116. شبسترى، نصراللَّه
شيخ نصراللَّه تبريزى شبسترى (1330ق) فرزند عبداللَّه. در تبريز و قم به تحصيل علوم اسلامى پرداخت، آنگاه به نجف اشرف رفت و در درس مرحوم سيّد شركت جست.
117. شرفالدّين، محمّدمهدى
شيخ محمّدمهدى شرفالدّين تسترى (1318ق، شوشتر) فرزند محمّد بن جعفر. از آثار قلمى او بايد به البدايع الجعفريه اشاره داشت.
118. شريعت، محمود
شيخ محمود شريعت اصفهانى (1325ق، نجف) فرزند ملاّفتحاللَّه.
119. شريعتمدار، نورالدّين
شيخ نورالدّين شريعتمدار تهرانى (1318ق، رشت) فرزند ميرزا ابوالحسن رفيع. در رشت و تهران به تحصيل علوم اسلامى روى آورد. سپس به نجف اشرف هجرت كرد، و پانزده سال در آنجا به كسب فيض از مراجع عظام، ازجمله مرحوم سيّد پرداخت.
120. شريعتمدارى، سيّدمحمّدصادق
سيّدمحمّدصادق شريعتمدارى تبريزى تهرانى (1325ق، تبريز) فرزند سيّدحسن بن محمّد. مقدمات را در تبريز فراگرفت، و در قم به ادامه تحصيل پرداخت. سپس به نجف اشرف رفت و موفّق به درك محضر مرحوم سيّد شد. ازجمله آثار قلمى او حاشيه بر جواهرالكلام و كفايةالأصول است.
121. شريف، محمّدعلى
شيخ محمّدعلى شريف بيدآبادى اصفهانى (1291ق، اصفهان) فرزند ميرزا محمّدجواد. به سال 1312ق به نجف اشرف هجرت كد، و در اواخر عمر، از محضر مرحوم سيّد بهره گرفت.
122. شريفى، ابراهيم
شيخ ابراهيم شريفى زابلى. در زابل و مشهد مقدّس به تحصيل علوم اسلامى روى آورد، آنگاه با هجرت به نجف اشرف در حلقه درس مرحوم سيّد شركت جست.
123. شمسآبادى، سيّدابوالحسن
حاج ميرزا سيّدابوالحسن آل رسول مشهور به شمس آبادى و شهيد اصفهانى (1326ق، اصفهان- 7 ربيعالثّانى 1396ق، اصفهان) فرزند آقا سيّدمحمّدابراهيم بن عبداللَّه بن ميرمحمّد علىّ بن مير سيّدمحمّد موسوى شاهاندشتى مازندرانى اصفهانى. وكيل تامّالاختيار آيتاللَّه العظمى بروجردى و آيتاللَّه العظمى خويى در اصفهان بود. ايشان در تأسيس مؤسّسه خيريّه ابابصير و مؤسّسه خيريّه مهديّه كوشيد. ايشان نخستين شهيد گلستان شهداى اصفهان به شمار مىرود. استاد فضلاللَّه اعتمادى (برنا) در تاريخ شهادت ايشان گويد:
نوشت بيت فصيحى بدون تعميه برنا
قلم چو خواست سال شهادتش بنگارد:
«ابوالحسن بِرَهِ بندگى واحد دانا
بود شهيد و بمينو نماز صبح گزارد»
از آثار قلمى او است:
1. تقريرات اصولى و فقهى استادان خود )نامرتّب و نامنظّم(.
2. رساله در اصول دين، مختصر.
3. شرح صحيفه سجّاديّه.
5. موعظه ابراهيم.
124. شوشترى، سيّدنعمتاللَّه
سيّدنعمتاللَّه جزايرى شوشترى (1326ق - 1362ق) فرزند سيّدمحمّدجعفر بن عبدالصّمد.
125. شهرستانى، آقانجفى
آقانجفى حائرى موسوى شهرستانى نجفى (1329ق، نجف) فرزند سيّدمحمّد بن ميرزامهدى بن صالح بن محمّدحسين.
126. شهرستانى، سيّداحمد
سيّداحمد حسينى مرعشى حائرى شهرستانى نجفى تهرانى (1324ق، نجف) فرزند سيّدعلىاصغر بن محمّدتقى بن محمّدحسين.
127. شهرستانى، سيّدهبه الدّين
سيّدهبةالدّين حسينى شهرستانى.
128. شهيدى، سيّدمحمّدباقر
سيّدمحمّدباقر شهيدى گلپايگانى تهرانى (1318ق، گلپايگان) فرزند سيّدهاشم. آثار قلمى برجستهاى در علوم مختلف دارد.
129. شيخالاسلام، فضلاللَّه
شيخ فضلاللَّه شيخالاسلام زنجانى (م 20 جمادىالثّانى 1360ق، زنجان). در زنجان و تهران مقدّمات علوم اسلامى را فراگرفت، آنگاه تحصيلات خويش را در نجف اشرف تا درجه اجتهاد ادامه داد. سپس به زنجان بازگشت و به مسند قضاى شرعى نشست. او نخستين ايرانى عضو مجمع علمى دمشق بود. از آثار او است:
1. تاريخ القرآن.
2. الفيلسوف الفارسى الكبير، درباره ملاّصدرا.
3. طهارت اهل كتاب.
4. اصول القرآن الإجتماعيّة.
5. اندرز ارسطو به اسكندر.
130. شيرازى، ميرزاآقا
ميرزاآقا شيرازى تهرانى (1324ق، شيراز). در شيراز و نجف اشرف به تحصيل پرداخت، سپس در تهران به تبليغ اسلام، همّت گماشت.
131. شيرازى، سيّدصدرالدّين
سيّدصدرالدّين حسينى شيرازى (1321ق، شيراز) فرزند سيّدابوطالب بن محمّدهاشم.
132. شيرازى، سيّدعبدالهادى
سيّدعبدالهادى شيرازى فرزند ميرزا اسماعيل بن رضى. در شاگردى وى نزد سيّد، تشكيك كردهاند ؛ ولى ظاهراً به خاطر احترام به سيّد مبادرت به شركت در حلقه درس او مىكرده است. پس از درگذشت آيتاللَّه بروجردى يك سالى رياست حوزه علميه نجف اشرف را بر عهده داشت.
133. شيرازى، سيّدعبداللَّه
سيّدعبداللَّه شيرازى (13 شعبان 1309ق، شيراز - 1405ق) فرزند سيّدمحمّدطاهر. او از خواص و نزديكان مرحوم سيّد بود، و از اعضاى شوراى استفتاى سيّد به شمار مىرفت. به جز فعاليتهاى سياسى بايد به اقدامات اجتماعى او همانند تأسيس مدرسه، كتابخانه، حسينيه، مسجد و درمانگاه اشاره داشت. از آثار قلمى او است:
1. حاشيه بر رسائل.
2. حاشيه بر عروه.
3. كتاب القضاء.
4. ذخيرةالصّالحين.
5. مناسك حج.
6. توضيح المسائل.
7. حاشيه بر وسيلةالنّجاة مرحوم سيّد.
134. شيرازى، سيّدمحمّد
سيّدمحمّد شيرازى (1333ق، شيراز) فرزند ميرسيّدعلى. دوازده سال در نجف اشرف به تحصيل اشتغال داشت. در زادگاهش شيراز به تدريس مشغول بود، و خطّ نسخ را خوش مىنوشت.
135. شيرازى، سيّدمهدى
سيّدمهدى حسينى كربلايى شيرازى (1304ق، كربلا) فرزند ميرزاحبيب بن آقابزرگ. در سامرّا و كاظمين به تحصيل پرداخت، و آنگاه به نجف اشرف رفت تا در درس مرحوم سيّد شركت جويد.
136. شيرازى، سيّدمحمّدجعفر
سيّدمحمّدجعفر شيرازى (1316ق، شيراز) فرزند سيّدمحمّدطاهر. پس از تحصيل مقدّمات در شيراز، در قم و نجف به تكميل تحصيلات پرداخت.
137. شيرازى، سيّدهدايتاللَّه
سيّدهدايتاللَّه تقوى شيرازى ونكى تهرانى (1320ق، شيراز-1390ق) فرزند سيّدمحمّدشريف مجتهد بن محمّدحسن. پس از تحصيل مقدّمات در شيراز، در حوزه علمى قم و نجف به تكميل تحصيلات پرداخت.
138. شيرازى، سيّدنورالدّين
سيّدنورالدّين حسينى شيرازى فرزند ميرزا ابوطالب بن محمّدهاشم.
139. صادقى، مصطفى
شيخ مصطفى صادقى قمى (1311ق) فرزند ملاّصادق.
140. صدر، سيّدصدرالدّين
سيّدصدرالدّين صدر موسوى عاملى (1299ق، كاظمين - 1372ق، قم) فرزند سيّداسماعيل.
141. صدرالعلماء، سيّدمحسن
سيّدمحسن صدرالعلماى سجّادى فرزند سيّدمحمّدباقر. دروس سطح را نزد مرحوم سيّد فراگرفته است. وى از مجاهدان صدر مشروطه در تهران به شمار مىرفت. او در انقلاب مشروطه به شهادت رسيد، و در جوار آستان قدس رضوى به خاك سپرده شد.
142. صدر هاشمى، سيّداسداللَّه
حاج سيّداسداللَّه صدر هاشمى حائرى اصفهانى (1315ق، اصفهان - 11 ذىقعده 1399ق) فرزند سيّدحسين حسينى. ابتدا نزد آقا سيّدابوالقاسم دهكردى و آقامحمّدباقر درچهاى تحصيل كرد، سپس به عتبات عاليات رفت، و نزد آيات عظام، شيخ على شاهرودى، سيّدميرزا هادى خراسانى، سيّدحسين قمى، سيّدمحمّدحسن قزوينى، سيّدحسن اشكذرى، شيخ عبدالهادى مازندرانى و سيّدمحمّدابراهيم قزوينى به تحصيل پرداخت، و از آقا سيّدابوالحسن اصفهانى، آقا ضياءالدّين عراقى و سيّدميرزا اصطهباناتى موفّق به دريافت اجازه اجتهاد شد. او در مدرسه هندى كربلا ساكن شد، و به تدريس پرداخت. در 1339ش به دعوت مردم آبادان به آنجا رفت، و به ارشاد مردم و حلّ مشكلات آنان پرداخت. در اواخر عمر به زادگاه خود بازگشت، در همانجا وفات يافت، و در تكيه ملك اصفهان جنب مزار شهيد سيّدابوالحسن شمسآبادى به خاك سپرده شد. ازجمله آثار او است:
1. الأصول، يك دوره در علم اصول.
2. حاشيةٌ على العروة.
3. رساله عمليّه كه به چاپ رسيده است.
4. الفقه.
5. مناسك حج، چاپ شده است.
143. صفايى خوانسارى، سيّداحمد
سيّداحمد سجّادى صفايى خوانسارى (1291ق، خوانسار - 1359ق). صاحب اجازه روايت و اجتهاد از مرحوم سيّد. از آثار او است:
1. رسالة فى التّعادل و التّراجيح.
2. رسالة فى الاستصحاب و كشف الأستار.
144. صفايى خوانسارى، سيّدمصطفى
سيّدمصطفى موسوى صفايى خوانسارى (1321ق، خوانسار) فرزند سيّداحمد.
145. صهرى، سيّدجمالالدّين
سيّدجمالالدّين صهرى (1282ش، خمينىشهر - 13 تيرماه 1347ش) فرزند سيّدمحمّدجعفر. نسَب سيّدجمالالدّين با نُه واسطه به ميرداماد مىرسد.
مرحوم صهرى، در حوزه اصفهان، از محضر بزرگانى چون ميرسيّدعلىآقا نجفآبادى، سيّدمهدى درچهاى، ميرزا احمد مدرّس اصفهانى، محمّدعلى معلّم حبيبآبادى، شيخ على يزدى، عبّاسعلى اديب، محمّد حكيم، محمود مفيد و جلالالدّين همايى بهره جست.
بدين ترتيب، دروس ادبيات فارسى و عربى، فقه و اصول، فلسفه و منطق، حكمت و كلام، رجال و انساب، نجوم و هيأت را فراگرفت، و آنگاه به تشويق استادان خود، راهى حوزه نجف شد. دروس خارج را از محضر علماى آن خطّه، ازجمله مرحوم سيّد و آيتاللَّه سيّدمحسن حكيم آموخت.
وى به خاطر بيان گرم و نفسِ گيرايى كه داشت و به تشويق آيتاللَّه اصفهانى وارد سنگر وعظ و خطابه شد. چيزى نگذشت كه جذّابيّت و پربارى بيان وى، شهرت و رسميّتى عالمگير به خود گرفت، و سخنرانىهاى او به خارج از ايران هم كشيده شد. وى بانى بناها و آثار فراوانى در بلاد شد؛ ازجمله حسينيه اصفهانىها در كربلا، مشهد، كرمانشاهان؛ مسجد خمينىشهرىها در آبادان؛ مؤسّسه خيريّه و كتابخانه احمديّه در اصفهان؛ تأسيس هيأتهاى مذهبى در تهران، اصفهان، خمينىشهر و... .
ازجمله آثار علمى او است:
1. احوال و زندگانى چهارده معصومعليهم السلام.
2. الفيّه صهرى، شامل هزار بيت اشعار در موضوعات اخلاقى، اجتماعى و اعتقادى.
3. و دفترى كوچك، شامل اشعار مختلفى از مراثى و مولوديهها و مدايح وجود دارد كه در اوان جوانى، سروده است.
4. منتخبالنّخبة فى شرح دعاء النّدبة، شرح دعاى ندبه، به تحقيق سيّدمحمّد نظامالدّين و تصحيح محمّدرضا زادهوش، اصفهان: مهر قائم، چاپ اوّل 1387ش، 176ص، وزيرى.
پي نوشت :
1. حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص146.
2. حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، صص147 - 146.
3. حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص147.
4 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، صص135 - 134.
5 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص147.
6 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص153.
7 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص148.
8 . بنگريد به:
جابرى انصارى، ميرزا حسن خان، تاريخ اصفهان، ص290؛
مهدوى، سيّدمصلحالدّين، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص1038 - 1037؛
همو، سيرى در تاريخ تخت فولاد اصفهان، ص151؛
همو، زندگىنامه علّامه مجلسى، ج2، صص358 - 356؛
همو، تحفةالأبرار، ج2، صص526 - 521؛
همو، مزارات اصفهان، ص371؛
شريف رازى، محمّدتقى، گنجينه دانشمندان، ج3، صص99 - 97؛ ج8، ص188؛
امين عاملى، سيّدحسن بن محسن، مستدركات اعيان الشّيعه، ج1، ص10؛
شهداى روحانيّت شيعه، ج1، صص257 - 254؛
ميراث اسلامى ايران، ج10، صص104 - 103؛
حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص148؛
كتابى، سيّدمحمّدباقر، رجال اصفهان، ج1، ص234؛
گروه نويسندگان، موسوعة مؤلّفى الامامية، ج2، صص96 - 95.
9. بنگريد به:
تاريخ بروجرد؛
حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص154.
10. حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، صص149 - 148.
11. حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص149.
12 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص154
13 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، صص252 ، 150 - 149.
14 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص150.
15 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص150.
16 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص151.
17. 149) موسوى اصفهانى، سيّدجعفر، حيات جاودانى، ص290.
18 . بنگريد به:
مدرسه علميه امام اميرالمؤمنين، چهرهاى پر فروغ، 504ص؛
موسوى اصفهانى، سيّدجعفر، حيات جاودانى، صص265 - 264؛
حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، صص227 ، 151.
19 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص152.
20 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، صص155 - 154.
21 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص152.
22 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، صص153 - 152.
23 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص153.
24 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص155.
25 . بنگريد به:
حرزالدّين نجفى، محمّدحسين، معارف الرّجال، ج1، ص118؛
حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، صص217 - 216 ، 156 - 155.
26 . 158) حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص156.
27 . بنگريد به:
مستدرك فهرس التّراث، ص147؛
ميراث اسلامى ايران، ج10، صص136 - 135؛
اعلمى، محمّدحسين، مقتبس الأثر، ج4، ص245؛
مهدوى، سيّدمصلحالدّين، اعلام اصفهان، ج1، ص525.
28 . حسينى اشكورى، سيّداحمد، تراجم الرّجال، ج1، صص71 - 67، ش107.
29 . حسينى ميبدى، سيّدناصر، سراجالمعانى، ص156.
30 . بنگريد به:
مجلّه سپاهان، سال دهم، مرداد 1347ش، شماره 96، ص3؛
نوربخش، سيّدحسن، آرشيو نوارهاى سخنرانى بزرگان اصفهان؛
صرامى فروشانى، رسول، سده در گذر زمان، صص361 - 360؛
مالكى، اكرم، «شرح مختصرى از زندگانى خطيب اديب، حجّتالاسلام حاج سيّدجمالالدّي صهرى»، فصلنامه فرهنگ اصفهان، تابستان 1385ش، شماره 32، ص68.
31. نام ناحيهاى است در اصفهان.
/س