت به سركردگي فردي با نام اكبر گودرزي شكل گرفت. پيدايش خلأ فيزيكي متفكران اسلامي در سطح جامعه به دليل سياست سركوب توسط رژيم و گرفتاري در زندان و تبعيد از يك سو و به وجود آمدن ديدگاههاي افراطي و برداشتهاي نادرست از مكتب انسانساز اسلام از سوي ديگر باعث شد تا مجموعهاي از جوانان غافل و ناآگاه حول يك محور فكري گرد هم آمده و به اقداماتي خطرناك روي آورند. فعاليت گروهك منحرف فرقان، پس از پيروزي انقلاب اسلامي ابعاد گستردهاي به خود يافت و برنامه حذف فيزيكي چهرههاي بارز روحانيان و عوامل انقلابي مؤثر، به عنوان شاخصترين رويكردهاي اين گروه قرار گرفت، در اين حال آنان با شعار "اسلام، منهاي روحانيت" دست به ترورهاي متعددي زدند كه ترور استاد علامه، آيتاللَّه مرتضي مطهري، آيتاللَّه دكتر محمد مفتح و نيز ترور ناموفق حجتالاسلام و المسلمين هاشمي رفسنجاني، همچنين ترور و شهادت سپهبد ولي اللَّه قرني اولين رييس ستاد مشترك ارتش پس از پيروزي انقلاب و چندين جنايت ديگر، از جمله اقدامات عملي اين گروه منحرف و خونريز بود. اين گروه، همكاري با رژيم پهلوي، همكاري با رژيم ضد توحيدي جمهوري اسلامي، عضويت در شوراي انقلاب، همكاري غيرمستقيم در بازسازي ارتش و مواردي از اين قبيل را به عنوان اتهامات علما و روحانيان مطرح نموده و آنها را مصداق "مُفسد في الارض" ميدانستند. در نهايت در طي سالهاي 58 و 59، افراد گروهك فرقان دستگير شده و بر اساس دادگاه عدل اسلامي به سزاي اعمال خود رسيدند. اكبر گودرزي، رهبر اين گروهك نيز سرانجام در سوم خرداد 1359 به جوخه اعدام سپرده شد و پرونده جنايات اين گروه گمراه، خاتمه يافت.
2) آزادسازي خرمشهر پس از 578 روز اسارت در جريان عمليات بيتالمقدس (1361ش)
چهارمين مرحله عمليات پيروزمندانه بيتالمقدس در اول خرداد 1361 به قصد آزادسازي خرمشهر آغاز گشت. اين عمليات كه با رمز "يا محمدبن عبداللَّه(ص)" شروع شد در مراحل اوليه با تصرف پاسگاه مرزي كوشك همراه بود. همچنين ضربات هولناك و سختي بر تيپهاي گارد مرزي دشمن وارد آمد و تعداد كثيري از مزدوران بعثي به اسارت لشكريان جبهه توحيد درآمدند كه در ميان آنها افسران عاليرتبه رژيم بعثي نيز به چشم ميخوردند. به دنبال اين پيروزيهاي بزرگ بود كه خاكريزهاي دشمن يكي پس از ديگري به تصرف قواي اسلام درآمد و فرماندهان مزدور عراقي در اوج وحشت و هراس، پي در پي فرمان عقبنشيني صادر ميكردند. در ساعت 6 و 15 دقيقه بامداد روز يكشنبه دوم خرداد سال 1361 شمسي سپاهيان اسلام، خرمشهر را به محاصره خويش درآورند و دشمن زبون را كه چارهاي جز فرار نداشت با بلندگو دعوت به تسليم كردند. تا ساعت 9 بامداد بيش از 5/000 نفر از قواي كفر به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند. روز سوم خرداد، مزدوران بعثي كفر به قصد باز پسگيري مناطق آزاد شده اقدام به پاتك نمودند كه با هوشياري دلاوران اسلام اين پاتك دفع شد و تعداد زيادي از آنان كشته و زخمي و بيش از 3/000 نفر ديگر به اسارت درآمدند. الطاف و امدادهاي غيبي الهي ادامه داشت تا اين كه خرمشهر پس از 578 روز اسارت در چنگال دشمن بعثي آزاد شد و به آغوش ميهن اسلامي ايران بازگشت. نتايج نهايي عمليات بزرگ بيت المقدس عبارتند از: آزادسازي 5400 كيلومتر مربع از خاك ميهن اسلامي از جمله خرمشهر و تأمين 180 كيلومتر خط مرزي؛ 19 هزار اسير و 16 هزار كشته و زخمي از دشمن؛ انهدام 60 فروند هواپيما، 3 فروند هلي كوپتر، 418 دستگاه تانك و دهها دستگاه خودرو؛ به غنيمت درآوردن يك فروند هلي كوپتر، 105 دستگاه تانك و نفربر، 95 هزار عدد انواع مين و هزاران قبضه سلاح انفرادي. سالروز آزادسازي خرمشهر، به عنوان يك روز ملي - مذهبي در كشور گرامي داشته ميشود و از رشادتها و شجاعتهاي رزمندگان اسلام و شهيدان سرافراز، تجليل به عمل ميآيد. امام خميني(ره) در اين باره فرمودند: "خرمشهر را خدا آزاد كرد".
3) شهادت سردار جهادگر "مهندس محمدتقي رضوي" (1366ش)
4) مانور بزرگ ولايت با حضور مقام معظم رهبري حضرت آيتاللَّه "خامنهاي" (1375ش)
5) روز مقاومت ، ايثار و پيروزي
6) 29 جمادي الاول سال13 هجري قمري:
سپاه اسلام به فرماندهي «خالدبن وليد»، روميان را به سختي شكست داد. اين نبرد كه در تاريخ به نبرد اجنادِين معروف است. به سبب اشغال فلسطين بدست روميان روي داد. روميان در نبرد اجنادين از قواي اسلام شكست سختي خوردند و تا حدود دمشق عقب نشيني كردند.
7) شهادت فقيه ارجمند "ملامحمد تقي بُرغاني" معروف به "شهيد ثالث" (1264ق)
ملامحمد تقي بن محمد معروف به شهيد ثالث در سال 1184 در برغان متولد شد و در قزوين، قم و اصفهان به تحصيل علوم اسلامي پرداخت. سپس درعتبات عاليات از محضر شيخ جعفر كاشف الغطاء، صاحب رياض و سيد مجاهد بهره گرفت. وي بيشتر اوقات خود را صرف ترويج احكام دين ميكرد. اثرهاي ارزندهاي چون كتاب "عيون الاصول" در اصول فقه، "مجالس المؤمنين" در مواعظ و "منهج الاجتهاد" درشرح شرايع الاسلام از تأليفات او ميباشند. شهيد ثالث در سال 1264 قمري كه اوايل ظهور فتنهي بابيه و سال اول جلوس ناصرالدين شاه بود در اثر مجاهدتها و مدافعات ديني عليه فتنهي ظهور "بابيّت" به دستور برادرزادهاش قرةالعين در حالي كه به نماز شب مشغول بود، از سوي چندتن از افراد فرقه مذكور مضروب گشت و پس از دو روز به شهادت رسيد.
8) كشف فلز "رويْ" توسط "پاراسْلوس" شيمي دان سوئيسي (1541م)
در 24 مه 1541م فلز روي پس از سه سال آزمايش، توسط پاراسْلوسْ، شيميدان و پزشك سوئيسي كشف شد. تا قبل از آن، بشر اطلاعي از فلز رويْ نداشت و از آن پس، موارد استعمال رويْ چنان فراوان شد كه در حال حاضر، كاربرد وسيعي در صنعت دارد. روي، اولين فلز كشف شده در عصر جديد است و تا پيش از آن، تنها طلا، نقره، مس، سرب و آهن براي آدمي شناخته شده بود. باراسلوس همچنين سفرهاي متعددي به مشرق زمين كرد. او در اين سفرها، ضمن آشنايي با علم كيميا، با بسياري از داروهاي شرقي نيز آشنا شد كه پزشكان اروپايي تا آن زمان از وجود اثرات شفابخش اين داروها بياطلاع بودند.
9) درگذشت "نيكُلا كوپرنيك" رياضيدان و ستاره شناس مشهور لهستاني (1543م)
نيكُلا كوپرنيك، ستارهشناس معروف لهستاني در 19 فوريه 1473م در شهر تورن لهستان به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات متوسطه، علوم پزشكي و ستارهشناسي را در ايتاليا آموخت و پس از آن به تدريس و تحقيق پرداخت. طولي نكشيد كه كوپرنيك در اثر بروز استعداد خويش، يك كرسي تدريس رياضيات به دست آورد. در اين هنگام، كوپرنيك زندگي آرامي داشت و به معالجه بيماران ميپرداخت. ولي در عين حال از تحقيق غافل نگرديد و به مطالعه آثار منجمان گذشته مشغول شد. وي پس از مدتي مطالعه در اين زمينه، در سي سالگي اعلام كرد كه با نظريه مبتني بر حركت دوَراني زمين موافق است و قبول نمود كه زمين، هر 24 ساعت يك بار به دور خود ميچرخد. او با اين عمل خود، مطلبي را كه هجده قرن پيش مطرح شده بود زنده كرد و دو مرتبه همان مخالفتها و مشكلات را به وجود آورد. ولي كوپرنيك براي اينكه لطمهاي بر زندگي آرامِ وي وارد نشود، نزديك به چهل سال تمام، از انتشار افكار و عقايد خود چشمپوشي نمود. ولي عاقبت تصميم به انتشار عقايدش درباره نجوم گرفت و در اواخر عمر، اثر ارزشمند خويش را به نام دوران اجسام آسماني به رشته تحرير در آورد. اين كتاب در دانش آن زمان، تحول ايجاد كرد. او محاسبات دامنهداري در مورد حركت زمين، ماه و ديگر سيارهها انجام داد و نمودارهايى رسم كرد كه مسير هرستاره در روي آنها مشخص بود. كوپرنيك با استفاده از جدولهايى كه در اختيار داشت، حركت و وضعيت سيارهها را نسبت به زمين پيشبيني نمود، اما چون پيشبينيهاي او از نظر علمي چندان دقيق نبود، بعدها توسط اخترشناسان ديگر تصحيح و تكميل گرديد. كوپرنيك اولين كسي نبود كه با تئوري جنجالي "خورشيد در مركز گيتي است" شهرت پيدا كرد، با اين حال از آن جا كه كوپرنيك، در قرون معاصر، به عنوان نخستين فرد اروپايى است كه به گردش زمين به دور خورشيد پي برد، وي را پدر علم نجوم لقب دادهاند. البته چند قرن قبل از كوپرنيك، ابوريحان بيروني، دانشمند مسلمان و منجم شهير ايراني، گردش زمين به دور خورشيد را كشف و در يكي از آثارش به آن اشاره كرده بود. نيكلا كوپرنيك سرانجام چند روز پس از انتشار كتابش، در 24 مه 1543م در هفتاد سالگي درگذشت.
10) روز استقلال "اكوادور" از استعمار اسپانيا (1822م)
اكوادور يكي از كشورهاي امريكاي جنوبي است كه با رهبري سيمون بوليوار، انقلابي معروف ونزوئلايى، پس از سه قرن استعمار توسط اسپانيا، مستقل شد و به اتحاديه كلمبياي بزرگ پيوست. اما اين اتحاديه به زودي فرو پاشيد و كشورهاي عضو آن، از جمله اكوادور، نظام جمهوري را براي خود برگزيدند. اكوادور با بيش از 272 هزار كيلومتر مربع مساحت در شمال غربي امريكاي جنوبي و در ساحل اقيانوس آرام قرار دارد و با پرو و كلمبيا همسايه است. چون خط استوا از منطقه شمالي آن ميگذرد، به اكوادور موسوم گرديد كه در زبان اسپانيايى به معناي "خط استوا" ميباشد. جمعيت اكوادور قريب به 13 ميليون نفر است و پيشبيني جمعيت آن تا سال 2025م بيش از 17 ميليون نفر خواهد بود. اكثريت سكنه اكوادور مليت دو رگه و سرخپوست داشته و پيرو مذهب كاتوليك هستند. زبان رسمي مردم اكوادور، اسپانيولي و خط رايج در آنجا لاتين است. واحد پول اكوادور دلار امريكا و پايتخت آن كيتو ميباشد. نظام سياسي حاكم بر اكوادور جمهوري است. (ر.ك: 10 اوت)
11) مرگ "ويليام بِلِيك" شاعر و نقاش بزرگ انگليسي (1827م)
ويليام بليك شاعر و نقاش انگليسي در 27 نوامبر 1757م در لندن به دنيا آمد. وي در كودكي پس از رها كردن مدرسه به كار در يك كارگاه گراور سازي پرداخت و به فراگيري نقاشي نيز روي آورد. بليك پس از آن به آموختن هنر يوناني پرداخت وبا مصور كردن كتبي از قبيل كمدي الهي دانته، خود را شناسانيد. وي با آنكه تحصيلات مرتبي نداشت، با اين حال به سرودن شعر نيز روي آورد. اما چون ناشري پيدا نكرد، شعرهاي خود را روي صفحات فلزي حك نمود و آن را براي دوستانش فرستاد كه اين خود جمع بين هنر و شعر بود. وي در سال 1794م ديوان نغمههاي تجربه را انتشار داد كه اشعار كوتاه اين مجموعه كه بليك در آنها علاوه بر تعبيرات و استعارات زيبا، كلمهها و وزنهاي خوشآهنگ و تصويرهاي دلپذير به كار برده بود، در رديف اشعار تغزلي زمان و كاملترين اشعار غنايى زبان انگليسي شناخته شد. بليك در اشعار خود، در عين استفاده از تعابير و اشارات زيبا و خوشآهنگ، از واژههاي مبهم و استعاري نيز بهره ميگرفت و در ساختار سرودههاي خود، اصول علمي و عقلاني پذيرفته شده و رايج در زبان خود را كنار ميگذاشت. او معتقد بود تنها راه رسيدن به حقيقت روي آوردن به باطن و عالم كشف و شهود است. بليك در نوشتههاي خود تاكيد داشت كه خوبي و بدي و عشق و كينه براي زندگي انسان لازم است، زيرا بدون پيوستگي عناصر متضاد، هيچگونه پيشرفتي حاصل نميشود. وي در عين حال به مسائل اجتماعي و سياسي توجه داشت و آثاري تحت تاثير دلبستگي او به مسائل روز به نگارش درآورد. بليك يكي از پيشگامان نامي مكتبي است كه راه را براي پيدايش رمانتيسم كه مبتني بر عواطف و خيالپردازي است، هموار كرد. اشعار او كه مقامي بلند در ادبيات انگليس دارد غالباً مذهبي و عرفاني است. بليك خودش اين اشعار را چاپ ميكرد و گراورهاي آن را ميساخت و همسرش كتابها را صحافي مينمود. بهشت و جهنم، درهاي بهشت و اروپا و بيتالمقدس از جمله آثار معروف او هستند. ويليام بليك سرانجام در 24 مه 1827م در 60 سالگي درگذشت. بليك به دنياي عرفان تعلق دارد و در نوشتههايش شيوهاي استعاري و مبهم به كار ميبرد كه فهم مضامين آثارش را دشوار ميسازد. حتي در تصاوير و حكاكيهايش نيز به همين خصوصيت پايبند است. وي همه جا عالم محسوس را انكار ميكند و اشياء را چنان كه در ظاهر نمودار ميشود، نميبيند و تنها در باطن آنهاست كه خصوصيت جاوداني بودن را تشخيص ميدهد. بليك از راه كشف و شهود ميخواهد استعدادهاي نهفته را واقعيت بخشد و همه جا بيحاصلي عقل و منطق را به اثبات رساند. ازاين رو آثار او را در زمان حيات، چون آثار ديوانگان ميپنداشتند، اما پس از مرگ رفته رفته به شخصيت استثنائيش پي بردند و زيبايي و قدرت آثارش را شناختند، چه در شعر، چه در هنر حكاكي و نقاشي.
12) مخابره اولين پيام تلگرافي توسط "ساموئل مورس" در امريكا (1844م)
الفباي موُرْسْ عبارت است از سلسله علامتهايى مركب از نقاط و خطوط كه توسط ساموئل مورْسْ، مخترع و هنرمند امريكايى وضع گرديدهاند. واحد الفبايى مورس، شامل نقطهاي است كه از فشار كوتاهي بر دستگاه مخابره تلگراف به دست ميآيد. مورس قبل از ساخت اين دستگاه، در ابتدا با ديدن يك آهنرباي الكتريكي، به اين نتيجه رسيد كه اگر وجود الكتريسيته در هر نقطهاي از مسير جريانش قابل تشخيص باشد، پس ميتوان هر پيامي را به وسيله آن از هر نقطهاي به نقطه ديگر رسانيد. پيگيري عملي اين انديشه بعد از سالها پژوهش و آزمايش، به ساخت نمونه اوليه تلگراف اختراعي مورس منجر گرديد. مورس اين دستگاه را كه در آزمايشها، موفق عمل نموده بود، به دولت امريكا عرضه كرد اما مورد استقبال قرار نگرفت. از اين رو، آن را در اروپا ارائه نمود كه در آنجا نيز با پذيرش مواجه نشد. در نهايت، كنگره امريكا در سال 1843م بودجهاي معادل 30 هزار دلار در اختيار مورس قرار داد و او پس از تكميل مقدماتي دستگاه خود، آن را در 24 مه 1844م در حد فاصل بوستون و واشينگتن امريكا با موفقيت آزمايش نمود. موفقيت او در ابداع الفباي مورس باعث شد تا تجربيات خود را درباره كابْلِ زيردريايي براي تلگراف به كار بندد. هرچند اختراع مورس به زودي درتمام جهان پيچيد و شهرت فراواني برايش به ارمغان آورد، ولي چون اين اختراع ساده بود، افراد بسياري ادعا كردند كه نظير آن را ساختهاند. اين مساله باعث شد كه مورس همه آنها را به محاكمه كشد و محكوم سازد.
13) كشف واكسن ضد حصبه (1888م)
14) تولد "ميخائيل شولوخوف" نويسنده معروف روسي (1905م)
ميخائيل الكساندرو ويچ شولوخوف، نويسنده و داستاننويس برجسته روسي، در 24 مه 1905م در منطقه دون روسيه به دنيا آمد و در ميان طايفه قزاقها پرورش يافت. وي پس از طي دروس دبيرستان، براي تامين معاش به شغلهاي كوچك ساده اشتغال ورزيد و پس از عزيمت به مسكو در 18 سالگي، به گروه نويسندگان جوان پايتخت پيوست. شولوخوف كار ادبي خود را با نگارش مقالههايى در روزنامه جوانان آغاز كرد و پس از چندي اولين مجموعه داستانهاي خود را با عنوان داستانهاي دون منتشر نمود. اين مجموعه، نظرمنتقدان ادبي را جلب كرد و استعداد نويسنده جوان را بر آنان آشكار ساخت. شولوخوف در سال 1925م به زادگاهش بازگشت و در همانجا مقيم شد. وي در اين زمان به نوشتن شاهكار خود با نام دون آرام پرداخت و انتشار اولين جلد آن در 23 سالگي وي، با استقبال فراوانِ عامه مردم مواجه گرديد. از طرف ديگر، اين اثرْ مخالفت شديد منتقدان را كه آن را دفاعي از طايفه مرتجع قزاقها تلقي كردند، برانگيخت. با اين حالْ جلدهاي دوم، سوم و چهارم دون آرام نيز طي سالهاي بعد از آن انتشار يافت و شولوخوف را در رديف نويسندگان بزرگ شوروي جاي داد. شولوخوف در رمان دون آرام، ضمن توصيف ناحيه دون به حوادث اواخر جنگ جهاني اول و اوايل انقلاب روسيه، جنگهاي داخلي دون و سركوب كردن نهضتهاي ارتجاعي و پيوستن قزاقها به انقلاب پرداخته است. كتاب دون آرام براي شولوخوف، جايزههاي ادبي روسيه و كمي ديرتر در سال 1965م جايزه ادبي نوبل را به ارمغان آورد. وي به غير از قلمرو ادبي، فعاليت اجتماعي خويش را نيز وسعت بخشيد و در سال 1937م به عضويت شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي برگزيده شد. شولوخوف طي همين سالها داستان زمين نو آباد و آنان براي ميهنشان ميجنگيدند را انتشار داد كه داستان زمين نوآباد در شمار بهترين آثار ادبي شوروي جاي گرفت. داستانهاي شولوخوف اگرچه هر يك موضوع جداگانهاي دارد، در واقع مكمل يكديگر است و دورههاي مختلف انقلاب شوروي را پيش چشم ميگذارد. شولوخوف نويسندهاي است كه از ميان توده ملت برخاسته و هرگز ارتباط خود را با آن قطع نكرده است. وي مصائب و تيره روزيهاي مردم را در آثار خود با شيوهاي واقع بينانه ترسيم نموده، پيوسته خود و هنرش را در خدمتِ اين ملت گذارده و از زبان مردم براي بيان حوادث و وقايعِ داستانهاي خويش كمك گرفته است. زبان وصف در آثار شولوخوف بسيار غني است و بينش او از عالم خارج بسيار دقيق و شايسته اعتماد است. وي رابطه مستقيم خود را با مردم حفظ كرد و آنان را در رفع مشكلاتشان ياري نمود. شولوخوف در سالهاي پاياني عمر خود كه در نويسندگي مقامي استوار يافته بود، در كار ادبي جنبه محافظه كارانه را برگزيد و نويسندگان جوان را به سبب نظرها و روشهاي نوجويانهشان سرزنش كرد. او كه ساليان دراز از محبوبترين نويسندگان شوروي نزد عامه مردم به شمار ميرفت، در اواخر عمر به سبب شيوهاي كه در حمله به همكاران نويسنده خود پيش گرفت، از محبوبيت خود كاست. ميخائيل شولوخوف سرانجام در يازدهم فوريه 1984م در 79 سالگي درگذشت.
15) مرگ "جان فوستر دالس" وزير امور خارجه و سياستمدار امريكايي (1959م)
جان فوسْتِر دالِسْ، سياستمدار امريكايى در 23 دسامبر 1889م به دنيا آمد و تحصيلات خود را در رشته حقوق بينالملل به پايان رساند. وي در طول جنگ جهاني اول، در شوراي اقتصاد جهاني خدمت كرد و سپس به عنوان نماينده امريكا در جريان مذاكرات صلح ورساي حضور يافت. دالس در سالهاي بعد به پستهاي گوناگون رسيد تا اينكه در سال 1953م از سوي ژنرال دوايت آيزنهاور، رئيس جمهور وقت امريكا به عنوان وزير امور خارجه تعيين شد. او در مدت شش سال تصدي اين مسئوليت، يكي از بدبينترين وزراي خارجه امريكا نسبت به كمونيسم بود و سياستهاي سرسختانه و شديد وي در برابر كمونيسم، چندين بار ايالات متحده را تا لبه پرتگاه جنگ تمام عيار با دولتهاي كمونيستي پيش برد. دالس معتقد بود كه در برابر كمونيستها بايد با شدت عمل و خشونت برخورد كرد. وي در اين زمينه از همكاري برادرش آلن دالس كه رياست سازمان جاسوسي امريكا، سيا، را برعهده داشت استفاده ميكرد و نقشههاي خود را پيش ميبرد. همچنين در طول اين سالها، به درخواست برادرش، آلن، جاسوسان زيادي را به عنوان ديپلمات، روانه سفارتخانههاي امريكا در كشورهاي خارجي كرد به طوري كه در بعضي سفارتخانهها تعداد جاسوسان بيش از تعداد كادر ديپلماتيك سفارت بود. جان فوستر دالس، در نهايت، به علت بيماري از كار كناره گرفت و چندي بعد در 24 مه 1959م در هفتاد سالگي درگذشت.
16) انتقال يهوديان اتيوپي به سرزمينهاي اشغالي توسط رژيم صهيونيستي (1991م)
رژيم صهيونيستي در عمليات سليمان براي دومين بار، با ايجاد يك پل هوايى، 14400 يهودي اتيوپيايى ديگر را به فلسطين اشغالي منتقل كرد. در سال 1984م نيز اين رژيم در اقدامي مشابه با عنوان عمليات موسي، هزاران تن از يهوديان اتيوپي را كه فلاشه ناميده ميشوند به سرزمينهاي اشغالي منتقل كرده بود. يهوديان اتيوپي كه بر اثر مهاجرت و ازدياد نسل، تعداد آنها در فلسطين اشغالي رو به افزايش بود، به دليل وعدههاي سران تل آويو مبني بر بهبود وضعيت اقتصاديشان، به اين سرزمين رفتند. اما يهوديان اتيوپيايي با تبعيض فراوان اقتصادي و اجتماعي در فلسطين اشغالي روبرو شدند و به همين دليل در تجمعات و اعتراضات متعدد، خواهان بازگشت به سرزمين اصلي خود شدهاند.
17) روز ملي و استقلال كشور افريقايي "اريتره" از "اتيوپي" (1993م)
در سال 1952م، ايتاليا، اريتره را كه بخشي از اتيوپي به شمار ميرفت و در سال 1936م اشغال كرده بود، بار ديگر به اتيوپي بازگرداند. اما مردم اريتره كه اكثراً خواستار استقلال بودند، مبارزه با حكومت اتيوپي را آغاز كردند. در سال 1991م، جبهه آزادي بخش اريتره، به همراه انقلابيون اتيوپي به چهارده سال حكومت ديكتاتوري هايله ماريام در اتيوپي خاتمه دادند و توافق كردند كه در سال 1993م با برگزاري يك همهپرسي، سرنوشت اريتره را مشخص كنند. در اين همهپرسي، اكثريت قاطع شركت كنندگان، رأي به استقلال دادند و اين كشور در 24 مه 1993م استقلال خود را اعلام كرد. اريتره در كنار درياي سرخ، 121/144 كيلومتر مربع مساحت دارد و با كشورهاي اتيوپي، سودان و جيبوتي، هممرز است. از جمعيت قريب به 4 ميليون نفري در حدود 70% مسلمانند. پيشبيني جمعيت اريتره تا سال 2025م بيش از 6 ميليون نفر خواهد بود. زبان رسمي و مليت مردم، تيگرينيا و پايتخت اين كشور، اَسمره ميباشد. واحد پول، ناكفا و از شهرهاي مهم آن عصب، كرن و مصوع است. نوع حكومت آن دولت انتقالي با يك مجلس قانونگزاري موقت است.
/س
Add Comments
Name:
Email:
*
User Comments:
SecurityCode: