استعمال دخانيات، يک اعتياد است؛ نه يک عادت. برخي از ما ممکن است استعمال دخانيات را تنها يک عادت بد تلقي کنيم؛ اما واقع آن است که نيکوتين، ماده فعال و خطرزاي تنباکو، دارويي اعتياد برانگيز است که سبب وابستگي و تداوم مصرف ميشود؛ چنان که افراد سيگاري براي ترک و دوري از آن مشکل دارند و دچار ناراحتيهايي ميشوند.
عوارض جسمي دخانيات
سيگار، سلامت جسمي انسان را به طور جدي به مخاطره مياندازد. برخي از آثاري که مصرف اين ماده مخدر بر وجود انسان ميگذارد، عبارتند از: اختلال در هوش، حافظه و عمل فراگيري، ايجاد سکته مغزي و قلبي، ضعف بينايي، زردي، پوکي و فساد دندانها، بوي بد دهان، فساد لثه، اختلالات گوارشي مانند سوء هاضمه و بياشتهايي، اختلالات قلبي، ازدياد فشار خون، تپش قلب، انفاکتوس، بينظمي در حرکات قلب، مسموميت تدريجي خون، کمردرد به دليل نارسايي گردش خون در عضلات پشت بدن و ضعف آنها، ايجاد حساسيت در دستگاه تنفس، تحريک مخاط تنفسي و ايجاد سرفه، ايجاد انواع سرطانها به ويژه سرطانهاي مجاري تنفسي مانند سرطان زبان، حنجره و ريه، اختلالات بينايي، کاهش مقاومت بدن در مقابل بيماريها و بالاخره مرگ زودرس. طبق بررسيهاي سازمان بهداشت جهاني، تلفات مستقيم دخانيات در جهان، بالغ بر 4 ميليون نفر در سال است. به همين دلايل، اين سازمان در سال 1957م. استعمال دخانيات را به عنوان يک بيماري و در رديف ساير اعتيادها ذکر کرد. اين امر براي خود سيگاريها نيز مسلّم شده است؛ اما اکثر آنها منکر اين واقعيت ميشوند.1
بررسيها نشان داده است که کودکاني که والدين سيگاري دارند، بيشتر بيمار ميشوند. اين کودکان نسبت به کودکاني که والدين سيگاري ندارند، بيشتر دچار بيماريهاي ذاتالريه، سرماخوردگي و... ميشوند و اندامي ضعيفتر از حد معمول دارند. مصرف سيگار در مادران نيز سبب بروز سقط جنين و تولد نوزادهاي نارس و نوزاداني با وزن غيرطبيعي ميشود.2
دريچهاي به اعتياد
کارشناسان مسائل بهداشتي و تربيتي، بر اين باورند که استعمال دخانيات، دريچهاي براي ورود به دنياي انواع مواد اعتيادآور و بسياري از ناهنجاريها و بزهکاريهاي اجتماعي است.
تحقيقات نشان داده است که «اگر چه هر فرد سيگاري معتاد نميشود، اما بيشتر افراد سيگاري خيلي سريع معتاد ميشوند».3 اعتياد، قدرت تفکر، انديشه و اراده را از انسان ميگيرد و سبب سقوط بسياري از ارزشها و هنجارهاي فرهنگي و اخلاقي ميشود؛ تا جايي که گاه فرد معتاد، حقوق ديگران را زير پا ميگذارد و در ميان جمع يا در مکانهاي عمومي سيگار ميکشد.
بنابراين، بايد از غرق شدن در مرداب اعتياد هراسيد و از همان آغاز، پايان کار را انديشه کرد. حضرت علي عليهالسلام ميفرمايد: «حاصل دورانديشي سلامت است».4 با دورانديشي و به کارگيري صحيح انديشه، سلامت و سعادت خود را تضمين کنيم.
عوامل رويکرد جوانان به سيگار
الف) خانواده و گرايش به دخانيات؛ بسياري از کارشناسان بر اين عقيدهاند که نخست بايد علت و ريشه اين رفتار را در کانون خانواده جست. خانواده کانوني است که انسان در آن خوب و بد را ميآموزد و سبک زندگي خود را براي آينده پايهگذاري ميکند. در محيط گرم و صميمي خانوادهاي که در آن روابط خوب و دوستانهاي حاکم است، معمولاً کودکاني سالم، با شخصيتي مثبت و فعال پرورش مييابند که به روشني ميتوان بازتاب عشق و علاقه خانوادگي را در اعتماد به نفس، موفقيتها و رفتارهاي شايسته آنان ديد. در مقابل، نبود دورانديشي و گذشت، اختلافات خانوادگي، بيبندوباري، از هم پاشيدن خانواده، کمبودها و هر گونه سهلانگاري و بيتوجهي والدين در تعليم و تربيت فرزندان و بيتوجهي به سرنوشت و آينده آنان، محبتهاي افراطي و يا سختگيريهاي بيش از حد، فرزندان را دچار نوعي سرگرداني ميکند. از اين رو، گاهي براي آرامش فکر، فرار از تنهايي، وقتگذراني و صرف نيروي اضافي خويشتن، به سوي فعاليتها و رفتارهاي ناهنجاري چون سيگار کشيدن و ساير مواد مخدر کشيده ميشوند.5 بنابراين، به جرأت ميتوان گفت دليل بسياري از نابسامانيهاي جوانان، خانوادهها هستند و نابسامانيها نيز به نوبه خود، از بيايمانيها، بياعتقاديها و بيبندوباريها نشأت ميگيرد.
ب) گروه همسالان و گرايش به دخانيات؛ پس از خانواده، گروه همسالان، دومين عامل اثرگذار در رفتارهاي افراد است و نفوذ و تأثيرگذاري آنها بر فرد، در دوران بلوغ به اوج خود ميرسد و نفوذ والدين رو به کاهش ميرود؛ به طوري که آنان ترجيح ميدهند بيشتر اوقات خود را با همسالانشان بگذرانند و اغلب در موضوعي خاص، مثل روي آوردن به استعمال دخانيات، با آنان هماهنگ ميشوند. همسالان بر رفتار و شخصيت اجتماعي يکديگر تأثير نيرومندي ميگذارند.6 انتخاب دوست و همنشين مناسب در اين دوران، بسيار مهم و سرنوشتساز است. معاشرتهاي نامناسب، به ويژه با افراد ناباب و معتاد، سبب خواهد شد که آنان نيز به بيراهه کشيده شوند.
ج) ساير عواملِ گرايش به دخانيات؛ واقع آن است که برخي از افراد، به اين دليل سيگاري ميشوند که از خطرات بسيار آن آگاه نيستند. برخي از نوجوانان و جوانان نيز مصرف سيگار را نماد بزرگي، آقايي و بلوغ ميدانند. عدهاي هم علت سيگار کشيدن خود را بيکاري و يکنواختي زندگي ميدانند. برخي استعمال دخانيات را به عنوان شکلي از خوددرماني براي رهايي از افسردگي، اضطراب و ناراحتيها ميدانند.
ترک سيگار
در ترک سيگار آن چه مهم است، اراده و تصميم، همراه صبر و حوصله است. «براي ترک اعتياد ميتوان با روش کم کردن، خيلي راحت خود را درمان کرد. براي اين کار، بايد با صبر و حوصله و تحمل، هر چند روز يکبار، اندکي از مقدار مصرفي خود را کاهش داد و بالاخره پس از مدتي، آن را به صفر رسانيد».7 در اين روزها ميتوان چيزهاي ديگر مانند تنقلات و آدامس را جايگزين کرد و در دسترس خود قراد داد و به اشتغالات گوناگون خود را سرگرم نمود.
خانواده هم در گرايش به دخانيات و هم در ترک و دوري از آن، نقش بنياني و اساسي دارد. خانواده، بايد بتواند براي اوقات فراغت و صرف نيروي اضافي کودک، نوجوان و جوان خود، با مشورت و همراهي او و در نظر گرفتن علايق و خواستههايش، تفريحها و فعاليتهايي سالم در اجتماع برنامهريزي کند. هميشه و در همه حال، در پستيها و بلنديها و در پيچ و خمهاي بسيار زندگي، دست او را بگيرد و او را به سوي خوشبختي و کمال سوق بدهد.
پي نوشت :
1. از ميکده تا ماتمکده، ص 100؛ احمد راهرو خواجه، چرا بعضي از مردم سيگار ميکشند، مجله اصلاح و تربيت، سال هفتم، ش 79، ص 20.
2. مجله اصلاح و تربيت، ص 20.
3. همان، ص 19.
4. نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتي، حکمت 181.
5. هدايتالله ستوده، آسيبشناسي اجتماعي، جامعهشناسي انحرافات، آواي نور، تهران 1380، ص 44.
6. همان.
7. فرهنگ مواد مخدر، ص 21.
منبع:http://www.hawzah.net/س