محصولات
دریافت کاتالوگ محصولات
پورتال ایمن
سیستم آرشیو اسناد
سیستم پشتیبانی (Ticketing)
سیستم مدیریت جلسات
سیستم مدیریت وظایف
سیستم پورتال داخلی ویژه همکاران
سیستم تولید و مدیریت وب سایت
سیستم اتوماسیون اداری
سیستم مدیریت فروشگاه
سیستم گفتگوی آنلاین (پشتیبانی)
نرم افزار های اندروید
فروشگاه
جستجوی محصولات
همه محصولات
بانک شماره موبایل
گالری تصویری فایل PSD
گالری تصویری فایل افتر افکت
سیستم پیامک
عضویت رایگان در سامانه
ورود به سامانه پیامک
ارسال به BTS ایرانسل
امکانات سامانه پیامک
وب سرویس رایگان پیامک
سرویس HTTP پیامک رایگان
افزونه ورد پرس
نرم افزار ویندوزی پیامک
خرید خط هزار و تلفن ثابت
عمومی
اخبار
تقویم تاریخ
نرم افزارهای موبایل
مقالات
معرفی سایت
درباره ما
پرسش و پاسخ
ارسال تیکت
اطلاعات تماس
درباره ما
پرسش و پاسخ
آموزش برنامه نویسی
سفارش تبلیغ اندروید
Type
All
کامپيوتر
دنياي فن آوري
جستجو در محصولات
2 خرداد 1388 / 28 جمادي الاولي 1430 / 23 مي 2009
-(4 Body)
2 خرداد 1388 / 28 جمادي الاولي 1430 / 23 مي 2009
Visitor 799
Category:
دنياي فن آوري
1) دوم خرداد ماه سال 1297 هجري شمسي :
روحانيان فارس با صادركردن اعلاميه اي مردم را به قيام در برابر انگليسي ها و پليس جنوب دعوت كردند دولت انگلستان پليس جنوب را به بهانه امنيت جاني و مالي نداشتن اتباعش در جنوب ايران بوجود آورده بود و از دولت وقت ايران نيز درخواست كرده بود كه اين قشون را به رسميت بشناسد اما با مخالفت دولت ايران روبرو شد بدين ترتيب با اعلاميه روحانيان ، مردم مسلمان و غيور كازرون ، تنگستان و دشتستان به پا خاستند و خود را براي بيرون راندن قواي انگليس از فارس ، انحلال پليس جنوب آماده كردند اما آنان با وجود تمام رشادتهاي خود در اين مقطع از مبارزه بي امان شان به طور كامل به نتايج مورد نظر دست نيافتند.
2) شهادت سردار رشيد اسلام "محمد بروجردي" فرمانده قرارگاه حمزه سيدالشهداء(ع) (1362ش):
شهيد محمد بروجردي در سال 1333 ش در يكي از روستاهاي اطراف بروجرد به دنيا آمد. از هفت سالگي به همراه خانواده، ساكن تهران شد و در سال 1356، با هدف ضربه زدن به رژيم پهلوي، گروه توحيدي صف را تشكيل داد. او در همان سال راهي نجف گرديد و از طرف حضرت امام خميني(ره)، مأمور آگاه كردن مردم از جنايات رژيم شد و در اين سنگر به ايفاي وظيفه پرداخت. گروه صف به فرماندهي محمد بروجردي، به هنگام ورود حضرت امام به ميهن اسلامي و روزهاي پس از آن، مسؤوليت حفاظت از جان امام را بر عهده گرفت. با عزيمت امام به قم، بروجردي مسؤول زندان اوين شد. شهيد بروجردي نقش مهمي در تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي داشت و خود از فرماندهانِ اوليه آن به شمار ميرفت. وي در سال 1358 ش براي فرونشاندنِ آشوب ضد انقلاب در كردستان، راهي اين منقطه گرديد و با اقامت چهار ساله خود در آن ديار، وضعيت اين منطقه را سروسامان داد تا جايي كه به مسيح كردستان شهرت يافت. شهيد بروجردي در سال 1361، به عنوان فرمانده سپاه در غرب كشور، قرارگاه حمزه سيدالشهداء (ع) را تشكيل داد و عملياتهاي نظامي را از اين مكان، هدايت مينمود. سرانجام اين پاسدار غيور و فداكار، طي يكي از مأموريتهاي خود در نزديكي شهرستان نقده بر اثر برخورد با مين، در 29 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و پس از تشييعي باشكوه، در بهشت زهرا به خاك سپرده شد.
3) اعتراض مسلمانان جهان به هتك حرمت رژيم بعث عراق به عتبات عاليات (1370 ش):
پس از آن كه مردم مسلمان عراق از جنايات بياندازه رژيم حاكم بر عراق به ستوه آمده و دست به قيام فراگير زدند، به دستور صدام حسين، ديكتاتور وقت عراق، علاوه بر كشتار وسيع و بيرحمانه مردم، اماكن مقدسه و عتبات عاليات در اين كشور مورد هتك حرمت قرار گرفتند. اين عمل رژيم بعث، احساسات مسلمانان و به ويژه شيعيان جهان را برانگيخت و طي راهپيماييهاي متعدد اعتراضآميز، آن را به شدت محكوم كردند. اين بيحرمتي در حالي صورت گرفت كه مردم عراق تا پيروزي فاصله چنداني نداشتند. در اين زمان، آمريكا و متحدانش به كمك صدام شتافته و براي كشتار و سركوب مردم، انواع كمكها را در اختيار رژيم بعث قرار دادند. با پناه گرفتن مردم در حرم ائمه معصومين، اين اماكن شريف توسط ارتش بعث مورد هجوم قرار گرفت و دشمن با احساس غرور دروغين، ژست پيروزي گرفت. در ايران به اين مناسبت، از طرف رهبر معظم انقلاب اسلامي، دوم خرداد 1370، عزاي عمومي اعلام گرديد. بعد از سرنگوني رژيم بعث در فروردين 1382، گورهاي جمعي فراواني از مردم عراق كه به دست صداميان به شهادت رسيده بودند، كشف شد و ابعاد جنايات صدام در اين واقعه بيش از پيش آشكار گشت.
4) انتخابات هفتمين دوره رياست جمهوري و انتخاب "سيد محمد خاتمي" (1376ش):
هفتمين دوره انتخابات رياست جمهوري ايران در دوم خرداد سال 1376 در حالي برگزار گرديد كه به عنوان يك رويداد سياسي و اجتماعي، نه تنها در داخل كشور، بلكه در سطح بينالملل نيز مورد توجه قرار گرفته، به صورتهاي متفاوتي مورد تفسير واقع شد. علت عمده توجه جهاني به اين انتخابات، در واقع، غيرمنتظره بودن حضور گسترده مردم و نتايج آن بود. در اين دوره، حجت الاسلام و المسلمين سيد محمد خاتمي با به دست آوردن رأي بيست ميليوني از ميان نزديك به سي ميليون رأي مأخوذه، به عنوان پنجمين رييس جمهوري اسلامي ايران برگزيده شد و رويداد مهمي در سطح كشور و جهان به وقوع پيوست. براي توجيه اين رويداد تاريخي، نظريههاي مختلفي ارايه شده است كه در كل، نشان از حضور گسترده مردم در انتخابات داشت كه با لبيك به دعوت ولي فقيه در صحنه انتخابات شركت كردهاند. ملت قهرمان ايران، در اين انتخابات در حقيقت، پيش از رأي دادن به نامزد مورد نظر خود، رأي چندباره خود را به نظام جمهوري اسلامي، در داخل صندوقهاي رأي ريختند.
5) درگذشت "علي بن عباس بغدادي" معروف به "ابن رومي" شاعر عرب(283 ق):
علي بن عباس بن جُريَح بغدادي، مُكَنَّي به ابوالحسن و معروف به ابن رومي و ابن جُرَيح از مشاهير شعراي اواخر قرن سوم هجري ميباشد كه با فصاحت و بلاغت شعر ميسرود. ابن رومي در جواني علوم متداول زمان خود را آموخت و در سرودن شعر نيز مهارتي بسيار يافت. از آن جا كه ابن رومي با ديدي انتقادي با مسايل اجتماعي برخورد ميكرد، اشعار او نشان دهندهي واقعيات ملموس جامعهي آن روز است. وي هرچند كه در اشعار خود از الفاظ فصيح و زيبا استفاده ميكرد ولي داراي نوعي بددلي و بدفالي در زندگي بود؛ به طوري كه هرچه را كه به نظرش نامبارك ميآمد، ترك مينمود. هرچند آن چيز، خجسته نيز باشد. ابن رومي در زمان معتضدباللَّه، شانزدهمين خليفهي عباسي، توسط وزير خليفه مسموم گرديد و درگذشت. گويند كه وزير از ترس هَجو ابن رومي وي را مسموم گردانيد.
6) تولد "حاج ملاعلي ميرزا خليلي" فقيه و عالم بزرگ ايراني(1226 ق):
حاج ملاعلي ميرزا خليلي پس از طي تحصيلات مقدماتي، دروس عالي خود را نزد عالماني همچون شريف العلماء، ملاكريم كرماني و ملا اسماعيل بروجردي گذراند. وي در فقه، اصول فقه و رياضي، مهارت كافي داشت و در مدت زماني كوتاه، فقيهي دانا و رياضيداني برجسته شد. اين عالم رباني تا واپسين لحظات عمر، به تحقيق، مطالعه و تاليف اشتغال داشت. از ميرزا خليلي، كتب متعددي به يادگار مانده است كه از آن جمله ميتوان به كتاب خَزائنُ الاَحكام اشاره كرد. اين فقيه وارسته سرانجام در سال 1297 در 71 سالگي در نجف اشرف جان به جان آفرين تسليم نمود و به لقاي معبود شتافت.
7) رحلت عالم مجاهد "ميرزا محمدحسن آشتياني" از رهبران مبارز نهضت تنباكو و از شاگردان شيخ انصاري در تهران(1319 ق):
ميرزا محمدحسن آشتياني ازعلماي برجستهي عالم تشيع و از شاگردان ويژهي شيخ مرتضي انصاري بود. وي پس از درگذشت شيخ انصاري به تهران آمد و به نشر انديشههاي شيخ پرداخت. ميرزاي آشتياني به همراه علماي معتبر ديگر به مخالفت با امتياز انحصار خريد و فروش توتون و تنباكو به يك شركت انگليسي از سوي دولت ناصرالدين شاه پرداخت. تا اين كه با انتشار فتواي ميرزاي شيرازي در تحريم تنباكو، اين امتياز تحميلي ملغي گرديد. كُتبِ الْوَقف، احكامُ الاَواني و نيز بَحرُالفوائد و... از جمله تاليفات ايشان است. اين عالم رباني و فقيه بزرگ سرانجام در سال 1319 ق در تهران وفات يافت. جنازهي او را به نجف انتقال داده و در مقبرهي شيخ جعفر شوشتري دفن كردند.
8) 23 ماه مي سال 1788 ميلادي:
فريدريش روكرت متفكر و شاعر بزرگ آلماني در هامبورگ متولد شد . روكرت بعد از اتمام تحصيلات به نسبت تحقيقات گسترده و جامعي كه درباره زبانهاي شرقي كرد به استادي زبان عربي در دانشگاه برلين منصوب شد روكرت به زبان فارسي نيز تسلط داشت و اولين اشعار حافظ را او به زبان آلماني ترجمه كرد از آثاري مهم او شرقيات را مي توان نام برد.
9) 23 ماه مي سال 1802 ميلادي :
نشان لژيون دو نور از معروفترين نشانهاي كشور فرانسه به ابتكار ناپلئون بناپارت كنسول اول فرانسه ايجاد شد هدف از ايجاد اين نشان كه دارنده آن از امتيازات خاصي بهره مند مي شود تجليل از كساني بود كه در راه ارائه خدمات برجسته لشكري و كشوري به فرانسه مي كوشيدند لژيون دونور ابتدا فقط به فرانسويان اهدا مي شد. اما در سالهاي بعد به اتباع كشورهاي ديگر نيز داده شد نشان لژيون دونور هنوز پابرجاست.
10) آغاز جنگهاي سي ساله مذهبي در اروپا (1618م):
ظهور مذهب پروتستان در اوايل قرن شانزدهم ميلادي، شكاف عميقي بين پيروان مسيحيت به وجود آورد و كاتوليكها و پروتستانها در طول سدههاي پس از آن، بارها با هم به نزاع و نبرد پرداختند. يكي از جنگهاي معروف طرفداران پروتستان با كاتوليكْ مذهبان، در دهه دوم قرن هفدهم ميلادي به وقوع پيوست و در حدود سي سال به طول انجاميد. در روز 23 مه 1618م، پروتستانهاي چك كه از محدود شدن آزاديهايشان توسط فرديناند دوم، امپراتوري مقدس روم نگران بودند، دو فرستاده وي را به قتل رساندند و به اين ترتيب جنگهاي سي ساله مذهبي در اروپا آغاز شد. اين جنگها كه عمدتاً در آلمان روي داد، فراز و نشيبهاي زيادي داشت. در طول جنگ، كشورهاي فرانسه، سوئد و دانمارك در حمايت از پروتستانها و دولت اسپانيا و امپراتوري روم به طرفداري از كاتوليكها وارد جنگ شدند. جنگهاي سي ساله مذهبي اروپا در نهايت، با انعقاد پيمان وِسْتْفالي در سال 1648م خاتمه يافت، اما اسپانيا و فرانسه تا امضاي پيمان پيرْنِه در سال 1659م با هم درگير بودند. جنگهاي سي ساله، علاوه بر ويراني و تجزيه آلمان و نيز تضعيف امپراتوري مقدس روم، قدرت يافتن فرانسه را در پي داشت. در اين جنگها اگر چه نزاع ديرينه دو مذهب كاتوليك و پروتستان نقش مهمي داشت، اما عواملي چون اختلافهاي ارضي و سياسي دولتهاي اين قاره نيز در شروع و ادامه جنگ، بسيار مؤثر بود. از نتايج مهم اين جنگها، پايان نسبيِ درگيريهاي مذهبي پروتستانها و كاتوليكها و آغاز رشد جريانهاي ناسيوناليستي و مليگرايى و نژادپرستي در اروپا بود. در كنار اين تاثيرات، تفكر جدايى دين از سياست نيز سر برآورد. به عبارتي، يكي از وقايع مهم اجتماعي كه زمينه جدايي نهاد ديني را از سياست فراهم ساخت، همين جنگها و پيمان وِسْتْفالي بود. در اين پيمان قرار بر اين شد كه قدرت اقتصادي كليسا تضعيف شود و به تعبيري، مراكز اقتصادي كه در سلطه كليسا بودند از نفوذ كليسا خارج گردند.
11) تولد "ژوليوس اوْپرت" خاورشناس معروف آلماني (1825م):
ژولْيوس اُوپِرْتْ، خاورشناس معروف آلماني و بنيانگذار علم آسورشناسي، در نهم ژوئيه 1825م در هامبورگ آلمان به دنيا آمد. او تحصيلات مقدماتي و تكميلي خود را در آلمان، سوئيس و فرانسه گذراند و در رشته زبانشناسي و باستانشناسي به تحقيق و مطالعه پرداخت. اوپرت همچنين زبانهاي فارسي، عربي، عبري و سانسكريت را آموخت. وي مقالهاي درباره سيستم صوتي زبان هخامنشي ارائه نمود كه در آن، روش ادا كردن حروف صدادار در زبان فُرس قديم را بيان كرد. مطالعه و ترجمه كتيبههاي ميخي زمان داريوش هخامنشي كه به سه زبان فرس هخامنشي، آشوري يا سامي و توراني بود، از ديگر فعاليتهاي اوپرت به شمار ميرود. از اين رو، كرسي استادي آسورشناسي در فرانسه را برعهده گرفت و با تلاشهاي وسيع وي در اين رشته، به عنوان جامع علوم و بنيانگذار آسورشناسي در جهان معرفي شد. در كنار تدريس، مطالعات حضوري در كاوشهاي باستانشناسي به اوپرت امكان داد تا بتواند نقشه شهر بابل قديم در بينالنّهرين را برطبق اصول فني و علمي رسم كند. هرچند در اين ميان، كتابخانه بزرگي حاوي لوحههايى به خط ميخي كشف شد كه سر از موزههاي اروپا و به ويژه انگلستان درآورد. پروفسور اوپرت بالغ بر هشتاد اثر از خود به يادگار گذاشت كه در موضوع آسورشناسي، كتيبه و نيز زبانهاي باستاني، تاريخ نگاري و نژادشناسي بوده است. وي در سال 1881م مجله آسورشناسي را در پاريس تأسيس كرد و مقالات تتبُّعي قابل ملاحظهاي در آن نگاشت كه مورد توجه و استفاده اهل علم در اروپا و امريكا قرار گرفت. پروفسور ژوليوس اوپرت سرانجام در 21 اوت 1905م در هشتاد سالگي در پاريس درگذشت.
12) مرگ "آگوستين كوشي" رياضيدان معروف فرانسوي (1857م):
آگوستين لويى بارون كوشي، رياضيدان فرانسوي در 21 اوت 1789م در شهر پاريس فرانسه به دنيا آمد. او زماني به دنيا آمد كه فرانسه درگير انقلاب بود به همين دليل خانواده كوشي به روستايى در توابع پاريس رفتند و آگوستين تحت تعليم پدر، تحصيلات خود را فرا گرفت. وي از كودكي داراي استعدادي خارقالعاده در زمينه رياضي بود. طولي نكشيد كه در 15 سالگي جايزه بزرگ امپراتور را در ادبيات قديم از آن خود كرد و در 18 سالگي از مدرسه پليتكنيك با كسب رتبه ممتاز فارغ التحصيل شد. كوشي از آن پس به تحقيق و مطالعه در رياضيات پرداخت و به نتايج مهمي دست يافت. در واقع، بيشتر كارهاي كوشي در زمينه رياضيات محض بود و در اين راستا، تحقيقات موثري در همه رشتههاي رياضي از جمله تئوري توابع، حسابهاي ديفرانسيل و اَنتِگرال و علم تحليل رياضي انجام داد. همچنين رياضيات جديد به علت دو ابداع مهم كوشي كه هر يك از آنها، خط سير رياضيات قرن نوزدهم را عوض كردند، مرهون تلاشهاي اوست. اين دو ابداع شامل معمول ساختن دقت لازم در تعاريف و استدلالهاي آناليز رياضي و نيز ايجاد واقعي آناليز تركيبي بر مباني محكم ميباشند. وي همچنين تئوري توابع يك متغير موهومي را بنا نهاد و همين تئوري است كه امروزه، بزرگترين عنوان افتخار او محسوب ميشود. كوشي برخلاف فردريك گائوس رياضيدان شهير آلماني هم عصر خويش كه اكتشافات خود را پنهان ميكرد، تمام اكتشافات خود را به آكادمي ميفرستاد و با قدرتي كه در تعليم عَمَلي داشته است توانست به واقعْ دقت و صحت را بر آناليز رياضي تحميل كند. او كسي بود كه موفق شد اكتشافات گائوس را دو مرتبه كشف نمايد. روش فكري كوشي در اكتشاف بدايع، بينظير بود و تاثير قوي و واقعي او در رياضيات تا ساليان دراز باقي خواهد ماند. آگوستين كوشي سرانجام در 23 مه 1857م در شصت و هشت سالگي بر اثر بيماري درگذشت.
13) تولد " پِر لاگر كوئيست" شاعر و نمايشنامهنويس برجسته سوئدي (1891م):
پِر لاگر كوئيستْ، شاعر، رماننويس و نمايشنامهنويس معروف سوئدي در 23 مه 1891م در شهر كوچكي در نواحي جنوبي سوئد به دنيا آمد. وي در محيطي مذهبي و روستايى پرورش يافت كه بعدها آن را در آثارش وصف كرده است. لاگر كوئيست در طي تحصيلات خود، به تحول و لزوم اصلاحات اساسي عقيده پيدا كرد. نخستين واكنش لاگر كوئيست، عصيان در برابر محيط خشك خانواده و سنتهاي قديمي بود و سپس با سفر به پاريس و پيوستن به نهضتهاي ادبي پيشرو، نظريه تازه خود را درباره زيبايىشناسي و لزوم نو گرداندن ادبيات و ارتباط آن با هنر نقاشي و هنر تجسمي انتشار داد. جنگ جهاني اول به طور عميقي او را لرزاند و دچار اضطراب كرد و موجب پيدايش يك رشته اشعاري گشت كه نمودار تشويش و عصيان و نفي و انكار بود. اشعار اين دوره كه سرشار از فريادهاي ياس و نوميدي بود، موفقيت بسياري كسب كرد. لاگر كوئيست مدتها درباره نازيسم و فاشيسم كه آشكارا عاليترين مقام انساني را مورد تحقير قرار ميداد، ميانديشيد و درصدد آن بود كه براي دفاع از آزادي و حقوق انسان تحقير شده، با شدت به مخالفت برخيزد. پس رُمان دژخيم را در سال 1933م انتشار داد كه قوه شر را در دو نازيسم تجسم ميداد. لاگر كوئيست در آثار بعدي خود نيز با پيشوايان مستبد و فرمانروايان ستمكار به مخالفت پرداخت. در دوره جنگ جهاني دوم، لاگر كوئيست عشقي عميقتر به ميهنش كه مورد تهديد قرار گرفته بود، نشان ميدهد و براي كساني كه به جنگ كشيده شده بودند، همدردي و دلسوزي فراوان ابراز ميدارد. آخرين آثار لاگر كوئيست تعمق بيشتري را درباره مسائل دشوار عالم وجود و تجسس مداومي را درباره معيارهاي زندگي و قدرت شر نشان ميدهد كه هيچ گاه از وسوسه در درون او باز نميماند. در نظر لاگر كوئيست، خير مساله دشواري نيست. تنها دشواري دست يافتن به آن است، آنچه دشوار است قدرت شر است، شري كه نيروي پايدار دارد، نيرويى در درون آدمي تا ابديت. آثار لاگر كوئيست در سراسر ادبيات سوئد تاثير نهاد. از اين آثار، پيوسته فرياد اضطراب در برابر هيولاي جنگ كه بشر را مورد تهديد قرار ميدهد بلند است. در نظر لاگر كوئيست بشر با همه ضعفها و پستيها قادر است كه بر ظلمتها، بيعدالتيها و خيانتها چيره شود، تنها به سبب آنكه بشر است و چيزي از ابديت در او وجود دارد. وضع لاگر كوئيست در برابر بشر، وضعي يگانه است. او ميخواهد كه بر روي زمين، ارزش هايى جاوداني فراهم آورد. سادگي بينهايت و شيوه خاص بيان داستان آميخته با استعاره گسترده در آثار او، با توصيفات دقيق و عيني و تحليل رواني منافات ندارد، اما به واقعيتها ادراك تازهاي ميبخشد كه در ادبيات سوئد بيسابقه بوده است. لاگر كوئيست خود را مومني بي ايمان و خدانشناسي مذهبي ميخواند. از وي آثار متعددي برجاي مانده كه باراباس، سي بيلان، نبوغ، پيروزي در ظلمت ميهن و ستاره از آن جملهاند. آثار لاگر كوئيست در شمار فاضلانهترين و عميقترين آثار ادبيات سوئد در قرن بيستم است و ضمن داشتن نفوذ فراوان بر شعر دهه 1940، در پرثمر بودن آن تاثيري بسزا داشته است. پِر لاگر كوئيست سرانجام در سال 1974م در 83 سالگي درگذشت.
14) مرگ "هنريك ايبسُن" شاعر و نمايشنامه نويس نروژي (1906م):
هنريك ايبسُن، اديب و نويسنده نروژي، در بيستم مارس 1828م به دنيا آمد. ابتداي دوران زندگي هنريك به سختي و تلخي گذشت تا اينكه با طي تحصيلات متوسطه خود، عليرغم علاقه به رشته پزشكي، استعداد در شعر و نمايشنامهنويسي، او را به راه شعر و ادب كشاند. انقلابهاي سال 1848م اروپا، ايبسن را به نوشتن تراژدي منظوم كاتيلينا برانگيخت كه ايبسن در اين اثر، در وراي موضوعي تاريخي، نظر تندي درباره لزوم اصلاحات اجتماعي بيان كرد و همين امر موجب عدم نمايش آن گرديد. با اين حال وي در سالهاي بعد نمايشنامههاي متعددي را بر روي صحنه برد و به شهرت رسيد. ايبسن پس از چندي، تئاتر نروژ را كه به ورشكستگي گراييده بود رها كرد و به خارج از كشور مسافرت نمود و در مدت 25 سال، جز براي اقامتهاي كوتاه به نروژ بازنگشت. ايبسن در اين سالها آثار متعددي خلق كرد كه نمايشنامههاي پرگونْتْ، پيمان جواني و اركان جامعه از آن جمله است. وي همچنين با انتشار نمايشنامههاي خانه عروسك و اشباح، در سراسر اروپا به شهرت رسيد. ايبسُن در سالروز هفتاد سالگي در افتخار و احترام غرق بود، با اين همه خود را خوشبخت نمييافت و احساس ميكرد كه نيازي به خودشناسي و تحليل روحي دارد و سرانجام به اين نتيجه رسيد كه به دست آوردن شهرت و افتخار در واقع هم خود او را نابود كرده و هم سعادت نزديكانش را. اثر اين دوره، تراژدي، هنگامي كه با چشمان باز ميميريم است. ايبسُن در سال 1899م به اولين حمله قلبي دچار شد و قسمتي از بدنش از كار افتاد. با وجود اين در فكر خلق آثار تازه بود كه دو سال بعد، بر اثر حمله ديگر، از هر نوع فعاليت باز ماند و ديگر نتوانست بستر را ترك كند تا اينكه در 23 مه 1906م در 78 سالگي درگذشت. ايبسن با وجود گام برداشتن به موازات عصر خويش، بيشتر به شخصيت و الهامات عميق درون خودبستگي دارد. در آثار وي، همه جا انسان است كه به چشم ميخورد. ايبسن به زندگي فردي كه به سبب عدم سازش با محيط و فشار خرد كننده آنها تنها ميماند. توجه خاص دارد و اين چنين كسان را افرادي قويتر ميداند و همه جا از آنها در برابر جامعه دفاع ميكند. ايبسن بزرگترين نمايشنامهنويس نروژ و يكي از برجستهترين شخصيتهاي تاريخ تئاتر است. نفوذ ايبسن در زمان حيات و پس از مرگ عظيم بوده و آثار نمايشي او، مدت نيم قرن بر محيط نمايشنامهنويسي تسلط كامل داشته است.
15) ورود ايتاليا به عرصه جنگ جهاني اول (1915م):
مهمترين تحول سياسي در اروپا در نيمه اول سال 1915م، ورود ايتاليا به جنگ جهاني اول بود. ايتاليا در 23 مه 1915م، بدون دليل موجه و فقط به اميد بهرهبرداري سياسي و توسعه قلمرو حكومت خود به اتريش اعلان جنگ داد. پس از چندي، دولت ايتاليا به امپراتوري عثماني نيز اعلان جنگ داد و آتش جنگ را فروزانتر كرد. با اين حال، عليرغم پيروزي متفقين، كه ايتاليا در كنار آنان ميجنگيد، اين كشور نصيبي از جنگ نبرد و با وارد كردن 5/5 ميليون نفر از مردم خود، به صحنه نبرد، نزديك به هفتصد هزار ايتاليايي را به كشتن داد. به بياني ديگر، ايتاليا با اينكه در شمار فاتحان جنگ جهاني اول بود، ولي با اين حال بايد آن را كم و بيش كشوري مغلوب به شمار آورد. زيرا با وجود شركت فعالانه در جنگ، امتياز قابل توجهي دريافت نكرد.
16) تشكيل جمهوري فدرال آلمان پس از جنگ جهاني دوم توسط متفقين (1949م):
پس از اشغال كشور آلمان توسط كشورهاي متفق در پايان جنگ جهاني دوم، بر سر اداره و كنترل بخشهاي آن، اختلافاتي روي داد كه در سالهاي 1948 و 1949م به بحراني ميان شوروي و سه كشور امريكا، فرانسه و انگلستان انجاميد و زمينههاي تقسيم آلمان را فراهم ساخت. در اين ميان، مهمترين تحولي كه در روابط شرق و غرب، پس از تشكيل سازمان پيمان آتلانتيك شمالي، ناتو، روي داد، وحدت سياسي و اقتصادي سه بخش اشغالي كشورهاي غربي در آلمان و تأسيس دولت جمهوري فدرال آلمان است. تشكيل جمهوري فدرال آلمان در روز 23 مه سال 1949م در اجتماع نمايندگان بخشهاي اشغالي سه كشور غربي در شهر بُن اعلام گرديد و دكتر كُنراد آدنائر رهبر حزب جديد التاسيس دموكرات مسيحي آلمان، كه از اوايل قرن بيستم نقش فعالي در سياست آلمان بازي ميكرد در سن 73 سالگي به رياست حكومت جديد آلمان انتخاب شد. دكتر آدنائر كه هم به واسطه مبارزاتش با حكومت نازيها و تحمل زندان در دوران هيتلر، و هم به خاطر نفرت از كمونيستها مورد توجه و اعتماد دولتهاي غرب قرار گرفته بود، خيلي زود موفق شد حمايت غربيها را نسبت به حكومت خود جلب كند و با دريافت صدها ميليون دلار كمك مستقيم امريكا، آلمان غربي را كه در پايان جنگ به ويرانهاي مبدل شده بود احيا نمايد. اين امر باعث شد تا اتحاد جماهير شوروي نيز در قسمت شرقيِ آلمانِ تحت تصرف خود، دولت آلمان شرقي را تأسيس نمايد. با پذيرفته شدن جمهوري فدرال آلمان به عضويت ناتو، اين كشور كاملا به بلوك غرب وابسته شد و آلمان غربي به صورت مهمترين مركز تجمع قواي نظامي غرب در برابر شوروي درآمد. با اين حال موفقيت بزرگ ديگر آدنائر كه در سالهاي بعد حاصل گرديد، نزديكي او به فرانسه و تبديل دشمني و رقابت ديرينه آلمان و فرانسه به دوستي و اتحاد محكمي بود كه سالها بعد از مرگ بنيانگذاران اين دوستي و اتحاد بر جاي ماند و طي دهههاي پس از آن، همكاري و تفاهم كاملي بر روابط دو كشور حكمفرما بود. با اين حال با آغاز زمزمههاي فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و استقلال كشورهاي بلوك شرق، كشور آلمان نيز كه به دو كشور آلمان شرقي و غربي تبديل شده بود در سال 1989م به يك كشور متحد مبدل گرديد. (ر.ك: 3 نوامبر)
17) درگذشت "عمر تِلْمِساني" يكي از رهبران جنبش اخوان المسلمين مصر (1986م):
عُمر تِلْمِساني يكي از رهبران جنبش اخوان المسلمين مصر، در سال 1904م در منطقه تِلمِسان الجزاير به دنيا آمد. وي در سال 1924م در رشته حقوق فارغ التحصيل شد و در سال 1928م و به دنبال تأسيس جنبش اخوان المسلمين مصر به عضويت آن درآمد. او كه دو سال از حسن البنّاء رهبر اين جنبش بزرگتر بود، به عنوان يكي از كادرهاي قديمي اين حركت به شمار ميرفت. تلمساني در سال 1954م بعد از سوء قصد نافرجام يكي از اعضاي اخوان المسلمين به جان جمال عبدالناصر رئيس جمهور مصر دستگير شد و تا 1971م به مدت 17 سال در زندان به سر برد. با اين حال، تلمساني در زمان رياستش بر سازمان اخوان المسلمين، خط مشي اعتدالي و ميانهرويى را اعمال ميكرد و از درگيري مستقيم با رژيم مصر اجتناب ميورزيد. وي بار ديگر در سپتامبر 1981م توسط انور سادات رئيس جمهور وقت رژيم مصر دستگير شد و تا زمان ترور سادات در زندان ماند تا اينكه به دستور حسني مبارك از زندان آزاد گرديد. عمر تلمساني سرانجام به علت ابتلا به بيماري كبد و كليه در بيست و سه مه 1986م در هشتاد و دو سالگي درگذشت.
/خ
Add Comments
Name:
Email:
*
User Comments:
SecurityCode: