جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
تهييج‌ ذهني‌
-(7 Body) 
تهييج‌ ذهني‌
Visitor 1879
Category: دنياي فن آوري

چکيده‌

‌تهييج‌ ذهني‌ يا تکنيک‌ گوردون‌ روشي‌ است‌ بسيار مناسب‌ جهت‌ يافتن‌ راه‌حلهاي‌ جديد براي‌ مسئله‌ و نيز براي‌ اکتشافات‌ علمي‌ و فني. اين‌ روش‌ فرآيندي‌ خاص‌ و منحصر به‌ فرد و در عين‌ حال‌ موثر دارد. در اين‌ مقاله، ابتدا مفهوم‌ تهييج‌ ذهني، آنگاه‌ تاريخچه‌ مختصري‌ از پيدايش‌ و گسترش‌ اين‌ روش‌ ارائه‌ و سپس‌ به‌ قواعد آن‌ پرداخته‌ مي‌شود . مکانيسم‌هاي‌ عملي‌ تهييج‌ ذهني‌ و فلوچارت‌ تهييج‌ ذهني‌ نيز به‌طور کامل‌ معرفي‌ مي‌گردد و در نهايت‌ به‌ کاربرد اين‌ روش‌ و همچنين‌ تفاوتهاي‌ آن‌ با روشهاي‌ مشابه‌ و مزايا و معايب‌ آن‌ اشاره‌ مي‌شود .

مقدمه

‌واژه‌ SYNECTICS (تهييج‌ ذهني) يک‌ واژه‌ يوناني‌ بوده‌ و مفهوم‌ آن‌ پيوند اجزاي‌ متفاوت‌ و ظاهراً‌ بي‌ارتباط‌ به‌ يکديگر است. در اينجا منظور از تهييج‌ ذهني‌ بيشتر فرآيند خلاقيت‌ است، بخصوص‌ آن‌ دسته‌ از خلاقيتها که‌ در ارائه‌ راه‌ حل‌ براي‌ مسئله‌ کاربرد داشته‌ باشد. يک‌ گروه‌ تهييج‌ ذهني‌ شامل‌ افرادي‌ با پيش‌ زمينه‌هاي‌ مختلف‌ است‌ که، براي‌ رسيدن‌ به‌ يک‌ راه‌ حل‌ خلاق‌ تلاش‌ مي‌کنند. اين‌ کار از طريق‌ پرسه‌زني‌ خيال(1) و بهسازي‌ عناصر نابرابر انجام‌ مي‌گيرد. تئوري‌ تهييج‌ ذهني‌ را ويليام‌ گوردن‌ توسعه‌ داد تا جايي‌ که‌ اين‌ روش‌ را تکنيک‌ گوردون‌ نيز مي‌خوانند. وي‌ از سال‌ 1944 شروع‌ به‌ بررسي‌ روشهاي‌ خلاقيت‌ فردي‌ و گروهي‌ کرد. گوردون‌ يک‌ گروه‌ فرعي‌ در شرکت‌ آرتوردي.ليتل‌ تشکيل‌ داد و سپس‌ گروههاي‌ تهييج‌ ذهني‌ ديگري‌ نيز در چندين‌ شرکت‌ ديگر بنا نهاد .
‌گوردون‌ در سال‌ 1960 شرکت‌ مذکور را ترک‌ کرد و به‌همراه‌ جورج‌ پرينس‌ موسسه‌ تهييج‌ ذهني‌ را پايه‌گذاري‌ کرد. اين‌ موسسه‌ تسهيلات‌ آموزشي‌ و پرسنلي‌ را در اختيار علاقه‌مندان‌ اين‌ روش‌ و شرکتها قرار مي‌داد. بعدها جورج‌ پرينس‌ خود، موسسه‌ ديگري‌ به‌نام‌ نظام‌ آموزش‌ تهييج‌ ذهني‌2 (SES) بنا نهاد. اين‌ موسسه‌ کليه‌ روشهاي‌ حل‌ مسئله‌ را براساس‌ روش‌ استعاره‌اي‌ (METAPHORICAL) آموزش‌ مي‌داد .
‌اگرچه‌ روش‌ تهييج‌ ذهني‌ توسط‌ گوردون‌ وپرينس‌ توسعه‌ پيدا کرد، ولي‌ بوژاک‌ استين‌ و ونگاندي‌ نيز از جمله‌ کساني‌ هستند که‌ اين‌ روش‌ را تشريح‌ کرده‌اند .

فرآيند تهييج‌ ذهني‌

‌تهييج‌ ذهني‌ به‌ مفهوم‌ فرآيند خلاقيت، فعاليتي‌ فکري‌ است. تهييج‌ ذهني‌ در بيان‌ مسئله‌ و پيداکردن‌ راه‌حل‌ براي‌ مسئله‌ کاربرد داشته‌ و نتيجه‌ آن‌ نوآوري‌ فني‌ و هنري‌ است. عبارت‌ <مشکل‌ شناسي‌ - حل‌ مشکل3 بيش‌ از عبارت‌ <حل‌ مشکل > به‌ درک‌ و شناخت‌ مسئله‌ کمک‌ مي‌کند .

قواعد تهييج‌ ذهني‌

‌فرايند حل‌ مسئله‌ به‌ روش‌ تهييج‌ ذهني، شامل‌ سه‌ بخش‌ عمده‌ مي‌شود : بخش‌ اول‌ به‌ تعريف‌ صورت‌ مسئله، تشريح، تحليل‌ و تفهيم‌ آن‌ اختصاص‌ دارد. بخش‌ دوم‌ شامل‌ اجراي‌ مکانيسم‌هاي‌ عملي‌ مختلف‌ يعني‌ استعاره‌ و قياس‌ (ANALOGIS) است. در بخش‌ سوم، گروه‌ تلاش‌ مي‌کند تا بين‌ آنچه‌ به‌عنوان‌ نتيجه‌ اجراي‌ مکانيسم‌ عملي‌ به‌دست‌ آورده‌ و مشکلي‌ که‌ روي‌ آن‌ کار مي‌کند ارتباط‌ مناسب‌ ايجاد کند. نتيجه‌ اين‌ اقدام، درک‌ بهتر از مسئله‌ و يا يک‌ راه‌حل‌ خوب‌ براي‌ آن‌ است. با درک‌ بهتر از مسئله‌ و حفظ‌ آن‌ در ذهن، ديدگاه‌ تازه‌اي‌ از مسئله‌ در ذهن‌ ايجاد مي‌گردد. اين‌ کار آنقدر ادامه‌ مي‌يابد تا به‌ يک‌ راه‌ حل‌ اساسي‌ و قاطع‌ برسيم .

مکانيسم‌هاي‌ عملي‌ تهييج‌ ذهني‌

‌در اين‌ روش‌ از قياس‌ و استعاره‌ براي‌ تحليل‌ مشکل‌ و توسعه‌ راه‌حلهاي‌ ممکن‌ استفاده‌ مي‌شود. به‌منظور اجراي‌ اين‌ فعاليتها از دو مکانيسم‌ عملي‌ استفاده‌ مي‌شود. اول‌ آشنايي‌ با موارد ناشناخته‌ است‌ که‌ براي‌ درک‌ بهتر مشکل، آن‌ را از منظر جديدي‌ مي‌نگرد. دوم‌ دوري‌ از آن‌ چيزهايي‌ است‌ که‌ براي‌ ما آشنا است. اين‌ فعاليت، مفاهيم‌ جديدي‌ را در ذهن‌ ما پرورش‌ مي‌دهد که‌ نهايتاً‌ منجر به‌ رسيدن‌ به‌ راه‌حلهاي‌ ابتکاري‌ مي‌گردد. مکانيسم‌هاي‌ عملي‌ به‌ آشنايي‌ با موارد ناشناخته‌ کمک‌ مي‌کند و مي‌تواند احساسي‌ را ايجاد کند که، نگرش‌ به‌ مشکل‌ از راههاي‌ عادي‌ و معمولي‌ صورت‌ نگيرد. تهييج‌ ذهني‌ چهار مکانيسم‌ اساسي‌ عملي‌ دارد که‌ به‌شرح‌ زير است :
قياس‌ شخصي‌ - براي‌ آنکه‌ از قياس‌ شخصي‌ استفاده‌ کنيم، بايد خود را به‌جاي‌ يک‌ هدف، يک‌ شيئي‌ مشخص، يا حتي‌ يک‌ پيشنهاد قرار دهيم. فرد بااين‌ احساس‌ فکر مي‌کند که‌ به‌جاي‌ شيئي‌ که‌ باآن‌ کار مي‌کند قرار دارد .
قياس‌ مستقيم‌ - اين‌ نوع‌ قياس، يک‌ مکانيسم‌ اساسي‌ است‌ که، فرد به‌وسيله‌ آن‌ سعي‌ مي‌کند که‌ به‌ مشکل‌ از نقطه‌ نظر جديدي‌ بنگرد. قياس‌ مستقيم‌ واضح‌ و صريح‌ است. قياس‌ مستقيم‌ اعمال‌ موازي‌ از قبيل‌ علم‌ يا فناوري‌ را به‌صورت‌ واقعي‌ مقايسه‌ مي‌کند .
قياس‌ نمادين‌ - قياس‌ نمادين‌ براي‌ توصيف‌ مسئله‌ از اشياء و تصورات‌ استفاده‌ مي‌کند . افراد بيشتر از اين‌ نوع‌ قياس‌ براي‌ بيان‌ احساس‌ شاعرانه‌ خود استفاده‌ مي‌کنند. گرچه‌ ممکن‌ است‌ فرد از لحاظ‌ عملي‌ تصورش‌ غلط‌ باشد، ولي‌ از لحاظ‌ زيبايي‌شناسي‌ آن‌را جبران‌ مي‌کند. در اينجا توصيف‌ عملکرد عناصر يک‌ مشکل، از ديدگاه‌ شخصي‌ مورد تاکيد است .
قياس‌ تخيلي‌ - اين‌ قياس‌ براساس‌ نظر فرويد بنا شده‌ است. فرويد براين‌ عقيده‌ بود که‌ خلاقيت‌ نشاندهنده‌ روياها است. هر فرد از ديدي‌ که‌ آرزو دارد دنيا آنگونه‌ باشد، مشکل‌ را بيان‌ مي‌دارد .
‌ ‌منظور ما از اين‌ مکانيسم‌هاي‌ عملي‌ ايجاد پنج‌ مرحله‌ روان‌شناسي‌ است‌ که، براي‌ رسيدن‌ به‌ خلاقيت‌ لازم‌ است. اين‌ پنج‌ مرحله، پيش‌ شرط‌ توسعه‌ تفکر خلاق‌ هستند، اين‌ مراحل‌ به‌ غير از مرحله‌ پنجم‌ که‌ برگرفته‌ از مکانيسم‌هاي‌ عملي‌ است، به‌هم‌ مربوطند. مراحل‌ پنجگانه‌ عبارتند از :
1 - وصل‌ و فصل : اين‌ مرحله‌ به‌ رابطه‌ فرد به‌ مسئله‌اي‌که‌ روي‌ آن‌ کار مي‌کند مربوط‌ مي‌شود . <وصل > احساس‌ نزديکي‌ براي‌ درک‌ مسئله‌ را به‌وجود مي‌آورد، و <فصل > جهت‌ نگرشي‌ هدفمندانه، احساس‌ جدايي‌ و دوري‌ از مسئله‌ را ايجاد مي‌کند .
2 - تامل : تامل‌ هم‌ به‌ ظرفيت‌ فرد و هم‌ به‌ ظرفيت‌ گروه‌ مرتبط‌ مي‌شود، تا بتواند رسيدن‌ به‌ يک‌ راه‌ حل‌ سريع‌ را، تا رسيدن‌ به‌ بهترين‌ راه‌حل، به‌ تعويق‌ بيندازد .
3 - تعمق : اين‌ مرحله‌ به‌ گروه‌ و اعضاي‌ آن‌ بر مي‌گردد و ذهن‌ آنها را آزاد مي‌گذارد تا پيشنهادات، فرضيه‌ها و راه‌حلها در آن‌ شکل‌ گيرند .
4 - استقلال‌ اشياء : همزمان‌ با پيشرفت‌ فرآيند خلاقيت‌ و شکل‌گيري‌ يک‌ راه‌ حل، اين‌ احساس‌ به‌وجود مي‌آيد که، راه‌حل‌ يک‌ ماهيت‌ و کيفيتي‌ دروني‌ دارد. شخص‌ يا گروه‌ بايد به‌اندازه‌ کافي‌ راغب‌ و آزاد باشد تا اجازه‌ دهد اين‌ احساس‌ توسعه‌ پيدا کرده‌ و ادامه‌ يابد .
5 - احساس‌ شعف : اين‌ مرحله‌ در کل‌ بااحساس‌ لذت‌ همراه‌ است. لذت‌ اين‌ احساس‌ شبيه‌ به‌ الهام‌ يا نيروي‌ قريحه‌ است. گرچه‌ هيچ‌ مکانيسم‌ عملي‌ وجود ندارد که‌ اين‌ احساس‌ را تقويت‌ کند، ولي‌ اين‌ مرحله‌ نقش‌ برجسته‌اي‌ در فرآيند راه‌حل‌يابي‌ خلاق‌ دارد .

ترکيب‌ اعضاي‌ گروه‌ تهييج‌ ذهني‌

‌سه‌ عنصر در برگزاري‌ جلسات‌ تهييج‌ ذهني‌ نقش‌ اساسي‌ دارند : (1) رئيس‌ جلسه، (2) شرکت‌کنندگان‌ و (3) کارشناس‌ کارفرما5. موفقيت‌ فرآيند حل‌ مشکل‌ بستگي‌ شديدي‌ به‌ کار گروهي‌ اين‌ افراد دارد .
‌ ‌رئيس‌ جلسه‌ قاضي‌ يا مدير يا اصلاح‌گر مجموعه‌ نيست. بلکه‌ ابتدا بارعايت‌ اصول‌ فلوچارت، جلسه‌ را هدايت‌ مي‌کند. وي‌ در واقع‌ مسئول‌ جلب‌ مشارکت‌ افراد در راه‌حل‌يابي‌ است. رئيس‌ جلسه‌ همچنين‌ مسئول‌ تعيين‌ و استفاده‌ از بهترين‌ روش‌ براي‌ ايجاد، توسعه‌ و استفاده‌ از قياسها است .
‌وظيفه‌ شرکت‌کنندگان‌ اين‌ است‌ که‌ هرچه‌ بيشتر خود را به‌ مسئله‌ معطوف‌ دارند. در بعضي‌ موارد شرکت‌کننده، بي‌نظيري‌ و خودمحوري‌ خود را آشکار مي‌سازد، بنابراين، هر شرکت‌کننده‌ از ديد خود بايد مسئله‌ را بررسي‌ کند. شرکت‌کنندگان‌ احساس‌ و نظرات‌ خود را نسبت‌ به‌ مشکل‌ تحت‌ بررسي‌ ابراز داشته‌ و نبايد توجه‌ خود را به‌ اين‌ نکته‌ معطوف‌ کنند که، نظر يا پيشنهادشان‌ مفيد است، يا خير .
‌کارشناس‌ کارفرما کسي‌ است‌ که‌ واقعي‌ترين‌ درک‌ خود را از مشکل‌ دارد. او به‌طور کلي‌ نماينده‌ کارفرما است، و از نظر سازمان‌ کارفرما: او شخصي‌ است‌ که‌ مسئول‌ حل‌ مشکل‌ است .
‌يک‌ جلسه‌ تهييج‌ ذهني‌ عملاً‌ يک‌ فعاليت‌ کاملاً‌ سازمان‌ يافته‌ است، اين‌ کار به‌وسيله‌ يک‌ فلوچارت‌ و يک‌ رئيس‌ جلسه‌ ماهر هدايت‌ مي‌شود. نقش‌ اعضاي‌ گروه‌ مي‌تواند به‌وسيله‌ رئيس‌ جلسه‌ در قالب‌ فلوچارت‌ روي‌ تخته‌ سياه‌ نوشته‌ شود. به‌اين‌ ترتيب‌ گروه‌ از نقش‌ خود در اين‌ فرآيند آگاه‌ خواهد شد .

فلوچارت‌ تهييج‌ ذهني‌

‌يک‌ گروه‌ تهييج‌ ذهني‌ دائماً‌ از فلوچارت‌ تهييج‌ ذهني‌ که‌ در ذيل‌ آمده‌ است‌ تبعيت‌ مي‌کند :
1 - بيان‌ صورت‌ مسئله‌ :6PAG يک‌ بيان‌ کلي‌ از مشکلي‌ که‌ بايد حل‌ شود، با درنظر گرفتن‌ اينکه‌ اعضاي‌ گروه‌ از يک‌ منبع‌ خارجي‌ هستند يا داخلي .
2 - تجزيه‌ و تحليلي‌ کوتاه‌ از صورت‌ مسئله : توضيح‌ مشکل‌ به‌وسيله‌ کارشناسان، گروه‌ را با مسئله‌ آشنا مي‌کند. در اين‌ مرحله‌ تلاش‌ مي‌شود تا، به‌ تجزيه‌ و تحليل‌ و تعريف‌ مسئله‌ پرداخته‌ شود .
3 - پالايش : در اين‌ مرحله‌ کليه‌ پيشنهادات‌ و نظرات‌ ارائه‌ مي‌شود. به‌عبارت‌ ديگر افراد ايده‌ خود را در پاسخ‌ به‌ اين‌ سوال‌ که‌ <چگونه‌ اين‌ مشکل‌ را مي‌توان‌ حل‌ کرد > ارائه‌ مي‌دهند. سپس‌ راه‌حلهاي‌ شتابزده‌ و غيرقابل‌ انعطاف‌ حذف‌ مي‌شوند. چنين‌ راه‌حلهايي‌ احتمالاً‌ باارزش‌ نيستند ولي‌ بايد بيان‌ شوند. بنابراين، پيشنهادهاي‌ اوليه‌ مي‌تواند به‌وسيله‌ کارشناس‌ مورد انتقاد قرار گيرد و در نتيجه‌ موضوع‌ هرچه‌ بيشتر روشن‌ گردد .
4 - مشکل‌ آنگونه‌ که‌ درک‌ شده‌ است‌ : 7(PAU) بعد از مرحله‌PAG) ) ، هر شرکت‌کننده، نگرش‌ خود را به‌ مسئله‌ توضيح‌ مي‌دهد. در صورت‌ امکان، قياس‌ خيالي‌ يا راه‌حل‌ رويايي‌ خود را نيز به‌ آن‌ اضافه‌ مي‌کند. رئيس‌ جلسه‌ هريک‌ از نقطه‌ نظرات‌ را يادداشت‌ و پس‌ از ثبت‌ نقطه‌ نظرات‌ متفاوت، رئيس‌ جلسه‌ با متخصصان‌ مشورت‌ کرده‌ و يکي‌ از راههاي‌ نگرش‌ به‌ مسئله‌ را برمي‌گزيند .
5 - آسودگي‌ خيال : اين‌ مرحله‌ از فرآيند تهييج‌ ذهني‌ به‌وسيله‌ پرينس‌ به‌نام‌ تعطيلي‌ مصنوعي‌ يا مرخصي‌ از مشکل‌ نامگذاري‌ گرديده‌ است. رئيس‌ گروه‌ از تمام‌ شرکت‌کنندگان‌ مي‌خواهد که، در اين‌ مرحله‌ فکر خود را براي‌ افزايش‌ آگاهي‌ در مورد مسئله‌ رها ساخته‌ و روي‌ موضوع‌ مورد بحث‌ متمرکز نشوند . در همين‌ مرحله‌ است‌ که‌ مکانيسم‌هاي‌ عملي‌ مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرد . رئيس‌ جلسه‌ از مسئولان‌ سوال‌ کرده‌ و سعي‌ مي‌کند تا، پاسخ‌ آنها را باتوجه‌ به‌ انواع‌ مختلف‌ قياسها دريافت‌ کند .
6 - متعادل‌کردن‌ نيروي‌ تخيلي‌ : 8(FFF) تفاوت‌ روش‌ گوردون‌ و پرينس‌ تنها در همين‌ يک‌ مرحله‌ است. روش‌ گوردون‌ به‌ 2 بخش‌ تقسيم‌ مي‌شود، در حالي‌ که‌ روش‌ پرينس‌ از يک‌ مرحله‌ استفاده‌ مي‌کند، ولي‌ همان‌ مطالب‌ را در بر مي‌گيرد. روش‌ گوردون‌ براين‌ اساس‌ است‌ که‌ بايد بين‌ قياسي‌ که‌ قبلاً‌ در مرحله‌ آسودگي‌ خيال، استفاده‌ شده‌ و درک‌ جديد از مسئله‌ ارتباط‌ برقرار سازد. سپس‌ بايد ذهنها را از نيروي‌ تعديل‌ کننده‌ دورنگه‌ داشته‌ و آن‌را عملي‌ کرد .
‌پرينس‌ يک‌ روش‌ سازمان‌ يافته‌تري‌ را براي‌ توسعه‌ متعادل‌کردن‌ اين‌ نيرو به‌کار مي‌برد. او پيشنهاد مي‌کند که‌ شرکت‌کنندگان‌ اين‌ فن‌ها را به‌کار گيرند: (الف) اتفاق‌ افتادن‌ (ب) بازگشت‌ به‌ موضوع، (ج) استعاره‌ اجباري‌ و (د) تکنيک‌ جرقه‌زده‌ شده. به‌هرحال‌ فارغ‌ از اينکه‌ روش‌ گوردون‌ مورد استفاده‌ قرار گيرد يا روش‌ پرينس; بايد توجه‌ داشت‌ که‌ گروه‌ بايد آنقدر با قياسها بازي‌ کند تا به‌ يک‌ راه‌ حل‌ ابتکاري‌ برسد .
7 - ديدگاه‌ يا درک‌ جديد از مشکلات9 : هنگامي‌ که‌ به‌ راه‌حل‌ جديد مي‌رسيم، فرآيند تهييج‌ ذهني‌ ختم‌ شده‌ و با به‌وجودآمدن‌ مشکل‌ جديد اين‌ فرآيند دوباره‌ شروع‌ مي‌شود .
‌در پايان‌ اين‌ فرآيند، از ميان‌ چندين‌ ديدگاه‌ نوعاً‌ متفاوت، يکي‌ از آنها براي‌ اجرا انتخاب‌ مي‌شود. پرينس‌ معتقد است‌ که‌ لازم‌ است‌ تا، رئيس‌ جلسه‌ براي‌ انتخاب‌ نهايي‌ از کارشناسان‌ نظرخواهي‌ کند. وقتي‌ که‌ ديدگاه‌ جديد انتخاب‌ شد، متخصصان‌ بايد سازماني‌ براي‌ تبديل‌ آن‌ به‌ راه‌ حل‌ معرفي‌ کنند .

مزايا و معايب‌ تهييج‌ ذهني‌

‌تهييج‌ ذهني‌ روشي‌ است‌ که‌ جهت‌ کشف‌ راههاي‌ جديد و بديع‌ کاربرد ويژه‌ دارد و در تمام‌ موارد سعي‌ مي‌کند نگرش‌ نويني‌ از مشکل‌ ارائه‌ دهد. به‌طور کلي‌ مزاياي‌ اين‌ روش‌ عبارتند از :
ذهن‌ را آماده‌ کرده‌ و به‌ سمت‌ تفکر خلاق‌ سوق‌ مي‌دهد ;
اين‌ روش‌ ذهن‌ را از توجه‌ به‌ ساير تصورات‌ دور مي‌سازد. مکانيسم‌هاي‌ عملي‌ عموماً‌ قادر به‌ کشاندن‌ ذهن‌ به‌ سمت‌ تفکر يک‌ بعدي‌ هستند ;
آسودگي‌ خيال‌ به‌منظور برانگيختن‌ فرآيند تفکر خلاق‌ براي‌ دستيابي‌ به‌ راههاي‌ جديد مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرد ;
تهييج‌ ذهني‌ شامل‌ رويه‌هايي‌ براي‌ توسعه‌ و گسترش‌ رفتار کار گروهي‌ است. به‌عبارت‌ ديگر اين‌ روش‌ اعضا را با مزاياي‌ اشتراک‌ مساعي‌ در حل‌ مسئله‌ آشنا مي‌سازد ;
اين‌ روش‌ به‌ويژه‌ در پالايش‌ مشکلات‌ ساختاري‌ سازمان‌ کاربرد دارد ;
مرحله‌ پالايش‌ کمک‌ مي‌کند تا مطمئن‌ شويم‌ که‌ از جوابهاي‌ کليشه‌اي‌ و پيش‌پا افتاده‌ احتراز کرده‌ و در سايه‌ راه‌حلهاي‌ جديد و بديع‌ سازمان‌ را به‌سمت‌ جلو هدايت‌ خواهيم‌ کرد ;
اين‌ روش‌ براي‌ تمام‌ اعضا فرصتي‌ را فراهم‌ مي‌سازد تا در فرآيند حل‌ مسئله‌ به‌طور کاملتري‌ مشارکت‌ داشته‌ باشند .

معايب‌ روش‌ تهييج‌ ذهني‌

مشکل‌ پيداکردن‌ رهبر گروه‌ که‌ مسلط‌ و باتجربه‌ باشد، وجود دارد . موفقيت‌ روش‌ تهييج‌ ذهني‌ تا حدود زيادي‌ به‌ توانمندي; دورانديشي ; ژرف‌انديشي‌ و درک‌ اعضا رهبر گروه‌ بستگي‌ دارد. همچنين‌ رهبر گروه‌ بايد فردي‌ آموزش‌ ديده‌ و صاحب‌نظر باشد ;
گروه‌ تهييج‌ ذهني‌ بايد از افرادي‌ تشکيل‌ شود که‌ تنوعي‌ از ساختارهاي‌ احساسي،مهارتي، تجربي‌ و علمي‌ را داشته‌ باشند. به‌عبارت‌ ديگر افراد گروه‌ نبايد مشابه‌ يکديگر باشند ;
روش‌ تهييج‌ ذهني‌ فاقد سازمان‌ مورد نياز در اجرا و ادامه‌ راه‌حلهاست . اين‌ معضل‌ به‌ويژه‌ در مورد پيشنهادات‌ و نظرات‌ کارشناس‌ کارفرما صادق‌ است ;
احتمالاً‌ هيچ‌ گروهي‌ نمي‌تواند با حداکثر اثربخشي‌ عمل‌ کند. مگر اينکه‌ خوب‌ با يکديگر ارتباط‌ برقرار کرده‌ و مقبول‌ مافوقها باشد .

تذکرات‌

تفاوت‌ بين‌ تهييج‌ ذهني‌ و طوفان‌ فکري‌ مورد مطالعه‌ قرار گرفته‌ و بوچارد، استين‌ در کتابهاي‌ خود اشاراتي‌ به‌ اين‌ موضوع‌ داشته‌اند .
طوفان‌ فکري‌ خواستار انجام‌ قضاوتهاي‌ متنوع‌ به‌منظور ايجاد عقيده‌هاي‌ متفاوت‌ در اشخاص‌ است. عقيده‌هاي‌ متفاوت، کيفيت‌ را به‌دنبال‌ خواهد داشت. در طوفان‌ فکري‌ افراد با عقيده‌هاي‌ متفاوت‌ حضور يافته‌ و تشويق‌ مي‌شوند تا براي‌ رسيدن‌ به‌ اين‌ اهداف، دو اصل‌ اساسي‌ و چهار قاعده‌ را ادامه‌ دهند. در تهييج‌ ذهني‌ هدف‌ رسيدن‌ به‌ يک‌ راه‌ حل‌ خلاقانه‌ براي‌ حل‌ مشکل‌ است‌ اما مسيرها و ساختارهاي‌ آن‌ با طوفان‌ فکري‌ متفاوت‌ است. به‌اين‌ صورت‌ که‌ در تهييج‌ ذهني‌ سعي‌ مي‌شود افراد افکارشان‌ را به‌ يکديگر نزديک‌ سازند و اين‌ کار بااستفاده‌ از مکانيسم‌هاي‌ عملي، قياسي‌ و استعاري‌ انجام‌ مي‌شود .
‌در طوفان‌ فکري‌ برخورد بين‌ اعضاي‌ گروه‌ عموماً‌ آرام، گرم، خوب، حمايتي، دوري‌ از عصبانيت‌ و از نظر احساسي‌ مهار شده‌ است .
‌در گروه‌ طوفان‌ فکري‌ رهبر به‌عنوان‌ يک‌ سرپرست‌ عمل‌ مي‌کند کسي‌ که‌ تلاش‌ مي‌کند تا مطمئن‌ شود که‌ جنبه‌هاي‌ رسمي‌ تکنيک‌ طوفان‌ فکري‌ از قلم‌ نيفتند .
‌در روش‌ گوردون، گروهها خيلي‌ خصوصي‌ بوده، اما اهل‌ کنايه‌زدن‌ هستند . بنابراين‌ گاهي‌ اوقات‌ جو فعاليت‌ عمومي‌ مي‌تواند بااحساس، خوشحالي، عصبانيت، دلخوري‌ يا اشتياق‌ همراه‌ باشد. رهبر گروه‌ خيلي‌ موثر و جذبه‌ او مي‌تواند نه‌تنها روي‌ فرآيند گروه، بلکه‌ حتي‌ روي‌ موفقيت‌ يا شکست‌ آن‌ هم‌ موثر باشد .
‌شرايط‌ يا اوضاع‌ حسي‌ گروه‌ در روش‌ پرينس‌ بين‌ يافته‌هاي‌ طوفان‌ فکري‌ و يافته‌هاي‌ گروه‌ گوردون‌ طبقه‌بندي‌ مي‌شود .
‌بوچارد نشان‌ داد که‌ گروههاي‌ تهييج‌ ذهني‌ خيلي‌ بهتر از گروههاي‌ طوفان‌ فکري‌ عمل‌ مي‌کنند .
براي‌ آموزش‌ قياس‌ و استعاره، به‌جاي‌ تکيه‌ بر گروهها و همکاري‌ آزاد، يک‌ رويه‌ جايگزيني‌ بايد به‌کار برده‌ شود تا بتواند به‌وسيله‌ وسايلي‌ شبيه‌ اسلايدهاي‌ رنگي، تصاوير، پوسترها، وسايل‌ کمک‌ آموزشي‌ و نظاير آن‌ را بشناساند .
تهييج‌ ذهني‌ بصري‌ در اصل‌ طي‌ يک‌ جلسه‌ تهييج‌ ذهني، به‌عنوان‌ کمکي‌ براي‌ پيشنهادکردن‌ قياسها طراحي‌ شده‌ است. اين‌ روش‌ به‌وسيله‌ گچگا، شوده‌ و شيکوب‌ در موسسه‌ باتل‌ در فرانکفورت‌ آلمان‌ طراحي‌ گرديده‌ است .

پي نوشت :

1- UNRESTRICTED EXERCISE OF IMAGINATION يعني‌ ذهن‌ در حالتي‌ قرار بگيرد که‌ براي‌ تفکر محدود نباشد .
2- SYNECTICS EDUCATION SYSTEMS (SES)
3- PROBLEM STATING - PROBLEM SOLVING
4- AUTONOMY OF OBJECT
5- CLIENT - EXPERT - اين‌ شخص‌ از طرف‌ کسي‌ يا قسمتي‌ که‌ مشکل‌ براي‌ آن‌ به‌وجود آمده، به‌عنوان‌ نماينده‌اي‌ مطلع‌ در جلسات‌ شرکت‌ مي‌کند .
6- PROBLEM AS GIVEN (PAG)
7- PROBLEM AS UNDERSTOOD (PAU)
8- FANTASY FORCE FIT(FFF)
9- VIEWPOINT OR NEW PROBLEM AS UNDERSTOOD

منابع :

- GORDON, W.J.J., SYNECTICS: THE DEVELOPMENT OF CREATIVE CAPACITY, HARPER AND BROTHERS, NEW YORK, 1961
-PRINCE, G.M., THE PRACTICE OF CREATIVITY HARPER, NEW YORK, 1970
-PRINCE, G.M., "THE OPERATIONAL MECHANSM OF SYNECTICS," THE JOURNAL OF CREATIVE BEHAVIOR, VOL.2,number 1,PP.1-13,1967
-BUJAKE, J.E.JR., "PROGRAMMED INNOVATION IN NEW PRODUCT DEVELOPMENT", RESEARCH MANAGMENT, VOL.12,N.4,PP.279-284,1969
- STEIN, N.I., STIMULATION CREATIVITY, VOL. II, GROUP PROCEDURES ACADEMIC PREES, NEW YORK, 1975
-VANGUNDY, A.B., TECHNIQUES OF STRUCTURED PROBLEM SOLVING VANNOSTRAND REINHOLD COMPANY, NEW YORK, 1981
-BOUCHARD, T.J.JR., "PERSONALITY, PROBLEM - SOLVING PROCEDURE, AND PERFORMANCE IN SMALL GROUPS," JOURNAL OF APPLIED PSYCHOLOGY VOL53,number1, PART 2, PP.1 -29,1969
-STEIN, M., "STIMULATING CREATIVITY. VOL. II. GROUP PROCEDURES, ACADEMIC PRESS, NEW YORK, 1975
-BOUVHRD, T.J.JR., "PERSONALITY, PROBLEM - SOLVING PROCEDURE, AND PERFORMANCE IN SMALL GROUPS," JOURNAL OF APPLIEDPSHCHOLOGY.VOL.53,NO1,PART2,PP.1-29,1969

منبع: ماهنامه تدبير
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image